جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "طرحواره" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
بیان مساله: تفکر طراحی، به عنوان ابزار اصلی خلاقیت طراحان، همواره به عنوان یکی از ارکان آموزش رشته معماری مطرح بوده و عوامل بسیاری در تقویت و یا تضعیف آن نقش داشته اند. یکی از عواملی که می تواند موجب تضعیف تفکر طراحی معماری شود، طرحواره های ناسازگار ذهن است که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و آسیب های آن در حوزه های متنوعی، به خصوص در حوزه روابط و تعاملات اجتماعی، بررسی شده وکمتر به تاثیر آن بر تفکر طراحی و به طور اخص تفکر طراحی معماری پرداخته شده است.سوال تحقیق: در این راستا این پرسش ها مطرح می شوند که : 1) نسبت بین تفکر طراحی معماری و حافظه چیست؟ 2) نسبت بین تفکر طراحی معماری و طرحواره های ذهنی چیست؟ 3) نسبت بین تفکر طراحی معماری و طرحواره های ناسازگار چیست؟اهداف تحقیق: هدف از انجام این تحقیق، 1) شناخت نسبت میان تفکر طراحی معماری و طرحواره های ناسازگار 2) ایجاد مقدمه ای در جهت شناخت تاثیر طرحواره های ناسازگار بر تفکر طراحی معماری و آسیب های احتمالی آن می باشد.روش تحقیق: روش تحقیق در بخش اول توصیفی، که به معرفی تفکر طراحی معماری و طرحواره های ناسازگار می پردازد و در بخش دوم تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی است که با تحصیل مبانی نظری و تحلیل مفاهیم، نسبت میان تفکر طراحی معماری و طرحواره های ناسازگار استنباط می شود.مهم ترین یافته ها و نتیجه گیری تحقیق: هدف از تفکر طراحی معماری ایجاد مولد اولیه طراحی و پرورش آن تا شکل گیری محصول نهایی است که تحقق آن از طریق تعامل تفکر خلاق و تفکر نقاد، با اتکاء به حافظه طراح ممکن می شود. حافظه طراح ساختاری پویا و فعال در تفکر طراحی معماری داشته و متشکل از شبکه پیچیده و در هم تنیده از طرحواره های ذهنی است. تحلیل ویژگی های مولد اولیه و دسته بندی انواع طرحواره ها، نشان داد که طرحواره های ذهنی ویژگی های یکسانی ندارند و انواعی از آنها در تفکر طراحی معماری حضور دارند، که یکی از این انواع، طرحواره ناسازگار است. با شناسایی انواع طرحواره های ناسازگار و جایگاه آنها در تفکر طراحی این نتیجه حاصل شد که طرحواره های ناسازگار، از طریق اختلال در تفکر خلاق و تفکر نقاد، موجب تضعیف تفکر طراحی معماری می شوند. در تفکر خلاق، طرحواره های ناسازگار با قرار گرفتن در جایگاه طرحواره های مبنا، به دلیل ساختار صلب و فروبسته، مانع پذیرش مفاهیم و ایده های جدید و کاهش انعطاف پذیری ذهن شده و در تفکر نقاد، با قرار گرفتن در جایگاه طرحواره های معیار، موجب ایجاد تفسیر نادرست از مسیله، خطا در ارزیابی ایده های جدید و ایجاد شبه تفکر نقاد خواهند شد.
کلید واژگان: تفکر طراحی معماری, مولد اولیه, حافظه, طرحواره, طرحواره ناسازگارProblem statementDesign thinking 1 is related to disciplines such as architecture, industrial design and art and is also discussed today in the disciplines of engineering and management. Design thinking, as the main tool of designers' creativity, has always been considered as one of the pillars of architecture education and many factors have played a role in strengthening or weakening it. These include: culture, gender, age, parenting styles, school and occupation. One of the factors that can weaken the architectural design thinking is the maladaptive schemas of the mind that have received much attention in recent years and its harms in various areas, especially in the field of relationships and social interactions, have been studied and less Its impact on design thinking and specifically architectural design thinking has been discussed.Research question: In this regard, the question arises: What is the relationship between architectural design thinking and incompatible schemas?Objectives of this research: The purpose of this research is 1) to understand the relationship between architectural design thinking and incompatible schemas 2) to create an introduction to understand the effect of incompatible schemas on architectural design thinking and its possible harms.Research
MethodThe research method in the first part is descriptive, which introduces the idea of architectural design and incompatible schemas, and in the second part is an analysis based on logical reasoning that by studying theoretical foundations and analyzing concepts, the relationship between architectural design thinking and schema. Incompatibilities are inferred.The most important findings and conclusions of the research: In this paper, in order to obtain the relationship between architectural design thinking and incompatible schemas, first the nature of architectural design thinking was examined and it was found that architectural design thinking is formed from the interaction of two types of thinking, namely creative thinking and critical thinking. They run the architectural design process in parallel and at the same time. The purpose of architectural design thinking is to create the initial generator of its design and development until the formation of the final product, which can be achieved through the interaction of creative thinking and critical thinking, relying on the designer's memory. The memory of the designer has a dynamic and active structure in architectural design thinking and consists of a complex and intertwined network of mental schemas. The analysis of the characteristics of the primary generator and the classification of the types of schemas showed that mental schemas do not have the same characteristics and some of them are present in architectural design thinking, one of which is the incompatible schema. By identifying the types of maladaptive schemas and their place in architectural design thinking, it was concluded that maladaptive schemas, by disrupting creative thinking and critical thinking, weaken architectural design thinking. In creative thinking, incompatible schemas, by being in the position of basic schemas, due to their rigid structure, prevent the acceptance of new concepts and ideas and reduce the flexibility of the mind, and in critical thinking, by being in the position of benchmark schemas, It will lead to misinterpretation of the problem, errors in evaluating new ideas, and the creation of pseudo-critical thinking.
Keywords: Architectural design thinking, primary generator, memory, schema, incompatible schema -
نتایج تحقیقات معاصر در گفتمان گونه شناسی، تضادهای فراوانی در تعریف ماهیت و مفهوم گونه و گونه شناسی در معماری، به عنوان یک تصویر ساده و کلی که گروهی از ساختمان ها را نمایندگی می کند، نشان می دهد. در این تعاریف برخی جنبه های شکلی و برخی دیگر ابعاد معنایی و شهودی گونه را مد نظر داشته اند. تحقیق حاضر در جستجوی تعریف واقعی و مبتنی بر شواهد میدانی و تاریخی، از گونه و گونه شناسی است که امکان حضور ماده (کالبد) و معنا را به صورت در هم آمیخته فراهم نماید. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به معرفی و نقد اندیشه های معاصر در گونه و گونه شناسی می پردازد و تعریفی پیشنهادی از گونه و گونه شناسی به عنوان «شمایی مرکب از اندام های کالبدی و طرحواره ها» ارائه می نماید. از این رو «شما» به عنوان نماینده گروهی از بناها در ذهن معمار، سه بعد کالبدی و شیوه زندگی عجین شده ساکنان بنا (باشندگان) ، با اندام های کالبدی را در برمی گیرد. در این تعریف، استخراج طرحواره ها، از فهم تجربه زندگی باشندگان در بنا حاصل می شود و محقق را با منطق ایجاد و کاربرد فضاها و حس زیستن در اندام های معماری آشنا می نماید. آگاهی به این احساسات و تجربیات در کنار اندام های کالبدی، معنای گونه را از یک تعریف صرفا مادی خارج می سازد و تعریف آن را به منابع مذهبی و فرهنگی، اقلیم و... پیوند می زند. تفاوت عمده در معنای گونه در تعریف پیشنهادی با نوشته های مشابه در آثار غربی، استناد به همین منابع درونی می باشد یعنی معماران، ساکنان و تجربیات معماری که از آثار برجای مانده قابل تشخیص است. در ادامه، بر اساس تعریف و روش پیشنهادی در گونه شناسی، خانه گونه تالاردار رون راسته، به عنوان یک نمونه از گونه های سکونت در شهر تفت، که در مطالعات گونه شناسانه مسکن بومی شهر تفت بر اساس روش شناسی پیشنهادی در این مقاله حاصل آمده است، ارائه و تحلیل می شود. در نهایت در این پژوهش، به دلیل ریشه و سابقه زیست شناسانه و شکلی واژه گونه، عبارت «دستگاه معماری» پیشنهاد و جایگزین می شود که با توجه به ماهیت آن، معادل نزدیک تر و مناسب تری برای واژه گونه در معماری است. دستگاه معماری، شمایی است که با داشتن یکسری از ویژگی های مادی (اندام های کالبدی) و غیر مادی (طرحواره های عجین شده با اندام ها) مشخص، یک شخصیت متمایز از سایر قالب ها عرضه می کندکلید واژگان: گونه, گونه شناسی, شما, اندام های کالبدی, طرحواره, مسکن بومی شهر تفت, دستگاه معماریResults of contemporary research in discourse of type and typology indicate that there are number of conflicts in definition, nature and concept of type and typology in architecture as a unique abstract image presenting a group of buildings. This is an exaggerated statement in the field of architecture, type represents a group of architectural components that has been identified to follow a certain mechanism in the course of collecting and classifying it. Type provides facilities to preserve and recall experiences as a concept and tools, linking the past to the future. Type, therefore, can be seen as the faculty for retaining and recalling architectural experience. But, according to this definition, some experts consider the physical aspects of types, while others study metaphysical and intuitive features of it. For example, In Rossis point of view, form stands only on physical basis rather than ritual. Also, He has reduced typology exclusively to the field of urban analysis. For Rossi, empty form has become the essence of architecture. In the other hand, some researchers believe, type is necessary as a remembering device for architecture. Its record is the history and the collective human memory of architecture. The essence of architecture transcends its builders time or era. Society demands a historical continuity in architecture for its cultural framework and for the lessons learned in building techniques. The notion of type then, can be seen as a method of historical continuity in architecture that links the past to the future, and with its surrounding context and culture.
This study seeks to find the true meaning and historical evidence-based definition of type and typology, which allows the presence of physical body and metaphysical aspects (architectural backgrounds, experiences, architects, building residents and non-material concepts) together. In this paper, the analytical descriptive methods is utilized to introduce and criticize the contemporary ideas and a proposed definition of type as an abstract image constructed by physical body and scheme, is presented. Considering the proposed definition of type and typology, Talardar houses, as a type of vernacular houses in Taft city will be analyzed. Finally, because of biological history and formal concept of "type and typology", the term of "Dastgāh" (Architectural Modal System) is proposed. In the other words, due to types nature, term of architectural modal system is closer and more appropriate for the word of type in architecture. In an architectural modal system, the material and non-material aspects have attended as mass and space language. In addition, the architectural modal system can be presented as a national model system and vernacular modal system such as: musical modal system that on a national scale has limited number, but on a local scale with a scheme of national modal system, according to place and time to take a unique form. The ability to identify unique aspects of national and vernacular modal system as well as boundaries of diverse architecture in the different regions is an outstanding feature of this definition and proposed method of type and typologyKeywords: Type, Typology, Abstract image, Physical body, Scheme, Taft vernacular houses, Architectural Modal System -
دفترچه فرآیند به عنوان یک ابزار کمک آموزشی در کارگاه طراحی معماری، نشان دهنده مسیر اندیشه و نیز اقدامات انجام شده دانشجو در روند انجام پروژه طراحی و حاوی دست نگاره ها، نمودارها، و یادداشت های وی است. مقاله حاضر گزارشگر پژوهشی است که با هدف ارزیابی میزان اثربخشی دفترچه فرایند و راهیابی ارتقاء تاثیر آن در فرایند آموزش طراحی معماری انجام شده است. مقاله، پس از برشمردن پشتوانه های نظری دفترچه فرایند، در پرتو دو مفهوم «بار شناختی» و « طرحواره ذهنی » در روانشناسی آموزش، مستندات کاربرد دفترچه را در کارگاه طرح یک کارشناسی معماری مورد تحلیل قرار می دهد. جامعه مورد پیمایش، سه دوره از دانشجویان طرح یک دانشگاه فردوسی بودند و بازخورد آنان از طریق دو پرسشنامه باز و بسته گردآوری و بعنوان داده پژوهشی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، اثربخشی آموزشی دفترچه فرایند به عنوان یک ابزار کمکی مفید، به رغم برخی کاستی ها، کاملا پذیرفتنی است. علاوه بر آن، در جمع بندی نهائی، راهکارهایی نیز برای تقویت فواید دفترچه و رفع کاستی های آن پیشنهاد می شود. راهکارهای پیشنهادی معطوف به آن هستند که دفترچه فرآیند نقش موثرتری در کاهش بار شناختی دانشجو و نیز تقویت توان تولید و تعمیق طرحواره های ذهنی او داشته باشد.کلید واژگان: آموزش طراحی, فرآیند طراحی, دفترچه فرآیند, بار شناختی, طرحوارهWithin the domain of education, the design process is presumed by educators, as important, if not more, than the final design product. The reason lies in the fact that the very aim of design education is the enrichment of the students thinking processes, in their progress from given design problems to solution proposals. And more, to enable them to identify the compatible problem solving strategies for various problem types. An insightful means to that end is supposed to be the encouragement of students to orderly document their thinking processes, in what could be called a Process Book.
The process book documents the progression of a project from design brief to design solution. It includes all the stages of the process from primary investigations through to design drawings and sketches, written notes, diagrams, images of 3D study models, and the final design alternatives.
The present article introduces a research conducted to evaluate the effectiveness of the process book, as well as the ways it could be enhanced, in architectural design education.
The theoretical framework has been configured upon the assumption that application of the process book, in line with the objectives of the design studio, will facilitate the students design thinking processes. The effectiveness of the tool is theoretically endorsed by two theories of cognitive load and schema in educational psychology.
The research reflects, and heavily draws upon a nine-year application of the process book in architectural design studio1 of BArch. program, at Ferdowsi University. Three groups of architecture students, who were experiencing and/or had experienced the application of the tool, participated in separate surveys. The students perspectives of the process book were collected in two stages, using open and closed questionnaires. The questionnaires were outlined on the basis of two research questions: 1. What are the efficiencies and deficiencies of the process book?
2. How can the effectiveness of the tool be enhanced?
The results of the data analysis, on the whole, supports the before mentioned assumption. To be more precise, the application of the process book, from the viewpoints of educational requirements, helpfulness and effectiveness, attained positive feedbacks from the participants. So, given the results driven from the data, it could be maintained that the process book, as a useful educational tool, is worth being recommended. It is well capable of decreasing the unnecessary cognitive load of students to the benefit of creating mental schemata from the subtleties of the design process.
In order to enhance the effectiveness of the process book, two following deficiencies need to be resolved: 1. Limitation of easily encompassing some types of representations (3D models, digital files, and the like)
2. Impeding arbitrary and fertile shifts of attention between various representations of design activity, despite the chronological structure of the process book.
To solve the above deficiencies, further research undertakings should focus on devising and testing the necessary modifications in the design and structure of the process book.Keywords: Keywords: design education, design process, process book, cognitive load, schema
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.