به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "لثه" در نشریات گروه "پزشکی"

  • فاطمه اولیاء، یاسمن صباغ زادگان*
    مقدمه

    پیوژنیک گرانولوما یک ضایعه ی خوش خیم و پوستی و مخاطی و التهابی است که علت های مختلفی برای آن ذکر شده است. که معمولا در اثر پاسخ به تحریک موضعی، تروما و یا تغییرات هورمونی در طول دوران بارداری می باشد و اغلب روی لثه به خصوص در ناحیه ی قدام فک بالا ایجاد می شود. و به ندرت مخاط زبان، مخاط لبی و مخاط ناحیه ی کام درگیر می شود. این ضایعه معمولا بدون درد بوده اما با تحریک می تواند دچار خونریزی شود. از نظر بالینی این ضایعات به طور معمول به صورت یک ندول منفرد پایه دار و یا بدون پایه با سطح صاف یا سطح لوبوله دیده می شوند و تمایل بیشتر در خانم ها دارد. این مقاله نیز در مورد پیوژنیک گرانولوما در مکانی نادر، روی سطح پشتی زبان می باشد.

    کلید واژگان: پیوژنیک گرانولوما, زبان, لثه, ماگزیلا
    Fatemeh Owlia, Yasaman Sabaghzadegan *
    Background

    Pyogenic granuloma is a benign and non-neoplastic mucocutaneous lesion that has multiple causes and develops in response to local irritation, trauma, or hormonal changes during pregnancy. In the oral cavity, this lesion often involves the anterior of the maxillary gingiva, and rarely, the tongue, labial mucosa, and palatal mucosa are involved. The clinical appearance of the lesion was usually seen as a nodule with or without a base, with a smooth surface or lobulated surface. It is usually non-tender, but it can bleed on touch. This lesion may be seen in any size from a few millimeters up to several centimeters. It is more common in females. This case report presents a rare site of a pyogenic granuloma on the dorsal site of the tongue. Clinical symptoms, causes, differential diagnosis, histology of the pyogenic granuloma, and treatment were discussed in this case report.

    Keywords: Pyogenic Granuloma, Tongue, gingiva, maxilla
  • زهره افشاری، جابر یقینی *
    مقدمه

     پیوند بافت نرم برای اهداف متعددی همراه با ایمپلنت به کار می‌رود. تکنیک‌های پیوند بافت نرم اتوژن، نتایج قابل قبولی را نشان داده‌اند. با این حال این تکنیک‌ها باعث افزایش طول مدت جراحی و عوارض بعد از آن می‌شوند. بافت‌های آلوژنیک و زنوژنیک مزایایی نسبت به پیوندهای اتوژن دارند. مطالعات متعددی نتایج درمانی موفقی را با ماتریکس پوستی بدون سلول ADM (Acellular dermal mat) به عنوان جایگزین بافت نرم اتوژن برای درمان نقایص موکوجینجیوال در ایمپلنت‌های دندانی را گزارش کرده‌اند. هدف از این مطالعه، مروری بر تکنیک‌های مختلف پیوند بافت نرم اطراف ایمپلنت‌های دندانی بود.

    مواد و روش‌ها

    این مطالعه‌ی مروری بر مبنای جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Cochrane و Web of Science تا ژانویه 2020 با استفاده از کلید واژه‌های «آگمنتاسیون بافت نرم، ایمپلنت دندانی، لثه‌ی کراتینیزه و ماتریکس پوستی بدون سلول» انجام شده است.

    یافته‌ها

    استاندارد طلایی افزایش ضخامت بافت نرم اطراف ایمپلنت‌های دندانی، استفاده از پیوند بافت همبند اتوژن می‌باشد. استفاده از مواد آلوژنیک به عنوان جایگزین برای این بافت‌ها با مزایایی همراه است.

    نتیجه‌گیری

    ماتریکس پوستی بدون سلول، جایگزین مناسبی برای پیوند بافت همبند اتوژن جهت افزایش ضخامت و عرض بافت کراتینیزه‌ی اطراف ایمپلنت‌های دندانی می‌باشد.

    کلید واژگان: ایمپلنت دندانی, پیوند بافت, لثه, آلودرم
    Zohreh Afshari, Jaber Yaghini *
    Introduction

     Soft tissue grafts are used around dental implants for different purposes. Autogenous soft tissue graft techniques have yielded favorable results. However, these techniques increase the duration of surgery and postoperative complications. Allogeneic and xenogeneic tissues have advantages over autogenous grafts. Numerous studies have reported successful treatment outcomes with acellular dermal matrix (ADM) as an alternative to autogenous soft tissue for treating mucogingival defects around dental implants. This study aimed to review various soft tissue techniques around dental implants.

    Materials and Methods

     In this systematic review, a search was run in four databases, including PubMed, Scopus, Web of Science, and Cochrane until January 2020 with these key words: soft tissue augmentation, dental implants, keratinized gingiva and acellular dermal matrix.

    Results

     Autogenous connective tissue graft is the gold standard technique for increasing the thickness of soft tissue around dental implants. The use of allogeneic materials as an alternative to these tissues is associated with some advantages.

    Conclusion

     ADM is a suitable alternative for autogenous connective tissue grafts to increase the thickness and width of keratinized tissue around dental implants.

    Keywords: Alloderm, Dental implant, Gingiva, Tissue graft
  • فرنا سیار، رویا شریعتمدار احمدی، مجتبی قادری احسانپور *
    مقدمه

     قبل از درمان دندان از طریق جراحی، جهت افزایش طول تاج کلینیکی و یا درمان های رستوریتیو و پروتزی، آگاهی از ابعاد عرض بیولوژیک دندان ضروری است. در مطالعات مختلف، میزان عرض بیولوژیک در نواحی و دندان های مختلف با پریودنشیوم سالم اندازه گیری شده است. در این مطالعه، میزان عرض بیولوژیک، در دندان های مختلف و در دو قوس فکی ماگزیلا و مندیبل اندازه گیری شد و تاثیر بیوتایپ لثه بر روی این میزان، مورد ارزیابی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

     این مطالعه ی تحلیلی از نوع مقطعی، بر روی 163 دندان در 12 فرد (5 مرد و 7 زن) با میانگین سنی 4 ± 28 سال صورت گرفته است. پس از تزریق ماده ی بی حسی، ابعاد عرض بیولوژیک با استفاده از پروب پریودنتال در 6 نقطه از هر دندان به جز مولر سوم اندازه گیری شد. بیوتایپ لثه به روش مشاهده ی سایه ی پروب در دو وضعیت Thick و Thin بررسی گردید و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 و آزمون های ANOVA و تی و با در نظر گرفتن 0/05 > p value مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

    یافته ها

     متوسط عرض بیولوژیک در دندان های مولر، پرمولر، کانین و اینسایزور به ترتیب  0/80 ± 1/90، 0/69 ± 1/77، 0/72 ± 1/55 و 0/64 ± 1/49 به دست آمد. میزان عرض بیولوژیک با نوع دندان، ارتباط معنی داری دارد (0/001 = p value)، اما بین عرض بیولوژیک و بیوتایپ لثه در نقاط 6گانه و نواحی مختلف دهان، تفاوت معنی داری وجود ندارد (0/08 < p value).

    نتیجه گیری

     میزان عرض بیولوژیک در دندان های مختلف، متفاوت بود. بیوتایپ لثه، تاثیری بر روی میزان عرض بیولوژیک نداشت

    کلید واژگان: پریودنشیوم, ساختارهای حمایت کننده ی دندان, لثه, اتصال اپی تلیالی
    Ferena Sayar, Roya ShariatmadarAhmadi, Mojtaba Ghaderi Ehsanpour*
    Introduction

    Prior to crown lengthening surgery and/or restorative and prosthetic treatment, it is necessary to know the dimensions of the tooth biologic width. In different studies, the biologic width has been measured in different sites and teeth with a healthy periodontium. In this study, the biologic width was measured in different teeth of the mandibular and maxillary arches, and the effect of periodontal/gingival biotype on biologic width was evaluated.

    Materials & Methods

    This cross-sectional study was performed on 163 teeth in 12 subjects, including five males and seven females with an average age of 28 ± 4 years. After injecting the anesthetic agent, the dimensions of the biologic width were measured using a periodontal probe at six sites in all the existing teeth (except the third molars). Periodontal biotype was evaluated and categorized as thin or thick by observing transgingival shade of a probe. The data were analyzed with ANOVA and t-test using SPSS 19 (α = 0.05).

    Results

    The average biologic widths in the molars, premolars, canines, and incisors were 1.90 ± 0.80, 1.72 ± 0.69, 155 ± 0.72, and 1.49±0.64, respectively. There was a significant relationship between the biologic width and the tooth type (p value = 0.000). However, there was no significant relationship between the biologic width and gingival biotype in six points and different sites of the mouth (p value > 0.08).

    Conclusion

    The biologic width dimension varies in different tooth types. The periodontal biotype has no effect on the biologic width dimension.

    Keywords: Epithelial attachment, Gingiva, Periodontium, Tooth-supporting structures
  • فرزانه پاکدل، حسین اسلامی، سحر خادم نژاد، پریا اعتصام نیا، بابک مبارکی، پریا امام وردی زاده*
    زمینه
    گرانولوما پیوژنیک یک ضایعه تحریکی می باشد که نوعی ضایعه شبه تومورال شایع در حفره دهان است و ماهیت غیرنئوپلاستیک دارد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی ضایعه پیوژنیک گرانولوما در بخش آسیب شناسی دانشکده دندان پزشکی تبریز بین سال های 1385 تا 1395 اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 1081 پرونده بالینی بررسی شد.
    یافته ها
    از 82 بیمار مبتلا به پیوژنیک گرانولوما، 36 نفر (43/9 درصد) مرد و 46 نفر (56/1 درصد) زن بودند. بیش تر بیماران (26/8 درصد) در دهه دوم زندگی قرار داشتند. فراوانی این ضایعه در ناحیه لثه با 57/8 درصد بیش ترین و در مخاط باکال و لب هر یک با 3/7 درصد کم ترین مقدار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که در بازه مورد بررسی، 82 مورد ابتلا به پیوژنیک گرانولوما ثبت شده است. فراوانی این ضایعه در زنان و در دهه سنی دوم بیش تر بود. بیش تر ضایعات ناحیه لثه را درگیر نموده بود.
    کلید واژگان: پیوژنیک گرانولوما, آسیب شناسی دهانی, دهان, لثه
    Farzaneh Pakdel, Hossein Eslami, Sahar Khadem Nezhad, Pariya Etesamnia, Babak Mobaraki, Pariya Emamverdizadeh *
    Background
    Pyogenic granuloma is a common tumor like growth of the oral cavity that has been considered to be non-neoplastic in nature and a reactive lesion.
    Objective
    This study aimed to investigate the prevalence of pyogenic granuloma lesion in pathology Department of Tabriz Dental School between years 2006-2016.
    Methods
    In this cross-sectional study, 1081 clinical records were analyzed. Findings: Eighty-two patients, 36 (43.9%) male and 46 (56.1%) female with pyogenic granuloma were identified. Most of patients (26.8%) were in the second decade of life. The frequency of this lesion was highest in the gingiva area (57.8%) and lowest in the lip and buccal mucosa (3.7%).
    Conclusion
    Results showed that between years of study, 82 cases of pyogenic granuloma has been recorded. Prevalence of this lesions was higher in women and in second decade of life. Most of the lesions were in the gingival area.
    Keywords: Pyogenic granuloma, Oral pathology, Mouth, Gingiva
  • نوروفیبروم منفرد لثه: گزارش یک مورد نادر
    پگاه مسنن مظفری، عباس جوادزاده بلوری، شادی ثقفی، سید امیر سیدی، رویا زمانی *
    مقدمه
    نوروفیبروما یک تومور خوش خیم با منشا عصبی و رشد آهسته می باشد. این ضایعه در حفره دهان به ندرت دیده می شود. بیشتر موارد گزارش شده به صورت متعدد و جزئی از سندرم ژنرالیزه نوروفیبروماتوزیس (NF) بوده است ولی در موارد بسیار کم این ضایعه به صورت منفرد یعنی بدون ارتباط با سندرم نیز دیده شده است. زبان شایع ترین و لثه نا شایع ترین مکان نوروفیبرومای داخل دهانی می باشد. در این مطالعه به گزارش یک مورد نادر نوروفیبروم دهانی منفرد در لثه باکال فک پایین یک آقای 33 ساله پرداختیم.
    آقایی 33 ساله با شکایت تورم لثه با سابقه رشد 30 ماهه به بخش بیماری های دهان دانشکده دندان پزشکی مشهد مراجعه کرده است. یک ندول صورتی کمرنگ، با قوام نرم و با حدود مشخص، به اندازه حدود cm 1Χ1 بر روی لثه باکال دندان های پرمولر سمت راست فک پایین بیمار مشاهده گردید. در نمای رادیوگرافی یافته غیرطبیعی دیده نشد. نمای هیستوپاتولوژی شامل پرولیفراسیون نئوپلازیک خوش خیم سلول های مزانشیمال دوکی شکل به صورت باندل های متقاطع بود و در بررسی ایمونوهیستوشیمی، واکنش نسبت به پروتئین S100 مثبت گزارش شد. در کنترل یک ساله شواهدی از عود مشاهده نگردید.
    موارد اندکی از نوروفیبروم لثه بدون ارتباط با سندرم نوروفبیروماتوزیس گزارش شده است. به علت ریسک بدخیمی، پیگیری طولانی مدت توصیه می شود.
    کلید واژگان: نوروفیبروم منفرد, حفره دهان, لثه, نوروفیبروماتوزیس
    SOLITARY NEUROFIBROMA OF GINGIVA: A RARE CASE
    Pegah Mosannmozaffari, Abbas Javadzadehbolouri, Shadi Sagafi, Seyyedamir Seyyedi, Roya Zamani
    Background and Aims
    Neurofibroma is a slow-growing benign tumor of neural origin. The lesion is rare in the oral cavity. Most reported cases are parts of a generalized syndrome called Neurofibromatosis (NF), but in rare cases, solitary lesion unrelated to the syndrome has been reported. The tongue is the most common site. Gingiva is a rare location for solitary neurofibroma. In this study, we report a rare case of solitary oral neurofibroma in buccal mandibular gingiva of a 33 year-old male.
    A 33 year-old man with a history of 30 months gum swelling was referred to oral medicine department of Dental School. A well-defined, pale pink, soft, 1×1 cm nodule was observed on right mandibular gingiva on premolar region. No abnormal radiographic findings was observed. In histopathological features, benign proliferations of spindle mesenchymal cells with storiform pattern were seen. The s-100 immunohistochemistry staining of the lesion was positive. No recurrence was evident after one year.
    A few isolated cases of Neurofibroma of the gingiva have been reported. Because of the risk of malignant transformation, long-term follow-up is recommended.
    Keywords: solitary neurofibroma, mouth, gingiva, neurofibromatosis
  • بهرام تهمتن، سودابه باقری مقدم *
    فیبروم تحریکی یک ضایعه واکنشی بافت دهان است که اغلب در راستای خط جویدن گونه (پلان اکلوزال) به دلیل گاز گرفتگی گونه به وجود می آید. این ضایعه می تواند در کام، لثه و لب نیز دیده شود، هر چند اکثرا در نواحی بروز می کند که بیش تر تحت تروما هستند. در این مقاله یک فیبروم تحریکی بزرگ در لثه فک بالا که پایه آن با دندان های 4 و 5 چپ سمت کام مرتبط بود در آقایی 22 ساله گزارش می شود. این ضایعه توسط بیوپسی خارج و پس از تحلیل بافت شناسی، فیبروم تحریکی تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: فیبروم, ژانت سل گرانولوما, لثه
    B. Tahamtan, S. Baqery Moqadam *
    Irritation fibroma is a reactive lesion of the buccal mucosa that often occurs in line with the occlusal plane due to cheek biting. This lesion may also be seen on the palate، gingiva and lips; however، it mostly occurs in the areas exposed to trauma. This paper reports a case of extensive irritation fibroma on maxillary gingiva in a 36 year old male that was related to palatal margin of left premolars. The lesion was excised by biopsy and was diagnosed as irritation fibroma after histological analysis.
    Keywords: Fibroma, Gaint Cell Granuloma, Gingiva
  • مریم سیدمجیدی*، پرند کشاورزی، علی بیژنی، رضا فرج، ندا بابایی
    مقدمه
    استعمال سیگار به عنوان یک ریسک فاکتور برای پیشرفت بیماری پریودنتال شناخته می شود با توجه به کمتر بودن علائم بالینی التهاب و خونریزی در حضور بیماری پریودنتال در سیگاری ها نسبت به غیرسیگاری ها و با توجه به نتایج متناقض مطالعات انجام شده راجع به تغییرات ایجاد شده در اپیتلیوم و نسج همبندی لثه توسط استعمال سیگار، این مطالعه با هدف ارزیابی ضخامت اپیتلیوم آزاد و سالکولار، کراتینیزاسیون سطح آنها و بررسی عروق خونی در نسچ همبندی لثه مبتلا به پریودنتیت متوسط تا پیشرفته در دو گروه سیگاری و غیر سیگاری انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، نمونه های بافتی از لثه پالاتال 60 بیمار مبتلا به پریودنتیت متوسط تا پیشرفته (30 فرد سیگاری و 30 فرد غیر سیگاری) برداشته شد. سپس اسلایدهای میکروسکوپی به دست آمده از بلوکهای پارافینه نمونه های مذکور، تصویر برداری شد. تصاویرتوسط نرم افزاز آنالیز تصویری (Analysis-SL-Starter) از نظر ضخامت اپیتلیوم آزاد و سالکولار، کراتینیزاسیون سطح آنها و بررسی عروق خونی در نسچ همبندی لثه بررسی شدند. اطلاعات توسط نرم افزار آماری 17 SPSS و تستهای آماری, Mann-Whitney Test,Pearson correlation,t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0 p≤معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بررسی های هیستوپاتولوژیکی ارتباط معناداری بین استعمال سیگار با Clinical Attachment Loss (048/0p=) ضخامت کراتینیزاسیون سطح خارجی لثه (020/0(p=، میانگین ضخامت اپیتلیوم داخلی (001/0>p) و خارجی (023/0 (p=لثه آزاد نشان دادند که در تمامی موارد در سیگاری مقادیر بیشتری از متغیرهای مذکور دیده شد. البته تراکم عروقی در لثه افراد غیر سیگاری بیشتر بود (002/0p=) کلاژنیزه بودن بافت همبندی نیز به طور معنی داری در افراد سیگاری نسبت به افراد غیرسیگاری بیشتر مشاهده شد (001/0(p<.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که کاهش علائم بالینی التهاب در بافت لثه ای افراد سیگاری در مقایسه با غیر سیگاری ناشی از تغییرات ایجاد شده در اپی تلیوم و نسج همبندی لثه ناشی از استعمال سیگار باشد.
    کلید واژگان: سیگار, اپیتلیوم دهان, لثه, کراتینیزاسیون
    Maryam Seyedmajidi Parand Keshavarzi, Ali Bijani, Reza Faraj, Neda Babaee
    Introduction
    Cigarette smoking has been recognized to be a risk factor for progression of periodontal disease. Due to less inflammation and bleeding in the presence of clinical signs of periodontal disease in smokers than in nonsmokers and given the conflicting results of studies on changes in the epithelium and gingival connective tissue by smoking, this study was performed to evaluate the thickness and keratosis on the epithelium of free and sulcular gingival tissue in smokers and nonsmokers patients with moderate to advanced periodontitis.
    Methods
    In this cross sectional study, biopsies were obtained from palatal gingival of 60 patients with moderate to advanced periodontitis (30 smokers and 30 nonsmokers). These biopsies were histologically processed, serially sectioned at 5 microns, stained with H. E. and examined by image analysis software (analysis-SL-starter), which was used to perform the morphometric evaluation of the outer and inner epithelial thickness, keratosis and vascularity in connective tissue. The data were analyzed with SPSS 17, t-test, Mann-Whitney Test, and Pearson correlation. p<0.05 was considered significant.
    Results
    Histopathological examination showed significant association between smoking and CAL (p=0.048), keratosis on outer epithelium (p=0.020) and mean of thickness of outer (p=0.023) and inner (p<0.001) marginal gingival epithelium but gingival vascular density in nonsmokers was more than smokers (p=0.002). Collagenized connective tissue was observed in smokers more than nonsmokers. (p>0.001)
    Conclusions
    It seems that the reduction of the clinical signs of inflammation in the gingival tissue of smokers is due to changes in gingival epithelium and connective tissue from smoking.
    Keywords: Cigarette, Oral epithelium, Gingiva, Keratinization
  • هنگامه خسروپناه، علی دهقانی ناژوانی، سمیرا اسماعیل زاده*
    مقدمه

    امروزه تاکید بر وجود عرض مشخصی از بافت کراتینیزه برای حفظ سلامت پریودنتال و جلوگیری از تحلیل بافت نرم در اطراف دندان های طبیعی و ایمپلنت های دندانی وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو روش پیوند لثه از نوع پیوند همبند با پیوند از نوع ترکیب اسفنج کلاژن با پلاسمای غنی از پلاکت و فیبرین غنی از پلاکت از جهت افزایش عرض و ضخامت لثه کراتینیزه و درد بعد از عمل طراحی شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 8 بیمار با کمبود عرض (mm 2 ≤) و ضخامت (mm 1 ≤) لثه کراتینیزه به صورت دو طرفه و منفرد در سمت باکال دندان های تک ریشه انتخاب شدند. در سمت شاهد، پیوند از نوع بافت همبند و در سمت مورد مطالعه، پیوند به صورت ترکیب کلاژن استایپرو و پلاسمای غنی از پلاکت و فیبرین غنی از پلاکت انجام گرفت. اندازه گیری ها 1، 2 و 3 ماه بعد از درمان انجام شد. برای آنالیز آماری داده ها از آزمون آماری Wilcoxon در مقایسه دو گروه و Friedman در مقایسه درون گروهی تغییرات به کمک نرم افزار SPSS نسخه 15 استفاده شد (05/0 = α).

    یافته ها

    پس از گذشت 3 ماه از نظر عرض لثه کراتینیزه (317/0 = p value)، لثه چسبنده (527/0 = p value)، ضخامت پیوند (05/0 = p value) و ضخامت لایه کراتینیزه (1 = p value) تفاوت معنی داری بین گروه های مورد مطالعه و شاهد وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    به نظر می سد روش جدید ابداع شده می تواند به عنوان جایگزینی مناسب به جای پیوندهای اتوژن برای جراحی های پیوند لثه معرفی گردد.

    کلید واژگان: لثه, کلاژن, بافت همبند, پلاسما
    Hengameh Khosropanah, Ali Dehghani, Samira Esmaelzadeh
    Introduction

    Nowadays the necessity of the existence of a certain width of keratinized gingiva is emphasized upon to maintain periodontal health and prevent soft tissue recession around teeth and dental implants. This study was carried out to compare two gingival graft procedures including connective tissue graft and graft with a combination of collagen sponge with platelet-rich plasma and platelet-rich fibrin to increase the width and thickness of keratinized gingiva.

    Materials And Methods

    In this clinical trial 8 patients with bilateral inadequate width (≤ 2 mm) and thickness (≤ 1 mm) of keratinized gingiva on the buccal aspect of single-rooted teeth were selected. On the control side، connective tissue graft and on the test side، graft by combination of stypro+PRP+PRF were performed. After surgery، the measurements were repeated at 1، 2 and 3 months. Data was analyzed by Wilcoxon’s test to compare the 2 groups and Friedman’s test was used for comparisons within each group with SPSS 15 (α = 0. 05).

    Results

    After 3 months there were no differences between test and control groups in relation to the width of keratinized (p value = 0. 317)، attached gingival (p value = 0. 527)، thickness of the graft (p value = 0. 05) and thickness of the keratinized layer (p value = 1).

    Conclusion

    It appears the new approach for gingival augmentation used in this study may be a proper substitute for autogenous gingival grafts.

    Keywords: Collagen, Connective tissue, Gingiva, Plasma
  • رخساره صادقی، فاطمه سرلتی*، سیندخت کلانتری
    سابقه وهدف

    تفاوت های بسیاری بین ویژگی های مورفولوژیک پریودنشیوم در افراد مختلف وجود دارد. شدت علایم بیماری های مختلف پریودنتال ممکن است مرتبط با این اشکال ساختاری پریودنشیوم باشد.هدف از این مطالعه بررسی اندازه و فرم تاج دندانهای قدامی فک بالا و مورفولوژی پریودنشیوم درگروهی از جوانان سالم ایرانی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه با طراحی توصیفی بر روی 200 دانشجوی دندانپزشکی (100 زن و100 مرد) انجام شد که از نظر پریودنتال سالم بودند و میانگین سنی آنها 29/7 + 5/26 سال بود، از نمونه ها کست تشخیصی تهیه شد و زاویه لثه ای،ارتفاع پاپی، عرض تاج و ارتفاع تاج دندانهای قدامی فک بالا برروی آن توسط کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. توسط پروب ویلیامز میزان ضخامت لثه مارژینال، عمق پروبینگ و عرض لثه کراتینیزه بصورت کلینیکی اندازه گیری شد. برای تعیین رابطه بین متغیر های مذکور از آزمون Binary logistic Regression استفاده گردید.

    یافته ها

    در دندانهای سانترال(21-11) ضخامت لثه با میزان لثه کراتینیزه و عمق پروبینگ رابطه معنی داری داشت. در دندانهای لترال(22-12) ضخامت لثه با میزان لثه کراتینیزه، عمق پروبینگ، عرض تاج و در دندانهای کانین (23-13) ضخامت لثه با میزان لثه کراتینیزه، عمق پروبینگ، ارتفاع تاج، ارتفاع پاپیلا و زاویه لثه ای رابطه معنی داری نشان داد. بین فرم دندان با ضخامت لثه رابطه معنی داری دیده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد فرم دندان ها با ضخامت لثه ارتباطی ندارد اما در هر کدام از دندان ها ضخامت لثه با متغیر های متفاوتی در ارتباط می باشد.

    کلید واژگان: پریودنشیوم, لثه, تاج دندان, مورفولوژی
    Dr Rokhsareh Sadeghi, Dr Fatemeh Sarlati, Dr Sindokht Kalantari
    Background And Aim

    Periodontium biotype has many variations among different people. It has been suggested that the variation in the periodontium biotype may be related to the shape and form of the crowns of the teeth. The aim of this investigation was to examine the forms of the crowns in the maxillary anterior segment and corresponding gingival characteristics among healthy young Iranian subjects.

    Materials And Methods

    For this cross-sectional study 200 individual (100 male & 100 female) with average age of 26.5 ± 7.29 with healthy periodontium were chosen from dental students of Islamic Azad University. The gingival angle, height of interdental papilla, crown width and crown height of maxillary anterior teeth were measured by a digital caliper on a diagnostic stone cast. Also marginal gingiva’s thickness, probing depth and width of keratinized gingival was assessed clinically by a William’s probe on each individual. Binary logistic regression method was used for statistical analysis.

    Results

    In central teeth (11-21) gingival thickness had a significant correlation with amount of keratinized gingiva and probing depth. In lateral teeth (12-22) gingival thickness had significant correlation with amount of keratinized gingiva, probing depth and crown width. In canine teeth (13-23) gingival thickness had significant correlation with amount of keratinized gingiva, probing depth, crown’s height, papilla’s height and gingival angle. There was no statistical relation between crown’s form and gingival thickness.

    Conclusion

    Based on the findings, crown form had no relation with the gingival thickness but in each type of tooth gingival thickness was related to different factors.

  • زهره طبیب زاده نوری، مرجان سمسارها
    سابقه و هدف
    با توجه به مشکلات استفاده از روش جراحی پیوند آزاد لثه و وجود برخی گزارش ها در استفاده از الودرم در افزایش عرض لثه کراتینیزه، این مطالعه با هدف مقایسه دو روش پیوند آزاد لثه و الودرم در افزایش عرض لثه کراتینیزه در بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1385-1384 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه با طراحی کارآزمایی بالینی کنترل شده split mouth بر روی 13 بیمار نیازمند افزایش عرض لثه کراتینیزه بر روی دندان های قرینه فک پایین به صورت مارجینال انجام گرفت. در دندان های مورد بررسی به طور تصادفی از پیوند آزاد لثه (شاهد) AlloDerm® (مورد) استفاده گردید. عرض لثه کراتینیزه قبل از جراحی و در ماه های اول و سوم بعد از جراحی اندازه گیری و ثبت شد. داده های نتایج با روش آماری paired t test مورد قضاوت آماری قرار گرفتند. بعد از گذشت سه ماه از انجام پیوند، از بافت لثه ترمیم یافته در سمت شاهد و مورد بیوپسی به ابعاد 3×2 میلی متر تهیه شد. بیوپسی حاصله در محلول فرمالین 10 درصد به آزمایشگاه پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منتقل گردید. پس از طی مراحل آزمایشگاهی، یافته های به دست آمده از میکروسکوپ نوری از نظر خصوصیات در سمت مورد و شاهد با یکدیگر مقایسه شدند.
    یافته ها
    در گروه FGG افزایش عرض لثه کراتینیزه سه ماه بعد از درمان 9/0±1/6 میلی متر و در گروه الودرم 8/0±3/3 میلی متر گزارش گردید (05/0>p). میزان انقباض پیوند در گروهFGG 9/0±39 درصد و در گروه الودرم 8/0±67 درصد بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    استفاده از آلودرم برای افزایش عرض لثه کراتینیزه تاثیر کمتری نسبت به پیوند آزاد لثه دارد ولی از نظر زیبایی دارای نتایج قابل قبول تری می باشد.
    کلید واژگان: لثه, پیوند آزاد لثه, اسلولار درمال
    Zohre Tabibzadeh Nouri, Dr. Marjan Semsarha
    Background And Aim
    Considering the existence of recognized complication following free gingival graft as well as a lot of reports referring to use of Alloderm for increasing the keratinized gingival width, the aim of this study was to compare the outcome of two mentioned surgical methods among patients referred to Dental Faculty, Shahid Beheshti University.
    Materials and Methods
    In this controlled clinical trial and Split Mouth study, conducted on 13 patients requiring to increase keratinized gingival width, the studied teeth divided randomly into control (free gingival graft) and case (AlloDerm®) groups. Keratinized gingival width was measured before surgery and in the first and third month post surgery. Data were subjected to paired t tests. Three month after grafting, a 2×3 mm biopsy of gingival tissue was obtained from the control and case side and sent pathology laboratory in 10% formalin solution after fixing and hydrating and preparing microscopic specimen, the gingival biopsy was dyed with H&E, then the data from light microscopic evaluation was compared between case and control side.
    Results
    FGG and AlloDerm® techniques resulted in an increased keratinized gingival width (6.1±0.9 versus 3.3±0.8 respectively) (p<0.05) the amount of contraction in third month were (39±0.9% versus 67±0.8% respectively) (p<0.05).
    Conclusion
    The AlloDerm® was less effective and less predictable than the free gingival graft in terms of increasing keratinized gingival width due to considerable shrinkage. The esthetic results using AlloDerm® might be better than those using free gingival graft.
  • علیرضا صراف شیرازی، امیر معین تقوی، فاطمه خوراکیان
    مقدمه
    امروزه زیبایی از مهمترین جنبه های درمان دندانپزشکی محسوب می شود. پیگمانتاسیون فیزیولوژیک لثه بعلت رسوب رنگدانه ملانین می باشد.گرچه این هیپرپیگمانتاسیون، بیماری محسوب نمی شود اما باعث ملاحظات زیبایی به خصوص هنگام خندیدن و صحبت کردن می شود و افراد، بخصوص جوانان و نوجوانان خواستار درمان رنگ غیرطبیعی لثه های خود می باشند. جهت رفع این مساله روش های مختلفی چون: پیوند لثه، جینجیوکتومی، الکتروسرجری، سایش با فرز الماسی، لیزر درمانی، کرایوسرجری و... استفاده می شود. هدف این مطالعه، استفاده از روش کرایوسرجری با کاربرد نیتروژن مایع برای رفع پیگمانتاسیون لثه در نوجوانان بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه که مسائل اخلاقی آن مورد تایید و تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد رسیده است، بصورت بررسی بیماران (Case series) روی 15 نوجوان14-11 ساله مبتلا به پیگمانتاسیون لثه انجام شد. لثه های تیره بیماران توسط سواپ پنبه ای آغشته به نیتروژن مایع در ناحیه قدام دو فک، تحت درمان کرایوسرجری قرار گرفتند. درمان 2 بار به فواصل 2 هفته انجام گرفت. عکس های یکسان دیجیتال قبل و در فواصل 1 ماه، 3 ماه و 12 ماه بعداز درمان تهیه شد. تصاویر از نظر شدت و وسعت سطوح پیگمانته با یکدیگر مقایسه شدند و تست هایFriedman وWilcoxon جهت مقایسه تصاویر به کارگرفته شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون های آماری، کاهش چشمگیری در شدت و وسعت پیگمانتاسیون لثه قبل و بعد از درمان را نشان دادند (001/0 P<).
    نتیجه گیری
    نتایج کلینیکی کرایوسرجری با نیتروژن مایع در درمان پیگمانتاسیون سیاه رنگ لثه های نوجوانان بسیار راضی کننده بود. در مقایسه با سایر روش های رفع پیگمانتاسیون لثه، کرایوسرجری روشی فاقد درد، خونریزی، تورم، عفونت و اسکار جراحی می باشد و لثه ظرف مدت دو هفته رنگ طبیعی خود را به دست می آورد.
    کلید واژگان: کرایوسرجری, پیگمانتاسیون, لثه
    Alireza Sarrafshirazi, Amir Moeentagavi, Fatemeh Khorakian
    Introduction
    Nowadays esthetics has become a significant aspect in dentistry. Melanin deposition in gingiva is called physiologic pigmentation. Although it does not present a medical concern, the color of gingiva plays an important role in overall oral esthetics, particularly during speech and smiling. Thus, many patients, particularly adolescents seek treatment for their discolored gums. For treatment of this pigmentation, numerous procedures have been suggested, e.g. graft surgery, gingivectomy, electrosurgery, diamond bur abrasion, laser therapy, and cryosurgery and so on. The aim of this study was one year follow up of cryosurgery treatment of physiologic pigmentation of gingiva in adolescents with liquid nitrogen.
    Materials and Methods
    This case series study, approved by ethical committee of Mashhad University of Medical Sciences, was performed on 15 patients (aged 11-14 years) with gingival physiologic pigmentation. Their black gums of anterior segments of both mandible and maxilla were treated using a liquid nitrogen-cooled cotton swab for 2 times within 2 weeks. Standard high quality oral images were taken at base line and after one, three and twelve months. The darkness and pigmented surface area of the images were compared. Friedman and Wilcoxon tests were used for statistical analysis.
    Results
    Statistical analysis showed a significant reduction in both pigmented surface area and darkness of gingiva after cryosurgery (P)
  • نادر ابوالفضلی، فریبا صالح صابر، اردشیر لفظی، امیر اسکندری
    بیان مساله: یکی از موفقیت آمیزترین روش های پوشش سطوح ریشه ای، که بر اثر تحلیل لثه عریان شده اند، کاربرد پیوند آزاد بافت همبندی به همراه فلپ های پایه دارتاجی شونده است. ارزیابی موقعیت نهایی خط موکوژنژیوال (MGJ) در دوران ترمیم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
    هدف
    این بررسی با هدف ارزیابی موقعیت خط موکوژنژیوال، به دنبال استفاده از پیوند آزاد بافت همبندی و فلپ تاجی شونده در سه، شش و12 ماه پس از جراحی انجام شد.
    مواد و
    روش
    در این بررسی مداخله ای- مقطعی از نوع مقایسه ای در 19 مورد تحلیل لثه ی کلاس یک یا دو میلر با حداقل ارتفاع چهار میلی متر در 10 بیمار پس از انجام مرحله ی یک درمان و ساخت استنت آکریلی بر روی ناحیه، پارامترهای بالینی شامل فاصله ی خط موکوژنژیوال تا استنت، سطح چسبندگی بالینی، پهنای لثه ی چسبنده و پهنای لثه ی کراتینیزه با پروب پریودنتال UNC-15 اندازه گیری شد و پیگیری های بعدی در سه، شش و12 ماه پس از جراحی انجام گردید. از روش آماری Paired T test برای مقایسه ی نتایج استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین فاصله ی اولیه ی خط موکوژنژیوال (MGJ) تا استنت آکریلی قبل از جراحی 88/0± 94/ 5 میلی متر بود. در فرایند جراحی، خط موکوژنژیوال به طور میانگین به میزان 65/0± 39/4 میلی متر به سوی تاج حرکت داده شد و فاصله ی MGJ تا استنت بی درنگ پس از جراحی به 58/0± 55/1میلی متر رسید. این فاصله، در فرایند دوره ی ترمیم در ماه های 3، 6 و 12، به ترتیب به اندازه های 87/0±13/3، 66/0± 34/3 و 64/0± 65/3 میلی متر تغییر یافت، که نشان دهنده ی بازگشت تدریجی خط موکوژنژیوال به جای پیش از جراحی است. پهنای لثه ی کراتینیزه در فاصله های سه، شش و 12 ماه پس از جراحی نسبت به خط پایه (Baseline) دارای تغییرات چشمگیر بود و از 76/0± 55/1 میلی متر، پس از 12 ماه به 49/0± 44/3 میلی متر رسید (05/0 < p). میزان تغییرات پهنای لثه ی چسبنده، از 62/0± 36/0 میلی متر پیش از جراحی به 50/0± 18/2 میلی متر در ماه دوازدهم افزایش یافت (05/0 p <). میزان چسبندگی بالینی CAL (Clinical Attachment Level) در آغاز 88/0± 81/ 5 میلی متر بود، که 12 ماه پس از آن، به 57/0± 55/1 میلی متر رسید.
    نتیجه گیری
    بر پایه ی نتایج این بررسی، به دنبال انجام روش فلپ تاجی شونده به همراه بافت همبندی برای پوشش ریشه، خط موکوژنژیوال برای بازگشت تدریجی به موقعیت آغازین خود تمایل دارد و این بازگشت، به همراه افزایش پهنای لثه ی کراتینیزه است.
    کلید واژگان: غشاء موکوسسی, لثه, بافت همبندی, پیوند, قلب جراحی
    Abolfazli N., Saleh Saber F., Lafzi A., Eskandari A
    One of the most successful procedures in root coverage is free connective tissue graft combined with coronally advanced flap. The assessment of mucogingival junction (MGJ) changes during healing period is of great importance. The aim was to assess the positional changes of MGJ following use of connective tissue graft in combination with coronally advanced flap in - 6- and - month intervals.In this cross sectional and interventional study, 9 cases of gingival recession in 0 patients with Miller class I and II defects ≥ mm were treated with connective tissue graft and coronally advanced flap. After phase I therapy, an acrylic stent was made. Clinical parameters monitored in this study included clinical attachment level (CAL), mucogingival junction (MGJ), keratinized gingival (KG) width and attached gingival (AG) width. Each parameters were measured at baseline, and - 6- and - month intervals. For comparison, statistical analysis was performed using Paired-T test at p < 0.05.The mean distance from MGJ to acrylic stent at baseline was 5.9± 0.88 mm which during surgery, was moved coronally by. 9 ± 0.65 mm. Distance from MGJ to CEJ immediately after surgery was. 55 ± 0.58 mm. This distance during healing periods at, 6, and months changed to. ± 0.87,. ± 0.66, and. 65 ± 0.6 mm, respectively indicating a gradual regression of MGJ to presurgical position. Keratinized gingival width had remarkable changes in -, 6- and month intervals in comparison to the baseline. Mean presurgical width of keratinized gingiva was. 55± 0.76 mm which increased to. ± 0.9 mm (p <0.05). Mean presurgical attached gingival was 0.6± 0.6 mm and months after surgery it was increased to. 8± 0.50 mm month after surgery (p <0.05). Presurgical clinical attachment level was 5.8± 0.88 mm which was decreased to. 55 ± 0.57 mm, month after surgery.Based on the findings, it seems that mucogingival junction has a gradual tendency to moved back to its presurgical position after use of free connective tissue graft with coronally advanced flap technique.
  • حبیب الله قنبری، نصر الله ساغروانیان، مهدی ذاکری*، مسعود ذاکری، ناصر مهدوی شهری، احسان برادران ناصری، مینا زارعیان، جهرمی، حیدر پارسایی

    بیان مساله: امروزه، برای کاهش عوارض جراحی پریودنتال و سرعت در روند بهبودی زخم، از اسید هیالورونیک استفاده می شود. همچنین استفاده ی خوراکی یا موضعی از Ghee (روغن تصفیه شده ی به دست آمده از حرارت دادن کره ی حیوانی) بر روند ترمیم زخم می تواند به نسبت موثر باشد.

    هدف

    این پژوهش با هدف مقایسه ی اثر اسیدهیالورونیک و ترکیب Curcuma longa – ghee بر روند بهبودی بافت لثه، به دنبال جراحی ژنژیوکتومی، انجام شد.
    مواد و

    روش

    این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور انجام شد. پنج سگ سالم از نژاد بیگل (Beagle)، با سن 18 تا 24 ماه و وزن تقریبی 15 کیلوگرم، با دندان های سالم و بی پوسیدگی و دارای ژنژیویت، که بدون بیماری های پریودنتال بودند، برگزیده شدند. در هر فک دو ناحیه در گروه شاهد و شش ناحیه در گروه آزمایش، به گونه ای تصادفی قرار گرفتند. پس از ژنژیوکتومی، در گروه شاهد تنها از پک پریودنتال و در گروه آزمایش به همراه پک پریودنتال از سه ماده ی دارای ترکیب Curcuma longa – ghee با دو نسبت متفاوت (ماده ی A و ماده ی B) و اسید هیالورونیک (ماده ی C) استفاده شد. نمونه های بافتی برای بررسی روند بهبودی از لحاظ بافت شناختی در روزهای چهارم و هفتم پس از انجام ژنژیوکتومی، مورد بررسی قرار گرفتند. برای واکاوی اطلاعات از آزمون کروسکال- والیس (Kruskal-Wallis) استفاده گردید.

    یافته ها

    در روز چهارم و هفتم، تفاوت همه ی معیارهای بافت شناختی به جز معیار نکروزیس و خونریزی حاد و مزمن با استفاده از هر سه ماده ی A،B و C نسبت به گروه شاهد، معنادار بود. در روز چهارم به میزان چشمگیری معیارهای التهابی کمتر و ترمیمی بیشتر با استفاده از دو ماده ی A و B نسبت به ماده ی C دیده شد، ضمن آنکه تنها تفاوت نمایه ی اپی تلیزاسیون از نظر آماری معنادار بود (002/0 p =). در روز هفتم، به میزان چشمگیری معیارهای التهابی کمتر و ترمیمی بیشتر در ماده ی B نسبت به ماده ی A و C دیده شد.

    نتیجه گیری

    این بررسی نشان داد که، اثر ترکیب Curcuma longa-ghee نسبت به اسید هیالورونیک در سرعت بخشیدن به روند ترمیم و کاهش التهاب بیشتر بوده است و می تواند جایگزین مناسبی برای اسید هیالورونیک در سرعت دادن به روند بهبودی زخم های پس از جراحی پریودنتال باشد.

    کلید واژگان: بافت شناختی, اسید هیالورونیک, Curcuma longa, لثه, سگ, ژلژیوکتومی
    Ghanbari H., Saghravanian N., Zakery M., Mahdavi Shahri N., Baradaran Nasseri E., Zareian Jahromi M., Parsaei H

    Currently, hyaluronic acid is used to reduce the side effects of periodontal surgery including hemorrhage, inflammation and pain and accelerate the healing process of the wound. Oral or local application of Ghee can be relatively effective in enhancement of the wound healing process.The present study was performed with the aim of comparing the effects of hyaluronic acid with curcuma longa- ghee on the healing process of gingival tissue following ginivectomy.In a double blind controlled randomized experimental study, 5 male beagle dogs, 8 to months old (approximately 5 kg), with intact teeth and clinical signs of gingivitis with similar Gingival Index (GI) and no periodontitis, were used. In each Jaw, two regions were randomly selected as control and six regions as test groups. Following gingivectomy periodontal packs were used in the control groups and three materials including curcuma longa-ghee with two different ratios (material A and material B) and hyaluronic acid (material C) were used in the test groups Histological changes were evaluated and 7 days after gingivectomy in order to assess the healing process. Data were analyzed using Kruskal Wallis test.Significant statistical differences were found in all parameters for the three materials used in experimental groups compared with control groups. On the fourth day, the inflammatory parameters decreased and repairing parameters increased remarkably in the regions with materials A and B compared to those with material C, while the difference in the degree of epithelialization was statistically meaningful (p = 0.00). On the seventh day, the inflammatory parameters decreased and repairing parameters increased remarkably in the material B regions compared to the regions on which materials A and C were placed. According to the above results, curcuma longa-ghee is more effective than hyaluronic acid in repairing process and reduction of the inflammation. Therefore, it can be considered as a suitable substitute for accelerating of healing process after periodontal surgery.

  • علی انیسیان، آرش خاکی، شهرام قراجولو، امیر افشین خاکی، رضا صحی زاده، لیلا جوادی
    زمینه و هدف
    با افزایش استفاده همگانی از تکنولوژی مدرن در برخی از صنایع و لوازم خانگی و غیره که مورد استفاده روزمره فراونی دارد و نیز با استفاده از تلفن های همراه، مسئله حفاظت در مقابل تابشهای ناشی از میدانهای الکترومغناطیسی بصورت یک مسئله جدید اهمیت فراوانی یافته است. لذا بعنوان هدف اصلی این تحقیق مقصود ما این بود که دریابیم میدان های الکترو مغناطیسی چه تاثیری بر ساختار هیستوپاتولوژیکی و آناتومیکی بافت لثه موش صحرایی دارند.
    روش تحقیق: مجموعه ای شامل 50 موش نر و 50 موش ماده را که حدودا 15 هفته از عمرشان می گذشت بعنوان موشهای والد، جهت این تحقیق انتخاب نمودیم و بصورت تصادفی از میان همه موشهای بدنیا آمده 30 سر نوازد متولد شده را از هر دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب نمودیم و گروه آزمایش را به مدت 5 هفته دیگر یعنی تا سن 5 هفتگی تحت تاثیر میدان قرار دادیم. دستگاه تولید کننده امواج الکترومغناطیسی، میدانی با فرکانس 50 هرتز و شدت 80 گوس ایجاد می نمود که گروه آزمایش تحت اثر آن قرار داشت. در انتهای پنجمین هفته از عمر موشها، پانزده عدد را از هر کدام از گروه های کنترل و آزمایش انتخاب کرده و نمونه برداری را از لثه انجام دادیم.
    یافته ها
    در این مطالعه مشخص گردید که بافت پوششی لثه بشدت آسیب دیده و تعداد سلولهای آپوپتوتیک در گروه تحت آزمایش (074/0±33) نسبت به گروه کنترل (044/0±12) افزایش معنی داری پیدا کرده بود و رشته های کلاژن بافتی آسیب دیده بود (01/0 p).
    نتیجه گیری
    براساس این تحقیق پیشنهاد می شود که از قرار گرفتن در معرض میدانهای الکترومغناطیسی برای زمان طولانی اجتناب کرد بر اساس یافته های این مطالعه آسیب به بافت لثه موجب کاهش ضخامت آن شده که به نوبه خود تاثیرات نامطلوبی بر بافت لثه و بروز بیماری های لثه و آسیب به دندانها را به دنبال خواهد داشت.
    کلید واژگان: آپوپتوزیس, میدان الکترومغاطیسی, لثه, موش صحرایی
    Dr. A. Anisian, Dr. A. Khaki *, Dr. S. Gharachulo, Aa. Khaki, R. Sahizadeh, L. Javadi
    Background And Aim
    Nowadays using modern technology in human life, such as mobile phones and necessities of life, has increased and unavoidably exposed to ambient electromagnetic fields (EMF) generated from various electrical devices and from power transmission lines. The aim of our study was to see the effect of (EMF) on Anatomical & Histopathological of Gingival-epithelial tissue in rat.
    Materials And Methods
    In this study 30 rat pups (age: 15weeks), randomly allocated into test group (n=15) and control group (n=15). The test group was exposed to 50 Hz EMF(80G) (non-ionizing radiation) during postnatal life (5 weeks) and (n=15) rat pups were kept free of radiation in control group, at the end of the 5th week of experiment the samples were collected from Gingival-epithelial tissue in whole rats (pups) in the experiment group.
    Results
    This study indicated that experimental rats Gingival-epithelial tissue was found disrupted at various layers and due to the loss of collagen fibrils and the rates of apoptotic cells are increased in the test group (33±0/074) in compared with control group (12±0/044), (P 0/01).
    Conclusion
    These results suggest that EMF exposure may cause profound changes in the gingival tissue and decreasing in its integument layers. Therefore exposure to EMF may result in pathological changes that lead to dental and gingival disorders and diseases.
  • سورنا وهبی، راشین علیایی
    زمینه
    مطالعه های اخیر نشان داده که آثار سمی کلرهگزیدین به باکتری محدود نبوده و برای انواع سلول ها از جمله اسپرم، نوتروفیل، ماکروفاز، سلول اپی تلیال، اریتروسیت و فیبروبلاست لثه نیز سایتوتوکسیک است.
    هدف
    این مطالعه به منظور تعیین اثر سیتوتوکسیک کلرهگزیدین بر روی فیبروبلاست های رده L929 موش انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، فیبروبلاست های L929 موش در محیط کشت حاوی FBSبا غلظت های0.2، 0.12 و 0.009 درصد کلرهگزیدین به مدت 30 ثانیه، 1 دقیقه و 5 دقیقه مجاورت داده شدند. سپس محیط کشت خارج و سلول ها سه مرتبه با RPMI (محیط کشت) شستشو داده شده و در محیط کشت جدیدی همراه رنگ MTT به مدت 4 ساعت انکوبه شدند. سیتوتوکسیسیته کلرهگزیدین، آنزیم دهیدروژناز میتوکندریال سلول زنده را تحت تاثیر قرار می دهد؛ بنابراین این آنزیم قادر به احیای MTT و تبدیل آن به کریستال فرمازان در صورت وجود سایتوتوکسیسیته نیست. در نهایت دانسیته اپتیک تغییرات رنگ توسط ELISA-reader اندازه گیری شد.
    یافته ها
    کلرهگزیدین در غلظت های 0.2، 0.12 و 0.009 و زمان های 30 ثانیه، یک و 5 دقیقه سیتوتوکسیک بود. آزمون ANOVA تفاوت معنی داری در توکسیسیته در غلظت ها و زمان های مختلف نشان نداد.
    نتیجه گیری
    با توجه به توکسیسیته کلرهگزیدین در غلظت ها و زمان هایی کمتر از موارد کاربرد بالینی، کاربرد محتاطانه کلرهگزیدین و انجام مطالعات مشابه برای تعیین غلظت موثر و ایمن پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: کلرهگزیدین, فیبروبلاست, سیتوتوکسیک, لثه
  • رضا پور عباس، بهروز نیک نفس، عدیله شیر محمدی
    زمینه و اهداف
    سلولهای فیبروبلاست پریودنتال لیگامنت PDLF (periodontal ligament fibroblast) دارای نقش کلیدی در روند رژنراسیون پریودنشیوم می باشند، به علاوه مطالعات نشان می دهد که دی فنیل هیدانتویین (فنی تویین) باعث افزایش رشد سلولهای فیبروبلاست لثه- ای می گردد. چنانچه این تاثیر بر روی سلولهای فیبروبلاست PDL (periodontal ligament) نیز وجود داشته باشد، ممکن است بتوان از آن جهت رژنراسیون بافت های پریودنتال استفاده کرد. بر این اساس، هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر فنی توئین بر میزان رشد سلولهای فیبروبلاست لثه و PDL در محیط کشت سلولی می باشد.
    مواد و روش ها
    10 عدد موش از نژاد Wistar Rat انتخاب شده و نمونه مربوط به لثه از ناحیه بین دندانهای ثنایایی بالا و نمونه مربوط به PDL از ثلث میانی ریشه دندانهای ثنایایی پایین بدست آمد. پس از انتقال نمونه ها به محیط کشت مناسب جهت کشت فیبروبلاستهای PDL و لثه- ای، هر کدام از نمونه ها به دو گروه تست و کنترل تقسیم گردیدند. در نمونه های گروه تست، فنی تویین به غلظت 20mg/ml که در هیدروکسید سدیم حل شده بود افزوده شد. بعد از 48 ساعت پرولیفراسیون سلولهای فیبروبلاست توسط کیت پرولیفراسیون سلولی WST-1 بروش الیزا مورد سنجش قرار گرفت. میزان پرولیفراسیون سلولهای فیبروبلاست لثه ای و PDL، در دو گروه تست و کنترل توسط آنالیز Independent-sample T-test مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تاثیر فنی تویین بر میزان تکثیر سلولهای فیبروبلاست لثه ای و سلولهای فیبروبلاست PDL معنی دار می باشد. همچنین میزان تکثیر سلولهای PDL در گروه تست نسبت به سلولهای لثه ای در گروه تست تفاوت معنی داری داشته (p<0.001) و در مورد سلولهای PDL بیشتر است.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص گردید که فنی تویین در محیط invitro نیز همانند invivo قادر به افزایش پرولیفراسیون سلولهای فیبروبلاست لثه ای بوده و این اثر فنی تویین روی سلولهای فیبروبلاست PDL نیز وجود دارد.
    کلید واژگان: رژنراسیون پریودنتال, لثه, فنی تویین, فیبروبلاست, پریودنتال لیگامنت
  • سیدعلی بنی هاشم راد، محمود تمیزی، عبدالله بنی هاشم
    فیبروماتوزیس ارثی لثه یک حالت نادر با اتیولوژی نامعین می باشد و به عنوان ایدیوپاتیک تعریف شده است. شکل توارث آن را از نوع اتوزومال مغلوب و اتوزومال غالب، ذکر کرده اند. در تحقیق ما که در دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شد یک گروه از اعضای خانواده را در سه نسل بررسی و برای مدت حدود سی سال پی گیری نمودیم، این پژوهش که به صورت کلینیکال و هیستولوژیکال بود، از مسن ترین عضو گروه با کشیدن دندان های باقیمانده شروع و لثه اضافی نیز برداشته شد...
    کلید واژگان: لثه, فیبروماتوزیس, ارثی
  • سیدعلی بنی هاشم راد، مجید صنعت خانی، غلامعلی زارع
    مقدمه
    فلز سرب که یک عنصر سنگین می باشد و خمیر اکسید آن کاربرد صنعتی در صنایع باطری سازی دارد و ممکن است بدنبال استفاده های درمانی یا بر اثر شغل و یا از محیط زندگی به صورت سیستمیک جذب شود و باعث تغییر رنگ لثه و مخاط دهان گردد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه میزان شیوع پیگمانتاسیون های دهانی ولثه باسطح خونی سرب در کارگران باتری سازی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی (Cross-Sectional)، پنجاه نفر از کارگران باتری سازی شهرهای مشهد و سبزوار شرکت کردند و همگی از نظر وجود پیگمانتاسیون، مورد معاینه دهان و لثه قرار گرفتند.سپس آزمایش خونی از آنها به عمل آمد و سطح خونی سرب توسط روش جذب اتمی با کوره گرافیتی در آزمایشگاه بیمارستان امام رضا (ع) اندازه گیری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، جداول توافقی و آزمون کای دو(X 2)استفاده شد.
    یافته ها
    در بررسی به عمل آمده میزان پیگمانتاسیون لثه ای و دهانی کارگران باتری سازی با افراد عادی جامعه تفاوتی نداشت. همچنین متوسط سطح خونی سرب بدن آنها نیز با افراد معمولی تفاوت آماری معناداری نداشت و نیز تغییرات قابل توجهی به طور کلینیکی در پیگمانتاسیون دهان دیده نشد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد امروزه با تغییر روش بکارگیری باتری های اتومبیل، تماس با سرب در شاغلین به این حرفه و عوارض ناشی از قبیل پیگمانتاسیون لثه ای (خط سربی) مشاهده نگردیدو سطح سرب در خون آنها مشابه افراد عادی بود.
    کلید واژگان: لثه, مخاط دهان, سرب, پیگمانتاسیون
  • رویا شریعتمدار احمدی، مهندس خسرو مانی کاشانی، نرگس ردی
    زمینه و هدف
    اندازه گیری مستقیم استخوان حین جراحی، درست ترین روش ارزیابی میزان استخوان بازسازی شده در درمانهای رژنراتیو می باشد. این روش تهاجمی بوده و امکان آسیب رسیدن به بافتهای بازسازی شده در آن وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی دقت Bone Probling (BP) به عنوان یک روش باارزش و معتبر غیرجراحی در ارزیابی کرست استخوان آلوئول و تعیین سطح استخوان می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تحلیلی- مقایسه ای 22 مولر و پرمولر فک بالا در بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن که برای انجام جراحی پریودنتال انتخاب شده بودند شرکت داده شدند. برای اندازه گیری عمق استخوان (Bone Problin Depth: BPD) و نیز ارزیابی سطح استخوان هنگام جراحی (Surgical Bine Level: SBL) و برای هدایت صحیح پروب، یک استنت آکریلی برای هر نمونه ساخته شد. نواحی مزیال، دیستال و قسمتهای میانی باکال و پاتال تمام دندانها اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    اختلاف بین PBD و SBL در سطوح مختلف شامل: مزیوباکال، میدباکال، دیستوباکال و میدپالاتال به ترتیب 0.09±0.74 و 0.068±1.01 و 0.24±0.11 و 0.28±0.88 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبوده است (P<0.05)، البته ضریب همبستگی مثبت آماری بین دو مرحله اندازه گیری در تمامی سطوح و نواحی وجود داشت. (r=0.97)
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بدون توجه به سطح پروب شده و نوع دندان و وجود Intrabony defects، یک اختلاف اندک بین PBD و SBL وجود دارد و PBD یک روش مطمئن برای تخمین میزان رژنریشن استخوان پس از درمان پریودنتال بوده و می تواند به جای روش تهاجمی SBL پروبینگ هنگام جراحی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: سوندینگ, پروبینگ, استخوان, لثه
  • سهراب بهروزی
    مقدمه
    از شایع ترین بیماری های دهان و دندان، ژنژیویت است، که نواحی گوناگون از لثه را با درجه و شدت متفاوت درگیر می سازد. سن آغاز این بیماری در حدود پنج سالگی است، که با افزایش سن، شیوع آن بیشتر می شود. در بررسی های همه گیرشناختی (اپیدمیولوژیک) انجام گرفته درباره ی الگو و توزیع این بیماری در نواحی گوناگون لثه، اختلاف دیدگاه هایی هست. این پژوهش، برای بررسی شیوع ژنژیویت و دستیابی به الگویی شناخته شده از توزیع و شدت آن در لثه و نیز، مقایسه ی نواحی درگیر، از نظر شیوع و شدت بیماری، انجام پذیرفت.
    مواد و
    روش
    شمار 659 نفر از دانش آموزان مقاطع گوناگون تحصیلی شهر بوشهر، با نمونه گیری تصادفی انتخاب، معاینه و بررسی شدند. برای تعیین شیوع و شدت بیماری، از شاخص پریودنتال راسل (PI) بهره جویی شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادند که، 5/43 درصد دانش آموزان، به بیماری لثه دچار هستند، که شیوع آن در پسران از دختران و در فک پایین از فک بالا بیشتر بود. شدت و شیوع بیماری لثه در ناحیه ی مولر، از ناحیه ی جلویی (قدامی) بیشتر بود و دندان های مولر نخست، بیشترین دندان هایی بودند، که به ژنژیویت دچار شده بودند. شیوع بیماری در سمت راست و چپ فک ها، تقریبا برابر، اما شدت آن با اندکی تفاوت، در سمت راست بیشتر بود. بیشترین شیوع و شدت بیماری در گروه سنی 15 ساله مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    شیوع بیماری لثه در دانش آموزان شهر بوشهر بیانگر ضعف بهداشت دهان و دندان می باشد و نیاز به توجه بیشتر در زمینه آموزش به خصوص در مدارس شهر بوشهر را دارد.
    کلید واژگان: بیماری لثه, ژنژیویت, توزیع, لثه
    S. Behroozi, Dmd
    Background
    Gingivitis is the most common oral disease that involves various areas of the mouth with different degree and intensity. The beginning of gingivitis is seen in age 5, and its prevalence is increased with age. There are different opinions about the involved areas that are most commonly or most severely affected in epidemiological researches. This study was designed to determine the pattern and distribution of gingivitis and to compare the prevalence and severity of gingivitis in involved areas.
    Materials And Methods
    In this investigation, 659 randomly selected cases of school children were evaluated with periodontal Russel Index. The results of this study were compared to those of others.
    Results
    The findings showed that %43.5 of the students had gingivitis and its prevalence was more in boys than girls and more in the lower Jaw than the upper one. The prevalence and severity of the disease was more in the molar area than the incisor area and the most affected teeth were the first molars. The prevalence of gingivitis was almost similar in the right and left sides but its intensity was a little more in the right side. The most affected age was 15 years old.
    Conclusion
    High incidence of gingivitis indicates that oral hygiene measures are poor among Booshehri school children and need much more attention and consideration.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال