جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "هنر زیست محیطی" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
در میان نحله های فکری متفاوتی که در اواخر قرن بیستم تخریب طبیعت و محیط زیست را مسئله خود دانسته اند، بوم فمینیسم جایگاه ممتاز و متمایزی دارد. ایده بوم فمینیسم را نخستین بار نویسنده فرانسوی «فرانسواز دوبون» در کتاب فمینیسم یا مرگ (1972) مطرح کرد و این تقریبا نخستین بار بود که کسی مقوله سلطه، جنسیت و محیط زیست را در ارتباط با هم می دید. از نگاه بوم فمینیسم، جهان بینی سلطه مدار با زنان و سایر انواع فرودست «فرهنگی» همان گونه رفتار می کند که با فرودستان «طبیعی»، یعنی حیوانات و منابع و محیط زیست. به عبارتی الگوی تخریب ماهیت و هویت در هر دو به یک شیوه است. به همین سیاق، بوم فمینیسم همچنان که دغدغه های فلسفی، الهیاتی، جامعه شناختی و محیط زیستی دارد، گرایشات سیاسی و عملگرا هم دارد. می توان نحله های مختلفی از بوم فمینیسم را براساس اندیشه و عمل سیاسی که در پیش می گیرند، شناسایی کرد و در مجموع همه این نحله ها فصل مشترکی دارند و آن پرسش از ساختارهای قدرتی است که زنان و طبیعت را در فرهنگ ها، محیط ها و شرایط تاریخی و سیاسی مختلف به انقیاد کشانده اند. به این ترتیب، آرمان/ ویران شهرها و مخاطرات آنها رها از الگوهای سلطه جنسیتی/ زیستی در رویکردی خودواسازانه به موضوع اصلی هنر بوم فمینیست معاصر تبدیل می گردد، اما بوم فمینیسم ایرادات فلسفی و روش شناختی اساسی نیز دارد که مهم ترین آن به زعم منتقدانش، ذات گرایی محض است. این مقاله درصدد است با مطالعه چند نمونه از آثار هنری معاصر با گرایش های بوم فمینیستی، صورت بندی جدیدی از بوم فمینیسم را ارایه و برخی اشکالات معرفتشناختی و حتی زن ستیزانه این رویکرد را بازخوانی کند.کلید واژگان: هنر زیست محیطی, بوم فمینیسم, اکوفمینیسم, ذات گرایی, خود, دیگری, طبیعت, فرهنگ, جنسیتAmong various late 20th century schools of thought which have addressed the rapid deterioration of nature and the environment, Ecofeminism stands out. The term was first coined by the French writer Francoise d’Eaubonne in her 1972 book Feminism or Death.She was almost the first one to viewdomination, gender and the environmentin connection with each other. According to Ecofeminism, a dominating ideology equally treats women and the culturally inferior, andthe naturally inferior such as animals and the environment. In other words, similar patterns are at work to undermine the essence and identity of both.Thus,Ecofeminism has philosophical, theological, sociological and ecological concerns on one hand, and political and pragmatic concerns on the other. One can identify Ecofeminism schools and branches based on their political thought and praxis; however, what they all have in common is questioning dominant power structures that have equally subjugated woman and nature over time in different sociocultural and political contexts. Freed from gender/ecologic domination patterns,uto/dystopias and their hazards thus turn into main subjects of contemporary Ecofeminist subjects through a self-deconstructive approach.One should, however, admit that Ecofeminism’sfundamental philosophical and methodological flaws, most significantlyaccording to its critics, pure essentialism. The present paper intends to reframe Ecofeminismthrougha study of some contemporary artworks in the genre,rereading its deemed essentialism and sexism.Keywords: Ecological arts, Ecofeminism, Essentialism, Self, Other, Nature, Culture, Gender
-
مشکلات زیست محیطی یکی از دغدغه های جهان معاصر است، در سال های اخیر در ایرانبرخی از هنرمندان با استفاده از رسانه های هنری نوین و با هدف به چالش کشیدن مخاطب، به بیان و شناخت این مشکلات پرداخته اند. هنر شهری علاوه بر ارایه جنبه های زیبایی شناسانه، به واسطه نزدیکی ماهیت خود به هنر تعاملی و با در نظر گرفتن مخاطبان شهروند به عنوان مخاطب اصلی چنین اثر هنری، می تواند نقش موثرتری در ارتقاء سطح آگاهی مردم نسبت به مساله حفظ محیط زیست داشته باشد. در این پژوهش با مطالعه و بررسی توصیفی تحلیلی با رویکرد زیست محیطی،دلایل توجه هنرمندان به رسانه های نوین در فضاهای شهری ایران بررسی شده است تا میزان حضوراین رسانه ها در بستر شهری و چگونگی موفقیت آنها در انتقال مفاهیم زیست محیطی ارزیابی گردد. به نظر می رسد وجوه مشترک فراوان میان رسانه های هنری جدید با هنر شهری موجب شده است که هنرمندان با استفاده از این رسانه ها در شهر، بتوانند بیش از پیش با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. همچنین مطالعه و شناخت آثار هنری زیست محیطی در فضاهای شهری ایران نشان گرآن است که در میان رسانه های جدید، هنر محیطی به دلیل برقراری ارتباط سریع و آسان با محیط ومخاطب، با اهداف هنرمند و بیان دغدغه های زیست محیطی در شهر، هم سوتر بوده و نسبت به رسانه های دیگر مورد اقبال هنرمندان قرار گرفته است.
کلید واژگان: هنر شهری, رسانه های هنری جدید, هنر زیست محیطی, مخاطب اثر هنریEcological problems are among the concerns of the contemporaryworld. In recent years some artists in Iran have been using the new artmedia to express and understand these problems in order to challenge theaudience. Urban art, in addition to providing aesthetic aspects, can play amore effective role in raising public awareness of the issue of ecologyprotection through its proximity to interactive art and by consideringcitizen audiences as the primary target of such artwork. In this regard, itseems that the many commonalities between the new art media and theurban art have made it possible for artists in this city to reach theiraudiences more than ever. Studying and recognizing the ecologicalartworks in urban spaces of Iran shows that among the new media,environmental art is more aligned with the artist's goals and expressingecological concerns in the city because of its quick and easycommunication with the environment and the audience. Other media havebeen favored by artists. In this descriptive-analytical study, an ecologicalapproach is used to examine the reasons for artists' attention to new mediain Iranian urban spaces by evaluating the extent of their presence in theurban context and how they succeed in conveying the ecological conceptsin their creative works.
Keywords: Urban Art, New Art Media, Ecological Art, Artwork Audience
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.