به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اعسار" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی اعسار در مقالات مجلات علمی
  • محمدرضا کمیلی فرد، احسان ` علی اکبری بابوکانی*، محمدعلی حیدری
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر تحلیل احکام فقهی حقوقی اعسار از پرداخت مهر (با تاکید بر رویه قضایی) است.

    مواد و روش ها

    در حقوق ایران، پذیرش اعسار زوج، مانع زندانی شدن اوست. پیش از این، رویه قضایی بر رد دعاوی اعسار و یا تعیین اقساط و مهلت نامناسب جهت رعایت معاش زنان بود. با پیدایش سیاست زندان‌زدایی، رویه قضایی دوگانه‌ای بر پذیرش بدون ضابطه این دعاوی رقم خورد و در نتیجه، استیفای مهریه ناممکن شد.

    یافته ها

    در این تحقیق ضمن بیان مفاهیم، با محوریت دادنامه‌ای، ابعاد مختلف دعوای اعسار بررسی شده است. در بخش نخست به این مهم اشاره می‌شود که به لحاظ عدم افزایش دارایی زوج در پی تعهد به پرداخت مهریه و ناآگاهی دادگاه از پیشینه مالی وی، رویه بر پذیرش اعسار زوج است. در تعیین اقساط و یا اعطای مهلت در پرداخت مهریه، با توجه به دیدگاه فقهای امامیه، دادگاه با لحاظ توان بالقوه زوج می‌تواند به تقسط مهریه و یا اعطای مهلت مناسب تا پرداخت کامل آن اقدام ورزد و نباید به مصادیق بالفعل بسنده کند. عدم توجه به این معیارعموما سبب عدم تعیین اقساط و یا مهلت مناسب برای ادای دین می‌شود.

    نتیجه گیری

    از آنجایی که تعهدات بیت‌المال در فقه امامیه و حقوق ایران محدود می‌باشد؛ در این مواقع نمی‌توان مهریه را از آن محل استیفا کرد.

    کلید واژگان: اعسار, مهریه, تقسیط, اثبات دعوا, رد دعوا, بیت المال
    Mohammad Reza Komeili Fard, Ehsan Ali Akbari Babukani*, Mohammad Ali Heidari
    Purpose

    The purpose of this study is to Analysis of the legal jurisprudential rulings on the insolvency payment of dowry(With emphasis on judicial procedure).

    Materials and Methods

    In Iranian law, the acceptance of a couple's imprisonment prevents them from being imprisoned. Previously, the judicial procedure was to reject the claims of usury or to determine the installments and the inappropriate deadline for the observance of women's livelihood. With the advent of the policy of deprivation of liberty, dual jurisprudence led to the unconditional acceptance of these claims, and as a result, it became impossible to enforce the dowry.

    Findings

    In this research, while expressing the concepts, with the focus on litigation, different dimensions of usury lawsuits have been investigated. In the first part, it is pointed out that in terms of not increasing the couple's assets due to the obligation to pay the dowry and the court's ignorance of his financial background, the procedure is to accept the couple's debts. In determining the installments or granting a deadline for the payment of dowry, according to the view of the Imami jurists, the court can install the dowry or grant a suitable deadline until the full payment in terms of the couple's potential, and should not be satisfied with actual cases. Failure to pay attention to this criterion usually leads to not determining the appropriate installments or deadline for paying the debt.

    Conclusion

    Since the obligations of the treasury are limited in Imami jurisprudence and Iranian law; In these cases, the dowry cannot be revoked from that place

    Keywords: Bailiff, Dowry, Installment, Proof of litigation, Rejection oflitigation, Treasury
  • پریسا سیامی تکمه داش، سیامک بهارلویی*، جواد پنجه پور

    حبس محکوم‎ علیه یکی از مهم ترین راه کارهای وصول محکوم ‎به است که با توسل به ساز و کارهای پیش بینی شده توسط قانونگذار در قانون خاص نحوه اجرای محکومیت های مالی، قابلیت اجرا دارد. هدف در این مقاله بررسی تحلیلی توصیفی و مطالعه میان رشته ای محکومیت مالی اشخاص در اثر عدم پرداخت مطالبات دیگران از نظر کیفری و حقوق موضوعه ایران و رشته الهیات و تحلیل ماهیت این نوع حبس، شرایط و موانع آن و ارائه راه کارهایی برای جایگزینی آن خواهد بود. نتیجه کلی این پژوهش این است که با توجه به ادله و مستندات فقهی و حقوقی مطروحه در متن تحقیق، بایستی ماهیت حقوقی حبس در محکومیت های مالی را پذیرفت تا این که این امر مجازات تلقی گردد، این امر در متون علوم اسلامی نیز پذیرفته و تایید شده است. شرایط لازم برای حبس محکوم علیه نیز ناممکن بودن استیفای محکوم به از طرق مذکور در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و تقاضای محکوم له و موانع این حبس نیز پذیرش اعسار و کشف اموال و یا رضایت داین خواهد بود. از سوی دیگر به نظر می رسد از آنجا که حبس زمینه و بستری برای درک واقعی وضعیت مالی مدیون و طریق وصول دین است و موضوعیت ندارد، اگر از طرق دیگری امکان پذیر باشد که مفاسد حبس را نداشته باشند، می تواند جایگزین شود.

    کلید واژگان: مدیون, استیفای محکوم به, اعسار, حقوق شهروندی, ماهیت حقوقی
    Parisa Siamitekmehdash, Siyamak Baharloee*, Javad Panjepour

    The defendant’s incarceration is one of the most important solutions to the achievement of the thing to which s/he is sentenced and it is carried out in a resort to the mechanisms specified by the legislator in the special law on the method of enforcing the financial convictions. The present study’s goal is the analytical-descriptive investigation and interdisciplinary examination of the individuals’ financial convictions as a result of their falling short of liquidating their debts to the others from the perspectives of the criminal rules and Iran’s statutory provisions as well as the theology field of the study; it also aims at analyzing the nature of such a type of incarceration, its conditions and barriers and offering of solutions for its replacement. The general result of the present study is that the legal nature of the incarceration should be accepted in financial convictions according to the jurisprudential and legal documents and proofs posited in the body of the present research so that it can be considered as a punishment. This has also been accepted and confirmed in the texts of the Islamic sciences. The necessary conditions for the incarceration of the defendant would be the impossibility of retrieving the thing to which s/he has been sentenced through ways mentioned in the law on the method of enforcing the financial convictions and the plaintiff’s demand and the barriers to such an incarceration, as well, would be the acceptance of insolvency, debt payoff and/or the creditor’s consent. On the other hand, since incarceration is a ground for the real perception of the debtor’s financial status and a way of liquidating the liabilities hence lacking any topicality, it seems that it can be replaced by other ways lacking its harms.

    Keywords: Debtor, Retrieval of the Judgment Debt, Insolvency, Citizenship Rights, Legal Nature
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال