به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "انفارکتوس حاد قلبی" در نشریات گروه "پزشکی"

  • فاطمه ابهرزنجانی، طوبی کاظمی، بیتا بیجاری، مینا همتی *
    مقدمه
    شایع ترین علت ایسکمی میوکارد، آترواسکلروز است که می تواند منجر به انفارکتوس حاد قلبی شود. با توجه به اینکه در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی، سطح استرس اکسیداتیو بالا می رود، هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان آسیب به DNA و ارزیابی سطح پروتئین شوک حرارتی 27HSP در این بیماران بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی مورد شاهدی، 30 بیمار با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی مورد بررسی قرار گرفتند. سطوح سرمی پروتئین شوک حرارتی 27HSP، به عنوان شاخص آسیب سلولی 8- هیدروکسی داکسی گوانوزین (OHdG-8) به عنوان شاخص آسیب DNA، تروپونین I قلبی، آنزیم کراتین کیناز، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و سطح مالون دی آلدئید، ارزیابی شدند.
    یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد میانگین سطوح سرمی 27HSP و OHdG-8 در افراد دچار انفارکتوس حاد قلبی 48 ساعت پس از انفارکتوس به حداکثر مقدار خود رسید (1/2± 8/9 OHdG=-8 و1/3±81 =27HSP). میانگین این دو عامل نسبت به افراد گروه شاهد (با مقادیر 8/1±7/9=27HSP، 2/1±4/4=OHdG-8)، افزایش معنی داری نشان داد 05/0≥P. میزان آنزیم کراتین کیناز در 24 ساعت و تروپونین I و میزان مالون دی آلدئید در 48 ساعت پس از انفارکتوس، بیشترین مقدار را در سرم نشان دادند.
    نتیجه گیری: افزایش نشانگر آسیب به DNA و سطح پروتئین شوک حرارتی نشان دهنده استرس اکسیداتیو در انفارکتوس حاد قلبی است. از این رو، مطالعه ی تغییرات سطح سرمی 27HSP و OHdG-8 در کنار نشانگرهای دیگر قلبی می تواند روشی ارزشمند برای ارزیابی سطح آسیب به ماکرومولکول ها در حین انفارکتوس حاد قلبی باشد.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, استرس اکسیداتیو, 27HSP, OHdG, 8
    Fatemeh Abharzanjani, Tooba Kazemi, Bita Bijari, Dr Mina Hemmati *
    Introduction
    Atherosclerosis is most common cause of acute myocardial infarction (MI) and can lead to increased oxidative stress and damage to macromolecules. The aim of this study was to determine the amount of 8-Hydroxydeoxyguanosine (8- OHdG) as a marker of damage to the DNA and the levels of heat shock protein HSP27 in acute myocardial infarction (MI) patients.
    Materials And Methods
    In this case-control study, 30 patients with acute MI were enrolled. Serum levels of HSP27, 8-OHdG, cardiac troponin I (C-TnI), creatine kinase (CK-MB) and levels of total antioxidant and malondialdehyde were assessed. Data were analyzed by SPSS 16 and T-test analysis at the significant level of P≤0.05.
    Results
    Data analysis showed that serum levels of HSP27 and 8-OHdG in acute MI patients peaked (8-OHdG=9.8±2.1, HSP27=81±3.1) after 48 hours of the attack showing a significant increase (HSP27=9.7±1.8, 8-OHdG=4.4±1.2) (P≤0.05) in comparison to healthy controls. Levels of the enzyme CK-MB 24 hours and CTnI and malondialdehyde after 48 hours after acute MI showed the highest values.
    Conclusion
    Increase in markers of DNA damage and heat shock protein levels in MI patients, verify high levels of oxidative stress in MI, indicating that evaluation of changes in 8-OHdG and heat shock proteins is a valuable way to assess the level of damage to macromolecules during acute MI.
    Keywords: Acute myocardial infarction, Oxidative stress, HSP27, 8, OHdG
  • لیلی ایرانی راد، عبدالله جعفری
    زمینه و هدف
    انفارکتوس حاد قلبی عارضه نادر تنگی دریچه میترال است، که در موارد بسیار نادر در پی مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی (ocp) رخ می دهد.
    معرفی مورد: بیمار خانم 28 ساله ای است که با شکایت درد قفسه سینه شدید و تیپیک ایسکمی به اورژانس بیمارستان مراجعه کرده بود. الکتروکاردیوگرام؛ ST elevation را در لیدهای II، III، avf وST Depression را در لیدهای قدامی نشان داد. همچنین تروپونین I تا μg/l16 افزایش داشت. در این بیمار تشخیص MI سطح تحتانی و لترال قلب داده شد. بیمار سابقه تنگی نفس را بعد از فعالیت فیزیکی در 2 سال گذشته نیز ذکر کرد، و از بیماری دریچه ای خود آگاه بود. همچنین بیمار اظهار داشت در 3 ماه اخیر قرص ضد بارداری مصرف کرده است.
    اکوی ترانس توراسیک؛ تنگی شدید دریچه میترال (سطح دریچه زیر cm1) و هیپوکینزی شدید دیواره لترال و اینفریور را نشان داد. عروق کرونر در آنژیوگرافی نرمال بود، که به نظر می رسید MI حاد در این بیمار با بیماری دریچه ای قلب، سابقه مصرف OCP و کرونر نرمال به علت ترمبو آمبولی از ترمبوس دهلیز چپ بوده است.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, تنگی دریچه میترال, قرص ضد بارداری, ترمبوآمبولی
    Leili Iranirad., Abdollah Jafari
    Background And Objectives
    Acute Myocardial Infarction is a rare complication of Mitral Stenosis, which in rare cases occurs following the use of oral contraceptive pills.Case Report: A 28-year-old woman was admitted to emergency ward with complaint of severe chest pain typical of is chemia. Electrocardiogram showed ST segment elevation in leads II, III, avf, and ST depression in anterior leads. Also, Troponin I level elevated to 16µg/l. Diagnosis of MI of the inferior and lateral walls was established. The patient reported a history of breathlessness after physical activity over the last 2 years, and was aware of her mitral disease. Also, the patient stated that she had been taking oral contraceptive pills over the past 3 months. Transthorasic echocardiography showed severe mitral stenosis (mitral valve area<1cm), and severe hypokinesia of inferior and laterel walls. Coronary arteries were normal in cardiac angiography. It seemed that acute MI in this patient with valvular heart disease, history of OCP use, and normal angiogram was due to thromboembolism from left atrial thrombus.
    Keywords: Myocardial Infarction, Mitral Valve Stenosis, Contraceptives, Oral, Thromboembolism
  • مجید جلال یزدی، عزت صمدی پور
    زمینه و هدف
    سنگ شکنی برون اندامی یکی از شیوه های درمانی کم عارضه سنگ های کلیه است. هماتوم از عوارض خطرناک و هماچوری، عارضه شایع این روش درمانی است. اثرات قلبی عروقی این روش شامل، افزایش فشار خون دیاستولیک و ایجاد آریتمی های دهلیزی، تشدید نارسایی قلبی و اختلال در پیس میکر قلبی است. امروزه استفاده از سنگ شکنی برون اندامی در اکثر شهر های بزرگ رواج یافته است. پیش گیری از عوارض تحریک کننده حیات و نیز اتخاذ مطلوب ترین روش برای درمان چنین بیمارانی ضروری است معرفی بیمار: بیمار مردی 48 ساله است که به علت سنگ کلیه تحت درمان سنگ شکنی برون اندامی قرار گرفته و دو ساعت پس از آن دچار درد قفسه سینه شده است. وی پس از مراجعه به اورژانس با تشخیص انفارکتوس قسمت تحتانی قلب تحت درمان با آسپرین، استرپتوکیناز و هپارین قرار گرفت. شش ساعت بعد دچار هماچوری شدید و هماتوم کلیه شد که با قطع داروهای ضدانعقاد و مایع درمانی مناسب و استفاده از داروهای وازوکنسترکتیو و آپروتینین بیمار نجات یافت و با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شد.
    نتیجه گیری
    احتمال وقوع انفارکتوس میوکارد حاد به دنبال سنگ شکنی برون اندامی مساله ای است که باید مورد توجه قرار گرفته و برای پیش-گیری از آن باید بررسی دقیق تر بیماران از نظر قلبی عروقی، قبل و بعد از سنگ شکنی انجام شود.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, سنگ شکنی برون اندامی, گزارش موردی
    Majid Jalal, Ezat Samadipour
    Background and
    Purpose
    Extracorporeal lithotripsy is one of the low risk treatments of renal stones. Its severe complication is hematoma and the most common complication is hematuria. Its cardiovascular effects include diastolic BP increase and ventricular arrhythmias, aggravation of heart failure and disturbance in cardiac pacemaker. The use of extracorporeal lithotripsy is nowadays on the rise in metropolitans. Prevention of life-threatening complications and the adoption of the best treatment procedure are essential for such patients. The Patient: A 48-year-old man underwent extracorporeal lithotripsy due to renal stone, and experienced chest pain two hours later. Diagnosed as the lower cardiac infarction, he received aspirin, streptokinase and heparin at the emergency department. Six hours later, he experienced severs hematuria and renal hematoma; anticoagulants was cut down; he was rescued by appropriate hydrotherapy, and drugs such as vasoconstrictives and aprotinin. He was discharged later.
    Conclusion
    The occurrence of acute myocardial infarction due to extracorporeal lithotripsy must be considered; in order to prevent infarction, patients must be examined for cardiovascular conditions before and after extracorporeal lithotripsy.
  • رمضان رحمانی، زهرا حمیدی، علی اکبر کریمی زارچی، محمد مهدی سالاری
    هدف
    این پژوهش با هدف تعیین عوامل مذکور در افراد با انفارکتوس حاد قلبی و نیز زمان بروز، طول مدت مراجعه و علل تاخیر مراجعه آنان انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی و از طریق بررسی 200 نفر از بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی به روش نمونه گیری در دسترس در زمان مطالعه انجام گرفته است.
    یافته ها
    آزمودنی ها در این مطالعه 5/73 % مرد، 5/26 % زن با میانگین سنی 56 سال بودند و بیشترین زمان وقوع حمله قلبی در فاصله زمانی ساعت 12-8 صبح بود (32 %). این مطالعه نشان داد که بروز حمله قلبی، بر حسب ایام هفته اغلب در روزهای شنبه بوده است (24 %). همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل تسریع کننده بروز حمله قلبی به ترتیب فراوانی در افراد مطالعه شده عبارتند از: تنش روحی 5/40 %، خشم 5/31 %، سیگار 5/30 %، بیدار شدن از خواب 29 % و فعالیت سنگین 5/28 %. میانگین زمان مراجعه به بیمارستان پس از حمله قلبی 4 ساعت و 54 دقیقه و عوامل تاخیر به ترتیب فراوانی خود درمانی (5/51 %)، انتظار بهبودی خود به خود (50 %) و عدم آگاهی (49 %) بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه مشخص شد عوامل تسریع کننده بروز حمله قلبی در نمونه های بررسی شده در خیلی از موارد متفاوت از جوامع دیگر بوده است (تنشهای روحی با بیشترین فراوانی) که این امر می تواند مرتبط با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده باشد که قابل توجه و تامل می باشد. برای رفع علل تاخیر درمان، آموزش های عمومی و فراهم کردن تسهیلات انتقال و دسترسی به مراکز درمانی ضروری است. همچنین با توجه به فراوانی بیشتر بروز حمله قلبی در صبح روز شنبه، توجه و آمادگی بیشتر سیستمهای امداد و اورژانس و مراکز درمانی را در این روز لازم دارد.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, عوامل تسریع کننده, زمان بروز, زمان تاخیر, علل تاخیر
  • شهرام همایونفر، امین بحرینی، مرتضی جلیلوند
    انفارکتوس حاد میوکارد یکی از مهمترین علل مرگ و میر در اکثر نقاط جهان به شمار می رود. از آنجا که عامل پاتوفیزیولوژیک اصلی در انفارکتوس حاد میوکارد، تشکیل ترومبوز و انسداد شریان کرونر بوده و ترومبولیز وبرقراری مجدد جریان خون کرونری در ساعات اولیه نقش اصلی را در کاهش مرگ ومیر و عوارض منتج از آن دارد، شناخت عواملی که موجب عدم انجام ترومبولیتیک تراپی می گردد از اهمیت به سزایی برخوردار است که هدف این مطالعه نیز می باشد.
    در این مطالعه 166 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد با اندیکاسیون انجام ترومبولیتیک تراپی که در بخش مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان اکباتان همدان بستری شده اند از نظر زمان مراجعه به بیمارستان پس از شروع علایم، زمان سپری شده بین پذیرش بیمار تا شروع تزریق استرپتوکیناز وعلل عدم انجام ترومبولیتیک تراپی مورد بررسی قرار گرفته اند.
    45.8% بیماران ترومبولیتیک تراپی نشدند که 12.7% به علت عدم تشخیص به موقع، 16.3% بعلت وجود کنتراندیکاسیون مصرف و 16.8 به دلیل تاخیر در مراجعه بوده است. میانگین زمان بین شروع درد و مراجعه به بیمارستان 5.4 ساعت و میانگین زمان ورود به بیمارستان تا شروع تزریق استرپتوکیناز 45.22 دقیقه بوده است.
    میزان موارد عدم تشخیص و زمان مراجعه بیماران به بیمارستان در حد قابل قبولی است. اگر چه باید برای بهبود بیشتر هر دو تلاش نمود. زمان بین ورود بیمار به بیمارستان تا شروع استرپتوکیناز هر چند از ارقام ارایه شده در مراجع حدود 15 دقیقه بیشتر است ولی در مقایسه با مطالعات دیگر در حد مقبولی است. همچنین باید در زمینه فرآیندهایی که منجر به کاهش دریافت درمان ترومبولیتیک می گردد، اقدامات لازم صورت گیرد.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, ترومبوز, ترومبولیتیک تراپی
  • مهرداد نامداری، علی اسماعیلی، بابک بهاروند، صدیقه ندری، ساسان ساکت، محمد جواد طراحی، یعقوب شیرخانی، اصغر سپهوند
    مقدمه
    بیماری عروق کرونر از شایع ترین و مهم ترین علل مرگ در جهان است. زمینه ساز اصلی بیماری، آترواسکلروز عروق کرونر است. این بیماری عروق کرونر دارای طیف وسیعی است که در یک سر طیف ایسکمی بدون علامت و در سر دیگر طیف، مرگ ناگهانی است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت ها و مقایسه تغییرات اجزای c3 و c4 کمپلمان در این دو بیماری است. تا شاید بتوان از این اجزا به عنوان شاخص هایی برای تعیین پیش آگهی و عوارض حاد آن ها استفاده نمود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی 30 بیماراز هر گروه بیماران دچار انفارکتوس حاد قلبی و آنژین صدری ناپایدار که در بخش مراقبت های ویژه قلبی بستری شده بودند. با 30 فرد سالم داوطلب به عنوان گروه کنترل مقایسه شدند، یافته های بالینی و آزمایشگاهی در زمان بستری، 12 ساعت، 24 ساعت و 48 ساعت بعد جمع آوری شد.
    از همه بیماران نوار قلب در بدو ورود و روزانه گرفته شد، اکوکاردیوگرافی به عمل آمد و از همه بیماران نمونه خون برای تعیین سطح سرمی کمپلمان گرفته شد. بیماران تا 14 روز پس از ترخیص پیگیری شدند.
    یافته ها
    در بررسی انجام شده سیستم کمپلمان در هر دو گروه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد وآنژین صدری ناپایدار فعال شده بود. در گروه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میزان فعالیت شدیدتر از گروه بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار بود (P<0.01) در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد و نارسایی قلبی متعاقب آن و در بیماران با انفارکتوس حاد با موجQ بالاتر از بقیه موارد بود (P<0.01) در بیماران با انفارکتوس حاد سطح سرمی اجزای کمپلمان به طور مستقیم با بالاترین سطح Cratin phosphor kinas (CPK) و به طور معکوس با کسر تخلیه بطنی مرتبط بود (r=0.71) و از طرفی افزایش سطح سرمی کمپلمان به طور مستقیم با افزایش مرگ و میر بیماران ارتباط داشت. در بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار بین سطح سرمی C3 با کسر تخلیه بطنی ارتباط معنی دار وجود داشت (r=0.71). مقایسه سطح سرمی کمپلمان دو گروه انفارکتوس حاد و آنژین صدری ناپایدار با گروه کنترل اختلاف معنی داری را نشان داد (P<0.01).
    نتیجه گیری
    در گروه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی سطح سرمی اجزای کمپلمان با بروز نارسایی قلب و انفارکتوس، موج Q و مرگ و میر ارتباط داشت؛ ولی در بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار تنها بیانگر فعال شدن این سیتم است و فقط سطح سرمی C3 با میزان قدرت انقباضی قلب ارتباط داشت.
    کلید واژگان: آنژین صدری ناپایدار, انفارکتوس حاد قلبی, C4, C3
    Mehrdad Namdari, Ali Esmaili, Babak Baharvand, Sedighe Nadri, Sasan Saket, Mohammad Javad Tarrahi, Yaghob Shirkani, Asghar Sepahvand
    Background
    Coronary artery disease (CAD) is one of the most important and lethal diseases in the world. CAD represents a board spectrum of disease from silent ischemia at one end to sudden cardiac death at the other end. The middle of this spectrum consists of acute myocardial infarction (AMI) and unstable angina pectoris (UA). Recent data show that the inflammatory process plays a major role in the pathogenesis of acute coronary syndrome. In this study we evaluated the difference in complement factors C3 and C4 between AMI and UA, and the relation between early completions of AMI and UA and the amount of C3 and C4.
    Materials And Methods
    In this cross – sectional analytic study, 30 patients with AMI and 30 patients with UA were compared with healthy subjects. Clinical and laboratory data were collected. Blood samples were obtained on arrival and at 12.24 and 48 hours. electrocardiography and echocardiography were performed. All patients were monitored for 14 days after discharging from hospital. For all patients ECG was take on arrival and then daily bat.
    Findings
    Complement activation occurred in patients with AMI and UA. In AMI activation of complement factors was significantly higher than in UA (p<0.01). In Qwave MI and congestive heart failure, this elevation of activity was prominent (p<0.01). In AMI a positive relation was found between complement factors and Cratin phospho kinas level (r=0.71). There was a positive relation between complement and mortality, and an inverse relation with ejection fraction (r=0.71). There was significant difference among complement factors in the UA, AMI, and control group (p<0.01).
    Conclusions
    Elevated levels of complement factors in AMI were related to the degree of left ventricular ejection fraction (LVEF). Q-wave MI, and mortality. However, in UA, elevated levels of complement factors were unrelated, with the exception of the serum C3 level, which was related to LVEF.
    Keywords: AMI, UA, C3, C4
  • علی اسماعیلی ندیمی، حسین نوق، احمدرضا صیادی، جعفر احمدی
    مقدمه
    انفارکتوس میوکارد با مرگ و میر حدود 30%- 25% شایعترین علت مرگ در اغلب جوامع است. این بیماری همچنین عوارض مهمی نظیر نارسایی قلبی، نارسایی دریچه میترال، نقص سپتوم بین بطنی و انواع اختلالات ریتم قلب را دارد. اداره این بیماری و همچنین درمان مناسب عوارض آن مستلزم شناخت دقیق میزان وقوع آنها در جریان انفارکتوس حاد است. مطالعه حاضر جهت بررسی این شاخصها طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش بر روی 320 بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد که به روش غیرتصادفی متوالی انتخاب شده بودند، انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و سابقه عوامل خطرزا توسط پرسشنامه و عوارض انفارکتوس توسط معاینه فیزیکی و نوار قلبی و اکوکاردیوگرافی بررسی شد. پیگیری بیماران تا زمان بستری در بیمارستان انجام شد.
    یافته ها
    از نمونه های مورد مطالعه 71% مرد، 29% زن و متوسط سنی نمونه ها 59.5 سال بود. کمترین فراوانی در گروه سنی زیر 35 سال و بیشترین فراوانی در گروه سنی 75-65 سال وجود داشت. انفارکتوس با موج Q در 78% و بدون موج Q در 13% بیماران وجود داشت، بیشترین فراوانی مربوط به سطح تحتانی و کمترین فراوانی مربوط به سطح طرفی بود. از بیماران پذیرش شده، 10.9% پس از بستری فوت کردند که شایعترین علت مرگ شوک کاردیوژنتیک (65.7%) بود. از 286 بیمار اکو شده (89.37% بیماران)، نارسائی سیستولیک بطن چپ در 83.57%، نارسائی میترال در 29.7% و نقص سپتوم بین بطنی در 1.14% بیماران وجود داشت. در بیماران بالای 65 سال شدت نارسائی سیستولیک بطن چپ بیشتر بود (P<0.0001) و در بیماران با انفارکتوس بدون موج Q کسرهای جهشی بالاتر بیشتر مشاهده شد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    هرچند که نتایج پژوهش حاضر با بسیاری از مطالعات کشورهای دیگر مطابقت می کند. ولی هنوز مرگ و میر و عوارض جدی انفارکتوس میوکارد بدون درمانهای تهاجمی بالا می باشد.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, عوارض, سیر بیمارستانی
    Esmaeili Nadimia., Noughh., Sayadi, A.R., Ahmadij.
    Introduction
    Myocardial infarction (MI) with a 25-30% mortality rate is one of the most common causes of death in most country. MI has many complications such as heart failure, mitral regurgitation, interventricular septal defect and various arrhythmia. Management of this disease and treatment of complications require complete recognition of them. This study was designed to investigate these criteria.
    Material and Methods
    This descriptive study was done on 320 patients with acute MI. Demographic data and history of coronary risk factors that were selected by non randomized consecutive sampling were collected by questionnaire and MI complications were determined by physical examination, electrocardiogram and echocardiography. Patients were followed during hospital staying.
    Results
    The sample included 71% males, 29% females and the average age was 59.5 years. The least frequency was under 35-year age group and the highest frequency was between 65 to 75 years old. 78% of infarctions were Q wave and 13% were non-Q wave. The most frequent site of MI was inferior and the least was lateral MI.10.9 percent of patients died after admission. The most common cause of death was cardiogenic shock (65.7%). 286 patients who had echocardiography (89.37%) revealed left ventricular systolic dysfunction (in 83.57%), mitral regurgitation (29.7%) and 1.14% of them had VSD. In patients over 65 years, the severity of left ventricular systolic failure was higher (p<0.0001). In patients with non Q wave MI the ejection fraction was higher than who had developed Q wave MI (p<0.05).
    Conclusion
    Although this study’s result is match with the results of studies those have been done in many countries the mortality rate and complications of myocardial infarction without aggressive therapeutic measure is still very high.
  • مهرداد نامداری، ساسان ساکت، بابک بهاروند، محمد جواد طراحی، زنده یاد طاهره زهتاب
    مقدمه
    بیماری عروق کرونر از شایع ترین، جدی ترین، مزمن ترین و کشنده ترین بیماری ها در جهان است. این گروه بیماری ها شامل طیفی از بیماری هاست که یک سر آن انفارکتوس حاد و سر دیگر آن ایسکمی بدون علامت است. CRP در تعیین پیش آگهی آنژین صدری ناپایدار و انفارکتوس حاد قلبی اهمیت خاص دارد. هدف از انجام این مطالعه سنجش سطح سرمی CRP در تعیین پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرمهای حاد کرونری بود.
    مواد و روش ها
    دراین مطالعه مقطعی، بیماران بستری در بیمارستانهای شهر خرم آباد با تشخیص آنژین صدری ناپایدار (32 نفر) و انفارکتوس حاد قلبی (32 نفر) با افراد سالم (32 نفر) مقایسه شدند. کلیه یافته های کلینیکی و آزمایشگاهی در هنگام بستری، 12 ساعت بعد، 48 ساعت بعد و هنگام ترخیص جمع آوری شد. تمام بیماران برای 14 روز پس از ترخیص پیگیری شدند.
    یافته ها
    در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی میزان CRP بسیار بالاتر از بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار بود. وقوع حوادث قلبی در طی 14 روز پس از با میزان CRP در 48 ساعت اول ارتباط معنی دار داشت (P= 0.02). میزان CRP باکسر تخلیه بطنی ارتباط معکوس داشت(r = -0.44).
    نتیجه گیری
    براساس این مطالعه میزان CRP در بیماران انفارکتوس حاد قلبی بالاتر از بیماران با آنژین صدری ناپایدار بود و بالا بودن CRP با وقایع خارج از بیمارستان در طی 14 روز پیگیری ارتباط داشت.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, آنژین صدری ناپایدار, پیش آگهی
    Mehrdad Namdari, Sasan Saket, Babak Baharvand, Mohammad Javad Tarrahi, Tahereh Zehtab
    Introduction
    Coronary artery disease (CAD) is among the most common, serious, chronic and life- threatening illnesses in the world. CAD represents a spectrum of conditions, with acute myocardial infarction at one end of it and silent ischemia at the other. There is growing evidence on importance of prognosis of C- reactive protein (CPR) in unstable angina and this protein is a maker of an adverse prognosis.
    Materials And Methods
    In this cross- sectional research. We study all of the patients that admitted in the coronary care unit of the Shahid Rahimi hospital with unstable angina (n=32) and acute myocardial infarction (n=32), but exclude the patients with exclusion criteria. Complete clinical data and blood samples for laboratory measurements were collected on admission. A baseline ECG were obtained at entry and 12 hours later. A CFM echocardiogram was performed within initial 24 hours. Serum CPR levels were measured on admission and at time of hospital discharge. All patients were followed up for 14 days after discharge.
    Findings
    Patients with MI showed a striking higher CPR during the duty period than with UA. The occurrence of cardiac events at 14 day follow up was related to CPR level at 48 hours and hospital discharge (p=0.02). CPR levels correlated inversely with ejection fraction (r=-0.44).
    Conclusion
    Our data demonstrated that the CPR were significantly higher in patients with acute myocardial infraction than patients with unstable angina. Elevated levels of CPR were associated with cardiac events out of hospital during a 14- day follow up.
    Keywords: C, reactive protein (CPR), Acute myocardial infraction, Unstable angina, Prognosis
  • محمود صفاری، اعظم صامعی، حسین عبدلی، مرتضی آبدار اصفهانی
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت داروهای ترومبولیتیک در درمان انفارکتوس حاد قلبی، این مطالعه در بیماران بستری در بخش CCU بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال های 79-1378 انجام و هدف آن تعیین میزان اثربخشی تزریق استرپتوکیناز(sk) در بیماران انفارکتوس حاد قلبی در مقایسه با سطح آنتی بادی sk، قبل و بعد از تزریق بود.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی بر روی 45بیمار مبتلا به تشخیص انفارکتوس حاد قلبی انجام شد. علائم کلینیکی، تغییرات الکتروکاردیوگرام و آزمایشات پاراکلینیکی بود. کیت الیزا جهت بررسی سطح آنتی بادی ضد sk در این مطالعه به روش علمی تهیه شد. با اندازه گیری موج Q در الکتروکاردیوگرام تاثیر استرپتوکنیاز تعیین شد و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین 45بیمار مورد مطالعه 35 نفر(7/77%) سطح آنتی بادی ضدsk پائین و 10نفر(3/22%) سطح آنتی بادی بالا داشتند. در 8نفر (9/22%) به دنبال تزریق sk موج Q تا سه روز بعد از تزریق ظاهر نشد اما در 27بیمار باقی مانده هیچ تاثیر بالینی نداشت. در 27بیمار (60درصد) با سطح آنتی بادی ضد sk پایین و 10بیمار (2/22درصد) با سطح آنتی بادی ضد sk بالا تجویز استرپتوکیناز تاثیری بر موج Q نداشت. هیچ گونه مرگ و میری در طول مشاهده نشد. عوارض دارو شامل هیپوتانسیون (5/15درصد)، خونریزی (9درصد) و واکنش های آلرژیک (5/4درصد) بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: سطح بالای آنتی بادی ضدsk در میزان پاسخ به sk تزریقی موثر است. چنانچه سطح آنتی بادی بالا باشد پاسخی در بیمار قلبی مشاهده نمی شود. با توجه به شیوع بالای عفونت های استرپتوکوکی در جامعه باید سطح آنتی بادی ضد sk قبل از تزریق sk اندازه گیری شود. در صورتی که پایین تر از میزان استاندارد باشد داروی ترومبولیتیک مصرف شود در غیر این صورت توصیه می شود از سایر ترومبولیتیک ها جهت برقراری جریان خون در عروق کرونر استفاده شود.
    کلید واژگان: استرپتوکیناز, آنتی بادی ضداسترپتوکیناز, انفارکتوس حاد قلبی, استرپتوکوک
    Mahmoud Saffari *, Azam Samei, Hossein Abdoli, Morteza Abdar Isfahani
    Background
    With respect to the efficacy of thrombolytic agents in the treatment of acute myocardial infarction, the present study was conducted on CCU patients in Shaheed Beheshti hospital in Kashan in 1999-2000. We have determined the efficacy of streptokinase (Sk) based on anti-streptokinase before and after the treatment.
    Materials And Methods
    For this clinical trial 45 patients with acute myocardial infarction were selected. Their diagnosis was made according to their clinical manifestations as well as EKG and paraclinical studies. Anti-streptokinase was measured by ELISA method. The efficacy of streptokinase was determined by Q wave in EKG.
    Results
    Of 45 patients, 35 had low and 10 had high level of anti-streptokinase. In 35 patients (28 with low and 10 with high anti-streptokinase) the Q wave remained unchanged following the drug administration. Drug side effects were hypotension (15.5%), bleeding (9%) and allergic reactions (4.5%). No mortality was reported.
    Conclusion
    With respect to the high prevalence of streptococcal infections in our society, determining the anti-streptokinase level prior to the therapy is recommended. In case of low titer, we suggest streptokinase otherwise other thrombolytic agents should be administered.
  • محمد آقاجانی
    سابقه و هدف
    علائم بالینی، نوار قلبی و بیومارکرهای رایج (LDH و CK-MB و CK) حساسیت و اختصاصی بودن کافی را ندارند. این موضوع سبب شده است که تا در مورد تعدادی از بیماران مبتلا به سندروم کرونری حاد (ACS) از نظر تشخیص سکته قلبی حاد (AMI) سردرگمی به وجود آید و تعدادی از این بیماران تشخیص داده نشوند و از برخی اقدامات درمانی محروم گردند. برای بهبود روند تصمیم سازی در بیماران دچار ACS و کاستن از طول اقامت بیمار در بیمارستان علاقه زیادی به استفاده از بیومارکرهای جدید قلبی (CTN-I، Cardiac toroponin I) و روش های اندازه گیری سریع در آزمایشگاه و روش های اندازه گیری کنار تخت پدید آمده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 208 بیمار که با تشخیص ACS بستری شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های بالینی، نوار قلبی و آنزیمهای قلبی شامل اندازه گیری کمی و کیفی CTN-I، مقدار کل LDH و CK-MB و CK از آنها در سه نوبت (صفر، 12 ساعت و 24 ساعت بعد از تشخیص قطعی AMI) به عمل آمد. عوارض هر بیمار هم در طول زمان بستری ثبت شد.
    یافته ها
    این پژوهش نشان داد بیماران مبتلا به MI در 11% موارد درد قفسه صدری تیپیک ندارند و در 41% موارد نوار قلبی تغییرات تشخیصی تیپیک ندارد و حتی در 3% موارد کاملا نرمال است و Total CK در 12% موارد و CK-MB در 8% موارد افزایش پیدا نمی کند و استفاده از بیومارکرهای رایج باعث عدم تشخیص تعداد قابل توجهی از بیماران مبتلا به MI می شود، در حالی که CTN-I با داشتن حساسیت 100% و اختصاصی بودن 99% بیومارکر ایده آلی است. میزان افزایش این بیومارکر با عوارض قلبی بویژه آریتمی ها در بیماران دچار AMI مرتبط است و می تواند بیماران پر خطر را شناسائی کند. همچنین مارکری برای Reperfusion است. در بیماران مبتلا به آنژین ناپایدار در 13% موارد CTN-I کمی افزایش می یابد که می تواند موید گروه پر خطر باشد. از نظر حساسیت و اختصاصی بودن اندازه گیری کمی CTN-I ارجحیت اندکی برروش کیفی دارد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد، CTN-I با هزینه کمتر در مقایسه با مجموع آنزیم های رایج و ارزش تشخیصی و پیشگیویی کننده بیشتر، بر سایرین ارجح است و اندازه گیری روتین CTN-I (به روش کمی یا کیفی) در سه نوبت صفر، 12 و 24 در بیماران مبتلا به ACS بجای سایر آنزیمها توصیه می شود.
    کلید واژگان: تروپونین I, انفارکتوس حاد قلبی, آنژین ناپایدار
    M. Aghajani
    Introduction
    The insufficient specificity and sensitivity of clinical manifestations, ECG and common cardiac biomarkers, such as CK, CK-MB and LDH, caused problems in diagnosis of acute myocardoial infraction (AMI) and make some patients not be diagnosed and completely treated. To improve the management of patients with acute coronary syndrome (ACS) and reduce hospitalization, rapid and bed side measurements of new cardiac biomarkers are interested and investigated.
    Materials And Methods
    In this study, 208 patients with ACS were involved. The clinical findings, ECG and level of cardiac enzymes including LDH, CK-MB, total CK, quantitative and qualitative cardiac troponin-I (CTN-I) were recorded on admission (time 0),12 and 24 hours there after. Complications of each patient were recorded during hospitalization.
    Results
    There was no typical angina pectoris (11 %); no typical diagnostic ECG changes (41 %) (3% were completely normal); no increasing in total CK (12%) and CK-MB (8%) in patients with AMI; so, common cardiac biomarkers leads to fault in diagnosis of some of these patients, while CTNI was an ideal diagnostic biomarker, because of its high sensitivity (100%) and specificity (99%). There was a significant relation between increasing CTNI and cardiac complication, specifically, arrhythmia in AMI cases that indicate the hight risk patients. Also CTNI was a marker of reperfusion. In 13% of unstable angina cases, CTN-I slightly increased, indicating the high risk group. The sensitivity and specificity of quantitative measurement of CTN-I was slightly higher than qualitative method.
    Conclusion
    CTN-I was more cost effective with high diagnostic and prognostic value, as compared with the other biomarkers; so routinely quantitative or qualitative measurement of CTN-I, on admission (time 0),12 and 24 hours thereafter is recommended in ACS patients, instead of other biomarkers.
  • بدرالسادات رهنما، نادره زادگان، ابراهیم فتاحی، جهانبخش صمدیخواه
    در چندین مطالعه، ارتباط میان عفونت های مزمن با هلیکوباکترپیلوری (HP) و شیوع بیماری های عروق کرونر گزارش شده است. فرضیه پیشنهادی آن است که عفونت مزمن با هلیکوباکترپیلوری منجر به تغییر در سطح سرمی لیپیدها و لیپوپروتئین ها شده و تولید پروتئین های التهابی می کند که سبب ترومبوژنز می گردند. به منظوردرک بهتر ارتباط احتمالی بین سابقه عفونت با هلیکوباکترپیلوری و بروز انفارکتوس حاد قلبی ناشی از بیماری های عروق کرونر، این مطالعه بر روی یکصد و چهار نفر از بیمارانی که انفارکتوس حاد قلبی در آنها با شرح حال، یافته های ECG و افزایش آنزیم های قلبی تایید شده بود، انجام گرفت. سطح سرمی IgG اختصاصی ضدهلیکوباکترپیلوری به روش ELISA اندازه گیری گردید. گروه کنترل شامل 80 نفر مرد و 20 نفر زن بود که محدوده سنی آنها 40 تا 90 سال (با میانگین سنی 57 سال برای مردان و 56 سال برای زنان) بود. گروه بیمار نیزشامل 83 نفر مرد و 21 نفر زن بود که محدوده سنی آنها 30 تا 85 سال (با میانگین سنی 59 سال برای مردان و 64سال برای زنان) بود. نتایج این بررسی نشان داد که 4/39% از مبتلایان به انفارکتوس قلبی از نظر IgG اختصاصی ضدهلیکوباکترپیلوری مثبت و بقیه بیماران منفی بودند در حالی که 16% از افراد گروه کنترل از نظر IgG مثبت بودند. بنابراین شیوع IgG ضد H.p در گروه بیمار نسبت به افراد گروه کنترل بالاتر بوده و این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد (0002/0P=). از طرفی هیچ تفاوت چشمگیری بین سطح سرمی IgG اختصاصی ضدهلیکوباکترپیلوری و علائم دیس پپسی مشاهده نگردید. از نظر ارتباط عفونت هلیکوباکترپیلوری و فاکتورهای خطر قلبی عروقی نیز ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0P>). به طور کلی مطالعه نشان داد که هلیکوباکترپیلوری به عنوان یک فاکتور دخیل (مستقل از ریسک فاکتورهای قلبی) ممکن است در پیدایش انفارکتوس حاد قلبی نقش داشته باشد.
    کلید واژگان: انفارکتوس حاد قلبی, هلیکوباکترپیلوری, ریسک فاکتورهای قلبی, عروقی
    Rahnema B., Zadegan N., Fatahi E., Samadikhah J
    Some investigators reported that there is a relationship between H.pylori chronic infection and the prevalence of acute coronary artery disease (CAD). It is suggested that H.pylori chronic infection causes some changes in serum levels of lipids and lipoproteins and produces inflammatory proteins which could give rise to thrombogenesis. In order to confirm any correlation between positive history of H.pylori infection and the occurrence of acute myocardial infarction due to CAD a study has been performed on 104 cases of acute myocardial infarction diagnosed by history, ECG findings and elevation of the enzymes. Serum levels of H.pylori specific IgG have been measured by ELISA technique. The results have been compared with those of 100 healthy subjects without gastrointestinal disease. The control group consists of 80 males and 20 females aged between 40-90 years (Mean 57 years for males and 56 for females). The case group consisted of 83 males and 21 females with the age range of 30-85 years (Mean 59 years for males and 64 years for females). This investigation showed that 39.4% of patients with acute myocardial infarction were positive for H.pylori-specific IgG and the remainder were negative. However only 16% were positive for H.pylori specific IgG among the control group. Therefore it is concluded that the seropositivity rate of anti-H.pylori IgG in the test group was greater than that of the control group and this difference was statistically significant (P=0.0002). However no relationship has been found between serum level of H.pylori-specific IgG and dyspepsia. No significant relationship has been observed between H.pylori infection and coronary artery disease risk factors (P>0.05). Generally the results indicated that H.pylori infection as a risk factor may have a role in causing myocardial infarction (Independent of other risk factors).
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال