جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سوگواری" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه و هدف
مواجهه با مرگ عزیزان ناشی از همهگیری کرونا، بهویژه مرگهای نابهنگام و بدون علت خاص به عنوان یکی از واقعیتهای اجتماعی، از سختترین مواجهات اخیر دنیا قلمداد شد. آثار روان شناختی مرگ ناشی از این بیماری ویروسی بر بهداشت سلامت روان افراد در سطوح مختلف جامعه، به ویژه خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار بود. این مطالعه با هدف تبیین تجربه سوگ ناشی از پاندمی کرونا در زنان داغدیده از مرگ همسر در شهر قم انجام شد.
روش بررسیدر این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. 12 زن داغدیده ناشی از سوگ همسر در پاندمی کرونا به روش نمونهگیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن دادهها به اشباع کامل انتخاب شدند.
یافته هاتحلیل دادهها منجر به 3 مضمون اصلی و 10 مضمون فرعی شد که شامل سوگ پیچیده (مرگ مبهم، وداع بی آغوش و سوگواری در تنهایی)، سوگواری نامتعارف (مرگ غریبانه، به حاشیه رفتن آداب دینی تدفین و مجلس مجازی) و پیامد سوگ (تجارب معنوی، هراس اخلاقی، استیگمای اجتماعی و بی اعتمادی به کادر درمان) بود.
نتیجه گیریواکاوی تجارب زیسته زنان داغدیده از مرگ همسر نشان داد تجارب سوگ پاندمی کرونا با تجارب سوگ سایر مرگ ها از 2 جنبه تفاوت داشت: نخست این که در بیشتر تجربه شرکت کنندگان، علت مرگ ناشی از این بیماری در هالهای از ابهام بوده است. این وضعیت موجب تشدید فرایند سوگ و آسیب پذیری زنان داغدیده شده بود. دوم این که به علت ماهیت خاص بیماری کرونا و الزام به رعایت قرنطینه، محروم شدن از اجرای مراسم معمول و آیین های مذهبی سوگواری بر اساس فرهنگ رایج و به تبع آن، سوگ ناتمامی را به دنبال داشت. کسب تجارب معنوی از جنبه های مثبت تجارب زنان بود. تدابیر و خط مشی مراقبتی در نظام سلامت در چنین بحران هایی برای حمایت از خانواده ها، به ویژه زنان و پیشگیری از آثار سوء آن توصیه می شود.
کلید واژگان: سوگ, زنان, سوگواری, کووید-19Background and ObjectivesThe death of a loved one is one of the most difficult and stressful life events in the world. The effects of death caused by COVID-19 on the mental health of individuals and families are of great importance. This study aims to elucidate the experience of grief in bereaved women following the death of their husbands due to COVID-19 in Qom, Iran.
MethodsIn this phenomenological study, 12 bereaved women were selected using a purposive sampling method. The information was collected using semi-structured interviews until reaching data saturation.
ResultsThe data analysis led to the extraction of 3 main themes and 10 sub-themes: Complicated grief (ambiguous loss, farewell with no embrace, grieving alone), unconventional grief (strange death, deviation from religious burial customs, virtual mourning), and grief outcome (spiritual experiences, moral panic, social stigma, distrust in healthcare providers).
ConclusionThe grief of bereaved women due to the death of their husbands by COVID-19 differs from their mourning for the death caused by other diseases in two aspects. Firstly, according to the majority of women, the cause of death was unclear. This situation intensified their grieving and mourning. Secondly, due to the specific nature of COVID-19 and the necessity of quarantine, they were restricted from having funeral and religious mourning rituals according to the prevalent culture, which resulted in an incomplete mourning process. Gaining spiritual experiences is one positive aspect of grief in women. It is recommended to provide support and care by the healthcare system during pandemics for families, especially bereaved women, to reduce the negative effects of grief.
Keywords: Grief, Women, Bereavement, COVID-19 -
هدف
درنگ بر سفارشهای اولیای دین در برپا داشتن سوگواری شهیدان کربلا و بشارت به پاداشهای گرانسنگ در گریستن و گریاندن بر این مصیبت بزرگ، بیانگر این حقیقت است که تداوم عزاداری برای سید الشهدا علی (ع) و یارانش، هدف بزرگی را دنبال کرده و آثاری چند را در پی خواهد داشت. شرکت در سوگواری امام حسین (ع) و گریه بر ایشان، نه تنها زمینه تشدید افسردگی و رنجوری عزادارن را فراهم نمیآورده بلکه خود مقدمهای بر بهبود سلامت عزاداران و رشد و شکوفایی آنان است.
مواد و روش هاپژوههی کتابخانهای حاضر بر آن است تا با جمعآوری و دستهبندی آیات و روایاتی که درخصوص گریه آیینی و تاثیر آن بر سلامتی بیان شدهاند، به شیوهی توصیفی-تحلیلی، مسیله همبستگی مثبت میان سوگواری امام حسین (ع) و بهبود سلامت در آموزه های ثقلین را دنبال نماید.
یافته ها:
یافته های تحقیق نشان از همبستگی و تاثیر مثبت گریه آیینی بر بهداشت روانی و سلامت بدن دارد.
نتیجه گیری:
دریافت صحیح مفهوم زیارت، سوگواری و گریه، و برقراری پیوند میان سوگواری امام حسین (ع) و معنای زندگی، منجر به تصحیح شناختی عزاداران و به دنبال آن تعدیل هیجانات و تنظیم رفتار ایشان شده و زمینهی تحقق بهزیستی و شکوفایی را فراهم خواهد آورد.
کلید واژگان: امام حسین (ع), گریه, همبستگی, سلامت, سوگواریPurposeDelaying the orders of religious leaders in holding the mourning for the martyrs of Karbala and announcing the precious rewards in weeping and crying over this great calamity, shows the fact that the continuation of mourning for Imam Hussain, peace be upon him, and his companions, has pursued a great goal. And it will have many effects. Participating in the mourning of Imam Hussain (peace be upon him) and crying over him, not only does not increase the depression and suffering of the mourners, but it is also a prelude to the improvement of their health and their growth and prosperity
Materials and methodsThe research of the present library aims to analyze the issue of positive correlation between the mourning of Imam Hussain and recovery by classifying the verses and traditions that have been expressed about ritual crying and its effect on health, in a descriptive-analytical way. Follow health in the teachings of Quran and Hadith. The method of collecting information is based on library expression and in interpretative and narrative sources.
FindingsResearch findings show the correlation and positive effect of ritual crying on mental health and physical health.
ConclusionCorrectly understanding the concept of pilgrimage, mourning and crying, and establishing a link between the mourning of Imam Hussain (peace be upon him) and the meaning of life, will lead to the cognitive correction of the mourners, followed by the adjustment of their emotions and regulation of their behavior, and will provide the basis for achieving well-being and prosperity.
Keywords: Imam Hussain, Crying, Correlation, Health, Mourning -
سابقه و هدف
در حال حاضر 121 میلیون نفر در سراسر دنیا دچار افسردگی هستند و تقریبا 11 درصد کل بیماریها را تشکیل میدهد. عزاداری (Mourning) فرآیند رفتاری است تحت تاثیر فرهنگ و اعتقادات معنوی و مذهبی که داغداری را تغییر میدهد. اگرچه عزاداری راهکار مناسبی برای مواجهه با بینشها و ارزشها است، ممکن است تهدیدی برای سلامت فرد در مواجهه با چالشهای جدید نیز باشد. در پاسخ به این سوال، نظرات روانپزشکان را با توجه به برخورد بالینی با بیماران و آگاهی از فیزیوپاتولوژی افسردگی، درباره اثرات مراسم عزاداری در ابعاد شناختی، معنوی، سازگاری و علایم بیماری بررسی نمودیم.
مواد و روشهاروش پژوهش حاضر، مطالعه توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه پژوهش شامل 104 نفر روانپزشک شهرستان اصفهان است که با استفاده از روش هدفمند/ در دسترس انتخاب شدند. با توجه به شرایط پاندمی کرونا 2019 پرسشنامه معتبر شده را از طریق فضای مجازی برای شرکت کنندگان ارسال و پاسخ آن دریافت گردید. پس از ورود اطلاعات به رایانه، داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS 21 و از روشهای آماری خی دو X2 و t.test تحلیل شده است.
یافتههانگرش افراد مورد مطالعه درباره آثار کلی مراسم عزاداری مذهبی بر بیماران مبتلا به افسردگی مثبت بود. 53/9 درصد معتقد بودند که مراسم عزاداری مذهبی اثرات خوبی بر علایم بیماران افسرده دارد. 64/4 درصد با آثار معنوی، 71/7 درصد با آثار مثبت شناختی آن و 58/9 درصد با سازگاری بیماران موافق بودند. تفاوت نمره نگرش روانپزشکان مرد و زن درباره اثرات عزاداری مذهبی معنادار نبود.
نتیجهگیریطبق یافته های این پژوهش و مطالعات مرتبط، به نظر میرسد عموما نگرانی درباره شرکت بیماران در برنامه معنوی- سیاسی منطبق با فرهنگ آنان نیست و لزومی ندارد آنها را منع کرد.
کلید واژگان: نگرش, روان پزشکان, بیماران افسرده, سوگواریIntroductionNowadays, 121 million people all around the world suffer from depression and they are about 11% of all patients. Mourning is a behavioral process which changes bereavement affected by culture as well as spiritual and religious beliefs. Although the mourning is an appropriate alternative to face insights and values, it might be a threat for people’s health in dealing with new challenges. In answering to this question, the current study evaluated the psychiatrists’ views regarding to clinical treatment with patients and awareness of the physiopathology of depression on the effects of mourning ceremony in symptoms of the disease dimension as well as cognitive, spiritual and adaptive dimensions.
MethodsIn this descriptive-survey study, the population was 104 psychiatrists of Esfahan City, selected through purposive and convenience methods. Considering the pandemic conditions of COVID-19, through virtual mode, the valid questionnaire was sent to the participants and the responses were received. After entering the data into the computers, it was analyzed using SPSS 21 via statistical methods like X2 (chi-square test) and T-test.
FindingsThe attitudes of the participants about the general effects of religious mourning ceremonies on patients with depression were positive. Totally, 53.9% of psychiatrists believed that religious mourning ceremony had good effects on symptoms of depressed patients. Moreover, 64.4, 71.7 and 58.9% agreed on its positive spiritual, cognitive and adaptive effects in patients. The difference in scores between male and female psychiatrists on the effects of religious mourning was not significant.
ConclusionAccording to the findings of this and related studies, it seems that generally, concern about patients’ participation in spiritual-political program is not in accordance with their culture and it is not necessary to forbid them to participate.
Keywords: Attitude, Psychiatrists, Depressed patients, Mourning -
مقدمهزنده بودن شماری از اعضای بدن فرد فوت شده به دلیل مرگ مغزی، شاید خانواده وی را در پذیرش فوت و گذار از مرحله انکار سوگ دچار مشکل نماید. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه افسردگی در دو گروه بستگان افراد دچار مرگ مغزی (اهداکننده و غیراهداکننده اعضا) و شاخصهای رضایت مندی آنها از نظام درمانی انجام شد.روشاین پژوهش از نوع توصیفی– مقطعی است، آزمودنی ها، بستگان درجه اول افراد فوت شده مرگ مغزی بودند. 54 نفر از 27 خانواده اهداکننده و 104 نفر از 58 خانواده غیر اهداکننده به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. این افراد یکی از بستگان درجه اول خود را طی سال های 1380 و 1381 در استان تهران، به دنبال مرگ مغزی از دست داده بودند. برای گردآوری داده ها پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی و پرسش نامه افسردگی بک به کار برده شد. داده ها به کمک روش های آمار توصیفی تحلیل گردیدند.
یافته ها: در 4/20% افراد خانواده های اهداکننده و 3/17% افراد خانواده های غیر اهداکننده افسردگی دیده شد اما تفاوت این دو از نظر آماری معنی دار نبود. مقایسه میزان افسردگی والدین اهداکننده و والدین غیراهداکننده هم چنین همسران و فرزندان دو گروه تفاوت معنی دار نشان نداد، لیکن بستگان اهداکننده، پدیده اهدای اعضا را در کاهش غم از دست دادن متوفی در 66% موارد کاملا و در 32% موارد تا اندازه ای موثر می دانند.نتیجه گیریاهداکنندگی بر میزان افسردگی بعدی و سیر سوگواری بستگان فوت شدگان مرگ مغزی تاثیری ندارد.
کلید واژگان: اهدای عضو, مرگ مغزی, افسردگی, سوگواری, خانوادهIntroductionThe fact that some of the organs of a brain dead patient are still living, might make it difficult for the patient’s family to shift from denial to the acceptance of the patient’s death. Therefore, the present study was carried out to compare depression between two groups of fa-milies of brain dead patients (namely donor and non-donor) and the degree of their satisfac-tion of the medical organization.MethodThis is a descriptive-cross sectional study. The subjects consisted of first-degree rela- tives of brain dead patients. Fifty four subjects from 27 donor families and 104 subjects from 58 non-donor families were selected using the counting method. These subjects had lost at least one of their first-degree relatives because of brain death, between the years 1380 and 1384 in the province of Tehran. Data were collected using a demographic questionnaire and Beck Depres-sion Inventory (BDI). The data were analyzed using descriptive statistical methods.ResultsDepression was present in 20.4% of donor and 17.3% of non-donor families but the di- fference was not statistically significant. The comparison of the degree of depression between the families of donor patients and the non-donor patients as well as their spouses and children also did not show any significant difference. Nevertheless, 66% and 32% of the donor relatives con- sidered ‘organ donation’ to be completely effective and effective to some degree in overcoming grief, respectively.ConclusionOrgan donation does not have an effect on the degree of later depression and the course of grief in the relatives of brain dead patients.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.