جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اندازه" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
نشریه پیکره، پیاپی 26 (زمستان 1400)، صص 67 -81بیان مسیله
چنین به نظر می رسد که ارزیابی و ارزش یابی دست بافته ها به ویژه قالی از گذشته های دور و با توجه به آموزه های سنتی و سینه به سینه، عمدتا بر پایه ویژگی های بافت و کیفیت آن متداول و جاری بوده است. ویژگی های ظاهری و زیبایی، همچنین ویژگی های فنی متنوعی که در دست بافته ها وجود دارد، آن ها را به اثری تبدیل کرده است که نیازمند معیارها و ساختارهایی متناسب تر از سنت ها و گذشته های متداول در ارزیابی می نماید. چنین به نظر می رسد که بسیاری از کارشناسان ارزیابی سنت گرا بیشتر بر معیارهایی همچون تراکم بافت و مواد اولیه تاکید بیشتری دارند و این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سوال است که شاخص ها و معیارهای پراهمیت کیفی و کمی ارزیابی دست بافته ها چیست؟
هدفتبیین ارزش های معیارهای کیفی و کمی دست بافته ها و ارایه ساختاری متناسب جهت اولویت دهی به ارزش های کیفی (تجسمی) و اولویت های کمی که در ارزیابی های اقتصادی و بازرگانی نیز ملاک سنجش قرار خواهند گرفت هدف این پژوهش است.
روش پژوهشاین پژوهش کیفی است که با تکیه بر تحلیل ها و استدلال های علمی و کاربردی، ساختاری جدیدتر و متناسب تر جهت آموزش ارزیابی دست بافته ها معرفی می نماید و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و تحلیل اطلاعات نوشته شده است.
یافته هااین پژوهش نشان داد که شاخصه ها و معیارهای کیفی چون رنگ و طرح و نقش در ارزیابی دست بافته ها در اولویت هستند؛ همچنین شاخصه ها و معیارهای کمی مانند بافت و اندازه برخلاف روش ها و شیوه های ارزیابی های سنت گرایانه دست بافته ها از اهمیت کمتری برخوردار هستند.
کلید واژگان: معیارهای ارزیابی, رنگ, طرح و نقش, اندازه, بافت -
مروری بر تاریخ حفاظت معماری گویای آن است که تلقی هستی شناسانه ی اندیشمندان و نظریه پردازان حفاظت از مکان های تاریخی یکی از مهم ترین مبادی نظریه های حفاظتی بوده است. غالبا ویژگی هایی از مکان تاریخی -که در هنگامه ی شناخت، از اهمیت بالاتری برخوردار شده- به موضوعی برای حفظ، تبدیل گردیده است. این در حالی است که جامعه ی امروز ایران، تلقی روشنی از این موضوع ندارد. آن چه به طرح این سوال می انجامد که تلقی فرهنگ ایرانی-اسلامی از حقیقت هستی مکان های تاریخی چیست؟ در این راستا، تحقیق حاضر با استناد به تبیین های اصالت وجودی حکمت متعالیه منسوب به صدرالمتالهین از هستی موجودات مادی و با تکیه بر استدلال منطقی و روش قیاسی، به هستی شناسی مکان تاریخی می پردازد. بر این مبنا، حقیقت مکان تاریخی، از سه وجه مورد توجه قرار می گیرد. در وجه اول، مکان تاریخی به عنوان یک «کل واحد اندازه مند» مورد توجه قرار می گیرد؛ با مراتبی از اندازه شامل «معنا»، «صورت و تعینات عرضی اش» و «ماده». در نسبت این مراتب نیز به ترتیب، معنا بر صورت، صورت بر تعینات عرضی اش و تمامی این ها بر ماده، اصالت می یابند. اگرچه در نهایت، مکان تاریخی، کل واحد و دارای وحدت و یکپارچگی وجودی است. پس از آن، با تکیه بر نظریه ی حرکت جوهری، مکان تاریخی به مثابه یک «کل متغیر» مورد تامل واقع می شود. مکان تاریخی از این جهت نمی تواند بقا و ثباتی داشته باشد و تنها می توان قایل به استمرار و تداومی در هستی آن شد. استمرار بدین معنا لاجرم به واسطه ی «صیرورتی پیوسته بر مدار اندازه مندی های ناظر به هستی خاصش» ممکن می شود. پس از آن، پرسش از اندازه مندی های ناظر به هستی مکان تاریخی و نیز توجه به ملازمت با تغییر، وجه دیگری از هستی مکان تاریخی را مورد اشاره قرار می دهد و آن درآمیختگی اش با مقیاس های مختلفی از عالم پیرامونی است. از آن جهت که برای فهم هستی شناسانه ی مکان تاریخی نمی توان آن را به خودی خود موضوع شناخت قرار داد. در این وجه، مکان تاریخی به عنوان یک «وجود محدود»، در بستر عالم پیرامون و به معنای کلی تر، «عالم وجود» قرار می گیرد. از این منظر، اعتبار «مکان تاریخی» به عنوان یک «موجود»، به مظهریت «وجود» است. مکان تاریخی در مقام مظهریت وجود، در ذیل نظامی از اندازه های وجودی یا قاعده مندی های هستی و از جمله، قواعد متجلی در عالم طبیعت (و تجلیات نسبی آن در عالم فرهنگی) قرار می گیرد. از این جهت، وجه ثابتش در ضمن تغییر نیز همان نظم ها یا اندازه های وجودی متجلی در آن خواهد بود.
کلید واژگان: هستی شناسی, مکان تاریخی, وجود, اندازه, تغییرA review of the history of architectural conservation implies that ontological attitude of scholars and theorists in the field of historic places› conservation is one of the most important principles of conservation theories. Those features of historic places which are considered as more significant at the moment of recognition are often turned into an issue for conservation. However, there is not a clear understanding of such an issue, especially its theoretical basics, in Iran›s today community.
Accordingly, this paper explores the ontology of historic places by relying on Transcendental Wisdom ascribed to Sadr al-Moto›alehin Shirazi and based on the doctorine of «Principality of the Existence» which offers an explication of the existence of material beings. In this line, the mentioned relations between «material and form», «form and meaning» and «extrinsic and intrinsic aspects of things» in the system of Transcendental Wisdom and also the theory of Substantial Motion and its explanation apropos the fluid existence of material beings and finally transcendentalism›s conceptualization of the relation between «existent» and «being» in the world›s system are the main views taken from such a philosophy. In all, since this study is in line with Sadraei›s philosophy it enjoys analytical-philosophical nature and employs logical reasoning and analogical methodology.
Respectively, the historic place is scrutinized from three aspects. The first aspect refers to such a place «as a single measurable totality» whereas the other two aspects regard it «as a changeable totality» and «as an element within the contextual measures».
With respect to the first aspect, the existence of the historic place is considered as a measurable element enjoying several levels of emergence. These levels constitute the triple aspects of meaning, form (and its extrinsic determinations) and material. Also, corresponding to each aspect, the historic place gains some measures. Consequently, regarding the measures of any historic place, we can talk about the measures referring to meaning, form (intrinsic and extrinsic measures) and material.
Moreover, among these levels, each level is more significant than the lower levels representing the existence of the historic place. In other words, the existence of the historic place is manifested in its intrinsic form and meaning more than anything else and the material as well as the extrinsic determinations of the form are simply the manifestations or, in a word, the context for the emergence of the historic place›s existence. However, a historic place is finally a single entity which has existential integrity and the aforementioned levels are not separate from each other in reality.
Then, the temporality and mixing of the historic place›s existence with change is considered. In this respect, relying on the theory of Substantial Motion, the historic place is regarded as a «changeable totality» and evolving issue mingled with time. In this respect, the historic place is a fluid entity, not an object, which is a permanent becoming; it is a gradually-occurring matter and is like an entity scattered in time whose past and future constitute different parts of a single entity. Thus, in reality, we cannot talk about persistence and consistency in the existence of the historic place and just the issue of continuity in its existence can be raised. This continuity is possible due to the becoming on the orbit of measures referring to its particular existence. But the question that other than the measures of the historic place in the mentioned triple aspects what other measures referring to its particular existence can be found paves the way for paying attention to another aspect of its existence.In this aspect, the historic place is considered not as a single totality but as a part of its surrounding world which can be the world in the broadest scope. It is argued that simply recognizing the elements within the existence of the historic place cannot provide full knowledge of it and it is necessary to consider its inevitable relation to the environment or more general context. Accordingly, the historic place as an entity becomes the manifestation of «being» and its validity depends on such a manifestation. In this aspect, the historic place becomes the manifestation (relatively speaking) of the names and attributes of the being and the regularities originated from it and, consequently, it is located under the existential systems of the world and its manifestations in the natural as well as the cultural world. These systems or orders have some manifestations in the nature such as a number of laws referring to qualitative and quantitative aspects of the place (meaning, form and material). In this respect, the cultural measures and orders receive their validity via corresponding to existential systems and thus they can be used as a criterion for the existence of the historic place.
In general, from the perspective of this study, the historic place is first and foremost an «integrated totality and objective measurable entity which changes permanently» while its particular measures (in the triple levels of meaning, form and material) are located under the existential systems manifested in the natural as well as cultural rules. It should also be considered that the validity of the historic place›s existence depends on its capacity to manifest the existential systems. Thus, the constant and necessary matter in it is the very orders or existential measures manifested in it which can be called «the aspect of being» or «Allah›s aspect» in a word.Keywords: Ontology, Historic Place, Existence, Measure, Change -
به نظر می رسد در تاریخ حفاظت معماری، تلقی نظریه پردازان حفاظت از هویت مکان های تاریخی به ویژه از منظر مواجهه با تغییر، یکی از مهمترین مبادی نظریه های حفاظتی بوده است. این در حالی است که جامعه امروز ایران، تلقی ای روشنی از این موضوع در دست ندارد. آنچه به طرح این سوال می انجامد که تلقی فرهنگ ایرانی- اسلامی از هویت مکان های تاریخی از منظر مواجهه با تغییر چیست؟ در این راستا نوشتار حاضر، ابتدا با تکیه بر روشی تحلیلی- توصیفی، مروری بر رویکردهای مرتبط در نظریه های حفاظت خواهد داشت. رویکردهای موجود، دو رویکرد قائل به «هویت ثابت مدار» و «هویت فرایندی» را شامل می شود. سپس با استناد به بنیان های حکمی اسلامی و با تکیه بر استدلال منطقی و به روش قیاسی، به تبیین نظری مواجهه هویت مکان های تاریخی با تغییر پرداخته می شود.
نتیجه آن که از این منظر، هویت مکان تاریخی، منوط به اندازه های آن و اساسا در صیرورت مدام است؛ از این رو نمی تواند از ثبات و بقا برخوردار باشد؛ در این راستا و بر اساس مبناهای نظری تحقیق، هویت مکان تاریخی، «متغیر ثابت مدار» دانسته می شود. ضمن آن که در پاسخی به چیستی امر ثابت، سه «نظام اندازه مندی» یا «نظم» مختلف شامل نظم های «مصداقی»، «فرهنگی» و «طبیعی» طرح می گردد. در این میان، نظم مصداقی مکان تاریخی، فارغ از نسبتی که با نظم های فرهنگی و طبیعی دارد، نمی تواند مبنایی ثابت و ناظر به صیرورت مکان تاریخی باشد. نظم های فرهنگی نیز فارغ از مراتب عالی تر از نظم (از جمله نظم های طبیعی)، نمی تواند از ثباتی برخوردار باشد. مگر آن که هویت مکان تاریخی، مظهریت بی مثالی برای کیفیت های وجودی و اندازه مندی های وجود داشته باشد که در این صورت، رشته استمرار هویت می تواند نظم های مصداقی باشد. هرچند که در نهایت، در دورانی همچون امروز که رجوع به نظم های طبیعی و حتی فرهنگی در تقدیر اندازه های مکان به کمترین میزان خود رسیده، غالب مکان های تاریخی لازم است در این زمره دانسته شود.کلید واژگان: هویت, اندازه, مکان تاریخی, تغییر, حفاظت معماری, نظم, حکمت اسلامیIn the history of architectural conservation, conservators or conservation theorists viewpoint regarding the identity of historical places, particularly from the perspective of facing change, is one of the most significant bases of the conservation theories. However the Iranian society today, doesnt have a clear view consistent with the cultural principles of the historical places identity as a subject of conservation. This is what causes to arise such questions as what is the approach of Persian-Islamic culture toward the identity of historical places from the perspective of dealing with change and temporality? In the present study with the aim of understanding the historical places as a conservation subject, firstly an overview of related perceptions in conservation theories is represented. Existing approaches include three different approaches toward identity of the historical places with the titles of Identity as a variable having a constant element, Identity as a process and Subjective identity. What follows after a description and critique of these approaches, is an explanation of the Islamic wisdom approach as one of the most important thoughtful bases of the Iranian culture. Consequently, based on this approach, the identity of place is a variable having a constant subject. In this approach the constant subject involves some degrees of relative constant to absolute constant. Accordingly, the continuity of place identity in the process of change is rooted in some degrees of constant subject from traditions and patterns belonging to a specific region to higher degrees, divine constant traditions, substances and immutable archetypes of natural phenomena and their proportions and relationships. Thus, the relative degrees of constant subjects such as regional traditions and patterns, regardless of their relationship with higher levels of constant subject, cant be considered as timelessness criteria for identity of historical places, unless it refers, in a non-repetitive manner, to higher degrees of constant subject as in the contemporary era that the manifestation of constant subject in the lives and creating of place-making humans has reached its lowest levels.Keywords: Identity, Historical Places, Change, Architectural Conservation, Islamic Wisdom -
این پژوهش در حوزه نظری معماری جای می گیرد. هدف اولیه آن نیز ریشه یابی واژه «مفصل» است؛ اما با دستیابی به آن، مسیر کشف اهداف والاتر این پژوهش را که در آینده قابل دستیابی است، نیز طی می شود؛ اهدافی نظیر چیستی مفصل و در نتیجه چگونه طراحی کردن آن. باور بنیادین این پژوهش را بدین مضمون می توان مطرح کرد که «یک مفصل شامل مفاهیمی والاتر از یک اتصال صرف است». ازآنجاکه مسیر عمده این گفتار ریشه شناسی واژه است، مطالعه اسنادی رویه برگزیده برای پژوهش و توصیف و تحلیل دو شیوه پیگیری آن بوده اند. نقطه عزیمت در تدوین چهارچوب این مقاله، تلقی مفصل به عنوان «محل اتصال و انفصال» به طور هم زمان است. همین امر مجموعه ای از مهم ترین یافته های این تحقیق را رهنمون می شود. حضور مفصل، معنابخش کلیت و همراه با هماهنگی اجزای اتصال است. یک مفصل قابلیت آن را دارد که انتظام دهنده کلیت معماری باشد. اجزای مفصلی می بایست در محل مفصل دگرگونی یابند تا در اندازه یکدیگر درآیند و به تعادل برسند.
کلید واژگان: مفصل, معماری, ریشه شناسی واژه, بند, اندازه, حد و آستانه, هماهنگیAny section or space in architecture that connects other sections or spaces called a joint. This research proposes using the word "Articulation" instead "Joint", on the basis of the etymology of both words. So in this abstract, the concept of "joint" is meant anywhere the word "Articulation" is mentioned. The present research deals with theoretical aspects of architecture. Its primary goal is to carry out an etymological analysis of the word "articulation", although an attempt is done to pave the way for achieving more ambitious goals in the future. They include exploring the nature of articulation and coming up with its design processes. The central argument of this research is that "an articulation is something more than a sheer connection". Since etymology makes up a major portion of this article, a documentary study is conducted, while methods of description and analysis are adopted to develop the study. Regarding an articulation as both connection and disjunction area is the starting point of the research. This will lead to a number of the most important findings of the present study. Articulation comes with harmony between different parts of a structure. It also gives meaning to the concept of "whole". Articulation has the potential to serve as the coordinating element in architecture. Articulatory components have to undergo appropriate changes to fit together and create balance.Keywords: architecture, joint, articulation, etymology, fit together, harmony, limit
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.