جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "زیبایی شناسی شهری" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
اهمیت آنچه که «زیبا» ست، از قرن پنجم پیش ازمیلاد که افلاطون، میان امر عقلانی و منطقی1 با امر خوب، احساسی و اداراکی2 تمایز قایل شد، مطرح گردید. گذر از دوران و تجربه اقسام تحولات جوامع، راه ورود این پدیده را، که قبل از تعریف علمی و مدون در ادبیات فلاسفه رایج بود و جوامع برداشتی شهودی از آن داشتند، به گفتمان آکادمیک گشود : «علم امور محسوس»3 که در نیمه قرن هجدهم، توسط الکساندر بومگارتن4 تبیین شد. پس از آن فهم و ارزیابی امر زیبا در قالب علم «زیبایی شناسی» رایج شد و به دور از آن که محدود به دنیای هنر بماند و بر ابعاد ذهنی دلالت کند، مقیاس عینی و کارکردی یافت. مصداق شناخته شده این دگردیسی، در ادبیات شهر، عبارت «زیبایی شناسی شهری» است. جوامع، از دوران تبلور شهرهای روم و یونان باستان تا شهرهای امروزی در جای جای جهان، با اقدامات منتج از نگاه زیبایی شناسانه یا مداخلات شهری با اهداف زیبایی شناسانه آشنا هستند. تزیین نمای بناهای شهری با انواع موتیف ها، خلق پرسپکتیوهای بصری قاب بندی شده، زینت دهی به فضاهای باز شهری با استفاده از پوشش گیاهی و این قبیل اقدامات در زمره اقدامات زیبایی شناسانه قرار می گیرند. مدیریت شهری با بهره گیری از ابزار عینی و ملموس از یک سو، و اتکا به ظرفیت های ذهنی و غیرملموس از سوی دیگر، درصدد تحقق اهداف زیبایی سناسی در بستر شهرهاست. آنچه در این مبحث سوال برانگیز شده، نحوه مواجهه مدیریت شهری با این موضوع در تهران است که به نظر می رسد، به دور از آن که ظرفیت ها، امکانات، نیازها و شیوه های برآمده از زیبایی شناسی یا منتج به زیبایی شناسی را درک کرده باشد و با آن ها هم سو شود، گویی موضع مقابله با آن اتخاذ کرده و به جدال با زیبایی شناسی برخاسته است.
کلید واژگان: زیبایی شناسی, زیبایی شناسی شهری, مداخله زیبایی شناسی, تهران, مدیریت شهریThe importance of the “beautiful” goes even before the 5th century BC, when Plato suggests a difference between rational and logical facts, Noêta and the good, the sensitive, and the perceptible fact, Aisthèta. This phenomenon, which already existed among philosophers well before the appearance of its scientific definitions and of which societies had an intuitive perception, affected academic discourse through the course of the centuries and the experience of the various evolutions of societies: “the Science of the Sensitive”, definition proposed in the middle of the 17th century by Alexander Gottlieb Baumgarten. The apprehension and understanding of the “beautiful”, therefore, began to evolve, and far from being limited to the discourse of art and concerning the subjective dimensions, this phenomenon reached an objective and pragmatic dimension. A concrete example of this mutation in urban literature would be the appearance of the expression “Urban Aesthetics”. Since the appearance of Roman cities and ancient Greece, societies have been familiar with aesthetically driven urban interventions or urban interventions with aesthetic aims. Measures such as the decoration of urban facades with a variety of patterns, the creation of framed visual perspectives, and the embellishment of urban public spaces with vegetation contribute to the aestheticization of cities. Urban management, using objective and sensitive tools on the one hand and relying on subjective and mental capacities on the other, seeks to achieve aesthetic goals in the urban context. However, what remains to be discussed is that in addressing this issue, urban management in Tehran has failed to recognize aesthetic capacities, potential, and needs. As a result, rather than being aligned with aesthetics, such methods seem to have confronted it.
Keywords: Aesthetics, urban aesthetics, Aesthetic Intervention, Tehran, Urban Management.tudes esthétiques du paysage urbain téhéranais (Inédite Thèse de doctorat). Université Paris Ouest Nanterre -
بیان مساله
دیدها و منظره های شهر تهران، در مقیاس های گوناگون، از دیدگاه زیبایی شناسی بصری، فاقد ترکیب های هماهنگ و نظام-مند هستند. فارغ از پوشش های گیاهی، عناصر مربوط به رفت و آمدها، تاسیسات و تجهیزات شهری و...، شاید سهم زیادی از این آشفتگی ها و ناهماهنگی ها در چهره شهر، مربوط به نوع طراحی و ترکیب توده و حجم های ساختمان ها باشد.
سوال تحقیقبا توجه به این که چشم آموزش دیده در زمینه معماری و شهرسازی، تصوری نازیبا و ناخوشایند از ترکیب این توده های ساختمانی دارد، این پرسش مطرح می شود که طراحان و ساکنان امروز، جنبه زیبایی و مطلوبیت فرم و ظاهر ساختمان های شهر و ترکیب آن ها را چگونه می بینند؟ آنان چه معیارها و ارزش هایی در سر دارند که نمود و جلوه بیرونی آن ها، در بازخوانی توده ها، فرم های ساختمانی کنونی متجسم می شود؟ اهداف تحقیق: مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های فوق و به دنبال بررسی چگونگی درک زیباشناسی بصری، به کندوکاو در مسایل عینی و ذهنی گروهی از ساکنان منطقه2 شهر تهران، می پردازد، تا از این طریق بتواند نحوه و نوع درک و تجربه آنان را نسبت به ویژگی های بصری احجام و توده های ساختمانی محیط زندگی شان دریابد؛ به عبارت دیگر هدف این مقاله، دستیابی به عوامل موثر بر درک زیباشناسانه ساکنان شهر (منطقه2 تهران) نسبت به ساختمان های محیط زندگی خود، می باشد.
روش تحقیقاین مطالعه با روش پژوهش نظریه زمینه ای انجام می گیرد. نظریه زمینه ای، بر اساس روش استقرایی پیش می رود و به-جای آزمون نظریه های موجود، پژوهش را با زمینه مطالعاتی شروع می کند. در روش زمینه ای با کشف مفاهیم و مقوله ها و ارتباط میان آن ها، مدلی زمینه ای که در این پژوهش نشان دهنده چگونگی درک و تجربه ساکنان نسبت به زیبایی شناسی بصری محیط زندگی شان هست، به دست می آید.
مهم ترین یافته ها و نتیجه گیری تحقیقدر جریان تعاملات ذهنی ساکنان منطقه2 شهر تهران و در بستر سه مقوله علی/ شرایطی ("مدیریت شهری سوداگرا"، "سرگردانی میان حفاظت تا تغییر بافت شهری"، "ناپایداری خواسته ها و شرایط ساکنان")، و در ارتباط با شش مقوله تعاملی و دو مقوله اصلی تر ("بی نظمی ها و بدترکیبی های بصری" و "کمبود فضای باز و ازدیاد تراکم ها")، و با دو مقوله پیامدی ("فراموشی زمان حال محیط زندگی" و "قطع ارتباط با محیط زندگی")، مفهوم "درک نامطلوبی بصری از شهر" به عنوان پدیده هسته این مدل، مشخص می شود. همچنین مقایسه تطبیقی میان نتایج برآمده از مطالعات میدانی و مطالعات نظری پژوهش نشان می دهد که مفاهیم مورد اشاره هر دو دسته، بسیار به هم نزدیک هستند و تقریبا یکدیگر را پوشش می دهند.
کلید واژگان: زیبایی شناسی بصری, زیبایی شناسی شهری, حجم و توده ساختمانی, نظریه زمینه ای, منطقه 2 شهر تهرانArchitectural Thought, Volume:5 Issue: 10, 2022, PP 310 -327Research ProblemMost of the city's viewing corridors induce a sense of confusion to the citizen of Tehran. In these sights and views, there is no harmony. It seems that the main contribution of these disturbances in the face of the city is related to the design and composition of the building masses. This nasty and inelegance image sits in the minds of the citizen that gets addicted to it or gets annoyed because of it. The more hardness is for trained eye that evaluates and adapts the features of these buildings base on the theoretical frameworks, principles, and rules of aesthetics. Research Question: Therefore, the main issue is the reason for this unreliability and getting used to this ugliness, and that how do today's designers and applicants consider the beauty and desirability of city buildings form and their composition? Do the citizens see the city's buildings beautiful? the present study seeks to answer those questions.
Research MethodTo progress the research, a qualitative research method called the Grounded Theory has been selected. The data is appeared based on interviews with 50 residents of district 2 of Tehran. The interview began with an open question: "How is your neighborhood, place of living, street or alley? Explain it". This preliminary question specifies that whether the interviewees had an experience of visual perception of constructional masses and forms during life in their neighborhood. Further, during the interview and according to the items in each interview, other questions are proposed in the formwork of research issues. Then, the texts of all the interviews have been written, and using techniques of research methodology, analyzed, and their theoretical concepts, extracted and categorized based on their content similarities and differences. In the following, each category of the matched concepts obtained a role in relation to other categories (conditions/context, action/ interactional strategies and consequences) and created a paradigmatic model. And after integratind the categories, deleting additional concepts, completing incomplete concepts, the core category of a phenomenon was identified.
The Most Important Results and ConclusionThe main categories obtained from the interpretation of the text of the interviews are:Conditional/contextual categories- Merchant urban management- Difference in the type of opinion to the urban development- Emergence of changes in the inhabitants desires and conditions Interactional categories- Visual inconsistency of building masses- Unbalanced combination of building masses with adjacent spaces- Disproportionate size of buildings relative to each other and adjacent spaces- Interest in low-density and low-rise building patterns- Interest in more opened and spacious space proportions- A wish for a less populated place/ a mismatch between space capacity and the dwelling populationConsequential categories- Forgetting about the current time of the living environment- Disconnecting with the living environmentBy reviewing the conceptual content of categories obtained, it seems that the perception and experience of inhabitants of Tehran's 2nd district about the aesthetic aspect of their living environment are visually annoying and unfavorable.What caused of the formation of this experience is the idea of the existence of "merchant urban management", "the difference in the type of opinion to the urban development", "the emergence of changes in the inhabitants’ desires and conditions "; in other words, these cases are the underlying and casual conditions for the formation of this experience. Subsequently, inhabitants in their understanding of the present situation regulate processes in their minds that explain the overall sense of "To perceive inelegance and undesirability from the city". The two main categories of "visual irregularities and distortions" and "shortage of open spaces and a lot densities" play the role of interactional categories in this experience; the categories inhabitants apply to perceive their experience of the living place. Finally, the consequence of the formation of these interactions and processes, or the same general phenomenon (To perceive inelegance and undesirability from the city), emerge in the poor communication of the interviewees with their living environment. The sense of "forgetting of the present time among the regret of the past and the future concern" and "the disconnecting to the living environment" because of the thought for immigration and indifference to the environment, are the consequences of this experience.
Keywords: Visual Aesthetics, Urban Aesthetics, Building Volume, Mass, grounded theory, District 2 of Tehran -
شناسایی و کاربست معیارهای زیبایی شناسانه برای طراحی خیابان های محلی / مطالعه موردی: محور شرقی خیابان شهید انصاری قزوینمجله صفه، پیاپی 83 (زمستان 1397)، صص 79 -92غالب فضاهای پیاده در شهرهای ما فاقد جذابیت بصری، شادابی، و کیفیت مناسب طراحی منظر برای ایجاد حس رضایت بصری در پیادگان هستند. از آنجایی که زیبایی یک مفهوم کیفی و قابل تفسیر است، در مورد ابعاد نظری و فلسفی آن به کفایت صحبت شده است. اما چالش های اصلی این مفهوم، نحوه سنجش، ارزیابی، و به کارگیری آن است. خیابان های محلی یکی از فضاهای پرمواجهه از نظر بصری است. بازآفرینی طراحی مبنا یکی از رویکردهای اخیر در طراحی فضاهای شهری است. هسته اصلی این رویکرد توجه کاربردی به مولفه زیبایی است. مردم این نوع فضا را غالبا از فاصله نزدیک و با سرعت حرکت پایین و تبعا با ضریب دقت بالا درک می کنند. بنا بر این در توجه به کیفیت زیبایی در طراحی خیابان های محلی و تبیین معیارهای آن باید از حداکثر مشارکت عمومی برای بومی سازی این مفهوم استفاده شود تا ارزش های اصیل و هویت های بومی و محله گرایانه در میان سلیقه گرایی نخبه مآبانه مغفول نماند. در این پژوهش ابتدا مبانی نظری تبیین و معیارهای کاربردی مفهوم زیبایی شناسی در پنج دسته کلی استخراج شد. سپس در نمونه موردی این پژوهش با تبیین ویژگی های خاص خیابان شهید انصاری در متن بافت تاریخی شهر قزوین به بررسی چگونگی کاربست مفهوم زیبایی شناسی در قالب زیرمعیارهای این پنج دسته اصلی پرداختیم. در این مرحله از روش پیمایشی با ابزار مشاهده و پرسش نامه به جمع آوری داده پرداخته شد. برای اولویت سنجی این پنج معیار از نظر مردم، آن ها را در قالب گویه های ساده تبدیل به 25 کیفیت کاربردی در قالب پرسش نامه تبدیل شدند. سپس با تحلیل پرسش نامه ها به اولویت سنجی معیارها از دیدگاه مردم پرداخته شد. بر اساس اولویت های سنجش شده از طرف مردم، 15 شاخص معنادار ارزیابی شدند (بالای 50% ارزشیابی)، که از این میان، شاخص های توجه به کیفیت ابنیه تاریخی (6/93%) و توجه به فرهنگ بومی (8/85%) در طراحی خیابان محلی مورد نظر ارزش بالاتری داشتند. همچنین شاخص های تعادل در ارتفاع (6/56%) و سازگاری میان اجزای ساختمان (2/55%) از درجه اهمیت کمتری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار بودند و یا از نظر مفهومی مردم ارتباط کمتری با آن برقرار کردند.کلید واژگان: طراحی شهری, زیبایی شناسی شهری, خیابان محلی, خیابان شهید انصاری قزوینSoffeh, Volume:28 Issue: 83, 2019, PP 79 -92Most pedestrian spaces in our cities lack the visual appeal, vividness and landscaping to offer pedestrians any satisfaction. Since the concept of beauty is qualitative and subject to interpretations, and enough has been said about it from theoretical and philosophical points of view, the main challenge here remains in how to measure, assess and apply beauty. One visually encounters a lot of things in local streets. The recreation of the base design is one of the recent approaches to urban design, at whose core lies an applied attention to beauty. People conceive this type of space from a near distance and at low speeds, which naturally brings with it high degrees of attention. As a result, the explanation of aesthetic criteria in the quality of beauty in the design of local streets demands maximal public contribution in order to domesticise the concept and prevent authentic values and domestic identities from being neglected by an elitist mannerism. The present research started with explaining theories and extracting applied aesthetic criteria in five categories. It then went on to examine these on Qazvin’s Shahid Ansari Street in the city’s historic district. This was based on a survey based on observations and questionnaires. To find out how people prioritise the five criteria they were broken into 25 simple qualitative aphorisms in questionnaires, to be analysed later. Of people’s priorities 15 were found to be meaningfully high (ranked above 50%), among which attention to the quality of historic buildings came top (93.6%) followed by attention to domestic culture (85.8%) for designing the local street in question. Least important criteria were considered to be the balance between building heights (56.6%) followed by the harmony between various building components (52.2%), meaning people were feeling less connected to the latter.Keywords: Urban Design, Urban Aesthetics, Local Street, Qazvin’s ShahidAnsari Street
-
زیبایی جویی یکی از ابعاد فطری انسان است و درک آن شاخص ترین امتیاز معنوی انسان بشمار می آید. زیبایی از نوعی ویژگی همگرایی برخوردار است و باعث می شود، عناصر ازهم گسسته با نوعی آرامش، کنار هم قرار گیرند. به همین جهت زیبایی قدرت آرام سازی قابل توجهی دارد. شهرسازی ایرانی – اسلامی به عنوان الگویی غنی از شهرسازی، با برخورداری از بنیان های فکری و فرهنگی ایرانی و اسلامی، امروزه با تاکید بر اصول دین مبین اسلام ازنظر مفهومی و تاکید بر ارزش های پایدار عرفان ایرانی ازنظر معنایی درصدد ساماندهی و بازآفرینی فضاهای شهری است. ازاین رو تحقیق حاضر قصد دارد به منظور تبیین میزان تحقق پذیری زیبایی شهری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر در ارتقاء سلامت جامعه و کیفیت زندگی شهروندان، در شهرسازی ایرانی- اسلامی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به عنوان روش شناسی تحقیق به بررسی و تحلیل اصول و قواعد شهرسازی مکتب اصفهان، به عنوان نماد شهرسازی ایرانی- اسلامی و انطباق و مقایسه آن با مهم ترین مولفه های زیبایی شناسی بصری شهری ازجمله ایمنی، سرزندگی، عدالت، اجتماع پذیری فضا، خودمانی بودن فضا، همخوانی با طبیعت و خوانایی بپردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که از یک سو اصول و قواعد تبیین شده برای شهرسازی بومی در سطح عالی از تاکید و انطباق بر معیارهای عام زیبایی شناسی شهری ازنظر مفاهیم محتوایی قرار دارد و از سوی دیگر اکثر قریب به اتفاق اصول و قواعد تبیین شده برای شهرسازی ایرانی – اسلامی درمجموع از میزان تحقق پذیری بالایی درزمینه زیبایی شهری برخوردارند؛ بنابراین درنهایت بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که شهرسازی ایرانی- اسلامی آفریننده زیبایی شهری هست.کلید واژگان: زیبایی, زیبایی شناسی شهری, شهرسازی مکتب اصفهان, شهرسازی ایرانی, اسلامی
-
توجه به جنبه های زیبایی شناختی فضاهای عمومی شهری در طراحی شهری از این جهت اهمیت ویژه ای دارد که کاربران آن ادراک زیبایی شناختی یکسانی ندارند و فضا لزوما پاسخگوی همه طیف ها از این دیدگاه نمی باشد. پژوهش پیش رو با فرض وجود تفاوت در ادراک زیباشناختی محیط در گروه های سنی متفاوت، به این پرسش پاسخ داده است که چه ترجیحات زیباشناختی در فضای شهری بین گروه های سنی مختلف وجود دارد و اولویت بندی متغیرهای مرتبط با آن در دو گروه سنی کودک و بزرگسال به چه صورت است. از آنجا که مطالعات زیبایی شناسی در دو بعد نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته، توجه به جنبه های بصری در طراحی شهری و زیبایی شناسی تجربی به عنوان اساس پژوهش قرار گرفت. با مبنا قرار دادن دیدگاه سانتایانا مبتنی بر دسته بندی زیبایی شناسی محیطی در سه دسته حسی، فرمی و نمادین، پژوهش حاضر میزان توجه به هر دسته را در گروه های مورد مطالعه بررسی نموده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده، با بهره مندی از ترکیب روش کمی و کیفی و به صورت توصیفی _ تحلیلی دو گروه مورد مطالعه را مقایسه نموده است. روش یافته اندوزی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تکمیل نقاشی کودک و پرسشنامه به تعداد 750 مورد در قالب طیف لیکرت در دو گروه یاد شده بوده که در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی و استخراج نتایج قرار گرفته که بر اساس فرمول آماری کوکران در جامعه آماری، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد در اولویت بندی ترجیحات متغیرهای زیباشناختی بین دو گروه سنی و اهمیت متغیرهای فرمی از دیدگاه کودکان تفاوت وجود دارد. از میان سه دسته زیبایی شناسی یاد شده، بیشترین ترجیحات زیباشناختی کودکان به لحاظ فراوانی در دسته متغیرهای فرمی قرار می گیرد.کلید واژگان: زیبایی شناسی شهری, فضای شهری, کودکان, بزرگسالان, اصفهانUrban space is the context in which the activities and different perception of users take place; but various users such as different age groups have dissimilar perceptions of environment. It seems that the built environment and particularly urban space as the product of work of urban planners, urban designers and architects, does not necessarily consider the real variety of users and through this fact, aesthetic aspect of urban environment does not fulfill their needs fairly. Overlapping of the two domains of environmental psychology and urban aesthetics on the one hand and the diverse psychological characteristics in different age groups on the other hand confirm the necessity of this research. The need for studying urban aesthetics is re-affirmed also from a statistical point of view. In 2010 demographics, out of seven billion of the worlds population, approximately 1.2 billion were children between the ages of 5 and 14. This figure is approximately 17.4 percent of the total world population or one-fifth. The same statistics is shown in Iran where there were roughly 11 million children (5-14 age range) from the total population of 74 million in 2010 which is approximately 15 percent and or one-sixth of the total population. These official statistics are demonstrate the importance children in different fields generally and especially in urban design and urban aesthetic. Studying urban aesthetics from the viewpoint of particular users of urban space like children with different psychological characteristics leads to an introduction to urban aesthetics which is trying to find the answer to the research question. The objective is to identify the aesthetic preferences of children in their surrounding environment, especially in urban spaces. However, there were some limits in this study; the most important limiting factor was the lack of detailed information regarding the social and cultural environment of the statistical sample which could explain differences in childrens points of views. Thus, examining urban spaces from an aesthetic perspective is important because their users have different aesthetic perceptions and urban spaces are not necessarily responsive for all kinds of users. This research answers the following questions: which environmental aesthetic preferences can be recognized in different groups of children and adults, and what are the priorities of related variables in different groups. There are two major approaches to the study of aesthetics, empirical and philosophical. This research is based on the empirical approach according to the importance of visual aspects in urban design. This research has studied the signification of three groups conforming to Santayanas classification of environmental aesthetics which consists of three categories of emotional, formal and symbolic. The research is applied and descriptive-analytic. Data was collected from library study based on documentary research as well as field observations and childrens drawings. Based on Cochran's C test, 750 effective questionnaires were dispensed in Isfahan city which is the figure for the statistical population. The results were analyzed by Likert-Scale and SPSS software. The findings indicate certain differences exist between the various age groups in their preferences of aesthetic priority and in the importance of formal variables from the viewpoint of children. Of the three mentioned categories of environmental aesthetics, the formal category was most frequently preferred by children.Keywords: urban aesthetics, Urban Space, Children, Adults, Isfahan
-
هدف اصلی از این مقاله معرفی رویکردهای متفاوت در زیبایی شناسی شهری و شیوه های متفاوت انجام آن می باشد. روش انجام تحقیق در این نوشتار بر اساس روش تحلیلی و مقایسه تطبیقی نظرات مختلف در حوزه زیبایی شناسی شهری و تکنیک های انجام آن است.
بر اساس مطالعات صورت گرفته، در این تحقیق زیبایی شناسی شهری بر اساس چهار رویکرد عمده کالبدی، روان شناسانه، کارشناسانه و مردم محور مورد بررسی قرار گرفت که متناسب با هر کدام از این رویکردها، روش های مختلف انجام آنها نیز ارایه می شود. رویکرد کالبدی و کارشناسانه که به لحاظ ماهیتی تا حد زیادی شبیه هم هستند در میان شیوه های مدیریتی رایج بوده و می توان آنها را برای تبدیل ویژگی های فیزیکی مناظر شهری به پارامترهای طراحی به کار برد. رویکرد روان شناسانه و مردم محور را که نیز به لحاظ ماهیتی همانند هم هستند و در پروژه های تحقیقاتی پایه رواج دارند را می توان در درک دیدگاه های مردم نسبت به مسایل زیباشناختی به کار برد و از نتایج آنها در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و طراحی شهر کمک جست. روش های ارزیابی مربوط به این چهار رویکرد در دو دسته عمده روش های کارشناس محور (شامل فهرست های توصیفی، فهرست های غیرکمی و فهرست های کمی) و روش های مردم محور (شامل روش های غیرکمی، کمی و روش مولفه ای) مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس روش های ذکر شده برای انجام ارزیابی های زیباشناسانه، فنون ارزیابی و ابزار آن نیز ارایه شده است. در بخش مربوط به فنون و ابزار ارزیابی، مطالعات گسترده ای در مورد تحقیقات انجام گرفته در مورد مسائل زیباشناسی شهری انجام شده است و فنونی که در این تحقیقات استفاده شده است، به صورتی منظم دسته بندی شده است. فنون مورد اشاره در این مقاله به طور کلی شامل فنون مستقیم و فنون غیر مستقیم در ارزیابی هاست که متناسب با رویکردهای چهارگانه ذکر شده در این نوشتار می باشند.
این مقاله به طور کلی، چارچوبی را جهت انجام پژوهش های بعدی که قرار است در مورد مباحث زیباشناسی در شهر انجام گیرد را مورد حمایت قرار می دهد و به محققان کمک می نماید تا رویکرد و روشی درست را در انجام تحقیقاتی از این دست را به انجام برسانند.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد جهت انجام بررسی های زیبایی شناسی شهری نیاز است که رویکردهای مردم محور و روان شناسانه به عنوان بستر اصلی در زیبایی شناسی و رویکردهای کالبدی و کارشناس محور به عنوان مکمل رویکردهای مردم محور و روان شناسانه مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: زیبایی شناسی شهری, رویکرد کالبدی, رویکرد روان شناسانه, رویکرد کارشناس محور, رویکرد مردم محورThe main purpose of this study is to introduce the different approaches and methods of urban aesthetics. The research method is comparative-analytical.This study indicates that there are four main approaches in urban aesthetics: the physical approach, the psychological approach, the expert approach and the public preference approach. The study introduces the techniques of each approach as well. The physical and expert approaches are similar in nature and are widely used in urban management methods. These two approaches can be used to convert the physical properties of urban landscapes to design parameters. The psychological and public preference approaches are also similar in nature and are widely used in substructure studies. The two can be used to understand the public’s perception of urban aesthetics and use the results to make decisions in planning urban design projects. The evaluation methods of these four approaches were analyzed in tow groups of expert preference (including descriptive, non- quantitative and quantitative lists) and public preference (including non- quantitative and quantitative lists and the index method). The evaluation techniques and tools have also been introduced for each evaluation method in this paper and thoroughly categorized. These techniques include direct and indirect ones appropriate for the four approaches in urban aesthetics.In general, the paper defines the framework of possible future studies in the field of urban aesthetics and helps researches choose the most appropriate approach in their studies.The aim of this paper is to introduce the different approaches and methods in urban aesthetics. The research method is analytical and comparative. It analyzes and compares different opinions in the field of urban aesthetics and its different techniques. Based on the conducted studies, four main approaches can be introduced in urban aesthetics: the physical approach, the psychological approach, the expert approach, and the public preference approach. This paper has carefully considered the methods for these approaches as well.The findings of the study showed that the public preferences and psychological approaches must be used as the main substructure approaches in urban aesthetics and the physical and expert approaches as complementary approaches.Keywords: Urban aesthetics, Physical approach, Psychological approach, Expert approach, Public preferences approach
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.