به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "surface water" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"

تکرار جستجوی کلیدواژه «surface water» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • مهتاب فروتن، فاطمه شکریان*، کریم سلیمانی، امیراحمد دهقانی
    مقدمه و هدف

    در سال های اخیر، با رشد سریع جمعیت، توسعه ی روزافزون شهر نشینی و صنعتی شدن جوامع، آب شناسی (هیدرولوژی) آبخیزهای شهری، دچار تغییرات زیادی شده است. این تغییرات در طی زمان موجب بروز سیلاب و آبگرفتگی معابر در نواحی شهری شده است و از سویی دیگر رخداد سیلاب در مناطق شهری به دلیل تراکم جمعیت و امکانات، می تواند خسارت های جبران ناپذیر و کاهش کیفیت رواناب را به همراه داشته باشد. برای مدیریت رواناب ها و جلوگیری از جاری شدن سیل و آلودگی آب ها رویکردهای نوینی پیشنهاد شده است، که توسعه ی کم اثر LID  یکی از این رویکردها است. هدف استفاده از این روش، شبیه سازی شرایط آب شناختی (هیدرولوژیک) منطقه ی شهری، قبل از توسعه است. به این منظور در این پژوهش ارزیابی ویژگی های کیفیت (BOD,TP,TN) با استفاده از بهترین شیوه های مدیریت توسعه ی کم اثر (LID/BMPs) در شهر گرگان بررسی شد.

    مواد و روش ها

    ابتدا اطلاعات مربوط به منحنی های شدت-مدت-بارندگی، نقشه های کاربری شهری و زمین ها و نقشه های توسعه ی شهری آبخیز گرگان جمع آوری شد. برای ایجاد مدل آب شناختی در شهر گرگان و بررسی تاثیر LID بر رواناب از مدل EPA-SWMM استفاده شد. با توجه به توسعه ی شهری منطقه، شش گزینه ی پشت بام سبز، سامانه ی ماند زیست شناختی (بیولوژیکی)، جوی باغچه، بشکه ی باران، ترانشه ی نفوذ و روکش های نفوذپذیر، با رگبار 6 ساعته، با دوره ی بازگشت 2، 5 و 10 ساله برای تحلیل کیفی با استفاده از ویژگی های نیترات، فسفات و BOD درنظر گرفته شد.

    نتایج و بحث

    نتایج به دست آمده از واسنجی و اعتبارسنجی مدل براساس سنجه ی ناش-ساتکلیف بیشتر از 5/0 نشان داد که برای شبیه سازی کیفیت رواناب شهری، مدل SWMM دقت لازم را دارد. نتایج نشان داد که به ترتیب سامانه ی پشت بام سبز، بشکه‎ ی باران و روکش های نفوذپذیر با کاهش آلاینده های رواناب سطحی در مقایسه با وضعیت موجود بهترین عملکرد را در بهبود کیفیت رواناب سطحی در منطقه داشتند. به کارگیری روش های توسعه ی کم اثر در منطقه به عامل های مختلفی مانند عامل های محیطی، اقتصادی و کارایی آن ها بستگی دارد. نتایج گویای آن است که همه ی سناریوهای LID انتخاب شده در پژوهش در بهبود کیفیت رواناب سطحی موثر بوده اند، اما هر یک از سناریوها عملکرد متفاوتی را نشان دادند.

    نتیجه گیری و پیشنهادها

    با وجود اینکه تمام سناریوهای LID بررسی شده در این پژوهش در مهارکردن رواناب سطحی و بهبود کیفیت آن موثر بوده اند، از آنجایی که با اجرای سناریوهای پشت بام سبز، بشکه ی باران و روکش های نفوذپذیر اندازه ی فسفات، نیترات و BOD در مقایسه با وضعیت موجود و سایر سناریوها کاهش بیشتری داشت، در نتیجه تاثیر اقدام های مدیریتی پشت بام سبز، بشکه ی باران و روکش نفوذپذیر بیشتر بوده است، و پیشنهاد می شود به منظور بهبود کمیت و کیفیت رواناب سطحی، این اقدام ها در اولویت های اجرایی باشند.

    کلید واژگان: آب های سطحی, فسفات, گرگان, مدل EPA-SWMM, LID
    Mahtab Forotan, Fatemeh Shokrian *, Karim Solaimani, Amir Ahmad Dehghani
    Introduction and Objective

    In recent years, due to the rapid growth of the population, the increasing development of urbanization and the industrialization of societies, as a result, the hydrology of urban watersheds has been accompanied by many changes. These changes over time have caused floods and inundation of roads in urban areas, and on the other hand, flooding in these areas due to the density of population and facilities can cause severe damages and reduce the quality of runoff. New approaches have been proposed to manage runoff and prevent flooding and water pollution, and in this case, the development of low-impact LID is one of these approaches. The purpose of using this technique is to simulate the hydrological conditions of the urban area before development. For this purpose, in this research, the evaluation of quality parameters (BOD, TP, TN) was investigated using the best low-impact development management practices (LID/BMPs) in Gorgan city.

    Materials and Methods

    In the first stage, information related to intensity-duration-rainfall curves, urban and land use maps, and urban development maps were collected for Gorgan urban watershed. EPA-SWMM model was used to create a hydrological model in Gorgan city and investigate the effect of LID on runoff. According to the urban development of the region, six options of green roof, biological system, garden waterway, rain, infiltration trench and permeable covers, with a 6-hour rainstorm were considered with a return period of 2, 5 and 10 years for qualitative analysis using parameters Nitrate, phosphate and BOD.

    Results and Discussion

    The results of the calibration and validation of the model based on the Nash-Sutcliffe criterion more than 0.5 showed that the SWMM model has the required accuracy for simulating the quality of urban runoff. The results showed that, respectively, the green roof system, rain barrel and permeable covers have the best performance in improving the quality of surface runoff in the region by reducing surface runoff pollutants compared to the existing situation. The use of low-impact development methods in the region depends on various factors, including environmental, economic and efficiency factors. The results indicate that all the LID scenarios selected in the research were effective in improving the quality of surface runoff, but each of the scenarios showed different capabilities.

    Conclusion and Suggestions:  
    Even though all the LID scenarios examined in this research were effective in controlling surface runoff and improving its quality, but with the implementation of the green roof, rain barrel and permeable covers, the amounts of phosphate, nitrate and BOD compared to the existing situation and other scenarios has decreased further. As a result, the impact of green roof management measures, rain barrel and permeable cover has been greater. Finally, it is suggested that in order to improve the quantity and quality of surface runoff, these methods should be considered in the implementation priorities.

    Keywords: EPA-SWMM models, Gorgan, low Impact Development, Phosphate, Surface water
  • مصطفی ثقفی، احمد احمدی، بهناز بیگدلی*

    شناسایی و پایش آب های سطحی با استفاده از سنجش از دور بدلیل اهمیت در تامین نیازهای بشر و همچنین تصمیم گیری های سیاسی در دهه های اخیر بسیار مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. از همین رو، در این مطالعه با استفاده از سیستم های سنجش از دور و با بکارگیری ماهواره های راداری سنتینل-1 و نوری سنتینل-2 به مطالعه بر روی آب های سطحی پرداخته شده است. در این مقاله دو رویکرد ادغام داده ها و سپس ادغام تصمیم گیری ها به منظور بهبود در دقت شناسایی آب های سطحی برای دو منطقه پیشنهادی در استان مازندران بدلیل وجود جنگل های انبوه، رودخانه های گل آلود، و زمین های کشاورزی، پیشنهاد شده اند. رویکرد ادغام داده ها با افزایش توان تفکیک مکانی ماهواره نوری سنتینل-2 از 20 متر به 10 متر و استفاده از داده های راداری و شاخص های آب در یک لایه، پایش آب های سطحی با دقت مناسبی توسط ابزار طبقه بندی نظارت شده ای همچون ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی، و جنگل تصادفی صورت پذیرفت. در ادامه با تلفیق نتایج و با استفاده از روش رای گیری حداکثری، دقت نتیجه خروجی نسبت به رویکرد ادغام داده ها 4 الی 5 درصد افزایش پیدا کرد. از آنجایی که رودخانه های کم عرض و گل آلود به راحتی قابل شناسایی و استخراج نیستند، رویکرد پیشنهادی می تواند نقشه دقیقی از آب های سطحی را استخراج کند.

    کلید واژگان: آب های سطحی, سنجش از راه دور, طبقه بندی نظارت شده, رای گیری حداکثری
    Mostafa Saghafi, Ahmad Ahmadi, Behnaz Bigdeli*

    Identification and monitoring of surface water using remote sensing have become very important in recent decades due to its importance in human needs and political decisions. Therefore, surface water has been studied using remote sensing systems and Sentinel-1 and Sentinel-2 sensors in this study. In this paper, two data fusion approaches and decision fusion improve the accuracy of surface water identification for the two study areas in Mazandaran province, Iran, due to dense forests, turbid rivers, and land Agricultural products have been proposed. Data fusion approach by increasing the spatial resolution of Sentinel-2 optical sensor from 20 meters to 10 meters and using radar dataset and water indices in one layer, monitoring surface water with much higher accuracy by classification using supervised classifiers such as Support Vector Machine (SVM), Neural Network (NN), and Random Forest (RF) were performed. Then, by combining the results using the Maximum Voting (MV) method, the accuracy of the results compared to the data fusion approach increased by 4 percent to 5 percent. Since narrow and confused rivers are not easily identifiable and extractable, the proposed approach was able to extract an accurate map of surface water.

    Keywords: Surface Water, Remote Sensing, Supervised Classifier, Majority Voting
  • سید مرتضی موسوی راد*، محبوب صفاری، محمدجواد حسنی، مرجان شاکری، نجمه نظری

    به منظور تاثیر احتمالی نشت سد باطله معدن مس چهارگنبد بر منابع آبی محدوده سد، مطالعات کیفی آب های سطحی و زیرزمینی، در دو فصل خشک و تر انجام شد. تعداد 10 نمونه آب، از بخش های مختلف محدوده سد باطله به منظور آنالیزهای کیفی آب از جمله ویلکاکس و شولر و همچنین با استفاده از نرم افزار Arc GIS، نمودارهای مربوطه مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج نشان داد که آب آشامیدنی و کشاورزی در منطقه، در حد استانداردهای جهانی زیست محیطی می باشد. میزان کلراید در آب زهکش سد باطله mg/l 499  به دست آمد که 99 واحد از میزان استاندارد تعریف شده شرب ایران (400mg/l) و 149 واحد از میزان استاندارد کشاورزی (mg/l 350) بیشتر شده است. همچنین، نتایج نشان داد میزان منیزیم در فصل خشک نسبت به فصل تر افزایش نسبی داشته است، که مقادیر بالای منیزیم نسبت به کلسیم آب در سامانه آبیاری روی کیفیت خاک تاثیر منفی گذاشته و خاک را به سمت قلیایی شدن پیش می برد. مولیبدن در نمونه های مربوط به سد در هر دو فصل تر و خشک از میزان استاندارد مصارف کشاورزی (10mg/l) بالاتر می باشد، که این افزایش در فصل خشک نمایان تر می باشد. مقادیر بی کربنات در فصل خشک نسبت به فصل تر افزایش محسوس تری نشان داد، که میزان این پارامتر در آب ورودی به کارخانه، رودخانه های اطراف و آب زهکش بیش از حد استاندارد کشاورزی به دست آمد. بنابراین پیشنهاد می شود، تعداد 23 چاه مشاهده ای به عمق حداکثر 50 متر به عنوان چاه پایش درجه 1 در اطراف سد باطله معدن مس چهار گنبد حفر گردد.

    کلید واژگان: سدباطله, آب های سطحی و زیرزمینی, غلظت فلزات سنگین, معدن مس چهار گنبد
    Seyed Morteza Moosavirad *, Mahboob Saffari, Mohammad Javad Hassani, Marjan Shakeri, Najmeh Nazari

    In order to influence the possible leakage of Chahar Gonbad copper tailings dam on water resources in the dam area, surface and groundwater quality studies were performed in two seasons, dry and wet. Some 10 water samples from different parts of the tailings dam area were evaluated for water quality analysis including Wilcox and Schuler. The results showed that the drinking and agricultural water samples in the region is in line with global environmental standards. The amount of chloride in the drainage water of the tailings dam was 499 mg / l, which is 99 units higher than the defined standard of Iranian drinking (400 mg / l) and 149 units higher than the standard agricultural level (350 mg / l). Also, the results showed that the amount of magnesium in the dry season compared to the wet season has a relative increase. That high amounts of magnesium compared to calcium in water in the irrigation system have a negative effect on soil quality and lead the soil to alkalinity. Molybdenum in tailings dam samples in both wet and dry seasons is higher than the standard level of agricultural use (10 mg / l), which is more evident in the dry season. The high concentration of molybdenum in waste samples is due to the proper mobility of this element in oxidative-acidic conditions. The amount of bicarbonate in the dry season increased more significantly than in the wet season. This increase can be due to the increasing temperature, pH and increase in water alkalinity, the source of those river bed rocks that with increasing water volume in the dry season has increased the concentration of these salts. Based on the results, it is suggested that 23 observation wells with a maximum depth of 50 meters be dug as monitoring grade 1 around the tailings dam of Chahar Gonbad copper mine.

    Keywords: Tailings Dam, Surface water, Groundwater, Heavy metal concentration, Chahar Gonbad copper mine
  • شهباز شمس الدینی*، سید نعیم امامی، سلیمان بهمنی
    استان چهارمحال و بختیاری با دارا بودن حدود یک درصد مساحت کل کشور، حدود 10 درصد نزولات جوی کشور را به خود اختصاص داده، سرچشمه دو رودخانه مهم یعنی کارون و زاینده رود می باشد. در سال های اخیر، برای مهار و حفظ آب های سطحی و جلوگیری از خارج شدن آن ها از استان، عملیات مختلف آبخیزداری در سطح استان اجرا شده و یا برای اجرای آن ها برنامه ریزی شده است.این پژوهش، با هدف تحلیل عوامل موثر بر میزان مشارکت آبخیزنشینان در عملیات آبخیزداری در حوزه آبخیز منج-بیدله شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، پرسش نامه می باشد و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر سن، شغل اصلی و میزان تجربه افراد مورد مطالعه در کشاورزی با میزان مشارکت آن ها در فعالیت های آبخیزداری در حوضه، رابطه منفی و غیر معنی داری وجود دارد. همچنین، بین متغیرهای میزان رضایت مندی، انسجام اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، عضویت در نهادهای عمومی روستا و استفاده از منابع اطلاعاتی در حوضه مورد بررسی با میزان مشارکت پاسخ گویان در فعالیت های آبخیزداری رابطه ای مثبت و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. نتایج برآورد رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، بیانگر آن است که متغیر میزان آگاهی از اهداف و خصوصیات طرح های آبخیزداری دارای بیشترین نقش در میزان مشارکت افراد مورد مطالعه در فعالیت های آبخیزداری است.
    کلید واژگان: آب سطحی, استان چهارمحال و بختیاری, پایگاه اجتماعی-اقتصادی, پرسش نامه, نرم افزار SPSS
    Shahbaz Shamsoddini *, Sayed Naeim Emami, Solaiman Bahmani
    Chaharmahal and Bakhtiari Province with one percent of total area in Iran, covers 10 percent of total precipitation. Also, Karoon and Zayandehrood rivers are originated from this province. In recent years, the different watershed operations have been performed to control and maintain surface water in the province. This research analyzed effective factors on rural participation in watershed management operations in Monj-Bideleh Basin of Lordegan in Chaharmahal and Bakhtiari Province. Required data were compiled with questionnaire and analyzed with descriptive and inferential statistics in SPSS. The results showed that relationship between age, main gob and experience in agriculture with participation is negative and insignificant. In contrast, the relationship between satisfaction, social versatility, socio-economic situation, membership in public institutes and village, and use of informational resources with participation is positive and significant in one percent. The results of multiple regression estimation in stepwise indicate that knowledge of the objectives and characteristics of the watershed management plan has the highest portion in participation in watershed management activities.
    Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari province, questionnaire, Socio-economic situation, SPSS, Surface water
  • محمدتقی آوند*، مجتبی دولت کردستانی

    در سال های اخیر به علت افزایش فراوانی خشکسالی‎ها در مناطق خشک و نیمه خشک کشور سطح آب دریاچه ها به طور چشمگیری کاهش یافته و افزون بر آسیب های زیست محیطی، بخش های اقتصادی و اجتماعی جامعه را نیز با چالش روبه رو کرده است. در این پژوهش، با استفاده از داده های بارندگی ماهانه و سالانه 5 ایستگاه سینوپتیک (یاسوج، گچساران، دهدشت، سی سخت و لیکک) و 2 ایستگاه باران سنجی (مارگون و دیشموک) وابسته به سازمان هواشناسی استان کهگیلویه و بویراحمد، وقایع خشکسالی با استفاده از نمایه های: شاخص بارش استاندارد (SPI)، شاخص Z چینی (CZI)، شاخص Z چینی اصلاح شده (MCZI) و عدد شاخص (ZSI) Z، تعیین شد. نتایج حاصل از مقایسه مقدار ضریب تعیین (R2) نشان داد که شاخص هایZSI ، SPI و CZI در تمام ایستگاه ها روند مشابهی دارند و هم چنین منحنی های مربوط به این سه شاخص در تمام ایستگاه ها تقریبا برهم منطبق بودند و همبستگی بسیار خوبی به صورت دو به دو بین آن ها مشاهده شد که برای شاخص MCZI این گونه نبود. سپس نقشه‎های هم مدت و هم شدت خشکسالی (پهنه بندی خشکسالی) به منظور تعیین مناطق مستعد خشکسالی و هم چنین پیش بینی وضعیت آینده بر اساس هر چهار شاخص مذکور و به وسیله نرم افزار ArcMap برای دوره سالانه رسم شد.

    کلید واژگان: بارندگی ماهانه, همبستگی, خشکسالی هواشناسی, شاخص خشکسالی, آب های سطحی
    M.T. Avand*, M. Dolat Kordestani

    In recent years, due to the increasing frequency of droughts in arid and semi-arid regions of the country, the water level of the lakes has dramatically decreased, and in addition to environmental damage, it has also challenged the economic and social sectors of society. In this study, drought events were quantified by standardized precipitation index (SPI), chinese Z index (CZI), Modified chinese Z index (MCZI) and Z-Score index (ZSI) using monthly and annual rainfall data of five synoptic stations (Yasuj, Gachsaran, Dehdasht, Sisakht and Likak) and one pluviometry station (Margoon and Dishmuk) those which are related to Kogilueh and Boyerahmad Meterological organization. The results showed that ZSI, CZI and SPI have a similar trend in all stations and the curves of these stations were well coincident with each other and had a very good fitness that was not same for MCZI. Then, iso-duration and iso-intensity maps of drought (drought zoning) were prepared for determination of the drought susceptible areas as well as forecasting the future status based on the four studied indices by the ArcMap application for annual periods.

    Keywords: Monthly rainfall, Correlation, Meteorological drought, Drought index, Surface water
  • سید وحید شاهویی *، جهانگیر پرهمت، حسین صدقی، مجید حسینی، علی صارمی
    مدل ارزیابی خاک و آب (SWAT) یک مدل پیوسته و نیمه توزیعی می باشد که می تواند فرایندهای هیدرولوژیکی را در حوزه های آبخیز در مقیاس های زمانی روزانه، ماهانه و سالانه و با استفاده از طیف وسیعی از اطلاعات همانند اطلاعات فیزیکی حوضه ها (خاک، کاربری اراضی و شیب) و همچنین، اطلاعات هواشناسی همانند بارندگی، درجه حرارت، باد، رطوبت نسبی و تابش خورشیدی و قابلیت اتصال به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ، شبیه سازی کند. در این پژوهش با استفاده مدل هیدرولوژیکی SWAT اقدام به شبیه سازی رواناب در مقیاس زمانی ماهانه در حوضه روانسر سنجابی استان کرمانشاه در کشور ایران با مساحت 1260 کیلومتر مربع شده است. شبیه سازی رواناب در یک دوره آماری نه ساله (2010-2002) انجام شد که هفت سال ابتدایی این دوره (2008-2002) به منظور واسنجی مدل با استفاده از 14 پارامتر مختلف و دو سال انتهایی آن (2010-2009) جهت اعتبار سنجی مدل در نظر گرفته شد. عملکرد مدل در شبیه سازی رواناب در دوره های واسنجی و اعتبارسنجی با استفاده از دو شاخص آماری ضریب ناش ساتکلیف (NSE) و ضریب تعیین (R2) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به هیدروگراف های شبیه سازی شده و مشاهده ای رواناب ماهانه و همچنین، شاخص های آماری محاسبه شده، مدل SWAT هم در دوره واسنجی و هم در دوره اعتبارسنجی در دوره زمانی ماهیانه دارای نتایج قابل قبولی در شبیه سازی رواناب می باشد، به طوری که مقادیر ضرایب NSE و R2 در دوره واسنجی به ترتیب معادل 0. 7 و 0. 8 و برای دوره صحت سنجی 0. 81 و 0. 9 محاسبه شد.
    کلید واژگان: آب سطحی, برآورد, دبی, ضریب تعیین, ضریب ناش ساتکلیف, هیدروگراف
    Seyed Vahid Shahoei *, Jahangir Porhemmat, Hossein Sedghi, Majid Hosseini, Ali Saremi
    Soil and Water Assessment Tool (SWAT) is a continuous and semi-distributive model which can simulate the hydrological processes in basins on daily, monthly and yearly time scales through a wide range of information such as physical data of basins (soil, land use, slope) as well as weather information such as precipitation, temperature, wind, relative humidity, solar radiation and connectivity to geographic information systems (GIS). In this research, the monthly runoff of Ravansar Sanjabi basin (1260 ), in Kermanshah Province of Iran is simulated through SWAT hydrological model. Runoff simulation is done in a period of nine years from 2002 to 2010, where the first seven years of this period (2002-2008) is selected as a calibration period by using 14 various parameters and the two end years (2009 to 2010) as a validation period of model. The results of simulations during the calibration and validation periods are evaluated through two statistical indices namely Nash–Sutcliffe coefficient (NSE) and coefficient of determination (R2). According to compared simulated and observed monthly flow hydrographs and also calculated statistical coefficients, the SWAT model has acceptable results in simulating monthly runoff during both calibration and validation periods, so that the NSE and R2 coefficients are calculated equal to 0.7, 0.8 and 0.81, 0.9 for calibration and validation periods, respectively.
    Keywords: Surface water, Discharge estimate, Coefficient of determination, Nash–Sutcliffe coefficient, Hydrograph
  • دنیا دزفولی، سید محمد حسینی موغاری، کیومرث ابراهیمی*، شهاب عراقی نژاد
    رودخانه ها یکی از مهم ترین منابع تامین آب شیرین به شمار می روند. محدودیت این منابع ضرورت حفظ کیفیت آن ها را نشان می دهد. به منظور پایش کیفی منابع آب معمولا از شاخص های کیفیت آب استفاده می شود. هر کدام از این شاخص بر اساس پارامترهای کیفی مشخصی محاسبه می شوند که فرآیند نمونه برداری و تعیین مقدار این پارامترها زمان بر و پرهزینه است، لذا یافتن روشی دقیق که در آن با حداقل پارامترهای کیفی بتوان طبقه کیفیت آب را تعیین کرد بسیار مفید است. در مقاله حاضر از مزایای شبکه عصبی احتمالی (PNN) به عنوان یک طبقه بندی کننده برای تعیین کیفیت آب رودخانه کارون به عنوان جایگزینی برای شاخص متداول و پرکاربرد NSFWQI استفاده شد. برای این منظور از آمار کیفی 172 نمونه استفاده شد به این صورت که پارامترهای کیفی و کلاس های کیفیت آب حاصل از شاخص NSFWQI به ترتیب به عنوان ورودی مدل و خروجی مدل در نظر گرفته شدند. جهت ارزیابی عملکرد مدل PNN، از معیارهای ارزیابی نرخ خطا، مقدار خطا، دقت و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان داد که PNN تنها با استفاده از سه پارامتر کیفی کدورت، کلیفرم مدفوعی و کل مواد جامد می تواند با دقت 37/94% و 78/90% به ترتیب در مرحله آموزش و آزمایش، طبقه کیفی آب را مشخص کند که بیانگر دقت بالای PNN در تعیین طبقه کیفی آب می باشد .
    کلید واژگان: آب سطحی, پارامترهای کیفی آب, شاخص NSFWQI, طبقه بندی کیفیت آب, مدل سازی
    Kumars Ebrahimi *
    Rivers are considered one of the most important resources of providing fresh water. Restrictions faced by such resources underline the necessity of preserving their quality. Water quality indices are usually resorted to qualitatively monitor water resources. Any of such indices is calculated with regard to a series of specific qualitative parameters. The process of sampling and quantification of the aforementioned parameters are, however, time-consuming and costly. Finding a reliable method comprised of minimum qualitative parameters could be, therefore, of great help in classifying water quality. As an alternative to the common NSFQWI, the advantages of the Probabilistic Neural Network (PNN) as a classifier are used in the present study to classify water quality of Karun River. In order to fulfill this objective, the qualitative statistics of 172 samples were used in a way that qualitative parameters and water quality classes derived from NSFWQI are used respectively as the input and output of the model. The assessment criteria of error rate, error value, accuracy and Spearman’s correlation coefficient were used to evaluate the performance of PNN model. The results showed that through making use of merely three parameters of turbidity, fecal coliform and total dissolved solids, PNN model is capable of classifying water quality with the accuracy of 94.365% and 90.7769% at two stages of training and test respectively which in turn indicates considerable accuracy of PNN in determining water quality classification.
    Keywords: Surface water, Water quality parameters, NSFWQI, Water quality classification, Modeling
  • Arash Malekian, M. Mahdavi, M. Kholghi, Gh.R. Zehtabian, M. Mohseni Saravi, H. Rouhani
    The world is facing severe challenges in meeting the rapidly growing demand for water resources. In addition, irrigation water which is the largest use of water in most developing countries and arid and semi arid regions, will likely have to be diverted increasingly to meet the needs of the households in urban areas and industry sectors whilst remaining a prime engine of agricultural growth. A Linear Programming (LP) model has been developed to allocate the land and water resources to different crop activities for maximizing the net return. Application of the model for the irrigation water management revealed that in winter, 89.4% of available channel water was utilized, out of which 55.9% and 18.5% were allocated for wheat and barley, respectively. The remaining 25.6% channel water was allocated for cotton and watermelon. Since there were enough channel water supplies in this season, only 10.6% of available groundwater was utilized. In the absence of constraint on conjunctive use, there would have been no groundwater exploitation, and 100% of the channel water, which is much cheaper than groundwater, could have been utilized, if required. During summer season, the entire quantities of water available in channel as well as groundwater resources were utilized. In this season, as there was limited channel water supply, considerable part of the irrigation requirement was met from available groundwater. Based on the LP analysis, out of total available channel water, 43.2% was allocated to cotton cropping, which was most profitable as compared to all other crop activities, followed by 38.3%, 9.5% and 9% to crop activities including watermelon, barely and wheat, respectively. Out of total available groundwater, 65.8% was allocated to cotton whose irrigation water need was high and the remaining 34.2% was shared by wheat, barley and watermelon cropping activities. The model predicts that in the case of changes in irrigation water supply, it will be economic to change the cropping pattern.
    Keywords: Optimization, Hableh Roud basin, Surface water, Allocation, Iran
  • حسین سعادتی *، فرود شریفی، محمد مهدوی، حسن احمدی، محسن محسنی ساروی
    در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص در 4 منطقه نظرآباد، جعفرآباد، قلعه چندار و ساوجبلاغ واقع در دشت هشتگرد (استان تهران) حفر گردید. غلظت متوسط کلراید (cs) عنوان مهم ترین ردیاب مورد نظر در پروفیل ها به ترتیب 123.83، 114.63، 57.65،47.76 میلی گرم در لیتر نوسان می کند. غلظت های متوسط فوق می تواند مقادیرمتوسط تغذیه را با استفاده از غلظت کلراید بارش متوسط 2 ساله (1.653 میلی متر) به ترتیب 3.42، 3.53، 6.42 و 7.44 میلی متر در سال در منطقه هشتگرد برآورد کند. متوسط تغذیه انتشاری تاریخی محاسبه شده برای دشت هشتگرد معادل 5.3 میلی متر در سال به دست آمد. تغذیه انتشاری (توسط بارش) در دشت هشتگرد تنها 2% از کل تغذیه را شامل می شود. با جمع بندی نتایج روش های مختلف، اهمیت تغذیه متمرکز با توجه به سهم زیاد و زمان تجدید پذیری سریع آن مشخص می شود که عمدتا توسط روش های آبخیزداری و آبخوانداری انجام می گیرد.
    کلید واژگان: آب زیرزمینی, آب سطحی, بارش, منابع آب, هیدروژئولوژی
    Hossein Saadati*, Foroud Sharifi, Mohammad Mahdavi, Hassan Ahmadi, Mohsen Mohseni Saravi
    In this study, rainfall, runoff, groundwater and unsaturated water tracers sample were measured and analyzed. The average historical recharge through rainfall was calculated by interpreting of unsaturated water tracer in Hasthgerd plain. Four index profiles in Nazarabad, Jafarabad, Ghalechendar and Savojbolaq were dug for measuring of unsaturated water tracer concentration. Chloride concentrations in profiles soil samples were measured and interpreted to provide temporal estimates of recharge. Applying the chloride mass balance technique to the profiles soil water improved the boundary conditions associated with wet and dry climate in last times and the long-term mean recharge rate. Recharge rate means were estimated in profiles equal to 3.42, 3.53 6.42 and 7.44 (mm/yr) with rainfall chloride concentration average that was measured equal to 1.653 mm in Hashtgerd Plain. It was concluded that concentrated recharge (CR) supplies groundwater rapidly and significant more than diffused recharge (DR) by rainfall. Concentrated recharge is fulfilled by watershed grand works such as flood spreading structural measures.
    Keywords: Groundwater, Hydrogeology, Precipitation, Surface water, Water resources
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال