به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "رینگر لاکتات" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی رینگر لاکتات در مقالات مجلات علمی
  • ریحانه ابری، فرناز مسلمی*
    مقدمه

    تغییرات واضح اسید- باز نوزاد در دقایق اولیه می تواند بر وضعیت همودینامیک نوزاد اثرات نامطلوبی بر جای بگذارد و سرم های مختلف تاثیرات متفاوتی بر وضعیت اسید- باز می گذارند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه اثرات سرم کلرید سدیم 9/0% با سرم رینگر لاکتات بر وضعیت اسید- باز مادر و نوزاد در سزارین الکتیو انجام شد.

    روش کار

     این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده و سه سوکور در سال 98-1397 با مشارکت 48 زن باردار انجام شد. گروه اول سرم سدیم کلراید 9/0% و گروه دوم سرم رینگر لاکتات را دریافت نمودند. نمونه خون شریانی قبل از سزارین (مادر) و پس از سزارین (مادر و نوزاد) و نمره آپگار نوزاد در دقایق اول و پنجم ثبت و بین دو گروه مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون های تی مستقل، تی زوجی، آزمون کای دو، من ویتنی، آنالیز واریانس و اندازه های تکراری انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

     تمامی فاکتورهای مورد بررسی در ABG بین دو گروه مادران معنی دار بود که نشان از بروز اسیدیته بالاتر در گروه کلرید سدیم 9/0% نسبت به گروه رینگر لاکتات داشت (05/0>p)؛ از طرفی بین فاکتورهای بررسی شده در نوزادان (ABG و نمرات آپگار) دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    کلرید سدیم 9/0% در مقایسه با رینگر لاکتات باعث اسیدوز در مادران تحت سزارین الکتیو با بی حسی نخاعی می گردد، ولی هیچ کدام تاثیر معنی داری بر وضعیت اسید- باز نوزاد ندارند. به نظر می رسد سرم رینگر لاکتات جایگزین مناسبی برای سرم کلرید سدیم 9/0% به ویژه در مادرانی که در خطر بیشتر اسیدوز هستند، باشد.

    کلید واژگان: رینگر لاکتات, سزارین, نرمال سالین
    Reyhaneh Abri, Farnaz Moslemi *
    Introduction

    Clear changes in neonatal acid-base in the early minutes can have adverse effects on the hemodynamic status of the neonate; different serums have different effects on the acid-base status. Therefore, this study was performed with aim to compare the effects of 0.9% sodium chloride serum with Ringer lactate serum on maternal and neonatal acid-base status in elective cesarean section.

    Methods

    This triple-blind randomized clinical trial study was performed with participation of 48 pregnant women in 2018-2019. The first group received 0.9 sodium chloride serum and the second group received ringer lactate serum. Arterial blood samples before cesarean section (mother) and after cesarean section (mother and baby) and neonatal Apgar score in the first and fifth minutes were recorded and compared between the two groups. Data were analyzed by SPSS software (version 21) and independent t-test, paired t-test, Chi-square test, Mann-Whitney test, analysis of variance and repeated measures. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    All factors studied in ABG were significant between the two groups of mothers, indicating a higher acidity in the 0.9% sodium chloride group than the ringer-lactate group (p<0.05). On the other hand, there was no significant difference between the studied factors in neonates (ABG and Apgar scores) between the two groups (p>0.05).

    Conclusion

    0.9% sodium chloride compared to lactated ringer causes acidosis in mothers undergoing elective cesarean section with spinal anesthesia, but none of them has a significant effect on the acid-base status of the infant. Ringer's lactate serum seems to be a good alternative to 0.9% sodium chloride serum, especially in mothers who are at higher risk for acidosis.

    Keywords: Cesarean section, Lactate ringer, Normal Saline
  • حسن غلامی، سمانه سرگزی*، ملیحه نوبخت، علی عمادزاده
    مقدمه
    آزمون آسکی یکی از موثرترین روش ها برای ارزشیابی مهارت ها می باشد که بدلیل دشواری در اجرای آزمون آسکی سنجش کیفیت آن، امری حیاتی است. یک گام مهم در سنجش کیفیت هر آزمون، تعیین ضریب پایایی آن آزمون می باشد، لذا این پژوهش با هدف تعیین ضریب پایایی دومین آزمون صلاحیت های بالینی مشهد با استفاده از تئوری تعمیم پذیری انجام گردیده است.
    روش کار
    دومین آزمون صلاحیت های بالینی مشتمل بر 15ایستگاه موازی بود. 75 دانشجو و 30 ممتحن در این آزمون حضور داشتند. چک لیست های آزمون به تفکیک ایستگاه و ممتحن جمع آوری و در بسته نرم افزاری اکسل ثبت گردید. مولفه های واریانس، مجموع مربعات و میانگین مربعات با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمون ANOVA محاسبه گردید. سپس واریانس ایستگاه ها، دانشجویان و ممتحنین و همچنین ضرایب تعمیم پذیری و پایایی آزمون با استفاده از نرم افزارEDUG به دست آمد.همچنین برای بررسی رابطه بین جنسیت و نمرات از آزمون های آماری Mann-Whitney Uو chi squareاستفاده گردید.
    نتایج
    ضریب پایایی آزمون 98/0 محاسبه گردید و مولفه تعامل دانشجویان با ممتحنین و ایستگاه ها بیشترین سهم را در ایجاد خطای اندازه گیری دارا بود. بین جنسیت دانشجویان و نمرات آن ها ارتباط معنا داری مشاهده نشد، همچنین بین جنسیت ممتحنین و نمرات دانشجویان نیز ارتباط معناداری به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    دومین آزمون صلاحیت های بالینی مشهد، پایایی بسیارخوبی داشت و با توجه به نتایج حاصله می توان گفت، استفاده از تئوری تعمیم پذیری برای برآورد ضریب پایایی و مشخص نمودن خطاهای اندازه گیری روش مناسبی است اما پژوهش های بیشتری باید انجام شود تا بتوان با قطعیت بیشتری ادعا نمود که استفاده از تئوری تعمیم پذیری، مزایای بیشتری نسبت به تئوری کلاسیک دارد.
    کلید واژگان: رینگر, رینگر لاکتات, اسیدیته خون, جراحی الکتیو
    Hasan Gholami, Samaneh Sargazi *, Maliheh Nobakht, Ali Emadzadeh
    Introduction
    OSCE is a combination of simulation tasks to assess medical students'' skills in diagnosis and treatment of diseases. it is vital to measure the quality of an OSCE. One of the important steps in assessing the quality of a test is to determine it''s reliability. This study aimed to determine the reliability coefficient of the second clinical skills test in Mashhad by using generalizability theory.
    Subjects &
    Methods
    The OSCE was conducted in two days and consists of 15 parallel stations. 75 students and 30 examiners participated in this test. Check lists collected and recorded in Excel. Variances and mean squares (MS) calculated by using SPSS. Variance for stations¡ students and examiners and generalizability and reliability coefficients calculated by using EDUG. Mann-Whitney U and Chi square tests were used for assessing relation between students’ gender and score¡ raters’ gender and score and relation between students gender and raters gender.
    Results
    There was no significant relationship between gender of students and their scores¡ gender of examiners and students’ scores¡ and between gender of students and gender of examiners. Reliability coefficient was calculated 0/98 and interaction between students¡ examiners and station component had the largest effect on creating measurement error.
    Conclusion
    this exam had a good reliability coefficient and according to results we can say¡ using Generalizability Theory for estimating the reliability coefficient¡ measurement error¡ and to identify impact of any facets on measurement error is a logical way. However¡ more research needs to be done.
    Keywords: Ringer, OSCE, Generalizability theory, reliability, clinical skills
  • محمود اخلاقی، هاشم رنجبر*، محمدرضا عابدین زاده، علی احمدی
    مقدمه
    نگهداری حجم کافی خون گردشی و پرفیوژن بافتی و بالانس الکترولیت ها در طی جراحی ها مهم می باشد و ترکیبات مختلفی شامل محلول های کریستالوئید و کلوئیدی به این منظور پیشنهاد شده اند. مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثر دو روش مایع درمانی با رینگرلاکتات و رینگر بر اسیدیته خون و عوارض پس از عمل انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی در سال96 بر روی86 بیمارکاندید اعمال جراحی الکتیو از نوع ماژور که در کلاس بیهوشی ASA I و II بودند و مشکلات قلبی ریوی و کلیوی نداشتند انجام شد. مایع درمانی در حین عمل، در یک گروه(43نفر) به کمک محلول رینگر لاکتات و در گروه دیگر(43نفر) با رینگرانجام شد. قبل از جراحی، جهت انجام آزمایش هموگلوبین، هماتوکریت، آلبومین و الکترولیت ها نمونه خون وریدی گرفته شد. در پایان بیهوشی بیماران از نظر تاخیر در بیدار شدن و تهوع و استفراغ بررسی شدند.
    نتایج
    بعد از مایع درمانی در گروه رینگر لاکتات میزان هموگلوبین و هماتوکریت به طورمعناداری کاهش یافت و میزان آلبومین افزایش معناداری داشت و در گروه رینگر تفاوت معناداری در میزان آن ها وجود نداشت پتاسیم و کلسیم در گروه رینگر لاکتات و کلر در گروه رینگر به طور معناداری افزایش یافتند. بیکربنات و PHدر گروه رینگر لاکتات افزایش و در گروه رینگر به طور معناداری کاهش یافته بود. سدیم در دو گروه قبل و بعد از مایع درمانی اختلاف معناداری نداشت. مقدار خونریزی حین عمل و مدت زمان بستری پس از عمل در گروه رینگر بیشتر بود که از نظر آماری معنادار نبود. تهوع و استفراغ در بیماران گروه رینگر بیشتر بود که از نظر آماری معنادار نبود. تاخیر در بیداری در گروه رینگر به طور معناداری بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    جایگزینی حجم مایعات با کریستالوئیدهای رینگر و رینگرلاکتات در جراحی های الکتیو اختلاف معنی داری در میزان PH و عوارض بعد از عمل ایجاد می کند و اسیدیته خون و تاخیر در بیداری در تجویز رینگر نسبت به رینگر لاکتات بیشتر بود.
    کلید واژگان: رینگر, رینگر لاکتات, اسیدیته خون, جراحی الکتیو
    Mahmoud Akhlaghi, Hashem Ranjbar *, Mohammad Reza Abedinzadeh, Ali Ahmadi
    Introduction
    It is important to keep a sufficient amount of circulating blood and tissue perfusion during surgery. Different compounds including crystalloid and colloidal solutions are proposed for this purpose. There is a lot of evidence that there is a clinically difference in the use of various crystalloids. In this study, the effect of two methods of fluid therapy with Ringer’s Lactate and Ringer’s solution on acid-base balance and postoperative complications in patients candidate for elective operation was studied.
    Subjects &
    Methods
    This clinical trial study was performed on 86 patients undergoing major anesthetic surgery in ASA class I and II and had no heart and kidney problems. The fluid therapy was performed with a ringer's lactate solution in one group (n = 43) and in the other group with ringer solution (n = 43). Before starting surgery, blood samples were taken for hemoglobin, hematocrit, albumin and electrolytes, and arterial blood samples for analysis of arterial blood gas. At the end of the anesthesia, the patient was transferred to the recovery and was evaluated for recovery in the wake delay and other complications such as nausea and vomiting.
    Results
    In this study, hemoglobin and hematocrit were significantly reduced in ringer's lactate groups after fluid therapy, and the amount of albumin after fluid therapy was reduced in the ringer's lactate group.There was no significant difference in sodium levels in both groups before and after fluid therapy. However, the amount of potassium and calcium significantly increased after the liquid therapy in the ringer's lactate group and the amount of chlorine in the ringer group significantly increased. Bicarbonate and PH were increased after fluid therapy in ringer's lactate group and decreased significantly in ringer group. Also, the amount of bleeding during operation and duration of postoperative hospitalization was higher in ringer group, but this difference was not statistically significant. Nausea and vomiting were reported more in the ringer group than in the ringer's lactate group, but this difference was not statistically significant. Also, the delay in waking in the ringer group was significantly higher than ringer's lactate group.
    Conclusion
    According to the findings of this study, it seems that in elective surgery, the replacement of crystalloids ringer and ringer's lactate, there is a significant difference in PH and postoperative complications following the use of these serums. The blood acidity following fluid therapy with ringer was higher in comparison to fluid therapy with ringer's lactate, and the delay in awakening in this group was reported high.
    Keywords: Ringer, Ringer Lactate, Blood acidity, Elective surgery
  • ندا نجیب پور، عبدالحسن طلایی زاده، حسین تجلی
    زمینه و هدف
    شایع ترین علت شوک در بیماران جراحی یا ترومایی، از دست دادن خون به علت خونریزی است. درمان معمول این نوع شوک جایگزینی با مایعات ایزوتون می-باشد. هدف از انجام این طرح، مقایسه اثر سالین هیپرتونیک (3/5 درصد) و رینگر لاکتات در احیای بیماران مبتلا به شوک هیپوولمیک می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه که به شیوه کارآزمایی بالینی دو سوکور انجام شد، بیماران ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان گلستان اهواز به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم و مورد بررسی قرار گرفتند(85 مورد و 85 شاهد). گروه مورد به وسیله محلول سالین هیپرتونیک 5/3 درصد و گروه شاهد با استفاده از روش روتین احیا که شامل بهره گیری از رینگر لاکتات بود مورد مداخله قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مجموع 170 بیمار (157 مرد و 13 زن) مورد مطالعه گرفتند. مدت زمان لازم و حجم مایع دریافتی جهت رسیدن فشار به mmHg90 در گروه آزمون به طور معناداری کمتر از گروه شاهد بود. مقایسه سایر متغیرها به جز سدیم سرم در 24 ساعت پس از شروع درمان بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    استفاده از سالین هیپرتونیک با حجم محدود در آغاز درمان جهت بیماران با شوک هیپوولمیک به دنبال تروما، سبب کاهش میزان مایع دریافتی و افزایش سرعت خروج از شوک می شود و استفاده از آن را در بیماران با شوک هیپوولومیک توصیه می-گردد.
    کلید واژگان: احیا, شوک هیپوولومیک, رینگر لاکتات, سالین هیپرتونیک
    Neda Najibpour, Abdolhassan Talaiezadeh, Hossein Tajali
    Background And Objective
    the most common cause of shock in surgical or trauma patients is blood loss due to bleeding. The usual treatment for this type of shock is the replacement of isotonic fluids. The aim of this project is to compare the effect of hypertonic saline (3.5%) and ringer lactate in the resuscitation of trauma patients with hypovolemic shock.
    Subjects and
    Methods
    In this double blind clinical trial study, using a simple random sampling, trauma patients referred to Ahwaz Golestan hospital emergency room, were divided into the case and control groups(85 cases VS.85 control). The group received a hypertonic saline solution 3.5% and intervention was done in the control group using the routine method of resuscitation, including administration of of ringer lactate.
    Results
    In this study. 170 patients (157 males and 13 females) were studied. The required time and the volume of the fluid intake to reach Blood pressure of 90 mmHg in the hypertonic-treated case group was significantly lower than the ringer lactate-treated control group. In a comparison between other variables, except serum sodium, 24 hr after the start of treatment, no significant difference was seen between the two groups.
    Conclusion
    At the start of the treatment for patients with patients with hypovolemic shock following trauma, the use of hypertonic saline with a limited volume caused the reduced amount of fluid intake and the decreased the time of getting out of shock. Therefore, the use of hypertonic saline in patients with hypovolemic shock is recommended.
    Keywords: Hypertonic saline, Hypovolemic shock, Ringer lactate, Resuscitation
  • مهرداد مسعودی فر، محمدرضا هادی، علی مهرابی کوشکی
    مقدمه
    یکی از عوارض مهم بیهوشی نخاعی ناپایداری همودینامیک پس از بیهوشی است که شیوع بالایی دارد و باعث افزایش عوارض و مرگ و میر می گردد. از جمله روش های پیشگیری از این عارضه پرلود بیمار با سرم می باشد. ولوون یکی از ترکیبات هیدروکسی اتیل استارچ ها است که می تواند باعث افزایش حجم عروقی و جبران اختلالات همودینامیک گردد و حداقل عوارض مرتبط با این ترکیبات را دارا می باشد. در این مطالعه استفاده از این ترکیب نوین برای پرلود با روش معمول پرلود یعنی رینگر لاکتات مقایسه شد.
    روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سو کور بود که روی بیمارانی که جهت اعمال ارتوپدی اندام تحتانی تحت بیهوشی نخاعی قرار گرفتند، انجام شد. بیماران به صورت یک در میان به دو گروه پرلود با رینگر لاکتات و پرلود با ولوون تقسیم شدند و سرم مورد نظر طی 20 دقیقه پیش از بیهوشی نخاعی برای آن ها انفوزیون شد. شاخص های همودینامک شامل فشار خون، تعداد ضربان قلب و میزان اشباع اکسیژن قبل از پرلود، قبل از بیهوشی، پس از وضعیت دادن و در دقایق 1، 3، 5، 10، 15 و 30 پس از وضعیت دادن به بیمار ثبت شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS آنالیز شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 80 بیمار در دو گروه 40 نفری بررسی شدند. میانگین فشار خون سیستولی در ابتدا و انتهای مطالعه در گروه ولوون 7/16 ± 3/129 و 2/16 ± 2/113 و در گروه رینگر لاکتات 3/14 ± 1/128 و 1/16 ± 8/113 میلی متر جیوه بود و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. روند تغییرات فشار خون سیستوی، دیاستول، ضریان قلب و درصد اشباع اکسیژن خون در دو گروه اختلاف معنی دار نداشت اما میانگین تغییرات تنفس در دو گروه تفاوت معنی دار داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر ضمن توصیه به انجام مطالعات بیشتر، باید با توجه به هزینه های مصروفه جهت تهیه ی سرم مورد استفاده در پرلود و همچنین در دسترس بودن سرم، بنا به تشخیص پزشک متخصص بیهوشی از هر کدام از ترکیبات مذکور استفاده نمود.
    کلید واژگان: پرلود, ولوون, رینگر لاکتات, اعمال ارتوپدی اندام تحتانی, بیهوشی نخاعی
    Mehrdad Masoudifar, Mohammad Reza Hadi, Ali Mehrabi Koushki
    Background
    Spinal anesthesia is often recommended as a safe and preferred substitute for general anesthesia. The hemodynamic benefits of spinal anesthesia over general anesthesia include a minimum decrease in myocardial contractility and only modest decreases in blood pressure and cardiac output. However، spinal anesthesia is associated with some complications (such as unstable hemodynamic status) during surgery that may lead to mortality in patients under operation. Hydroxyethyl starch (Voluven) is a substance used to preserve a patient’s hemodynamic stability during surgery. This study compared the use of lactated Ringer’s solution and Voluven as preload in patients under spinal anesthesia.
    Methods
    This clinical trial study was performed in Kashani Hospital (Isfahan، Iran) during 2012. We selected 80 patients who were scheduled for lower extremity orthopedic procedures under spinal anesthesia. The subjects were randomly allocated to two groups and preloaded with either lactated Ringer’s solution or Voluven for 20 minutes. Hemodynamic indexes including blood pressure، heart rate، and oxygen saturation were monitored before the surgery and at the first، third، fifth، tenth، fifteenth، and thirtieth minutes after the operation. The collected data was analyzed with SPSS.
    Findings
    The mean systolic blood pressure in the lactated Ringer’s solution group was 129. 3 ± 16. 7 mmHg at baseline and 113. 2 ± 16. 2 mmHg at the end of the operation. The corresponding values in the Voluven group were 128. 1 ± 14. 3 and 113. 8 ± 16. 1 mmHg. No statistically significant differences were observed between the two groups in terms of systolic or diastolic blood pressure، heart rate، and oxygen saturation.
    Conclusion
    Although using Voluven in spinal anesthesia is supposed to result in better hemodynamic stability، we failed to find a significant difference between Voluven and lactated Ringer’s solution. Therefore، either of them can be used for preloading based on their cost and availability.
    Keywords: Voluven, Lactated Ringer's solution, Preload
  • ابراهیم حسنی، علیرضا ماهوری، حمید مهدی زاده، حیدر نوروزی نیا، میرموسی آقداشی، نازلی کرمی
    پیش زمینه و هدف
    بروز اسیدوز متابولیک در حین کاردیوپولمونری بای پس در طی عمل جراحی پیوند عروق کرونر می تواند منجر به عوارض مختلفی شده و اثر سوء بر نتایج عمل داشته باشد. نوع محلول پرایم مورد استفاده نیز می تواند در این خصوص موثر باشد. به همین دلیل بر آن شدیم تا تاثیر دو محلول رینگرو رینگرلاکتات را بر روی تغییرات اسید و باز در بیماران تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر مورد ارزیابی قرار دهیم.
    مواد و روش کار
    در یک مطالعه مقطعی تصادفی دوسوکور در بیمارستان سیدالشهدا ارومیه، 50 بیمار در دو گروه رینگر و رینگر لاکتات به عنوان محلول اولیه پمپ قلبی - ریوی، مورد بررسی قرار گرفتند. مقادیر لاکتات، فشار دی اکسید کربن، بیکربنات، pH و کلر در دو گروه در سه زمان مختلف یعنی پس از بیهوشی بیمار t1)) پ نج دقیقه پس از بای پس (t2) و در هنگام گرم کردن مجدد بیمار در انتهای بای پس (t3) ا ندازه گیری و داده ها آنالیز شدند.
    یافته ها
    کاهش مقادیر pH در هر دو گروه مشاهده شد و اختلاف بین آن ها در زمان t2)) معنی دار بود (05/0±38/7 در گروه رینگر در مقایسه با 05/0 ±41/7 در گروه رینگر لاکتات p =0.02). همچنین اختلاف معنی داری در سطوح لاکتات (mmol/L 9/0±44/2 در گروه رینگر در مقایسه با mmol/L 4/0±2/3 در گروه رینگر لاکتات p=0.02) و کلراید (mEq/L 08/3±6/116 در گروه رینگر در مقایسه به mEq/L 97/3±4/113 در گروه رینگر لاکتات p =0.002) دو گروه وجود داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های ما نشان داد که محلول رینگر لاکتات در مقایسه با رینگر تغییرات اسید- باز کم تری در عمل جراحی پیوند عروق کرونر تحت کاردیوپولمونری بای پس ایجاد می کند.
    کلید واژگان: اسیدوز متابولیک, رینگر, رینگر لاکتات, محلول پرایم, بای پس قلبی, ریوی, پیوند عروق کرون
    Dr Ebrahim Hassani, Dr Alireza Mahoori, Dr Hamid Mehdizade, Dr Heidar Norouzinia, Dr Mir Moosa Aghdashi, Dr Nazli Karami
    Background and Aims
    Metabolic acidosis can be harmful and can complicate cardiopulmonary bypass (CPB) during coronary artery bypass graft surgery. We hypothesized that the pump prime can cause this disturbance. We compared effects of Ringer solution with Ringer Lactate, two types of priming fluid in producing metabolic acidosis in patients undergoing coronary artery bypass graft (CABG). ..
    Materials and Methods
    In a prospective, double-blind, randomized clinical trial 50 patients undergoing CABG were evaluated at Seiedalshohada hospital of Urmia-Iran. Sampling of arterial blood was performed at three time intervals: Before CPB (t1), 5 minutes after initiation of CPB(t2), and at rewarming period (t3). Measurement of pH, HCO3, PaCO2, Lactate and Cl at each collection point were performed and the results were analyzed.
    Results
    The decrease in pH was seen in both groups and was significant between two groups in the second interval (Ringer: 7.38±0.05 vs. Ringer Lactate: 7.41±0.05, p=0.02). Also in this interval, Lactate had significant difference (Ringer: 2.44±0.9 mmol/L vs. Ringer Lactate: 3.2±0.4 mmol/L, p=0.02) and serum level of chloride was higher in Ringer group (Ringer: 116.6±3.08 mEq/L vs. Ringer Lactate: 113.4±3.9 mEq/L, p: 0.0002)
    Conclusion
    Our findings showed that Ringer Lactate solution in comparison with Ringer had fewer effects on acid-base changes during cardiopulmonary bypass in patients under coronary artery bypass graft.
    Keywords: Metabolic acidosis, Rringer, Ringer lactate, Prime solution, Cardiopulmonary bypass, Coronary artery bypass
  • مهدی فتحی، فرناد ایمانی، وحید گودرزی، مرجان جودی
    زمینه و هدف
    کاهش فشار خون و برونده قلب در حین بیحسی نخاعی شایع بوده و میتواند علت آسیبهای جدی و حتی مرگ باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر محلولهای رینگر لاکتات و هیدروکسی اتیل استارچ 6درصد بر برونده قلب، پس از بیحسی نخاعی در بیماران تحت اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی طراحی و انجام شده است.
    روش مطالعه
    مطالعه حاضر بصورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 60 بیمار که در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) تهران تحت اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی با بیحسی نخاعی قرار گرفته بودند، انجام شد. جهت ارزیابی بیماران از دستگاه پایش الکتروولوسیمتری استفاده شد. ضربان قلب، برون ده قلب، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک قبل و حین عمل جراحی اندازهگیری شد.
    یافته ها
    بررسی میزان پایه این مقادیر در دو گروه رینگر لاکتات و هتااستارچ با استفاده از آزمون T-test، ولی افت فشار خون و برونده قلبی بیمارانی pکمتر از(05/0) اختلاف آماری معنی داری را در دو گروه نشان نداد که هتااستارچ دریافت کرده بودند بطور معنی داری از نظر آماری کمتر از دریافت کنندگان رینگر لاکتات است.
    بحث: نتایج مطالعه حاضر که بر روی بیماران تحت جراحی ارتوپدی اندام تحتانی در دو گروه دریافت کننده هتااستارچ و رینگر لاکتات انجام شد نشان داد که تاثیر هتااستارچ بر روی جبران افت فشار خون و برون ده قلبی بیماران تحت بیحسی نخاعی بطور معنی داری از نظر آماری بیشتر از رینگر لاکتات است.
    کلید واژگان: هتا استارچ, بی حسی نخاعی, رینگر لاکتات
    Mehdi Fathi, Farnad Imani, Vahid Goudarzi, Marjan Judi
    Background And Aims
    Spinal anesthesia induced hypotension is common and it could be serious and life threatening. Occasionally many types of solutions use for prevention. We compared ringer lacatated (RL) vs Hetastarch (HS) about cardiac output reductions. Methods and materials: This is a randomized clinical trial which has done on 60 lower extremity orthopedic patients who went under surgery whereas spinal anesthesia has done for them. We used from electrovelosimetery for our evaluations.
    Results
    Base line heart rate، systolic and diastolic blood pressure and cardiac output were similar in both groups. whereas they were apparently reduced in ringer lactated group.
    Conclusion
    This study showed effectiveness of hetastarch 6% in preventing of hemodynamic parameters changes in patients undergoing spinal anesthesia in comparison with ringer lactated solutions.
    Keywords: Ringer lacatated solutions, hetastarch solutions, spinal anesthesia
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال