به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سندروم زجر تنفسی" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی سندروم زجر تنفسی در مقالات مجلات علمی
  • مرتضی حبیبی، فاطمه توحیدی نیا*
    زمینه و هدف

    جهت کنترل عوارض در نوزادان مبتلا به سندرم زجر تنفسی، سورفاکتانت و داروهای کمکی مانند بودزوناید مورد استفاده قرار میگیرند تا واکنش های التهابی مجاری هوایی را کاهش دهند. هدف از این بررسی تاثیر تجویز داخل تراشه ای سوروانتا، و سوروانتا + بودزوناید در نوزادان نارس مبتلا به سندرم زجر تنفسی است.

    مواد و روش ها

    در این کارآزمایی بالینی، 50 نوزاد نارس مبتلا به سندرم زجر تنفسی، بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان، بیمارستان کودکان قزوین، در سال 1399، در دو گروه تجویز داخل تراشه ای سوروانتا (1 میلی لیتر) + بودزوناید (0/25 میلی گرم) (25 مورد) و سوروانتا (25 مورد) بررسی شدند. از نرم افزار 21  SPSS جهت انجام آمار توصیفی، و از آزمون تی و دقیق فیشر جهت آنالیز داده ها استفاده شد (0/05>p).

    یافته ها

    در گروه گیرنده سوروانتا+بودزوناید تنها پیامد ها، خونریزی داخل بطنی و مرگ و میر (هرکدام 50%) بودند. در گروه سن حاملگی بیش از 31 سال و نوزادان دختر دریافت کننده سوروانتا+ بودزوناید، هیچ پیامدی دیده نشد. اثربخشی سوروانتا+ بودزوناید در مقایسه با سوروانتا در کاهش عوارض و پیامدها در نوزادان (0/048 =p)، بر حسب گروه سنی 31 سال و کمتر از 31 سال (0/049=p) و بیشتر از 31 سال (0/046=p)، دختران (0/047=p) و پسران (0/050=p) تفاوت معناداری داشت.

    نتیجه گیری

    تجویز سوروانتا همراه با بودزوناید، اثربخشی بهتر و عوارض کمتری را به همراه داشت. از بودزوناید به عنوان یک درمان کمکی می توان استفاده نمود. اقدامات درمانی مناسب جهت بهبود و زنده نگه داشتن نوازادان با سندروم زجر تنفسی حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: سوروانتا, بودزوناید, نوزادان نارس, سندروم زجر تنفسی
    Morteza Habibi, Fatemeh Toohidinia*
    Background and Aim

    To control complications in infants with respiratory distress syndrome, surfactants and auxiliary drugs such as budesonide are used to reduce the inflammatory reactions of the airways. The aim of this study is to compare the effect of intratracheal administration of survanta and survanta with budesonide in premature infants with respiratory distress syndrome.

    Materials and Methods

    This clinical trial included 50 premature infants with respiratory distress syndrome, hospitalized in the neonatal intensive care unit in Qazvin Children's Hospital, in 2019. The patients were divided into two groups. One group (25 cases) received intratracheal survanta (1 milliliter) + budesonide (0.25 milligram) and the other group (25 cases) received only intratracheal survanta. Using SPSS 21 software, data were analyzed by  descriptive statistics, Fisher's exact and T-test (p<0.05).

    Results

    In the survanta+budesonide group, we found intraventricular hemorrhage in 50% and also death in 50% of the cases. In the pregnant women over 31 years of age and female infants receiving survanta + budesonide, no complications were seen. The effect of Survanta + budesonide compared to survanta on reducing complications in the infants (p = 0.048), in regard to the mothers' age group; 31 years and under 31 years (p = 0.049), and over 31 years of age (p = 0.046), female (p=0.047) and male (p=0.050) showed  significant differences.

    Conclusion

    Administering survanta with budesonide resulted in better efficacy and fewer side effects. Budesonide can be used as an adjuvant treatment. Appropriate therapeutic measures are important for the improvement and survival of the newborns with respiratory distress syndrome.

    Keywords: Surfactant, Surfactant with budesonide, Premature infants, Respiratory distress syndrome
  • رامین ایرانپور، علیرضا صادق نیا، مهران حصارکی
    مقدمه
    اگر چه ایجاد فشار مثبت مداوم راه هوایی از طریق بینی (Nasal continuous positive airway pressure یا NCPAP) در درمان نوزادان مبتلا به سندروم زجر تنفسی یک روش غیر تهاجمی و موثر است، اما بعضی عوارض مثل آسیب به تیغه ی بینی و عدم تحمل تجهیزات لازم برای برقراری این روش در نوزادان دیده شده است. هدف ما در این مطالعه، ارزیابی تاثیر و ایمنی روش کانولای بینی با جریان بالای گرم و مرطوب (High flow nasal cannula یا HFNC) در مقایسه با فشار مثبت مداوم راه هوایی از طریق بینی در درمان نوزادان نارس با سندروم زجر تنفسی بود.
    روش ها
    تعداد 70 نوزاد نارس با سن حاملگی 30 تا 35 هفته مبتلا به سندروم زجر تنفسی در بخش نوزادان بیمارستان شهید بهشتی (از بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) به صورت تصادفی انتخاب و به 2 گروه تقسیم شدند. گروه اول از بدو تولد فشار مثبت مداوم راه هوایی از طریق بینی دریافت کردند و این روش تا بهبود زجر تنفسی و بر طرف شدن نیاز به اکسیژن ادامه پیدا کرد (گروه NCPAP) و گروه دوم برای 24 ساعت اول فشار مثبت مداوم راه هوایی دریافت کردند و سپس تحت روش کانولای بینی با جریان بالای گرم و مرطوب قرار گرفتند تا زمانی که زجر تنفسی و نیاز به اکسیژن بر طرف گردید (گروه HFNC). دو گروه از نظر مرگ و میر و ناخوشی هایی مثل آنتروکولیت نکروزان، باز بودن مجرای شریانی، خون ریزی داخل بطنی، بیماری مزمن ریه، پنوموتوراکس، خون ریزی ریوی، آپنه، سپسیس، طول مدت بستری، زمان لازم برای کامل شدن تغذیه ی دهانی و طول مدت نیاز به اکسیژن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 11 با یکدیگر مقایسه گردیدند. مقدار P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تفاوتی در میزان مرگ و میر، طول مدت بستری، زمان لازم برای بهبود زجر تنفسی، آنتروکولیت نکروزان، خون ریزی داخل بطنی، بیماری مزمن ریه، پنوموتوراکس، خون ریزی ریه، آپنه، سپسیس، زمان لازم برای تکمیل تغذیه ی دهانی بین دو گروه مورد مطالعه، دیده نشد. در طی مطالعه، نوزادان گروه HFNC در معاینه، مخاط بینی طبیعی تری داشتند (0001/0 > P). طبق نظر پرستاران به کار بردن روش HFNC از روش فشار NCPAP راحت تر بود (0001/0 > P).
    نتیجه گیری
    روش HFNC در درمان نوزادان نارس (با سن حاملگی بیشتر از 30 هفته) مبتلا به سندروم زجر تنفسی، بعد از 24 ساعت از شروع درمان با NCPAP به اندازه ی روش NCPAP به تنهایی موثر است. به علاوه، به کاربردن روش HFNC آسان تر از NCPAP بوده است و همچنین مخاط بینی نیز آسیب ندیده و به صورت طبیعی حفظ می شوند.
    کلید واژگان: کانولای بینی با جریان بالا, فشار مثبت مداوم راه هوایی از طریق بینی, نوزاد, سندروم زجر تنفسی
    Ramin Iranpour, Alireza Sadeghnia, Mehran Hesaraki
    Background
    Although nasal continuous positive airway pressure (NCPAP) in the treatment of respiratory distress syndrome (RDS) is an effective and a non-invasive method, some complications such as septal trauma and intolerance of NCPAP apparatus are occurred. Our objectives are to assess safety and effectiveness of humidified high flow nasal canola (HFNC) as compared to NCPAP in premature neonates with RDS.
    Methods
    Seventy uncomplicated preterm infant (30-35 weeks gestation) with RDS at the neonatal ward of Shahid-Beheshti hospital, Isfahan, Iran, randomized into two groups; Group1 (CPAP) received NCPAP from birth and continued till respiratory distress (RD) and oxygen (O2) need improved and Group 2 (HFNC) received NCPAP for the first 24 hours after birth, then standard HFNC till RD and O2 need improved. Outcomes measures of interest included: death, morbidity such as necrotizing enterocolitis (NEC), patent ductus arteriosus (PDA), (Intraventricular hemorrhage (IVH), chronic lung disease (CLD), pnumothorax, pulmonary hemorrhage, apnea, sepsis, duration of hospitalization, duration of full entral feeding and duration of O2 need. Data entered to computer and outcomes were compared between 2 groups with SPSS software (vesion 11). P values less than 0.05 were considered statistically significant.
    Findings
    There were no differences in death, duration of hospitalization, failure to treatment, duration of improvement of RD, NEC, PDA, IVH, CLD, pnumothorax, pulmonary hemorrhage, apnea, sepsis, duration of hospitalization, duration to reach to full entral feeding between two groups (NCPAP, HFNC). During the study, those on HFNC had more normal examination of nasal mucosa (P < 0.0001). According to neonatal nurses opinions, application of HFNC was easier than NCPAP for neonates (P < 0.0001).
    Conclusion
    HFNC (after received NCPAP for the first 24 hours of birth) is as effective as NCPAP in the management of RDS in premature neonates more than 30 gestational weeks. In addition, HFNC performed easier than NCPAP with maintaining a normal nasal mucosa.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال