به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تبعیت دارویی" در نشریات گروه "پزشکی"

  • سمیه باحور، مرضیه ضیایی راد*
    زمینه و هدف

    انگ در کنار محدودیت های فیزیکی ناشی از علایم تنفسی بیماری مزمن انسدادی ریوی (COPD) میتواند منجر به انزوای اجتماعی و تنهایی، ضعف خودمدیریتی و کاهش مشارکت با مراقبین بهداشتی شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط انگ و تبعیت دارویی در بیماران مبتلا به COPD انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه همبستگی با مشارکت 140 نفر از بیماران مبتلا به COPD بستری در بیمارستان رازی شهر رشت در سال 1402 انجام گردید. نمونه گیری به صورت در دسترس و بر اساس معیارهای ورود انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی و بالینی، پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی موریسکی و همکاران و مقیاس انگ برای بیماری های مزمن استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-27 و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین نمره انگ مشارکت کنندگان، 24/29±73/38 و تبعیت دارویی 2/61±2/67 بود. آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معکوس و معناداری را بین تبعیت دارویی و انگ در بیماران با COPD نشان داد (0/001> p , 0/591 = p). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره، انگ و سابقه مصرف دارو و اسپری، توان پیش بینی تبعیت دارویی را داشتند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر، انگ در بیماران مبتلا به COPD در سطح متوسط و وضعیت تبعیت دارویی آنان در سطح ضعیف بود. همچنین همبستگی معکوس و معناداری بین تبعیت دارویی و انگ در این بیماران مشاهده شد. در نتیجه برنامه ریزی جهت انجام مداخلات پیشگیری از انگ و کنترل عوامل مرتبط با آن همانند عدم تبعیت دارویی در این بیماران ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: انگ, تبعیت دارویی, بیماری مزمن انسدادی ریوی
    S Bahoor, M Ziaeirad*
    Background

    Stigma, along with physical limitations due to respiratory symptoms of chronic obstructive pulmonary disease (COPD), can lead to social isolation and loneliness, poor self-management, and reduced engagement with health care providers. This study was conducted to determine the relationship between stigma and medication adherence in patients with COPD.

    Methods

    This correlational study was conducted on 140 patients with COPD hospitalized in Razi Hospital in Rasht city in 2023. Convenience sampling method was performed based on the inclusion criteria. Data collection tools were the demographic and clinical information form, Morisky Medication Adherence Questionnaire, and Stigma Scale for Chronic Diseases. The Data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and multivariate regression model in SPSS-27 software.

    Results

    The mean of stigma score was 73.38±24.29 and the mean of medication adherence score was 2.67 ±2.61. Pearson correlation coefficient showed a negative and statistically significant relationship between medication adherence and stigma scores in COPD patients (p=-0.591, p<0.001). In addition, based on the results of multivariate linear regression analysis, stigma, and use of drug and inhaler can predict the medication adherence score.

    Conclusion

    Based on the results of this study, the stigma in COPD patients was moderate and medication adherence was poor. Furthermore, a significant inverse relationship was observed between medication adherence and stigma scores in these patients. Therefore, it is necessary to plan interventions to prevent stigma and control stigma-related factors, such as medication non-adherence, in COPD patients.

    Keywords: Stigma, Medication Adherence, Chronic Obstructive, Pulmonary Disease
  • سارا مقیمی، ابوالفضل پاینده، مریم سراجی*
    زمینه و هدف

    خودمراقبتی دیابت منجر به کنترل قند خون در بیماران دیابتی می شود. پایبندی به دارو یکی از شیوه های خودمراقبتی است. این پژوهش با هدف بهبود پایبندی به دارو در بیماران دیابتی نوع 2 شهر زاهدان بر اساس مدل رویکرد فرایند رفتار بهداشتی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مداخله ای، 210 بیمار دیابتی نوع دو مراجعه کننده به کلینیک های دیابت شهر زاهدان در دو گروه مداخله (105 نفر) و  گروه کنترل (105 نفر) از کلینیک های دیابت بیمارستان های زاهدان طی تیر تا مهرماه در سال 1401 انتخاب شدند. نمونه گیری به روش در دسترس از بین بیماران دیابتی انجام شد. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه پایبندی به دارو و پرسشنامه سازه های مدل، پیش آزمون انجام شد. 0/7 =CVI= 0/6 CVR و آلفا کرونباخ پرسشنامه 0/97 بود.  یک و سه ماه پس از مداخله آموزشی، پرسشنامه سازه های مدل و رفتار خودمراقبتی توسط بیماران تکمیل و برای تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، مجذور کای و Shapiro-Wilk در  SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شده بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که سازه های مدل رویکرد رفتار بهداشتی شامل ادراک خطر، انتظارات پیامد، قصد رفتاری، خودکارآمدی عمل، خودکارآمدی مقابله ای، خودکارآمدی بازگشت، برنامه ریزی عمل و مقابله ای، موانع درک شده، منافع درک شده و رفتار خود مراقبتی تفاوت معنی داری در یک ماه و سه ماه بعد از مداخله آموزشی داشتند (0/05>P) که نشان دهنده اثربخشی آموزش در گروه مداخله بود. اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05 > P).

    نتیجه گیری

    مداخله با مدل رویکرد فرایند رفتار بهداشتی نشان داد که سازه های مدل بعد از آموزش تاثیر بسزایی بر  خودمراقبتی بیماران در زمینه رعایت رژیم دارویی داشت. باید برنامه های مناسبی با جزئیات در زمینه سازه خودکارآمدی مقابله ای و برنامه ریزی عمل برای ترویج رعایت رژیم دارویی در میان بیماران مبتلا به دیابت دو طراحی شود.

    کلید واژگان: آموزش, رویکرد فرایند رفتار بهداشتی, تبعیت دارویی, دیابت نوع دو
    Sara Moghimi, Abolfazl Payandeh, Maryam Seraji*
    Background and Objectives

    Diabetes self-care leads to blood sugar control in diabetic patients. Adherence to medication is one of the methods of self-care. This research to improving medication adherence in type 2 diabetic patients in Zahedan based on the Health Action Process Approach model.

    Materials & Methods

    In this intervention study, 210 type 2 diabetic patients referred to diabetes clinics in Zahedan city in two intervention groups (105) and control group (105) were selected from the diabetes clinics of Zahedan hospitals during June and September in 2022. Sampling was done by available methods among diabetic patients. After collecting the data, a pre-test was conducted using the medication adherence questionnaire and the model constructs questionnaire. CVI = 0.7, CVR = 0.6 and Cronbach's alpha of the questionnaire was 0.97. One and three months after the educational intervention, the questionnaire on model structures and self-care behavior was completed by the patients and collected for analysis. Data were analyzed using independent t, Chi-square, and Shapiro-Wilk tests in SPSS version 23. A significance level of 0.05 was considered.

    Results

    The results showed that all the Health Action Process Approach model constructs including risk perception, outcome expectancies, behavioral intention, action self-efficacy, coping self-efficacy, recovery self-efficacy, action planning and coping planning, perceived barriers, perceived benefits, and self-care behavior had significant differences in one month and three months after the educational intervention (P<0.05), which indicated the effectiveness of the education in the intervention group. However, no significant difference was observed in the control group (P < 0.05).

    Conclusion

    The intervention with the Health Action Process Approach model showed that the structures of the model after the training had a significant impact on the self-care of patients in the field of medication compliance. Appropriate programs with details in the field of automatic coping self-efficacy and action planning should be designed to promote medication adherence among patients with type 2 diabetes.

    Keywords: Education, Health Action Process Approach, Medication Adherence, Type 2 Diabetes
  • زهرا قادری نسب، پروین منگلیان شهربابکی، حمید شریفی*
    زمینه و هدف

    از مشکلات کنترل اپیدمی پرفشاری خون در جهان، عدم تبعیت دارویی است. هدف این مطالعه تبیین عوامل موثر بر عدم تبعیت دارویی از دیدگاه بیماران مبتلا به پرفشاری خون و کارکنان شاغل در مراکز بهداشتی شهر ماهان واقع در استان کرمان است.

    روش بررسی

    این مطالعه کیفی، به روش تحلیل محتوای قراردادی در پایگاه های بهداشتی شهر ماهان در سال 1401 با مشارکت 29 نفر که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف وارد مطالعه شدند، انجام گرفت. داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق گردآوری شد. کلیه مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه بازنویسی و به عنوان داده اصلی تجزیه و تحلیل شد. بررسی صحت علمی و اعتباربخشی داده ها براساس معیار های Guba و Lincoln صورت گرفت.

    یافته ها

    عوامل موثر بر عدم تبعیت دارویی در بیماری پرفشاری خون با سه طبقه «ماهیت بیماری و درمان» شامل بی علامت بودن و ماهیت مزمن بیماری، خسته شدن از مصرف دایمی دارو، «عوامل فردی و خانوادگی» شامل ترس و تردیدهای درونی، تمایل به درمان های غیردارویی، حمایت ناقص خانواده و «عوامل سازمانی» شامل هزینه های بالای درمان و دسترسی به خدمات تخصصی، حمایت ناقص تیم درمان و مراقبت، پیگیری نامناسب بیماری استخراج شد.

    نتیجه گیری

    عوامل متعددی با طیف متفاوت بر عدم تبعیت دارویی در این بیماران تاثیر می گذارند. لذا آموزش های منظم به بیماران درباره ماهیت بیماری و نقش رعایت رژیم دارویی می تواند به بهبود تبعیت دارویی کمک کند.

    کلید واژگان: پرفشاری خون, موانع, درمان, تبعیت دارویی
    Zahra Ghaderi Nasab, Parvin Mangolian Shahrbabaki, Hamid Sharifi*
    Background & Aim

    Medication non-adherence remains a significant problem in managing the global epidemic of hypertension. This study aimed to explore the factors affecting medication non-adherence from the perspectives of both patients with hypertension and healthcare providers in Mahan health centers, located in Kerman province.

    Methods & Materials: 

    This qualitative study utilized a conventional content analysis method within healthcare centers in Mahan city in 2022. A total of 29 participants were included in the study, selected through purposive sampling. Data were collected through in-depth semi-structured interviews, with all interviews being recorded, transcribed verbatim, and utilized as the primary data for analysis. The trustworthiness of data was evaluated in accordance with the criteria established by Guba and Lincoln criteria.

    Results

    Three categories of factors contributing to medication non-adherence among patients with hypertension were identified: ""nature of the disease and treatment," "individual and family factors," and "organizational factors." Factors related to the "nature of the disease and treatment" included the asymptomatic and chronic nature of hypertension as well as fatigue stemming from continuous drug use. "Individual and family factors" encompassed fear and internal doubts, a desire for non-pharmacological treatments, and inadequate family support. "Organizational factors" comprised high treatment costs and access to specialized services, insufficient support from treatment and care teams, and inadequate disease monitoring.

    Conclusion

    Various factors across a spectrum of influences contribute to medication non-adherence in patients with hypertension. It is crucial for healthcare providers to engage in consistent patient education regarding the nature of the condition and the importance of medication adherence to enhance compliance among patients.

    Keywords: Hypertension, Barriers, Treatment, Medication Adherence
  • ولید ملکی، رضا نوروززاده*، نسرین علایی
    مقدمه

    از مشکلات جدی در بیماران تحت همودیالیز عدم تبعیت دارویی می باشد. روش های آموزشی تعاملی مناسب می تواند نیازهای آموزشی بیماران را برطرف کند. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش بازخورد محور بر تبعیت از رژیم دارویی بیماران تحت همودیالیز انجام گردید.

    روش کار

    این یک مطالعه نیمه تجربی می باشد. تعداد 60 نفر بیمار تحت درمان همودیالیز بخش دیالیز مرکز پزشکی خاص شرق شهر تهران از بهمن 1401 تا شهریور ماه 1402 مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری بصورت در دسترس و گمارش تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل برگه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس 8 آیتمی تبعیت دارویی موریسکی (MMAS-8) بودند. گروه مداخله آموزش بازخورد محور را حین دیالیز  طی سه جلسه هر جلسه 30 تا 45 دقیقه، دریافت کردند. گروه کنترل پس از اتمام پژوهش مداخله را دریافت نمودند. هر دو گروه 4 هفته بعد مجددا مقیاس 8 آیتمی تبعیت دارویی MMAS-8 را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آماره های توصیفی، آزمون های پارامتریک و نا پارامتریک در نرم افزارSPSS  نسخه 22 تجزیه و تحلیل گردید.

    یافته ها

    هر دو گروه از نظر سن، تحصیلات، مدت زمان انجام همودیالیز همگن بودند (07/0=P).  بعد از آموزش بازخورد محور 70 درصد بیماران همودیالیزی از تبعیت دارویی ضعیف، 7/26 درصد تبعیت دارویی متوسط و 3/3 درصد هم از تبعیت بالای دارویی داشتند. در مجموع آموزش خود مراقبتی بازخوردمحور  اثر متوسط (اندازه اثر 63/0) بر تبعیت دارویی نشان داد (002/0=P).

    نتیجه گیری

      نتایج مطالعه حاضر نشان داد آموزش بازخورد محور  می تواند خود مراقبتی بیماران دیالیزی را در زمینه تبعیت از رژیم دارویی بهبود بخشد. لذا پیشنهاد می شود به منظور ارتقائ سلامت بیماران  این روش آموزشی در  برنامه مراقبتی منظور شود.

    کلید واژگان: همودیالیز, تبعیت دارویی, آموزش بازخورد محور
    Valid Maleki, Reza Norouzadeh*, Nasrin Alaee
    Introduction

    Medication non-adherence is one of the major problems in hemodialysis patients. Appropriate interactive educational methods can meet the educational needs of patients. Therefore, this study aims to determine the effect of teach-back education on medication adherence in hemodialysis patients.

    Methods

    This is a semi-experimental study. Sixty patients undergoing hemodialysis at the dialysis unit of East Tehran Special Medical Center were studied from February 2022 to September 2023. Sampling was done by consensus and random assignment. Data collection instruments included the demographic data sheet and the 8-item Morisky Medication Adherence scale (MMAS-8). The intervention group received teach-back education in three 30- 45minute sessions during dialysis. The control group did not receive the educational intervention, and after the third session, the patients of the control group were given educational content. Four weeks later, both groups were asked to complete the medication adherence questionnaire again.  Descriptive and analytical statistics were conducted with SPSS software version 22.

    Results

    Results showed that both groups were homogeneous in age, education and hemodialysis duration (P=0.07). After teach-back education, 70% of hemodialysis patients had poor medication adherence, and 26.7% and 3.3% had moderate and high medication adherence, respectively. Overall, the teach-back education had a moderate effect (effect size= 0.63) on medication adherence (P = 0.002).

    Conclusion

    Results from this study show that teach-back education improves medication adherence in hemodialysis patients. Therefore, it is suggested that this educational method be included in the care program to improve the health of patients.

    Keywords: Hemodialysis, Medication Adherence, Teach-Back Education
  • فاطمه جهانبخش، احترام السادات ایلالی، زهرا کاشی، زینب غلام نیا، علیرضا قائمی، منیژه زکی زاد آبکنار*
    سابقه و هدف

    علی رغم پیشرفت های بزرگ در درمان فشارخون بالا، بسیاری از بیماران هنوز به نتایج مطلوب دست نمی یابند و به دلیل فشارخون بالای کنترل نشده عوارض ویرانگری را تجربه می کنند. درک بیماران از نقش خود مراقبتی اسلامی می تواند سبب مدیریت بیماری های مزمن شود. در این پژوهش اثر بخشی مدل خود مراقبتی اسلامی بر فشارخون و تبعیت دارویی سالمندان مبتلا به فشارخون مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1399 در شهرستان آمل، 60 نفر از بیماران سالمند مبتلا به پرفشاری خون به صورت تخصیص تصادفی بلوکی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. میزان فشارخون بیماران با استفاده از دستگاه فشارسنج عقربه ای و میزان تبعیت دارویی با پرسشنامه موریسکی اندازه گیری شد. طی چهار هفته به گروه خود مراقبتی اسلامی آموزش های کنترل فشارخون با محوریت تغذیه صحیح در چارچوب روش خود مراقبتی اسلامی و با هدف جلب رضایت الهی ارایه شد. طی این مدت گروه کنترل نیز آموزش های مشابه علمی مرتبط با کنترل فشارخون را دریافت نمود. پس از اندازه گیری مجدد میزان فشارخون و تبعیت دارویی بیماران دو گروه، داده ها با آزمون های آماری توصیفی، کای اسکویر، فیشر، T زوجی و تحلیل کوواریانس مورد بررسی و پردازش قرار گرفتند.

    یافته ها

    در مرحله قبل از مداخله اختلاف میانگین شاخص های فشارخون و تبعیت دارویی بین دو گروه معنی دار نبود. نتایج مرحله پس از مداخله بیانگر کاهش معنی دار میانگین فشارخون سیستولیک (8/95±133/125) و دیاستولیک (61/4±78/33) گروه خود مراقبتی اسلامی در مقایسه با فشارخون سیستولیک (10/16±141/33) و دیاستولیک (4/27±82/0) گروه کنترل بود (0/001>P). هم چنین بهبود معنی دار نمره تبعیت دارویی در گروه خود مراقبتی اسلامی (1/01±1/70) در مقایسه با گروه کنترل (1/38±2/34) دیده شد (0/001>P).

    استنتاج

    مدل خود مراقبتی اسلامی در کنترل میانگین فشارخون و میانگین تبعیت دارویی بیماران تاثیرگذار بود.

    کلید واژگان: پرفشاری خون, تبعیت دارویی, خود مراقبتی اسلامی, سالمندان
    Fateme Jahanbakhsh, Ehteram Sadat Ilali, Zahra Kashi, Zeinab Gholamnia, Alireza Ghaemi, Manizheh Zakizad Abkenar*
    Background and purpose

    Many patients fail to reach the expected results, even with the very considerable strides forward in the treatment of hypertension (HTN). They undergo serious complications after this condition remains uncontrolled. Patients' perceptions regarding the importance of Islamic self-care may be the occasion for managing chronic diseases. The present study aimed to investigate the effectiveness of the Islamic self-care model on blood pressure (BP) and medication adherence (MA) among older adults living with HTN.

    Materials and methods

    Utilizing a randomized controlled trial in 2019 in Amol City of Iran, 60 elderly patients suffering from high blood pressure were assigned to two intervention and control groups in the form of random block allocation. Then, their BP and MA were measured using a dial sphygmomanometer and Morisky questionnaire, respectively.  Designed for four weeks, the intervention group participated in an HTN-management education program, putting much emphasis on proper nutrition within the framework of the Islamic self-care model and gaining divine satisfaction. Simultaneously, the control group received a similar scientific HTN management and medication adherence education program. Following the re-measurement of BP and MA in both groups, the data were analyzed using descriptive statistical tests, Chi-square, Fisher, independent-samples t-test, and analysis of covariance.

    Results

    In the pre-intervention phase, there was no significant difference between the two groups in the mean BP indices and MA. At the post-intervention, results revealed a significant reduction in the average systolic blood pressure (133.125±8.95) and diastolic (78.33±61.4) of the Islamic self-care group compared to systolic blood pressure (141.33±10.16) and diastolic (82.0±4.27) in the control group (P>0.001). Also, there was a significant improvement in the MA score in the Islamic self-care group (1.07±1.01) compared to the control group (2.43±1.38) (P<0.001).

    Conclusion

    The Islamic self-care model was found to be effective in managing the average BP and MA of patients.

    Keywords: hypertension, medication adherence, Islamic self-care, elderly
  • مرضیه سیدی، افسانه گرشاد*، علی دلشاد نوقابی، میترا هاشمی
    مقدمه

    تبعیت دارویی و غذایی شامل مصرف دقیق دارو و رعایت رژیم غذایی مطابق با توصیه های کارکنان سلامت است که منجر به حفظ و ارتقای سلامت سالمندان می شود. این مطالعه با هدف تاثیر آموزش خودمدیریتی به شیوه برگشتی، بر تبعیت دارویی و غذایی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 در مراکز خدمات جامع سلامت منتخب شهر مشهد انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه تجربی، روی 104 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد که به شیوه تصادفی، به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. در گروه مداخله، آموزش خودمدیریتی به روش آموزش برگشتی و در گروه کنترل، آموزش های روتین ارایه شد. برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه تبعیت دارویی موریسکی و پرسش نامه تبعیت غذایی میداس قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و آزمون های آماری کای اسکویر، فیشر، تی مستقل و تی زوجی تحلیل شد.

    یافته ها:

     نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات تبعیت دارویی و تبعیت غذایی در دو گروه، قبل از مداخله تفاوت معنی داری نداشته است (05/0<P)، اما بعد از مداخله، تبعیت دارویی و تبعیت غذایی گروه مداخله نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P).

    نتیجه گیری:

     استفاده از آموزش خودمدیریتی به شیوه برگشتی، به عنوان یک روش موثر در افزایش تبعیت دارویی و تبعیت غذایی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: آموزش برگشتی, تبعیت دارویی, تبعیت غذایی, خودمدیریتی, دیابت نوع 2, سالمند
    Marzie Seyedi, Afsaneh Garshad*, Ali Delshad Noghabi, Mitra Hashemi
    Introduction

    Medication and nutritional adherence include accurate consumption of medication and following the diet according to the recommendations provided by healthcare personnel, which leads to maintaining and promoting the health of the elderly. The present study aimed to evaluate the effect of teach-back self-management training on medication and nutritional adherence of the elderly with type 2 diabetes in the selected comprehensive health service centers in Mashhad, Iran.

    Method

    This experimental study was conducted on 104 type 2 diabetic patients who were randomly divided into intervention and control groups. In the intervention group, self-management training was provided by return training method, and in the control group, routine training was provided. To collect data, the Moriski medication adherence questionnaire and the Midas dietry compliance questionnaire were completed before and after the intervention. Data analysis was performed using SPSS statistical software (version 20), and Chi-square, Fisher, independent t-test, and paired t-test.

    Results

    Based on the findings of the present research, the mean scores of the medication and nutritional adherence in the two groups before the intervention were not significantly different (P<0.05). However, after the intervention, medication and nutritional adherence of the intervention group was significantly increased compared to the control group (P<0.05).

    Conclusion

    The use of teach-back self-management training is suggested as an effective method in increasing medication and nutritional adherence of the elderly with type 2 diabetes

    Keywords: Elderly, Medication adherence, Nutritional adherence, Self-management, Teach-back, Type 2 diabetes
  • سارا همتایی گشتی، محسن شمسی*، محمدعلی صحرائیان، راحله سلطانی، امیر الماسی حشیانی
    مقدمه و هدف

    بیماری ام اس شایعترین بیماری نورولوژیک در جهان و سومین عامل ناتوانی در بین بیماریهای مزمن می باشد. یکی از ارکان کنترل بیماری تبعیت از رژیم دارویی می باشد که دستیابی به این هدف مستلزم به کارگیری ابزاری مناسب در متون علمی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی ابزار سنجش تبعیت دارویی در بیماران ام اس بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شده است. 

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی در سال 1401-1400 با روش نمونه گیری تصادفی بر روی 269 نفر از بیماران ام اس مراجعه کننده به بیمارستان فوق تخصصی سینا در تهران انجام شد. روایی صوری به صورت کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفت. سپس نسبت و شاخص روایی محتوای ابزار، با قضاوت کیفی یک پانل 10 نفره خبرگان محاسبه گردید، سپس پایایی با تعیین همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ) بررسی و مورد تایید قرار گرفت.

    نتایج

    میانگین سنی بیماران 63/9±04/35  سال و میانگین سن ابتلای آنان به بیماری 6/9±48/32 سال بود. پس از بررسی نتایج روایی، سوالاتی که شاخص روایی محتوایی آنها کمتر از حد مجاز بود، اصلاح شد و تغییرات لازم در آنها صورت گرفت سپس مراحل روایی آنها تکرار شد تا مقدار مطلوب یعنی نسبت روایی محتوا بیش از 62/0 و شاخص روایی محتوا بیشتر از 79/0حاصل شد. میانگین ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده برابر با 87/0 بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه شواهد مناسبی در خصوص ابزار مناسب پایا و روا جهت سنجش تبعیت دارویی در بیماران ام اس بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده را فراهم نمود.

    کلید واژگان: نظریه رفتار برنامه ریزی شده, روایی و پایایی, بیماری ام اس, تبعیت دارویی
    Sara Hamtayee Ghashti, Mohsen Shamsi *, MohammadAli Sahraian, Raheleh Soltani, Amir Almasi
    Background and Objective

    Multiple sclerosis is the most common neurological disease in the world and third cause of disability in chronic disease. One of the dimension to treatment of MS is adherence drugs that need development of an instrument.  This study aimed to evaluate the reliability and validity of treatment adherence drugs tool in patient with multiple sclerosis (MS) based on the theory of planned behavior.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study in 2021-2022 that was carried out on 269 patients with MS were referred to Sina Hospital in Tehran city with a random sample.  Through quantitative and qualitative face validity, content validity index, with a 10-member panel of experts examined to judge the quality and reliability by determining the internal agreement (Cronbach's alpha coefficient) and was approved estimates.

    Results

    The mean age of patients was 35.04±9.63 years and mean age of morbidity was 32.48±9.6 years. After reviewing the results validity, content validity index less than limit the questions to be revised and the necessary changes were made in the narrative process is repeated until the desired amount of content validity index of more than 0.62 reliability content was more than 0.79. Test-retest and reliability with more than 0.7 was confirmed. The mean of Cronbach's alpha coefficient was 0.87.

    Conclusion

    The results of this study provided good evidence of valid and reliable tools to assess treatment adherence drugs in patients with MS based on the theory of planned behavior.

    Keywords: Theory of planned behavior, Reliability, Validity, Multiple Sclerosis, Treatment Adherence
  • علی رضایی فر، سید امیر حسین پیشگویی، نسرین جعفری گلستان*
    مقدمه

    تبعیت دارویی یکی از مهم ترین موضوعات در زمینه بیماری های جسمی و روانی است که در ایران توجه کمی به آن شده است. عدم تبعیت از درمان و رژیم دارویی به نتایج ضعیف بالینی در بیماران منتهی شده و باعث افزایش میزان مرگ ومیر و هزینه های بهداشتی درمانی می شود؛ یکی از مواردی که می تواند بر روی تبعیت از درمان و رژیم دارویی بیمار موثر باشد، برنامه ترخیص است. این مطالعه با هدف مروری بر تبعیت دارویی بیماران قلبی با بکارگیری مدل ترخیص IDEAL انجام شده است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه مروری می باشد. بدین نحو که مقالات مرتبط با ادبیات نظری و پژوهشی مرتبط با پایبندی به رژیم دارویی در پایگاه های اطلاعاتی Nursing index، psychinfo، Proquest، Scopus و کتاب های موجود در این زمینه جستوجو شد. جستجوی مقالات در بازه زمانی از سال 1990 تا 2020 میلادی و با استفاده از کلیده واژه های تبعیت دارویی، بیمار، مدل ترخیص، IDEAL به صورت ترکیبی انجام شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 10 مقاله از 26 مقاله ای که دارای معیار ورود به مطالعه بودند مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین بکارگیری مدل ترخیص IDEAL و تبعیت دارویی بیماران قلبی می باشد.

    بحث و نتیجه گیری

    پیشنهاد می شود که آموزش و استفاده از مدل ترخیص IDEALمورد توجه مدیران اجرایی و آموزشی حوزه پرستاری قرار گیرد تا در سال های آتی شاهد ارتقاء سطح تبعیت دارویی بیماران و کاهش مشکلات ناشی از نادیده گرفتن این مهم در جامعه باشیم.

    کلید واژگان: بیمار, تبعیت دارویی, مدل ترخیص, IDEAL
    A.Rezaeifar, N.Jafari Golestan *, SAH.Pishgooie
    Introduction

    medication adherence is one of the most critical issues in the physical and mental illness treatment field that has received little attention in Iran. Low adherence to medication leads to poor clinical outcomes in patients and increases mortality and healthcare costs. One of the components that can affect the patient's adherence to medication is the discharge program. The purpose of this article is to review of medication adherence of cardiac patients using the IDEAL discharge model.

    Material and Methods

    This review article, was searched in the databases of the Nursing Index, PsychInfo, Proquest, and Scopus. Articles were searched from 1990 to 2020 using the keywords of medication adherence, patient, discharge model, and IDEAL.

    Results

    This study reviewed 10 of the 26 articles that met the inclusion criteria. The data indicate a positive and significant relationship between the use of the IDEAL discharge model and the medication adherence of cardiac patients. Discussion and

    Conclusion

    It is suggested that education and use of the IDEAL discharge model be considered by executive and educational managers in the field of nursing so that in the coming years we will see an increase in patient medication adherence and reduce problems caused by ignoring this importance in society.

    Keywords: Discharge model, IDEAL, Medication adherence, Patient
  • حسین پورچراغی، نسرین ولی عینی، شهزاد پاشایی پور*، فاطمه سادات میرزاده
    مقدمه

    افزایش امید به زندگی موجب افزایش چشمگیری در نرخ رشد جمعیت سالمند شده است. به موازات این افزایش، فرد سالمند با بیماری های مختلفی درگیر و ملزم به استفاده از داروهای متعددی می گردد. مصرف تعداد زیادی دارو می تواند برخلاف آنچه انتظار می رود، موجب آسیب و مشکلات مختلفی برای فرد سالمند شود، لذا این مطالعه با هدف بررسی راهکارهای مدیریت پلی فارمسی در سالمندان انجام شده است.

    روش

    با بررسی در بانک اطلاعاتیSID ، IranDoc ، Google scholar ، PubMed ، Medline ،Scopus ، Cochrane Library،Science Direct و با استفاده از کلیدواژه های "سالمند/سالمندان"،"مدیریت"، "تعبیت دارویی" و "پلی فارمسی"؛ تمامی مقالاتی که به بررسی راهکارهای مدیریت پلی فارمسی در سالمندان پرداخته بودند، با استفاده از راهنمای اختصاصی PRISMA بررسی و وارد مطالعه شدند. جستجوی الکترونیکی درمحدوده زمانی 2015 - 2022 انجام گردید.

    یافته ها

    نتایج بررسی 20 مطالعه انتخاب شده نشان داد استفاده از راهکارهایی همچون؛ تعامل پزشک و داروساز، آموزش سالمندان در رابطه با مخاطرات مصرف خودسرانه داروها، آگاهی بخشی به سالمندان در رابطه با محدودیت های مصرف داروهای گیاهی، استفاده از ابزارهای الکترونیک جهت پایش روند مصرف داروها و استفاده از پروتکل ها و گایدلاین های تجویز دارو، می توان به میزان بسیار از تعدد رژیم دارویی در رژیم دارویی سالمندان کاست و مصرف دارو در این گروه سنی را بسیار ساده تر نمود.

    نتیجه گیری

    پلی فارمسی از جمله مشکلاتی است که امروزه بسیاری از سالمندان با آن مواجه هستند. این پدیده می تواند در بلند مدت باعث آسیب های مختلفی به وضعیت سلامتی این افراد گردد. بررسی راهکارهایی که بتواند از ایجاد پلی فارمسی در سالمندان جلوگیری نماید، می تواند به میزان بسیار زیادی موجب حفظ و ارتقا شاخص سلامت در سالمندان گردد، لذا توجه سیستم درمانی در جامعه و همچنین گروه های متخصص سالمندی بویژه پرستاران این حوزه، به امر مذکور ضروری است.

    کلید واژگان: سالمندی, مدیریت, پلی فارمسی, تبعیت دارویی, مطالعه مروری دامنه ای
    Hossein Poorcheraghi, Nasrin Valieiny, Shahzad Pashaeypoor*, Fatemeh Sadat Mirzadeh
    Introduction

    Increasing life expectancy has led to a significant increase in the growth rate of the elderly population. In parallel with this increase, the elderly is affected by various diseases and required to use various drugs. Consumption of a large number of drugs can cause various injuries and problems for the elderly contrary to what is expected, so this study aims to investigate polypharmacy management strategies in the elderly.

    Method

    By reviewing the database of SID, IranDoc, Google scholar, PubMed, Medline, Scopus, Cochrane Library, Science Direct and using the keywords "elderly/older adults", "management", "drug adherence" and "polypharmacy"; all articles examining polypharmacy management strategies in the elderly, were examined by PRISMA checklist and included in the study. Electronic search was performed in the period 2015-2022.

    Results

    Among the 20 reviewed articles it was identified the use of strategies such as; Physician-pharmacist interaction, educating the elderly about self-medication hazards, informing the elderly about herbal medicine limitations, using electronic tools to monitor the process of drug use and using protocols and guidelines for prescribing, can surprisingly reduce the number of medications in the elderly medication regimen and made it much easier to take medication in this age group.

    Conclusion

    Polypharmacy is one of the problems that many elderly people face today. This phenomenon can cause various damage to the health status of these people in the long term. Examining the strategies that can prevent polypharmacy in the elderly, can greatly maintain and improve the health index in the elderly, so the attention of the health care system in the community and also groups of the elderly, especially nurses in this field, to this issue is essential.

    Keywords: Aging, Management, Polypharmacy, Drug compliance, Scoping Review
  • رضا جلفائی، رحیم بقایی*، عبدالله خرمی مارکانی، وحید علی نژاد

    پیش زمینه و هدف :

    سکته مغزی دومین دلیل ناتوانی و معلولیت و سومین دلیل مرگ و میر بعد از بیماری های قلبی و سرطان ها هست که منجر به تغییرات عمده ای در شیوه زندگی بیماران می شود. عوارض این بیماری باعث کاهش رفتارهای خود مراقبتی شده است. بر اساس شواهد استفاده از برنامه ها و مداخلاتی همچون آموزش خودمدیریتی می تواند کمک کننده باشد. لذا مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر برنامه تشویق استقلال و خود غنی سازی بر تبعیت دارویی بیماران بازمانده از سکته مغزی در سال 1400 انجام شد.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر یک تحقیق نیمه تجربی است که در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و مداخله استفاده شد. تعداد 55 نفر از بیماران بازمانده از سکته مغزی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به روش تصادفی به دو گروه کنترل (28 نفر) و مداخله (27 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی بیماران و مقیاس تبعیت دارویی موریسکی بود. مداخله، شامل اجرای برنامه آموزش به روش برنامه تشویق استقلال و خود غنی سازی به مدت 12 هفته در منزل بیماران به صورت چهره به چهره در حضور مراقب اصلی بیمار بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 و آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد که میزان تبعیت دارویی در بیماران گروه کنترل و مداخله در قبل از آموزش، تفاوت معناداری ازنظر آماری نداشت (05/0>p)، اما بعد از مداخله، اختلاف معنی داری ازنظر آماری مشاهده شد (05/0<p).

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش حاضر، مشخص گردید که آموزش برنامه تشویق استقلال و خود غنی سازی در این بیماران موثر است. لذا مسیولین سیستم بهداشت و درمان باید راهکارهای مناسبی برای برنامه تشویق استقلال و خود غنی سازی این بیماران و آموزش خانواده های آنان و مشارکت فعال آن ها در زمینه مراقبت از این بیماران اتخاذ نمایند تا بتوان سطح کیفیت زندگی این بیماران را ارتقاء داد و از بستری شدن های مجدد و مرگ و میر آن ها تا حد امکان، پیشگیری کرد.

    کلید واژگان: تشویق استقلال, تبعیت دارویی, بیمار, خود غنی سازی, سکته مغزی
    Reza Jolfaei, Rahim Baghaei*, Abdolah Khorami Markani, Vahid Alinejad
    Background & Aim

    Stroke is the second cause of disability and the third cause of death after heart diseases and cancers, which leads to major changes in lifestyle of the patients. The complications of this disease reduce self-care behaviors. Based on the evidence, implementing programs and interventions such as self-management training can be helpful. Therefore, the present study was conducted with the aim of determining the effects of education based on Encourage Autonomous Self-Enrichment (EASE) programs on medication compliance of stroke survivors in 2021.

    Materials & Methods

    This study was an interventional study (quasi-experimental) with two groups (experimental and control) as pre-test and post-test that was performed on 55 stroke survivors in Mahabad city. Samples were selected by convenience Sampling method and randomly assigned into control (28) and experimental (27) groups. Data collection tools included patients' demographic information form and Moriski's medication compliance scale. The intervention included implementing education program by the EASE method for 12 days at the patients' homes and face-to-face in the presence of the patient's caregiver. Data analysis was done using SPSS version 22 statistical software and descriptive and inferential statistics. The statistical significance level was considered as less than 0.05.

    Results

    This study showed no statistically significant difference in medication adherence in patients of the control and experimental group before intervention (p>0.05); however, a statistically significant difference was observed after the intervention (p<0.05).

    Conclusion

    Based on the findings of the present study, it was found that training by the EASE program is effective in these patients. Therefore, the authorities of the health and treatment system should adopt appropriate solutions for the EASE program of these patients and the training of their families and their active participation in the field of caring for these patients in order to improve the quality of life of these patients and avoid their re-hospitalizations and deaths as much as possible.

    Keywords: Encourage Autonomous, Medication adherence, Patient, Self-enrichment, Stroke
  • حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی*

    اهداف:

     بسیاری از بیماران سالمند با این فرض که گیاهان دارویی بدون خطر و عوارض هستند، آن ها را خودسرانه مصرف می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط سابقه مصرف گیاهان دارویی با میزان تبعیت دارویی در سالمندان مبتلا به بیماری مزمن انجام شد.

    مواد و روش ها :

    در این مطالعه توصیفی مقطعی 358 سالمند 60 سال و بالاتر مبتلا به بیماری های مزمن در سال 98-1399 با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری ها داده ها از پرسش نامه سه قسمتی اطلاعات جمعیت شناختی، سابقه مصرف گیاهان دارویی و ابزار تبعیت دارویی استفاده شد. اطلاعات با نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تی مستقل و کای اسکویر و رگرسیون لجستیک تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها :

    میانگین سن شرکت کنندگان 8/13±69/44 سال بود. 52/23 درصد از آن ها مونث بودند. اکثریت شرکت کنندگان متاهل (87/68 درصد)، با سطح تحصیلات زیر دیپلم (71/64 درصد) بودند. میانگین کلی تبعیت دارویی در شرکت کنندگان 5/48 (در محدوده تبعیت ضعیف) بود. میزان سابقه مصرف داروی گیاهی با اطلاع پزشک 41/34 درصد (148 نفر) و بدون اطلاع پزشک 27/3 درصد (98 نفر) در یک سال گذشته بود. میانگین تبعیت دارویی در سالمندانی که از گیاهان دارویی استفاده می کردند (هر دو گروه با اطلاع پزشک و بدون اطلاع پزشک) در مقایسه با گروهی که سابقه مصرف داروی گیاهی نداشتند، پایین تر بود (0/001=P). همچنین بین تعداد و دفعات مصرف گیاهان دارویی و مدت زمان ابتلا به بیماری مزمن با میزان تبعیت دارویی ارتباط آماری معنا داری وجود داشت (0/05>P).

    نتیجه گیری:

     با توجه به مصرف زیاد گیاهان دارویی در سالمندان مبتلا به بیماری مزمن و ارتباط آن با تبعیت دارویی پایین، ضروری است به سالمندان در مورد نحوه صحیح مصرف گیاهان دارویی، عوارض جانبی آن ها، تداخلات دارویی-گیاهی، لزوم اطلاع دادن آن به پزشک و لزوم تبعیت دارویی آموزش داده شود.

    کلید واژگان: سالمند, گیاهان دارویی, تبعیت دارویی
    HamidReza Koohestani, Nayereh Baghcheghi*

    Objectives :

    Many older patients use medicinal plants, assuming that they are safe and without side effects. The present study aims to investigate the relationship between the use of medicinal plants and medication adherence in the elderly patients with chronic diseases.

    Methods & Materials:

     In this descriptive cross-sectional study, 358 patients aged ≥60 years with chronic diseases were selected by a convenience sampling method. Data collection instrument was a three-part questionnaire assessing demographic information, history of using medicinal plants, and medication adherence using the Morisky medication adherence scale (MMAS). The data were entered into SPSS v.21 and analyzed using one-way analysis of variance, Chi-square test, independent t-test and logistic regression.

    Results:

     The mean age of participants was 69.44±8.13 years and 52.23% were female. The majority of them were married (87.68%) with a junior high school education (71.64%).The overall mean score of MMAS was 5.48 (poor adherence). The percentage of patients with a history of taking medicinal plants in the last year with the prescription of physician was 41.34% (n=148) while the percentage of those used medicinal plants without the physician’ prescription was 27.3% (n=98). The mean of MMAS score in the groups who used medicinal plants was lower than in the group with no history of using medicinal plants (P=0.001). The number of used medicinal plants, the frequency of using medicinal plants, and the duration of chronic disease had a statistically significant relationship with the medication adherence (P <0.05).

    Conclusion:

     Due to the high consumption of medicinal plants in the elderly with chronic diseases and its relationship with poor medication adherence, it is necessary to educate them about the correct use of medicinal plants, their side effects, herb-drug interactions, the need to inform the doctor about use of medicinal plants, and adherence to medication.

    Keywords: Aged, Medicinal plants, Medication adherence
  • عباس زنگی آبادی، آرمیتا شاه اسماعیلی، سید وحید احمدی طباطبایی*، احسان موحد، حمیده شانکستانی
    مقدمه و هدف

    پرفشاری خون، مهم ترین مشکل بهداشتی در کشورهای در حال توسعه و یکی از دلایل مرگ زودرس و عامل خطر بیماری های قلبی- عروقی، سکته مغزی و نارسایی کلیه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با تبعیت دارویی در افراد مبتلا به پرفشاری خون بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بود

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود. کل 403 بیماران مبتلا به فشار خون بالا که پرونده سلامت داشتند  بصورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر سوالات دموگرافیک و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری من ویتنی، کای اسکویر و رگرسیون لجستیک و با به کارگیری نرم افزار 23SPSS  مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    بیش از نیمی از بیماران (8/58 درصد) از تبعیت دارویی بدی برخوردار بودند. همچنین اکثر افراد (3/87 درصد) مورد مطالعه کمتر از سه دارو مصرف می نمودند. در بین سازه های مدل اعتقاد بهداشتی بالاترین میانگین مربوط به منافع درک شده (92/10± 93/88) و کمترین مربوط به سازه خودکار آمدی (55/31 ± 97/51) می باشد. در مدل رگرسیون لجستیک، سه عامل آگاهی، راهنما برای عمل و موانع درک شده بر تبعیت دارویی تاثیر داشتند و اصلی ترین و موثرترین عامل پیشگویی کننده رفتار تبعیت دارویی، میزان آگاهی بیماران بود

    نتیجه گیری

    مداخلات موثر بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و با تاکید بر ارتقاء آگاهی، راهنمای عمل و رفع موانع درک شده می تواند تبعیت دارویی در بیماران فشار خون بالا را افزایش دهد.

    کلید واژگان: فشارخون بالا, تبعیت دارویی, مدل اعتقاد بهداشتی
    Abbas Zangiabadi, Armita Shah Esmaili, Seyed Vahid Ahmadi Tabatabaei*, Ehsan Movahed, Hamideh Shankestani
    Introduction

    hypertension is the most important public health problem in developing countries. It is a leading cause of stroke, kidney failure, premature death and a risk factor for cardiovascular disease. The aim of conducting this study was to investigate the factors associated medical Adherence of hypertension based on health belief model.

    Method

    The present study was a descriptive-analytical study. A total of 403 hypertensive patients with health records were enrolled in the study. Data collection questionnaire included demographic questions and health belief model structures. Data using logistic regression analysis using software was 23 SPSS.

    Results

     More than half of the patients (58.8%) had poor medication adherence. Most of the subjects (87.3%) used less than three drugs. Pearson test results showed a significant relationship between drug compliance with age, education and job. Among the constructs of HBM, the highest mean was related to perceived benefits (88.93 ± 10.92) and the lowest to self-efficacy constructs (51.97 ±31.55). In the logistic regression model, three factors of awareness, guides to action and perceived barriers, confidently influence drug compliance.

    Conclusion

    Effective interventions based on health belief model and with emphasis on raising awareness, practice guide and removing perceived barriers can increase medication adherence in patients with hypertension.

    Keywords: Medication Adherence, Hypertension, Health Belief Model
  • شهرزاد غیاثوندیان، معصومه ذاکری مقدم، علیرضا شیرمحمدی*
    مقدمه

    سبک زندگی ناسالم باعث افزایش میزان بروز موارد جدید سرطان کولورکتال و همچنین افزایش میزان عود و مرگ و میر در مبتلایان به سرطان کولورکتال می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه حمایتی مبتنی بر سبک زندگی بر تبعیت از رژیم درمانی در بقایافتگان از سرطان کولورکتال انجام شد.

    روش کار

    در این کارآزمایی بالینی تصادفی دو گروهه66 نفر از بقایافتگان سرطان کولورکتال در مطالعه شرکت نموده و سپس به شیوه بلوک بندی تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. در این مطالعه گروه آزمون شش جلسه آموزش حضوری هر جلسه به مدت 30 دقیقه به صورت فردی و بر اساس نیاز های اختصاصی هر بیمار در درمانگاه با فواصل دو هفته ای و بر اساس ابعاد مختلف سرطان کولورکتال و مشکلات بیماران دریافت کردند و گروه کنترل مراقبت های روتین شامل توصیه به ویزیت های با فاصله سه ماهه در درمانگاه و انجام آزمایشات و تست های تشخیصی و دریافت پمفلتی آموزشی را دریافت کردند. سپس داده ها با استفاده ازپرسشنامه تبعیت دارویی موریسکی قبل و 2 ماه پس از اتمام مداخله توسط بیماران جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و آماره های توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آماره های استنباطی (کای اسکویر، آزمون دقیق فیشر، تی مستقل) استفاده شد.

    یافته ها

    تبعیت از رژیم درمانی قبل و بعد از انجام مداخله در گروه مداخله و کنترل تفاوت معناداری داشت. اجرای برنامه حمایتی مبتنی بر سبک زندگی بر تبعبت از رژیم درمانی تاثیر داشته است (001/0>P).

    نتیجه گیری

    مداخلاتی مانند اجرای برنامه حمایتی مبتنی بر سبک زندگی  با ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی بیماران،  باعث ارتقا تبعیت از درمان می شود. لذا می تواند در مراقبت از بیمار و آموزش به بیمار درقالب اصلاح سبک زندگی به بقایافتگان سرطان کولورکتال ارایه شود.

    کلید واژگان: برنامه حمایتی, سرطان کولورکتال, سبک زندگی, تبعیت دارویی, بقایافتگان
    Ghiyasvandian Sh, Zakerimoghadam M, Shirmohamadi A.R *
    Introduction

    unhealthy lifestyle can increase the incidence of new cases of colorectal cancer as well as the recurrence rate and mortality in patients with colorectal cancer. This study was conducted to determine the effect of implementing a lifestyle-based support program on adherence to the treatment regimen in colorectal cancer survivors.

    Materials

    In this two-group randomized clinical trial, 66 survivors who met the inclusion criteria were included in the study and then randomly assigned to the experimental and control groups. In this study, the experimental group received six sessions of face-to-face training each session for 30 minutes individually and based on the specific needs of each patient in the clinic at two-week intervals and based on different dimensions of colorectal cancer and patients' problems. They received routine care, including referrals to quarterly clinic visits, tests, diagnostic tests, and educational pamphlets. Morisky Drug Adherence Questionnaire were completed by patients before and 2 months after the intervention. Data were analyzed using SPSS software version 16 and descriptive statistics (frequency, mean, standard deviation) and inferential statistics (Chi-square, Fisher's exact test, independent t-test).

    Results

    Adherence to the treatment regimen before and after the intervention was significantly different in the intervention and control groups (P<0.001).

    Conclusion

    Interventions such as implementing a lifestyle-based support program can improve adherence to treatment, so it can be provided as a patient education in the form of lifestyle modification to colorectal cancer survivors.

    Keywords: Support program, colorectal, lifestyle, medication adherence
  • سپیده خانجانی، سلمان خزایی، شیوا برزوئی*
    سابقه و هدف

     دیابت شایع ترین بیماری مزمن متابولیک در جهان است که یکی از اصول کنترل آن، تبعیت بیماران از توصیه های درمانی پزشک است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تبعیت از درمان دارویی و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شهید بهشتی شهر همدان در سال 1399 طراحی شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که روی 284 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن طی یک مطالعه پایلوت تایید شد. داده ها در سطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار Stata نگارش 11 تحلیل شد.

    یافته ها

    بیشتر بیماران زن (08/64 درصد) و ساکن شهر (08/79 درصد) بودند. میانگین سنی بیماران 78/54 سال بود. 89/47 درصد از بیماران تبعیت دارویی ضعیفی داشتند. رابطه آماری معناداری بین جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات، محترمانه بودن رفتار پزشک، رعایت حریم خصوصی بیمار، میزان مهارت پزشک، میزان رضایت از پزشک، سابقه سایر بیماری ها و سابقه فشارخون بالا با تبعیت دارویی بیماران مشاهده شد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    میزان تبعیت دارویی در مبتلایان به دیابت نوع 2 رضایت بخش نبود. علل مرتبط با تبعیت ضعیف دارویی شناسایی شده در مطالعه حاضر شامل عوامل مرتبط با بیمار، عوامل مرتبط با تیم مراقبت و نظام سلامت و عوامل مربوط به درمان و وضعیت بیماری بود.

    کلید واژگان: تبعیت دارویی, خودمراقبتی, دیابت شیرین نوع 2
    Sepideh Khanjani Movaghar, Salman Khazaei, Shiva Borzouei*
    Background and Objective

    Diabetes is the most common chronic metabolic disease in the world and one of its control principles is the patient's adherence to the physician's treatment recommendations. This study aimed to determine the adherence to medication treatment and related factors in type 2 diabetic patients referring to the Diabetes Clinic of Shahid Beheshti Hospital, Hamadan, Iran, in 2020.

    Materials and Methods

    The present cross-sectional study was conducted on 284 patients with type 2 diabetes referring to the Diabetes Clinic of Shahid Beheshti Hospital. The data collection tool was a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were confirmed in a pilot study. Data were analyzed in Stata software (version 11) at the significance level of 0.05.

    Results

    Most of the patients were women (64.08%) and urban dwellers (79.08%). The mean age of the patients was obtained at 54.78 years, and 47.89% of the patients had poor medication adherence. Patients' medication adherence showed a statistically significant relationship with gender, marital status, education, physician's respectful behavior, respect for patient privacy, physician skill, the satisfaction of the physician, a history of other diseases, and a history of hypertension (P<0.05).

    Conclusion

    It was revealed the medication adherence rate was not satisfactory in patients with type2 diabetes. In this study, the identified causes associated with poor medication adherence included factors related to the patient, care team and health system, treatment, and disease status.

    Keywords: Diabetes Mellitus Type 2, Medication Adherence, Self-care
  • نیره باغچقی، حمیدرضا کوهستانی*
    زمینه و هدف

    عقاید بیماران در مورد دارو می تواند بر تبعیت آنان از مصرف دارو موثر باشد. این تحقیق با هدف تعیین اعتقاد به مصرف دارو و تبعیت دارویی و عوامل همراه آن در بیماران مزمن بستری انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی مقطعی 268 بیمار مبتلا به بیماری های مزمن در سال های 99-1398 با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری ها داده ها از دو پرسش نامه استاندارد اعتقاد به مصرف دارو (BMQ) و ابزار تبعیت دارویی استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 20 و تحلیل آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0=α تحلیل شدند.

    یافته ها: 

    میانگین امتیاز اعتقاد به دارو در بعد اعتقاد به مضرات دارو 71/0±53/2، در بعد اعتقاد به فواید دارو 49/0±27/4 و در بعد اعتقاد به تجویز بیش از حد دارو 79/0±27/3 بود. بین هر سه بعد اعتقاد به دارو با تبعیت از مصرف دارو ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0<p). بین مصرف گیاه دارویی و اعتقاد به مضرات دارو ارتباط مستقیم مشاهده شد (05/0<p). همچنین بین جنسیت و تحصیلات دانشگاهی با اعتقاد به فواید دارو ارتباط وجود داشت (05/0<p).

    نتیجه گیری: 

    اعتقادات برخی از بیماران مزمن نسبت به دارو مناسب نبود و آن ها معتقد بودند داروها مضر هستند و بیش از حد توسط پزشکان تجویز می شوند. همچنین اعتقاد به دارو با تبعیت از مصرف دارو در بیماران مزمن ارتباط داشت. باید بیماران تشویق شوند که نظرات خود را در مورد داروها بیان کنند تا با آگاهی بیشتر از اعتقادات بیمار در مورد داروها و با انجام اقدامات مورد نیاز، اعتقاد بیماران در مورد مصرف دارو و تبعیت دارویی در آن ها را بهبود داد.

    کلید واژگان: فرهنگ, دارو, تبعیت دارویی, بیماران مزمن
    Nayereh Baghcheghi, HamidReza Koohestani*
    Background and Objectives

    Patients’ beliefs about medicines can affect their adherence to the medicines. The aim of this study was to determine beliefs about medicines and medication adherence and its associated factors in patients with chronic diseases.

    Methods

    In this cross-sectional descriptive study, 268 patients with chronic diseases in 2019-2020 were included by convenience sampling method. The beliefs about medicines questionnaire and the Medication Adherence Scale were used for data collection. Data were analyzed in SPSS version 20 using One-Way Analysis of Variance (ANOVA), independent t-test and Pearson correlation coefficient at the significance level of α = 0.05.

    Results

    The Mean±SD score of beliefs about medicines in terms of harms of medicines was 2.53±0.71, in benefits of medicines was 4.27±0.49 and overdose of the medicines was 3.23±0.79.There was a relationship between all three dimensions of beliefs about medicines with medication adherence (P<0.05). There was a direct relationship between the use of herbal medicine and belief in the harms of medicines (P<0.05). In addition, there was a relationship between gender and education level with belief in the benefits of the medicines (P<0.05).

    Conclusion

    Some chronic patients’ beliefs about the drug were not appropriate and they believed that the drugs were harmful and that the drugs were over-prescribed by doctors. Belief in the harms of the medicines, the benefits of the medicines, and the overdose of the medicines are associated with medication adherence in patients with chronic diseases. Patients should be encouraged to express their views on medications in order to improve patients’ beliefs about medication.

    Keywords: Culture, Medicine, Medication adherence, Chronic disease
  • معصومه ذکی پور، کبری حاج علیزاده*، محمدرضا صیرفی، مرضیه نیک پرور، صدیقه عابدینی
    مقدمه و هدف

    بیماران مبتلا به ایسکمی قلبی به دلیل شرایط جسمانی آسیب پذیر و درگیری زیاد با روند درمانی مربوط به بیماری، به تدریج دچار کاهش در پیگیری درمان می شوند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر نظریه تیوری انگیزش محافظت بر تبعیت دارویی در بیماران مبتلا به بیماری ایسکمی قلبی صورت پذیرفت.

    روش کار

    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به اسکمیک قلبی بیمارستان پیامبر اعظم(ع) بندرعباس بود که در فاصله زمانی اسفند 1398 تا اردیبهشت 1399 و بیش از یکبار به این مرکز مراجعه نموده بودند. در این پژوهش تعداد 16 بیمار مبتلا به بیماری ایسکمی قلبی با روش نمونه گیری هدفمند و به طور همتاسازی شده انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 8 بیمار). گروه آزمایش مداخله مداخله مبتنی بر نظریه تیوری انگیزش محافظت را در 6 جلسه 90 دقیقه ای در طی یک و نیم ماه دریافت نمودند. پرسشنامه این پژوهش شامل پرسشنامه تبعیت دارویی (موریسکی و همکاران، 2008) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد مداخله مبتنی بر نظریه تیوری انگیزش محافظت بر تبعیت دارویی در بیماران مبتلا به بیماری ایسکمی قلبی موثر بوده است (001/0>p). بدین صورت که این مداخله توانسته منجر به افزایش تبعیت دارویی (46/0) این بیماران شود.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر نظریه تیوری انگیزش محافظت با تکیه بر آموزش تغذیه صحیح، مهارت های مراقبت از خود، افزایش آگاهی و تمرینات ریلکسیشن و تن آرامی می تواند به عنوان یک مداخله کارآمد جهت افزایش تبعیت دارویی در بیماران مبتلا به بیماری ایسکمی قلبی مورد استفاده گیرد.

    کلید واژگان: بیماری ایسکمی قلبی, تبعیت دارویی, نظریه انگیزش محافظت
    Masomeh Zakipour, Kobra Hajalizadeh *, Mohammad Reza Sirfi, Marzieh Nikparvar, Sadigheh Abedini
    Introduction and purpose

    The patients with ischemic heart disease gradually stop following their treatment and self-care behaviors due to vulnerable physical conditions and high involvement in the treatment process. Therefore the present study was conducted to investigate the effect of the intervention based on protection theory on the drug complianceof the patients with ischemic heart disease.

    Method

    The present study was quasi-experimental with pretest, posttest and control group design. The statistical population of the present study included the patients with ischemic heart disease at Payamabar-e-A’zam hospital in Bandar Abbas  who came there more than once in the period of March 2019 to May 2020. 16 patients with ischemic heart disease were selected through purposive sampling via paired method and randomly accommodated into experimental and control groups (each group of 8 patients). The experimental group received six ninety-minute sessions of protection motivation theory intervention during one-and-a-half months. The applied questionnaire included drug compliancequestionnaire (Morisky et.al, 2008). The data were analyzed through ANCOVA method via SPSS23 software.

    Findings

    The results of ANCOVA method showed that the intervention based on protection motivation theory has been effective on the drug compliancein the patients with ischemic heart disease (p<0.001) in a way that this type of intervention led to the increase of drug compliance (0.46)in these patients.

    Conclusion

    According to the findings of the present study it can be concluded that the intervention based on protection motivation theory can be used as an efficient intervention to increase drug compliance of the patients with ischemic heart disease with the emphasis on teaching correct nutrition, self-care skills, increasing awareness, and relaxation exercises.

    Keywords: Ischemic Heart Disease, drug compliance, Protection Motivation Theory
  • خاطره زمانی، گلبهار آخوند زاده*، حمید حجتی
    پیش زمینه و هدف

    دیابت، یک نگرانی فزاینده مهم بهداشت است که در این میان اغلب نوجوانان با تغییرات قند خون ناشی از شرایط رشدی دست وپنجه نرم می کنند. یکی از مشکلات نظام سلامت تبعیت نکردن از درمان در سنین نوجوانی می باشد که متاثر از عوامل اجتماعی است. با توجه به این که آموزش مبتنی بر رویکردهای نظریه محور، به عنوان یکی از اساسی ترین شیوه های درمان و کنترل بیماری ها است، این پژوهش باهدف تاثیر الگوی فرایند موازی توسعه یافته بر تبعیت از رژیم دارویی نوجوانان دیابتی استان گلستان در سال 1398 انجام شد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه مداخله ای کلاسیک با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه مداخله و کنترل بر روی 50 نوجوان دیابتی استان گلستان با روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1398 انجام گردید. در گروه آزمون براساس الگوی فرایند موازی توسعه یافته محتوی برنامه آموزشی در 5 جلسه 45 تا 60 دقیقه به صورت گروهی در گروه های 5-6 نفره برای هفته ای دو بار ارایه شد ابزار تحقیق، پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و تبعیت دارویی موریسکی (MMAS-8) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 و با کمک آمار توصیفی (جدول، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تی مستقل، تی زوج، آنوا) انجام گردید.

    یافته ها

    آزمون آنکوا با حذف اثر پیش آزمون اختلاف معناداری نشان داد (01/0> P و 25/0Eta=) طوری که احتمالا 25 درصد تغییرات پس آزمون به دلیل آموزش و مداخله می باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، آموزش بر اساس الگوی فرایند موازی توسعه یافته و پیگیری بعد از جلسات آموزشی، می تواند موجب افزایش تبعیت از رژیم دارویی نوجوانان مبتلا به دیابت شود، لذا از یافته های این پژوهش می توان جهت آموزش به بیماران دیابتی در کلینیک ها و مراکز درمانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: فرایند موازی توسعه یافته, دیابت, تبعیت دارویی
    Khatere Zamani, Golbahar Akhoundzadeh*, Hamid Hojjati
    Background & Aims

    Diabetes is an increasingly important health concern and causes serious complications. Most adolescents struggle with blood sugar changes due to the growing conditions of puberty and reduced adherence to treatment. Meanwhile, one of the problems of the health system is not following treatment among adolescents which is affected by social factors. Considering that training based on theoretical approaches is one of the most basic methods of treatment and control of chronic diseases, this study aims to influence the pattern of the parallel process developed on compliance with the diet of diabetic adolescents in Golestan province in 2019.

    Materials & Methods

    This classical intervention study with pre-test and post-test with two intervention and control groups was conducted on 50 diabetic adolescents in Golestan province using simple random sampling method in 2019. In the intervention group, based on the developed parallel process model, the content of the training program was presented in 5 sessions of 45 to 60 minutes as a group in groups of 5-6 people twice a week. Data analysis was performed using SPSS software version 23 with the help of descriptive statistics (table, mean, standard deviation) and inferential statistics (independent t, even t, ANOVA).

    Results

    ANCOVA test showed a significant difference (p <0.01 and Eta = 0.25) with the elimination of the pre-test effect so that probably 25% of the post-test changes are due to training and intervention.

    Conclusion

    According to the findings, training based on the pattern of the parallel development process and follow-up after training sessions can increase compliance with the drug regimen for adolescents with diabetes. The findings of this study can be used to instruct and educate diabetic patients in clinics and medical centers.

    Keywords: Developed Parallel Process, Diabetes, Drug Adherence
  • مریم آقامحمدی، مهناز خطیبان، علیرضا سلطانیان، زهرا خلیلی*
    مقدمه

    عدم تبعیت دارویی مانع دستیابی به اهداف درمانی در بیماران قلبی عروقی می شود و آموزش جهت افزایش تبعیت دارویی امری ضروری است. بنابراین، مطالعه حاضر تاثیر دو روش آموزش بازخوردمحور و تصویری را بر تبعیت دارویی بیماران نارسایی قلبی بررسی کرده است.
    روش کار

    این مطالعه به صورت نیمه تجربی روی 210 نفر از بیماران نارسایی قلبی در بیمارستان قلب همدان در سال 1398 انجام شد. بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده در یکی از سه گروه آموزش بازخوردمحور، تصویری و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزشی در طی سه جلسه در سه روز متوالی برگزار شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه دموگرافیک و تبعیت دارویی موریسکی قبل، بلافاصله و شش هفته بعد از آموزش گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری واریانس، کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد.

    یافته ها

    تبعیت دارویی در بدو ورود به مطالعه بین سه گروه تفاوت آماری معناداری نداشت. بلافاصله بعد از آموزش به طور معناداری تبعیت دارویی در گروه بازخوردمحور و تصویری بیشتر از گروه کنترل بود (0/001>P)، اما تفاوتی بین گروه بازخوردمحور با تصویری وجود نداشت (0/123=P) شش هفته بعد از آموزش تبعیت دارویی در گروه بازخوردمحور به طور معناداری بالاتر از گروه تصویری و کنترل گزارش شد (001/0>P). بین دو روش در سطوح مختلف تحصیلات تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (0/05>P). 

    نتیجه گیری

    آموزش بازخوردمحور باعث حفظ و نگهداری تبعیت دارویی در بیماران نارسایی قلبی می شود؛ بنابراین، توصیه می شود پرستاران از این روش آموزشی جهت بهبود تبعیت دارویی در این بیماران استفاده کنند.

    کلید واژگان: نارسایی قلبی, تبعیت دارویی, آموزش
    Maryam Aghamohammadi, Mahnaz Khatiban, Alireza Soltanian, Zahra Khalili*
    Background & Aim

    Medicinal nonadherence prevents the achievement of therapeutic goals in cardiovascular patients. Training is essential to increase medicinal adherence. Therefore, the present study compared the effect of two teach-back and pictorial training methods on the medication adherence in heart failure patients.

    Methods

    This quasi-experimental study was performed on 210 heart failure patients in Hamadan Heart Hospital in 2019. Patients were selected by convenience sampling and randomly assigned to one of three groups of Teach-back, pictorial, and control training. Training sessions were held in three sessions on three consecutive days. Data were collected using demographic and medication adherence questionnaire (MMAS-8) before, immediately and 6 weeks after training. ANOVA, ANCOVA and Repeated measures ANOVA statistical tests were used.

    Results

    There was no statistically significant difference between the three groups in medicinal adherence at baseline. Immediately after training, medication adherence was significantly higher in teach-back and pictorial groups than the control group (P<0.001), but there was no difference between teach back group and the pictorial group (P=0.123). Six weeks after training, medicinal adherence was significantly higher in teach-back group compared to the control and pictorial group (P<0.001). There was no significant difference between the two methods at different levels of education (P>0.05).

    Conclusion

    Teach-back training helps maintain medicinal adherence in heart failure patients. Therefore, it is recommended that nurses use this training method to improve medicinal adherence in these patients.

    Keywords: Heart Failure, Medication Adherence, Education
  • مریم حقیقی، احترام سادات ایلالی، جمشید یزدانی، زهره ترقی*
    مقدمه و هدف

    عدم تبعیت دارویی می تواند پیامدهای ناگواری از جمله افزایش میزان بستری شدن و هزینه های مراقبت بهداشتی را به دنبال داشته باشد. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط وضعیت شناختی با تبعیت دارویی سالمندان مبتلا به پرفشاری خون طراحی شد.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی 180 سالمند مبتلا به پرفشاری خون از بیمارستان "امام رضا (ع)" آمل با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اختلال شناخت و تبعیت دارویی به ترتیب با استفاده از آزمون وضعیت شناخت (COST: Cognitive State Test) و Morisky بررسی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آزمون های t مستقل، کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد.

    یافته ها

    از میان 180 سالمند مورد بررسی، 66/1 درصد (119 نفر) زن بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان 7/63±72/87 سال، میانگین تبعیت دارویی 2/29±5/21 و میانگین نمره شناخت 3/21±26/03 محاسبه گردید. تبعیت دارویی رابطه آماری معنا داری با نمره کل شناخت نداشت (0/322P=). تبعیت در افرادی که اضطراب نداشتند نسبت به افرادی که دارای اضطراب بودند، دو برابر بیشتر بود (0/51 =odds، 0/008= P، 0/67-=β). نتایج نشان دادند که با افزایش یک واحد روانی گفتار، تبعیت دارویی 12 برابر افزایش یافته و با افزایش یک واحد تفکر انتزاعی و قضاوت، تبعیت دارویی هشت برابر افزایش پیدا می کند.

    نتیجه گیری

     زیرحیطه های شناخت از جمله زیرحیطه های روانی گفتار و تفکر انتزاعی و قضاوت، رابطه معنا داری با تبعیت دارویی سالمندان مبتلا به پرفشاری خون داشتند. در این راستا، بررسی وضعیت شناخت سالمندان مبتلا به پرفشاری خون و طراحی مداخلات مناسب توصیه می گردد.

    کلید واژگان: پرفشاری خون, تبعیت دارویی, سالمندی, شناخت
    Maryam Haghighi, Ehteramsadat Ilali, Jamshid Yazdani, Zohreh Taraghi*
    Introduction and purpose

    Poor medication adherence may result in adverse outcomes, such as a higher rate of hospitalization and increased costs of healthcare. In this regard, the present study was designed to determine the relationship between cognitive status and medication adherence among elderly patients with hypertension.

    Methods

    In this cross-sectional study, 180 elderly patients with hypertension were selected from Imam Reza Hospital in Amol, Iran, (2018) using convenience sampling. Cognitive impairment and medication adherence were assessed using the Cognitive State Test and Morisky Medication Adherence Scale, respectively. The data were analyzed by SPSS software (version 16) using the independent t-test, Chi-square test, and logistic regression. 

    Results

    Out of 180 participants, 66.1% (n=119) of them were female. The mean age of the patients was 72.87±7.63 years. The mean values of medication adherence and cognition score were reported as 5.21±2.29 and 26.03±3.21, respectively. There was no significant relationship between medication adherence and total cognition score (P=0.322). Medication adherence was two times higher among those who were reported with no anxiety, compared to those who suffered from anxiety (β=-0.67; odds=0.51; P=0.008). The obtained results also showed medication adherence increased twelve times with one unit increase of verbal fluency. Moreover, medication adherence enhanced eight times with one unit increase of abstract thinking and judgment.

    Conclusion

    The subdomains of cognition, such as verbal fluency, as well as abstract thinking and judgment, had a significant relationship with medication adherence in elderly patients with hypertension. In this regard, it is suggested to assess cognitive status among elderly patients with hypertension and design appropriate interventions.

    Keywords: Aging, Cognition, Hypertension, Medication adherence
  • حسین احمدی، سیده زینب مهدیان*، عباس شیخ طاهری
    مقدمه

    کنترل و جلوگیری از پیشرفت بیماری چربی خون بالا که یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است، مستلزم مصرف داروها توسط بیمار است. تلفن همراه و امکان ارسال پیام متنی که روزانه به طور وسیعی استفاده می شود، امکان ساده و راحتی برای افزایش تبعیت از مصرف دارو است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تاثیر ارسال پیام های یادآور مصرف دارو بر کنترل چربی خون در بیماران مبتلا به چربی خون بالای مزمن است.

    روش ها

    این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی است. تعداد 60 نمونه در سال 1397 در مرکز خدمات جامع سلامت امام حسین (ع) شهر برازجان در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. بیماران گروه مداخله روزانه یک پیام یادآور مصرف دارو به مدت شش هفته دریافت کردند. پرسش نامه موریسکی در شروع مطالعه و شش هفته بعد توسط هر دو گروه تکمیل گردید. نتایج مطالعه با روش های آمار تحلیلی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS  نسخه 25 و R نسخه 2. 5. 3 تحلیل شد.

    یافته ها

     نتایج حاصل از مقایسه میزان نمره پرسش نامه موریسکی تکمیل شده در انتهای مطالعه اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان داد (p<0.001).

    نتیجه گیری

     ارسال پیام یادآور مصرف دارو بیماران مبتلا به  چربی خون مزمن در طول مدت شش هفته اثربخش بوده و منجر به بهبود تبعیت آن ها از درمان دارویی می گردد.

    کلید واژگان: چربی خون, تبعیت دارویی, سلامت همراه, پیام متنی, سیستم یادآور
    Hossein Ahmadi, Seyedeh Zeinab Mahdian*, Abbas Sheikhtaheri
    Introduction

    Patients are required to take medications to control and prevent the progression of hypertension, one of the most common chronic diseases. The widely use of cellphone text messages make it easy and convenient to enhance medication adherence The current study aimed to evaluate the effect of text message reminders on blood lipids control in patients with chronic hyperlipidemia.

    Methods

    The sample population in this randomized clinical trial, consisted of sixty patients divided into control and intervention groups at Imam Hossein Comprehensive Health Service Center in Borazjan in 2018. The patients in the intervention group received a daily reminder message for six weeks. Data were collected by Morisky questionnaire was completed by both groups at baseline and six weeks later. The data were analyzed by SPSS software version 25 and R version 2. 5. 3.

    Results

    the results indicated a significant difference between the two groups. (p<0.001).

    Conclusion

    Sending reminder messages to patients with chronic hyperlipidemia over a six-week period is effective and leads to improved medication adherence.

    Keywords: Hyperlipidemia, Medication Adherence, Mobile Health, Text Message, Reminder System
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال