جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جسمانی سازی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
با توجه به شیوع بیشتر ویروس کرونا و همچنین افزایش پیامدهای روان شناختی همچون اضطراب و علایم جسمانی سازی در پرستاران پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ذهنی سازی، دلبستگی ناایمن و بی نظمی هیجانی در پیش بینی علایم جسمانی سازی و اضطراب کرونا پرستاران در طول اپیدمی بیماری کووید-19 انجام شد.
روش کارروش این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود جامعه آماری پژوهش کلیه پرستاران مشغول به کار در بیمارستان های شهر کرج در سال 1400 بودندکه از میان آنان 220 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS)، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI)، پرسشنامه جسمانی کردن (PHQ-15)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و پرسشنامه ذهنی سازی کارکرد تاملی (RFQ) استفاده شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که بین ذهنی سازی (عدم اطمینان)، دلبستگی ناایمن و بی نظمی هیجانی با علایم جسمانی سازی در پرستاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین ذهنی سازی (اطمینان) با علایم جسمانی سازی در پرستاران رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین ذهنی سازی (عدم اطمینان)، دلبستگی ناایمن و بدتنظیمی هیجان با اضطراب کرونا در پرستاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین ذهنی سازی (اطمینان) با اضطراب کرونا در پرستاران رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 9/57 درصد واریانس علایم جسمانی سازی و 6/55 درصد واریانس اضطراب کرونا در پرستاران به وسیله ذهنی سازی، دلبستگی ناایمن وبی نظمی هیجانی تبیین میشود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج، می توان از مداخلات ذهنی سازی، آموزش مبتنی بر دلبستگی و آموزش تنظیم هیجانی برای کاهش علایم جسمانی سازی و اضطراب پرستاران استفاده کرد.
کلید واژگان: ذهنی سازی, دلبستگی ناایمن, بی نظمی هیجانی, جسمانی سازی, اضطراب کروناIntroductionDue to the higher prevalence of coronavirus and also the increase in psychological consequences such as anxiety and Somatization symptoms in nurses, the present study aimed to investigate The Role of Mentalization, Insecure Attachment, and Emotional Dysregulation in Predicting Somatization Symptoms and coronavirus anxiety In Nurses during the Corona Epidemic.
MethodsThe method of this study was descriptive-correlational. The statistical population of the study was all nurses working in hospitals in Karaj in 1400, of whom 220 participated online through virtual networks. Data were collected from the Corona Anxiety Scale (CDAS), Adult Attachment Inventory, PHQ-15 Difficulties in Emotion Regulation Scale, and Difficulties in Emotion Regulation Scale was used. The collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multivariate regression analysis in SPSS-24 software.
ResultsThe results showed that there is a positive and significant relationship between mentalization (uncertainty), insecure attachment and Emotional Dysregulation with Somatization symptoms in nurses. There is a negative and significant relationship between mentalization (confidence) and Somatization Symptoms in nurses. There is a positive and significant relationship between mentalization (insecurity), insecure attachment and emotion dysregulation with coronavirus anxiety in nurses. There is a negative and significant relationship between mentalization (confidence) and coronavirus anxiety in nurses. The results of multiple regression analysis also revealed that 57.9% of the variance of Somatization Symptoms and 55.6% of the variance of coronavirus anxiety in nurses can be explained by mentalization, insecure attachment and Emotional Dysregulation.
ConclusionsAccording to the results, mentalization interventions, attachment-based training and emotional regulation training can be used to reduce nurses' Somatization symptoms and anxiety.
Keywords: Mentalization, insecure attachment, emotional Dysregulation, somatization, coronavirus anxiety -
زمینه و هدف
یکی از مشکلات شایع در جمعیت عمومی، علایم جسمانیسازی است؛ بنابراین شناسایی عواملی که در ایجاد این علایم نقش دارند، در پیشگیری از بروز آنها موثر خواهد بود. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین الگوهای روابط موضوعی و علایم جسمانیسازی با میانجیگری ناگویی هیجانی انجام شد.
مواد و روشهاروش این پژوهش توصیفی از نوع مدلیابی بود. به این منظور 295 نفر از افراد ساکن سمنان در بازه سنی 18 تا 60 سال در بهمن و اسفند 1399 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق پیمایش اینترنتی به پرسشنامههای روابط موضوعی Bell، علایم جسمانیسازی (PHQ-15) و ناگویی هیجانی Toronto پاسخ دادند. دادهها با آزمون همبستگی Pearson و مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافتههانتایج نشان داد که این مدل از برازش خوبی برخوردار است و بین الگوهای روابط موضوعی با علایم جسمانیسازی (601/3=T، 538/0=β) و ناگویی هیجانی (756/11=T، 800/0=β) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (05/0>p)، اما بین علایم جسمانیسازی و ناگویی هیجانی رابطه معناداری مشاهده نشد (816/0=T، 110/0=β) و در نتیجه نقش میانجی ناگویی هیجانی در تحلیل دادهها معنیدار واقع نشد (05/0<p).
نتیجهگیریدر مجموع یافتههای پژوهش نشان میدهد که با شناسایی الگوهای روابط موضوعی در افراد میتوان تا حدی احتمال ابتلاء به علایم جسمانیسازی و ناگویی هیجانی را پیشبینی کرد. لذا پیشنهاد میشود که درمانگران بالینی در برقراری ارتباط با افراد مبتلا به علایم جسمانیسازی، الگوهای روابط موضوعی آنها را مورد توجه قرار دهند.
کلید واژگان: روابط موضوعی, جسمانی سازی, ناگویی هیجانی, سمنانBackground and ObjectivesOne of the most common problems in the general population is somatization symptoms. Therefore, identifying the factors that play a role in causing these symptoms will be effective in preventing their occurrence. Therefore, this study aimed to determine the relationship between object relations patterns and somatization symptoms mediated by alexithymia.
Materials and MethodsThe method of this research was descriptive modeling. For this purpose, 295 people living in Semnan in the age range of 18 to 60 years were selected by convenience sampling method and answered the questionnaires of Bell Object Relations, somatization symptoms (PHQ-15), and Toronto Alexithymia with an internet survey in February and March 2021. Data were analyzed by Pearson’s correlation test and structural equation modeling.
ResultsThe results showed that this model has a good fitness, and there was a significant positive relationship (p<0.05) between object relations patterns and somatization symptoms (T= 3.601, β= 0.538) and alexithymia (T=11.756, β= 0.800), but no significant relationship was observed between somatization symptoms and alexithymia (T=0.816, β=0.110) and as a result, the mediating role of alexithymia in data analysis was not significant (p>0.05).
ConclusionThese findings show that by identifying the object relations patterns in individuals, it is possible to predict the likelihood of developing somatization symptoms and alexithymia to some extent. Therefore, it is recommended that clinical therapists need to consider the object relations patterns of the individuals with somatization symptoms in communicating with them.
Keywords: Object relations, Somatization, Alexithymia, Semnan -
هدف
پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه تجربه علائم جسمانی مبتنی بر نسخه 5 راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی صورت پذیرفت.
مواد و روش هابرای این منظور تعداد 416 نفر از دانشجویان به صورت نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه تجربه علائم جسمانی، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه جنبه های مثبت بیماری به منظور پاسخ دهی بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد. پس از گردآوری داده ها، جهت تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه تجربه علائم جسمانی ابتدا اعتبار این پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی و دو نیم سازی سنجیده، روایی ملاکی آن با پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه جنبه های مثبت بیماری مورد بررسی قرار گرفت، هم چنین ساختار عاملی آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی ارزیابی شد.
یافته هانتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد پرسش نامه تجربه علائم جسمانی دارای 4 عامل است و بررسی پایایی پرسش نامه با استفاده از ضرایب آلفا، باز آزمایی و دو نیم سازی نشان دهنده ثبات پرسش نامه بود، هم چنین روایی ملاکی پرسش نامه با دیگر پرسش نامه ها حاکی از روایی تفکیکی و همگرایی مطلوب بود.
نتیجه گیریدر مجموع یافته ها نشان داد که پرسش نامه تجربه علائم جسمانی دارای ویژگی روان سنجی مطلوبی بوده و می توان از این ابزار در مطالعات صورت گرفته در نمونه جمعیتی بهنجار استفاده کرد.
کلید واژگان: جسمانی سازی, روایی, پایایی, تحلیل عاملیKoomesh, Volume:20 Issue: 4, 2018, PP 699 -704IntroductionThis study aimed to evaluate the psychometric properties of somatic symptoms experiences questionnaire based on Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM-5).
Materials and MethodsFor this purpose, 416 students were selected by using multi-stage cluster sampling, then Somatic Symptoms Experiences Questionnaire (SSEQ), General Health Questionnaire (GHQ) and Silver Lining Questionnaire (SLQ) were distributed among them to respond. After collecting data to determine the psychometric properties of the SSEQ, initially validity of the scale was assessed by Cronbach's alpha, retest and splitting coefficient, the criterion validity with GHQ and SLQ. As well as its factor structure was assessed by using exploratory and confirmatory factor analysis.
ResultsThe results of the factor analysis indicated that the SSEQ has four factors, check the validity of the scale by using Cronbach's alpha, retest and splitting coefficient reflects the stability of the scale, the criterion validity of the questionnaire with other questionnaires showed desirable discriminant and convergence validity.
ConclusionConclusively, the findings indicated that the SSEQ has good psychometric properties, and this tool can be used in studies in the normal population
Keywords: Somatoform Disorders, Questionnaires, Validity, Reliability, Factor Analysis -
پریشانی روانی نوعی برای توصیف دوره ای کوتاه مدت اما حاد از یک آشفتگی خاص روانی به کار می رود که ابتدا با مشخصه های افسردگی یا اضطراب تظاهر می کند. پریشانی روانی می تواند نوعی نابهنجاری تلقی شود که مسوول تفکر و رفتار ناسازگارانه بوده و نیازمند مداخله ی تخصصی است. در این شرایط شور و شوق زندگی کاهش یافته، احساس دلشکستگی و ناامیدی به حاکمیتی غالب تبدیل می شود. هدف این پژوهش مقایسه ی نشانگان جسمانی سازی در افراد با پریشانی روانی بالا و پایین بود. برای این منظور طی یک پژوهش مقطعی، هزار نفر از والدین دانشجویان واحد رودهن انتخاب و از نظر پریشانی و نشانگان جسمانی سازی مرد ارزیابی قرار گرفتند. سپس 28 درصد بالاترین و پایین ترین نمرات پریشانی مجزا و به عنوان گروه با پریشانی بالا و پایین از نظر مولفه های جسمانی سازی مورد مقایسه قرار کرفتند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که دو گروه در جسمانی سازی و مولفه های آن (درد بدنی؛ درد کمر؛ درد در دستها و بازوها؛ سردرد؛ درد سینه، گیجی؛ از حال رفتن؛ طپش قلب؛ نفس نفس زدن؛ درد یا مشکل در حین رابطه ی جنسی؛ یبوست، اسهال، روده شل؛ تهوع، نفخ، سوهاضمه؛ خستگی و انژی کم؛ مشکلات خواب) تفاوت معناداری با یکدیگر نشان می دهند. یافته ها از با لا بودن پریشانی در افراد مبتلا به مشکلات رواتنی حمایت می کند.کلید واژگان: جسمانی سازی, پریشانی, استرسPsychological distress may be deemed as a type of abnormality that is responsible for maladaptive thinking and behavior, and requires specialized intervention. In such conditions, the passion of life is reduced, and feeling of heartbreaking and disappointment is converted to a dominant governance. This research aims to compare the somatization syndrome in people with low and high psychological distress. For this purpose, in a cross-sectional research, thousands of the parents of students of Roudehen Branch were selected and assessed in terms of distress and somatization syndrome. Later, 28% of the highest and lowest distress scores were compared singly and as group with high and low distress with regards to somatization elements. The results of one-way analysis of variance indicated that two groups have significant difference with each other in somatization and its elements (physical pain, backache, pain in hands and arms, headache, chest pain, confusion, fainting, heartbeat, panting, pain or problem during sexual relationship, constipation, diarrhea, loose bowel, nausea, bloating, dyspepsia, fatigue and low energy, sleep problems). The findings demonstrate the high distress of patients infected with psychosomatic problems.Keywords: Somatization, Distress, Stress
-
زمینه و هدفعلایم جسمانی یکی از شکایت های شایع در میان بیماران مبتلا به اختلالات روان پزشکی می باشد که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition یا DSM-5) ، تحت عنوان اختلال علایم جسمانی (Somatic symptoms disorder یا SSD) مطرح شده است. مقیاس های معتبری جهت ارزیابی این مشکلات نیاز است که هدف از انجام مطالعه حاضر، تهیه نسخه فارسی و تعیین ساختار عاملی (به عنوان یکی از ویژگی های روان سنجی) پرسش نامه غربالگری برای اختلالات علایم جسمانی (7-Screening for Somatoform Symptoms یا 7-SOMS) در نمونه های ایرانی بود.مواد و روش هااین پژوهش روان سنجی در مرکز تحقیقات روان تنی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت گرفت و در آن 100 بیمار مبتلا به اختلالات خلقی و اضطرابی انتخاب شدند. دو پرسش نامه سلامت بیماران (Patient Health Questionnaire یا PHQ) و 7-SOMS تکمیل گردید. روایی به روش همبستگی و تحلیل عوامل و پایایی درونی و بیرونی به وسیله ضریب Cronbach's alpha و بازآزمایی مورد تایید قرار گرفت. تحلیل عوامل نیز با روش اکتشافی و تاییدی انجام شد. در نهایت، داده ها در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.یافته هاهمسانی درونی با استفاده از ضریب Cronbach's alpha، 92/0 و پایایی با روش بازآزمایی به فاصله دو هفته، 70/0 به دست آمد. تحلیل عاملی، ساختار دو عاملی مناسبی را در بیماران نشان داد که همبستگی این دو عامل با مقیاس علایم جسمانی PHQ به ترتیب 51/0 و 59/0 گزارش شد و حاکی از روایی سازه و همگرای آن بود.نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر، نسخه فارسی پرسش نامه 7-SOMS پایایی و روایی مناسبی را برای ارزیابی SSD و همچنین، ارزیابی اثرات درمانی در این بیماران دارد.کلید واژگان: سوماتوفرم, جسمانی سازی, تحلیل عاملی, روایی, پایاییAim and Background: Somatic symptom is one of the prevalent complaints in patients with psychiatric disorders and in Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5) is mentioned as somatic symptom disorder (SSD). In order to assess somatic complaints, validated scales are required. The aim of the present study was preparation of Persian version and determination of factor structure (as one of the psychometric properties) of Screening for Somatoform Symptoms-7 (SOMS-7) scale in Iranian samples. Methods and Materials: This psychometric study was conducted in Psychosomatic Research Center of Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran, and included 100 patients with anxiety/mood disorders. All participants were asked to complete SOMS-7 and Patient Health Questionnaire (PHQ). Validity was confirmed by correlational method, and factor analysis and external and internal reliability were confirmed by Cronbach's alpha coefficient and re-test method. Factor analysis was performed by exploratory and confirmatory method. Data were analysed via SPSS software. Findings: Internal consistency of SOMS-7 was obtained 0.92 using Cronbach's alpha and reliability was obtained 0.70 via re-test method in two weeks interval. Factor analysis showed an appropriate two-factor structure in patients. The correlation of these two factors with somatic scale of PHQ was obtained 0.51 and 0.59, respectively, and revealed the construction validity as well as convergent validity.ConclusionsFindings indicate that Persian version of SOMS-7 has suitable reliability and validity for assessment of SSD and also evaluation of treatment effects in these patients.Keywords: Somatoform, Somatization, Factor analysis, Validity, Reliability
-
مقدمهاز بین دلایل مختلف مشکلات روان- تنی، بی وفایی اثرات زیانباری بر ابعاد سلامت قربانی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی واکنش های روان- تنی و آثار جسمانی بی وفایی بر زنان قربانی بی وفایی بود.روشبا توجه به هدف پژوهش، در این مطالعه از یک روش کیفی استفاده شد و نمونه های آن را زنان قربانی بی وفایی همسر ساکن شهر تهران تشکیل دادند. جهت انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. از طریق مصاحبه عمیق، 18 زن قربانی بی وفایی همسر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل موضوعی (تماتیک) استفاده گردید.یافته هانتایج نشان داد که افراد واکنش های روان-تنی متفاوتی به بی وفایی همسر نشان دادند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 12 مقوله اصلی و 39 مقوله فرعی گردید. مقوله های اصلی واکنش های روان-تنی عبارت بود از: 1- اختلال در خواب و رویا، 2- اختلال در خورد و خوراک، 3- اختلال در عملکرد مغزی، 4- بروز علایم جسمانی اضطراب و استرس، 5- مشکلات فشار خون، 6- اختلال هورمونی، 7- علایم پیری زودرس، 8- مشکلات معدی، 9- مشکلات تنفسی و ریوی، 10- مشکلات چشمی، 11- مشکلات قلبی و عروق، 12- صدمات جسمانی مستقیم.بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد که بی وفایی پدیده ای روانشناختی و با آثار جسمانی و روان-تنی است، که این آثار توسط همه زنان قربانی به طور یکسان تجربه نمی شود. این امر بیانگر ادراک متفاوت زنان قربانی و فرایندهای مرتبط با آن است که موجب ایجاد الگوهای متفاوتی از واکنش دهی روان- تنی به بی وفایی در آنها می شود.کلید واژگان: بی وفایی, خیانت, روابط خارج زناشویی, واکنش های روان, تنی, جسمانی سازیJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:25 Issue: 8, 2017, PP 641 -657IntroductionInfidelity has detrimental effects on the mental and physical health of victims. The aim of the present study is to identify psychosomatic reactions and physical effects of infidelity on the victims.Methoda qualitative research was used in this study. The study population consisted of women who are victims of infidelity in Tehran. Participants were selected through purposive sampling and in-depth interviews had been conducted with 18 women with the experience of infidelity. Data analyzed by thematic analysis method.
Findings: The results suggest that couples show different psychosomatic reactions to infidelity. Data analysis resulted in 12 main categories and 39 sub-categories. The main categories of psychosomatic reactions were as follows: 1. sleep and dream interruptions, 2. eating interruptions, 3. impaired brain function, 4. physical symptoms of anxiety and stress, 5. blood pressure problems, 6. hormonal interruptions, 7. signs of premature aging, 8. gastrointestinal problems, 9. respiratory and pulmonary problems, 10- visual problems, 11. cardiovascular problems, and 12. direct physical injuries.DiscussionResults of the present study revealed that infidelity is a psychological phenomenon with some physical effects. These effects are not experienced by all female victims alike. This suggests a different perception of female victims and its related processes that cause different patterns of psychosomatic reactions to the infidelity among them.Keywords: Infidelity, Affair, Extramarital relationship, Psychosomatic reactions, Somatization -
زمینه و هدفبا توجه به اهمیت موضوع اختلال جسمانی سازی در زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری سبک های دلبستگی در رابطه بین ابعاد سرشت و منش شخصیت و اختلال جسمانی سازی دبیران زن انجام شد.روش بررسیروش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن شاغل در آموزش و پرورش کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. نمونه آماری شامل 300 دبیر که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و پس از جلب رضایت و همکاری در این پژوهش شرکت کردند و از آن ها خواسته شد پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر (TCI)، پرسشنامه جسمانی سازی و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AII) را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهایSPSS-21 و Amos-18 انجام گرفت.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی و ابعاد سرشت و منش شخصیت با اختلال جسمانی سازی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0> P). اما رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و اختلال جسمانی سازی معنی دار نبود.نتیجه گیریابعاد سرشت و منش شخصیت زمانی به اختلال جسمانی سازی منجر می شود که مدل های درونکاری ناایمن که در چارچوب روابط دلبستگی نوزاد- مادر تشکیل می شوند، در فرد شکل گرفته باشد.کلید واژگان: سبک های دلبستگی, سرشت, منش, جسمانی سازی, دبیران زنBackground and ObjectiveAccording to the importance of somatization disorder in women, this study was conducted to investigate the mediating role of attachment styles in relationship with temperament and character dimensions of personality and somatization disorder among female teachers in Kermanshah city.MethodsThe study population consisted of all female teachers working in Kermanshah educational system in 2013-2014. The sample population included 300 teachers who were allocated by multistep cluster sampling. They were asked to complete Cloninger Temperament and character Inventor Questionnaire (TCI), somatization questionnaire and Adult Attachment Styles Inventory Questionnaire (AII). The data analysis was done by correlation coefficient calculation and path analysis using SPSS 21.0 and Amos 18.0 software.ResultsOur findings showed that there was a significant correlation between anxiety and avoidance attachment styles and dimensions of personality with somatoform disorder. However, the relationship between safe attachment style and physical disorder was not significant.ConclusionTemperament and character dimensions of personality result in somatization disorder when the insecure internal models which are set according to the framework of mother-neonate attachment relationships had been formed.Keywords: temperament, character, attachment styles, somatization disorders, female teachers
-
مقدمه
امروزه، بهترین مدل ارزیابی و درمان اختلالات گوارشی عملکردی، مدل زیستی- روانی- اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری روابط بین دشواری های تنظیم هیجانی، مشکلات روان شناختی نظیر اضطراب و افسردگی، جسمانی سازی و شدت علایم گوارشی در بیماران مبتلا به اختلالات گوارشی عملکردی بود.
روش ها240 بیمار مبتلا به اختلالات گوارشی عملکردی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد، با پاسخ دادن به چهار پرسشنامه ی مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (DERS یا Difficulties in emotion regulation scale)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (HADS یاHospital anxiety and depression scale)، پرسشنامه ی ادراک جسمی تعدیل شده (MSPQ یاModified somatic perception questionnaire) و مقیاس شدت علایم گوارشی (GSRS یا Gastrointestinal symptom rating scale) در پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هادشواری های تنظیم هیجانی بر اضطراب، افسردگی و جسمانی سازی اثر مستقیم و بر شدت علایم گوارشی اثر غیرمستقی معنی داری داشت (001/0> P). همچنین، از نقش واسطه ای اضطراب و جسمانی سازی در رابطه ی بین دشواری های تنظیم هیجانی و شدت علایم گوارشی در بیماران مبتلا به اختلالات گوارشی عملکردی حمایت شد؛ در حالی که، نقش واسطه ای افسردگی در این ارتباط، تایید نشد.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش بر نقش دشواری های تنظیم هیجان از طریق افزایش اضطراب و جسمانی سازی در ایجاد علایم گوارشی این بیماران تاکید دارد.
کلید واژگان: دشواری های تنظیم هیجانی, مشکلات روان شناختی, جسمانی سازی, علایم گوارشی, اختلالات گوارشی عملکردیBackgroundNowadays, bio-psycho-social model is the best model for the assessment and treatment of functional gastrointestinal disorders. This study aimed to evaluate the structural pattern of the relationships between the difficulties in emotion regulation, psychological problems (anxiety and depression), somatization and gastrointestinal symptoms intensity in patients with functional gastrointestinal disorders.
Methods240 patients with functional gastrointestinal disorders were selected using convenience sampling method. They participated in the research by filling four questionnaires: Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS), Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS), Modified Somatic Perception Questionnaire (MSPQ) and Gastrointestinal Symptom Rating Scale (GSRS). Data were analyzed using structural equation modeling method.
FindingsThe difficulties in emotion regulation had significantly direct effects on anxiety, depression and somatization, and indirect effect on gastrointestinal symptoms intensity (P < 0.001). Besides, the mediatory roles of anxiety and somatization in the relationship between the difficulties in emotion regulation and gastrointestinal symptoms intensity were supported.
ConclusionIn sum, the results of the study emphasize the role of difficulties in emotion regulation in development of gastrointestinal symptoms intensity in these patients by increasing anxiety and somatization.
Keywords: Difficulties in emotion regulation, Psychological problems, Somatization, Gastrointestinal symptoms, Functional gastrointestinal disorders -
زمینه و هدفسرگیجه از نشانه های رایج در بیمارانی می باشد که به پزشکان عمومی و نورولوژیست ها مراجعه می کنند که 30 تا 50 درصد موارد علل غیرارگانیک دارد. لذا انتظار می رود مداخلات روان شناختی بتواند سهم به سزایی در بهبود وضعیت روانی، اجتماعی و خانوادگی این بیماران داشته باشد و به این واسطه در کاهش علایم سرگیجه ی بیماران مبتلا به اختلالات سرگیجه ی روان تنی نقش داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت استرس با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش علایم جسمی سازی، وسواس فکری - عملی، حساسیت در روابط بین فردی و نشانه های سرگیجه بیماران زن مبتلا به سرگیجه ی روان تنی بود.روش بررسیاین پژوهش به روش تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام شد. نمونه شامل 28 بیمار زن مبتلا به سرگیجه ی روان تنی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب بود که به شیوه ی تصادفی به عنوان نمونه از جامعه ی آماری انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (14 نفر) و گواه (14 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از زیر مقیاس های پرسشنامه ی SCL-90-R و مقیاس شدت علایم سرگیجه VSS-SF استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. مداخله ی شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه ی 5/2 ساعته و به مدت 5/2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین نمرات علایم جسمی سازی، وسواس هکری - عملی، حساسیت در روابط متقابل و نشانه های سرگیجه در گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه گواه کاهش پیدا کرد (0001/0P<).
نتیجه گیرینتایج حاکی از اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر کاهش علایم جسمانی سازی، وسواس- اجبار و حساسیت در روابط متقابل در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بود.
کلید واژگان: مدیریت شناختی رفتاری استرس, جسمانی سازی, وسواس فکری, عملی, حساسیت در روابط متقابل, سرگیجه ی روان تنیBackground And ObjectivePsychological interventions can play a vital role in decreasing the symptoms of somatoform disorders via improving psychological، social and familial status of the patients. The aim of the present study was to investigate the effectiveness of cognitive_ behavioral stress management (CBSM) on somatization، obsessive-compulsive disorder and interpersonal relationship sensitivity in females with somatoform vertigo.Materials And MethodsThis experimental study composed of pre test، post test and follow up phases. The sample consisted of 28 patients with somatoform vertigo according to the diagnosis of neurologists. They were randomly selected and then assigned to two groups of experimental and control. The SCL-90-R and VSS-SF tests were used in both groups throughout pre and post tests and follow up phases. The experimental group received CBSM for 10 sessions; each session lasted for 2. 5 hours and for a period of 2. 5 months. The data was analyzed by ANCOVA.ResultsThe mean of somatization، obsessive-compulsive disorder، interpersonal relationship sensitivity and vertigo signs significantly decreased in the experimental group.ConclusionCognitive-behavioral stress management has a positive effect on the treatment of somatization، obsessive-compulsive disorder، interpersonal relationship sensitivity and vertigo signs in patients with somatoform vertigo.Keywords: Cognitive behavioral stress management, Somatoform vertigo, Somatization, Obsessive, compulsive, Interpersonal relationship sensitivity -
مقدمهباورهای دنیای عادلانه، مجموع باورهای کلی افراد در باب عادلانه بودن شرایط دنیا برای زندگی است. این باورها در بسیاری شرایط می توانند ماهیت هدایت کننده داشته و به این ترتیب انسان ها را از بعد رفتاری و روانی تحت تاثیر قرار دهند. به دلیل اهمیت این باورها پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ارتباطی بین سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران به مرحله اجرا درآمده است.روش کارجامعه آماری پژوهش را کل ساکنان شهر اصفهان تشکیل داده اند و گروه نمونه 400 نفر (200 زن و 200 مرد) بوده اند که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از مناطق شرق، غرب، جنوب، و شمال شهر اصفهان نمونه گیری شدند. پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسش نامه سلامت عمومی (با 28 سوال و چهار زیرمقیاس به نام های جسمانی سازی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی عملکرد اجتماعی و افسردگی)، پرسش نامه رضایت از زندگی (با 5 سوال)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی PANAS) با 20 سوال، هر پرسش نامه 10 سوال)، پرسش نامه افکار خودکار (با 30 سوال) و پرسش نامه های باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران (هر یک با 8 سوال) بوده اند. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه های پژوهش بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند. همچنین پایایی پرسش نامه ها به شیوه پایایی درونی و تنصیف (آلفای کرونباخ، ضریب اسپیرمن- براون و ضریب گاتمن) نیز بررسی و مورد تایید قرار گرفت. داده های حاصل از پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) و از طریق نرم افزار آماری- رایانه ای LISREL نسخه 8.5 مورد تحلیل قرار گرفت.نتایجشواهد به دست آمده نشان داد که از بین کلیه متغیرهای پژوهش، صرفا رضایت از زندگی با باورهای دنیای عادلانه برای دیگران (P<0.01 و b=0.218) و با باورهای دنیای عادلانه برای خود (P<0.01 و b=0.339) دارای ضریب مسیر مستقیم معنی دار بوده است. در عین حال در مرتبه بعدی افکار خودکار با رضایت از زندگی (P<0.01 و b=-0.365) دارای ضریب مسیر معنی دار بود. در مراتب بعدی نیز بین متغیرهای باقی مانده و افکار خودکار ضریب مسیر وجود داشت.نتیجه گیریبررسی های به عمل آمده نشان داد که اثرگذارترین مسیر برای تعدیل باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران، مسیر نارسایی عملکرد اجتماعی، سلامت عمومی، افکار خودکار، رضایت از زندگی به باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران است.
کلید واژگان: سلامت عمومی, جسمانی سازی, اضطراب و بی خوابی, نارسایی عملکرد اجتماعی, افسردگی, رضایت از زندگی, عاطفه مثبت, عاطفه منفی, افکار خودکار, باورهای دنیای عادلانه برای دیگران, باورهای دنیای عادلانه برای خودIntroductionThe just world beliefs, are the beliefs about justice presence in world and living conditions. These beliefs in many situations can affect human psychological states and behavior. This research was conducted with regard to these beliefs importance and the main purpose of this study was to investigate relational model between just world beliefs for self and others with general health, life satisfaction, positive and negative affect and automatic thoughts.Methods and Materials: The research statistical population was the total of Isfahan city habitants. Sample group was 400 persons (200 male and 200 female) which selected with use of multi-stage sampling method from Isfahan east, west, north and south regions. Questionnaires which used in this research were: general health questionnaire (with 28 items and four subscale include somatization, anxiety and insomnia, social dysfunction and depression), positive and negative affect scales (PANAS with 20 items; 10 for positive affect and 10 for negative affect), automatic thoughts (with 30 items), life satisfaction (with 5 item) and just world beliefs questionnaires for self and others (each with 8 item). The validity of the questionnaires investigated and verified with the use of face and content validity. The reliability of the questionnaires was also investigated and verified with the use of alpha and spilt- half methods (Speamar- Brown and Guttmann methods). Data analyzed with using structural equations model (Path analysis). The above analysis conducted with the use of LISREL statistical package (8.5 versions).ResultsThe results showed that from all of the research variables, only life satisfaction have significant directive path coefficient with just world beliefs for self (B= 0.339, P<0.01) and others (B=0.218, P<0.01). Hence in next level, automatic thoughts have significant path coefficient with life satisfaction (B= -0.365, P<0.01). And finally the result showed that there has been significant path coefficient between other research variables.DiscussionThe result of this research showed that most effective path for adjusting just world beliefs for self and others are: social dysfunction to general health, to automatic thoughts and to life satisfaction for just world beliefs (for self and other) respectively. -
مقدمهاین پژوهش با هدف بررسی فراوانی علایم روان شناختی در بیماران گوارشی سرپایی انجام شده است.روشدر این پژوهش 200 بیمار مراجعه کننده به یک درمانگاه خصوصی و درمانگاه گوارش مرکز آموزشی- درمانی سینا در شهر تبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به کمک پرسش نامه SCL-90-R ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون خی دو تحلیل گردیدند.یافته ها5/51% از افراد مورد بررسی علایم روان شناختی نشان دادند که فراوانی افسردگی و جسمانی سازی بیشتر بود. فراوانی علایم در زنان چهار برابر مردان بود. زنان و افراد غیرشاغل در اغلب مقیاس های آزمون نمراتی بالاتر از مردان داشتند که تفاوت در مقیاس های جسمانی سازی و اضطراب معنی دار بود (05/0p<). رابطه معنی داری بین وجود علایم روان شناختی و نوع معینی از بیماری گوارشی به دست نیامد.نتیجه گیریعلایم روان شناختی در بیماران گوارشی سرپایی به ویژه در زنان شایع است.
کلید واژگان: علایم روان شناختی, بیماری گوارشی, افسردگی, جسمانی سازیObjectivesThis study was designed to determine the prevalence of psychological symptoms in gastrointestinal outpatients.MethodIn this research 200 outpatients of a private internal clinic and Sina Gastroenterology Clinic in the city of Tabriz were selected by convenience sampling, and assessed through SCL-90-R. Data were analyzed using c2 test.Results51.5% of the subjects had psychological symptoms among which depression and somatization were the most prevalent. Pre-valence of symptoms was four times more in females than in males. Women and unemployed subjects scored higher in most scales of the test than men, with significant difference in somatization and anxiety scales (p<0.05). No significant relationship was found between psy-chological symptoms and any gastrointestinal disease.ConclusionPsychological symptoms are prevalent among gastro-intestinal patients, especially females.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.