به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "خیز مغزی" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی خیز مغزی در مقالات مجلات علمی
  • شیوا شادی، علی سیاه پشت خاچکی*، غلامرضا هوشمند
    سابقه و هدف

    ترومای شدید مغزی مهمترین عامل مرگ و میر در بین جوانان جهان می باشد. با توجه به تاثیر نوروپروتکتیو لوزارتان بر بهبود آسیب مغزی، این مطالعه با هدف بررسی اثرات لوزارتان بر روی نمرات نورولوژیکی، سلامت سد خونی- مغزی (Blood-Brain Barrier) و ادم مغزی، تغییرات هیستولوژیکی به دنبال القاء ترومای شدید مغزی در موش صحرایی نر انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، تعداد 60 سر موش های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 250 تا 280 گرم در 7 گروه به ترتیب : 1- Intact  (دست نخورده)، 2- شم (Surgery Sham)، 3- ضربه مغزی، 4- حلال لوزارتان (سالین)، 5- دوز کم لوزارتان (mg5)، 6- دوز متوسط (mg 10) 7- دوز بالای لوزارتان (mg 20) و در هر گروه 8-6 سر استفاده شد. 30 دقیقه بعد از ضربه مغزی با روش مارمارو (روش رهاسازی وزنه از ارتفاع) دوزهای مختلف لوزارتان به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در تمامی گروه ها تست رفتاری نورولوژیکی، خیز مغزی و سلامت سد خونی- مغزی اندازه گیری شده و سپس از مغز حیوان برای رنگ آمیزی بافتی استفاده گردید.

    یافته ها

     لوزارتان در دوزهای 5 (4/36±79/75) و 10 (5/60±70/375) میلی گرم توانست ادم مغزی را کاهش داده (0/001<p) و نمرات نورولوژیکی به ترتیب (1/41±11) و (1/90±12/75) و تعادلی حیوان را درbeam task  به ترتیب (3/313±11/125) و (2/94±6/875) بهبود بخشد (0/001<p). در دوز 10 میلی گرم اثرات معنی دار تر بوده است (2/94±6/875) (0/001<p). از نظر بافت شناسی نیز لوزارتان سبب کاهش ادم پری وسکولار، نکروز نورونی و کاهش ادم استروسیت ها گردید. لوزارتان در دوز 20 میلی گرم تاثیری نداشت (0/05>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که لوزارتان موجب بهبود پیامدهای جراحت مغزی می گردد که برای بررسی مکانیسم های این اثر نیاز به مطالعات بیشتری در آینده می باشد.

    کلید واژگان: لوزارتان, ضربه مغزی, خیز مغزی, موش صحرایی
    Sh. Shadi, A. Siahposht-Khachaki*, Gh. Hooshmand
    Background and Objective

    Traumatic brain injury is the most important cause of death among young people in the world. Considering the neuroprotective effect of losartan on the recovery of brain damage, the present study was conducted to investigate the effects of losartan on neurological severity scores, blood-brain barrier health, cerebral edema, and histological changes after the induction of traumatic brain injury in male rats.

    Methods

    In this experimental study, 60 male Wistar rats weighing 250 to 280 grams were assigned into 7 groups: 1) Intact, 2) Surgery Sham, 3) Traumatic brain injury, 4) Losartan solvent (saline), 5) Low dose of losartan (5 mg), 6) Medium dose of losartan (10 mg), 7) High dose of losartan (20 mg) and 6-8 rats were used in each group. 30 minutes after brain trauma, different doses of losartan were injected intraperitoneally based on the Marmarou weight drop model. Neurobehavioral testing was performed, and cerebral edema and blood-brain barrier health were evaluated in all groups and the animal's brain was then used for tissue staining.

    Findings

    Losartan in doses of 5 mg (79.75±4.36) and 10 mg (70.375±5.60) was able to reduce cerebral edema (p<0.001) and neurological severity scores (11±1.41, and 12.75±1.90), and improve the animal's coordination on the balance beam task (11.125±3.313) and (6.875±2.94), respectively (p<0.001). In the dose of 10 mg, the effects were more significant (6.875±2.94) (p<0.001). In terms of histology, losartan decreased perivascular edema, and neuronal necrosis, and decreased astrocytic edema. Losartan had no effect in the dose of 20 mg (p>0.05).

    Conclusion

    The results of the study showed that losartan improves the outcomes of brain injury, which requires more studies in the future to investigate the mechanisms of this effect.

    Keywords: Losartan, Traumatic Brain Injury, Cerebral Edema, Rat
  • علی سیاه پشت خاچکی، محمد خاکساری حداد، نادر شاهرخی ساردو، غلامرضا سپهری
    سابقه و هدف
    یکی از عوامل موثر بر بهبودی بعد از جراحت تروماتیک مغزی (TBI)، جنسیت است. در طی فازهای سیکل استروس میزان استروژن و پروژسترون پلاسما تفاوت چشم گیری دارد. بنابراین، در مطالعه حاضر نقش متفاوت احتمالی این فازها را در تشکیل خیز مغزی و پیامدهای نورولوژیکی ناشی از ترومای شدید مغزی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    موش های صحرایی ماده بالغ نژاد Albino N-MARI به 6 گروه 14 تایی شامل: 1- حیوانات با فاز مت استروس 2- حیوانات با فاز دی استروس 3- حیوانات با فاز پرواستروس 4- حیوانات با فاز استروس 5- حیوانات فاقد تخمدان (OVX) و 6- گروه شم (فاقد تخمدان و بدون ضربه) تقسیم شدند. در این گروه ها، محتوای آبی ایوانز برای ارزیابی نفوذپذیری عروق مغزی محتوای آب مغز برای ارزیابی خیز مغزی و نمرات نورولوژیک و میزان استروژن و پروژسترون پلاسما به دنبال ترومای شدید و منتشر مغزی اندازه گیری شد.
    یافته ها
    محتوی آب مغزی در گروه های، پرواستروس، استروس نسبت به گروه های مت استروس، دی استروس و OVX کاهش معنی داری را نشان داد (001/0 P<) اما در گروه های مت استروس و دی استروس این اختلاف معنی دار نبود. محتوای آبی ایوانز در گروه پرواستروس کم تر از گروه های مت استروس و مت استروس و OVX بود (001/0 P<). هم چنین در گروه دی استروس کم تر از OVX بود (01/0 P<). نمره نورولوژیک در 4 ساعت بعد از ترومای شدید مغزی در گروه پرواستروس نسبت به گروه های مت استروس، دی استروس و OVX افزایش معنی دار نشان داد (01/0 P<). در 24 ساعت بعد از ترومای شدید، نمره نورولوژیک مغزی در تمام گروه ها بیش تر از گروه OVX بود (001/0 P<). محتوای آب مغزی، آبی ایوانز در گروه شم کم تر از OVX و نمره نورولوژیک در گروه شم بیش تر از گروه OVX بود (001/0 P<).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که میزان خیز مغزی، نفوذپذیری عروق مغزی و نمرات نورولوژیک بعد از ضربه شدید مغزی بسته به فازهای مختلف سیکل استروس متفاوت می باشد که دلیل احتمالی این تفاوت، اختلاف در غلظت هورمون های جنسی استروئیدی زنانه می باشد.
    کلید واژگان: سیکل استروس, خیز مغزی, نفوذپذیری عروق مغزی, نمرات نورولوژیک, جراحت تروماتیک مغزی, موش صحرایی
    Ali Siahposht Khachaki, Mohammad Khaksari Haddad, Nader Shahrokhi Sardo, Ghplamreza Sepehri
    Introduction
    Sex is one of the main recovery parameters after traumatic brain injury (TBI). During estrus cycle phase, plasma estrogen and progesterone levels are very different. So in this study, we have assessed different effects of these phases in brain edema and neurological outcomes.
    Materials And Methods
    Adult female Albino-N-MARI rats were divided into 6 groups (14 per group) including metestrus, diestrus, proestrus, estrus, ovarictomized (OVX) rats, and sham group (without TBI and ovary). In all groups, brain water content for the measurement of brain edema, evans blue content for the measurement of brain vascular permeability, neurological scores, plasma estrogen and progesterone levels were assessed after severe TBI.
    Results
    Brain water content in diestrus, proestrus and estrus groups showed a significant decrease as compared with OVX group (P<0.001) but it was not significant in metestrus group. Evans blue content in proestrus group was lower than estrus and OVX groups (P<0.001). Also, in diestrus group it was lower than OVX group (P<0.01).Neurological scores showed significant increases in proestrus group 4 hours after severe TBI as compared with metestrus, diestrus and OVX groups (P<0.01). 24 hours after severe TBI, neurological scores in all groups were higher than OVX (P<0.001). Brain water content and brain vascular permeability in sham group was lower than OVX, besides neurological scores in sham group were higher than OVX (P<0.001).
    Conclusion
    This study showed that brain edema, evans blue content and neurological scores after severe TBI are related to estrus cycle different phases. This could be related to differences in female sex hormones in different phases of estrus cycle.
  • زهرا سلطانی، محمد خاکساری*، نادر شاهرخی، نوذر نخعی، وحید شیبانی
    مقدمه

    مطالعه های زیادی نشان داده اندکه خیز (ادم) مغزی کنترل نشده علت بسیاری از ناتوانی ها و مرگ و میرها در ضربه ی مغزی است. مطالعه های قبلی اثر محافظت کنندگی مصرف تنهای استروژن و پروژسترون را در ضربه مغزی نشان داده اند. در این مطالعه اثر مصرف توام استروژن و پروژسترون به دنبال ضربه ی مغزی منتشر بر خیز مغزی و پیامد نورولوژی آن در موش های صحرایی ماده بررسی شده است.

    مواد و روش ها

    این پژوهش مداخله ای تجربی در 8 گروه موش صحرایی ماده انجام شد که گروه ها به ترتیب 1- شاهد، 2- شم، 3- ترومای بدون تخمدان (TBI+OVX)، 4- حلال، 5- دوز فیزیولوژیک استروژن + دوز فیزیولوژیک پروژسترون (E1+P1)، 6- دوز فیزیولوژیک استروژن + دوز فارماکولوژیک پروژسترون (E1+P2)، 7- دوز فارماکولوژیک استروژن + دوز فیزیولوژیک پروژسترون (E2+P1) و 8-دوز فارماکولوژیک استروژن + دوز فارماکولوژیک پروژسترون (E2+P2) تقسیم شدند. تزریق هورمون ها به صورت تک دوز و داخل صفاقی دو هفته بعد از اوارکتومی و نیم ساعت بعد از القای ضربه مغزی منتشر به روش مارمارو انجام شد. خیز مغزی به وسیله ی اندازه گیری محتوای آب مغزی و سلامت سد خونی مغزی به وسیله ی میزان رنگ آبی ایوانز خارج عروقی و پیامدهای نورولوژی به وسیله ی نمره ی نورولوژی حیوانی تعیین شد.

    یافته ها

    محتوای آب مغزی، در گروه 8 در مقایسه با گروه حلال و گروه 6، به ترتیب کاهش معنی دار 68/2% و 88/2% نشان داد و در گروه 5 در مقایسه با گروه 6، کاهش معنی دار29/2% یافت. میزان رنگ آبی ایوانز در گروه های 6 و 7 در مقایسه با حلال، به ترتیب کاهش معنی دار 1/21% و 7/14% پیدا کرد. نمره ی نورولوژی یک ساعت بعد از ضربه ی مغزی، در گروه 5 در مقایسه با حلال و گروه 3 به ترتیب افزایش معنی دار 5/2 و 2 نشان داد. هم چنین در 4 و 24 ساعت بعد از ضربه ی مغزی، در همه گروه های تزریقی نمره ی نورولوژی درمقایسه باگروه 3 افزایش معنی دارپیداکرد و در24 ساعت بعد از ضربه، این نمره در گروه های 7 و 8 در مقایسه با حلال، افزایش معنی دار 2/1 را نشان داد.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که اثر مفید مصرف توام استروژن و پروژسترون در کاهش خیز مغزی و بهبود پیامدهای نورولوژی، بستگی به دوزی ازاستروژن داردکه باپروژسترون مصرف می شود.

    کلید واژگان: نمره ی نورولوژی, خیز مغزی, آسیب مغزی منتشر, محتوای آب مغز, آبی ایوانز, استروژن, پروژسترون
    Z. Soltani, M. Khasksari, N. Shahrokhi, N. Nakhaei, V. Shaibani
    Introduction

    Many studies have shown uncontrolled brain edema to be the cause of disabilities and deaths following head trauma. Current data also suggests that a single administration of estrogen or progesterone can have neuroprotective effects on brain injury. In this study we investigated the combined effect of estrogen and progesterone on brain edema and neurological outcomes following traumatic brain injury (TBI) in female rats.

    Materials And Methods

    This interventional-�experimental study was performed on 8 groups of female rats as follows: 1- control, 2-Sham, 3-Ovarectomized trauma (TBI+OVX) 4-Vehicle 5-Physiologic dose of estrogen + physiologic dose of progesterone (E1+P1), 6- physiologic dose of estrogen+pharmacologic dose of progesterone (E1+P2) 7-Pharmacologic dose of estrogen+physiologic dose of progesterone (E2+P1) and 8-Pharmacologic dose of estrogen+pharmacologic dose of progesterone (E2+P2). Hormones were injected i.p, half an hour after diffuse traumatic brain injury through marmarou model to 2 week old ovarectomized rats. Brain edema (via brain water content), blood-brain barrier permeability (via extravascular evans blue dye) and neurological outcome (via veterinary coma scale) were measured in this animals.

    Results

    The results showed significance decreases of 2.68% and 2.88% in water content in group 8 compared to the vehicle group and group 6 respectively and a significant decrease of 2.29% in water content in group 5 compared to group 6. Evans blue level showed significant decreases of 14.7% and 21.1% in groups 6 and 7 compared to the vehicle group. Neurological scores showed a significant increases of 2.5 and 2 in group 5 compared to the vehicle group and group 3, 1 hour after TBI respectively a significant increase was seen in all groups compared to group 3 at 4 and 24 hours after TBI. Scores showed a significant increase of 1.2 in groups 7 and 8 compared to the vehicle group at 24 hours following the TBI.

    Conclusion

    Based on these results, it can be concluded that combined administration of estrogen and progesterone have benefical effects on both the reduction of brain edema and the neurological outcomes, the improvement depending on what dose of estrogen is administered with progesterone.

    Keywords: Neurologic score, Brain edema, Diffuse traumatic brain injury, Brain Water content, Evans blue, Estrogen, Progesterone
  • نادر شاهرخی*، محمد خاکساری، زهرا سلطانی، نوذر نخعی، مهدی محمودی، علی نعمتی
    سابقه و هدف

    در مطالعه حاضر نقش هورمون های استروئیدی جنسی بر تغییرات ادم مغزی، فشار داخل جمجمه ای ICP)) و فشار پرفیوژن مغزی (CPP) پس از ضربه مغزی در موش های صحرایی ماده فاقد تخمدان بررسی شده است.

    مواد و روش ها

    دراین پژوهش از موش های صحرایی ماده نژاد آلبینو N – ماری که به طور تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند استفاده گردید. گروه های مورد مطالعه عبارتند از: 1-کنترل، 2- شم، 3- حلال، 4- استروژن (mg/kg1)5-پروژسترون (mg/kg8). که در گروه های 3 تا 5، ترومای مغزی تجربی (TBI) به روش مارمارو القاء شد و30 دقیقه بعد از ضربه هورمون ها به صورت داخل صفاقی تزریق شدند. ICP از طریق طناب نخاعی اندازه گیری شد و CPP با تفریق فشار متوسط شریانی از ICP محاسبه شد. نمرات نورولوژیک توسط پاسخ رفلکس های حرکتی، چشمی و تنفسی به دست آمد.

    یافته ها

    محتوای آب مغز بعد از TBI در گروه های استروژن و پروژسترون در مقایسه با حلال کاهش معنی داری نشان داد) 001 /0 (P<. ICP در گروه های استروژن و پروژسترون به طور معنی داری در 4 و24 ساعت بعد از ضربه در مقایسه با حلال کاهش نشان داد (001 /0 P<). CPP در گروه های استروژن و پروژسترون به طور معنی داری در24 ساعت بعد از ضربه در مقایسه با حلال افزایش نشان داد (001 /0 < P). هم چنین بررسی نمرات نورولوژیک (V.C.S) نشان داد که مقدار این نمرات در گروه های استروژن در یک ساعت (05/0P<) و24 ساعت (001 /0 < P) و پروژسترون در یک ساعت (01/0 P<) بیش تر از گروه حلال است.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که دوزهای فارماکولوژیک استروژن و پروژسترون در موش های صحرایی ماده فاقد تخمدان برای درمان ICP افزایش یافته و CPP کاهش یافته و هم چنین کاهش خیز مغزی و افزایش نمرات نورولوژیک بعد از TBI مفید می باشند.

    کلید واژگان: استروژن, پروژسترون, نوروپروتکتیو, فشار داخل جمجمه ای, فشار پرفیوزن مغز, خیز مغزی, پیامدهای نورولوژیک
    N. Shahrokhi, M. Khaksari, Z. Soltani, N. Nekhai, M. Mahmodi, A. Nemati
    Introduction

    We investigated the role of sex hormones on changes in brain edema intracranial pressure (ICP), cerebral perfusion pressure (CCP) after trauma brain injury (TBI) in ovarectomized female (OVX) rats.

    Material And Methods

    In this study female rats are divided into five groups. Control group (Intact) sham group and other groups include: vehicle, estrogen group (1mg/kg) and progesterone group (8 mg/kg) which on all groups TBI was induced by Marmarou method. 30 minutes after TBI, drugs were injected i.p. ICP was measured in spinal cord using a standard procedure. CPP was calculated by the mean arterial pressure (MAP) - ICP. Neurologic scores were measured by motor, eye and respiratory reflex

    Results

    The results showed after TBI, water content was significantly lower in estrogen and progesterone groups (P<0.001) compared with vehicle group. Analysis showed a stable ICP up to 24 hours. The ICP in estrogen and progesterone groups was significantly decreased at 4 and 24 hours as compared to vehicle group (P<0.001in both cases). The CPP at 24 hours after TBI, significantly increased in estrogen and progesterone groups compared with vehicle (P<0.001). Also after TBI, neurologic scores was significantly higher in estrogen and progesterone groups as compared with vehicle (at 1hours P<0.05, and at 24hours P<0.001 for estrogen), (at 1hours P<0.01 for progesterone).

    Conclusion

    Our findings indicated an improvement of ICP, CPP and neurologic scores produced by pharmacologic doses of estrogen and progesterone after TBI in OVX rat. These effects may be contribute to neuroprotective effects of these hormones

  • لیلا احمد مولایی، محمد خاکساری، غلامرضا سپهری، شهریار دبیری، غلامرضا اسدی کرم، مهدی محمودی، نادر شاهرخی
    مقدمه

    خیز مغزی ناشی از تروما علت مرگ در چند روز اول پس از ضربه مغزی است. در این مطالعه علاوه بر تعیین نقش جنسیت در تشکیل خیز مغزی، اثرات پروژسترون و آلوپرگننولون بعد از القای ضربه مغزی منتشر بر روی تشکیل خیز مغزی در موش های صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش

    این پژوهش مداخله ای- تجربی بر روی 12 گروه موش های صحرایی نر و ماده انجام شد. گروه های 1 و 2، به ترتیب شاهد ماده و نر، گروه های 3 و4، به ترتیب ترومای نر و ماده، گروه 5، حلال پروژسترون، گروه 6، گروه شم ماده (اوارکتومی شده)،گروه 7، شم ماده (بدون انجام اوارکتومی)، گروه 8 شم نر، گروه های 9 و 10 به ترتیب دوزهای کم(mg/kg 4) و زیاد (mg/kg 8) پروژسترون، گروه 11 آلوپرگننولون (mg/kg 4) و گروه12 حلال آلوپرگننولون بودند. دو هفته بعد از اوارکتومی و 1 ساعت بعد از القای ضربه مغزی منتشر به روش مارمارو، تزریق هورمون ها به صورت تک دوز و داخل صفاقی انجام شد. خیز مغزی به وسیله اندازه گیری محتوای آب مغزی و میزان رنگ آبی ایوانز خارج عروقی تعیین شد.

    یافته ها

    محتوای آب مغزی و رنگ آبی ایوانز در موش های نر دچار تروما در مقایسه با شاهد به ترتیب افزایش معنی دار 42/2% و32/5 برابری را نشان داد، در حالی که میزان رنگ آبی ایوانز در موش های ماده ترومایی در مقایسه با شاهد فقط افزایش معنی دار 68/4 برابر داشت. هم چنین محتوای آب مغز و میزان رنگ آبی ایوانز در گروه ترومای نر در مقایسه با ترومای ماده به ترتیب افزایش معنی دار 04/2% و 57/1برابر نشان داد. بعد از تزریق دوزهای کم و زیاد پروژسترون در حیوان های ماده فاقد تخمدان، محتوای آب مغز به ترتیب به میزان 26/2% و 35/2% و میزان رنگ آبی ایوانز 55/2و 98/2برابر کاهش پیدا کرد. هم چنین بعد از تزریق آلوپرگننولون نیز محتوای آب مغز و رنگ آبی ایوانز به ترتیب 38/2% و82/1برابر کاهش نشان داد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه معرف این است که میزان تشکیل خیز مغزی بعد از تروما در حیوان های نر بیشتر از ماده می باشد. علاوه بر این پروژسترون و آلوپرگننولون هر دو موجب کاهش تشکیل خیز مغزی در موش های صحرایی ماده اوارکتومی شده می شوند.

    کلید واژگان: خیز مغزی, آسیب مغزی منتشر, آلوپرگننولون, پروژسترون, آب مغز, رنگ آبی ایوانز
  • بهرام بی باک، محمد خاکساری، محمد بدوی
    سابقه و هدف
    تعداد زیادی از بیمارانی که دچار آسیب مغزی شدیدی شده اند، از نوع آسیب مغزی منتشر هم راه با خیز مغزی رنج می برند. در این پژوهش، روشی برای ایجاد آسیب منتشر مغزی بدون آسیب های موضعی مغزی در موش صحرایی برای اولین بار در کشورمان معرفی شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 45 سرموش صحرایی نر بالغ که به طور تصادفی به 3 گروه کنترل، Sham و تروما تقسیم شدند، انجام شد. در دو گروه آخر، موش ها تحت بی هوشی عمومی توسط مخلوط هالوتان، N2O و اکسیژن قرار گرفته و لوله گذاری نای در آن ها انجام شد و سپس یک کلاه خود فلزی استیل با قطر 1cm بر روی جمجمه آن ها قرار داده شد. در گروه تروما بعد از انجام مقدمات فوق، توسط سقوط آزاد یک وزنه 450 گرمی از ارتفاع 2 متری مورد ضربه سر قرار گرفتند و پس از برگشت تنفس و هوشیاری برای انجام آزمایش های بعدی به قفس خودشان باز گردانده شدند. از دو روش اندازه گیری محتوای آب مغزی و میزان رنگ آبی ایوانز خارج عروقی (E.B) برای تعیین خیز مغزی بعد از ضربه منتشر مغزی استفاده شد. هم چنین به منظور تایید روش های فوق در تشخیص خیز، بررسی پاتولوژیک مقاطع تهیه شده از مغز نیز انجام شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه معرف این است که روش به کار برده شده در این پژوهش یک ترومای منتشر مغزی ایجاد می کند، به طوری که محتوای آب مغزی در گروه تروما در مقایسه با گروه های کنترل و Sham افزایش معنی داری را نشان داد (P<0.05). علاوه بر این محتوای E.B در گروه تروما به طور معنی داری بیش تر از (2.5 برابر) گروه Sham بود (P<0.0001). هم چنین نتایج پاتولوژیک نشان دادند که خیز مغزی به طور منتشر توسط این روش ایجاد شده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، نتیجه گیری می شود که این روش به درستی و با موفقیت انجام شده و می تواند به عنوان یک الگوی مناسب در کشورمان برای ایجاد آسیب منتشر مغزی و مطالعه خیز و تغییرات عصبی و عروقی حاصل از آن معرفی شود.
    کلید واژگان: ترومای مغزی, محتوای آب, محتوای رنگ آبی ایوانز, خیز مغزی
    B. Bibak, M. Khaksari, M. Badavi
    Introduction
    Diffuse brain injury occurs in nearly half of all severe of clinical traumatic brain injuries and has been associated with high mortality. Brain edema is a mortal pathological condition, which is commonly observed in diffuse brain trauma. In the current study, a new model producing diffuse brain injury, without focal brain lesions, was developed in rats, for first time in Iran. Matrials and
    Methods
    Diffuse brain trauma was produced in 45 male rats that they were divided into three groups; control, sham, and trauma group. Rats in two later groups underwent general anesthesia using a mixture of halothane, oxygen and nitrous oxide. A stainless steel disc (1cm in diameter) was firmly fixed to central portion of skull vault using dental acrylic. In the trauma group, a weight of 450g was allowed to drop from the 2m height onto the disc when trauma device was ready. All animal were mechanically ventilated during the treatment. In all groups, pathological studies and measurement of brain edema were performed at 24 hours following injury. Brain edema was evaluated by water content of brain and extravasation of Evans blue (E.B) dye.
    Results
    The results of present study indicated that this technique induces a diffuse brain injury in the rats, as it was shown by a siginificant increase of brain water content in the trauma group compared to the control and the sham groups (p<0.05). In addition, the extravasation of E.B content was significantly more in the trauma group than other two groups (p<0.001). Pathological examinations showed diffuse brain ischemia and brain edema as well.
    Conclusion
    Taken overall, this technique is introduced as a successful and suitable model for studying neuronal and vascular changes associated with diffuse brain injuries.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال