به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شاخص تمرکز » در نشریات گروه « پزشکی »

  • سجاد قربانی زاده، فاطمه تجر، زهرا اسدی پیری، ستار رضایی، یاسر مخیری، ثریا نورائی مطلق*
    مقدمه

    نابرابری های اجتماعی- اقتصادی در استفاده از خدمات دندانپزشکی یک چالش عمده سیاست های سلامت در بسیاری از کشورها است. این مطالعه مقطعی با هدف بررسی نابرابری اجتماعی اقتصادی در بهره مندی از خدمات دندانپزشکی در لرستان و مقایسه با استان های هم جوار انجام شده است.

    روش

    داده های مورد نیاز از پیمایش هزینه و درآمد خانوار جمع آوری گردید. حجم نمونه شامل 5547 خانوار استان های غرب کشور بود. جهت تعیین مهم ترین عوامل موثر بر بهره مندی از خدمات دندانپزشکی از روش رگرسیونی لاجستیک و جهت سنجش نابرابری بین گروه های درآمدی از شاخص تمرکز و منحنی تمرکز استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار استاتا نسخه 14 انجام شد.

    نتایج

    بیشترین و کمترین درصد بهره مندی از خدمات دندانپزشکی در میان خانوارها به ترتیب مربوط به استان های همدان (02/7 درصد) و لرستان (19/3 درصد) می باشد. نتایج شاخص تمرکز نشان داد بهره مندی و هزینه های خدمات دندانپزشکی در میان خانوارهای با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالاتر متمرکز است؛ به عبارت دیگر نابرابری به نفع ثروتمندان است. زن بودن سرپرست خانوار و افزایش بعد خانوار منجر به کاهش بهره مندی از این خدمات می گردد. سطح تحصیلات بالاتر سرپرست خانوار و افزایش تعداد افراد شاغل و افراد باسواد خانوار ارتباط مثبتی با بهره مندی از خدمات دندانپزشکی نشان داد.

    نتیجه گیری

    بهره مندی از خدمات دندانپزشکی در بین گروه های اقتصادی- اجتماعی بالاتر به طور معناداری بیشتر بود. این نابرابری ها با معرفی و اجرای سیاست های هدفمند، قابل اجتناب هستند. خانوارهای با درآمد پایین، سطح تحصیلات کمتر و بیکاران باید در تمرکز سیاست گذاری برای مقابله با نیازهای برآورده نشده مراقبت های دندانپزشکی قرار گیرند.

    کلید واژگان: دندانپزشکی, نابرابری, شاخص تمرکز, اجتماعی- اقتصادی}
    Sajad Ghorbanizadeh, Fatemeh Tajar, Zahra Asadi Piri, Satar Rezaei, Yaser Mokhayeri, Soraya Nouraei Motlagh*
    Introduction

    Socio-economic inequalities in the use of dental services are a major challenge to health policies in many countries. This cross-sectional study was conducted to investigate socio-economic inequalities in utilization of dental services in households of Lorestan province and comparing it with neighboring provinces.

    Methods

    Data required for the study were collected from the household expenditure and income survey (HIES). The study population included 5547 households in the western provinces of the country. Logistic regression method was used to determine the most important factors affecting the use of dental services, and the focus index was used to measure inequality between income groups. Data analysis was performed using Stata software version 14.

    Results

    The highest and lowest percentages of dental services among households were related to Hamedan (7.02%) and Lorestan (3.19%) provinces, respectively. The results of the focus index showed that the benefits and costs of dental services were concentrated among households with higher socio-economic status. In other words, inequality benefits the rich. Being a female head of household and increased size of the household leads to a decrease in the use of these services. The higher education level of the head of the household and the increase in the number of employed and literate household members showed a positive relationship with the utilization of dental services.

    Conclusion

    Benefiting from dental services was significantly higher among higher socio-economic groups. These inequalities can be avoided by introducing and implementing targeted policies. Low-income households, lower education levels, and the unemployed should be the focus of health policies to address unmet dental care needs.

    Keywords: Dentistry, Inequality, Western Provinces, Socio-economic}
  • جعفر یحیوی دیزج، فاروق نعمانی، محسن فاتح، منیژه سلیمانی فر، امیر مسعود عرب، مراد اسماعیل زالی، شاهین سلطانی، علی کاظمی کریانی*
    هدف

     تغییرات جمعیتی و اپیدمیولوژیکی در قرن بیست و یکم موجب پیدایش چالش های جدیدی مانند سالمندی و شیوع بالای بیماری های غیرواگیر شده است. شیوع بالای معلولیت و ناتوانی در اثر افزایش جمعیت سالمندان، شیوع بیماری های غیرواگیر و حوادث موجب افزایش تقاضا برای خدمات توان بخشی شده است، ولی ظرفیت تامین آن در بسیاری از نقاط جهان پاسخگوی نیازهای موجود نیست که این امر به عدم دسترسی مناسب به این خدمات و عدم هماهنگی بین تقاضا و عرضه این خدمات منجر می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت نابرابری در استفاده از خدمات توان بخشی در بین خانوارهای ایرانی طراحی و اجرا شد.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است که به صورت مقطعی و با استفاده از داده های پیمایش هزینه درآمد خانوار مرکز آمار ایران در سال 1397 انجام شد. ابزار مورد استفاده در پیمایش مرکز آمار ایران، پرسش نامه چهارقسمتی «هزینه درآمد خانوار شهری و روستایی» شامل خصوصیات اجتماعی اعضای خانوار، مشخصات محل سکونت و تسهیلات و لوازم عمده زندگی، هزینه های خوراکی غیرخوراکی و درآمدهای خانوار بود که از طریق مصاحبه با سرپرست خانوار یا یکی از اعضای بالای پانزده سال تکمیل شد. نمونه در مناطق روستایی 18610 خانوار و در مناطق شهری 20348 خانوار بود. پس از استخراج و پالایش داده ها، تعداد 38958 خانوار وارد مطالعه شدند. عوامل موثر بر استفاده خانوار از خدمات توان بخشی و نابرابری در استفاده از خدمات توان بخشی به ترتیب با استفاده از آزمون مجذور کای و شاخص تمرکز (CI) تحلیل شدند. استخراج داده ها با استفاده از نرم افزارهای MSAccess و MSExcel نسخه 2013 و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Stata نسخه 14/1 انجام شد. نقشه های توزیع جغرافیایی استفاده از خدمات توسط نرم افزار ArcGISMap نسخه 10 ترسیم شد.

    یافته ها

    226 خانوار (87 درصد) دارای سرپرست مرد و 32 خانوار (13 درصد) دارای سرپرست زن از خدمات توان بخشی استفاده کرده بودند.60 درصد خانوارهای استفاده کننده از خدمات، سه تا چهار نفر عضو داشتند. 239 خانوار (92 درصد) دارای پوشش بیمه ای و 19 خانوار (8 درصد) فاقد هرگونه پوشش بیمه ای بودند. سرپرست 173 خانوار (67 درصد) که از خدمات توان بخشی استفاده کرده بودند، شاغل بودند و از خانوارهای استفاده کننده از خدمات، 55 درصد ساکن مناطق روستایی و 45 درصد ساکن مناطق شهری بودند. درمجموع 258 خانوار (0/77 درصد) از خدمات توان بخشی استفاده کرده بودند. خانوارهای فاقد پوشش بیمه، استفاده کمتری از خدمات مورد مطالعه داشتند (0/05>P). همچنین 1/32 درصد پنجک پنجم درآمدی (بیشترین درآمد) از خدمات توان بخشی استفاده کرده بودند، در حالی که این نسبت در بین خانوارهای پنجک اول درآمدی 0/35 درصد بود (0/001>P). استان های زنجان، قزوین، خوزستان، اصفهان، لرستان، بوشهر و سمنان در مناطق شهری و روستایی کمترین میزان استفاده از خدمات توان بخشی را داشتند. در مناطق شهری، استان قم از نظر وضعیت استفاده از خدمات وضعیت بهتری داشت. در مناطق روستایی استان های آذربایجان شرقی، مازندران، گلستان، یزد، فارس و هرمزگان، میزان استفاده بالاتری از خدمات توان بخشی داشتند. درکل، استان های آذربایجان شرقی، مازندران و قم نسبت بالایی از استفاده از خدمات توان بخشی را داشتند. مقدار شاخص تمرکز استفاده از خدمات توان بخشی 0/24 بود که نشان دهنده استفاده بیشتر ثروتمندان از این خدمات است. مقدار شاخص تمرکز برای مناطق روستایی و شهری به ترتیب 0/27 و 0/19 بود (0/001>P).

    نتیجه گیری

    در استفاده از خدمات توان بخشی، نابرابری درآمدی به نفع ثروتمندان وجود دارد و خانوارهای با درآمد پایین دسترسی پایین تری به این خدمات دارند. به نظر می رسد گنجاندن خدمات توان بخشی در بسته پایه بیمه سلامت به همراه پوشش قیمتی و جمعیتی مناسب، توزیع عادلانه و متناسب با نیاز مراکز ارایه خدمات توان بخشی در بخش دولتی و خصوصی، می تواند برابری در استفاده از خدمات توان بخشی را افزایش دهد. پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری در این زمینه صورت پذیرد.

    کلید واژگان: استفاده, خدمات توان بخشی, نابرابری درآمدی, شاخص تمرکز, ایران}
    Jafar Yahyavi Dizaj, Faroogh Na'emani, Mohsen Fateh, Manijeh Soleimanifar, Amir Massoud Arab, Morad Esmaiel Zali, Shahin Soltani, Ali Kazemi Karyani*
    Objective

     Demographic and epidemiological changes in the 21st century have created new challenges such as aging and the rising trend of non-communicable diseases. The high prevalence of disability (due to the growing aging population), non-communicable diseases, and accidents have increased the demand for rehabilitation services. However, there are not enough resources to meet all current needs in many parts of the world. The purpose of this study is to investigate the inequality in the utilization of rehabilitation services between Iranian households in urban and rural areas.

    Materials & Methods

    This is a descriptive-analytical study with a cross-sectional design using the household expenditure, income survey data from the Statistics Center of Iran in 2018. The used instrument was a questionnaire surveying the expenditure and income of urban and rural households (social characteristics of household members, place of residence and main living facilities, food/non-food expenses, and household income), which was completed through interviewing the household head or a member over 15 years of age. The study samples were 18610 households in rural areas and 20348 households in urban areas. After extracting and refining the data, 38958 households were included in the study. Factors affecting their utilization of rehabilitation services and the inequality in utilization were analyzed using the Chi-square test and the concentration index (CI), respectively. Data were extracted in MS Access 2013 and MS Excel 2013 applications and were analyzed in STATA V.14.1 software. The geographic distribution of the service utilization was plotted using ArcGIS Map V. 10 software.

    Results

     A total of 258 households (0.77%) used rehabilitation services. Of these, 226 (87%) had a male head, and 32 (13%) had a female head. About 60% had 3-4 members, and 239 (92%) had insurance coverage, and others (8%) had no insurance coverage. Also, 173 (67%) had an employed head. Finally, 55% were living in rural areas, and 45% in urban areas. Uninsured households had less use of rehabilitation services (P<0.05). Also, 1.32% of the fifth income quintile (highest income) used rehabilitation services, while this rate was 0.35% for households in the first quintile (P<0.001). Zanjan, Qazvin, Khuzestan, Isfahan, Lorestan, Bushehr, and Semnan provinces had the lowest service utilization rates in urban/rural areas and the whole country. Qom province had a better status regarding service utilization in urban areas, while East Azerbaijan, Mazandaran, Golestan, Yazd, Fars, and Hormozgan provinces had higher service utilization rates in rural areas. Overall, East Azerbaijan, Mazandaran, and Qom provinces had a higher rate of utilization. The CI value for the whole country was reported at 0.24 (95% CI: 0.17-0.30), indicating a higher inequality in utilization in favor of the rich. The CI values for rural and urban areas were 0.27 and 0.19, respectively (P<0.001).

    Conclusion

    There is inequality in the utilization of rehabilitation services in favor of the rich households in Iran, and low-income households have lower access to these services. The inclusion of rehabilitation services in the primary health insurance package with appropriate pricing and population coverage, and fair distribution of rehabilitation services following the needs of public and private sectors, can increase the access and utilization of rehabilitation services.

    Keywords: Utilization, Rehabilitation services, Income inequality, Concentration index, Iran}
  • فاطمه شهبازی، حمید سوری، سهیلا خداکریم، محمدرضا قدیرزاده، سید سعید هاشمی *
    مقدمه و اهداف
    هدف این مطالعه، بررسی نابرابری های جغرافیایی و اجتماعی - اقتصادی در مرگ و میر ناشی از سوانح ترافیکی در ایران در سال 1394 بود.
    روش کار
    در این پژوهش توصیفی - مقطعی اطلاعات تمامی افرادی که در سال 1394 به دلیل سوانح ترافیکی فوت کرده بودند، از سازمان پزشکی قانونی کشور دریافت شد. برای تعیین نابرابری در میزان مرگ و میر ناشی از سوانح ترافیکی بر اساس سطوح جغرافیایی از شاخص آنتروپی تایل و به منظور سنجش نابرابری بر اساس سطوح تحصیلاتی متوفیان از شاخص تمرکز مطلق و نسبی استفاده شد.
    یافته ها
    بر اساس یافته های این مطالعه، میزان مرگ ومیر ناشی از سوانح ترافیکی در کل کشور 21/5به ازای هر صدهزار نفر جمعیت بود. شاخص تایل برای مرگ ومیر ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآن های کشور 0/06 به دست آمد که بیانگر توزیع نابرابر میرایی ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآن های کشور بود. هنگامی که نابرابری را در سطوح جغرافیایی کوچک تر یعنی در بین شهرستآن های هر استان سنجیده شد، یافته ها بیانگر توزیع یکنواخت و عادلانه در بین سطوح جغرافیایی کوچک تر بود. شاخص تمرکز 0/13- (فاصله اطمینان 95 درصد: 0/16-0/41-) نیز بیانگر توزیع عادلانه ی سوانح ترافیکی در بین زیرگروه های تحصیلاتی متوفیان بود.
    نتیجه گیری
     یافته ها نشان داد مصدوم شدن به دنبال تصادف در راه اصلی خطر مرگ بیش تری دارد. در ارایه خدمات پیش بیمارستانی توجه به سن، وضع فشار خون، نبض، وضع مصدوم و نوع تروما می تواند بر بقای افراد تاثیر گذار باشد. بهتر است کارکنان پیش بیمارستانی با مهارت ناکافی از مداخله های جایگزین لوله گذاری داخل تراشه، برای تامین راه هوایی استفاده کنند.
    کلید واژگان: نابرابری, عدالت در سلامت, مرگ و میر, سوانح ترافیکی, شاخص تایل, شاخص تمرکز}
    F Shahbazi, H Soori, S Khodakarim, Ghadirzadeh, SS Hashemi *
    Background and Objectives
    This research was conducted to investigate the socioeconomic and geographical inequality in mortality from road traffic accidents in Iran in 2016.
     
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study, the data of 16,584 people that died from road traffic accidents in 2016 were received from the Legal Medicine Organization. Theil entropy index was used to determine inequality in geographic areas. Moreover, relative and absolute concentration indices were used to measure inequality in mortality from RTAs across educational levels.
     
    Results
    The mortality rate from road traffic accident was 21.5 per 100,000 people. Theil index was 0.66 for traffic-related deaths among the provinces, indicating an unequal distribution of traffic injuries caused by traffic accidents among the provinces. When inequality was measured at smaller geographical levels, i.e., among cities in each province, the results indicated a fair distribution across smaller geographic levels. The focus index also indicated a fair distribution of traffic accidents among the deceased sub-classes (concentration index & 95% CI: -0.13 (-0.41; 0.16).
     
    Conclusion
    Our findings showed that the distribution of mortality from road traffic accidents was unequal at provincial positions. According to our findings, mortality from traffic accidents was distributed equally among the socioeconomic and urban levels. Therefore, health managers can use the findings of this study to develop interventions to reduce inequalities. In addition to targeting factors contributing to known social inequalities in the health and social status, other factors should be considered and applied to evaluate their interventions in the future.
    Keywords: Inequality, Health equity, Mortality, Traffic accidents, Theil index, Concentration index}
  • الهام گودرزی، قباد مرادی، اردشیر خسروی، نادر اسماعیل نسب، بیژن نوری، علی دلپیشه، ابراهیم قادری، دائم روشنی
    مقدمه و اهداف

    رضایت از زندگی یکی از ابعاد و پیامدهای مهم سلامت است که تحت تاثیر عوامل تعیین کننده سلامت قرار دارد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی در عدم رضایت از زندگی زنان 54-15 سال ایران است.

    روش کار

    این مطالعه به صورت مقطعی در سطح کشور انجام شد. نمونه گیری این مطالعه به صورت خوشه ایچند مرحله ای طبقه بندی شده تصادفی با خوشه های مساوی بود. در مجموع 35305 زن 54-15 سال وارد مطالعه شدند. آنالیز داده ها در دو مرحله بود. مرحله ی نخست بررسی نابرابری های اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روش های شاخص تمرکز (Concentration Index) و منحنی تمرکز (Concentration Curve) و در مرحله ی دوم برای شناسایی نقش تعیین کننده ها از روش آنالیز چندسطحی (Multilevel) استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین (±انحراف معیار) نمره ی رضایت از زندگی23/4±81/12 بود. شاخص تمزکز برای نارضایتی از زندگی 06/0- (فاصله اطمینان 95 درصد: 02/0-, 01/0-) به دست آمد که بیان گر تمرکز نارضایتی در گروه اجتماعی اقتصادی پایین تر است. یافته های آنالیز چند سطحی نشان داد که بین عدم رضایت از زندگی و محل سکونت، گروه های سنی، شغل، تحصیلات، وضع تاهل و طبقه های اجتماعی- اقتصادی رابطه ی آماری معنی داری وجود دارد (P≤0. 05).

    نتیجه گیری

    نابرابری در عدم رضایت از زندگی در گروه فقیر جامعه متمرکز شده است و این نابرابری در استان های مختلف متفاوت است. متغیرهای اجتماعی اقتصادی از عوامل تاثیرگذار بر نابرابری در رضایت از زندگی در زنان است و باید برای کاهش نابرابری ها باید به این مسائل توجه کرد.

    کلید واژگان: نابرابری, عدم رضایت از زندگی, وضعیت اقتصادی اجتماعی, شاخص تمرکز, زنان, ایران}
    E. Goodarzi, Gh Moradi, A. Khosravi, N. Esmailnasab, B. Nouri, A. Delpisheh, E. Ghaderi, D. Roshani
    Background and Objectives

    Life satisfaction is one of the important dimensions of health, which is influenced by health determinants. The aim of this study was to investigate the status of socioeconomic inequalities in satisfaction with life in women aged 15-54 in Iran.

    Methods

    In this cross-sectional study, randomized multistage cluster sampling with equal clusters was done to select the participants. A total of 35,305 women aged 15-55 were enrolled in the study. Data analysis was done in two stages. In the first stage, social and economic inequalities were investigated using the concentration index and concentration curve method. In the second stage, a multilevel method was used to identify the determinants.

    Results

    The mean life satisfaction was 12.81±4.23. The concentration index for dissatisfaction with life was -0.06 [95% CI: -0.1, -0.02], indicating dissatisfaction with life in low socioeconomic groups. The results of multilevel analysis showed that age, marital status, occupation, place of living, education, and the economic class correlated with dissatisfaction with life in women (P<0.05).

    Conclusion

    There is inequality in dissatisfaction with life. Dissatisfaction is concentrated in the poorer groups of the society and varies in different provinces. Socioeconomic variables affect inequality in satisfaction with life in women, which need to be addressed to reduce inequalities

    Keywords: Inequality, Dissatisfaction with life, Socioeconomic status, Concentration index, Women, Iran}
  • امیر عباس فضائلی، علی اکبر فضائلی*، یدالله حمیدی، بابک معینی، علی ولی نژادی
    هدف
    وضعیت مشارکت مالی افراد در تامین مالی سلامت یکی از موضوعات چالش برانگیز در ارزیابی عمل کرد نظام های سلامت جهان می باشد. این موضوع از ابعاد تبعاتی که بر مخارج خانوارها می گذارد و هم چنین تغییراتی که در توزیع درآمد جامعه ایجاد می کند می تواند مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. طرح مباحث مربوط به تامین مالی نظام سلامت و تبعات آن بر خانوارهای ایرانی در برنامه های توسعه پنج ساله کشور نقطه عطفی در جلب توجه محققین و سیاست گذاران به این حوزه محسوب می شود. این مقاله مشارکت مالی افراد در تامین مالی نظام سلامت در ایران را در سال 1394 بررسی نموده است.
    مواد و روش ها
    با استفاده از اطلاعات هزینه- درآمد مربوط به 38252 خانوار ایرانی که در قالب طرح نمونه گیری توسط مرکز آمار ایران در سال 1394 جمع آوری شده اند، شاخص های مربوط به توزیع هزینه های درمانی خانوارها بر اساس رویکرد درآمدی در سطح کل کشور محاسبه و سپس، ضمن شناسایی عوامل موثر بر ضریب تمرکز مخارج درمانی، میزان اثرگذاری آن ها اندازه گرفته شده است.
    یافته ها
    شاخص تمرکز مخارج درمانی خانوار در ایران معادل 3318/0 بوده است، که مبین تصاعدی بودن وضعیت مشارکت خانوارها در تامین مالی نظام سلامت است. هم چنین در بررسی وضعیت توزیع مخارج زیرگروه های خدمات درمانی، مخارج دندان پزشکی با شاخص تمرکزی معادل 496/0 بیش ترین نابرابری در توزیع مخارج درمانی را دارا می باشد. در بین عوامل بررسی شده، پرداخت بابت خدمات بستری، دارو و خدمات دندان پزشکی، بیش ترین سهم را در افزایش ضریب تمرکز مخارج درمانی داشته اند.
    نتیجه گیری
    مهم ترین عاملی که نقشی تعدیل کننده و کاهشی در ضریب تمرکز مخارج درمانی دارد، مخارج بیمه درمانی است. نتایج پژوهش بر این نکته تاکید می کند که بیمه های درمانی، می توانند نقشی موثر را در کاهش نابرابری توزیع هزینه های درمانی ایفا کنند.
    کلید واژگان: شاخص تمرکز, پرداخت های مستقیم از جیب, مشارکت مالی عادلانه}
    Amir Abbas Fazaeli, Ali Akbar Fazaeli *, Yadollah Hamidi, Babak Moeini, Ali Valinejadi
    Introduction
    The status of financial participation of individuals in health financing is one of the challenging issues in assessing the performance of health systems in the world. The concern about the financing of the health system and its consequences on Iranian households from about a decade ago is a turning point in attracting the attention of researchers and policymakers to this area. This study has been calculated financial contribution of people in Iran health system in 2015.
    Materials And Methods
    Using cost-income information of 38252 Iranian households collected by the Statistical Center of Iran in 2015, the distribution of health expenditures of households based on the income approach is calculated and factors influencing the concentration index are measured.
    Results
    The results showed that the concentration index of health care expenditures in Iran was 0.3318. This is indicative of the progressive status of household participation in financing the health system. Also, dental expenditures with the index of 0.496 have the highest inequality in the distribution of health care expenditures. Payment for hospital services and dental care services had the highest share in increasing the coefficient index.
    Conclusion
    Having insurance coverage as one of the most important policy tools to achieve the desired model of household financial participation has a significant effect on the distribution of financial participation of households and the most important factor in reducing the coefficient of concentration index
    Keywords: Concentration Index, Out of Pocket, Fair Financial Contribution}
  • محمود کاظمیان، مسعود ابوالحلاج، حامد نظری *
    زمینه و هدف
    تامین مالی در نظام سلامت زمانی عادلانه خواهد بود که هزینه های مربوط به مراقبت های سلامت برای خانوارها برحسب توان پرداخت آن ها نه بر اساس خطر خود بیماری توزیع شده باشد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی عدالت در تامین مالی مراقبت های دولتی سلامت براساس دو منبع اصلی تامین مالی شامل پرداخت های مستقیم خانوارها برای مراقبتهای دولتی و توزیع بودجه دولتی میباشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مطالعه از آمارهای ثبتی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و مرکز آمار ایران، در سال 1392 استفاده شده است. متغیرهای اصلی مورد مطالعه شامل پرداخت های مستقیم خانوارها برای مراقبتهای دولتی سلامت، توزیع بودجه دولتی سلامت و درآمد خانوارها به تفکیک استانهای کشور بوده است. برای تحلیل داده ها و انجام محاسبات از نرم افزار Excel و شاخص های ضریب جینی، شاخص تمرکز و شاخص پیش رونده کاکوانی برای سنجش عدالت در تامین مالی هزینه های سلامت استفاده شده است.
    یافته ها
    در سال 1392، محاسبه شاخص ضریب جینی توزیع درآمد بین خانوارها، معادل 387/0 و شاخص تمرکز پرداخت های مستقیم خانوارها برای مراقبت های سلامت در استان های کشور معادل 056/0 به دست آمد.شاخص پیش رونده کاکوانی معادل 331/0-، شاخص تمرکز توزیع بودجه سلامت در استان های کشور معادل 05/0- و شاخص پیش رونده کاکوانی معادل 337/0- محاسبه گردید.
    نتیجه گیری
    ارزیابی به عمل آمده براساس شاخص های ضریب جینی، شاخص تمرکز و شاخص پیش رونده کاکوانی نشان می دهد که توزیع بودجه دولتی سلامت در استان های کشور و پرداخت های مستقیم خانوارها برای مراقبت های دولتی سلامت براساس متغیر درآمد خانوارها، غیرعادلانه می باشد.
    کلید واژگان: عدالت در تامین مالی, مراقبت های دولتی سلامت, ضریب جینی, شاخص تمرکز, شاخص پیش رونده کاکوانی}
    Mahmoud Kazemian, Masuod Abolhalaj, Hamed Nazari *
    Background And Aims
    Financing in the health system will be equitable when the costs of health care for households in based on their ability to pay rather than on the disease risk are were distributed. The aim of this study was to assess equity in the public health care financing based on two main sources of funding include direct payments by households for public health care and public health budget is distributed.
    Methods
    This study was descriptive analytic study, and the registration statistics of the Ministry of Health and Medical Education Statistics Center of Iran in 2013 was used. The main variables studied including direct payments by households for public health care, public health budgets and household income distribution were studied separatelyin the provinces of the country. For data analysis, Excel as calculation software was used. Indicators used in this study to assess equity in health cost financing include the Gini coefficient, concentration index and the Kakwani progressive index.
    Results
    In 2013, the Gini index of income distribution among households and the concentration index of direct payments by households for public health care in the provinces were 0.387 and 0.056, respectively. On this basis, Kakwani progressive index and the concentration index of public health budget in the provinces were obtained -0.331 and -0.05, respectively. Accordingly, Kakwani progressive index, equivalent to -0.337 percent was calculated.
    Conclusion
    The assessment made based on the Gini coefficient, concentration index, and the Kakwani progressive index show that the distribution of the public budget in the provinces of country and direct payments by households for public health care, based on the household income variable, is inequitable.
    Keywords: Equity in financing, Public health care, Gini coefficient, Concentration index, Kakwani progressive index}
  • محمدحسین غفوری، فربد عبادی فرد آذر، محمد عرب، محمد محمودی، نگار یوسف زاده، عزیز رضاپور*
    زمینه و هدف
    سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال 2000 یکی از اهداف سه گانه نظام سلامت را مشارکت عادلانه برای تامین مالی هزینه های سلامت اعلام کرده است. اما مطالعات صورت گرفته در کشور بیانگر وضعیت نامطلوب عدالت در تامین مالی هزینه های سلامت می باشد. هدف از مطالعه حاضر مطالعه اندازه نابرابری در مخارج سلامت با رویکردهای متفاوت است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی مقطی و مبتنی بر جمعیت است که نمونه آن 792 خانوار ساکن شهر تهران می باشد. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت می باشد. جهت اندازه گیری نابرابری در مخارج سلامت از شاخص های FFC، شاخص تمرکز در مخارج سلامت، منحنی لورنز و هزینه های اسف بار سلامت می باشد. جهت انجام محاسبات ریاضی از نرم افزار Excel استفاده شده است.
    یافته ها
    شاخص FFC با روش بهینه برابر با 0/57 و با روش معمول برابر با 0/62 محاسبه شد، شاخص تمرکز در مخارج سلامت سرپایی 0/105-، در مخارج سلامت بستری برابر با 0/015 و برای کل مخارج سلامت برابر با 0/044- بود. همچنین 7/2 درصد از خانوارها با مخارج اسف بار سلامت مواجه شده بودند. نتایج نشان داد بیمه خود می تواند عامل بوجود آمدن هزینه های اسف بار سلامت باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دهنده فاصله بسیار زیاد در وضعیت عدالت در سلامت کشور و اهداف برنامه های چهارم و پنجم توسعه کشور دارد. لذا باز نگری جدی در سیاست های تامین مالی، بیمه ای و ساختاری در نظام سلامت کشور نیاز می باشد.
    کلید واژگان: نابرابری, شاخص FFC, شاخص تمرکز, هزینه های اسف بار سلامت}
    Mohammad Hossein Ghafoori, Farbod Ebadifard Azar, Mohammad Arab, Mahmood Mahmoodi, Negar Yusef Zadeh, Aziz Rezapour *
    Background and
    Purpose
    In 2000 World Health Organization (WHO) has announced the fairness of financial contribution to health care costs, as one of the three goals of health systems. However, conducted studies in Iran reflect the dire situation in the context of health equity in terms of financing health care costs. The aim of the present study is to determine the disparities in health expenditures by means of different approaches.
    Materials And Methods
    The present study is a descriptive - analytic cross sectional population based study. The Sample consisted of 792 households residing in Tehran. Data was collected by WHO questionnaire. Indices of FFC, CI in health expenditure, Lorenz curve and catastrophic health care expenditure were used for measuring inequality in the distribution of health expenditures. Excel software was used to perform mathematical calculations.
    Results
    FFC index was 0.57 by optimized method and was equal to 0.62 by ordinary formulas. Concentration index in outpatient services was -0.105, CI in inpatient services was 0.015 and for total health expenditures was equal to -0.044. Also, 7.2 present of households were faced with catastrophic health expenditures. Moreover results showed that insurance can be a reason of catastrophic expenditures by itself.
    Conclusion
    Results indicated that there is a deep gap between the status of equity which is outlined in the 4th and 5th national plans of development and our current situation. So reforming in financial, insurance and structural policies is crucially needed.
    Keywords: Inequality, FFC index, Concentration Index, Catastrophic Health Expenditures}
  • ابوالفضل محمدبیگی، جعفر حسن زاده، بابک عشرتی، نرگس محمد صالحی
    مقدمه و هدف
    نابرابری در سلامت اصطلاحی کلی است که برای نشان دادن اختلاف ها، تغییرات و ناهمسانی های موجود در دسترسی افراد یا گروه ها به سلامت از آن استفاده می شود. بی عدالتی در سلامت شامل آن دسته از نابرابری هایی است که ناعادلانه بوده و یا به دلیل برخی خطاها ایجاد شده است. هدف مطالعه حاضر تبیین روش های معمول در سنجش نابرابری در سلامت، برای استفاده محققان و علاقه مندان عدالت در سلامت است.
    روش کار
    مزایا و محدودیت های معمول ترین شاخص های سنجش نابرابری در سلامت، شامل شاخص های شیب نابرابری و نسبی نابرابری، تایل، متوسط تغییرات لگاریتمی، درصد عدم توافق، ضریب جینی، تابع وزنی بهره مندی رفاه اجتماعی مطلق و نسبی و همچنین، شاخص تمرکز بررسی شد و بر اساس داده های طرح ملی بهره مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، مقادیر نابرابری محاسبه شد.
    نتایج
    متوسط بهره مندی از خدمات در افراد نیازمند برابر با 4/66% بود و این شاخص در کوآنتایل های اول تا پنجم، به ترتیب برابر با 6/57%، 4/63%، 6/71%، 5/69% و 3/75% به دست آمد. شاخص تمرکز نسبی و ضریب جینی برای بهره مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی به ترتیب برابر با 053/0 و 0062/0 محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    نابرابری در بهره مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، بسته به نوع شاخص مورد استفاده، متفاوت است. بین شاخص های موجود، شاخص تمرکز می تواند به عنوان بهترین شاخص برای تعیین اندازه و جهت نابرابری استفاده شود.
    کلید واژگان: نابرابری, عدالت در سلامت, بهره مندی, شاخص تمرکز, ضریب جینی}
    A. Mohammadbeigi, J. Hassanzadeh, B. Eshrati, N. Mohammadsalehi
    Background And Objectives
    Inequity in health is a universal term which used for showing current differences، variations and inequalities of people in access to health. But inequality in health refers to some inequities which seems are unfair or caused by some errors and biases. The current study aimed to describe some of the common health related inequity measures to be useful for the inequity researchers and other interested health coworkers.
    Methods
    The calculation، advantage and disadvantage of most common health-inequity indexes including slope index of inequity، relative index of inequality، Theil’s Index، mean log deviation، index of disparity، Gini coefficient، weighted utilization social welfare function، absolute and relative concentration index were assessed. Inequity size of these measures was calculated by using the health care utilization survey data.
    Results
    Average of health care utilization in in-need subjects was 66. 4%. This indicator was in the first to fifth quintiles equal to 57. 6%، 63. 4%، 71. 6%، 69. 5% and 75. 3%، respectively. Relative concentration index and Gini coefficient was calculated as 0. 053 and 0. 0062، respectively.
    Conclusion
    Inequity in health care utilization in Markazi province differs based on the types of inequity measures. Selection of the inequity indexes dependent to the objective and the scale of under study variable. Among discussed indexes، concentration index determine the more accurate and also show the gradient of inequity. Therefore it can be used as the best index.
    Keywords: Inequity in health, Inequality, Utilization, Concentration index, Gini coefficient}
  • حسین راغفر، نیلوفر زرگری، کبری سنگری مهذب
    مقدمه
    سلامت از شاخص های اصلی توسعه یافتگی محسوب می شود و سرمایه گذاری در این بخش تاثیر مستقیم بر رفاه و رشد اقتصادی دارد. ضعف کیفیت بهره مندی از خدمات سلامت و نابرابری در تامین هزینه های خدمات سلامت، موجب بروز اشکال مختلف آسیب های اقتصادی و اجتماعی می شود و از این رو نابرابری همواره مورد توجه سیاست گذاران بخش عمومی و به ویژه خدمات سلامت بوده است. هدف این تحقیق اندازه گیری نابرابری در هزینه های سلامت در میان آحاد مردم ایران در مناطق شهری و روستایی طی سال 1363 و سال های نخست برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه با استفاده از شاخص های ضریب جینی، تمرکز، کاکوانی و آتکینسون، نابرابری در هزینه های سلامت در مناطق شهری و روستایی طی سال های منتخب بررسی شد. داده های مورد استفاده در این مطالعه از ریزداده های پیمایش هزینه- درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران استخراج شد.
    یافته ها
    محاسبات انجام شده نشان داد شاخص تمرکز در مناطق کشوری روند نوسانی داشته است. شاخص کاکوانی محاسبه شده برای مناطق شهری و روستایی روند نوسانی داشت. روند تغییرات شاخص مذکور نشان می دهد که میزان آن در کل کشور تغییر قابل توجهی نداشته است. بر اساس شاخص آتکینسون نابرابری در هزینه های سلامت بهبود چندانی نداشت و صرف نظر از نوسانات جزئی تقریبا ثابت بود.
    نتیجه گیری
    با استناد به نتایج پژوهش حاضر در می یابیم که ضمن این که نابرابری در هزینه های سلامت نسبتا بالا بوده، نابرابری هزینه های سلامت برای خانوارهای شهری و روستایی طی سال های مورد بررسی دستخوش نوسان بوده است. این موضوع حکایت از آن دارد که سیاست های سلامت نقش تعیین کننده ای در کاهش نابرابری هزینه های سلامت نداشته است. افزایش نابرابری می تواند متاثر از افزایش قیمت ها در اثر سیاست های اقتصادی و یا سیاست های تبعیضی بخش سلامت باشد.
    کلید واژگان: نابرابری سلامت, هزینه های سلامت, شاخص تصاعدی کاکوانی, شاخص تمرکز}
    Raghfar H., Zargari N., Sangari Mohazzab K.
    Introduction
    Health status of societies is amongst the basic indices of economic and social development and hence investment in this section has direct impacts on social welfare and economic growth. Low quality of health care and inequality in health care expenditure contributions can lead to different forms of social and economic consequences. This is the main concern of the public policy makers، in particular those who are engaged with health care services. The main purpose of this study was to measure inequality in health care expenditures in rural and urban areas of Iran. In order to compare the results of the country''s 5-year economic and social plans، we measured the inequality in the first years of the plans.
    Methods
    In this study، Gini coefficient، concentration index، Kakwani and Atkinson indices were used to measure inequality in health care expenditures in urban and rural areas of Iran for the selected years. We used the household expenditure survey data collected by the Iran Statistical Center.
    Results
    The results of the study showed that concentration of health expenditures for urban، rural and the whole households of the country had small fluctuations and few changes were made during the study period. Calculation of the total national health expenditures showed that Kakwani index was positive during the mentioned period. Based on the calculations of the Atkinson index، inequality did not improve during period of the study.
    Conclusion
    Health care inequality scores were relatively high and there were volatility in inequality figures. This fluctuation indicates that health policy could not have effective influence on health care expenditures inequality. Increasing inequality is due to the relatively high inflation plagued the society and regional discrepancy in access to the services.
    Keywords: h ealth inequality, health care expenditure, Kakwani Progressivity Index, Concentration Index}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال