به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سه ماهه اول بارداری » در نشریات گروه « پزشکی »

  • مینو یغمایی، مستانه داهی، مژگان مختاری*
    مقدمه

    اغلب افرادی که تحت القای سقط سه ماهه اول بارداری با دارو قرار می گیرند، درد شکم و کرامپ را تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست (TENS) بر کاهش درد القای سقط طبی سه ماهه اول بارداری انجام شد.

    روش کار: 

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور که در سال های 1400-1399 انجام شد، برای 40 زن باردار در سه ماهه اول که کاندید سقط درمانی با میزوپروستول بودند، به منظور کاهش درد به صورت تصادفی ایبوبروفن و TENS غیرفعال یا ایبوبروفن و TENS فعال با تواتر 80 هرتز و شدت بین صفر تا 80 میلی آمپر تجویز شد. این دو گروه از نظر شدت درد قبل و بعد از استفاده از TENS و میزان استفاده از ایبوبروفن، رضایت از فرآیند سقط طبی و عوارض مورد مقایسه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های آماری کای اسکویر و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در گروه TENS فعال بدون افزایش عوارض، میزان استفاده از ایبوبروفن به طور معنی داری کمتر (001/0=p) و میزان کاهش درد به طور معنی داری بیشتر (001/0=p) از گروه دیگر بود. هم چنین در این گروه رضایت از فرآیند سقط بیشتر بود (044/0=p).

    نتیجه گیری

    در افرادی که به منظور سقط طبی در سه ماهه اول بارداری در بیمارستان بستری می شوند، به منظور تسکین بیشتر می توان علاوه بر ایبوبروفن از TENS نیز استفاده کرد.

    کلید واژگان: القای سقط, تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست, درد, سه ماهه اول بارداری}
    Minoo Yaghmaei, Mastaneh Dahi, Mojgan Mokhtari *
    Introduction

    Most women who undergo first trimester medical abortion experience abdominal pain and cramps. The present study was performed aimed to evaluate the effect of Transcutaneous Electrical Nerve Stimulation (TENS) on reducing the pain of induction of abortion in the first trimester of pregnancy.

    Methods

    In this single-blind clinical trial which was performed in 2020-2021, for 40 women in the first trimester of pregnancy who were candidate for medical abortion with misoprostol in order to reduce pain, randomly administered Ibuprofen and inactive TENS or Ibuprofen and active TENS with a frequency of 80 Hertz and intensity of 0 to 80 milliampere to reduce pain. These two groups were compared in terms of pain intensity before and after the use of TENS, the amount of used Ibuprofen, satisfaction from the process of medical abortion and complications. Data were analyzed by SPSS (version 16) and Chi-square and Mann-Whitney statistical tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    In the active TENS group, the use of ibuprofen was significantly lower (P= 0.001) and pain reduction was significantly higher (P= 0.001) than the other group. Also in this group, satisfaction with the abortion process was higher (P=0.044).

    Conclusion

    In patients who are hospitalized for medical abortion in the first trimester of pregnancy, in addition to Ibuprofen, TENS can be used for further relief.

    Keywords: First trimester of pregnancy, Induced abortion, Pain, Transcutaneous Electric Nerve Stimulation}
  • مقدمه

    اختلال عملکرد تیرویید با عوارض و نتایج نامطلوب بارداری در ارتباط است. با توجه به نبود اطلاعات با اعتبار کافی در مورد محدوده ی مرجع     هورمون های تیرویید در زنان باردار ایرانی به ویژه در یزد این مطالعه طراحی گردید.

    هدف

    این مطالعه با هدف تعیین سطح مرجع هورمون تیرویید در یزد انجام شد. مطالعه حاضر به منظور تعیین محدوده مرجع اختصاصی در سه ماهه اول برای هورمون تحریک کننده تیرویید سرم (TSH)، تیروکسین (T4) تریودوتیرونین (T3) انجام شد.

    مواد و روش ها

    این یک مطالعه ی توصیفی-مقطعی است. نمونه ی سرم 1148 زن در سه ماهه اول بارداری، برای اندازه گیری تست عملکرد تیرویید (TSH، T4 ، T3) با استفاده از روش ایمونوآنزیمومتری (IEMA) از سپتامبر سال 2018 تا نوامبر 2019 سال مورد بررسی قرار گرفت. محدوده ی استاندارد صدک های 5، 50 و 95 ام برای هورمون تیرویید در نظر گرفته شد.

    نتایج

    میانگین سنی زنان شرکت کننده در این مطالعه 78/28 (15-45 سال) بود. محدوده های مرجع در سه ماهه اول زنان باردار برای هورمون    TSH (mlu/I 2/0-8/3) و (μg/dI 75/12-45/7)  T4و (ng/dI 217-100) T3 بدست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه ی حاضر، عملکرد تیرویید را سه ماهه ی اول بارداری در مرکز ایران، یزد به صورت محلی بررسی و تعیین کرد. یافته های حاصل ممکن است بتواند در مورد سطح هورمون TSH مادری در سه ماهه اول تاثیرگذار باشد.

    کلید واژگان: سه ماهه اول بارداری, تیروتروپین, تیروکسین, تری یدوتیرونین}
    Somaye Gholami, Nasim Namirnian, Marzieh Shukohifar, Foroozandeh Kalantari, Reyhaneh Azizi*
    Background

    Thyroid dysfunction is associated with negative pregnancy outcomes. There is a lack of reliable information on thyroid hormones in Iranian pregnant women, especially in Yazd.

    Objective

    To determine the safe thyroid hormone levels in women of Yazd and also the first trimester-specific reference ranges for serum thyroid-stimulating hormone (TSH), thyroxine (T4), and triiodothyronine (T3).

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study, the serum of 1,148 women in the first trimester of pregnancy was analyzed. Thyroid function tests (TSH, T4, T3) were measured through radioimmunoassay (RIA) [immunoradiometric (IRMA) for TSH]. The study was conducted in Yazd, from September 2018 to November 2019. Reference intervals were defined as the 5th, 50th, and 95th percentiles.

    Results

    The mean age of the participants was 28.78 (± 5.86 yr) (range: 15-45 yr). The thyroid hormones reference intervals in the first trimester were TSH (0.2-3.8 mIU/l), T4 (7.45-12.75, 𝜇g/dl), and T3 (100-217 ng/dl).

    Conclusion

    The results of the present study determined a local thyroid function measurement in the first trimester of pregnancy at a center of Yazd, Iran. This could facilitate the decision-making of maternal TSH level during the first trimester of pregnancy.

    Keywords: First pregnancy trimester, Thyrotropin, Thyroxine, Triiodothyronine}
  • زهره کیخا، قاسم عسکری زاده*، مهرزاد مهربانی، مسعود باقری، سمیه پوراحسان
    مقدمه

    اختلال خواب در دوران حاملگی  شیوع بسیار بالایی دارد، این اختلال در دوران بارداری سلامت مادر و جنین را تهدید میکند. درمان های غیر دارویی برای بهبود الگوی خواب زنان باردار دارای اختلال خواب الویت دارند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر رایحه درمانی با اسانس اسطوخودوس بر کیفیت خواب زنان باردار انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. حجم نمونه 30 نفر بود، که به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند.  افراد گروه نمونه از بین زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی کرمان انتخاب شدند. افراد انتخاب شده دارای ملاک های تشخیصی اختلال خواب در دوران بارداری بر اساس پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQ) بودند. به  افراد انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون در طی مطالعه به مدت3 شب متوالی در هفته، شروع به مصرف اسانس اسطوخودوس کردند. از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQ)  در دو مرحله قبل از شروع مداخله و بعد از یک ماه از انجام مداخله جهت ارزیابی کیفیت خواب استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از نرم افزار Spss و روش های تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه برای گروه مداخله نشان داد نمرات کیفیت خواب در پس آزمون به صورت معناداری بالاتر از پیش آزمون بوده است (001/0<P). همچنین مقایسه نمرات کیفیت خواب در گروه مداخله و کنترل در پس آزمون به وسیله تحلیل کواریانس نشان داد نمرات کیفیت خواب در گروه مداخله به صورت معناداری بالاتر از گروه کنترل بوده است (001/0<P)، و رایحه درمانی با اسانس اسطوخودوس 59 درصد از تغییرات نمرات کیفیت خواب را تبیین میکند.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثربخشی مثبت رایحه درمانی با اسانس اسطوخودوس بر کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری، می‏توان گفت که این مداخله برای کاهش نشانه‏های منفی اثر گذار بر کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری سودمند است. با توجه به یافته های این پژوهش رایحه درمانی با اسانس اسطوخودوس بر کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری بر تجربه خواب با کیفیت بالاتر موثر است و توجه به آموزش آن در مراکز درمانی به زنان بادردار میتواند از آسیب پذیری زنان در این دوره بکاهد.

    کلید واژگان: اسطوخودوس, رایحه درمانی, کیفیت خواب, زنان باردار, سه ماهه سوم بارداری}
    Zohreh Keykha, Ghasem Askarizadeh*, Mehrzad Mehrabani, Masoud Bagheri, Somayeh Poorehsan
    Introduction

    Sleep disturbance during pregnancy is quite common, it threatens the health of the mother and fetus during pregnancy. Non-pharmacological therapies are preferred for improving the sleep pattern of pregnant women with sleep disorders. The aim of this study was to determine the effect of lavender essential oil on the quality of sleep in pregnant women.

    Methods

    This study was performed by quasi-experimental method using pre-test-post-test design with control group. The sample size was 30 people, who were selected by available sampling method. The sample group was selected from pregnant women in the third trimester of pregnancy who referred to Kerman health centers. The selected individuals had diagnostic criteria for sleep disorder during pregnancy based on the Pittsburgh Quality Sleep Questionnaire (PSQ). The selected individuals were randomly assigned to two experimental and control groups. During the study, the experimental group began taking lavender essential oil for 3 consecutive nights a week. The Pizzberg Sleep Quality Questionnaire (PSQ) was used in two stages before the intervention and after one month to evaluate the quality of sleep. Spss software and one-way analysis of variance (ANOVA) and covariance analysis (ANCOVA) were used to analyze the data.

    Results

    The results of the one-way analysis of variance test for the intervention group showed that the quality of sleep quality in the post-test was significantly higher than the pre-test (P <0.001). Also, a comparison of sleep quality scores in the postoperative intervention and control group by analysis of covariance showed that sleep quality scores in the intervention group were significantly higher than the control group (P <0.001), and aromatherapy with lavender essential oil was 59%. Explains changes in sleep quality scores.

    Conclusion

    Given the positive effect of aromatherapy with lavender essential oil on the quality of sleep of pregnant women in the third trimester of pregnancy, it can be said that this intervention is useful for reducing the negative symptoms affecting the quality of sleep of pregnant women in the third trimester of pregnancy. According to the findings of this study, aromatherapy with lavender essential oil on the quality of sleep of pregnant women in the third trimester of pregnancy is effective on the experience of higher quality sleep and paying attention to its training in medical centers for women with wind can reduce womenchr('39')s vulnerability in this period. .

    Keywords: Lavender, Aromatherapy, Sleep quality, Pregnant women, Third trimester of pregnancy}
  • خاطره طوبا*، افشان شرقی، بیتا یوسفی
    زمینه

    پروتئین پلاسمایی وابسته به حاملگی- آ(PAPP-A) جفتی به عنوان یک نشانگر پره ترم برای تشخیص و پیش آگهی نامطلوب بارداری/جنینی مطرح است. بررسی ارتباط سطح سرمی PAPP-A و سلامت مادر بویژه دیابت بارداری که شایعترین پیامد بارداری است مساله مهمی است که نیاز به مطالعه دارد. از این رو هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین سطح سرمی PAPP-A طی سه ماهه اول بارداری با دیابت بارداری و سایر پیامدهای بارداری می باشد.

    روش کار

     در یک مطالعه کوهورت، 400 نفر از زنان بارداری که در طی 3 ماهه نخست به کلینیک‏ های مراقبت بارداری مراجعه می‏کردند، از لحاظ سطح سرمی PAPP-A ارزیابی ‏شدند. در صورتی که سطح سرمی PAPP-A آن‏ها کمتر از MoM 4/0 بود به عنوان نمونه های دارای ریسک فاکتور و گروه زنان بارداری که سطح سرمی PAPP-A آنها بیشتر از MoM 0/4 بود، نیز به عنوان شاهد قرار ‏گرفتند. در آزمودنی ها سن مادر، سطح سرمی PAPP-A، نوع زایمان، سن بارداری، محدودیت رشد داخل رحمی، پره اکلامپسی، سقط خود به خودی، و دیابت بارداری مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ‏ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه‏ ی 16 و آزمون آماری کای دو و فیشر انجام گرفت و سطح معنی‏ داری در تمام موارد 05/ 0در نظر گفته شد.

    یافته ها

     میانگین سنی زنان باردار مورد بررسی در این مطالعه،4/74 ± 26/85سال بود. بین سطوح سرمی PAPP-A سه ماهه اول بارداری و ابتلا به پره اکلامپسی (0/003=P)، دیابت بارداری (0/039=P)، محدودیت رشد داخل رحمی (0/005=P)، و سقط خود به خودی (04/0=P) ارتباط آماری معنی دار معکوسی مشاهده شد ولی بین سطوح سرمی PAPP-A با تولد زودرس (0/102=P) و نوع زایمان (0/533=P) ارتباط معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

     یافته ‏های مطالعه‏ ی حاضر نشان داد که پایین بودن میزان PAPP-A در سه ماهه‏ی اول بارداری، به عنوان یک ریسک فاکتور احتمالی در بروز عوارض نامطلوب بارداری/جنینی از جمله پره اکلامپسی، دیابت بارداری، محدودیت رشد داخل رحمی، و سقط خود به خودی مطرح می باشد و لازم است مطالعات دقیق تری صورت گیرد.

    کلید واژگان: سطح سرمی PAPP-A, سه ماهه اول بارداری, پیامدهای بارداری}
    Bita Yosefi Khangah, Khatere Tooba*, Afshan Sharghi
    Background

    PAPP-A is a preterm marker for undesirable pregnancy diagnosis. The relationship between PAPP-A serum levels and maternal health, especially gestational diabetes, which is the most common outcome of pregnancy, is a major issue that needs to be studied. The aim of this study were to evaluate the serum level of PAPP-A and pregnancy outcomes.

    Methods

    in this study all pregnant women who referred to the pregnancy care clinics during their first 3 months, serum levels of PAPP-A were evaluated. As their PAPP-A serum level were less than 0.4 Mom, they were considered as risk-positive and pregnant women with a serum PAPP-A level of more than 0.4 MM as a control group. In the subjects, maternal age, serum PAPP-A level, type of delivery, gestational age, intrauterine growth restriction, preeclampsia, spontaneous abortion, and gestational diabetes were evaluated.

    Results

    The mean age of pregnant women were 26.85 ±4.74 years. There were a significant reverse correlation between serum concentration of first trimesters PAPP-A and preeclampsia (p=0.003), pregnancy Diabetes (p=0.003), restriction of intrauterine growth (p=0.005) and spontaneous abortion (p=0.04), but there were not significant corrections between serum level of PAPP-A with early birth (p=0.102) and gestation type (p=0.583).

    Conclusion

    A reduced amount of first trimester PAPP-A would used as a probable risk factor in complications of pregnancy or embryo including preeclampsia, Gestational Diabetes, restriction of intrauterine growth and spontaneous abortion.

    Keywords: PAPP-A serum level, First trimester of pregnancy, Consequences of pregnancy}
  • اعظم امیریان، نورالسادات کریمان*، مهدی هدایتی، نسرین برومندنیا، زهرا ناییجی
    مقدمه
    دیابت بارداری، شایع ترین عارضه طبی دوران بارداری است. تشخیص زودهنگام و انجام اقدامات پیشگیرانه و درمانی لازم، باعث کاهش عوارض کوتاه مدت و بلندمدت مادری، جنینی و نوزادی می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط استریول غیرکونژوگه با دیابت بارداری انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مورد - شاهدی در سال های 97-1396 بر روی 60 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری (مورد) و 120 زن با بارداری سالم (گروه شاهد) مراجعه کننده به بیمارستان های مهدیه و طالقانی شهر تهران انجام شد. در نمونه ها، تریپل تست در هفته 17-14 بارداری و تست تحمل گلوکز خوراکی با 75 گرم گلوکز در هفته 28-24 بارداری انجام شده بود. روش گردآوری داده ها مصاحبه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های تی مستقل، کای دو، من ویتنی، رگرسیون لوجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار استریول غیرکونژوگه در گروه مورد 61/0±17/1 و در گروه شاهد 47/0±02/1 MOM بود. میزان استریول غیرکونژوگه در گروه مورد به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (011/0=p).
    نتیجه گیری
    افزایش میزان استریول غیرکونژوگه در اوایل بارداری می تواند به عنوان یک تست تشخیصی جدید دیابت بارداری مطرح و مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین با شناسایی زودهنگام زنان در معرض خطر، می توان اقدامات لازم برای کاهش عوارض آن را انجام داد.
    کلید واژگان: استریول غیرکونژوگه, دیابت بارداری, سه ماهه دوم بارداری}
    Azam Amirian, Nourossadat Kariman*,, Nasrin Borumandnia, Zahra Naeje
     
    Introduction
    Gestational diabetes is the most common medical condition during pregnancy. Early diagnosis and preventive and therapeutic measures reduce the short-term and long-term complications of mother, fetus and infant. This study was performed with aim to determine the relationship between un-conjugated estriol and gestational diabetes.
    Methods
    This case-control study was conducted on 60 pregnant women with gestational diabetes mellitus (case group) and 120 healthy pregnant women (control group) referred to Mahdieh and Taleghani hospitals of Tehran in 2017-2018. Triple test was performed for the samples in 14-17 weeks of gestation and oral glucose tolerance test with 75 g glucose was performed in 24-28 weeks of gestation. Data were collected by interview. Data were analyzed using SPSS software (version 17) and independent t-test, Chi-square, Mann-Whitney, and logistic regression. P < 0.05 was considered significant.
    Results
    Mean and standard deviation of un-conjugated estriol in case group was 1.17 ± 0.61 and in control group was 1.02 ± 0.47 MOM. The level of un-conjugated estriol was significantly higher in the case group than the control group (p = 0.011).
    Conclusion
    Increased level of un-conjugated estriol in early pregnancy can be suggested and evaluated as a new diagnostic test for gestational diabetes. Therefore, performing the necessary measures can reduce its complications by early identification of at-risk women
    Keywords: Gestational Diabetes Mellitus, Second trimester of pregnancy, un-conjugated estriol}
  • مریم طباطباییان، معصومه کردی *، سلمه دادگر، مروارید ایرانی
    مقدمه

    پره اکلامپسی، شایع ترین عارضه طبی در بارداری است. با توجه به پاتوفیزیولوژی و اتیولوژی پیچیده پره اکلامپسی، طیف وسیعی از مارکرها بررسی شده اند که علاوه بر ارزش پیشگویی، شناسایی این عوامل ممکن است مکانیسم روشنی برای پاتوژنز پره اکلامپسی فراهم کند. مطالعه مروری حاضر با هدف ارزیابی نقش چهار مارکر سرمی و سونوگرافی داپلر شریان رحمی در پیشگویی پره اکلامپسی در سه ماهه دوم بارداری انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه مروری جهت یافتن مطالعات مرتبط، در بازه زمانی 2000 تا 2017 از پایگاه های اطلاعاتی SID، Weily online library،Elsevier ، Scopus، Pubmed و همچنین موتور جستجوی Google Scholar استفاده شد. برای دستیابی به تمامی مقالات به زبان انگلیسی و فارسی مورد نظر از کلید واژه های فارسی شامل: BHCG، اینهیبین A، اکتیوین A، آلفا فتوپروتئین، مارکرهای سرمی، سونوگرافی داپلر شریان رحمی، سه ماهه دوم و پیشگویی پره اکلامپسی و کلید واژه های انگلیسی شامل: serum markers،Uterine artery Doppler ultrasonography، Preeclampsia prediction، Second trimester، AFP، β-HCG، Activin A، Inhibin A با همه ترکیبات احتمالی این کلمات استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج مطالعات مختلف بیانگر این مسئله بودند که هیچ یک مارکرهای مورد مطالعه شامل اکتیوین A و اینهیبین A، β-HCG و AFP به تنهایی قدرت پیشگویی پره اکلامپسی را با حساسیت و ویژگی بالا فراهم نمی کنند، اما سونوگرافی داپلر شریان رحمی در سه ماهه دوم بارداری را می توان به عنوان یک تست غربالگری برای پیشگویی پره اکلامپسی در زنان پرخطر به کار برد.

    نتیجه گیری

    مهم ترین استراتژی های پیشگویی پره اکلامپسی شامل: مشخصات فردی، سونوگرافی شریان داپلر و بیومارکرها می باشند و هیچ یک از این مارکرها به تنهایی قدرت پیشگویی پره اکلامپسی را با حساسیت و ویژگی بالا فراهم نمی کنند.

    کلید واژگان: پره اکلامپسی, سونوگرافی داپلر, سه ماهه دوم بارداری, مارکرهای سرمی}
    Maryam Tabatabaeian, Masoumeh Kordi *, Salmeh Dadgar, Morvarid Irani

    Introduction: Preeclampsia is the most common medical complication in pregnancy. Regarding the pathophysiology and complex etiology of preeclampsia, a wide range of markers have been investigated. In addition to predictive value, identification of these factors may provide a clear mechanism for the pathogenesis of preeclampsia. This review study was performed with aim to evaluate the role of four serum markers and uterine artery Doppler ultrasonography in predicting preeclampsia at second trimester of pregnancy.

    Methods

    In this review study, the databases of SID, Weily online library, Elsevier, Scopus, Pubmed, and the Google Scholar search engine were used during 2000 to 2017 in order to find the relevant studies. To access all articles in English and Persian, the key words of BHCG, Inhibin A, Activin A, alpha-fetoprotein, serum markers, uterine artery Doppler sonography, second trimester, and preeclampsia prediction were used with all possible combinations of these words.

    Results

    The results of various studies indicate that none of the studied markers, including AFP, β-HCG, INH-A and Activin A alone, do not provide predictive power for preeclampsia with high sensitivity and specificity. However, uterine artery Doppler ultrasonography at second trimester of pregnancy can be used as a screening test to predict preeclampsia in high risk women.

    Conclusion

    The most important strategies for prediction of preeclampsia include individual characteristics, uterine artery ultrasonography, and biomarkers. None of these markers alone can't predict preeclampsia with high sensitivity and specificity.

    Keywords: Serum markers, Doppler sonography, Preeclampsia, Second trimesterof pregnancy}
  • کبری صالحی *، زهرا صالحی، زهرا سهرابی
    زمینه و هدف
    دلبستگی مادر- جنین از اجزای اصلی دستیابی به هویت مادری است. یکی از راهکارهای توصیه شده در این مورد، توجه به حرکت جنین است. در این پژوهش تاثیر آموزش شمارش حرکات جنین در سه ماهه دوم و سوم بارداری بر دلبستگی مادر- جنین در مادران نخست باردار بررسی و مقایسه شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی 47 مادر باردار از مراکز بهداشتی درمانی منتخب، در سال 1394 به روش نمونه گیری آسان انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. نحوه کنترل و ثبت روزانه حرکت های جنین به صورت فردی آموزش داده شد. سپس شرکت کنندگان گروه اول از هفته 24 تا 28 و گروه دوم از هفته 28 تا 32 بارداری، به شمارش و ثبت روزانه حرکت های جنین در فرم های مخصوص پرداختند. پرسشنامه دلبستگی مادر- جنین Cranley در ابتدا و انتهای مداخله در هر گروه تکمیل شد. تجزیه تحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و سطح معنی داری 05/0>P انجام شد. آزمون آماری تی زوج برای مقایسه میانگین نمره دلبستگی مادر و جنین ابتدا و انتهای مطالعه در هر گروه و آزمون آماری تی مستقل برای مقایسه بین گروهی استفاده شد.
    یافته ها
    در ابتدای مداخله میانگین نمره دلبستگی مادر- جنین در گروه اول 62/11 ± 63/86 و در گروه دوم 93/8 ± 50/90 بود و تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. پس از پایان مداخله میانگین نمره دلبستگی در گروه اول و دوم به ترتیب 81/10 ± 30/96 و 40/11 ± 92/95 شد. تغییر ایجاد شده در هر گروه معنی دار بود (گروه اول: 001/0>P، گروه دوم: 01/0>P)، اما تغییرات میانگین نمره دلبستگی بین دو گروه معنی دار نبود.
    نتیجه گیری کلی: آموزش شمارش روزانه حرکت های جنین در سه ماهه دوم و سوم بارداری تاثیر مشابهی با یکدیگر بر دلبستگی مادر- جنین داشت. برای بررسی دقیق تر تاثیر هر مداخله، انجام این مطالعه با گروه کنترل توصیه می شود.
    کلید واژگان: آموزش, ارتباط مادر, جنین, حرکت جنین, سه ماهه دوم بارداری, سه ماهه سوم بارداری}
    K. Salehi *, Z. Salehi, Z. Sohrabi
    Background and Aim
    Maternal-Fetal Attachment (MFA) is one of the most important components in achieving motherhood identity. One of the recommended interventions in this regard is to consider fetal movement. Therefore, the present study evaluated the effect of education of fetal movement counting during the second and the third trimesters of pregnancy on MFA in first-time pregnant women.
    Materials and Methods
    In this semi-experimental study, 47 pregnant mothers were selected through simple sampling from selected health-care centers in 2015. Then, they were randomly allocated into two groups. Face-to-face training was provided on counting and recording the daily fetal movement. Next, the subjects in the first group counted and recorded the fetal movement in specific forms between the 24th and 28th weeks of pregnancy once a day and the second group did it between 28th and 32nd weeks. Before and after the intervention, both groups completed Cranley’s Maternal-Fetal Attachment Scale.
    Data analysis was conducted, using SPSS 16, with a significance level of p
    Results
    The mean score of MFA before the intervention in the first group was 86.63 ± 11.62 and in the second group was 90.50 ± 8.93. No significant difference was observed between the two groups. After the intervention, the mean score of MFA was 96.30 ± 10.81 in the first group and 95.92 ± 11.40 in the second group. This change was statistically significant in both groups (first group: p = 0.001, second group: p = 0.01); but the changes of maternal-fetal attachment had no significant difference between the two groups.
    Conclusions
    Education of fetal movement counting during the second and third trimesters had a similar effect on MFA. For more accurate evaluation of the effect of this intervention in different times, it is recommended to perform this study with a control group.
    Keywords: Education, Fetal movement, Maternal fetal relation, Second pregnancy trimester, Third pregnancy trimester}
  • شهلا قارلقی، سوسن حیدرپور *، منصور رضایی، مهرعلی رحیمی
    زمینه
    دیابت حاملگی شایع ترین عارضه متابولیک حاملگی است. تشخیص زود هنگام و اداره صحیح آن می تواند عوارض پریناتال، نوزادی و مشکلات بلند مدت دوران کودکی را کاهش دهد. عوارض ناشی از هموگلوبین بالا ممکن است به همان اندازه و یا حتی بیشتر از هموگلوبین پایین باشد. بنابراین مطالعه با هدف تعیین رابطه غلظت هموگلوبین سه ماهه ی اول بارداری با دیابت حاملگی درشهر کرمانشاه در سال1391-1390 انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه ی مورد شاهدی بر روی 36 زن باردار با تشخیص قطعی دیابت بارداری )گروه مورد( وهمزمان با آن، 36 زن باردار غیرمبتلا به دیابت بارداری(گروه شاهد) که به مرکز تحقیقات غدد کرمانشاه و درمانگاهای مراقبت های روتین بارداری، مراجعه کرده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از فرم اطلاعاتی جمع آوری گردید و نمونه گیری به صورت در دسترس بود. دو گروه از نظر سن، تعداد سقط و تعداد زایمان با یکدیگر همسان شدند.
    یافته ها
    ویژگی های دموگرافیک در دو گروه مشابه بود میانگین هموگلوبین در گروه مورد 68 /12 و درگروه شاهد83/11گرم بردسی لیتر بود. آزمون آماری اختلاف معنی داری را بین میزان هموگلوبین در دو گروه نشان داد (001/0 P<). زنان در گروه مورد 29/3 برابر نسبت به گروه شاهد شانس ابتلا به دیابت بارداری را داشتند.( 029/3OR=، با فاصله اطمینان 95% و دامنه 812/5-579/1).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصل از مطالعه توصیه می شود که زنان دارای هموگلوبین بالا در سه ماهه ی اول بارداری به عنوان زنان در معرض خطر در نظر گرفته شوند و برای آنان غربالگری انتخابی بر اساس عامل خطرساز انجام گردد
    کلید واژگان: دیابت بارداری, هموگلوبین, سه ماهه اول بارداری}
    Shahla Gharloghi, Sousan Heydarpour *, Mansoor Rezai, Mehr Ali Rahimi
    Introduction
    Gestational diabetes is the most common metabolic complication of pregnancy. Approximately 1 to 14 percent of pregnancies are complicated by diabetes Early diagnosis and proper management of gestational diabetes (GDM) can decrease prenatal, neonatal and long-time infant problems and complications. This 2012 study investigated whether high maternal Hemoglobin (Hb) level in the first trimester would be associated with Gestational Diabetes Mellitus in kermanshah city.
    Methods
    case-control was conducted on 36 pregnant women with gestational diabetes (case group) and 36 pregnant women without the condition (control group) referring to Research Center of Endocrinology and routine prenatal care clinics. Data was collected by information form and convenience sampling was used. Both groups were matched for age, number of abortions and parity.
    Results
    Demographic characteristics were similar in both groups. Hemoglobin (12.68) of cases than controls (11.83), respectively. Statistically significant difference between the two groups showed hemoglobin (P
    Conclusion
    Based on the results of the study recommended that Women with high hemoglobin levels during the first trimester of pregnancy as women are considered at risk and their selective screening based on risk factors should be performed.
    Keywords: Gestational diabetes, hemoglobin, first trimester of pregnancy}
  • محمدرضا اعلایی اردکانی *، مرضیه کرمانیان، فاطمه سادات موسوی، مهدی کرمانیان
    چکیده و
    هدف
    ‏ کم خونی ناشی از فقر آهن یکی از مسایل بهداشتی مهم در بین زنان باردار است که موجب زایمان زودرس، وزن کم هنگام تولد یا تولد نوزاد مرده و... ‏می گردد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع کم خونی فقرآهن در زنان باردار دریافت کننده ی خدمات آهن یاری شهر اردکان در مقاطع سه ماهه ی اول ‏و سه ماهه ی سوم بارداری و نحوه ی دریافت خدمات آهن یاری در آن گروه در زمستان 1390 بود.‏
    روش بررسی
    پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی، تحلیلی، و از نوع مقطعی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان باردار دارای پرونده در مراکز ‏بهداشتی درمانی شهری اردکان می باشد.‏ حجم نمونه 393 زن باردار تعیین گردید. روش نمونه گیری به صورت آسان از بین مادران باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری اردکان ‏انتخاب شد. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخت حاوی 11سوال در7 مولفه بود که در دو مقطع سه ماهه ی اول وسوم به ‏صورت مجزا تکمیل و نتایج آن استخراج ومحاسبه گردید و با توجه به آزمونهای آماری توصیفی و کی- دو در سطح معنی داری(01/0 ‏p<‎‏ ) انجام و مورد ‏آنالیز وتحلیل قرارگرفت.‏
    یافته ها
    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که فراوانی کم خونی در سه ماهه سوم بارداری( با میانگین هموگلوبین 34/11 )، ( 4/36% )بوده، درحالیکه همین ‏فراوانی در سه ماهه اول بارداری( با میانگین هموگلوبین33/12) (9/9%)می باشد که روند افزایشی میزان کم خونی در زنان باردار در سه ماهه سوم را بطور ‏معنی داری‎(p<‎‏0.001‏‎)‎‏ نشان می دهد. نتایج مطالعه حاضر در مولفه تحصیلات ، رتبه بارداری، سن، نوع قرص آهن مصرفی، رابطه مواد مصرفی به همراه ‏مکمل آهن، و شغل زنان باردار و ارتباط آن با کم خونی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. از یافته های دیگر زمان شروع مصرف مکمل آهن و رابطه غذاهای مصرفی به همراه مکمل آهن بود که بین این مولفه ها و کم خونی بر اساس آزمون ‏آماری کی –دو تفاوت معنی دار مشاهده گردید. همچنین زمان مصرف بر حسب اوقات شبانه روز که بر اساس آزمون آماری کی –دو تفاوت معنی داری ‏مشاهده نشد.‏
    کلید واژگان: کم خونی, فقرآهن, زنان باردار, سه ماهه اول بارداری, سه ماهه سوم بارداری, خدمات آهن یاری, شهرستان اردکان}
    Mr Alaeye Ardakani *
    Introduction
    anemia is an important issue among pregnant women that iead to preterm delivery. Low birlt weight or stillbirth this study aimed to assess the prewvalence of anemia in pregnant women who get iron during the first three months and the third three months of the pregnancy and the method and iron supplementation iron in winter 2011.
    Methods
    this cross sectional descriptive analysis study was conducted on 393 pregnant women referring to health centers of ardakan city by easy sample method.
    In this study for collecting data a research- based questionnaire contains 11 questions in 7 items is designed- subjects filled. Out this questionnaire in two spans of the first and the third threemonths of pregnancy and finely data was analysed.
    By using descriptive statistics and qz at the significance level of p
    Results
    the results of this study showed that the prevalence of anemia in the first three months and the third three months of pregnancy was 11.34 and 12.33 respectively that indicoted the increasing trend of anemia in third three months of pregnancy.
    This study did not show and significant relalionship between anemia and some factors like education pregnancy grade. The kind of iron tablet. Consumption of other food along with iron tablets time of gething iron tablet and profession of women.
    Conclusion
    based on the results of this study iron and consumption of other food along with iron supplement was significant based or qz test.
    Keywords: anemia, pregnant women, the first three months of pregnancy, the third three months of pregnancy, iron supplementation}
  • محبوبه شیرازی، فاطمه آزادی، مامک شریعت، شیرین نیرومنش، محمود شیرازی*
    زمینه و هدف
    شواهدی وجود دارد که به نقش استرس بر نتیجه بارداری اشاره کرده است. نگرانی مداوم در طول دوران بارداری موجب ترشح هورمون هایی می شود که سبب پیامدهای نامطلوب در بارداری می گردد. هدف پژوهش کنونی، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس در سه ماهه اول بارداری بر کاهش اضطراب زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستان جامع زنان بود.
    روش بررسی
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی همراه با پیش آزمون-پس آزمون بود که در بیمارستان یاس در سال 1393 و 1394 انجام شد. 75 زن باردار در سه ماه اول بارداری از نظر میزان اضطراب با استفاده از آزمون استاندارد اضطراب همیلتون ارزیابی شدند. در این آزمون نمرات 18 تا 25 به عنوان اضطراب خفیف، 35-25 اضطراب متوسط و نمرات بالاتر از 35 اضطراب شدید می باشد. بر این اساس، گروه اضطراب متوسط و شدید به عنوان گروه مداخله در کارگاه هایی تحت درمان روانشناختی قرار گرفتند. کارگاه شامل به کارگیری تکنیک ذهن آگاهی و مدیریت اضطراب بود. گروهی که اضطراب خفیف داشتند به عنوان گروه کنترل فقط مراقبت های پری ناتال بدون هرگونه مداخلات روانشناختی را دریافت کردند.
    یافته ها
    نمره اضطراب در هر دو گروه پس از انجام مداخلات روانشناختی کاهش پیدا کرد. به طوری که میانگین نمره اضطراب در گروه دارای اضطراب متوسط پیش از درمان 52/27 و پس از درمان 76/14 (001/0P<) و در گروه دارای اضطراب شدید 12/40 و پس از اتمام دوره درمانی 6/16 (0001/0P<) بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت سه ماه اول بارداری در فرایند رشد کودک و فراوانی اضطراب زنان باردار در این دوره حساس رشدی، می توان بیان داشت آموزش تکنیک های مقابله با استرس، بهبود کیفیت زندگی مادر را به همراه خواهد داشت.
    کلید واژگان: اختلال استرس, مدیریت استرس, ذهن آگاهی, سه ماهه اول بارداری, زنان باردار}
    Mahboobeh Shirazi, Fatemah Azadi, Mamak Shariat, Shirin Niromanesh, Mahmoud Shirazi *
    Background
    There are evidences that suggest the impact of stress on pregnancy outcome. Prolong antenatal depression and anxiety may cause lots of adverse pregnancy outcomes such as abortion, still birth, low birth weight and preterm labor. The aim of this pre-posttest randomized control trial study was to determine the role of stress management training in the first trimester on stress reduction in pregnant women referring to General Yas Women Hospital related to Tehran University of Medical Sciences in Tehran, Iran, from May 2014 to January 2016.
    Methods
    Anxiety status of 75 pregnant women in the first trimester was assessed by standard anxiety questioner using Hamilton anxiety rating score. Scores 18-25, 25-35 and >35 were considered for mild, moderate and severe anxiety, respectively. According to the level of anxiety, women with moderate and severe anxiety as the interventional group were arranged for participation in stress management workshops, applying mindfulness technique including: body scan, setting meditation and passing thought technique in 5 an hour sessions. For this experimental group were made available CD training for practicing lessons during the week. All groups didn’t need to medical treatment according to the psychiatrist interview. In the ending of therapy, clinical groups were assessed by anxiety scale again. Women with mild anxiety as the control group received only regular prenatal care without any psychological interventions. The validity and reliability of questioner were approved by experts in this field. This research was supported by Tehran University of Medical Sciences and Health Services grant and also the study approved by ethics committee of Tehran University of Medical Sciences. Data were analyzed using the statistical software SPSS version 18, and Student’s t-test analyses were performed.
    Results
    The level of anxiety and stress was decreased significantly between women in clinical groups, 27.5 to 14.1 for moderated level stress (P= 0.001) and 40.1 to 16.6 for high level of stress (P= 0.0001) respectively.
    Conclusion
    First trimester of pregnancy is a crucial stage of fetal growth and development. Based on our findings, stress management training in this period has beneficial effects on stress reduction and enhances maternal health status.
    Keywords: disease management, first pregnancy trimester, mindfulness, pregnant women, stress disorders}
  • پریسا رسولی، فاطمه شبیری، فاطمه چراغی، راضیه رسولی، وحید قنبری
    مقدمه
    اضطراب و افسردگی در دوران بارداری می تواند روی شاخص های رشدی بدو تولد و زایمان زودرس تاثیر بگذارد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه اضطراب و افسردگی سه ماهه سوم بارداری بر شاخص های رشدی بدو تولد و زایمان زودرس در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر همدان 91-1390 می باشد.
    روش
    در مطالعه توصیفی - تحلیلی حاضر 250 مادر باردار در سه ماهه سوم بارداری از 7 مرکز بهداشتی درمانی بر اساس معیارهای ورود به مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب گردید و از سه پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، اضطراب دوران بارداری وندنبرگ و افسردگی ادینبورگ اطلاعات جمع آوری گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها در مطالعات قبلی بررسی و تایید گردیده است. هویزینک و همکاران بیان می کنند که پرسشنامه 10 سوالی اضطراب دوران بارداری وا ندنبرگ از محتوی خوبی برخوردار است آنها پایایی خرده مقیاس های این پرسشنامه را در مورد ترس از زایمان معادل 0/83 و ترس از تولد نوزادی با معلولیت ذهنی و جسمی را معادل 87/0 نگرانی در مورد ظاهر را معادل 0/88 بدست آوردند در مورد پرسشنامه افسردگی ادینبورگ روایی این ازمون با استفاده از شیوه تعیین ضریب همبستگی همزمان ازمون ادینبورگ و آزمون افسردگی بک معادل 78/0 محاسبه گردیده و پایایی این ازمون از روش آلفای کرونباخ و روش دونیمه کردن معادل 88/0 برآورد گردید برای تحلیل داده ها ازآمار توصیفی و آزمونهای کای اسکوئر و کروس کالوالیس، یو من ویتنی، همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب و افسردگی در سه ماهه سوم بارداری به ترتیب (7/9 ± 30/7) و (4/1 ± 3/12) برآورد گردید یافته های اصلی نشان داد که بین اضطراب و افسردگی سه ماهه سوم بارداری و شاخص های رشدی بدو تولد اختلاف معناداری یافت نشد((p>0/05. ولی بین اضطراب و افسردگی سه ماهه سوم بارداری و زایمان زودرس اختلاف معناداری مشاهده گردید(05/ 0 > p)
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان می دهد که ارتباط مثبت بین اضطراب و افسردگی با زایمان زودرس وجود دارد که می تواند مورد استفاده متخصصانی که با بهداشت روان زنان باردار سروکار دارند بویژه کارشناسان مراکز بهداشتی درمانی که مراقبت های دوران بارداری را به صورت مستمر انجام می دهند قرار بگیرد.
    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, سه ماهه سوم بارداری, زایمان زودرس, شاخص های رشدی بدو تولد}
    Parisa Rasouli, Fateme Shobeiri, Fateme Cheraghi, Raziye Rasouli, Vahid Ghanbari
    Introduction
    Anxiety and depression during pregnancy could affect the neonatal outcomes and preterm Delivery. The Aim of this study is to analyze the relationship between maternal anxiety and depression in third trimester pregnancy on growth index of neonates and preterm delivery in laboring women who referred to Hamadan's medical and health district centers in 2011-2012.
    Methods
    In a descriptive cross-sectional study 250 pregnant women in third trimesters using several stage cluster sampling were selected, and data were achieved from three questionnaires, Demographic data, Edinburgh’s Depression and Van den Bergh’s anxiety during pregnancy. Huizink and et al state that Van den Bergh’s 10 questionnaires of anxiety in third trimester pregnancy has a good content. They obtained the reliability of the subscales of this questionnaire about the fear of preterm delivery equal to /083 and fear of delivering a baby with mental and physical disabilities, equivalent to /087 and Concerns about the appearance equivalent to 0/83. Related to Edinburgh’s questionnaires, using the method of determination of correlation coefficient of Edinburgh’s test at the same time and Beck‘s the anxiety test equal 0/78 is attained. The reliability of this test from Cronbach's alpha and split-half method was estimated equal to /088. To analyze, we used descriptive statistics, spearman correlation coefficient, Kruskal-wallis and Mann-Whitney U.
    Results
    Mean score of maternal anxiety and depression in third trimester pregnancy of cases were (30/7±7/9) and (12/3±4/1) respectively. Data analysis showed no significant relationship between anxiety and depression of third trimester pregnancy and the neonates on growth index (p>0/05), but a positive relationship between maternal anxiety and depression on preterm labor was found (p
    Conclusion
    According to the study findings and positive relationship between maternal anxiety and depression on preterm labor, planning preventive and supportive programs by the specialists who work with pregnant women's mental health are necessary
    Keywords: Anxiety, Depression, Preterm Labor, Growth Index of neonates}
  • زهرا معماریان، می نور لمیعیان، سیدعلی آذین
    سابقه و هدف
    بارداری به خصوص در سه ماهه سوم تاثیر شگرفی بر رضایت جنسی و کیفیت زندگی زنان دارد. این پژوهش با هدف تعیین میزان رضایت جنسی زنان نخست زا در سه ماهه سوم بارداری و عوامل مرتبط با آن صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی روی 110 زن باردار نخست زای ایرانی در سه ماهه سوم بارداری که به بیمارستان های شهر تهران در سال 1393-1392 مراجعه کردند، صورت گرفته است. افراد شرکت کننده سابقه بیماری و عوارض دوران بارداری را نداشتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون و دموگرافیک- مامایی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ANOVA، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن صورت گرفت.
    یافته ها
    میانگین های سنی واحدهای پژوهش، همسران آن ها و طول مدت ازدواج به ترتیب 38/4±89/25، 22/6±96/30 و 23/2±22/3 سال بود. در توزیع فراوانی رضایت جنسی در سه ماهه سوم بارداری؛ 9/0 درصد عدم رضایت جنسی، 7/2 درصد رضایت جنسی کم، 5/45 درصد رضایت جنسی متوسط و 9/50 رضایت جنسی بالا را در سه ماهه سوم بارداری گزارش کرده اند. بین رضایت جنسی در سه ماهه سوم بارداری و متغیرهای سن زنان باردار، سن همسر، تحصیلات زن باردار، وضعیت اقتصادی خانواده، وضعیت اشتغال و خواسته بودن بارداری، میل جنسی زنان در سه ماهه سوم بارداری، ارتباط آماری معنی داری وجود دارد (05/0>p).
    استنتاج: با توجه به ارتباط رضایت جنسی با سطح تحصیلات زنان باردار، خواسته بودن بارداری، وضعیت اشتغال و وضعیت اقتصادی خانواده، برگزاری دوره های رایگان و در دسترس آموزش جنسی جهت بهبود آگاهی زنان باردار و ارتقا مراقبت های دوران بارداری ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: رضایت جنسی, سه ماهه سوم بارداری, زنان نخست زا, سطح تحصیلات, وضعیت اقتصادی}
    Zahra Memarian, Minoor Lamiyan, Seyyed Ali Azin
    Background and
    Purpose
    Pregnancy has tremendous influence on sexual satisfaction and qualification of women's life, especially in third trimester of pregnancy. The aim of this research was to determine the level of sexual satisfaction and related factors in women during third trimester of pregnancy.
    Materials And Methods
    This descriptive cross-sectional study was conducted in 110 nulliparous Iranian women with no history of illness and complications during pregnancy attending Tehran hospitals, 2013-2014. Data was collected by the adjusted version of Index of Sexual Satisfaction (ISS) and a demographic-obstetric questionnaire. Data was analyzed in SPSS V. 19 using ANOVA test, Pearson and spearman correlation.
    Results
    The mean ages of women and their husbands and the median duration of marriages were 25.89±4.38, 30.96±6.22 and 3.22±2.23 years, respectively. The rates of sexual dissatisfaction was 0.9%, while low, moderate and high levels of sexual satisfaction were observed in 2.7%, 45.5%, and 50.9%, respectively. The results showed significant associations between levels of sexual satisfaction in third trimester and some factors such as age of women and their spouses, educational level of women, family economic situation, employment status, a planned pregnancy, and sexual desire (P
    Conclusion
    According to the relation between sexual satisfaction and level of education, a planned pregnancy, employment status, and economic status of the family, free and accessible training in sex education is recommended to increase the level of knowledge in women and enhance prenatal care.
    Keywords: sexual satisfaction, third trimester, pregnancy, nulliparous}
  • رباب حسن زاده، سمیه نقی زاده، سحر آذری، مهدی ابراهیم پور میرزا رضایی
    مقدمه
    تشخیص زودرس ناهنجاری های مادرزادی در اوایل بارداری و ختم آنها می تواند از تولد نوزادان معلول که سربار خانواده و جامعه هستند، جلوگیری کند. مطالعه حاضر با هدف تشخیص آنوپلوئیدی ها به وسیله آمنیوسنتز در موارد پرخطر تست غربالگری سه ماهه اول بارداری انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی (مقطعی) در سال 1392 بر روی 121 نفر از زنان بارداری که نتایج غربالگری سندرم داون و سایر آنوپلوئیدی های آنها در تست سه ماهه اول بارداری (11 هفته تا 13 هفته و 6 روز) پرخطر قید شده بود و جهت انجام آمنیوسنتز (20-15 هفته) به بخش طب جنین بیمارستان الزاهراء تبریز مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که شامل مشخصات واحدهای پژوهش، اطلاعات حاصل از نتایج تست های غربالگری سه ماهه اول بارداری و اطلاعات حاصل از آمنیوسنتز (نتایج کاریوتیپ جنین) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 13) و آزمون های همبستگی، تست تی و آنووا انجام شد. میزان p کمتر یا مساوی 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    11 مورد از جنین ها، مبتلا به آنوپلوئیدی بودند که 5 مورد سندرم داون، 3 مورد تریزومی 18 و یک مورد کلاین فیلتر شناسایی شد. بین افزایش خطر سندرم داون و نتایج آمنیوسنتز (0001/0=p) و بین افزایش ضخامت NT و نتایج آمنیوسنتز (04/0=p) ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. هیچ یک از مشخصات واحدها با نتایج غربالگری در سه ماهه اول بارداری ارتباط آماری معنی داری نداشتند (05/0p≥). سن (03/0=p)، تعداد زایمان (047/0=p) و تعداد فرزند زنده (036/0=p) و سابقه آنومالی در فرزند قبلی (001/0=p) با نتایج آمنیوسنتز ارتباط آماری معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر آمنیوسنتز از بین موارد پرخطر شناسایی شده توسط تست غربالگری سه ماهه اول بارداری، 10% را به عنوان موارد آنوپلوئیدی تشخیص داد.
    کلید واژگان: آمنیوسنتز, آنوپلوئیدی, سندرم داون, سه ماهه اول بارداری, غربالگری}
    Robab Hasanzadeh, Somayeh Naghizadeh, Sahar Azari, Mehdi Ebrahimpour Mirza Rezaei
    Introduction
    Early diagnosis of congenital abnormalities at early of pregnancy and termination of these pregnancies can prevent from birth of defective newborns that are overload for family and society. This study was performed with the aim to diagnose aneuploidies by amniocentesis in high risk cases identified by first trimester screening test.
    Methods
    This descriptive-analytic (cross-sectional) study was performed on 121 pregnant women that their result of Down syndrome and other Aneuploidy screening were high risk at first trimester of pregnancy (11 to 13 weeks and 6 days) and were referred to fetus medicine section of Tabriz Alzahra hospital to perform amniocentesis (15-20 weeks) in 2013. A questionnaire was used for data collection which includes demographic characteristics of the subjects، data obtained by the results of first trimester screening tests، and data obtained by amniocentesis (the results of fetus karyotype). Data was analyzed using SPSS software (version 13) and coefficient tests، T-Test، and ANOVA. P≤0. 05 was considered significant.
    Results
    Aneuploidy was detected in 11 newborns that 5 Down syndrome، 3 cases of trisomy 18، and 1 Klinefelter''s syndrome were identified. There were significant relationship between risk of Down syndrome and amniocentesis results (P= 0. 0001) and between increasing NT thickness and amniocentesis results (P= 0. 04). There was no significant relationship between demographic characteristics of the subjects and results of first trimester screening (P>0. 05). There were significant relationship between age (P= 0. 03)، number of delivery (P= 0. 047)، number of alive children (P= 0. 036) and history of anomaly in previous child (P= 0. 001) and amniocentesis results.
    Conclusion
    In the present study، 10% of high risk cases identified by first trimester screening test were diagnosed as aneuploidy by amniocentesis.
    Keywords: Amniocentesis, Aneuploidy, Down syndrome, First trimester of pregnancy, Screening}
  • فرشته جهدی، الهام رضایی، زهرا بهبودی مقدم، حمید حقانی
    اختلالات خواب از شکایات شایع دوران بارداری است. این اختلالات که در نتیجه تغییرات فیزیولوژیکی، هورمونی، جسمی در حاملگی رخ می دهند از علل متفاوتی برخوردارند و می توانند. دلیل و زمینه ساز بسیاری از اختلالات قبل، حین و پس از زایمان باشد. این پژوهش با هدف تعیین میزان اختلالات خواب و عوامل موثر بر آن در سه ماهه دوم بارداری انجام شد. این پژوهش از نوع مقطعی بوده و داده های آن از 312 نفر از زنان باردار واجد شرایط ورود به مطالعه که جهت دریافت مراقبت های دوران بارداری به دو مرکز بهداشتی درمانی منتخب شهرستان ماکو وابسته به دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی (ارومیه) مراجعه نموده بودند جمع آوری شد. اطلاعات با استفاده از فرمهای مشخصات فردی و پرسشنامه استاندارد کیفیت خواب پیتزبورگ که توسط واحدهای پژوهش تکمیل گردید، به روش نمونه گیری مستمر جمع آوری شد و برای تجزیه تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده گردید. نتایج پژوهش نمایانگر آن بود که میانگین نمره کیفیت خواب 3/14 ± 7/78 بوده و 87/2 درصد زنان باردار از اختلالات خواب یا کیفیت پایین خواب در سه ماهه دوم رنج می بردند. از بین دلایل احتمالی این اختلالات، خوابیدن و خستگی زیاد، تکرر ادرار، استعمال سیگار در همسر زنان باردار و سطح تحصیلات با اختلالات خواب رابطه معنی دار وجود داشت. با توجه به اینکه درصد زیادی از زنان باردار از اختلالات خواب رنج می برند امید است در این دوران علاوه بر مراقبت های معمول، برنامه های مدون جهت بررسی، تشخیص و علت یابی این اختلالات انجام گیرد.
    کلید واژگان: اختلالات خواب, زنان باردار, سه ماهه دوم بارداری}
    Fereshte Jahdi, Elham Rezaei, Zahra Behboodi Moghadam, Hamid Hagani
    Objective (s): Sleep disturbance is a common complains during pregnancy and occur as a result of physiologic، hormonal، and physical changes associated with pregnancy. This study aimed to determine prevalence of sleep disorders in the pregnant women.
    Methods
    This was a cross sectional study of 312 pregnant women aged 20 to 40 years old in Maku، Azarbyejan، Iran. Pittsburgh Sleep Quality Index was used to collect the data. Descriptive and analytical statistics were used to explore the data.
    Results
    The means score sleep quality was 7. 78 (SD = ± 3. 14) and prevalence of sleep disturbance in pregnant women was 87. 2 %. There were significant relationship between sleep disorder and excessive sleeping and fatigue، urinary frequency، husband smoking and education.
    Conclusion
    The findings suggest that a high proportion of pregnant women suffer from sleep disturbance. It seems that providing necessary care for these women is essential.
    Keywords: sleep disturbance, pregnant women, Iran}
  • آذر طل، سیما اسماعیلی شهمیرزادی، فرشته مجلسی، داود شجاعی زاده، منور مرادیان
    مقدمه
    علی رغم اهمیت تغذیه انحصاری با شیر مادر به عنوان یک راهبرد اساسی درتامین رشد و بقای کودک، میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ایران با توصیه های سازمان جهانی بهداشت و یونیسف فاصله دارد. در این راستا، عوامل موثر بر رفتارشیردهی مبتنی بر سازه های تئوری اعتقاد سلامتی در زنان سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    اینپژوهش یک مطالعه مقطعی است که266 نفر از زنان سه ماهه سوم بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات،پرسشنامه دو بخشی اطلاعات دموگرافیک (8 سوال) وابزار سنجش رفتار شیردهی بر اساسسازه های تئوری اعتقاد سلامت (55 سوال)بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 و آزمون های t-test،One- way ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سن شرکت کنندگان 09/4±85/28 سالبود. میانگین نمره منافع درک شده در بین سازه های تئوری اعتقاد سلامتی بالاترین(93/11±55/81) و خود کارآمدی درک شده (19/5±41/33) پایین ترین امتیاز را کسب نمودند. سازه حساسیت درک شده با متغیرهای سن(05/0p=) و موانع درک شده بامتغیرهای شغل (02/0)، سن (01/0P=) و راهنما برای عمل با سطح تحصیلات زنان باردار (007/0P=)، نمایه توده بدنی (01/0P=) و سن (001/0P=)ارتباط آماری معنی داری داشتند. ارتباط آماری معنی داری بین سازه منافع درک شده و سطح تحصیلات همسر(024/0P=) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که خودکارآمدی درک شده درارتباط با رفتار شیردهی در زنان باردار ضعیف می باشد. به نظر می رسد مداخلات تئوری محور آموزش بهداشت و ارتقا سلامت مبتنی بر منابع درک شده خودکارآمدی در ارتقارفتار شیردهی موثر باشد.
    کلید واژگان: رفتار شیردهی, تئوری اعتقاد سلامتی, سه ماهه سوم بارداری}
    Azar Tol, Sima Esmaeli Shahmirzadi, Fereshteh Majlessi, Mahmoud Mahmoudi Majdabadi, Davoud Shojaeizadeh, Monavar Moradian
    Background
    According to WHO and UNICEF emphasison breastfeeding as an essential strategy in child growth and survival،nevertheless، there is a significant space in breastfeeding and WHOrecommendation in Iran yet. This study aimed to assessing the effective factorsof breast feeding behavior based on Health Belief Model constructs among womenin third trimester of pregnancy referee to health care networks of TUMS in2012.
    Methods
    This study was across sectional on which 266 women in third trimester of pregnancy referee tohealth care networks in 2012 were selected randomly. Instrument of datagathering was a two part one included demographic variables (8 items) andself-administered breast feeding assessment based on HBM (55 items). Data wasanalyzed with SPSS software version 18 using independent t-test، ANOVA andperson correlation coefficient. Significant level was set at 0. 05.
    Findings
    Mean and SD ofparticipant age was 28. 85± 4. 09 years. Mean and SD of perceived benefits andself-efficacy were the most and the least on (81. 55± 11. 93) and (33. 41± 5. 19) respectively. Perceived susceptibility had significant relation with age (P=0. 05)، perceived barriers had significant linked with occupation (P=0. 02) and age (P=0. 01) and cues to action had significant relation with women educational level (P=0. 007)، BMI (P=0. 01) and age (P=0. 001). Furthermore،perceived benefits had significant relation with husband educational level only (P=0. 024).
    Conclusion
    study findingsrevealed that self-efficacy in pregnant women regarding breast feeding behaviorwas poor. Thus، it seems that using health education and promotion interventionprograms based on self-efficacy resources such as encouragement، social supportand verbal persuasion can be efficient on promoting breast feeding behavior.
    Keywords: Breast FeedingBehavior, Heath Belief Model, Third Trimester of Pregnancy}
  • جواد مرفوع، ناهید شهبازیان*، ماندانا عبداللهی
    مقدمه

    در سقط فراموش شده، محصولات بارداری با وجود گذشت دوره طولانی پس از مرگ جنین، خارج نمی شوند. اختلالات انعقادی ثانویه با باقی ماندن محصولات بارداری نادر است ولی درمان انتظاری (صبر کردن تا خروج خود به خودی محصولات بارداری) باعث نگرانی مادر شده و اکثرا تمایل به تخلیه رحم دارند. برای آسان تر بودن و کمتر شدن عوارض کورتاژ بهتر است قبل از انجام آن، سرویکس را آماده کرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثر اکسی توسین و میزوپروستول، قبل از کورتاژ بر سرویکس بیماران با سقط فراموش شده در سه ماهه اول بارداری انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه کاربردی بالینی بر روی 126 بیمار که به دلیل سقط فراموش شده، جهت ختم بارداری در فاصله زمانی فروردین 1385 لغایت آذر 1386 به بیمارستان های امام خمینی (ره) و رازی اهواز مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد به صورت تصادفی و به روش قرعه کشی به 2 گروه تقسیم شدند. دیلاتاسیون اولیه سرویکس با بوژی اندازه گیری شد. سپس افراد گروه اول، اکسی توسین به مقدار 50 واحد در 1000 سی سی سرم رینگر در عرض 8 ساعت از ساعت 12 شب قبل از عمل تا 8 صبح به مقدار 40 قطره در دقیقه دریافت کردند و گروه دوم ساعت 12 شب قبل از عمل 200 میکروگرم قرص میزوپروستول واژینال دریافت کردند. میزان دیلاتاسیون سرویکس قبل از کورتاژ در هر دو گروه با هم مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 11) و آزمون های آماری تست تی و تی زوجی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    میانگین سنی افراد 08/6 ± 27 سال با محدوده سنی 47-15 سال بود. افزایش دیلاتاسیون در گروه اول 5/2 میلی متر (49%) و در گروه دوم 4 میلی متر (76%) بود و بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری به دست آمد (001/0>p). در افرادی که اکسی توسین دریافت کرده بودند، بین زنان مولتی پار و نولی پار از نظر میزان دیلاتاسیون سرویکس تفاوتی مشاهده نشد ولی در گروه دریافت کننده میزوپروستول، میزان دیلاتاسیون بین این دو گروه تفاوت معنی داری داشت (01/0>p).

    نتیجه گیری

    استفاده از اکسی توسین و میزوپروستول روش های موثری برای آمادگی سرویکس قبل از کورتاژ می باشند. میزوپروستول تاثیر بیشتری نسبت به اکسی توسین دارد.

    کلید واژگان: اکسی توسین, دیلاتاسیون وکورتاژ, سقط فراموش شده, سه ماهه اول بارداری, میزوپروستول}
    Javad Marfou, Nahid Shahbazian, Mandana Abdollahi
    Introduction

    In missed abortion, expulsion of the conceptus does not occur despite a prolonged period after embryonic death. Coagulation defects due to retention of a dead fetus are rare, however expectant management, can cause anxiety and many women prefer to have the uterus evacuated. For decreased complication and simplicity of curettage, it is better to ripening the cervix. This study designed to compare the efficacy of oxytocin and misoprostol for cervical ripening in first trimester in patient with missed abortion.

    Methods

    In this clinical application study, 126 patients participated who admitted for evacuation of missed abortion in Imam Khomeini and Razi hospitals in Ahvaz, Iran 2006-2007. Patients were randomly assigned to two groups having 63 patients in each group. Primary dilatation of cervix measured with dilator. One group (group I) was given intravenous infusion of 50U oxytocin in 1000cc ringer in 8 hour from 12 midnight until 8 Am, at a rate of 40 drops in minute. Another group (group II) was given 200µg intravaginal misoprostol at 12 midnight. Dilatation of cervix measured before curettage between two groups and then compared. Data statistically analyzed by using SPSS software version 11, t-test and paired t-test. P value less than 0.05 was considered statistically significant.

    Results

    Mean age of patient was 27±6.08 in range of 15-47 years. The mean of dilatation in group I was 2.5 mm (49%) and group II was 4 mm (76%) and two groups had significant difference (p<0.001). In patients who receive oxytocin, there is no significant difference in cervical dilatation between nulliparous and multiparous, but in patients who receive misoprostol, the cervical dilatation had significant difference between these two groups (p<0/001).

    Conclusion

    Oxytocin and misoprostol are effective for ripening of cervix before curettage, but misoprostol is more effective than oxytocin.

    Keywords: Dilatation, curettage, First trimester of pregnancy, Misoprostol, Missed abortion, Oxytocin}
  • معصومه دلارام، سید احمدرضا رئیسی دهکردی
    زمینه و هدف
    از آنجایی که ترس از ناشناخته های دوران بارداری و زایمان سبب افزایش مداخلات پزشکی می شود و روز به روز شاهد افزایش این مداخلات به خصوص در زمان زایمان هستیم، این پژوهش با هدف «تعیین تاثیر مشاوره با زنان اول زا بر پیامد حاملگی» انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه نیمه تجربی در مراکز بهداشتی- درمانی شهرکرد بر روی 64 زن باردار با داشتن شرایط اول زا بودن، قرار داشتن در سه ماهه سوم و نداشتن سابقه سقط صورت گرفت. مادران به طور تصادفی در دو گروه مشاوره و بدون مشاوره قرار گرفته و در گروه اول با هر مراجعه درباره علایم شروع زایمان، مشکلات ناشی از زود بستری شدن، فواید زایمان طبیعی و مضرات سزارین و آشنایی با مراحل زایمان با مادر مشاوره شد. گروه دوم در این مدت مراقبت های معمول را دریافت کرده و سپس پیامد حاملگی در مادر و نوزاد پس از زایمان ثبت گردید. تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS (نسخه 16) انجام و میزان 05/0 P< معنادار تلقی شد.
    یافته ها
    تفاوت معناداری بین دو گروه مشاوره شده و بدون مشاوره در سن حاملگی بر اساس LMP (01/0P=)، سونوگرافی(03/0P=) و معاینه فیزیکی نوزاد (008/0P=)، پذیرش با شروع دردهای زایمانی (04/0P=)، میزان دیلاتاسیون سرویکس در هنگام پذیرش (01/0P=)، دریافت اکسی توسین (04/0P=)، طول مدت مرحله اول زایمان (04/0P=) و نوع زایمان (01/0P=) وجود داشت. وزن، قد، دور سر و آپگار نوزاد در دو گروه از تفاوت معناداری برخوردار نبود.
    نتیجه گیری
    مشاوره با زنان اول زا سبب بهبود پیامد مادری و جنینی می شود. این اقدام جهت خانم های باردار اول زا در سه ماهه سوم حاملگی پیشنهاد می-گردد.
    کلید واژگان: مشاوره, زنان اول زا, سه ماهه سوم بارداری, پیامد حاملگی}
    Masoumeh Delaram, Seyed Ahmad Reza Raesi Dehkordi
    Background And Objective
    Since the fear of unknown events in pregnancy and delivery increases medical interventions, this study was carried out to assess the effects of counseling nulliparous women during their third trimester on pregnancy outcomes.Subjects and
    Methods
    This quasi-experimental study was carried out on 64 nulliparous women without abortion in their third trimester. The women, visitng Shahrekord Health Centers, were allocated randomly into counseling and non-counseling groups. In counseling group, pregnant women were counselled about the symptoms of beginning of labor, the problems could be resulted from the early admission, the benefits of normal delivery and the complications of cesarean section and familiarity with the stages of labor. The non-counseling group received the standard prenatal care. Then, maternal and neonatal outcomes were recorded. The data were analysed State the statistical method used (version 16) and P<0/05 was considered significant.
    Results
    There was a significant difference in gestational age based on LMP (P=0.01), sonography (P=0.03), physical examination of infants (P=0.008), admission due to labor pains (P=0.04), dilatation at the time of admission (P=0.01), Taking the oxytocin (P=0.04), duration of first stage of labor (P=0.04) and mode of delivery (P=0.01) between two groups. No differences were found in weight, height, circumference and apgar score of newborns in two groups.
    Conclusion
    Counseling with nulliparous women improved the maternal and neonatal outcomes. The findings suggest counselling nulliparous women during their third trimester of pregnancy has favorable effects on pregnacny outcome.
    Keywords: Counseling, Nulliparous women, Third trimester, Pregnancy outcome}
  • مهدی عبدالله زاده، مریم حسن زاده، شکوفه احمدی، محمد طاهری، محمد علی حسینی
    مقدمه
    این تصور که تغییرات در محیط جنین می تواند اثرات بلند مدت یا حتی پایدار در تحول کودک داشته باشد روزبه روز در جوامع علمی بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد. در حقیقت تجارب درون رحمی می تواند عمیقا بر فتوس اثر بگذارد؛ حتی این تاثیر می تواند بر تحول بعد از زایمان تا بزرگسالی ادامه داشته باشد. توجه به عواملی که از اضطراب و افسردگی دوران بارداری بکاهند، ضروری به نظر می رسد. یکی از این عوامل حمایت اجتماعی است. هدف این پژوهش تعیین رابطه حمایت اجتماعی با اضطراب و افسردگی سه ماهه سوم بارداری بود.
    روش
    این تحقیق از نوع همبستگی می باشد. به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، نمونه ای به اندازه 95 نفر از زنان باردار شهر شیراز در تابستان 1387 انتخاب شد و با استفاده از سه پرسشنامه حمایت اجتماعی، اضطراب دوران بارداری و افسردگی، اطلاعات گردآوری شد. همچنین برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان داد که حمایت اجتماعی با افسردگی سه ماهه سوم بارداری رابطه منفی معنادار دارد (001/0=p)؛ ولی با اضطراب سه ماهه سوم بارداری رابطه معناداری ندارد (09/0=p).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد با افزایش یا کاهش حمایت اجتماعی، افسردگی سه ماهه سوم بارداری کاهش یا افزایش می یابد. این یافته می تواند مورد استفاده متخصصانی که با بهداشت روان زنان باردار سر و کار دارند، قرار بگیرد.
    کلید واژگان: حمایت اجتماعی, سه ماهه سوم بارداری, اضطراب, افسردگی}
    M. Abdollahzade Rafi, M. Hassanzadeh, S. Ahmadi, M. Taheri, Ma Hosseini
    Introduction
    This assumption is becoming increasingly accepted within scientific community that variations in fetal environment may have long-lasting over even permanent effects. Considering to alleviator factors of depression and anxiety seems necessary. The Aim of this study was to examine relationship between social support with depression and anxiety during third trimester pregnancy.
    Methods
    In correlational study، 95 pregnant women in the city of Shiraz who were selected using several stage cluster sampling in summer of 1387 completed three questionnaires، Social Support، Depression and Anxiety during Pregnancy. To analyze، we used Pearson correlation coefficient and regression analyze.
    Results
    Data analysis showed a negative correlation between social support and depression of third trimester pregnancy (P=0. 001)، but no significant relationship between social support and anxiety during three trimester pregnancy was found (P=0. 09).
    Conclusion
    Findings of this study show that depression third trimester pregnancy will decrease of increase if social support increase or decrease. This result can be used by the specialists who work with pregnant woman’s mental health.
    Keywords: social support, third trimester pregnancy, anxiety, depression}
  • نسترن صفوی اردبیلی، نورالسادات کریمان*، عباس حاجی فتحعلی، حمید علوی مجد
    زمینه و هدف

    پره اکلامپسی یکی از علل مهم مرگ و میر در مادر و جنین محسوب می شود. تشخیص زودرس پره اکلامپسی یکی از عملکردهای بسیار مهم مراقبت های دوران بارداری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین هموگلوبین و هماتوکریت سه ماهه اول بارداری و بروز پره اکلامپسی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان میلاد تهران در سال 89-1388 انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه همگروهی آینده نگر، بر روی 700 زن باردار در سه ماهه اول بارداری با نمونه گیری در دسترس انجام شد. آزمایشات دوران بارداری در بیمارستان میلاد تهران انجام و ثبت گردید، سپس این افراد تا زمان زایمان از نظر ابتلا به پره اکلامپسی پیگیری شدند. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد بررسی قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    بیشترین درصد واحدهای پژوهش مبتلا به پره اکلامپسی در گروه هموگلوبین 5/12 گرم در دسی لیتر و بالاتر و هماتوکریت 38 درصد و بالاتر قرار داشتند. بین سطح هموگلوبین و هماتوکریت سه ماهه اول بارداری و ابتلا به پره اکلامپسی ارتباط معنی دار وجود داشت (به ترتیب 002/0=p، 001/0p<). هموگلوبین 45/12 گرم در دسی لیتر و بالاتر دارای حساسیت 85 درصد، ویژگی 04/43 درصد، ارزش اخباری مثبت 63/9 درصد و ارزش اخباری منفی 57/97 درصد بود. هماتوکریت 38 درصد و بالاتر دارای حساسیت 5/77 درصد، ویژگی 71/50 درصد، ارزش اخباری مثبت 1/10 درصد و ارزش اخباری منفی 93/96 درصد بود.

    نتیجه گیری

    وجود هموگلوبین و هماتوکریت بالای سه ماهه اول بارداری می تواند یک عامل پیشگویی کننده برای ابتلا به پره اکلامپسی باشد.

    کلید واژگان: پره اکلامپسی, سه ماهه اول بارداری, هماتوکریت, هموگلوبین}
    Nastaran Safavi Ardebili, Nourossadat Kariman, Abbas Hajifathali, Hamid Alavi Majd
    Background

    Preeclampsia is one of major reasons of mortality in mother and child and its early diagnosis is one of the most important parts of health care during pregnancy. The current study was done to find the relationship between hemoglobin and hematocrit in the first trimester of pregnancy and the incidence of preeclampsia in women referring to Milad Hospital in Tehran in 2009-2010.

    Materials And Methods

    This prospective cohort study was conducted on 700 pregnant women in the first trimester of pregnancy, selected by convenience sampling. Prenatal tests were run in Milad Hospital and the results were recorded. Then samples were monitored for preeclampsia until delivery. Data were analyzed by SPSS version 18 (P < 0.05).

    Results

    The highest percentage of research groups suffering from preeclampsia was in hemoglobin ≥12/5% g/dl and hematocrit of ≥38% group. There was a significant relationship between hemoglobin and hematocrit levels during the first trimester of pregnancy and preeclampsia (P<0.001, P=0.002). Hemoglobin of ≥ 12.45 g/dl presented a sensitivity of 85%, the specificity of 43.04%, positive predictive value of 9.63%, and negative predictive value of 97.57%. Hematocrit of ≥ 38% presented the sensitivity of 77.5%, the specificity of 50.71, the positive predictive value of 10.1%, and the negative predictive value of 96.93%.

    Conclusion

    The presence of high hemoglobin and hematocrit in the first trimester of pregnancy can be a predictive factor for diagnosing preeclampsia

  • اقدس ملک زادگان، مریم مرادخانی، حسن عشایری، حمید حقانی
    زمینه و هدف

    اختلال خواب یکی از مشکلات شایع دوران بارداری است که می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات قبل، حین و بعد از زایمان گردد. بنابر این کاهش اختلالات خواب دارای اهمیت زیادی برای گذراندن آرام دوران بارداری می باشد.
    این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تمرینات تن آرامی بر اختلالات خواب سه ماهه سوم بارداری زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر زنجان انجام گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه یک کارآزمایی در عرصه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه زنان باردار هفته 28-32 بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر زنجان تشکیل می داد. به 141 نفر نمونه از این جامعه پرسشنامه شاخص کیفیت خواب پتسبرگ PSQI)) جهت تکمیل داده شد که در نهایت 95 نفر از آنان پرسشنامه تکمیل شده را به مراکز بهداشتی درمانی شهر زنجان عودت داده و تمایل خود را جهت شرکت در پژوهش اظهار نمودند. سپس نمونه های پژوهش به صورت بلوک بندی تصادفی به دو گروه آزمون (47 نفر) و کنترل (48 نفر) تقسیم شدند. به گروه آزمون ضمن دو جلسه آموزش تن آرامی یک نوار کاست تمرینات و راهنمای نوشتاری جهت استفاده روزانه در منزل داده شد. گروه کنترل فقط توصیه ها و آموزش های روتین را دریافت نمودند.
    در این پژوهش از سه ابزار پرسشنامه PSQ1، و پرسشنامه ساختار یافته تعیین عوامل احتمالی مرتبط با اختلال خواب و ابزار اندازگیری مقیاس درجه بندی تن آرامی استفاده شد و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS، آمار توصیفی و آزمون های تی زوج و مستقل، فیشر و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد، تن آرامی بر اختلال خواب سه ماهه سوم بارداری تاثیر داشته و فراوانی آن را کاهش داده است به طوری که 1/51 درصد موارد زنان بارداری که در بدو ورود به پژوهش از اختلال خواب رنج می بردند پس از انجام تمرینات تن آرامی بهبودی یافتند (000 %.= P) یافته ها هم چنین نشان داد شدت اختلال خواب در 9/80 درصد نمونه های پژوهش کاهش یافته است (000 /0.= P).

    نتیجه گیری

    با توجه به این که اختلال خواب در سه ماهه سوم بارداری شایع می باشد و تمرینات تن آرامی به طور قابل ملاحظه ای بر شدت و فراوانی آن تاثیر داشته است لذا تمرینات تن آرامی به عنوان روشی مناسب جهت کسب آرامش و بهبود اختلالات خواب در زنان باردار توصیه می شود.

    کلید واژگان: اختلال خواب, تمرینات تن آرامی, سه ماهه سوم بارداری}
    Aghdas Malekzadegan *, Maryam Moradkhani, Hassan Ashayeri, Hamid Haghani
    Background And Aim

    Insomnia is one of the most prevalent disorders of pregnancy that can results in many problems before, during and after delivery. Insomnia management should be attempted to provide comfort during pregnancy. The aim of study was to determine the effect of relaxation on insomnia during third trimester among pregnant women.

    Material And Method

    This was a randomized field trial in which 95 pregnant women, referred to Health and Medical Center in Zanjan and were diagnosed to suffer from insomnia, were randomly assigned to either experimental (n=47) or control (n=48) group. Control group only received routine educationa, but participants in experimental group were trained in relaxation over two sessions and were given a hand out reviewing the relaxation procedure, relaxation log for recording home practice and tape–recorded version of the relaxation. The relaxation treatment lasted 4 weeks.

    Results

    Findings showed that relaxation reduced insomnia intensity in 80.9% of the women in experimental group (P≤0.0001) and also alleviated insomnia in 51.1% of them (P≤0.0001)

    Conclusion

    It can be concluded that insomnia is common in late pregnancy and relaxation can be considered effective in treatment of insomnia. Providing education about relaxation for treatment of insomnia during third trimester is recommended.

    Keywords: Insomnia, Third trimester of pregnancy, Relaxation}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال