به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "انتظام فضایی" در نشریات گروه "هنر و معماری"

جستجوی انتظام فضایی در مقالات مجلات علمی
  • داود آقازاده *، آزیتا بلالی اسکویی، جاوید آریان

    هندسه از عناصر اصلی و دستمایه های بنیادین معماری محسوب میگردد که در گذشته در کلیه آثار معماری ایران به صورت آشکار و نهان نمود و تجلی داشته است. بناهای مسکونی یکی از آثاری می باشند که نکات حایز اهمیتی را منباب هندسه در خود گنجانده است. یکی از فضاهای مهم خانه های تاریخی حوضخانه می باشد که تعبیه آن در خانه های تاریخی بصورت بنایی مستقل و گاه پیوسته بوده و اکثرا در زیرمین خانه های تاریخی به چشم می خورد. حوض خانه به عنوان یکی از عناصر مهم و اساسی در خانه های تاریخی در طول زمان به فراموشی سپرده شده است. خانه های تاریخی نشانگر قسمتی از هویت شهر تبریز بوده که در این بین خانه های دوران قاجار نقش مهمی ایفا نموده اند. فلذا این پژوهش با بررسی هندسهی حوض خانه ها به دنبال کشف تناسبات و هندسه حوض خانه های خانه های تاریخی دوران قاجار تبریز بوده و به دنبال شناخت جایگاه حوض خانه به عنوان یک عنصر فضایی مهم در خانه های تاریخی و استخراج اصول هندسی حاکم بر ساخت آن در گذشته می باشد. این پژوهش باتوجه به نوع موضوع از روش کیفی تحلیلی و به روش مطالعات - کتابخانه ای، بررسی کتب و مشاهدات میدانی برای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آنها استفاده کرده است. بر این اساس این پژوهش در پی رسیدن به پاسخ این سوال «هندسه حاکم بر فضای حوض خانه ها در خانه های تاریخی چگونه بوده است؟» ، ابتدا پس از تعاریفی از خانه های تبریز، به ساختار فضایی خانه ها در دوره قاجار و تعبیه حوض خانه در این بناها، به تبیین هندسه های مورد بررسی پرداخته و سپس با انتخاب بناهای ثبت شده در میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی که منسوب به دوره قاجار می باشند، پیشبرد عملی کار پیگیری شده است. در نهایت مشخص شد که قرارگیری فضای حوض خانه در این خانه ها در تطابق هندسی با تناسبات دنباله فیبونانچی،√(2)، √(3)، √(2/5) و پیمون می باشد و به طور میانگین حدود 18/5 درصد پلان زیرزمین این خانه ها را فضای حوض خانه تشکیل داده که طول فضای حوض خانه به نسبت 1/5 الی 3 متر بیشتر از عرض آن در تمام نمونه های مورد بررسی بود.

    کلید واژگان: هندسه, تناسبات هندسی خانه های تاریخی تبریز, حوضخانه, انتظام فضایی
  • سید امیرحسین گرکانی*، جعفر مهدیون، مجید حضرتی

    برنامه آبادانی و پیشرفت منظومه‎های روستایی، به منظور توسعه پایدار سکونتگاه‎های روستایی از طریق انتظام فضایی منظومه های روستایی در قالب شبکه های محلی و ناحیه‎ای و با تاکید بر روابط و پیوندهای روستایی-شهری و ترغیب حکمروایی محلی از طریق مشارکت مردمی و همچنین، تقویت روابط و مناسبات کارآمد اجتماعی-اقتصادی واحدهای سکونتگاهی منظومه تدوین می‎شود. این برنامه با محوریت فعال سازی چرخه تولید در فضاهای روستایی و ایجاد اشتغال و کارآفرینی می تواند مسیر برون رفت از بحران توسعه روستایی را هموارتر نماید. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال تحلیل مولفه های تاثیرگذار بر اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی در منظومه بخش مرکزی و دوتپه شهرستان خدابنده است. گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنین بخش دوتپه و مرکزی به تعداد 93939 نفر است. باتوجه به تخصصی بودن موضوع، از جامعه آماری متخصصین با روش گلوله برفی به تعداد 30 نفر استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل TODIM و روش حداقل مجذور مربعات در قالب مدل DPSIR با کمک نرم افزارExcel  و SmartPLS بهره گیری شد. یافته های تحقیق نشان داد که پیشران «نیروی محرکه» با امتیاز 637/0، بیش از دیگر مولفه ها بر اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی بخش مرکزی و بخش دوتپه در شهرستان خدابنده تاثیر داشته است. علاوه بر این، به منظور اجرای موثرتر طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی، سازه های P1. سامان دهی مشاغل مرتبط با کارکرد و ظرفیت روستاها و شهرستان (809/0)؛ D2. حمایت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی (782/0)؛ S1. توجه به ظرفیت های اقتصادی و تولیدی خوشه ای در پهنه بندی منظومه (778/0)؛ و P3. امکان پیگیری تخلفات و کم کاری از طریق نهادهای تصمیم گیر (استانداری و فرمانداری) (778/0) بیشترین تاثیرگذاری را دارند. در نهایت، به منظور دستیابی به اهداف طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی، ارایه تسهیلات اعتباری از طریق پیگیری و با نظارت دفتر تسهیلگری؛ برگزاری جشنواره های روستایی؛ تقویت ارتباط مستقیم تسهیلگران با کارآفرینان؛ تقویت تشکل های محلی؛ بازنگری در شرح خدمات دفاتر منظومه روستایی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: منظومه روستایی, یکپارچه, انتظام فضایی, شبکه های محلی, شهرستان خدابنده
    Seyyed AmirHosein Garakani*, Jafar Mahdioun, Majid Hazrati

    The prosperity plan and progress of rural systems, in order to develop sustainable rural settlements through the spatial regulation of rural systems in the form of local and regional networks and with an emphasis on rural-urban relations and links, encouraging local governance through popular participation and also strengthening efficient socio-economic relationships of residential units of the system are compiled. With the focus of activating the production cycle in rural areas and creating employment and entrepreneurship, this plan can make the way out of the rural development crisis smoother. The present article, with a descriptive-analytical method, seeks to analyze the factors influencing the implementation of the prosperity plan and progress of the rural system in the system of the central and Dotepe District of Khodabande County. Data collection was done with library and field studies. The statistical population includes 93,939 residents of Dutpe and Central districts. Due to the specialization of the subject, a statistical population of 30 experts was used with the snowball method. To analyze the data, TODIM model and least square method were used in the form of DPSIR model with the help of Excel and SmartPLS software. The findings of the research showed that the driving force with a score of 0.637 had more impact on the implementation of the prosperity plan and progress of the rural system in the central part and Dotepe district in Khodabande County. In addition, in order to more effectively implement the sustainable development plan of the rural system, structures P1. Organization of jobs related to the function and capacity of villages and cities (0.809); D2. Support of the Islamic Revolution Housing Foundation (0.782); S1. Paying attention to the economic and productive capacities of clusters in system zoning (0.778); and P3. The possibility of following up violations and underperformance through decision-making bodies (provincial and governorate) (0.778) are the most effective.

    Keywords: rural system, Integrated, spatial arrangement, local networks, Khodabande County
  • مرضیه شاهرودی کلور، خسرو موحد*، حجت الله رشید کلویر، ملیحه تقی پور

    علی رغم انتقادات پراکنده از مبانی فلسفی و ریاضی نظریه نحو فضا و بحث های مداوم درباره کاربرد آن، این روش یک ابزار مفهومی قدرتمند برای تحلیل محیط ساخته شده است. مسیله اصلی تحقیق حاضر پاسخ به این پرسش است که انتظام فضایی مسکن معاصر شهر شیراز به لحاظ نحوی دارای چه ویژگی هایی است و تاثیرگذاری این ویژگی ها در بازدهی عملکردی مسکن به چه صورت است؟ بنابراین، تشخیص ترکیب بندی فضا ازطریق مطالعه پلان های معماری یکی از منابع مهم است. برای این منظور، 384 پلان مسکونی برداشت و بر اساس آن الگوهای انتظام فضایی مسکن به لحاظ شکلی (دارای دو وجه انتظام مرکزی و انتظام محوری) و فضایی شناسایی شد. سپس از هر الگو 15 نمونه مورد تحلیل نرم افزاری قرار گرفت و گراف های توجیهی آن ارایه شد. در مرحله سوم تحلیل نهایی بر اساس متغیرهای (پیوستگی و عمق) و درنهایت ارزش فضایی در هر نمونه مبنا انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل های انجام شده در این پژوهش، رابطه مثبت بین الگوی پیکربندی فضایی و سطح کارایی عملکرد چیدمان های مسکن معاصر را ازطریق یک روش مقایسه ای تحلیلی اثبات می کند. بررسی های تحقیق حاضر نشان داد با وجود فضاهای تقسیم و گره های میانی، ساختار بوته ای، و با توالی عملکردی فضاها، ساختار درختی نحو آغاز می شود. ازنظر فضایی، جنبه مهمی از نظریه نحو فضا معتقد است که ازنظر منطقی و ریاضی، چیدمان فضاها می تواند بر کارایی عملکردی فضا تاثیرگذار باشد. با توجه به داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که چیدمان خانه های مرکزی ازنظر کمی و آماری کارآمدتر در نظر گرفته می شوند. بر این اساس، چنانچه رفتارهای مشارکتی و تعاملات اجتماعی بالا مدنظر باشد، نظام های مرکزی که دارای گره های متعدد و حلقه های فضایی بیشتر، عمق کمتر و یکپارچگی بالاتری هستند، از رفتارهای مشارکتی بیشتری حمایت می کنند که این ویژگی با فرهنگ خانواده ایرانی سازگاری مطلوبی دارد.

    کلید واژگان: انتظام فضایی, مسکن, عامل تفاوت فضا, ارزش فضایی, نحو فضا
    Marziyeh Shahroudi Kolour, Khosro Movahed*, Hojjatollah Rashid Kolvir, Malihe Taghipour

    Despite sporadic critiques of the philosophical and mathematical foundations of space syntax theory and the ongoing debate over its application, it has become a powerful conceptual tool for analyzing the environment. The main issue of the present study is the answer to the questions: What are the characteristics of the spatial organization of contemporary housing in Shiraz and how do these characteristics affect its functional efficiency? In this regard, identifying the composition of the space by studying architectural plans is one of the important resources. For this purpose, 384 residential plans were taken and the patterns of the spatial arrangement of housing were identified in terms of spatial and formal (with two aspects of central and axial arrangement). Then, 15 samples of each model were analyzed by software and their justified graphs were presented. In the third stage, the final analysis was performed based on the variables (integration and depth) and relative difference factor. The results of the analysis performed in this study prove the positive relationship between the spatial configuration pattern and the level of functional efficiency of contemporary housing arrangements through an analytical comparison method. The investigations of the present research showed that with the existence of dividing spaces and intermediate nodes, a bush structure, and with the functional sequence of spaces, a syntactic tree structure is formed. In terms of space analysis, an important aspect of space syntax theory believes that logically and mathematically, the arrangement of spaces can affect the functional efficiency of the space. According to the obtained data, it can be concluded that the layout of central houses is considered quantitatively and statistically more efficient. Accordingly, if participatory behaviors and high social interactions are considered, central systems that have more nodes and more spatial loops, less depth, and higher integration, support more participatory behaviors that This feature is well compatible with the Iranian family culture.

    Keywords: Spatial Configuration, Housing, Relative Difference Factor, Spatial Value, Space Syntax
  • نازنین ذهبی *
    مساجد در طول تاریخ از شاخص ترین نمونه های معماری اسلامی بوده اند؛ آن ها نشانه هایی شهری هستند که به عنوان مفصل، نقشی اساسی در ارتباطات میان عناصر شهری بازی می کنند. نگاه به اجزای تشکیل دهنده و فضاسازی مساجد و بررسی عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه هر فضا و نقشی که در ارتباط با دیگر فضاها دارد، رهیافتی برای دستیابی به تاثیر حکمت معماری اسلامی در شکل دهی شاکله بنای مساجد فراهم خواهد آورد. سازماندهی فضایی حاصل تبیین زیر ساخت های تفکر معاران ایرانی- اسلامی بوده و مطالعه و نقش جایگاه هریک از اجزای بکار رفته در مساجد از قبیل ایوان، محراب، محل قرارگیری محور قبله، گنبد، شبستان و غیره پرداخته و پس از بررسی مکان هندسی هریک از این اجزا براساس اصول وانتظام فضایی می تواند باعث پایه گزاری اصول معماری نوین در ساخت مساجد گردد.در این مقاله پس از بررسی نحوه قرارگیری اجزای موجود مسجد کبود ساوه بر اساس اصول هندسی و چیدمان فضای داخلی و جهت ورود به اجزای مختلف مسجد و بیان نقاط قوت و ضعف آن پرداخته و در نهایت ایده ای منطقی برای نحوه قرارگیری اجزای مسجد در معماری نوین بیان می کند که روش تحقیق به روش گردآوری اطلاعات و نمونه موردی بیان شده و در آخر به نتیجه گیری برای ساخت مسجد نوین می پردازیم.
    کلید واژگان: انتظام فضایی, سازماندهی, سلسه مراتب فضایی, مسجد ساوه, مساجد ایرانی
  • غلامحسین غلامی *، مجتبی کاویان
    چهارصفه یکی از که ن ترین الگوهای به کاررفته در معماری ایران است که در گونه های مختلف معماری به اشکال متفاوت بروز کرده است. به دلیل فراوانی و تنوع خانه های ایرانی، کاربرد الگوی چهارصفه در این گونه معماری، بسیار بیش تر از سایر گونه هاست که این مسئله، ضرورت انجام پژوهش حاضر را تبیین می کند. هدف از تالیف این مقاله، آشنایی با گونه های متنوع الگوی چهارصفه در طرح خانه های ایرانی به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی چهارصفه در سه گونه اصلی مورد استفاده قرار گرفته است. در گونه اول، طرح چهارصفه در عرصه و اعیان خانه بروز کرده و فضای مرکزی چهارصفه، روباز و به عنوان حیاط مورد استفاده قرار گرفته است. دسترسی به اتاق ها متاثر از شکل فضای مرکزی چهارصفه است؛ اگر فضای مرکزی مربع باشد، دسترسی به اتاق ها صرفا از صفه ها انجام می شود و چنانچه این فضا به شکل هشت و نیم هشت باشد، امکان ارتباط اتاق ها از فضای مرکزی نیز میسر می شود. در گونه دوم الگوی چهارصفه، تمام یا بخش اصلی اعیان خانه است؛ در این حالت، فضای مرکزی چهارصفه پوشیده شده و حیاط در بیرون آن قرار می گیرد. دسترسی ها در گونه دوم، مشابه گونه اول است با این تفاوت که امکان ارتباط اتاق های مشرف به حیاط از طریق بازشوها و س ه در ی ها به حیاط پیرامونی امکا ن پذیر است. در گونه سوم، الگوی چهارصفه با تغییراتی به درون اعیان خانه منتقل می شود. گونه سوم دو دسته اصلی را به وجود می آورد. در دسته اول با حفظ ریخت کلی چهارصفه، فضای مرکزی بزرگ تر، صفه ها عری ض تر، و اتاق ها تبدیل به راهرو و در نهایت فضای ستون دار شده اند. این الگو در تالارها و حوض خانه ها استفاده شده است. در دسته دوم با تاکید بر سازماندهی چهارصفه، الگوی چهارصفه باز شده و راهروهایی در گوش ه های آن ایجاد شده است. این الگو در تالارهای بزرگ، حوضخانه ها و حیا ط های کوچک درون خانه استفاده شده است.
    کلید واژگان: گونه شناسی, انتظام فضایی, چهارصفه, طراحی خانه, فلات مرکزی ایران
  • محسن افشاری *، شهرام پوردیهیمی
    «روش زندگی و مقیاس های آن» به عنوان یک مولفه فرهنگی بارز و تاثیرگذار در شکل دهی مسکن و محیط مسکونی می باشد. روش زندگی در مقیاس های متفاوت فردی و جمعی، طی فرادادهای فرهنگی، نمود آشکار فرهنگ در زندگی انسان به شمار می رود که قرارگاه های رفتاری را در محیط ساخته شده انتظام می بخشد. در مقیاس های مختلف روش زندگی در مسکن تعاریف گوناگونی مطرح گردیده است، لیکن تحقیق حاضر، با هدف روشنگری اذهان طراحان از طریق یک روش تحقیق کیفی نظام مند، به تحلیل مقیاس های روش زندگی در محیط های انسان ساخت بومی پرداخته است. نمونه های مورد مطالعه از گروه یکپارچه فرهنگی ایل قشقایی به صورت نظری و هدفمند انتخاب شده اند. بر خلاف مطالعات و تحقیقات اندیشمندان علوم اجتماعی که از مفهوم «سبک زندگی» برای تمایز بخشی به سبک های زندگی طبقات و تبیین معیار های منزلت اجتماعی در یک جامعه استفاده می کنند، این تحقیق به تحلیل رفتاری-محیطی «مقیاس های روش زندگی» در مسکن خانواده پرداخته است. در این مطالعات، از روش هایی همچون عکس برداری، برداشت واحد های مسکونی و دیاگرام قرارگاه های رفتاری سکونت، مصاحبه و پرسشنامه به جهت کشف ترجیحات و معانی سکونت در چهار سطح و مدل ابزار-غایت بهره گرفته شده است.
    نتایج تحقیق نشان می دهد که مقیاس های روش زندگی با تکیه بر معانی ذهنی انسانی، اساس شکل گیری قرارگاه های رفتاری و متعاقبا انتظام فضایی محیط مسکونی شکل گرفته اند. یافته های این تحقیق بر این مسئله تاکید دارد که محیط های انسان ساخت به خصوص محیط های مسکونی محصول نظام های فرهنگی انسان هستند.
    کلید واژگان: محیط ساخته شده, مسکن, مقیاس های روش زندگی, انتظام فضایی, قرارگاه رفتاری
    Mohsen Afshari *, Dr Shahram Pordeihimi
    "Lifestyle and its scales" are prominent and influential cultural factors in shaping dwelling and residential environments. At various individual and collective scales and through the cultural traditions, lifestyle is the apparent aspect of culture in human life, organizing behavior settings in the built environment. Various definitions have been proposed for housing lifestyle scales. However, the present study is an attempt to enlighten designers’ minds through a systematic qualitative research methodology by analyzing lifestyle scales in manmade native environments. The samples have been chosen from the culturally integrated group of Qashqai people. Unlike social scientists, who use the concept of "lifestyle" to differentiate among various social classes and explain social status criteria in a society, this research has focused upon a behavior-environmental analysis of lifestyle scales in household dwellings. The method includes environmental and activities photography, residential units’ mapping and behavior settings diagramming. These are then followed by conducting interviews and using questionnaires to explore the preferences and meanings at four levels which benefits from means-end model as the theoretical framework.
    According to analysis of behavior settings diagrams and its implicit meanings of activities, the lifestyle scales in cultural groups of case study were classified as follows: 1) individual lifestyle scale 2) family lifestyle scale 3) neighborhood social lifestyle scale 4) social kinship lifestyle scale 5) social public lifestyle scale.
    The results of this study indicate that human lifestyle occurs on different scales, and settings are organized in each lifestyle based on the type and purpose of the interaction with others. Spatial organization of behavior settings that serves lifestyles scales, are affected from obvious characteristic of settings activities and its implicit meanings. Data analysis is emphasized, that lifestyle scales as a prominent cultural component will have a direct impact on shaping the built environment.
    Based on the study it is concluded that lifestyle scales are closely related to human values which provides foundations for behavior settings leading to spatial configuration of residential environment. The findings of this study also approves that man-made environments in general, and residential environments in particular, are products of human cultural systems.
    The analytical findings and especially its methodology in the analysis of overt and covert elements of lifestyle are applicable to understand the lifestyle scales in the other built environments. Cultural rural and nomadic groups still constitute a significant part of the population of Iran, so the methodology of this research could be used as an operational model in the design of dwelling for country's current subcultures.
    The most important results of this study is that help to study and better understand the concept of "lifestyle" through behavior settings diagrams and its along meanings in different scales in a family dwelling, which is systematic, objective analysis of findings and exploring the results of the life built environment is applicable in the fields of environmental design.
    For environmental design matches the functional demands of operators and human cultural systems is necessary that behavior settings used in various scales of life of every individual, family or group with its implicit meanings that impact on spatial organization of life environment be explored. The important thing in this issue is that in terms of cultural differences, it may that in different environments, different settings in lifestyle scales is used than they were in this research, therefore, it is emphasized that any design problem begins from human social systems analysis.
    Keywords: built environment, dwelling, lifestyle scales, spatial configuration, behavior setting
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال