جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سمیت سلولی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر ضد قارچی و مقایسه غلظت های مختلف تیموکینون بر روی سویه های استاندارد کاندیدا از جمله کاندیدا آلبیکنس، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا پاراپسیلوپسیس و کاندیدا تروپیکالیس و بررسی سمیت تیموکینون بر روی رده سلولی فیبروبلاستی در شرایط آزمایشگاهی طراحی شده است. در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی جهت بررسی حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MFC) تیمو کینون در رقت های 70-13/0 میکرولیتر بر میلی لیتر در محیط RPMI و از روش میکرو دایلوشن براث بر روی چهار سویه قارچ مخمری کاندیدا شامل کاندیدا آلبیکنس (ATCC 10231)، کاندیدا گالابراتا (ATCC2001)، کاندیدا تروپیکالیس (ATCC 200956)، کاندیدا پاراپسیلوزیس (ATCC22019) استفاده شده است. برای ارزیابی سمیت سلولی تیموکینون از تست MTT و رده سلولی فیبروبلاستی استفاده شد. نتایج بررسی حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) حداقل غلظت کشندگی (MFC) تیمو کینون بر روی سویه های کاندیدا نشان داد، کاندیدا آلبیکنس دارای حساسیت بیشتری نسبت به سایر سویه به تیموکینون (میکرولیتر بر میلی لیتر 2/18 :MIC و میکرولیتر بر میلی لیتر 4/37:MFC) دارد. در ارزیابی سمیت سلولی تیموکینون بر روی رده سلولی فیبروبلاستی دارای کمترین سمیت در غلظت 4/37 میکرولیتر بر میلی لیتر بوده و بیشترین سمیت را در غلظت 70 میکرولیتر بر میلی لیتر داشته است که با توجه به غلظت های MIC و MFC این غلظت ها عدم سمیت بر روی رده سلولی فیبروبلاستی بوده اند. همان طور که نتایج مطالعه حاضر نشان داده است تیموکینون در غلظت های مشخص شده دارای اثر مهار کنندگی و کشندگی بر روی سویه های کاندیدا با کمترین سمیت بر روی رده سلولی فیبروبلاستی می باشد.
کلید واژگان: کاندیدا, سمیت سلولی, برون تنی, تیموکینونThe present study aimed to assess the antifungal effect and compare different concentrations of thymoquinone on standard Candida strains, including Candida albicans, Candida glabrata, Candida parapsilopsis, and Candida tropicalis, and investigate the toxicity of thymoquinone on fibroblastic cell lines in laboratory conditions. The present in vitro study was designed to determine the minimum inhibitory concentration (MIC) and minimal fungicidal concentration (MFC) of thymoquinone in dilutions of 0.13-70 μg/ml on four yeast strains of Candida including Candida albicans (ATCC 10231), Candida glabrata (ATCC2001), Candida tropicalis (ATCC 200956), and Candida parapsilosis (ATCC22019) by broth microdilution method. The MTT test was used to evaluate the cytotoxicity of thymoquinone and fibroblast cell line. The results of MIC and MFC examinations of thymoquinone demonstrated that Candida albicans is more sensitive than other strains to thymoquinone (MIC: 2.18 µg/ml, MFC: 4.37 µg/ml) and cytotoxicity of thymoquinone on fibroblast cell line illustrated that the lowest toxicity was in 31.72 µg/ml and the highest toxicity was in 13.07 µg/ml. As a result, according to the MIC and MFC, these concentrations were non-toxic on the fibroblast cell line. As evidenced by the results of the present study, thymoquinone in specified concentrations had an inhibitory and fungicidal effect on Candida strains with the most negligible toxicity on the fibroblastic cell line.
Keywords: Candida Spp, Cytotoxicity, In Vitro, Thymoquinone -
مقدمه
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر عصاره اتانولی گیاه پیاز تابستانه لرستانی (Nectaroscordeum koelzii) بر رشد و القای آپوپتوز در پروماستیگوت های لیشمانیا تروپیکا در شرایط آزمایشگاهی است.
مواد و روش هاآزمون مهار رشد جهت ارزیابی اثرات عصاره بر روی رده های سلولی ماکروفاژ انسانی (THP-1) و پروماستیگوت های سویه استاندارد لیشمانیا تروپیکا (MHOM/IR/2002/Mash2) با استفاده از روش (3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide) MTT انجام گردید. ارزیابی فعالیت آنزیم شبه کاسپاز-3 در پروماستیگوت با استفاده از کیت های سنجش فعالیت رنگ سنجی آنزیم کاسپاز-3، براساس دستورالعمل های سازنده انجام شد.
یافته هاعصاره اتانولی گیاه پیاز تابستانه لرستانی به طور معنی داری (001/0<p) میزان زنده ماندن پروماستیگوت لیشمانیا تروپیکا را با نیمه حداکثر غلظت بازدارنده (50IC) 7/88 میکروگرم بر میلی لیتر را کاهش داد. یافته ها نشان داد که عصاره همچنین به طور معنی داری (01/0 <p) فعال سازی آنزیم کاسپاز 3 را افزایش داد. مقادیر نیمه حداکثر غلظت سمی (50CC) عصاره اتانولی گیاه پیاز تابستانه لرستانی و گلوکانتیم بر سلولهای ماکروفاژ THP-1 به ترتیب 9/496 میکروگرم بر میلی لیتر و 2/1215 میکروگرم بر میلی لیتر بود.
بحث و نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر حاکی از اثرات بالقوه ضد لیشمانیایی عصاره اتانولی گیاز پیاز تابستانه لرستانی بر روی پروماستیگوت های لیشمانیا تروپیکا است، در حالی که القاء آپوپتوز می تواند یکی از مهمترین مکانیسم های سلولی اثرات ضد انگلی این عصاره باشد. نتایج همچنین نشان دهنده سمیت سلولی پایین این عصاره بر روی سلول های نرمال انسان بود. با این حال مطالعات بیشتر برای بررسی مکانیسم های سلولی دقیق تر مورد نیاز است.
کلید واژگان: گیاهان دارویی, لیشمانیوز, آپوپتوزیس, درمان, سمیت سلولیYafteh, Volume:26 Issue: 4, 2024, PP 26 -36BackgroundThis study aims to investigate the in vitro effects of ethanolic extract of Nectaroscordeum koelzii on the growth and induction of apoptosis in promastigotes of Leishmania tropica.
Materials and MethodsA growth inhibition test was conducted to evaluate the effects of the extracts and a control drug on human macrophage cell lines (THP-1) and promastigotes of the standard strain of Leishmania tropica (MHOM/IR/2002/Mash2), which was obtained from the Leishmaniasis Research Center of Kerman University of Medical Sciences. The MTT method (3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide) was used for this evaluation. Additionally, the activity of the caspase-3-like enzyme in promastigotes was assessed using colorimetric Caspase-3 activity assay kits (Sigma-Aldrich, Germany), following the manufacturer's instructions.
ResultsThe ethanolic extract of N. koelzii significantly reduced the viability of L. tropica promastigotes (P < 0.001), with an inhibitory concentration 50 (IC50) value of 88.7 μg/ml. The findings also indicated that the extract significantly increased the activation of the caspase-3 enzyme (P < 0.01). the cytotoxic concentration 50 (CC50) values for the ethanolic extract of N. koelzii and glucantime on THP-1 macrophage cells were 496.9 μg/ml and 1215.2 μg/ml, respectively.
ConclusionThe results of the present study indicate the potential anti-leishmanial effects of the ethanolic extract of N. koelzii on the promastigotes of Leishmania tropica. Induction of apoptosis may also be one of the most significant cellular mechanisms underlying the anti-parasitic effects of this extract. Additionally, the findings demonstrate that this extract exhibits low cytotoxicity towards normal human cells. However, further studies are needed to investigate the exact cellular mechanisms.
Keywords: Medicinal Plants, Leishmaniasis, Apoptosis, Treatment, Cytotoxicit -
سابقه و هدف
عوامل کنتراست زای مورد استفاده درMRI اکثرا بر پایه عناصر فلزی مانند گادولنیوم بوده و سمی هستند. مطالعه حاضر با هدف تهیه نانوذره ای غیرفلزی و غیرسمی بر پایه کربن کوانتوم داتها بود که می تواند به عنوان یک عامل کنتراست غیرفلزی و غیرسمی در MRI مورد استفاده قرار گیرد.
روش بررسیسمیت سلولی نانوذرات(PN-GQDOTs) در برابر سلولهای MCF-7و MCF-10A با استفاده از روش MTT بررسی شد. مقدار آسودگی طولیr1 در مدل فانتوم با استفاده از تصویربرداری MRI با پروتکل اسپین- اکو، محاسبه شد. توانایی نفوذ نانوذرات به داخل سلولهای سرطانی با استفاده از تصویربرداری MRI انجام گرفت.
یافته هانتایج سنجش سمیت سلولی نشان دهنده هیچ کاهش معنی داری در میزان زنده ماندن سلول با غلظت های مختلف NPs برای مدت زمان انکوباسیون 24 ساعت نبود. با تصویربرداری MRI در محیط فانتوم مقدارr1=4/49 برای نانوذره سنتز شده به دست آمد که نسبت به ماده دوتارم (r1=2/54) افزایش قابل توجهی داشت. نتایج تصویربرداری حیوانی توانایی نانوذرات برای ایجاد اختلاف در کنتراست تصاویر قبل و بعد از تزریق ماده کنتراست زا را نشان داد.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که نانوذرات (PN-GQDOTs) سمیت سلولی کمی در محدوده غلظت مورد بررسی دارند، که برای تصویربرداری MRI و کاربردهای بیولوژیکی در شرایط آزمایشگاهی و درون تنی ضروری است. با توجه به نتایج مطالعه حیوانی این نانوذرات می توانند به عنوان یک ماده کنتراست زای مثبت و غیرسمی مورد توجه قرار گیرند که به دلیل عدم وجود ترکیبات فلزی در ساختار این ترکیب، نگرانی در مورد سمیت این سامانه دارویی به حداقل می رسد.
کلید واژگان: نقاط کوانتمی گرافنی, MRI, سمیت سلولیMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:34 Issue: 3, 2024, PP 245 -254BackgroundContrast agents used in MRI are mostly based on metallic elements such as gadolinium and are toxic.The present study aims to prepare a non-metallic and non-toxic nanoparticle based on quantum data carbon, which can be used as a non-metallic and non-toxic contrast agent in MRI.
Materials and methodsThe cytotoxicity of nanoparticles (PN-GQDOTs) against MCF-7 and MCF-10A cells was investigated using the MTT method. The value of longitudinal relaxation r1 in the phantom model was calculated using MRI imaging with spin-echo protocol. The ability of nanoparticles to penetrate into cancer cells was determined using MRI imaging.
ResultsCytotoxicity assay results showed no significant decrease in cell viability with different concentrations of NPs for the incubation period of 24 hours. With MRI imaging in the phantom environment, r1=4.49 was obtained for the synthesized nanoparticle, which was a significant increase compared to the dotarem material (r1=2.54).The results of animal imaging showed the ability of nanoparticles to create a difference in the contrast of the images before and after the injection of the contrast agent.
ConclusionThe results exhibited low cytotoxicity of the PN-GQDOTs nanoparticles in the given concentration range,which is essential for MRI imaging and further biological in vitro and in vivo applications.According to the results of the animal study, these nanoparticles can be considered as a positive and non-toxic contrast agent, which minimizes the concern about the toxicity of this medical system due to the absence of metal compounds in the structure of this compound.
Keywords: Graphene Quantum Dots, MRI, Cytotoxicity -
سابقه و هدف
ال-آرژنین به عنوان یک اسید آمینه ضروری است و برای سنتز گلوتاتیون استفاده می شود و از آن جایی که پیش ساز نیتریک اکساید نیز می باشد می تواند به عنوان پاک کننده ی رادیکال های آزاد و مهارکننده ی پراکسیداسیون لیپیدی عمل کند. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرحفاظتی ال-آرژنین بر سمیت سلولی، ژنتیکی و استرس اکسیداتیو ناشی از سیس پلاتین در سلول های نرمال کلیوی و لنفوسیت های خونی انسان انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، از سلول های نرمال کلیوی رده سلولیvero و لنفوسیت های خونی انسان استفاده شد. سلول های vero با غلظت های مختلف ال-آرژنین (9/35، 18/75، 37/5، 75، 150 و 300 میکروگرم بر میلی لیتر) با دوز آسیب زای سیس پلاتین (1/7 میکروگرم بر میلی لیتر) به صورت پیش تیمار بررسی شدند. ارزیابی بقا و زنده مانی سلولی و تعیین IC50 (غلظت مهاری) توسط تست MTT انجام شد. جهت بررسی سمیت ژنتیکی، با استفاده از سرنگ هپارینه 5 میلی لیترنمونه خون وریدی از یک داوطلب سالم غیر سیگاری و غیر الکلی گرفته شد و بعد از جداسازی لنفوسیت ها، غلظت های مختلف ال-آرژنین با سیس پلاتین در دوز بهینه القاکنندگی سمیت پیش درمانی شدند. جهت ارزیابی تولید میکرونوکلئوس در لنفوسیت های دو هسته ای مهار شده در ستوکینز لام تهیه و توسط میکروسکوپ نوری بررسی شد. هم چنین تست های استرس اکسیداتیو (ارزیابی میزان ROS و MDA) مورد سنجش قرار گرفتند که اندازه گیری میزان ROS سلول با دستگاه فلوریمتری و با استفاده از معرف DA-DCFH انجام شد. برای سنجش میزان مالون دی آلدهید(MDA) تولید شده در فرآیند لیپید پراکسیداسیون از معرف تیوباربیتوریک اسید(TBA) استفاده شد. بررسی داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه توسط نرم افزار GraphPad Prism.8 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته هااثرات سمیت سلولی سیس پلاتین در انکوباسیون 48 ساعته با غلظت های مختلف (0/39، 0/78، 1/56، 3/12، 6/25، 12.5، 25 و 50 میکروگرم بر میلی لیتر) به صورت وابسته به دوز مشخص شد و میزان IC50 7/1 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. براساس نتایج این مطالعه، پیش درمانی با ال-آرژنین در غلظت های 18/75، 37/5، 75، 150 و 300 میکروگرم برمیلی لیتر با سیس پلاتین 1/7 میکروگرم بر میلی لیتر، به طور قابل توجهی اثرات سیتوتوکسیک را کاهش داد به طوری که با افزایش غلظت ال-آرژنین، حیات سلول های نرمال ریوی در مقایسه با سیس پلاتین به تنهایی به عنوان گروه کنترل مثبت افزایش یافت. از سوی دیگر نتایج حاصل از تست میکرونوکلئوس نشان داد که ال-آرژنین به طور معناداری سبب مهار سمیت ژنتیکی سیس پلاتین درلنفوسیت های خونی انسان شد. به طوری که درغلظت 75/18 دارای اختلاف معنادار با گروه کنترل مثبت بود(0/05P<) و در غلظت های 37/5الی 300 میکروگرم بر میلی لیتراین اختلاف معناداری مشهود بود(0/001P<). هم چنین با تجویز ال-آرژنین در غلظت های مختلف، میزان استرس اکسیداتیو ناشی از سیس پلاتین از طریق کاهش تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS) و مالون دی آلدهید(MDA) مشاهده شد. از لحاظ آماری، ال-آرژنین در تمامی غلظت ها دارای اختلاف معنادار با گروه کنترل مثبت بود(0/001P<).
استنتاجنتایج مطالعه حاضر نشان داد، ال-آرژنین به عنوان یک ترکیب آنتی اکسیدان، سمیت سلولی و ژنتیکی و استرس اکسیداتیو ناشی از سیس پلاتین را در سلول های نرمال ریوی کلیوی(vero) و لنفوسیت های خونی انسان تعدیل کرد و اثرات محافظتی قابل ملاحظه ای را از خود نشان داد. از این رو می توان این امید را داشت که به عنوان یک ماده پیشگیری کننده مورد استفاده قرارگیرد.
کلید واژگان: ال آرژنین, سیس پلاتین, سنجش میکرونوکلئوس, سمیت سلولی, استرس اکسیداتیوBackground and purposeL-arginine is an essential amino acid used for glutathione synthesis and as a precursor to nitric oxide, it can act as a free radical scavenger and inhibitor of lipid peroxidation. Therefore, this study aimed to investigate the protective effect of L-Arginine on cisplatin-induced cytotoxicity, genotoxicity, and oxidative stress in normal kidney cells and human blood lymphocytes.
Materials and methodsIn this experimental study, normal kidney cells (Vero cell line) and human blood lymphocytes were used. Vero cells were pre-treated with various concentrations of L-Arginine (9.35, 18.75, 37.5, 75, 150, and 300 µg/mL) and a damaging dose of cisplatin (1.7 µg/mL). Cell viability and IC50 (inhibitory concentration) were evaluated using the MTT assay. For genotoxicity assessment, 5 mL of venous blood sample was collected from a healthy, non-smoking, non-alcoholic volunteer using a heparin syringe and after isolating lymphocytes, different concentrations of L-Arginine were pre-treated with cisplatin at an optimal genotoxic dose. To evaluate micronucleus formation in cytokinesis-blocked binucleated lymphocytes, the slide was prepared and was evaluated by light microscopy. Oxidative stress tests, including ROS and MDA levels, were conducted. ROS levels were measured using a fluorimeter device and DA-DCFH reagent. To measure the amount of malondialdehyde (MDA) produced during the lipid peroxidation process Thiobarbituric acid (TBA) was used as a reagent. Data analysis was performed using one-way ANOVA with GraphPad Prism.8 software.
ResultsCisplatin exhibited dose-dependent cytotoxicity at concentrations (0.39, 0.78, 1.56, 3.12, 6.25, 12.5, 25, and 50 μg/ml) after 48 hours incubation, with an IC50 of 1.7 μg/mL. Based on the results of this study, Pre-treatment with L-arginine at concentrations of 18.75, 37.5, 75, 150, and 300 μg/ml with 1.7 μg/ml cisplatin significantly reduced cytotoxic effects, so that with the increase of L-arginine concentration, increasing the viability of normal lung cells compared to cisplatin alone as a positive control group. On the other hand, micronucleus test results showed that L-arginine significantly inhibited the genotoxicity of cisplatin in human blood lymphocytes. So in the concentration of 18.75 µg/mL, there was a significant difference with the positive control group (P<0.05), and in concentrations 37.5 to 300 µg/ml this significant difference was evident (P<0.001). Also, L-arginine in different concentrations, reduced oxidative stress caused by cisplatin by decreasing reactive oxygen species (ROS) and malondialdehyde (MDA) production. Statistically, L-arginine had a significant difference with the positive control group in all concentrations (P<0.001).
ConclusionThe study demonstrated that L-Arginine, as an antioxidant compound, moderated cisplatin-induced cytotoxicity, genotoxicity, and oxidative stress in normal kidney (Vero) cells and human blood lymphocytes, showing significant protective effects. Therefore, it can be hoped for potential use as a preventive agent.
Keywords: L-Arginine, Cisplatin, Micronucleus Assay, Cytotoxicity, Oxidative Stress -
سابقه و هدف
از آن جایی که آفت دهانی بسیار دردناک است و درمان قطعی برای آن معرفی نشده است، تلاش در زمینه تهیه دارویی که این بیماری را کنترل نماید، بسیار مفید می باشد. اسید فولینیک مشتق 5 فرمیل اسید تتراهیدروفولیک است. برخلاف اسید فولیک (شکل مصنوعی فولات)، اسید فولینیک یکی از اشکال فولات است که به طور طبیعی در غذاها یافت می شود. در بدن، اسید فولینیک می تواند به سایر اشکال فعال فولات تبدیل شود و فعالیت ویتامین کامل اسید فولیک را دارد. از آن جایی که اسید فولینیک، دارای اثرات ترمیم زخم است، ممکن است نقش مهمی در تسریع بهبود زخم های آفتی داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اسید فولینیک بر رشد سلول های فیبروبلاست لثه به عنوان یک درمان بالقوه برای زخم های دهان، انجام پذیرفت. با تعیین دوز بهینه، اسید فولینیک می تواند به عنوان یک گزینه درمانی توصیه شده برای افراد مبتلا به زخم دهان مانند افت پیشنهاد شود.
مواد و روش هاطی این مطالعه تجربی، رده های سلولی فیبروبلاست لثه انسانی در شرایط استریل در محیط کشت DMEM و سرم گاوی 10 درصد و آنتی بیوتیک پنی سیلین و تتراسیکلین 1 درصد در دمای 37 درجه کشت داده شدند. این سلول ها در معرض غلظت های مختلف از داروی فولینیک اسید (5، 20، 25، 30، 40، 50، 80 و 100 میکرومولار) قرار گرفتند. روش MTT برای ارزیابی زنده مانی سلول ها و تعیین IC50 (غلظت مهاری) استفاده شد. در این آزمایش به دلیل مشخص نبودن دامنه سمیت آن بر روی سلول ها در یک مرحله به صورت پایلوت و تکرارهای کم، سمیت نسبی تعیین شد. هر غلظت چهار بار تکرار شد و در زمان های مختلف (24، 48 و 72 ساعت) انکوبه شد. پس از زمان انکوباسیون، محیط رویی هر چاهک دور ریخته و به هر چاهک 100 میکرولیتر محلول MTT اضافه شد. پس از چهار ساعت انکوباسیون، محلول رویی دور ریخته و 100 میکرولیتر DMSO اضافه شد. سپس با استفاده از دستگاه الیزا ریدر، جذب نوری هر چاهک در طول موج 540-690 نانومتر اندازه گیری شد. در نهایت IC50 که نشان دهنده غلظت داروی لازم برای مهار 50 درصد رشد سلول است با استفاده از منحنی رشد محاسبه شد و نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه 19) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هادر این مطالعه اثر سمیت سلولی فولینیک اسید بر رده سلولی فیبروبلاست لثه انسانی (HGF1) در محیط کشت سلولی در سه زمان در غلظت های مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد در 24 ساعت تا غلظت 100 میکرومولار هنوز 70 درصد از سلول ها زنده ماندند که این مورد می تواند نشانگر استفاده موثر از این دارو برای درمان آسیب های ضایعات آفتی باشد. در 48 ساعت 78/1=IC50 میکرومولار به دست آمدکه این نشانگر این است که در مطالعاتی با محدوده زمانی 48 ساعت می توان تا دوز نزدیک80 میکرومولار از فولینیک اسید جهت استفاده از تاثیرات درمانی این دارو استفاده کرد. در 72 ساعت IC50 برابر با66/7 میکرومولار محاسبه گردید.
استنتاجیافته های این مطالعه نشان داد که غلظت های بالاتر اسید فولیک در ابتدا برای دستیابی به کاهش قابل توجهی در رشد سلولی مورد نیاز است، اما با قرار گرفتن در معرض طولانی تر، غلظت های پایین تر می تواند موثر باشد.
کلید واژگان: فولینیک اسید, سمیت سلولی, فیبروبلاست لثه انسانی, آفت دهانی, زخم دهانBackground and purposeDue to the absence of a conclusive cure for a severely painful mouth ulcer, the creation of a medication to regulate this ailment is greatly advantageous. Folinic acid is a derivative of 5-formyl tetrahydrofolic acid. Unlike folic acid (the synthetic form of folate), folinic acid is a form of folate found naturally in foods. Folinic acid can be converted to other active forms of folate in the body and has the activity of the complete vitamin folic acid. Since folinic acid has wound-healing effects, it may play an important role in accelerating the healing of aphthous wounds. By determining the optimal dose, folinic acid can be suggested as a recommended treatment option for people with oral ulcers such as aphthous wounds. The purpose of this study is to investigate the effect of folinic acid on the growth of gingival fibroblast cells as a treatment for mouth ulcers.
Materials and methodsDuring this experimental study, human gingival fibroblast cell lines were cultured in sterile conditions in a DMEM culture medium of 10% bovine serum and 1% penicillin and tetracycline antibiotics at 37 degrees. These cells were exposed to different concentrations of folinic acid drug (5, 20, 25, 30, 40, 50, 80, 100 μM). The MTT method was used to evaluate cell viability and determine IC50 (inhibitory concentration). In this experiment, due to the uncertainty of its range of toxicity on cells, the relative toxicity was determined in a pilot phase and with few repetitions. Each concentration was repeated four times and incubated at different times (24, 48, and 72 hours). After the incubation time, the supernatant of each well was discarded and 100 μl of MTT solution was added to each well. After four hours of incubation, the supernatant was discarded and 100 μL of DMSO was added. Then, using an ELISA reader, the optical absorbance of each well was measured at a wavelength of 540-690 nm. Finally, IC50, which indicates the drug concentration necessary to inhibit 50% of cell growth, was calculated using the growth curve, and the results were analyzed using SPSS software version 19.
ResultsIn this study, the effect of folinic acid cytotoxicity on human gingival fibroblast cell line (HGF1) in a cell culture medium was investigated three times in different concentrations. The results showed that 70% of the cells were still alive in 24 hours up to a concentration of 100 μM, which can indicate the effective use of this drug for the treatment of pest damage. In 48 hours, IC50= 1.78 μM was obtained, which indicates that in studies with a time limit of 48 hours, up to a dose of 80 μM of folinic acid can be used to use the therapeutic effects of this drug. In 72 hours, IC50 was calculated as 66.7 μM.
ConclusionThese findings provide valuable information about the dose-response relationship and the impact of folic acid on HGF1 cells. It indicates that higher concentrations of folic acid are needed initially to achieve a significant reduction in cell growth, but with longer exposure, lower concentrations can be effective.
Keywords: folinic acid, cytotoxicity, human gingival fibroblast cells, oral aphthous, oral ulcer -
مقدمه
گیاه (Solanaceae. (Vell Solanum cernuum، بومی برزیل بوده و به طور سنتی برای درمان زخم، آسیب کبدی، عفونت های پوستی، سوزاک و هیپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH) استفاده می شود.
هدفبررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی و ترکیب سرنومیدین به دست آمده از برگ گیاه Vell cernuum. S. در برابر کشت سلولی عضله صاف اولیه پروستات و ارزیابی اثر بالقوه آنها به روش فلوسیتومتری.
روش بررسیعصاره هیدرواتانولی cernuum. S از برگ های خشک و پودر شده گیاه و به روش خیساندن حاصل گردید. این عصاره حاوی 4/8 درصد وزنی-وزنی آلکالوئید سرنومیدین که به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا مشخص گردید، بود. کشت سلولی عضله صاف اولیه سرطان خوشخیم پروستات در سنجش تکثیر سلولی و آپوپتوز مورد استفاده قرار گرفت. سلول های عضله صاف سرطان پروستات خوشخیم به مدت 48 ،72 و 96 ساعت در معرض 0/5 - 0/125 میلی گرم بر میلی لیتر عصاره هیدرواتانولی و 0/1 - 0/025 میلی گرم بر میلی لیتر سرنومیدین قرار گرفتند.
نتایجعصاره هیدرواتانولی (2 میلی گرم در میلی لیتر) و سرنومیدین (1 میلی گرم در میلی لیتر [M6-10 × 3/3]) به ترتیب 60 و 62 درصد رشد سلولی را در 96 ساعت مهار کردند و درنهایت منجر به مرگ سلولی با آپوپتوز شدند. از سوی دیگر، تنها سرنومیدین (1 میلی گرم در میلی لیتر) باعث مرگ قابل توجهی در اثر نکروز نسبت به شاهد شد.
نتیجه گیرییافته های به دست آمده استفاده از cernuum. S در طب بومی را تایید می کند و نشان می دهد که سرنومیدین یک ترکیب مناسب برای مطالعات بیشتر با تمرکز بر درمان سرطان خوشخیم پروستات می باشد.
کلید واژگان: سمیت سلولی, سلولهای عضلانی پروستات, آپوپتوز, آلکالوئید, SolanaceaeBackgroundSolanum cernuum Vell. (Solanaceae) is a native plant from Brazil traditionally used for treating ulcers, liver damage, skin infections, gonorrhea, and benign prostatic hyperplasia (BPH).
ObjectiveTo evaluate the impact of hydroalcoholic extract and cernumidine obtained from S. cernuum Vell. leaves against prostate primary smooth muscle cell culture and assess their potential effect in inducing apoptosis (annexin V assay by flow cytometry).
MethodsThe hydroethanolic extract of S. cernuum was obtained by macerating powdered dried leaves followed by fractionation, furnishing 4.8 % w/w of cernumidine alkaloid as established by high performance liquid chromatographic analysis. Primary BPH smooth muscle cell culture was used in cell proliferation and apoptosis assays, whereby prostate smooth muscle cells were subjected to 0.125-5.0 mg/mL of hydroethanolic extract and 0.025-1.0 mg/mL of cernumidine for 48, 72, and 96 h.
ResultsHydroethanolic extract (2 mg/mL) and cernumidine (1 mg/mL [3.3 × 10-6 M]) inhibited the cell growth by 60 % and 62 % at 96 h, respectively, and eventually led to cell death by apoptosis. On the other hand, only cernumidine (1 mg/mL) induced significant death by necrosis compared to control.
ConclusionThe obtained findings corroborate the use of S. cernuum in native medicine and indicate that cernumidine is a promising candidate for further studies focusing on BPH treatment.
Keywords: Cytotoxicity, Prostate Muscle Cells, Apoptosis, Alkaloid, Solanaceae -
مقدمه
گلیوبلاستوم مولتی فرم (GBM) از تومورهای شایع مغزی انسان است. از روش های درمان این بیماری می توان به استفاده از داروی تموزولومید اشاره کرد. با توجه به مقاومت و عود تومور پس از تیمار با تموزولومید، محققان درصدد این برآمدند که از روش هایی برای غلبه بر مقاومت به تموزولومید استفاده کنند. با توجه به اثرهای ضدسرطانی جغجغه یا کهورکProsopis farcta)) در طب سنتی ایران، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره میوه گیاه کهورک بر سمیت القاشده توسط تموزولومید در رده سلولی GBM است.
روش کاررده سلولی گلیوبلاستوم (T98G) با غلظت های مختلف عصاره گیاهی و تموزولومید تیمار شد. میزان بقای سلولی با روش MTT ارزیابی شد. نوع اینترکشن بین عصاره گیاهی و داروی تموزولومید با استفاده از نتایج تست MTT و همچنین، نرم افزار Compusyn ارزیابی شد. همچنین، میزان تولید نیتریک اکساید در سلول های سرطانی سنجیده شد. بیان ژن O-6-Methylguanine-DNA Methyltransferase (MGMT) نیز با روش Real-time PCR ارزیابی شد.
یافته هاعصاره هیدروالکلی و تموزولومید زنده ماندن سلولی را به روشی وابسته به غلظت و زمان کاهش دادند. ترکیب عصاره و تموزولومید دارای اثرهای هم افزا در کاهش زنده مانی سلولی بود. عصاره هیدروالکلی و/یا تموزولومید باعث کاهش معنی دار در تولید و ترشح نیتریک اکساید شدند (05/0<p). عصاره هیدروالکلی باعث کاهش معنی دار و تموزولومید باعث افزایش معنی دار بیان ژن MGMT شد (05/0<p). تیمار ترکیبی هم زمان عصاره و دارو باعث کاهش معنی دار بیان ژن MGMT نسبت به گروه تیمارشده با تموزولومید شد (05/0<p).
نتیجه گیریترکیب عصاره میوه کهورک و تموزولومید پتانسیل ضدتوموری هم افزا در سلول های GBM نشان داد. این عصاره مقاومت سلولی به تموزولومید را از طریق کاهش بیان MGMT کاهش داد.
کلید واژگان: گیاه کهورک, تموزولومید, گلیوبلاستوم مولتی فرم, مقاومت دارویی, سمیت سلولی, ژن MGMTIntroductionGlioblastoma multiforme (GBM) is one of the most common human brain tumors. The use of temozolomide drug can be mentioned among the treatment methods. Researchers are trying to use methods to overcome resistance to temozolomide. Regarding the anticancer effects of Prosopis farcta in traditional Iranian medicine, the present study aimed to investigate the effect of the fruit hydroalcoholic extract of Prosopis farcta on the toxicity induced by temozolomide in the GBM cell line.
MethodThe T98G cell line was treated with plant extract and temozolomide. The cell survival rate was evaluated by MTT assay. The type of interaction between herbal extract and temozolomide was evaluated using the MTT test and Compusyn software. In addition, the amount of nitric oxide production in cancer cells was measured. Furthermore, the expression of the O-6-Methylguanine-DNA Methyltransferase (MGMT) gene was evaluated by Real-time PCR.
ResultsHydroalcoholic extract of the plant and temozolomide decreased cell viability in a concentration- and time-dependent manner. The combination of extract and temozolomide had a synergistic effect in reducing cell survival. The hydroalcoholic extract and/or temozolomide caused a significant decrease in nitric oxide production and secretion (P<0.05). Considering the expression of MGMT, the hydroalcoholic extract and temozolomide significantly decreased and increased the expression of this gene, respectively (P<0.05). Simultaneous treatment caused a significant decrease in MGMT expression compared to the group treated with temozolomide (P<0.05).
ConclusionThe combination of Prosopis farcta fruit extract and temozolomide had synergistic antitumor potential in GBM cells. This extract could reduce cellular resistance to temozolomide through the downregulation of MGMT expression.
Keywords: Cell totoxicity, Drug resistance, Glioblastoma multiforme, MGMT gene, Prosopis farcta, Temozolomide -
مقدمه
با توجه به استفاده گسترده از نانوذرات به عنوان یک ماده ضدمیکروبی قوی در پوشش های مواد غذایی و احتمال آثار سمی سلولی آن ها بر بدن و یا مصرف تصادفی این مواد سمی، این مطالعه انجام شد. هدف از این مطالعه بررسی سمیت سلولی کیتوزان و نانوذرات کیتوزان در شرایط آزمایشگاهی است.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که در سال 1399 در آزمایشگاه گروه بهداشت و کنترل مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز صورت گرفت. برای بررسی ویژگی های این نانوذرات از روش های طیف سنجی پراش پرتو ایکس (XRD) و طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) استفاده گردید. به منظور بررسی اثر سمیت سلولی کیتوزان و نانوکیتوزان، دو رده سلولی HT-29 (لاین سرطان کولون) و Vero (لاین اپیتلیال کلیه میمون) به کار گرفته شد؛ سپس آزمون سمیت سلولی با روش MTT و بررسی آپوپتوز سلولی با استفاده از روش رنگ آمیزی آکریدین اورنج و اتیدیوم برماید صورت گرفت.
یافته های پژوهش:
برای آنالیز آماری از واریانس یک طرفه و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS vol.19 استفاده گردید. حداکثر مقادیر طیف سنج پراش اشعه ایکس نانوذرات کیتوزان در زاویه θ2 در 20 درجه دیده شد. پیک ظاهرشده در عدد موجی cm-1 1530 به ارتعاش کششی N-O-P مربوط بود. در نمودار طیفی کیتوزان ارتعاش خمشی گروه عاملی N-H در عدد موجی cm-1 1542 ظاهر گردید، درحالی که در طیف نانوذرات کیتوزان سنتز شده ارتعاش خمشی N-H در cm-1 1646 دیده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که سمیت سلولی کیتوزان در سلول های HT-29 و Vero با افزایش زمان و غلظت نانوذرات، افزایش یافته است.
بحث و نتیجه گیریازآنجاکه با افزایش زمان و افزایش غلظت نانوذرات، سمیت در سلول ها بیشتر مشاهده گردید؛ بنابراین، زمان و غلظت نانوذرات کیتوزان در ایجاد سمیت سلولی اهمیت دارد. با توجه به آثار سمی این نانوذرات بر روی سلول های سرطانی، این ذرات می تواند در درمان سرطان استفاده شود که نیازمند مطالعات بیشتری در این زمینه است.
کلید واژگان: کیتوزان, سمیت سلولی, رده سلولی HT-29 و VeroIntroductionConsidering the broad spectrum of using nanoparticles in food coatings as a potent antimicrobial agent and their possible cytotoxic effects and accidental consumption of these toxic materials, this study was performed. The present study aimed to investigate the cytotoxicity of chitosan and nano-chitosan in vitro.
Material & MethodsThis cross-sectional study was conducted in 2019 in the Laboratory of the Department of Food Hygiene and Public Health, School of Veterinary Medicine, Shiraz University, Shiraz, Iran. The XRD and FITR techniques were employed to study the characteristics of these nanoparticles. Moreover, two cell lines, HT-29 and Vero, were used to study the cytotoxic effects of chitosan and nano-chitosan by MTT assay, acridine orange, and ethidium bromide staining. One-way ANOVA and independent t-test were used to analyze the collected data with the help of SPSS software (version 19).
ResultsBased on the obtained findings, the maximum values of XRD at the angle of θ2 were observed at 20°. The highest peak appeared at 1530 cm-1, which was associated with tensile vibration of N-P-N. The spectrum diagram of chitosan due to the tensile vibration of synthetic nanochitosan of N-H bound appeared at 1646 cm-1. The results showed a proportional increase in the cytotoxicity with time and concentration of nanoparticles in the cells.
Discussion & ConclusionSince by increase in time and concentration of nanoparticles, toxicity was observed in cells; therefore, the time and concentration of chitosan nanoparticles are important in causing cytotoxicity. Considering the toxic effects of these nanocomposites on cancer cells, they can be used in cancer treatment, which requires further studies.
Keywords: Chitosan, Cytotoxicity, HT-29 cell, Vero cells -
مقدمه
سرطان پروستات، شایع ترین سرطان در مردان می باشد. دوستاکسل مهم ترین دارو برای درمان این بدخیمی است که مقاومت دارویی اثربخشی آن را کاهش می دهد. یکی از راهکارهای مهم افزایش اثر دارو، استفاده از درمان ترکیبی است. این مطالعه به بررسی اثر سمی عصاره ی برگ به لیمو بر دو رده ی سلولی سرطان پروستات و تاثیر آن بر سمیت سلولی دوستاکسل پرداخته است.
شیوه ی مطالعه:
سمیت سلولی عصاره ی برگ به لیمو به صورت جداگانه و یا در ترکیب با دوستاکسل مورد ارزیابی قرار گرفت. سلول ها در پلت های 96 خانه کشت داده شدند. پس از تیمار سلول ها با غلظت های مختلف عصاره و دارو، زنده مانی آن ها با آزمون MTT اندازه گیری شد.
یافته هاعصاره ی برگ به لیمو، اثر سمی بالایی بر سلول های سرطان پروستات نشان داد. عصاره در بالاترین غلظت، سبب کاهش درصد سلول های زنده به 1/37 ± 01/18 در سلول های PC-3 و به 1/06 ± 20/80در سلول های LNCaP، گردید. مقدار IC50 عصاره 78/14 میلی گرم بر میلی لیتر برای سلول های PC-3 و 88/76 میلی گرم بر میلی لیتر برای سلول های LNCaP به دست آمد. به علاوه، عصاره ی سمیت سلولی دوستاکسل را افزایش داد. در حداکثر اثر افزایشی، درصد زنده مانی در سلول های PC-3 و LNCaP به ترتیب از 2/46 ± 50/87 به 1/12 ± 26/48 و از 1/83 ± 54/13 به 1/69 ± 28/84 کاهش یافت.
نتیجه گیریعصاره ی برگ به لیمو، اثر سمی مشخصی بر سلول های سرطان پروستات در شرایط برون تنی داشت و سمیت سلولی دوستاکسل را افزایش داد. اثرات ضد توموری عصاره می تواند مورد ارزیابی بیش تر در شرایط درون تنی و بالینی قرار گیرد.
کلید واژگان: سرطان پروستات, سمیت سلولی, دوستاکسل, عصاره ی آبی-اتانولی, برگ به لیموBackgroundProstate cancer is the most common cancer in men. Docetaxel is the most important drug for prostate cancer,but drug resistance reducesits effectiveness. One of the important strategies to increase the drug efficacy is the use of combination therapy. This study investigated toxic effect of Lippia citriodoraleaf extract on two prostate cancer cell lines and its effect on docetaxel cytotoxicity.
MethodsCytotoxicity of Lippia citriodoraleaf extract was evaluated individually or in combination with docetaxel. Cells were cultured in 96-well plates. After treating cells with different concentrations of extracts and drugs, their survival was measured by MTT assay.
ResultsLippia citriodoraleaf extract showed a highly toxic effect on prostate cancer cells. The extract at the highest concentration, decreased the percentage of viable cells to 18.01 ± 1.37 in PC-3 cells and to 20.80 ± 1.06 in LNCaP cells. The IC50 value of the extract was 78.14 mg/ml for PC-3 cells and 88.76 mg/ml for LNCaP cells. In addition, the extract increased the cytotoxicity of docetaxel. In the maximum increasing effect, the percentage of survival in PC-3 and LNCaP cells decreased from 50.87 ± 2.46 to 26.48 ± 1.12 and from 54.13 ± 1.83 to 28.84 ± 1.69, respectively.
ConclusionLippia citriodoraleaf extract had a remarkable toxic effect on prostate cancer cells in vitro and increased docetaxel cytotoxicity. The antitumor effects of the extract can be further evaluated in vivo and clinical trials.
Keywords: Prostate cancer, Cytotoxicity, Docetaxel, Hydro-ethanolic extract, Lippia citriodoraleaf -
سابقه و هدف
سیلوستازول دارویی است که جهت درمان لنگش متناوب در بیماران مبتلا به بیماری های عروق محیطی استفاده می شود. مطالعات قبلی نشان داده است که این دارو یک مشتق اکسی کینولون با اثرات ضد ترومبوتیک، گشادکننده عروق، آنتی میتوژنیک و آنتی اکسیدانی است. سیلوستازول اثرات خود را از طریق مهار فعالیت فسفو دی استراز 3 و جلوگیری از تخریب cAMP اعمال می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات محافظتی سیلوستازول در برابر سمیت سلولی و ژنتیکی ناشی از کربوپلاتین در سلول های نرمال ریه و لنفوسیت های خونی انسان انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، سلول های مورد مطالعه با غلظت های مختلف سیلوستازول (5، 25، 50 و 100 میکرومولار) با کربوپلاتین در دوز بهینه القا کنندگی سمیت (9/2 میکرومولار) پیش درمانی شدند. سمیت سلولی و سمیت ژنتیکی با استفاده از روش میکرونوکلیوس و MTT، مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در نرم افزار Prism ورژن 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هااثرات سیتوتوکسیک کربوپلاتین در انکوباسیون 48 ساعته با غلظت های 0/3، 1، 3، 10 و 30 میکرومولار به صورت وابسته به دوز مشخص شد. پیش درمانی سیلوستازول در غلظت های 25، 50 و 100 میکرومولار با کربوپلاتین 2/9 میکرومولار به طور قابل توجهی زنده مانی سلول های نرمال ریوی را در مقایسه با کربوپلاتین به تنهایی به عنوان گروه کنترل مثبت افزایش داد. به علاوه، سیلوستازول در غلظت های 50 و 100 میکرومولار اثرات محافظتی ژنتیکی خود را از طریق سنجش میکرونوکلیوس در برابر کربوپلاتین در غلظت IC50 در لنفوسیت های خونی نشان داد.
استنتاجسیلوستازول با تعدیل سمیت سلولی و ژنتیکی ناشی از کربوپلاتین در سلول های نرمال ریوی (Beas-2B) و لنفوسیت های خون انسان، اثرات محافظتی قابل ملاحظه ای را از خود نشان داده است.
کلید واژگان: سیلوستازول, کربوپلاتین, سنجش میکرونوکلئوس, سمیت سلولیBackground and purposeCilostazol is a prescription medication for intermittent claudication in patients with peripheral artery disease. Previous research has demonstrated that this 2-oxoquinoline derivative possesses antithrombotic, vasodilator, antimitogenic, and antioxidant effects. Cilostazol exerts its products through the inhibition of PDE3 activity and the prevention of cAMP degradation. The present study aimed to examine the protective properties of cilostazol against carboplatin-induced cytotoxicity and genotoxicity in Beas-2B and human blood lymphocyte cells.
Materials and methodscells were pre-treated with different concentrations of cilostazol (5, 25, 50, and 100 μM) with carboplatin at an optimum cytotoxic dosage (9.2 µM). The MTT and micronucleus assays were used to assess cytotoxicity and genotoxicity. Statistical analysis was performed using the one-way ANOVA in Prism Ver. 8 software.
ResultsThe cytotoxic effect of carboplatin was dose-dependent, as evidenced by the 48h culture treatment with concentrations of 0.3, 1, 3, 10, and 30 µM. Pre-treatment of cilostazol at 25, 50, and 100 µM with carboplatin at 9.2 µM enhanced cell viability in Beas-2B cells compared to the carboplatin alone as positive control. Additionally, cilostazol at 50 and 100 µM showed its potent genoprotective effects via micronucleus assay against carboplatin at IC50 at blood lymphocyte cells.
ConclusionCilostazol provided conceivable protective effects by modulating cytotoxicity and genotoxicity induced by carboplatin in Beas-2B and human blood lymphocyte cells.
Keywords: cilostazol, carboplatin, micronucleus assay, cytotoxicity -
زمینه و هدف
شیمی درمانی یکی از درمان های رایج و مهم در مبارزه با سرطان سینه است اما مقاومت دارویی نسبت به این داروها موفقیت درمان را کاهش می دهد. امروزه تحقیقات گسترده ای بر نقش ترکیب های گیاهی در افزایش اثر داروهای شیمی درمانی متمرکز شده است. این تحقیق به منظور بررسی اثر عصاره آبی-متانولی گل گاوزبان بر دو رده سلولی سرطان سینه MCF-7 و MDA-MB468 و نقش آن در سمیت سلولی دوکسوروبیسین انجام شد.
روش هااثر سمیت سلولی عصاره گل گاوزبان و دوکسوروبیسین به تنهایی و یا در ترکیب با هم در دو زمان انکوباسیون 24 و 48 ساعت بررسی گردید. سلول ها با تراکم 104 سلول برای هر چاهک، درپلت های 96 خانه کشت داده شدند و پس از تیمار با غلظت های مختلف عصاره و دارو، زنده مانی آن ها با آزمون MTT سنجیده شد.
یافته هاعصاره گل گاوزبان اثر سمیت سلولی بالایی بر سلول های سرطان سینه نشان داد، در حالی که سمیت کم تری برای سلول های طبیعی داشت. عصاره در بالاترین غلظت تست شده در زمان 48 ساعت انکوباسیون، درصد سلول های زنده را به ترتیب در سلول های MCF-7 و در سلول های MDA-MB468 به 0/72 ± 10/59 و 0/78 ± 12/22 درصد کاهش داد. اثر کاهندگی دوکسوروبیسین به ترتیب 0/92 ± 19/31 و 0/99 ± 18/13 درصد برای سلول های MCF-7 و MDA-MB468 بود. مقدار IC50 عصاره در 24 و 48 ساعت انکوباسیون، برای سلول های MCF-7 به ترتیب 2/41 و 1/78 میلی گرم بر میلی لیتر و برای سلول های MDA-MB468 به ترتیب 2/41 و 1/78 میلی گرم بر میلی لیتر محاسبه شد. عصاره همچنین اثر قابل توجهی در افزایش سمیت سلولی دوکسوروبیسین نشان داد. حداکثر اثر با غلظت 5 میلی گرم بر میلی لیتر عصاره بر غلظت 1 میکروگرم بر میلی لیتر دوکسوروبیسین در 48 ساعت انکوباسیون دیده شد که درصد زنده مانی به ترتیب در سلول های MCF-7 و MDA-MB468 از 1/80 ± 46/38 به 1/46 ± 24/23 و از 1/95 ± 55/30 به 1/40 ± 35/99 کاهش یافت. در سلول های MCF-7 به 0/72 ± 10/59 درصد و در سلول های MDA-MB468 به 0/78 ± 12/22 درصد کاهش داد.
نتیجه گیریعصاره گل گاوزبان به طور موثری سبب از بین رفتن سلول های سرطان سینه در شرایط برون تنی شد و سمیت سلولی دوکسوروبیسین را افزایش داد. ارزیابی بیش تر اثرات ضد توموری عصاره می تواند با بررسی آن در شرایط درون تنی صورت پذیرد.
کلید واژگان: دوکسوروبیسین, سرطان سینه, سمیت سلولی, عصاره آبی-متانولی, گل گاوزبانBackground and aimChemotherapy is one of the most common and important treatments in the fight against breast cancer, but drug resistance to these drugs reduces the success of the treatment. Today, extensive research is focused on the role of herbal compounds in increasing the effect of chemotherapeutic drugs. This study was conducted to investigate the effect of hydro-methanolic extract of Echium amoenum on two breast cancer cell lines MCF-7 and MDA-MB468 and its role in the cytotoxic activity of doxorubicin.
MethodsThe effect of Echium amoenum extract and doxorubicin alone or in combination were examined at two incubation times of 24 and 48 hours. Cells were seeded at a density of 104 cells per well in 96-well plates, and after treatment with different concentrations of extract and drug, their viability was measured by MTT assay.
ResultsEchium amoenum extract showed a high cytotoxic effect on breast cancer cells, while it had less toxicity on normal cells. The extract at the highest tested concentration reduced the percentage of viable cells in MCF-7 cells and in MDA-MB468 cells to 10.59 ± 0.72 and 12.22 ± 0.78%, respectively. The inhibitory effect of doxorubicin was 19.31 ± 0.92 and 18.13% ± 0.99 for MCF-7 and MDA-MB468 cells, respectively. IC50 of the extract in 24 and 48 hours incubation was calculated, for MCF-7 cells, 2.41 and 1.78 mg/ml, respectively, and for MDA-MB468 cells, 2.41 and 1.78 mg/ml, respectively.. The extract also showed a significant effect in increasing the cytotoxicity of doxorubicin. The maximum effect was seen with a concentration of 5 mg/ml of extract on a concentration of 1 μg/ml of doxorubicin in 48 hours incubation. The percentage of survival in MCF-7 and MDA-MB468 cells was decreased from 46.38 ± 1.80 to 24.23 ± 1.46 and from 55.30 ± 1.95 to 35.99 ± 1.40, respectively.
ConclusionEchium amoenum extract effectively killed the breast cancer cells in vitro and increased the cytotoxicity of doxorubicin. Further evaluation of the anti-tumor effects of the extract can be done in vivo.
Keywords: Doxorubicin, Breast cancer, Cytotoxicity, hydro-methanolic extract, Echium amoenum -
زمینه و هدف
زخم پای دیابتی بیماری رایجی در میان بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 و 2 می باشد که معمولا با وارد شدن یک آسیب هرچند جزئی به پاها ایجاد می شود. درمان این زخم ها در افرادی که مبتلا به دیابت نیستند معمولا خود به خودی انجام می شود اما در مورد بیماران دیابتی رسیدگی سریع و توجه به این زخم امری ضروری می باشد. کورکومین ماده فعال زردچوبه که دارای ویژگی های ضد التهابی، آنتی اکسیدانی، ضد دیابتی و ضد سرطانی می باشد به علت حلالیت کم در آب، استفاده از خواص دارویی و بیولوژیکی آن محدود شده است، اما امروزه برای بهبود عملکرد کورکومین محققین توانسته اند که ساختارهای نانوذرات این ترکیب را بسازند و یا در نانوذرات پرکاربرد لود بکنند. میزان کاربرد نانوذرات پس از سنتز اغلب توسط مطالعات سلولی در مکانیسم استرس اکسیداتیو نشان داده می شود.
روش کارما نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس بارگذاری شده با کورکومین (Fe3O4 magnetic- CurNPs) را برای دستیابی به یک اثر کمک درمانی طراحی کردیم. خواص فیزیکوشیمیایی نانوذرات مغناطیسی Fe3O4 با استفاده از پراش پرتو ایکس (XRD) و پراکندگی نور لیزر (DLS) پویا و پتانسیل زتا مشخص شد. علاوه بر این، برای اثبات میزان سمیت سلولی فاکتورهای سلولی مانند زنده مانی سلولی، تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS)، تغییرات پراکسیداسیون لیپیدی و آزادسازی سیتوکروم c همچنین تغییرات هیستوپاتولوژی در بافت پوست را مشخص نمودیم.
یافته هاپژوهش پیش رو نشان دادیم که درمان موثر با نانوذرات باعث کاهش یا جلوگیری از استرس اکسیداتیو و اختلال عملکرد میتوکندری در پوست حیوانات تحت مطالعه می شود، همچنین میزان زنده مانی سلولی به طور قابل توجهی در سلول های گروه تحت مواجه نسبت به کنترل افزایش یافت (05/0P<) . در نتیجه، تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و لیپید پراکسیداسیون و خروج سیتوکروم c از میتوکندری به فراکسیون سیتوزولی درگروه تحت مواجه در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل توجهی (05/0p <) کاهش یافت. در مجموع، Fe3O4-CurNPs فعالیت آنتی اکسیدان قوی در سلول های فیبروبلاست ایزوله شده از زخم پای دیابتی نشان داد.
نتیجه گیریاین رویکرد را می توان در مطالعات پیش بالینی مورد استفاده قرار داد و ممکن است در آینده در کاهش اثرات زخم های دیابتی اهمیت داشته باشند.
کلید واژگان: سلول فیبروبلاست, استرس اکسیداتیو, سمیت سلولی, رادیکال آزاد اکسیژنBackground & AimsIn the world, every 20 seconds, a patient loses his leg due to diabetes. it is also known that diabetic foot ulcers develop in the feet of about 300,000 patients every year, and it is known that 20,000-30,000 of these patients lose their legs. The increasing prevalence of diabetes worldwide has caused countless personal and social problems. So that today this disease has become an epidemic. Diabetic foot ulcer is a common disease among patients with type 1 and 2 diabetes, which is usually caused by an injury, even if minor, to the feet. The treatment of these wounds in people who do not have diabetes is usually done spontaneously, but in the case of diabetic patients, it is necessary to take care of this wound quickly and pay attention to it to avoid possible risks and problems. Peripheral neuropathy and lower limb ischemia caused by peripheral artery disease are considered to be the main causes of diabetic foot ulcer. Diabetic peripheral neuropathy is one of the accelerating factors in almost 90% of diabetic foot ulcers. This wound is usually formed under the ankle as a result of a break in the skin structure and gradually involves the lower layers of the skin. It is one of the health and economic-social problems. This complication is the main cause of disability and incurs high costs for diabetic patients. Also, infections at the time of diabetic foot ulcer is another problem of sufferers, that's why researchers are trying to use different scientific fields for the best result in improving the damage caused by diabetic foot ulcer. Curcumin, the biologically active substance of turmeric, has wide biological properties, such as anti-inflammatory, antioxidant, anti-diabetic and anti-cancer. Although due to the low solubility of this substance in water, the use of its medicinal and biological properties is limited, but despite its limited availability in the level of biological activity, curcumin has shown positive and noticeable effects in the human digestive system and the body's defense systems. It inhibits various types of diseases. The effective ability of inhibiting the stringing of various proteins in the condition of fibrillation and also inhibiting the production of reactive oxygen species by this molecule have been studied. Curcumin regulates their function by reacting directly or indirectly with more than 30 proteins. The low dissolution of curcumin in water causes its use to be limited. For this reason, many studies have been done to increase its dissolution. Curcumin encapsulation using some carrier molecules, such as bovine serum albumin, increases the effectiveness of curcumin. Betacasein is among the proteins that can create nanostructured micelles that act as a carrier for hydrophobic molecules. In a study, our research group used beta-caseins from camel milk to encapsulate curcumin, the results of which show an increase in the solubility of curcumin up to 2400 times, and to improve the performance of curcumin, today researchers have been able to create nanoparticle structures of this composition. In recent years, studies in the field of nanoparticles are being carried out at a high speed. The scope of nanomedicine includes pharmaceutical applications and nanoelectronic and nanomolecular biosensors. Nanomedicine can have a significant impact on life-threatening diseases. The diseases that can be affected by nanotechnology in the next few years include cancer, diseases of the cardiovascular system, lungs, blood, brain and nerves, diabetes, inflammatory/infectious diseases, and Parkinson's disease or Alzheimer's and orthopedic problems. In recent years, researchers have investigated and scientifically studied various factors such as particle size, nanoparticle morphology, material type selection, and nanomaterial synthesis and optimization techniques to provide an ideal nanosystem for targeted and more effective drug delivery. The diverse properties of nanoparticles have made it possible to provide understandable and reassuring solutions for therapeutic, diagnostic, preventive and biological challenges in the field of nanomedicine research. However, the challenges of the physiological system are very complex and the cells show various responses at the nanoscale level, so understanding the interaction of nanomaterials and biological compounds and nanobiotechnological studies are very necessary and important. Macromolecular synthesis and polymer diversity have found wide applications in therapeutic applications. Nanocomposites and nanoparticles are used in the fields of inducing the growth of cells and also in the delivery of drugs to the target tissue. It has also been shown in cell studies that damage to the cell activates a huge amount of oxidative stress, which has irreparable effects on the systems and organs of living organisms.
MethodsWe designed superparamagnetic iron oxide nanoparticles loaded with curcumin (Fe3O4 magnetic- CurNPs) to achieve an enhanced co-therapeutic effect. The physicochemical properties of Fe3O4 magnetic- CurNPs were characterized using X-ray diffraction (XRD), and dynamic laser light scattering (DLS) and zeta potential. Further, to prove Fe3O4 magnetic-CurNPs results in superior therapeutic effects, and also, the cell viability, reactive oxygen species production (ROS), lipid peroxidation level, cytochrome c release, as well as histopathological changes in skin tissue.
ResultsWe showed that effective co-treatment with nanoparticle induced oxidative stress and mitochondrial dysfunction in the diabetic foot ulcer. Nanoparticle, as well as cell viability low level reduced in the cells of treated group compared with control (p < 0.05). ROS generation, lipid peroxidation and cytochrome c release were (p < 0.05) increased in the cells of treated group compared with control group.
ConclusionTaken together, Fe3O4 magnetic-CurNPs exhibits potent antioxidant activity in fibroblast isolated from skin diabetic foot ulcer. This approach can be extended to preclinical use in skin foot ulcer treatment in the future.
Keywords: Fibroblast cell, Stress Oxidative, Cellular toxicity, Reactive Radical Species -
زمینه و هدف
امروزه استفاده از گیاهان دارویی در درمان بیماری های مختلف رشد چشمگیری داشته است که یکی از این بیماری های مهم سرطان می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی القاء آپوپتوز توسط گیاه آرتمیزیا سیبری و آرتمیزیا ولگاریس بر روی رده سلولی B16 (ملانوما) می باشد.
روش کارابتدا عصاره ی هیدروالکلی این دو گیاه توسط پرکولاسیون تهیه و سلول های کشت داده شده B16 برای انجام تست های مورد نظر مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به IC50 به دست آمده از تست MTT تست های اندازه گیری میزان سیتوکروم سی و کاسپاز 3 توسط کیت استاندارد انجام شد. همچنین برای شناسایی جزء فعال از کوئرستین به عنوان شاخص فلاونوئیدی استفاده شد.
یافته هابر اساس تست درصد بقاء میزان IC50 گیاه آرتمیزیا سیبری 480 میکروگرم/میلی لیتر و گیاه آرتمیزیاولگاریس 5000 میکروگرم/میلی لیتر محاسبه شد. همچنین I C50فلاونوئید کوئرستین نزدیک به 500 میکروگرم/میلی لیتر بود. نتایج حاصل از تست نشان دهنده تفاوت معنی دار فعالیت کاسپاز 3 در گروه های مورد مطالعه نسبت به کنترل منفی (DMSO) و کنترل مثبت (25 میکروگرم/میلی لیتر Doxorubicin) در گیاه آرتمیزیاولگاریس می باشد و در حالی که افزایش فعالیت کاسپاز 3 در گیاه آرتمیزیا سیبری نسبت به کنترل منفی (DMSO) وجوددارد. نتایج حاصل از تست نشان دهنده ی افزایش معنادار سیتوکروم سی آزاد شده در گروه های مورد مطالعه و در هر دو گیاه نسبت به گروه کنترل (DMSO) می باشد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که هر دو گیاه باعث القاء آپوپتوز از مسیر درون سلولی و میتوکندریایی می شوند؛ هرچند جداسازی اجزاء فعال گیاه برای مطالعات درون سلولی و برون سلولی بعدی ضروری است.
کلید واژگان: آرتمیزیا سیبری, آرتمیزیا ولگاریس, کاسپازها, سمیت سلولی, آپوپتوزیس, سرطان, سلول های B16Background & AimsCancer is the second leading cause of death worldwide after cardiovascular disease in spite of a fact that a decrease in cancer mortality rate has been reported (1). Although, cancer is the third cause of death in IRAN after cardiovascular diseases and road accidents and it`s mortality rate are more than developed conteries. Cancer chemotherapy of cytotoxic drugs and radiotherapy are accompanied by highly deleterious and often life-threatening side effects. In recent years, the use of medicinal plants in the treatment of diseases such as cancer has developed significantly (2). Among them, Artemisia is a large genus of plant, around 200 and 400 species which is grow in temperate climates of dry or semiarid habitats. The most well known species include A. vulgaris, A. tridentata ,A. annua and A. absinthium. Most species have aromas and bitter tastes from terpenoids and sesquiterpene lactones and bioactive phytochemicals that have been reported to exhibit sveral human health effects including antimalarial, antioxidant, neuroprotective, anti-inflammatory, and antimicrobial activities (3). Recently, artemisinin derivative (artemisinin-combination therapies) are accepted as a gold standard treatment worldwide for malaria caused by Plasmodium falciparum. In the case of cancer treatment, the plant species and its bioactive compounds target multiple pathways. Also, due to the promising features of herbal plant its anti-cancer activity has been investigated for use in modern medicine. In this case, artemisinins have shown potent anticancer activity in multiple cancers in vitro and in vivo via different mode of action including autophagy, cell cycle arrest, and apoptosis.A well-known type of programed cell death which described in 1842 is apoptosis. The cells initiates intracellular apoptotic signaling in response to many factors including stress, heat, radiation, viral infection as well as hypoxia, Several proteins andmediators are involved, but two main methods of regulation have been identified: the intrinsic pathway is also known as the mitochondrial pathway and extrinsic pathway is identified by TNF and Fas pathways.Apoptosis is one of the of programmed cell death that occurs in multicellular organisms such as mamals and can be activated by either intrinsic or extrinsic factors. There are at least two kind of signaling pathways that lead to apoptosis, the intrinsic pathway of apoptosis and the extrinsic pathway of apoptosis. The extrinsic pathway of apoptosis is triggered by the extracellular environment and death signals. The intrinsic pathway of apoptosis pathway is linked to mitochondria and DNA damage. In both the intrinsic and extrinsic pathway of apoptosis, signaling results in the activation of a family of Cys (Cysteine) proteases, named caspases. In the mitochondrial-dependent phatway Cyto C release lead to formation of a catalytic multiprotein protein so called apoptosome that can activates Caspase-9. Activated Caspase-9 then is able to cleave Caspase-3and apoptosis cascade. In the other hand, during apoptosis which is initiated by mitochondria, cytochrome c is released through the activation of Bax and Bak proteins. Upon cytochrome c is released it binds with Apoptotic protease activating factor – 1 also called Apaf-1 The Apaf-1 then bind to pro-caspase-9 to create a protein complex known as an apoptosome. Active from of initiator caspase of 9 is cleaved by apoptosome and start to cleaves and activates effector pro-caspase into the effector caspase-3 (4).
In several studies have shown that different types of Artemisia Sp. might have anticancer effect but the mode of action of its anticancer activity is not well known. In this regard, the aim of this study was to evaluate the effect of hydroalchoholic extract of Artemisia siberi Besser. and Artemisa vulgaris L. on the induction of apoptosis in B16 cell lines.MethodsFor this purpose, the hydroalchoholic extracts of these two plants were prepared by percolation method. Then the B16 melanoma cell lines were grown on Dulbecco's Modified Eagle Medium (DMEM) cell culture and 3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide ( MTT) method was utilized to obtain the appropriate concentrations of Artemisia siberi Besser. and Artemisa vulgaris L. for determination of The half maximal inhibitory concentration (IC50) of each extract. After calculation of IC50, the amount of released cytochrome C and activity of caspase 3 were measured by using standard kits. In these experiments, duxorubicine was used as positive control. For possible identification of active ingredient of extracts, Quersetin was used as flavonoid marker.
ResultsThe half maximal inhibitory concentration (IC50 value) of the Artemisia siberi Besser. and Artemisa vulgaris L. was determined by constructing dose-response curves. According to the IC50 values, their potencies can be ranked as follows:Artemisia siberi Besser> Quercetin>Artemisa vulgaris L. According to the MTT test, IC50 values were 480 µg/ml, 500 µg/ml and 5000µg/ml for Artemisia siberi Besser, Quercetin and Artemisia. Vulgaris L, respectively.The amount of cytochrome C release for Artemisia siberi Besser. and Artemisa vulgaris L. was significantly increased 1.53 and 1.93 time more than control group respectively. There was a significant difference between the increases of activities of caspase3 by Artemisia siberi Besser. and Artemisa vulgaris L compared to the negative and positive controls (1.63 and 4.7times more than negative control respectively). There was also significant difference between the increases activities of caspase3 by Artemisa vulgaris L compared to positive control.
ConclusionAccording to the outcomes, it is concluded that the hydroalchoholic extracts of A. vulgaris and A. siberi can induce apoptosis via mitochondrial-dependent pathway as a considerable underlying mechanism.The IC50 value of Artemisia siberi Besser is comparible with Quercetin. Also, the caspase 3 activity induced by Artemisa vulgaris L is notable. However, inorder to show that this phytochemical have anticancer activity, fractionation and separation of active ingredients as well as more in vitro and in vivo studies seems to be necessary.
Keywords: Artemisia siberi, Artemisia vulgaris L, Cytotoxicity, Caspases, Apoptosis, Cancer, B16 cells -
زمینه و هدف
شیمی درمانی سرطان با مشکلات عدیده ای از جمله عدم تحمل بیمار یا مقاوم شدن سلول های سرطانی به ترکیبات و دارو های مورد مصرف مواجه است. با توجه به اینکه ساختار های حاوی حلقه ایندول و سمی کاربازون و تیازول ها قبلا اثرات بیولوژیک متفاوتی از خود نشان داده اند. در این مقاله قرار است هیبرید هایی از این ساختار های شیمیایی طراحی و اثرات آن ها بررسی شود شاید بتوان به ترکیبات جدیدی دست یافت تا به پاره ای از مشکلات در سر راه شیمی درمانی چیره گشت. هدف از این مقاله سنتز و بررسی خاصیت ضد سرطانی ترکیبات هیبریدی جدید از ایندول متصل به فارماکوفور های تری آزول و تیوسمی کاربازون با استفاده از روش کلیک است.
روش کارمشتقات ایندول و 3،2،1-تری آزول ها و تیوسمی کاربازون به دلیل خواص بیولوژیکی متنوع از جمله ضد التهاب، ضد باکتری، ضدHIV، ضد قارچ و ضد سرطان از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این مقاله، از واکنش کلیک جهت سنتز ترکیبات استفاده شد واکنش های کلیک در شرایط ملایم در حضور حلال ارزان قیمت و زمان کوتاه انجام شده و محصول با راندمان و خلوص بالا (کمترین میزان محصولات جانبی) به دست می آید لذا با بهره گرفتن از واکنش کلیک مشتقات جدیدی از 3،2،1-تری آزول های متصل به سیستم 2-آریل-1H-ایندول-3-استخلاف دار بین دو ترکیب 2-آریل-1-پروپ-2-اینیل-1H-ایندول-3-استخلاف دار و آزید های آروماتیک در حضور کاتالیزگر مس(ΙΙ) استات و سدیم آسکوربات در حلال اتانول سنتز گردید. هم چنین یکسری مشتقات جدیدی از 2- آریل -1H-ایندول -3- استخلاف دار هیبرید شده با تیوسمی کاربازون و تری آزول نیز در حضور کاتالیزگر پارا تولوین سولفونیک اسید در حلال اتانول سنتز گردید و ساختار تمام ترکیبات سنتز شده به وسیله ی آنالیز های IR، H-NMR1 و 13 C-NMR تایید گردید.
یافته هادر راستای حل مشکل سرطان از ترکیبات با فارماکوفور های مختلف از جمله: ایندول، تری آزول (به دلیل وجود در بسیاری از ترکیبات سیتوتوکسیک و ضد میکروبی و اثر بخشی این اسکلت) و تیوسمی کاربازون و اتصال این سه فارماکوفور به یکدیگر جهت یافتن ترکیبات جدید که دارای سمیت سلولی احتمالی باشند استفاده گردید. فعالیت سیتوتوکسیک این ترکیبات بر روی دو رده سلولیHela و MCF-7 توسط روش MTT مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که ترکیبات مورد بررسی برروی رده سلولیHela ، صرفا در بالا ترین غلظت (µM1000) به میزان قابل توجهی اثرسیتوتوکسیک داشته اند و در سایر غلظت ها فاقد اثر بوده اند و در بعضی از موارد از جمله اثر بر روی رده MCF-7 به نظر می رسد که ترکیبات حتی رشد سلول را افزایش نیز داده اند که این افزایش رشد احتمال دارد به خاطر تشابه ساختاری بعضی ترکیبات با ساختار های فنلی باشد.
کلید واژگان: 3, 2, 1-تری آزول ها, واکنش کلیک, تیوسمی کاربازید, سمیت سلولی, آزمون MTT, ایندولBackground &
AimsCancer chemotherapy is facing many problems such as patients' intolerance or resistance of cancer cells to the used compounds and drugs. In this regard, researchers are continuously trying to design new anti-cancer compounds and use them. Test to find a combination that can overcome these problems. Considering that structures containing Indole rings and toxic Carbazone and Thiazoles have already shown different biological effects. In this article, hybrids of these chemical structures will be designed and their effects will be investigated, maybe new compounds can be obtained to overcome some of the problems in the way of chemotherapy. The purpose of this paper is to synthesize and investigate the anticancer properties of new hybrid compounds of Indole attached to Triazole and thiosemicarbazone pharmacophores using the click method. Derivatives of indole and 3,2,1-triazoles and thiosemicarbazone are of special importance due to various biological properties such as anti-inflammatory, antibacterial, anti-HIV, anti-fungal, and anti-cancer. In this research, new derivatives of 3, 2,1-triazoles attached to 2-aryl-1H-indole-3-substituted system by click reaction between 2-aryl-1-prop-2-ynyl-1H-indole-3-substituted and azide Aromatics were synthesized in the presence of copper(II) acetate and sodium ascorbate catalyst in ethanol solvent. Also, a series of new derivatives of 2-aryl-1H-indole-3-substituted hybridized with thiosemicarbazone and triazole were synthesized in the presence of Paratoluenesulfonic acid catalyst in ethanol solvent, and the cytotoxic activity of these compounds on Hela and MCF cell lines. Compounds with heterocyclic structures, because they exist in many natural products and exhibit different physicochemical properties, also have different biological effects, which has diversified their use in the treatment of various diseases. Cancer chemotherapy is faced with many problems such as patient intolerance or resistance of cancer cells to the used compounds and drugs. In this regard, researchers are constantly trying to design new anti-cancer compounds and test them to find a combination. achieve that can overcome these problems. They are considering that structures containing indole rings and toxic carbazone and thiazoles have already shown different biological effects. In this article, hybrids of these chemical structures will be designed and their effects will be investigated, maybe new compounds can be obtained to overcome some of the problems in chemotherapy. Derivatives of indole and 3,2,1-triazoles and thiosemicarbazone are of special importance due to their various biological properties, including anti-inflammatory, antibacterial, anti-HIV, anti-fungal, and anti-cancer. In this research, new derivatives of 3, 2,1-triazoles attached to 2-aryl-1H-indole-3-substituted system by click reaction between 2-aryl-1-prop-2-ynyl-1H-indole-3-substituted and azide Aromatics were synthesized in the presence of copper(II) acetate and sodium ascorbate catalyst in ethanol solvent. Also, a series of new derivatives of 2-aryl-1H-indole-3-substituted hybridized with thiosemicarbazone and triazole were synthesized in the presence of para toluene sulfonic acid catalyst in ethanol solvent, and the cytotoxic activity of these compounds on Hela and MCF cell lines. 7 was investigated. To solve the problem of cancer from compounds with different pharmacophores such as indole, triazole (due to the presence in many cytotoxic and antimicrobial compounds and the effectiveness of this skeleton), and thiosemicarbazone and connecting these three pharmacophores to find new compounds that have possible cytotoxicity were used.
MethodsDerivatives of Indole and 3,2,1-triazoles and thiosemicarbazone are of special importance due to various biological properties such as anti-inflammatory, antibacterial, anti-HIV, anti-fungal, and anti-cancer. In this paper, the click reaction was used for the synthesis of compounds. The click reactions were performed under mild conditions in the presence of cheap solvent and in a short time, and the product with high efficiency and purity (lowest amount of side products) is obtained. Click reaction of new derivatives of 3,2,1-triazoles attached to the 2-aryl-1H-indole-3-substituted system between 2-aryl-1-prop-2-ynyl-1H-indole-3-substituted Decompound Aromatic Azides were synthesized in the presence of copper(II) acetate and sodium ascorbate catalyst in ethanol solvent. Also, a series of new derivatives of 2-aryl-1H-indole-3-substituted hybridized with thiosemicarbazone and Triazole were also synthesized in the presence of Paratoluenesulfonic acid catalyst in ethanol solvent, and the structure of all the synthesized compounds was analyzed by IR, H-NMR1 and 13 C-NMR were confirmed.
ResultsIn order to solve the problem of cancer from compounds with different Pharmacophores such as Indole, Triazole (due to the presence in many cytotoxic and antimicrobial compounds and the effectiveness of this skeleton), and thiosemicarbazone and connecting these three pharmacophores to each other It was used to find new compounds that have possible cytotoxicity. The cytotoxic activity of these compounds on Hela and MCF-7 cell lines was evaluated by the MTT method.
ConclusionThe results showed that the investigated compounds had a significant cytotoxic effect on the Hela cell line only at the highest concentration (1000 µM) and had no effect at other concentrations and in some cases, including the effect on the MCF line. It seems that the compounds even increased cell growth. This increase in growth is likely to be due to the structural similarity of some compounds with phenolic structures, which has been shown in previous studies that phenolic groups act similar to estrogenic compounds and therefore can mimic growth. According to the results, these compounds can be considered as non-toxic agents for other therapeutic applications.
Keywords: 3, 2, 1-Triazoles, Click Reaction, Thiosemicarbazide, Cytotoxicity, MTT Test, Indole -
مقدمه
امروزه سرطان یکی از نگرانی های بخش سلامت در جوامع مدرن است. کاربرد نانو ذرات در علم پزشکی امکانات جدیدی را برای تشخیص، انتقال دارو، تصویربرداری تومور و درمان سرطان در انسان ایجاد نموده است. مهم ترین مشکل در درمان سرطان به وسیله ی شیمی درمانی، عدم دسترسی به قسمت های مرکزی توده به علت خون رسانی کمتر آن است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان سمیت نانوذره ی اکسید آهن با پوشش بیو پلیمر کیتوسان/آلژینات بر روی سلول های سرطانی ملانوما (سلول های Hep G2) بود.
مواد و روش هادر این پژوهش نانوذرات مغناطیسی آهن با دو بیوپلیمر کیتوسان و آلژینات پوشش داده شد. اندازه و مورفولوژی سطح این نانوذرات توسط دستگاه اندازگیری سایز و میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. همچنین اتصال گروه های عاملی کیتوسان و آلژینات به نانو ذرات مغناطیسی آهن توسط دستگاه طیف سنجی مادون قرمز بررسی شد. در این بررسی، با استفاده از نانو ذرات مغناطیسی آهن و نانوذرات اصلاح شده به مدت 24 ساعت تیمار شده و غلظت IC50 ترکیبات تخمین زده شد. خاصیت توکسیک این نانوذرات با تست MTT و رنگ آمیزی های آکریدین اورنج/ اتیدیوم بروماید مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هابررسی عکس های میکروسکوپ الکترونی روبشی و دستگاه اندازگیری سایز، به خوبی سایز 50 نانو متر برای نانوذرات آهن اصلاح-شده را نشان داد و همچنین شکل این نانوذرات کاملا گرد و کروی مشاهده شد.
بحث و نتیجه گیرییافته های حاصل از بررسی های زیستی نانوذرات قطعا تایید کننده ی پوشش دهی موثر نانوذرات بوسیله بیوپلیمرهای کیتوسان و آلژینات بود. همچنین یافته ها نشان داد که نانوذرات مغناطیسی آهن به طور وابسته به غلظت اثرات توکسیک بالاتری داشته و غلظت IC50 آنها حدود 134 میکرومولار بر میلی لیتر بود، در حالیکه نانوذرات پوشش دار شده به طور معنی داری اثرات توکسیک پایین تری داشته و در غلظت های25 میکرومولار بر میلی لیتر به پایین توکسیسیته معنی داری بر سلول های Hep G2 نداشتند. پوشش نانوذرات اکسی آهن به طور قابل ملاحظه ای، باعث کاهش غلظت سمیت آنها می گردد.
کلید واژگان: انتقال دارو, نانو ذرات مغناطیسی, سمیت سلولی, بیو پلیمر, کیتوسانIntroductionToday, cancer is one of the health concerns in modern societies. The use of nanoparticles in diagnosis, drug delivery, imaging, and cancer treatment has received much attention in medical sciences. The most important problem when treating cancer with chemotherapy is the lack of access to the central parts of the mass due to its less blood supply. This study aimed to investigate the toxicity of iron oxide nanoparticles coated with biopolymer chitosan/alginate on melanoma cancer cells (Hep G2 cells).
Material & MethodsIn this research, magnetic iron nanoparticles were coated with two biopolymers, namely chitosan and alginate. The size and surface morphology of these nanoparticles were checked by size measuring device and scanning electron microscope. Moreover, the binding of functional groups of chitosan and alginate to iron magnetic nanoparticles was checked by an infrared spectrometer. In this study, magnetic iron nanoparticles and modified nanoparticles were treated for 24 hours and the IC50 concentration of the compounds was estimated. The toxic properties of these nanoparticles were evaluated by MTT test and acridine orange/ethidium bromide staining.
FindingsAfter examining the photos of the scanning electron microscope and the size measuring device, the size of 50 nanometers was shown for the modified iron nanoparticles, and the shape of these nanoparticles was observed to be completely round and spherical.
Discussion & ConclusionThe findings from the investigations of binanoparticles definitely confirmed the effective coating of nanoparticles by chitosan and alginate biopolymers. Furthermore, the findings showed that magnetic iron nanoparticles had higher toxic effects depending on the concentration and their IC50 concentration was about 134 µM/ml, while the coated nanoparticles had significantly lower toxic effects and did not have significant toxicity on Hep G2 cells at concentrations below 25 μM/ml. The coating of iron oxy nanoparticles significantly reduces their toxicity concentration.
Keywords: Biopolymer, Cell toxicity, Chitosan, Drug Delivery, Magnetic nanoparticles -
زمینه و هدف
سمیت سلولی ناشی از فلوکستین شامل مکانیسم های متعددی از جمله افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS) و کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی با کاهش سطوح GSH و بوتیونین سولفوکسیمین (BSO) است که با افزایش سطوح پروتیین کربونیل ها، مالون دی آلدیید مرتبط است. فعالیت GST، سطوح NO و NF-KB، و آنیون های سوپراکسید. هدف از این مطالعه تاثیر لیکوپن و ال-کارنیتین بر سمیت سلولی و استرس اکسیداتیو ناشی از فلوکستین بر روی رده سلولی نرمال لثه بود.
مواد و روش هادر این مطالعه از غلظت های 50، 100 و 200 میکرومولار ال-کارنیتین و لیکوپن به عنوان آنتی اکسیدان برای بررسی سمیت سلولی ناشی از فلوکستین و با اندازه گیری عوامل استرس اکسیداتیو مانند ROS و پراکسیداسیون لیپیدی (LPO) استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار Prism V8 انجام شد و p<0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد که فلوکستین با اختلال در عملکرد میتوکندری، استرس اکسیداتیو سلولی را القا می کند. درمان همزمان سلول ها با فلوکستین، لیکوپن و ال-کارنیتین به طور موثری سمیت سلولی ناشی از فلوکستین را مهار کرد، رادیکال های آزاد را از بین برد و از آسیب غشای لیپیدی جلوگیری کرد (p<0.05).
بحث و نتیجه گیریاین مطالعه نشان می دهد که فلوکستین می تواند باعث آسیب سلولی شود. بررسی های بیشتر باید بر روی جمعیت های بزرگ تر بیمارانی که دوره های درمانی طولانی تری با داروهای ضدافسردگی دارند، انجام شود تا سمیت سلولی آنها ارزیابی شود. این یافته ها همچنین نشان می دهد که لیکوپن و ال-کارنیتین دارای اثرات آنتی اکسیدانی قوی در کاهش سمیت سلولی ناشی از فلوکستین با از بین بردن رادیکال های آزاد و جلوگیری از آسیب غشای لیپیدی هستند.
کلید واژگان: فلوکستین, سمیت سلولی, استرس اکسیداتیو, لیکوپن, ال کارنیتینBackground & AimsFluoxetine-induced cytotoxicity involves multiple mechanisms, including increased production of reactive oxygen species (ROS) and reduced antioxidant capacity by decreasing levels of GSH and buthionine sulfoximine (BSO), which are associated with increased levels of protein carbonyls, malondialdehyde, GST activity, NO and NF-KB levels, and superoxide anions. The purpose of this study was the effect of lycopene and L-carnitine on cytotoxicity and oxidative stress caused by fluoxetine on normal gingival cell line.
Materials & MethodsIn this study, 50, 100, and 200 µM concentrations of L-carnitine and lycopene were used as antioxidants to investigate the cellular toxicity caused by fluoxetine and by measuring oxidative stress factors such as ROS and lipid peroxidation (LPO). Statistical analysis was performed using Prism V8 software, and a p <0.05 was considered significant.
ResultsThe results showed that fluoxetine induced cellular oxidative stress by impairing mitochondrial function. Co-treatment of cells with fluoxetine, lycopene, and L-carnitine effectively inhibited fluoxetine-induced cytotoxicity, scavenged free radicals, and prevented lipid membrane damage (p<0.05).
Conclusionthis study demonstrates that fluoxetine can induce cellular damage. Further investigations should be conducted on larger patient populations undergoing longer treatment periods with antidepressants to evaluate their cellular toxicity. The findings also indicate that lycopene and L-carnitine have potent antioxidant effects in mitigating fluoxetine-induced cytotoxicity by scavenging free radicals and preventing lipid membrane damage.
Keywords: Fluoxetine, Cellular Toxicity, Oxidative Stress, Lycopene, L-Carnitine -
پیش زمینه و هدف
برای بررسی اثرات داروهای جدید بر آن شدیم که دوازده مشتق جدید با ساختار پایه ی spirooxindoles که قبلا سنتز شده بودند را موردبررسی ضد میکروبی و ضد قارچی و ضد سرطانی قرار دهیم.
مواد و روش کاراین مطالعه کارآزمایی تجربی 12 مشتق اسپیرواکسی ایندول مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر مهارکنندگی ترکیبات با استفاده از روش براث میکرودایلوشن بر اساس پروتکل های CLSI بر روی 16 گونه مختلف باکتری و قارچ موردمطالعه قرار گرفت. سپس 6 ترکیب انتخاب شد و اثرات سمیت سلولی آن ها بر روی 2 رده سلولی MCF-7 و A-549 در مقایسه با دوکسوروبیسین بر اساس روش MTT بررسی شد. جهت انجام محاسبات آماری نتایج به دست آمده از هر آزمایش از نرم افزار Excel 2013 و برای رسم نمودارها و تعیین IC50، از نرم افزار GraphPad Curve Expert 1.4 با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافته هاترکیبات موردبررسی در محدوده غلظت 512-1 میکروگرم بر میلی لیتر قادر به مهار رشد یا نابودی قارچ ها و باکتری های موردبررسی نبودند. تنها ترکیب I12 در غلظت 1000 میکروگرم بر میلی لیتر توانست رشد رده سلولی MFC-7 را به میزان 23/49 درصد مهار کند.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به عدم اثرگذاری موثر این ترکیبات در مهار رشد باکتری ها و قارچ ها، برای استفاده بهینه از این ترکیبات در درمان عفونتهای قارچی و باکتریایی لازم است تغییرات بیشتری روی ساختمان این ترکیبات انجام گیرد. در بررسی سایتوتوکسیک به نظر می رسد حضور استرحجیم در موقعیت N حلقه ایساتین و همچنین CN متصل به حلقه پیریدین در اثربخشی این مشتق موثر بوده است.
کلید واژگان: ضد باکتری, ضد قارچ, سمیت سلولی, میکرودایلوشن, سنجش MTT, اسپیرواکسی ایندول هاBackground & AimsIn order to investigate the effects of new drugs, we decided to investigate twelve new derivatives with the basic structure of spirooxindoles that were previously synthesized for antimicrobial, antifungal and anticancer properties.
Materials & MethodsIn this experimental study, we evaluated 12 spirooxyindole derivatives. The inhibitory effect of the compounds has been studied using broth microdilution method based on CLSI protocols on 16 different species of bacteria and fungi. Then, 6 compounds have been selected and their cytotoxicity effects on 2 cell lines MCF-7 and A-549 compared to doxorubicin have been investigated by MTT method. Excel 2013 software was used to perform statistical calculations of the results obtained from each experiment, and GraphPad Curve Expert 1.4 software was used to draw graphs and determine IC50 with a significance level of 0.05.
ResultsAt the concentration range of 1-512 μg/ml, the synthesized derivatives were not able to inhibit the growth or death of the investigated fungi and bacteria. Only the compound I12 at a concentration of 1000 μg/ml was able inhibit the growth of MFC-7 cell line by 49.23%.
ConclusionDue to the lack of effective effect of these compounds in inhibiting the growth of bacteria and fungi, for the optimal use of these compounds in the treatment of fungal and bacterial infections, it is necessary to make more changes on their structures. Cytotoxicity assay reveals that the presence of the bulky ester in the N position of the isatin ring as well as the CN attached to the pyridine ring has been beneficial in the effectiveness of these derivatives.
Keywords: Antibacterial, Antifungal, Cytotoxicity, Microdilution, MTT Assay, Spirooxindoles -
مقدمه:
ترکیبات تترازولی، دارای فعالیت های گوناگونی نظیر اثرات ضدویروسی، ضدباکتریایی، ضدقارچی، ضدالتهابی، ضد تشنج و ضدسرطان می باشند. به دلیل عدم وجود اثربخشی کافی و نیز بروز مقاومت های دارویی، در این مطالعه بر آن شدیم تا با هدف معرفی گزینه های دارویی جدید به بررسی اثرات زیستی تعدادی از تترازول های تازه سنتز شده بپردازیم.
روش هاترکیبات مختلف تترازولی که از قبل سنتز شده بود در حلال مناسب حل شده و سپس سمیت سلولی آن ها در غلظت های 0/1، 0/01 و 0/001 میلی مولار به مدت 48 و 72 ساعت بر روی رده های سلولی HeLa و MCF-7 با استفاده از تست MTT بررسی شد. اثر ضدمیکروبی این ترکیبات با تعیین مقدار (Minimum inhibitory concentration) MIC و (Minimum bactericidal concentration) MBC ترکیبات تعیین گردید.
یافته هاترکیبات مورد مطالعه، سمیت قابل توجهی در برابر رده های سلولی HeLa و MCF-7 از خود نشان دادند. از سوی دیگر همه ی ترکیبات به جز دو ترکیب 5 و 6 که به ترتیب دارای استخلاف های متیل و آلدیید بودند، اثر ضدمیکروبی خوبی نیز از خود نشان دادند.
نتیجه گیرینتایج حاصل از مطالعات سایتوتوکسیک انجام شده روی رده ی سلولی HeLa نشان داد که هیچ کدام از ترکیبات در مدت 48 ساعت نتوانستند درصد سلول های زنده را به زیر 50 درصد برسانند، در حالی که در بررسی 72 ساعته، همه ی ترکیبات به جز ترکیبات 1 و 2 (به ترتیب دارای گروه های متوکسی و هیدروکسیل) درصد سلول های زنده را به زیر 50 درصد رساندند. در بررسی اثرات ضدمیکروبی، MIC و MBC برای ترکیبات 1 تا 4 ترتیب 0/04 میکرومولار و 0/01 میلی مولار بود، که نشان دهنده ی اثر ضدباکتری خوبی علیه استافیلوکوکوس اوریوس و اشریشیا کلی و اثر ضد قارچی خوبی علیه کاندیدا آلبیکنس بود.
کلید واژگان: تترازول, عوامل ضدسرطانی, عوامل ضدمیکروبی, سمیت سلولیBackgroundTetrazole compounds have various effects such as antiviral, anti-bacterial, anti-fungal, anti-inflammatory, anticonvulsant and anti-cancer effects. To introduce new therapeutic options, we examined the biological effects of several newly synthesized tetrazoles in order to address the lack of effectiveness and the incidence of drug resistance.
MethodsPre-synthesized tetrazole compounds were solubilized in appropriate solvent and then cytotoxic at concentrations of 0.1, 0.01 and 0.001 mM on HeLa and MCF-7 cell lines using MTT assay. The antimicrobial activity of these compounds was determined by the minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) values of the compounds.
FindingsEvaluation of studied compounds showed significant toxicity against HeLa and MCF-7 cell lines. On the other hand, all compounds except compounds 5 and 6 that had methyl and aldehyde groups respectively, showed good antimicrobial activity against selected microorganisms.
ConclusionResults of cytotoxic studies performed on the HeLa cell line shows that none of the compounds could reduce the percentage of living cells below 50% after 48 hours, while within 72 hours, all compounds except 1 and 2 (respectively with methoxy and hydroxyl groups) were reduced cell viability below 50. In the study of antimicrobial effects, 1, 2, 3 and 4 showed 0.04 µM and 0.1 mM for MIC and MBC, respectively, which illustrated relatively proper antibacterial effects against Staphylococcus aureus and Escherichia coli and antifungal effect against Candida albicans.
Keywords: Tetrazole, Antineoplastic agents, Anti-microbial agents, Cytotoxicity -
مقدمه
در مهندسی بافت، یک ماده متخلخل به عنوان ماتریکس خارج سلولی یا داربست برای رشد سلولها تهیه شده و سپس عوامل رشد روی آنها قرار میگیرند و ارزیابی سمیت داربستهای تهیه شده ضرورت دارد لذا در این مطالعه سمیت سلولی داربست نانوکامپوزیتی پلی هیدروکسی بوتیرات/کیتوسان/بیوگلاس بر سلولهای شبه استیوبلاست انسان (ردهی سلولی SAOS-2) مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشهااین مطالعه از نوع تجربی– آزمایشگاهی بوده و در سالهای 1396-1397 در دانشکدهی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. داربست نانوکامپوزیتی پلی هیدروکسی بوتیرات/ کیتوسان/ بیوگلاس به روش الکتروریسی تهیه گردید. بررسی مورفولوژی و پراکندگی قطر نانوالیاف و شناسایی نانوذرات بیوگلاس در ساختار الیاف با روش SEM انجام گرفت. در روزهای 3، 5، 7 بقاء سلولها از طریق MTT assay بررسی گردید. در این مطالعه روش آنالیز آماری واریانس یک طرفه Kruskal-wallis مورد استفاده قرارگرفت.
یافتههانتایج تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان دادکه الیاف داربست ساختاری کاملا متخلخل وبدون هیچ گونه بید داشته و یکنواختی الیاف مشخص است. به علاوه در داربست پلی هیدروکسی بوتیرات/کیتوسان/ نانوذرات بیوگلاس در مقایسه با گروههای بدون بیوگلاس با افزایش زمان کشت بقاء و تکثیر سلولی افزایش داشته است (0/05 ≥ p value).
نتیجه گیریداربست پلی هیدروکسی بوتیرات/ کیتوسان/ نانوذرات بیوگلاس بر سلولهای رده شبه استیوبلاست تاثیر سمی ندارد و میتواند به عنوان کاندید مناسبی جهت کاربرد در مهندسی بافت مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: هیدروکسی بوتیرات, بیوگلاس, کیتوسان, استئوبلاست, سمیت سلولیIntroductionIn tissue engineering, a porous material is applied as the extracellular matrix or scaffold for cell growth. Then growth factors are added to this scaffold whose cytotoxicity must be assessed. In this study, the cytotoxicity effects of polyhydroxybutyrate/chitosan/bioglass nanocomposite scaffolds on human osteoblast-like cells (SAOS-2 cells) are explored.
Materials and MethodsThis study was experimental and was done in Isfahan Dental School. The polyhydroxybutyrate/chitosan/bioglass nanocomposite scaffold was fabricated using the electrospinning method. Scanning Electron Microscopy (SEM) analysis was used to evaluate the morphological characteristics of the nanofibers and their diameter distribution. Additionally, bioglass nanoparticles in the fibers were identified via SEM. The MTT assay was performed to assess cell viability after 3, 5, and 7 days. The collected data were analyzed using SPSS 20.0 through statistical tests including Kruskal-Wallis test (p value ≤ 0.05).
ResultsAccording to SEM images, the scaffold fibers were fully porous and no beads were observed. Furthermore, the polyhydroxybutyrate/chitosan/bioglass scaffold showed greater cell viability and proliferation compared to the groups lacking bioglass.
ConclusionThe polyhydroxybutyrate/chitosan/bioglass scaffold has no cytotoxic effect on osteoblast– like cells.
Keywords: Hydroxybutyrate, Bioglass, Chitosan, Osteoblast, Cytotoxicity -
پیش زمینه و هدف:
سرطان ازجمله مشکلات جدی سلامت جوامع امروزی است که تلاش های بسیار گسترده ای برای مقابله با آن در حال انجام است. بااین وجود در بسیاری از موارد سلول های سرطانی درنهایت می توانند با راهکارهای درمانی ارایه شده مقابله کرده و حتی گاهی با بروز مقاومت به شیمی درمانی از درمان های به کاررفته برای رشد سریع تر تومور بهره ببرند. در حال حاضر چندین مهارکننده اختصاصی CDK4/6 از قبیل Palbociclib، Ribociclib، Abemaciclib وجود دارد که این مهارکننده های اختصاصی به صورت معنی داری سبب کاهش تومورزایی، رشد و تهاجم تومور می شوند. هدف از این مطالعه بررسی سمیت سلولی داروی Abemaciclib بر میزان رشد و تولید ROS در دو رده سلولی سرطانی A549 و AGS بود.
مواد و روش کار:
در این مطالعه کارآزمایی تجربی رده های سلولی AGS (سرطان معده) و 549A (سرطان ریه) کشت داده شدند. سنجش زنده مانی سلول با تست MTT و میزان تولید رادیکال های آزاد اکسیژن با تست ROS برای بررسی حساسیت داروی Abemaciclib در دوزهای 1،2.5،5،10، 20 میکرومولار در رده های سلولی مشخص شده انجام شدند. و دیتاها با نرم افزار Graph Pad Prism v:8 آنالیز شده و P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته ها:
یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که Abemaciclib می تواند به عنوان یک عامل درمانی در این دو سرطان به کار رود، زیرا با افزایش غلظت دارو رشد سلول های سرطانی موردنظر کاهش یافتند.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد داروی Abemaciclib به طور معنی داری بقا و تکثیر سلولی را در رده های سلولی (549A) و (AGS) در مقایسه با کنترل در دوز های 10 و 20 میکرومولار کاهش داد. مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی بیشتری برای بررسی روندهای مولکولی و بالینی دقیق داروی Abemaciclib موردنیاز است.
کلید واژگان: رده سلولی A549, Abemaciclib, رده سلولی AGS, مهارکننده CDK4, 6, سمیت سلولیBackground & Aim:
Cancer is one of the serious health problems of today's societies, and extensive efforts are being made to deal with it. Nevertheless, in many cases, cancer cells can finally deal with the provided treatment solutions and even sometimes, with the emergence of resistance to chemotherapy, they can benefit from the treatments used for faster tumor growth. Currently, there are several specific CDK4/6 inhibitors such as Palbociclib, Ribociclib, Abemaciclib, and these specific inhibitors significantly reduce tumorigenesis, growth, and tumor invasion. The aim of this study was to investigate the cytotoxicity of Abemaciclib drug on the growth rate and ROS production in two cancer cell lines, A549 and AGS.
Materials & Methods:
In this experimental study, AGS (gastric cancer) and 549A (lung cancer) cell lines were cultured. Cell viability was measured by MTT test and oxygen free radical production rate by ROS test to check the sensitivity of Abemaciclib drug in doses of 1, 2.5, 5, 10, 20 μM in specified cell lines. The data was analyzed with Graph Pad Prism v.:8 software and P<0.05 was considered as a significant level.
FindingsThe findings of this study show that Abemaciclib can be used as a therapeutic agent in these two cancers, because with the increase in drug concentration, the growth of the target cancer cells decreased.
DiscussionThe results obtained from this study showed that Abemaciclib significantly reduced cell survival and proliferation in (549A) and (AGS) cell lines compared to the control at doses of 10 and 20 μM. More laboratory and animal studies are needed to investigate the exact molecular and clinical processes of Abemaciclib.
Keywords: A549 Cell Line, Abemaciclib, AGS Cell Line, CDK4, 6 Inhibitor, Cytotoxicity
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.