جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سیاست گذاری" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
سیاست گذاری در زمینه نقش صنعت گردشگری در توسعه منطقه ای نمونه موردی شهرستان مرند
گردشگری مجموعه ای از تعاملات پیچیده است که میان گردشگران، ارائه دهندگان خدمات گردشگری، جوامع میزبان، دولت های مبدا و مقصد، دانشگاه ها و سازمان های غیردولتی به وجود می آید. این تعاملات در فرآیند جذب، جابجایی، پذیرایی و مدیریت گردشگران و بازدیدکنندگان شکل می گیرد و به توسعه و پویایی این صنعت کمک می کند. صنعت گردشگری از دهه های گذشته به دلیل داشتن منابع تفریحی متنوع و دسترسی های مناسب، همواره مورد توجه بوده است. این توجه به طور خاص باعث رونق اقتصادهای محلی شده و مزایای متعددی برای جامعه به همراه داشته است. هدف این مقاله شناسایی مولفه های گردشگری در توسعه منطقه ای شهرستان مرند می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای است، چرا که با هدف شناسایی و ساخت مدل مفهومی نقش گردشگری در توسعه منطقه ای در شهر مرند انجام شده و ماهیت آن اکتشافی است. این پژوهش از نظر نوع داده ها به صورت ترکیبی (کیفی - کمی) انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شش مولفه خدماتی، فرهنگی، طبیعی، اقتصادی، زیربنایی گردشگری، را 83 درصد تبیین می کنند که در بین مولفه های پژوهش بیشترین تاثیرگذاری بر گردشگری در توسعه منطقه ای مرند عبارت از زیربنایی، مدیریتی، فرهنگی، طبیعی، خدماتی و اقتصادی به ترتیب باارزش 929/0، 882/0، 771/0، 723/0، 715/0 و 650/0 می باشند. نتایج تحقیق نشان می دهد مقدار آماره در مدل پژوهش برای متغیرها نشان می دهد از بین 6 متغیری که اثرگذاری آنها بر متغیر گردشگری در توسعه منطقه ای مرند مورد بررسی قرار گرفته، متغیر خودکفایی اقتصادی کمترین مقدار آماره را به خود اختصاص داده است (350/0) و چون کمتر از مقدار آماره استاندارد 96/1 هستند، لذا اثرگذاری این متغیر آخری معنی دار نیست. اما مابقی متغیرها معنی دار هستند و بیشترین مقدار آماره را به خود اختصاص داده اند.
کلید واژگان: سیاست گذاری, گردشگری, توسعه منطقه ای, مرندPolicymaking in the field of the role of tourism industry in the regional development of Marand city as a case studyTourism is a set of complex interactions between tourists, tourism service providers, host communities, source and destination governments, universities and non-governmental organizations. These interactions are formed in the process of attracting, moving, hosting and managing tourists and visitors and help the development and dynamism of this industry. The tourism industry has always been of interest since the past decades due to having diverse recreational resources and suitable access. This attention in particular has boosted local economies and brought many benefits to the community. The purpose of this article is to identify tourism components in the regional development of Marand city. The method of the current research is practical and developmental in terms of purpose, because it was carried out with the aim of identifying and building a conceptual model of the role of tourism in regional development in the city of Marand, and its nature is exploratory. This research has been conducted in a combined (qualitative-quantitative) data type. The findings of the research show that six components of service, cultural, natural, economic, and infrastructure explain tourism by 83%, and among the components of the research, the most influential on tourism in the regional development of Marand are infrastructure, management, cultural, natural, and service. and economic values are 0.929, 0.882, 0.771, 0.723, 0.715 and 0.650 respectively. The results of the research show that the value of statistics in the research model for the variables shows that among the 6 variables whose effects on the tourism variable in the regional development of Marand have been investigated, the economic self-sufficiency variable has the lowest value of the statistics (350/ 0) and because they are less than the standard statistic value of 1.96, therefore the effect of this last variable is not significant. But the rest of the variables are significant and have assigned the highest amount of statistics.
Keywords: Politics, Tourism, Regional Development, Marand -
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی سیاست گذاری در زمینه مقابله با بحران های آموزشی در دانشگاه های دولتی استان تهران انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) اکتشافی که در بخش کیفی داده بنیاد سیستماتیک و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان آکادمیک و سازمانی و در بخش کمی کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان تهران بود. حجم نمونه در بخش کیفی 18 مصاحبه شونده با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی 312 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری از میان 8719 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان تهران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته 96 گویه ای برگرفته از بخش کیفی بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی شامل آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری) بود. در نتیجه 96مفهوم اولیه(کدباز)، 21مفهوم اصلی(کد محوری) به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل 6 کد انتخابی : عوامل علی(4مولفه و 16شاخص)، عوامل زمینه ای (3مولفه و 20شاخص) ، عوامل راهبردی(5مولفه و 15شاخص)، عوامل مداخله گر(3مولفه و 12شاخص)، پدیده اصلی (2مولفه و 19شاخص) و پیامدها (4مولفه 14شاخص) ارائه شد.
یافته ها نشان داد پدیده سیاست گذاری در زمینه مقابله با بحران های آموزشی در دانشگاه های دولتی استان تهران شامل سیاست گذاری عمودی و سیاست گذاری افقی؛ شرایط علی شامل تامین منابع مالی، مشارکت فعال دانشجویان و اعضای هیئت علمی و ارتباط با بازار کار؛ زمینه ها شامل تجهیزات آموزشی، فرهنگ آموزشی و توانمندسازی کارکنان و اعضای هیئت علمی و درنهایت عوامل مداخله گر شامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود. در این راستا و با توجه به عوامل شناسایی شده، الگوی داده بنیاد سیستماتیک ارائه شد و بعد از نظر خبرگان مشخص شد که الگو از اعتبار مناسبی برخوردار بود. در بخش کمی نیز در خصوص بررسی روابط علی بین متغیرها یافته ها حاکی از روابط علی بین اجزای الگو بود. در نهایت یک پیشنهاد کاربردی، ایجاد یک شبکه همکاری و هماهنگی بین دانشگاه های دولتی استان تهران باشد که می تواند در مقابله با بحران های آموزشی موثر باشد. این شبکه اطلاعات و تجارب مربوط به مقابله با بحران ها را به اشتراک می گذارد و مکانیزم های همکاری و هماهنگی در زمان بحران را تعیین می کند.کلید واژگان: سیاست گذاری, بحران های آموزشی, دانشگاه های دولتیThe present research was conducted with the aim of presenting a policy model in the field of dealing with educational crises in public universities of Tehran province. This research was applied in terms of purpose and also, in terms of data type, it was mixed (qualitative-quantitative) of the exploratory type, which was systematic in the qualitative part of the data and descriptive-survey in the quantitative part. The statistical community in the qualitative part included academic and organizational experts and in the quantitative part all faculty members of the public universities of Tehran province. The sample size in the qualitative part was 18 interviewees according to the principle of saturation and the purposeful sampling method and in the quantitative part 312 people based on the calculation of the sample size in structural equations among 8719 faculty members of the public universities of Tehran province and the sampling method Staged clusters were randomly selected. The data collection tool was semi-structured interviews in the qualitative part and a researcher-made questionnaire with 96 items taken from the qualitative part in the quantitative part. The method of data analysis in the qualitative part of thematic analysis and in the quantitative part included descriptive and inferential statistics (one-sample t-test and structural equation modeling). As a result, 96 primary concepts (open code) and 21 main concepts (central code) were obtained, which in the form of a paradigm model includes 6 selected codes: causal factors (4 components and 16 indicators), contextual factors (3 components and 20 indicators), strategic factors (5 components and 15 indicators), intervening factors (3 components and 12 indicators), main phenomenon (2 components and 19 indicators) and consequences (4 components and 14 indicators) were presented.
Keywords: Policy Making, Educational Crises, Public Universities -
نقش محرمیت و جایگاه آن در ساختار اجتماعی یکی از شاخصه های قابل تامل در معماری خانه ایرانی است که شناخت پیرامون آن طی دوره های تاریخی، می تواند مورد توجه پژوهشگران و طراحان قرار گیرد. مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه محرمیت در پیکره بندی فضایی خانه های دزفول در دوره پهلوی سعی بر آن دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که: در ریزفضاهای مربوط به خانه های این دوره در دزفول، محرمیت از چه جایگاهی برخوردار می باشد؟ و در این راستا فرض بر آن است که محرمیت در ریزفضای خانه های این دوره مورد توجه واقع شده است. پژوهش حاضر به روش ترکیبی، بر مبنای داده های کمی مستخرج از نرم افزار A-Graph و تحلیل داده های به دست آمده به روش استدلال منطقی صورت می گیرد. از میان خانه های دزفول در دوره پهلوی 10 خانه به عنوان نمونه های موردی و به روش هدفمند با توجه به اصالت نمونه ها انتخاب شده و سه شاخص از نحو فضا شامل عمق میانگین، عدم تقارن نسبی و هم پیوندی در این خانه ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد ریزفضاهای مربوط به خانه های دزفول در دوره پهلوی را می توان در سه سطح ریزفضاهای با محرمیت بالا، میانه و کم دسته بندی نمود و هم نشینی این سه سطح موجب ایجاد سلسله مراتب فضایی در پیکره بندی خانه های دوره پهلوی در دزفول شده است.
کلید واژگان: سیاست گذاری, محرمیت, برنامه ریزی راهبردی.The role of privacy and its place in the social structure is one of the characteristics of Iranian house architecture, which can attract the attention of researchers and designers by knowing what happened during historical periods. The purpose of this article is to explain the place of privacy in the spatial configuration of Dezful houses in the Pahlavi period and it tries to answer the question: what is the place of privacy in the micro-spaces of Pahlavi houses in Dezful? And it is based on the assumption that privacy has been considered in these micro-spaces. The present research was conducted using a combined method, based on quantitative data extracted from A-Graph software and their analysis using logical reasoning method. 10 houses from among the houses of Dezful in the Pahlavi period were selected as Study samples and in a purposeful way according to the originality of the samples, and three indicators of space syntax, including "mean depth, relative asymmetry, and integration" were investigated in these houses. The results of this research indicate that the micro-spaces related to Dezful houses in the Pahlavi period can be classified into three levels of micro-spaces with "high, medium and low" privacy and the juxtaposition of these three levels has created a spatial hierarchy in the configuration of Pahlavi period houses in Dezful.
Keywords: Policymaking, Privacy, Strategic Planning -
ارزیابی تاثیر مولفه های حکمروایی شهری هوشمند در برنامه ریزی راهبردی شهر های ایران (نمونه موردی: شهر ارومیه)
هم زمان با روند روبه رشد شهرنشینی در ایران و تحولات اجتماعی و اقتصادی شهرها، نارسایی هایی در حوزه های اجتماعی و اقتصادی، زندگی در شهرها را مختل کرده است. در این میان رشد و پیشرفت تکنولوژیکی در چند دهه اخیر دیدگاه های جدیدی نسبت به تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در شهر به وجود آورده است. در چنین وضعیتی شهر هوشمند به عنوان یک راهبرد جهت کاهش مشکلات رشد جمعیت شهری و شهرنشینی سریع و بی برنامه موردتوجه برنامه ریزان قرار گرفته است. شهر ارومیه به عنوان دهمین شهر پرجمعیت کشور و دومین شهر بزرگ شمال غرب کشور در دهه های اخیر شاهد رشد چشمگیری بوده است، لذا سنجش و ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های شهر هوشمند و بررسی و رفع چالش های پیشرو در روند توسعه این شهر مسئله ی حائز اهمیتی خواهد بود. پژوهش حاضر تحت عنوان ارزیابی تحقق پذیری شاخص های حکمروایی شهری هوشمند در شهرهای ایران نمونه موردی شهر ارومیه از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. که در ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک موجود اطلاعات چارچوب نظری شهرهای هوشمند تهیه گردیده و ازآنجاکه هدف اصلی این پژوهش ارزیابی تحقق پذیری شاخص های شهر هوشمند می باشد؛ لذا یک تحقیق پیمایشی می باشد و در نهایت ابزار استفاده جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده در محدوده موردمطالعه برای آنالیز داده ها و احتساب روایی و پایایی پرسش نامه از نرم افزار SPSS و مدل ویکور استفاده خواهد شد.
کلید واژگان: ارزیابی, شهر هوشمند, برنامه ریزی راهبردی, سیاست گذاری, ارومیه.Evaluating the impact of smart urban governance components in the strategic planning of Iranian cities (case example: Urmia city)Simultaneously with the growing trend of urbanization in Iran and the social and economic developments of the cities, inadequacies in the social and economic fields have disrupted life in the cities. In the meantime, technological growth and progress in the last few decades has created new perspectives on the effects of information and communication technology in the city. In such a situation, the smart city has been considered by planners as a strategy to reduce the problems of urban population growth and rapid urbanization. Urmia, as the tenth most populated city in the country and the second largest city in the northwest of the country, has seen significant growth in recent decades, Therefore, it will be an important issue to measure and evaluate the feasibility of the smart city indicators and examine and solve the challenges ahead in the development process of this city. The current research under the title of evaluating the realization of smart city indicators in Iranian cities is a case study of Urmia city in terms of method, descriptive-analytical and in terms of practical purpose, which was initially prepared using library studies, existing documents and information on the theoretical charge of smart cities, and since the main goal of this research is to evaluate the realization of smart city indicators. Therefore, it is a survey research and in the end, SPSS software and VIKOR model will be used as tools to analyze the data collected in the study area for data analysis and to calculate the validity and reliability of the questionnaire.
Keywords: Evaluation, Smart City, Strategic Planning, Policy, Urmia -
همه گیری کووید 19 به دلیل نرخ بالای انتقال و گسترش سریع آن در سراسر جهان به یک مشکل بهداشتی تبدیل شده است. بنابراین در سال های اخیر بسیاری از پژوهشگران جهت مدیریت بهتر این شرایط با روش های مختلف به بررسی و تجزیه و تحلیل فضایی بیماری کووید 19 با عوامل مختلف پرداخته اند. از این رو در این تحقیق سعی شد با انتخاب شهر گراش در استان فارس به عنوان نمونه ای از شهرهای جنوبی کشور کارایی مدل GWR برای تعیین مناطق پرخطر مرگ و میر بر اثر بیماری کرونا در گروه های سنی مختلف، سنجیده شود.
در این تحقیق برای بررسی رابطه بین مرگ و میر ناشی از کرونا در شهر گراش و گروه های سنی مختلف و مدل سازی مکانی جهت سیاستگذاری شهری از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین 10 گروه سنی، یکی از آن ها یعنی گروه سنی 61-70 سال با تعداد مرگ و میر رابطه معنی دار دارند و بیشترین میزان همبستگی در غرب شهر گراش قابل مشاهده می باشد و پس از آن بیشترین میزان همبستگی به ترتیب مربوط به شمال با 97/0، مرکز با 92/0 و جنوب با 88/0 است. مکان های مشخص شده نسبت به نقاط دیگر شهر از لحاظ اقتصادی ضعیف تر می باشند و اقشاری از جامعه که از نظر اقتصادی ضعیف تر می باشند نسبت به قشرهای دیگر آسیب پذیرترند. همچنین نتایج کاربردی مدل GWR و قدرت بالای آن جهت مدل سازی به مدیران و برنامه ریزان کمک می کند تا نقاط حساس شرایط پاندمی را شناسایی و برای مدیریت و سیاستگذاری هرچه بهتر به کار گیرند.کلید واژگان: سیاست گذاری, کووید 19, گراش, مدل سازی, GWRThe Covid-19 pandemic has become a health problem due to its high rate of transmission and rapid spread worldwide. Therefore, in recent years, many researchers have investigated and spatially analyzed the covid-19 disease with different factors in order to policy and better manage these conditions. Therefore, in this research, by choosing the city of Gerash in Fars province as an example of the southern cities of the country, the efficiency of the GWR model was measured to determine the high-risk areas of death due to corona disease in different age groups.
In this research, the geographic weighted regression (GWR) model has been used to investigate the relationship between deaths caused by Corona in Gerash city and different age groups and spatial modeling for urban policy .
The results showed that among the 10 age groups, one of them, that is, the age group of 61-70 years old, has a significant relationship with the number of deaths, and the highest degree of correlation can be seen in the west of Gerash city, followed by the highest degree of correlation, respectively. It is 0.97 to the north, 0.92 to the center and 0.88 to the south
The specified places are economically weaker than other parts of the city, and the sections of society that are economically weaker are more vulnerable than other sections. Also, the practical results of the GWR model and its high power for modeling will help managers and planners to identify the critical points of pandemic conditions and use them for policy and better management.Keywords: Covid-19, Gerash, GWR, Modeling, Policy -
امروزه تحدید انرژی فسیلی و انحطاط محیط زیست متاثر و تکثیر غلظت مقدار دی اکسید کربن حاصل از کاربرد آن و از بعدی دیگر دشواری ها و کمبودهای برق همراه با ازدیاد مطالبه انرژی مخصوصا در کشورهای درحال توسعه، ادله معتبر و بایسته ای هستند که اقتضای بهره گیری از منابع قابل وصول و در دسترس، پاک، مانند انرژی خورشیدی را به وفور مطلوب و اساسی می کند. هدف اصلی این پژوهش سیاست گذاری و شبیه سازی عملکرد سیستم خورشیدی با استفاده از نرم افزار (GRASSHOPPER) به منظور بهینه سازی انرژی برای شهر شیراز با مقایسه خانه های سنتی و معاصر می باشد. ایران با توجه به موقعیت قرارگیری بر کمربند خورشیدی کره زمین، عامل بالقوه گسترده ای جهت کاربرد از انرژی خورشیدی را دارد. روش های استفاده و بهره گیری از انرژی خورشیدی و تولید برق ازجمله تکنولوژی CSP نیروگاه های حرارتی خورشیدی و یا سیستم های فتوولتاییک وجود دارد. در این پژوهش، با استفاده از نرم افزار GRASSHOPPER، به بررسی تاثیر سایه و دیگر شاخص های تاثیرگذار در بهینه سازی مصرف انرژی، با بررسی وضعیت خانه های سنتی و معاصر با در نظر گرفتن مصالح مورداستفاده در این خانه ها در شهر شیراز پرداخته ایم و نتایج انرژی برای آن در ماه های مختلف ارزیابی و مقایسه شده است.
کلید واژگان: انرژی خورشیدی, سیاست گذاری, بهینه سازی, مسکنToday, the limitation of fossil energy and the degeneration of the environment affected by the increase in the concentration of carbon dioxide resulting from its use and other difficulties and shortages of electricity, along with increasing energy demand, especially in developing countries, are valid and necessary evidence that makes use of clean and accessible resources, such as solar energy, in abundance. Due to its location on the Earth's solar belt, Iran has a wide potential for the use of solar energy. There are ways to use solar energy and generate electricity, including CSP technology for solar thermal power plants or photovoltaic systems. In this research, using GRASSHOPPER software, we have investigated the effect of shade and other effective indicators in optimizing energy consumption by examining the condition of traditional and contemporary houses, considering the materials used in these houses in Shiraz, and the energy results for them have been evaluated and compared in different months.
Keywords: Solar energy, policy, optimization, housing -
سیاست های طرح تفصیلی شهرسازی به مجموعه ای از استراتژی ها و قوانین مرتبط با برنامه ریزی و توسعه شهرها اشاره دارد. این سیاست ها برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، حفاظت از محیط زیست، افزایش بهره وری و ایجاد یک شهرباز مطلوب تدوین می شوند. بعلاوه این سیاست ها به عنوان راهنمایی برای برنامه ریزان و مسیولان شهری در تصمیم گیری در زمینه توسعه شهرها و مدیریت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گیرند. تحقیق و مشارکت مداوم با جامعه نیز جزء اصول اساسی در طراحی و اجرای این سیاست ها است. هدف این تحقیق سیاستگذاری کارآمدی طرح های تفصیلی با تاکید بر زیست پذیری است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و روش شناسی توصیفی - تحلیلی است. به منظور بررسی روایی محتوایی ابزار سنجش، پرسشنامه های مورد نظر در اختیار صاحبنظران و متخصصان امر در حوزه مورد نظر قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیر ساختاری تنها متغیری بوده است که توانسته است تنها به صورت مستقیم بر کارآمدی و اثربخشی طرح تفصیلی تاثیر بگذارد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون متغیر قانونی و اجرایی هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم بر متغیر کارآمدی و اثربخشی طرح تفصیلی تاثیر گذاشته است. تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم برای متغیر قانونی و اجرایی به ترتیب برابر با 429/0 و 201/0 است.
کلید واژگان: طرح تفصیلی, کارآمدی, زیست پذیری, تهران, سیاست گذاریThe city as a geographical, economic, political and sociological reality in each period of its development has been influenced by each of these factors and has influenced each of them. The complexity of each of these factors has created the complexity of the city as their spatial crystallization. Certainly, organizing and regulating the city and how it grows and evolves requires the thematics of the city and urban issues and then planning for it. In general, the belief in improving the environment is one of the sources of the idea of urban planning and perhaps its most important ideology. The purpose of this study is to evaluate the effectiveness and efficiency of the detailed plan of Tehran Region 1 with emphasis on livability. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-analytical methodology. In order to evaluate the content validity of the assessment tool, the questionnaires were provided to experts and specialists in the field. Findings show that the structural variable was the only variable that could only directly affect the efficiency and effectiveness of the detailed design. According to the results of regression analysis, the legal and executive variables have both directly and indirectly affected the efficiency and effectiveness of the detailed plan. The direct and indirect effects for the legal and executive variables are 0.429 and 0.201, respectively.
Keywords: policy-making, livability, Detailed Plan, Efficiency, Tehran -
نشریه شهر ایمن، پیاپی 21 (بهار 1402)، صص 143 -164
امروزه رویکرد تهدیدات از جنس سخت به سمت نرم و متکی به جنگ شناختی در جوامع در حال گذر است در شیوه چنین جنگی مخاطبین بدون اینکه متوجه فریب دشمن شده باشند با اقناع و تغییر رفتار در آن ها زمینه بحران ها و انقلاب های رنگین به وجود می آید؛ بنابراین برای مقابله با آن،کارکردهای دفاع غیرعامل موثراست؛ و نقش نهادها و سیاست گذاران در گشودن چنین فضاهایی نباید غفلت شود. سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین شاخص های رشد جوامع است. این مفهوم که از علوم اجتماعی وارد سیاست گذاری شده است، تاثیرپذیری و تاثیرگذاری گسترده ای در روابط حکومت و جامعه دارد. سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه کارکرد سیاست های هشت گانه پدافند غیرعامل کشور چه تاثیری بر سرمایه اجتماعی در ایران، داشته است؟. روش تحقیق این تحقیق، موردی زمینه ای و با رویکرد آمیخته، ترکیبی شامل روش کیفی و کمی است. شامل تشریح روش پژوهش، ابزار اندازه گیری داده ها، جامعه آماری، روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه، سنجش روایی و پایایی پژوهش و نیز آزمون ها و نرم افزارهای آماری مورداستفاده جهت تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش کیفی و کمی میباشد. در بخش تحلیل کمی، از روش «رگرسیون خطی چندگانه»«متغیرهای هشت گانه مستقل» بر «متغیر وابسته» استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی 17 نفر و در بخش کمی 140 نفر از خبرگان در علوم بین رشته ای برآورد شده است. نتایج حاصله حاکی است که کارکرد سیاست های هشت گانه پدافند غیرعامل بر مولفه های سرمایه اجتماعی معنی دار و تاثیر آن ها بر مولفه های سرمایه اجتماعی متفاوت و قابل توجه بوده است.
کلید واژگان: سیاست گذاری, پدافند غیرعامل, سرمایه اجتماعی, اعتماد اجتماعی, مشارکت اجتماعی, انسجام اجتماعیJournal of safe city, Volume:6 Issue: 21, 2023, PP 143 -164Today, the approach of threats is changing from hard to soft and relying on psychological operations in societies. By persuading and changing their behavior, crises and colorful revolutions arise in them; therefore, to cope passive defense functions are effective; and the role of institutions and policymakers in opening such spaces should not be neglected. Social capital is one of the most important indicators of the growth of societies. This concept, which has entered politics from social sciences, has a wide impact on the relationship between government and society. The main question of the research is, what effect has the functioning of the country's eight passive defense policies had on social capital in Iran? The case study method is contextual; in the quantitative analysis section, the "multiple linear regression" method of "eight independent variables" is used on "dependent variable". The statistical population is 17 people in the qualitative part and 140 people in the quantitative part of experts in interdisciplinary sciences. The results indicate that the function of the eight passive defense policies on the components of social capital is significant and their impact on the components of social capital is different and significant.
Keywords: Policy Making, Passive Defense, Social Capital, Social Trust, Social Participation, Social Cohesion -
بیان مسیله:
ساختارهای پیچیده و ارزشمند شهرهای میراث جهانی به عنوان پیشینه و هویت جوامع، در طول تاریخ تکامل یافته و از نسلی به نسل بعد منتقل شده اند. پژوهشگران بسیاری، به دلیل اهمیت کالبدی، اجتماعی و فرهنگی این شهرها، سعی در به کارگیری رویکردهای نوین مدیریت و حفاظت از آن ها داشته اند و در طول سال ها، سازمان ها و نهادهای بین المللی متعددی در تلاش بوده اند تا در راستای تدوین شیوه های نوین مدیریتی، دستورالعمل هایی را با تاکید بر حضور فعال جوامع محلی ارایه دهند. اما بدیهی است که هریک از این شهرها با توجه به مشخصه ها و ساختار کالبدی، فرهنگی و اجتماعی خود، به یک ساختار مدیریتی کاربردی و ویژه همان شهر نیاز دارد و استفاده از یک رویکرد مدیریتی ثابت در تمامی جوامع امکان پذیر نیست.
هدف پژوهش:
هدف اصلی این مقاله بررسی میزان اثربخشی دستورالعمل های منشورهای بین المللی در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی در حفاظت و مدیریت شهرهای میراث جهانی و ارایه یک چارچوب انعطاف پذیر و کاربردی در اجرای موثر این رویکرد در این شهرهاست.
روش پژوهش:
این مقاله، با به کارگیری روش تحلیل محتوا در رتبه بندی دستورالعمل های منشورهای بین المللی در حوزه ارتقای مشارکت اجتماعی در مدیریت شهرهای میراث جهانی، به ارزیابی فرایند سیاست گذاری حفاظتی و مدیریتی در هشت شهر می پردازد، و سپس با مقایسهه نتایج به دست آمده، میزان اثربخشی این دستورالعمل ها را در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی بررسی و تحلیل می کند.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد نقش فعال جوامع محلی در فرایند حفاظت و مدیریت شهرهای میراث جهانی موضوعی ضروری است و اجرای آن مستلزم پیروی از دستورالعمل های ارایه شده توسط سازمان های جهانی در حوزه مدیریت شهرهای تاریخی است. در اجرای این فرایند، لازم است توصیه های منشورها، در تناسب با ویژگی های ساختاری زمینه موردنظر بومی سازی شوند تا بتوانند بیشترین تاثیر را در اجرای رویکرد مشارکت اجتماعی داشته باشند.
کلید واژگان: سیاست گذاری, شهر میراث جهانی, منشورهای جهانی مدیریت شهری, جامعه محلی, مشارکت اجتماعیProblem statement:
The complex and valuable structures of World Heritage Cities, as historical profiles and identities of societies, have emerged and developed throughout history and have been inherited from one generation to another. Due to the physical, social, and cultural significance of these cities, numerous researchers have tried to apply novel approaches to conserving and managing them. Also, over the years, many international institutions have been trying to present guidelines following modern management methods focusing on the active role of local communities. However, considering its specific physical, social, and cultural structure, each of these cities requires a tailored operational management structure, and applying a one-size-fits-all management approach in all societies is not feasible.
Research objectiveThis article mainly aims to examine the efficacy of the international charters’ guidelines in enhancing community participation in the conservation and management of World Heritage Cities and presenting a flexible applied framework for effectively implementing such an approach in these cities.
Research methodWhile applying a content analysis method to rank the guidelines of the international charters that include an approach to increasing community participation in the management of World Heritage Cities, this article examines the process of conservation and management in eight cities. Then, by comparing the findings, it discusses the efficacy of these guidelines in increasing community participation.
ConclusionThe results show that the active role of local communities in the conservation and management process of World Heritage Cities is essential. Its implementation requires conformity to the guidelines presented by international organizations in the field of managing historical cities. In implementing this process, the recommendations of the charters must be localized to the structural features of any given context to achieve the highest possible efficacy of the community participation approach.
Keywords: Policymaking, World Heritage City, International Charters of City Management, Local community, Community participation -
تضییع هویت بافت های شهری و به طور خاص بافت های ارزشمند تاریخی، حاکی از لزوم توجه به تناسب سیاست های کنترل توسعه با فرآیندهای پویای تغییر در طول زمان است. ازآنجاییکه بافت های تاریخی خود برآیندی از چندین اکوسیستم طبیعی هستند و در قالب یک کلیت جلوه می کنند، برای ادامه حیات خود به دگردیسی لایه های تشکیل دهنده این کلیت نیاز دارند. ازاین رو به نظر می رسد الهام از تناسبات سیستم های طبیعی به منظور کاربست در سیستم های انسانی (بایومیمیکری) بتواند در صورت بندی لایه های سیاست گذاری بافت های تاریخی قابل استفاده باشد. پژوهش حاضر به دنبال کاوشی در ویژگی های اکوسیستم ها و بررسی امکان پذیری به کارگیری آن ها در فرایند سیاست گذاری به منظور احیای بافت تاریخی گرگان است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این راستا بررسی اشتراکات قابل تعمق نظری میان حوزه های بایومیمیکری و طراحی شهری، امکان تبیین چارچوب نظری و ارزیابی تغییرات بافت در دو بعد ماهوی و رویه ای را فراهم نموده است. بررسی ویژگی های کلیدی اکوسیستم های طبیعی و ترجمه آن ها به ابعاد فضایی برای به کارگیری در محیط شهری هفت شاخص هارمونی با طبیعت، نهفتگی، فضاهای چند ظرفیتی و تنوع، عدم تعین، ناهمگنی، مدولاری و اتصال را معرفی می کند. مدل سیاست گذاری حساس به زمان برای احیای بافت تاریخی گرگان در قالب تعریف پروژه ها در چهار فاز پروژه های احیا و نوسازی، پیشگام و خدمات عمومی و زیربنایی، هویت آفرین و الگوساز، حفاظتی و کنترلی ارایه شده است.
کلید واژگان: بایومیمیکری, طراحی شهری, چرخه انطباقی, سیاست گذاری, بافت تاریخی گرگانThe built environment is constantly changing, which, due to its dynamic nature, make it impossible to interrupt, because it means rigidity and stops, which leads to its decline. Unfortunately, the historic centers of cities have often been abandoned in the process of urban development, and due to limitations of somehow conservative policies and lack of dynamic and responsive design strategies, it is not possible to adapt to the needs of residents in such contexts and become lifeless centers in the city. The historical context of Gorgan, despite the many ups and downs it has experienced, still has a special quality. The spontaneous and organic patterns of context are influenced by its location and the historical roots of the formation of neighborhoods, paths, and important historical elements of the city. The mismatch between development control policies and dynamic processes of change over time has led to a decline in context quality. Nature as a model that goes through a similar process of growth and decline and uses effective strategies for 3.8 billion years can be a good model for inspiration. Nature's systems maintain their dynamism by controlling their growth and decline in a cyclical process. The mimicry of organisms and ecosystems is often termed ‘biomimicry’. Biomimicry is the emulation of strategies seen in the living world as a basis for human design. Another nature-inspired concept that is used in this study is the adaptive cycle. The Adaptive Cycle is inspired by a cyclical process that ensures the survival of the ecosystem. This study aims to explore the characteristics of ecosystems and the feasibility of their application in the time-sensitive policy-making process to regenerate the historical context of Gorgan. The methodology of research is based on descriptive-analytical approaches. In this regard, the study of thought-provoking commonalities between the fields of biomimicry and urban design has provided the possibility of explaining the theoretical framework and providing a mechanism to evaluate changes in both substantive and procedural dimensions. Substantive and procedural evaluation of change provide an analytical look over challenges the context faced in two time periods. By reviewing the existing literature on the characteristics of ecosystems, four key concepts of adaptive capacity, self-organization, identity preservation, and interactions were extracted. Seven criteria of harmony with nature, latency, polyvalent spaces and diversity, indeterminacy, heterogeneity, modularity, and connection that have spatial dimensions were introduced for applying these key concepts in urban design. Identifying the challenges that the context has faced in different periods shows that the policy-making process doesn’t follow a dynamic path. It needs to consider the policymaking process in a cyclical and non-linear view. To this end, the research result is the time-sensitive policy making model which guide and control regenerative policies by phasing actions based on the adaptive cycle. These measures are presented according to the analysis of the current situation of the context in the form of a model for defining projects in four phases of rehabilitation and renovation, pioneers and public infrastructure services, identity developer, and conservative projects.
Keywords: Biomimicry, Urban design, adaptive cycle, policy making, historic context of Gorgan -
امروزه روند فزایند های از مطالعات اجتماعی به بررسی و ارزیابی ارتباط تصمیمات سیاست گذاری های عمومی و الگوی حاکمیت شهری بر کیفیت زندگی و شادی شهروندان پرداخته اند. حکومت خوب همواره یکی از معیارهای کلیدی اثرگذار بر شادی شهروندان شناخته شده و بهترین جوامع با میزان شادی و خوشبختی شهروندان ارزیابی شده اند. محدودیت مطالعات در این حوزه و وضعیت بحرانی شادی شهروندان ایرانی در آمارها و گزارش های جهانی شادی، نشانگر اهمیت توجه به این مسیله می باشد. این پژوهش باهدف شناسایی معیارهای اثرگذار حکومت بر شادی شهروندان مبتنی بر مرور سیستماتیک در پایگاه های داده , Google Taylor and Francis, science direct Scholar, Sage در بازه زمانی سال های 2000 تا 2022 انجام شده است. در مجموع 402 مقاله مرتبط شناسایی شده که پس از بررسی دقیق و تفصیلی مقالات در نهایت 35 مقاله شناسایی و طبقه بندی شدند. یافته ها نشانگر اهمیت و اثرگذاری کیفیت های سیاست گذاری- حقوقی، اقتصادی- مالی، عملکردی و اجتماعی بر شادی شهروندان می باشد، مولفه های دموکراسی، آزادی، عدالت و اعتماد اجتماعی، مشارکت شهروندان در فرآیندهای تصمیم گیری و در نظر گرفتن سیاست های شادی شهروندان دارای بالاترین فراوانی در مطالعات می باشد. یافته های این پژوهش می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری و حکومتی را در مسیرارتقاء کیفیت زندگی و شادی شهروندان یاری نماید.کلید واژگان: حاکمیت, شادی, شادی شهری, سیاست گذاری, مرور سیستماتیکIn recent years, an increasing number of social studies have investigated and evaluated how public policy decisions and urban governance impact citizens’ quality of life and happiness. Historically, good governance has been regarded as a key factor affecting citizens’ happiness, and the best societies are often judged by their citizens’ level of happiness. Due to the limited number of studies in this field and the critical state of happiness among Iranian citizens, this issue requires attention. The research was conducted based on a systematic review of Google Scholar, Sage, Taylor, and Francis, and science direct databases from 2000 to 2022 with an aim of identifying the government factors affecting the happiness of citizens. In total, 402 related articles were identified, and a review and classification process was conducted after each article was carefully examined and thoroughly reviewed. According to the findings of the study, political-legal, economic-financial, functional, and social dimensions contribute to citizens’ happiness, while democracy, freedom, justice, and social trust, citizens’ participation in decision-making processes, and considering happiness policies were the most frequently used indicators. The findings show the importance of democracy, justice, and social trust indicators. The findings of this research can help policymakers and metropolitan and government planners improve citizens’ quality of life and happiness.Keywords: Government, happiness, Urban Happiness, Policy Making, Systematic review
-
نشریه معمار شهر، پیاپی 1 (بهار 1401)، صص 30 -46
امروزه مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای بشری است. از گذشته نیز دسترسی به یک سر پناه و مسکن مناسب، از مهم ترین مسایلی بوده کهانسان همواره با آن دست به گریبان بوده و تلاش نموده سر پناهی مناسب برای خود بسازد که او را از مخاطرات طبیعی در امان نگه دارد. مسکناز ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد. مهم ترین کارکرد آن کارکرد اقتصادی است ، به طوری که بیش از 30 درصد درآمد ماهیانه خانوار رابه خود اختصاص می دهد. علاوه بر بعد اقتصادی ، مسکن از بعد اجتماعی و کالبدی نیز حایز اهمیت است. بخش مسکن به دلیل اشتغال زایی وارتباط با بسیاری از بخشهای دیگر اقتصادی، به عنوان ابزاری مناسب در جهت تحقیق سیاسمتهای اقتصادی و توسعه ای عمل میکند. لذا دولتها با ویژگی های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای حل کردن مسایل مربوط به مسکن اقدام کرده اند و در این راستا سیاست و برنامه های مختلفی برای تامین مسکن اقشار آسیب پذیر شهری را به کار گرفته اند . در این بین اقشار آسیب پذیر شهری به عنوان قشر ناتوان درتامین مسکن برای خود، باید در هدف گذاری سیاستگذاری مسکن مورد توجه بیشتری قرار گیرند. شناخت و بررسی وضعیت مسکن، منوط بهشناسایی و تحلیل عوامل تاثیرگذار بر مسکن است. این مقاله نیز در راستای بررسی سیاستهای تامین مسکن به شناسایی عوامل موثر درسیاستگذاری مسکن اقشار آسیب پذیر شهری پرداخته است .
کلید واژگان: مسکن, برنامه ریزی مسکن, سیاست گذاری, اقشار کم درآمدToday, housing is one of the most basic human needs. In the past, access to a suitable shelter and housing was one of the most important issues that human beings have always struggled with and tried to build a suitable shelter for themselves to protect themselves from natural hazards. Housing is examined from various dimensions. Its most important function is economic function, which accounts for more than %05 of the monthly household income. In addition to the economic dimension, housing is alsosocially and physically important. Due to job creation and connection with many other economic sectors, the housing sector acts as a suitable tool for the implementation of economic and development policies. Therefore, governments with various economic, social and political characteristics have taken action to solve housing-related problems and in this regard, have implemented various policies and programs to provide housing for vulnerable urban groups. In the meantime, the vulnerable groups of the city, as the incapable group in providing housing for themselves, should be given more attention in targeting housing policy. Recognition and study of housing status depends on identifying and analyzing the factors affecting housing. This article also identifies the effective factors in housing policy of vulnerable urban groups in order to study housing policies.
Keywords: Housing, housing planning, housing policy, Low income groups -
نشریه شهر ایمن، پیاپی 17 (بهار 1401)، صص 70 -86
در سیاست های کلی نظام، پدافند غیرعامل مجموعه اقدامات غیرمسلحانه ای است که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن می شود و از طرفی بر اساس دیدگاه پاتنام سرمایه اجتماعی، پدیده جامعه شناختی است و مواردی چون اعتماد، هنجار ها و شبکه هاست وکارایی، ارتباط، خلاقیت، حل مسایل جامعه و... را افزایش می دهد. برخی از شاخص های آن (مشارکت و انسجام و...) اجتماعی است.هدف تحقیق دستیابی به میزان تاثیر سیاست های پدافند غیرعامل کشور در سرمایه اجتماعی و روش انجام، موردی - زمینه ای و نوع آن، کاربردی- توسعه ای می باشد. جامعه آماری تعدادی از صاحب نظران مرتبط به تعداد 400 نفر برآورد شده است، حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران 100 برآورد شده است. نتایج تحقیق، بیانگر این است که اجرای سیاست های پدافند غیرعامل نظام (مشارکت و انسجام) اجتماعی بستگی دارد که میزان آن در این مطالعه در ناحیه کم است. پیشنهاد هایی در این رابطه ارایه شده است.
کلید واژگان: سیاست گذاری, پدافند غیرعامل, سرمایه اجتماعی, مشارکت و انسجام اجتماعی,1In the general policies of the system, passive defense is a set of unarmed actions that increase deterrence, reduce vulnerability, continue essential activities, promote national stability and facilitate crisis management against enemy threats and military actions. And issues such as trust, norms and networks and increase efficiency, communication, creativity, solving community problems and .... Some of its characteristics (participation, cohesion, etc.) are social. The purpose of this research is to achieve the extent of the impact of the country's passive defense policies on social capital and the method of doing it, case-context and its type, applied-development. The statistical population of a number of related experts is estimated at 400 people, the sample size is estimated based on the Cochran's formula of 100. The results indicate that the implementation of passive defense policies of the social system (participation and cohesion) depends on the extent of this study in a small area. Suggestions have been made in this regard.
Keywords: Policy Making, Passive Defense, Social Capital, Social (Participation, Cohesion) -
مسکن یکی از نیازهای پایه و اساسی همه ی افراد و خانوارهاست که مطلوبیت آن نقش مستقیمی در کیفیت زندگی دارد. از این رو همه ی جوامع به نوعی با مشکل مسکن مواجه هستند. در حال حاضر، مشکل تامین مسکن، به ویژه برای اقشار کم درآمد، به عنوان یکی از چالش های اساسی کشورها محسوب می گردد. لذا، دولت ها با ویژگی های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای حل کردن مسائل مربوط به مسکن اقدام نموده اند و در این راستا، از سیاست های متنوعی بهره گرفته اند. در ایران نیز عوامل بسیاری موجب پیدایش و تشدید مشکل تامین مسکن گردیده اند که به فراخور آنها سیاست هایی اتخاذ شده است. ولیکن، در دوره های زمانی مختلف، شرایط خاصی بر جامعه حاکم بوده است که به طور مستقیم و غیر مستقیم روش های مواجهه با مشکلات و اجرای قوانین و سیاست های مسکن را تحت تاثیر قرار داده اند. هدف از پژوهش حاضر تشریح اهمیت سیاست گذاری در بخش مسکن و همچنین، ارزیابی وضعیت شاخص های مسکن در شهرستان های کشور است. بدین منظور تعداد 13 شاخص در چهار گروه شامل «شاخص برخورداری»، «تاسیسات زیربنایی»، «فضاهای داخلی مسکن» و «شاخص پایداری» سازمان دهی شد و شهرستان های کشور مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش AHP گروهی و TOPSIS صورت پذیرفت. نتایج مطالعه حاکی از آن است که نظام مرکز- پیرامون در برخورداری شهرستان های کشور از شاخص های مسکن وجود دارد.کلید واژگان: مسکن, سیاست گذاری, شاخص های مسکن, ایرانWith respect to expansion and development of high rise buildings in Iran and their high energy consumption, it is vital to apply certain solutions in order to reduce the energy consumption. Shells and its components are the most essentials factors which impact in energy consumption. Regarding the importance of present research, the relation of openings and energy consumption in high rise building and Tehrans climatic conditions is discussed. In this research, the basic model of research in regard to annual energy consumption has been stimulated by eQuest. In this process, the opening ratio in basic model is considered 10% and then other tests with 80%, 60%, 40%, 20% as a whole and direction to direction have been carried out. The result displays that the opening ratio and annual energy consumption of research model have a direct relationship in such a way that the reduction of opening ration up to 20% can almost reduce the annual energy consumption to 17%. Also, the effectiveness of opening ration differs in different buildings directions. The priority is given to south, east, west and north.Keywords: High Rise Building, energy consumption, Stimulation Energy Consumption, Opening Ratio
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.