به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تنسی ویلیامز » در نشریات گروه « هنر و معماری »

  • مجید سرسنگی*، فرناز تبریزی

    شرح صحنه، یکی از ویژگی های منحصر به فرد درام است که از زمان های دور تاکنون، اگر چه گاه به صورتی بسیار مختصر، همواره بخشی از متن نمایشی بوده است. توضیحات صحنه (یا به بیان مایکل ایزاکاروف، دیداسکالیا) در نمایشنامه های مدرن، کاربرد پیچیده تری یافته اند و علاوه بر ذکر نکات فنی، در خلق تصاویری غنی تر از شخصیت ها و ویژگی های آنها، انتقال بهتر و دقیق تر طرح داستانی، نشان دادن تحولات موجود در هر صحنه، و...  به نمایشنامه نویس کمک می کنند. توضیحات صحنه، همچنین بدل به شگردهایی هنری شده اند که وجود صحنه افزار، ژست و حرکت، موسیقی، و نورپردازهای نمادین تر را ایجاب می کنند.امروزه، کارکرد شرح صحنه در متون نمایشی تا بدان جا متحول شده است که نمایشنامه نویسان، اغلب برای این بخش از نمایشنامه، ارزشی همسنگ دیالوگ قایل بوده، با همان تفصیل و جزییات بدان می پردازند. از جمله نمایشنامه نویسان نوگرایی که به شکلی وسیع و متنوع از توضیحات صحنه برای ابلاغ پیام و دیدگاه خود به مخاطب استفاده می کرد و به رعایت دقیق این توضیحات در اجرای نمایشنامه های خود تاکید داشت، تنسی ویلیامز بود. او که علاوه بر نگارش آثار بلند، یکی از نویسندگان ماندگار و پرکار در ژانر نمایشنامه تک پرده ای و کوتاه بود، در این نمایشنامه ها نیز، همچون آثار بلند خویش، به توضیحات صحنه توجهی ویژه داشت و در نگارش آنها، از تجارب و اطلاعات هنری اش در سایر حوزه ها (نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی، عکاسی، و سینما) بهره می گرفت. مقاله حاضر در پی آن است تا شیوه استفاده تنسی ویلیامز از شرح صحنه را بر مبنای تحلیلی ترامتنی مورد بررسی قرار داده و چگونگی استفاده این نمایشنامه نویس را از شرح صحنه معرفی کند و از این طریق اهمیت استفاده از شرح صحنه را که اغلب مورد غفلت نمایشنامه نویسان قرار می گیرد مورد توجه و تاکید قرار دهد.

    کلید واژگان: شرح صحنه, تنسی ویلیامز, مایکل ایزاکاروف, ژرار ژنت, ترامتنیت}
    Majid Sarsangi*, Farnaz Tabrizi

    Stage Description or, as Michael Issacharoff says, Didascalia, is a unique characteristic of Drama which has been part of plays from the beginning of the tradition of playwriting in mankind’s history. Didascalia in modern plays has found a complex function, helping playwrites as a technical tool as well as creating a richer vision of the characters, transfer plot in a betterr way, showing the changes in each scenes, and ... In present days, the importance of the function of Didascalia has convinced playwrites to give an equal place and value to it, as they give to dialogues and they tried to pay attention to the stage description as they do for other elements of drama. Among modern playwrites who had used Didascalia in large scale for transfer his ideas to the audience, was Tennessee Williams (1911-1983). He wrote many long plays as well as short ones and became a recpectable artist and playwrite, using his knowledge in painting, music, photography, cinema and sculpture for creating more interesting and more complex plays. This paper aims to investigate the style of Tennessee Williams in using Didascalia based on transtextuality, introducing the quality of stage description or Didascalia in his short plays. This research hopes to encourage Iranian playwrites to know and use Didascalia more than before, not only as a technical element, but also as a fundomental one in a play which could led audience to a better understanding of the play.

    Keywords: Didascalia, Stage Description, Michael Issacharoff, Tennessee Williams, Gerard Gennette, Transtextuality}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال