به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مادر و نوزاد" در نشریات گروه "پزشکی"

  • مهرنوش مصطفایی، بهزاد ایمنی*
    سابقه و هدف

     با توجه به اهمیت فراوان سلامت مادران و کودکان در سطح جامعه، شناسایی عوامل خطر در طول جراحی سزارین، به عنوان یکی از رایج ترین جراحی های زنان و زایمان اهمیت دارد. لذا این مطالعه با هدف تبیین عوامل خطر تهدید کننده ی سلامت مادر، جنین و نوزاد در جراحی سزارین انجام گرفت.

    مواد و روش ها

     این مطالعه ی نظریه ی زمینه ای، در سال 1399 در بیمارستان فاطمیه شهر همدان انجام گرفت. این مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و 25 مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با افراد درگیر در انجام سزارین انجام شد. صحت داده ها با استفاده از معیارهای Lincoln و Guba بررسی گردید و بر اساس روش Strauss و Corbin مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

     در این مطالعه، 3 طبقه و 8 زیرطبقه شناسایی شد که شامل عوامل زمینه ای (بارداری پرخطر، جنین غیرطبیعی، فاکتور زمینه ای خطرزا)، عوامل محیطی (تجهیزات پزشکی نامطلوب، الکتروسرجری غیرایمن، بارکاری زیاد) و عوامل انسانی (کمبود مهارت تیم پزشکی، خطای فردی تیم پزشکی) بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل زمینه ای، محیطی و انسانی می توانند عوارضی را در طول سزارین رقم بزنند، لذا حایز اهمیت است که با در نظر گرفتن این نتایج و به کار بردن راهبردهای مدیریتی و پیشگیری کننده، اثرات منفی عوامل شناسایی شده حذف گردد تا مادر و کودک یک جراحی ایمن را تجربه کند.

    کلید واژگان: عوامل خطر, مادر, نوزاد, جنین, سزارین, گراندد تئوری
    Mehrnush Mostafayi, Behzad Imani*
    Background and Objectives

    Given the great importance of mother and child health in the community, it is important to identify risk factors during cesarean delivery which is considered as one of the most common gynecological surgeries. Therefore, this study aimed to explore risk factors threatening the health of mother, fetus, and infant during cesarean delivery.

    Materials and Methods

    This grounded theoretical study was conducted in 2020 in Fatemieh Hospital in Hamadan. In this study, through purposive sampling, 25 semi-structured interviews were conducted with individuals involved in cesarean delivery. The accuracy of the data was checked using Lincoln and Guba criteria and analyzed based on Strauss and Corbin method.

    Results

    In this study, 3 categories and 8 sub-categories were identified, which include: 1.Background factors (high-risk pregnancy, abnormal fetus, and background risk factor), 2.environmental factors (Unfavorable medical equipment, unsafe electrosurgery, excessive workload), and 3.human factors (lack of skilled medical team and the individual errors of the medical team).

    Conclusions

    The results of this study showed that background, environmental and human factors can cause complications during cesarean delivery. Therefore, it is important to take in to account these results and apply appropriate management strategies to prevent the negative effects of identified factors to ensure the safety of the mother and child during surgery.

    Keywords: Cesarean Delivery, Fetus, Infant, Mother, Risk factors, Grounded theory
  • پروین عزیزنژاد روشن، فاطمه شاکر زواردهی*
    سابقه و هدف

     تولد نوزاد نارس، به‌ عنوان یک رویداد استرس ‌زا و یک بحران سخت عاطفی، باعث اختلال در عملکرد والدین می‌ شود و سلامت جسمی و روحی مادران را به خطر می‌ اندازد. مادران مسلمان تمایل دارند در چنین شرایطی قرآن کریم را تلاوت کنند. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر تلاوت قرآن بر بهبود وضعیت سلامتی مادر و نوزاد می‌ پردازد.

    مواد و روش‌ها: 

    در این مطالعه ‌ی مروری، با استفاده از پایگاه‌ های اطلاعاتی SID، Magiran، Google Scholar،PubMed  و Science Direct کلیدواژه ‌های مادر، نوزاد، تلاوت قرآن و سلامتی به فارسی و انگلیسی در مطالعاتی که بین سال ‌های 2010 تا 2020 انتشار یافته ‌اند، مورد جستجو قرار گرفت. از 243 عنوان به دست آمده طی دو مرحله بازبینی بر اساس معیارهای ورود و خروج که در مرحله اول عنوان و چکیده و در مرحله دوم کل مقاله بررسی گردید، نهایتا 15 مقاله وارد مطالعه شد.

    یافته‌ها: 

    مقالات مورد استفاده در این مطالعه از نظر نوع مطالعات به روش کارآزمایی بالینی (11 مقاله)، مروری (1 مقاله)، کیفی (3 مقاله) بودند. تمرکز مطالعات بر روی تاثیر تلاوت قرآن بر جنبه‌ های مختلف سلامتی مادر و نوزاد نارس بود. بر اساس مطالعات بررسی شده تلاوت قرآن در نوزاد باعث تثبیت پارامترهای فیزیولوژیکی و کاهش سطح درد و تسهیل سطح راحتی و رشد نوزاد می‌ گردد. همچنین در مادر منجر به کاهش استرس، اضطراب، افسردگی و درد و بهبود شاخص‌ های جسمی، روحی- روانی و توانمند شدن مادر در ایفای نقش مادری و کنترل بر موقعیت ‌های استرس‌ زای زندگی می ‌شود.

    نتیجه‌گیری:

     تلاوت قرآن کریم به ‌عنوان یکی از راهکارهای قدرتمند در تامین نیازهای سلامتی و تسریع بهبودی مادران و نوزادان پیشنهاد می ‌گردد.

    کلید واژگان: تلاوت قرآن, مادر, نوزاد, سلامتی
    Parvin Aziznejadroshan, Fatemeh Shaker Zavardehi *
    Introduction

     The birth of a premature infant as a stressful event and severe emotional crisis disrupts the functioning of parents and endangers the physical and mental health of mothers. Muslim mothers tend to recite the Holy Qur’an in such circumstances. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of Qur’an recitation on improving the health status of mother and infant.

    Methods

     In this review study, by using SID, Magiran, Google Scholar, PubMed and Science Direct databases, the keywords including mother, infant, Qur’an recitation and health in Persian and English were searched in studies published from 2010 to 2020. Out of 243 titles obtained during two stages of review based on inclusion and exclusion criteria including reviewing a) the title and abstract and b) the whole article, 15 articles were finally selected for the current study.

    Findings

     The articles used in the present study were categorized as clinical trial (11), review (1) and qualitative (3) articles. The focus of the studies was on the effect of reciting Qur'an on various aspects of maternal and preterm infant health. According to the studies, reciting Qur'an for infant stabilized physiological parameters, reduced pain level and facilitated comfort and growth levels of infant. For mother, it declined stress, anxiety, depression and pain, improved physical, mental and psychological characteristics as well as empowered mother to play her role and control stressful life situations.

    Conclusion

     Recitation of the Holy Qur’an is suggested as one of the powerful strategies in meeting the health needs and accelerating the improvement of mothers and infants.

    Keywords: Qur’an recitation, Mother, Infant, Health
  • منیره طوسی، مرضیه اکبرزاده، نجف زارع، فرخنده شریف
    مقدمه
    این تحقیق با هدف مقایسه ی تاثیر آموزش رفتارهای دلبستگی و آموزش با تن آرامی بر دلبستگی مادر با جنین و نوزاد در مادران نخست باردار انجام شده است.
    روش کار
    دراین کارآزمایی بالینی، 126 خانم نخست باردار از جمعیت آماری زنان باردار مراجعه کننده به دو بیمارستان حافظ و شوشتری شیراز در سال 1389 به روش نمونه گیری آسان مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 42 نفری تحت آموزش تن آرامی، رفتارهای دلبستگی و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل فرم اطلاعات فردی و بارداری، پرسش نامه ی دلبستگی مادر با جنین کرانلی و برگه ی مشاهده ی رفتار دلبستگی مادر و نوزاد اوانت بود. برای گروه های آزمون، چهار جلسه ی دو ساعته ی آموزش رفتارهای دلبستگی و یا تن آرامی برگزار شد. گروه شاهد فقط مراقبت های معمول بارداری را دریافت نمودند. نمره ی دلبستگی مادر با جنین، قبل از مداخله و در پایان 1 ماه مداخله و پس از زایمان، در هر سه گروه، سنجیده شد. تحلیل داده ها با آزمون های مجذور خی، تحلیل واریانس، تی مستقل و تی زوجی و با نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
    یافته ها
    میانگین نمره ی دلبستگی قبل از مداخله در سه گروه، اختلاف معنی داری نداشت (0/738=P) ولی بعد از مداخله، در سه گروه اختلاف معنی داری نشان داد (0/003=P). افزایش نمره ی دلبستگی در دو گروه آزمون بعد از مداخله، معنی دار بوده است (0/001>P)، ولی در گروه شاهد این اختلاف بعد از مداخله معنی دار نبوده است.
    نتیجه گیری
    آموزش رفتارهای دلبستگی و تن آرامی موجب افزایش دلبستگی مادر به جنین و نوزاد می گردد.
    کلید واژگان: تن آرامی, جنین, دلبستگی, مادر, نوزاد
    Monireh Toosi, Marzieh Akbarzadeh, Najaf Zare, Farkhondeh Sharif
    Introduction
    This study aimed to compare the effect of attachment behavior with relaxation training on maternal fetal attachment and infant prime pregnant.
    Materials And Methods
    This clinical trial was conducted on 126 pregnant prime gravida women. The participants consisted of pregnant women who referred to Hafiz and Shushtari hospitals in Shiraz. The method of sampling was simple sample into three groups: 42 patients were selected randomly and divided into three groups of relaxation training, attachment training and control. The instruments used included a form for demographic information, maternal fetal attachment (Cranly) questionnaire, and maternal neonatal (Avant) questionnaire. Experimental groups underwent four two-hour sessions of training courses on attachment behaviors during childbirth and relaxation The control group received usual care during their pregnancy. Maternal fetal attachment scores were calculated before and at the end of the first three months in the three groups.. Also, maternal attachment to the baby was measured through Avant sheet. The statistical software SPSS version 17 was used to analyze the data. Chi-square, T- test, and paired test were applied.
    Results
    The mean attachment score in three groups before the intervention was not significantly different (P=0.738) but the mean scores after the intervention were significantly different in the three (P=0.003). Increase in the attachment scores, after the intervention was significant among the groups (P=0.001). But the difference in the control group after the intervention was not significant.
    Conclusion
    Education attachment behaviors and relaxation increase the attachment of the mother to the fetus and infant.
    Keywords: Attachment, Fetus, Infant, Mother, Relaxation
  • شورانگیز بیرانوند، فاطمه ولی زاده، رضا حسین آبادی *
    زمینه و هدف

    نوزادان در تماس پوست به پوست با مادر پس از تولد، فورا سینه مادر را جستجو و بدون کمک شروع به مکیدن می کنند. هدف این مطالعه تعیین تاثیر تماس پوست به پوست مادر بر وضعیت تغذیه با شیرمادر در نوزادان ترم سزارینی می باشد.

    روش بررسی

    در این کارآزمایی بالینی نود زوج مادر و نوزاد سزارینی از تیرماه تا آبان ماه 1390 در بیمارستان عسلی خرم آباد که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه تماس پوست به پوست (46 زوج) و مراقبت معمول (44 زوج) قرار گرفتند. در گروه آزمون، مادر پس از سزارین به بخش منتقل شد و نوزاد لخت پوشک شده، در وضعیت رو به شکم در بین سینه های مادر به مدت یک ساعت قرار گرفت. در گروه شاهد، طبق روش معمول بیمارستان، نوزاد به صورت لباس پوشیده درون کات نگهداری، سپس جهت شروع شیردهی در بغل مادر قرار گرفت. طی مدت یک ساعت تماس نوزاد با مادر، به هر دو گروه آموزش شیردهی داده شد و در پایان یک ساعت، وضعیت تغذیه نوزاد با استفاده از چک لیست استاندارد ارزیابی وضعیت تغذیه نوزاد بررسی شد. جهت روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوی و جهت پایایی آن از مشاهده همزمان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 17 و آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمونهای Independent T Test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    بین وضعیت تغذیه نوزادان ترم از نظر آمادگی جهت تغذیه (021/0= p) و وضعیت مکیدن (03/0= p) در دو گروه تماس پوستی و مراقبت معمول تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد. همچنین میانگین امتیاز بررسی وضعیت تغذیه نوزادان در گروه تماس پوستی(63/3 ± 76/8) نسبت به گروه مراقبت معمول (5/3 ± 25/7) به طور معنی داری بیشتر بود(048/0= p).

    نتیجه گیری

    تماس پوست به پوست مادر و نوزاد به مدت یک ساعت بعد از عمل سزارین سبب ارتقای میزان موفقیت تغذیه با شیر مادر می شود.

    کلید واژگان: تغذیه با شیر مادر, تماس پوست به پوست, مادر و نوزاد, نوزاد ترم
    Sh Beiranvand, F. Valizadeh, R. Hosseinabadi
    Background And Aim

    Upon skin-to-skin contact with the mother, newborns immediately seek their mother's breast and start sucking without help. The aim of this study was to determine the effect of skin-to-skin contact on breast feeding status in full term cesarean section newborns.

    Materials And Methods

    In this randomized clinical trial conducted by convenience sampling, 90 pairs of mothers and cesarean section infants were selected and randomly assigned to skin-to-skin (case group; n=46) and routine care (control group; n=44). In the case group, the mother and newborn were transferred to the ward after cesarean section, and the naked infants in diapers were positioned between their mother’s breasts in a prone position for 1 hour. In the control group, the infant was dressed and put in the cot and later embraced by their mothers to be breastfed according to hospital routine care. During one hour of skin-to-skin contact, the mothers in the two groups were educated in breastfeeding. After one hour, the status of breastfeeding was assessed by the Infant Breastfeeding Assessment Tool (IBAT). The data were analyzed in SPSS (version 17) using descriptive statistics including frequencies, means, standard deviations, independent t tests, and Chi-square.

    Results

    The chi-square test showed significant difference between full term infants’ breastfeeding status in skin-to-skin group and the control group in terms of readiness to breastfeed (p=0.021) and sucking (p=0.03) Concerning latching Concerning latching. Furthermore, the means of breastfeeding assessment total score showed a significant difference in the skin-to-skin group (8.76±3.63) and in the routine care group (7.25±3.5) (p=0.048).

    Conclusion

    Skin-to-skin contact of the mother and the newborn for one hour after cesarean delivery can enhance infant’s breastfeeding success.

    Keywords: Breastfeeding, Skin, to, Skin Contact, Mother, Newborn, Full, Term Infant
  • اقدس کریمی، فاطمه تارا، طلعت خدیوزاده، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف
    مقدمه
    اولین ساعات تولد، یک دوره بحرانی برای شکل گیری دلبستگی مادر و نوزاد و کاهش اضطراب مربوط به نوزاد است و جداسازی مادر و نوزاد در این زمان، منجر به اثرات نامطلوبی می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تماس پوستی مادر و نوزاد بلافاصله پس از زایمان بر دلبستگی مادری و اضطراب مربوط به نوزاد انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1387 بر روی 114 مادر نخست باردار مراجعه کننده جهت زایمان به زایشگاه بیمارستان ام البنین (س) مشهد انجام شد. افراد به دو گروه مراقبت با تماس پوستی و مراقبت معمول تقسیم شدند. در گروه تماس پوستی، نوزاد بلافاصله پس از زایمان، بدون پوشش، به صورت سینه به سینه در تماس پوستی با مادرش قرار می گرفت. در گروه مراقبت معمول، نوزاد بلافاصله پس از زایمان، به زیر گرم کننده تابشی منتقل می شد. اطلاعات مربوط به مادر و نوزاد با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد و دو گروه تا پایان دوره نوزادی جهت ارزیابی میزان دلبستگی مادر و نوزاد و اضطراب مربوط به نوزاد مورد پیگیری قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 14) و آزمون های کای دو، تی مستقل و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    92 زوج مطالعه را به پایان رساندند. در گروه تماس پوستی نسبت به گروه مراقبت معمول، میزان دلبستگی مادری به طور معنی داری افزایش یافت (88/3±17/51 در مقابل 56/4±19/49، 02/0=p) و میزان اضطراب مربوط به نوزاد کاهش یافته بود (32/3±2/28 در مقابل 16/4±07/26، 03/0=p).
    نتیجه گیری
    تماس پوستی مادر و نوزاد، میزان دلبستگی مادری را افزایش و میزان اضطراب مربوط به نوزاد را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: اضطراب, تماس, دلبستگی, مادر, نوزاد
    Aghdas Karimi, Fatemeh Tara, Talat Khadivzadeh, Hamid Reza Aaghamohammadian Sharbaf
    Introduction
    The first hours of childbirth are a critical period for formation of the mother-infant attachment and reduce anxiety regarding infant and separating mother and infant at this time lead to harmful effects. The Purpose of this study was to investigate the effect of skin to skin contact، immediately after delivery on mother-infant attachment and anxiety regarding infant.
    Methods
    This Randomized controlled trial was conducted on 114 primigravid mothers who referred to Om-ol-banin hospital of Mashhad، Iran in 2008. The Participants were divided into two groups، skin to skin contact and usual care groups. In skin-to-skin contact group، naked infants were placed chest to chest position immediately after delivery on skin contact with their mothers. In usual care group، infants were placed under radiant heater after delivery. Maternal and infants data were collected using questionnaire. Two groups followed up at end of the neonatal period to assess mother-infant attachment and anxiety regarding infant. Data were analyzed by SPSS software version 14، Chi square، independent t-tests and Mann-Whitney tests. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    92 mother-infant dyads completed the study. The mean of maternal attachment in skin to skin contact group was significantly higher than the usual care group (51. 17±3. 88 vs. 49. 19±4. 56، (p=0. 02)) and mean of anxiety regarding infant in skin to skin contact group was significantly lower than the usual care group (28. 2±3. 32 vs. 26. 07±4. 16، (p=0. 03).
    Conclusion
    Mother-infant skin to skin contact increase maternal attachment and reduce anxiety regarding infant.
    Keywords: Anxiety, Attachment, Contact, Infant, Mothers
  • مژگان شریف زاد، ناهید خداکرمی، شراره جان نثاری، علیرضا اکبرزاده
    زمینه و هدف
    میزان زایمان سزارین در کشورهای توسعه یافته به طور مداوم در حال افزایش است، که یکی از نگرانی های جامعه به ویژه در زمینه زنان و زایمان می باشد. سلامت نسبی زایمان سزارین در برابر زایمان طبیعی و فواید حاصل از آن باعث تغییر نسبت خطر به فایده و افزایش پذیرش آن شده است. بعلاوه این باور عمومی که زایمان سزارین می تواند دارای خطرات کمتری باشد، یکی از علل مهم انتخاب زایمان به روش سزارین توسط زنان عنوان گردیده است. هدف کلی از این پژوهش تعیین و مقایسه پیامدهای زایمان طبیعی و سزارین برای مادر و نوزاد در بیمارستان های منتخب شهر تهران در سال 1388 می باشد.
    روش تحقیق: این پژوهش یک مطالعه کوهورت استکه با نمونه گیری مبتنی بر هدف، مجموعا 300 خانم باردار در مطالعه شرکت نمودند. تعداد 54 نفر به علت عدم تمایل در مدت پی گیری از مطالعه حذف شدند و در نهایت 132 نفر در گروه زایمان طبیعی و 114 نفر در گروه سزارین و نوزادان آنها مورد بررسی و پیگیری قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات در سه مرحله (هنگام زایمان، قبل از ترخیص و ده روز پس از زایمان) انجام پذیرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از نرم افزار آماریSPSS ویرایش 16 استفاده شد وسطح معنی داری در آزمون ها 05/0 درنظر گرفته شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که خونریزی شدید زودرس پس از زایمان، خونریزی منجر به درمان پس از 10 روز، عفونت و احتباس ادراری پس از زایمان، عفونت منجر به درمان، بستری مجدد در طی 10 روز پس از زایمان و اندوه پس از زایمان با نوع زایمان ارتباط معنی داری وجود نداشت، ولی بین افت بیش از 10% هماتوکریت بعد از زایمان نسبت به قبل آن با نوع زایمان ارتباط معنی داری (001/0p<) وجود داشت به طوری که در زنان گروه سزارین افت هماتوکریت بیشتر بود. همچنین بین نوع زایمان و درد ناحیه برش (اپیزیوتومی یا سزارین) (001/0p<) و رضایت از نوع زایمان پس از 10 روز (001/0p=)؛ بین نوع زایمان و مدت بستری (001/0p<) و همچنین هزینه بستری (001/0p<) ارتباط معنی داری وجود داشت. آپگار دقیقه اول و پنجم نوزادان و همچنین وزن نوزاد، زردی و سندرم زجر تنفسی نوزادان، نیاز به بستری در NICU و آسیب حین زایمان، تب منجر به درمان، تغذیه نوزاد، بیقراری و مرگ نوزا د در طی 10روز پس از زایمان در دو گروه یکسان بود.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که پیامدهای مادری و نوزادی در دوگروه یکسان است. پیشنهاد می شود تا مطالعات وسیع تری پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت نوع زایمان را در مادر و نوزاد مورد بررسی قرار دهد.
    کلید واژگان: پیامدهای زایمان, زایمان طبیعی, سزارین, مادر و نوزاد
    Ms Mozhgan Sharifizad Nahid Khodakaram Sharareh Jannesari, Dr Alireza Akbarzadeh
    Background And Aim
    The number of cesarean sections continues to rise in developed countries. This is one of the main concerns of society, especially in obstetrics and gynecology fields. The overall goal of this research is to determine and compare the outcomes of cesarean and vaginal delivery for mothers and infants in selected hospitals in Tehran in 2009.
    Materials And Methods
    This was a prospective population-based cohort study of 246 pregnant women who delivered in Tehran hospitals. 114 healthy women undergoing a cesarean section and their infants henceforth known as the “cesarean group” were considered for the comparison with an otherwise similar group of 132 women delivering vaginally. The data were collected in three stages (at childbirth, before discharge and 10 days after birth) and analyzed through SPSS Software V.16 at 0.05 level of significance.
    Results
    There was no significant correlation between early postpartum hemorrhage, PPH leading to an intervention and treatment after 10 days of postpartum, infection and postpartum urinary retention, infection leading to treatment, readmission within 10 days after delivery and postpartum blouse syndrome. In contrast, there was a significant relation between the decrease of more than 10% of hematocrit before and after delivery and type of delivery (p<0.001), and also between the type of delivery and the incision pain (Episiotomy or cesarean) (p<0.001), birth satisfaction after 10 days (p=0.001. Also, there was a significant relationship between the type of delivery and hospitalization duration (p<0.001) and also hospitalization costs (p<0.001). There was no significant correlation between type of delivery with newborn Apgar score during one minute and five minutes after birth. There was no significant relationship between newborn weight, jaundice and respiratory depression, and need to admission in NICU. There was no significant relationship between type of delivery with fever leading to treatment, infant feeding, impatience and death of newborn during 10 days after birth.
    Conclusion
    The study found no statistically significant difference in maternal and neonatal outcomes between C-section and vaginal birth groups. More studies are needed to understand the short term and long term complication of the delivery mode on maternal-child outcomes.
  • زمزم پاک نهاد، شهناز روانشاد، اسفندیار ستوده مرام
    مقدمه
    آسکوربیک اسید پلاسما یک شاخص منطقی در گزارشاتی است که پیشنهاد می کنند کاهش سطح اسکوربیک اسید مادر با عوارض خاصی مثل نارسی نوزاد، پره اکلامپسی، وزن کم تولد ((LBW و افزایش مرگ و میر نوزادی همراه است. هدف از این مطالعه تعیین سطوح اسکوربیک اسید در مادران و نوازدانشان و ارتباط آن با وزن تولد نوزاد بود.
    روش
    101 مادر مراجعه کننده به 5 زایشگاه مختلف شیراز جهت زایمان و نوزادان آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. ویژگی های انتروپومتریک آن ها ثبت شده، نمونه خون مادران قبل از زایمان و بند ناف پس از تولد نوزاد جمع آوری می شد.
    آسکوربیک اسید پلاسما به روش رنگ سنجی اندازه گیری شده، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین وزن تولد نوزادان 43/411 ± 87/3232 گرم و میانگین سن مادران 975/9 ± 604/23 سال بود.
    میانگین آسکوربیک اسید پلاسمای مادران 6/0 ± 229/1 میلی گرم در دسی لیتر و به طور معنی داری کمتر از مقدار آن در خون بند ناف (6/0 ± 974/1) بود (001/0 > P).
    آسکوربیک اسید پلاسما با وزن تولد رابطه مستقیم و معنی داری داشته، در گروه های وزنی کمتر از 3215 گرم اختلاف معنی داری را نشان داد (0006/0 = P).
    بحث:سطوح بالاتر آسکوربیک اسید در بند ناف تئوری احتباس انتخابی را تایید می کند، از سوی دیگر ویتامین ث رژیم غذایی برای حفظ سطح مناسب پلاسمایی به ویژه طی بارداری ضروری است که خود نوزاد را برای داشتن سطح مطلوب سلامتی و وزن تولد مناسب حمایت می کند.
    کلید واژگان: اسکوربیک اسید, مادر, نوزاد, وزن تولد
    Zamzam Paknahad, Shahnaz Ravanshad, Esfandyar Setoodehmaram
    Background
    Plasma ascorbic acid level is a reasonable index of reports which suggest that decreased maternal ascorbic acid level is associated with certain complications such as prematurity,preeclampsia, low birth weight and increased prenatal mortality. Our objective was to determine the pattern of ascorbic acid levels in mothers and their newborns and its relationship with birth weight.
    Methods
    The current research studied 101 mothers, who were administrated for childbirth in 5 different hospitals in Shiraz, and their newborns..Their anthropometric characteristics were recorded, blood sample were collected from mothers before the delivery, and cord blood was collected after the delivery. Plasma ascorbic acid was measured by colorimetric method. Data were analyzed by SPSS software.
    Findings
    Mean of birth weight was 3233.871 ± 411.43 grams. Moreover the mean of maternal age was 23.604 ± 9.97 years. Mean maternal plasma ascorbic acid was 1.22 mg/dl and significantly lower than in the cord blood, which was 1.97 mg/dl (p < 0.001). Plasma ascorbic acid was correlated to birth weight, and showed a significant difference in birth weight groups of lower than 3215 grams (P = 0.0006).
    Conclusion
    The higher level of ascorbic acid in the cord blood is in agreement with the "Selective Retention" hypothesis. On the other hand, it seems necessary to consider vitamin C as an important part of the maternal diet for maintaining optimal plasma level, which supports the newborn for optimal health and birth weight, especially during pregnancy.
    Keywords: Ascorbic Acid, Maternal, Infant Birth Weight
  • سوسن ساعت ساز، رزیتا رضایی، حمید شریف نیا، فرزان خیرخواه، سرور ملوک زاده، فاطمه حاجی حسینی
    سابقه و هدف
    اندوه پس از زایمان از جمله عوارضی است که می تواند بر سلامت مادر و چگونگی ارتباط وی با نوزاد و در نتیجه سلامت جسمی و روانی او تاثیر گذارد. در این راستا تماس پوستی مادر و نوزاد روشی موثر، ساده و در دسترس می باشد که فواید آن برای مادر و نوزاد از جنبه های مختلف بررسی و اثبات شده است. به نظر می رسد این روش در کاهش اندوه پس از زایمان نیز موثر باشد. لذا این مطالعه به منظور بررسی تاثیر تماس پوستی مادر و نوزاد بر اندوه پس از زایمان انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 80 نفر (40 نفر گروه شاهد و 40 نفر گروه تجربی) از زنان دارای زایمان طبیعی بستری در بخش بعد از زایمان بیمارستان امام علی آمل در سال 1388 که مبتلا به اندوه پس از زایمان بودند انجام شد. در گروه تجربی تماس پوستی مادر و نوزاد روزانه به مدت 30-20 دقیقه تا 10 روز انجام شد و در گروه شاهد هیچ مداخله ای صورت نگرفت. سپس شدت اندوه پس از زایمان با استفاده از ابزار خودسنجی افسردگی زونگ بر اساس نمرات کسب شده در روز های سوم، چهارم و دهم بعد از زایمان در گروه های شاهد و تجربی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    در این تحقیق دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک و مامایی تفاوت آماری معنی داری نداشتند. میانگین نمره اندوه پس از زایمان روز اول در گروه تجربی (3/4±2/57) و گروه شاهد (8/3±2/56) بود که تفاوت آماری معنی داری میان آنها وجود نداشت. در صورتیکه میانگین نمره اندوه روز چهارم گروه تجربی(4/4±58) و گروه شاهد (7/3±9/60) و نیز روز دهم گروه تجربی (6/5±2/49) و گروه شاهد (6/3±4/60) به ترتیب با (002/0p=) و (0001/0>p) بود که اختلاف معنی دار داشته اند. به این معنی که میانگین شدت اندوه در گروه تجربی در این روزها کمتر از گروه شاهد بوده است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه تماس پوستی مادر و نوزاد در کاهش شدت اندوه پس از زایمان موثر می باشد. نظر به اینکه تماس پوستی مادر و نوزاد روشی مفید و بدون هزینه جهت کاهش شدت اندوه پس از زایمان است، به منظور پیشبرد سلامت روانی مادر و با توجه به سایر فواید آن برای مادر و نوزاد انجام آن بعد از زایمان به مادران توصیه می گردد.
    کلید واژگان: تماس پوستی, مادر و نوزاد, اندوه پس از زایمان, زایمان
    Saatsaz S., Rezaei R., Sharifnia Sh, Kheirkhah F., Moulookzadeh M., Haji Hosseini F
    Background And Objective
    Postpartum blues is a complication that threatens mother health and her binding with newborn and her physical and psychological health. Skin to skin contact is a simple, effective and available method that its advantages were approved. There is some evidence that it can decrease postpartum blues. The aim of this study was to investigate the effect of skin to skin contact on postpartum blues.
    Methods
    This clinical trial study was performed on 80 patients (40 cases and 40 controls) with postpartum blues who were hospitalized in postpartum ward of Amol Imam Ali hospital in 2009. Case group received skin to skin contact with newborn 20-30 minutes daily for 10 days and no intervention was done for control groups. Severity of postpartum blues was evaluated by Zung Self Rating Depression Scale on the 3rd, 4th and 10th days after birth in case and control groups and then compared.
    Findings
    There was not statistically significant difference between two groups with regard to demographic and obstetric variables. Mean of postpartum blues on the 1st day was 57.2±4.3 in case group and 56.2±3.8 in control group that showed no significant difference. Mean of postpartum blues score was 58±4.4 in case group and 60.9±3.7 in control group on the 4th day and it was 49.2±5.6 in case group and 60.4±3.6 in control group on the 10th day that showed significant difference (p=0.002 and p<0.0001, respectively). Mean of postpartum blues severity in these days in case groups was lower than control group.
    Conclusion
    The results of this study showed that mother and newborn skin to skin contact was effective for decreasing postpartum blues severity. Therefore it is a simple, useful and cost free method to improve postpartum blues and its application is recommended for improving maternal psychological health.
  • فاطمه علایی، مرضیه شهابی، راحله محمدی لنج آبادی، حمید علوی مجد
    نیاز عاطفی یکی از مهمترین نیازهای کودکان می باشد که از همان ساعات اولیه بعد از تولد باید برآورده شود. کودکان به دلیل عدم رشد کامل جسمی و ذهنی قبل از تولد و پس از آن نیازمند محافظت و مراقبت ویژه از جمله حمایت و محبت والدین خود هستند. هدف از این پژوهش تعیین رفتارهای دلبستگی مادران در اولین برخورد با نوزاد می باشد. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است و نمونه های پژوهش را 66 نفر از ماردان در بخش های زایمان بیمارستان مهدیه تشکیل می دهد. نمونه گیری به شیوه در دسترس انجام گرفت...
    کلید واژگان: دلبستگی, مادر, نوزاد, ارتباط اولیه
  • هاجر سلملیان، خلیل فریور، طلعت خدیورزاده
    حدود پنج میلیون کودک بدلیل محرومیت از شیر مادر هر ساله در معرض سو تغذیه می باشند. بسیاری از اطلاعات غلط که باعث بروز مشکل در شیردهی می گردد، به مراقبت ها و عملکرد نادرست پرسنل بهداشتی مربوط می شود. بدین منظور مطالعه ای جهت بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد کادر پرسنلی و مامایی بیمارستان های شهر مشهد در مورد طرح هم اتاقی مادر و نوزاد صورت گرفت. در این مطالعه توصیفی، تحلیلی، نمونه گیری بصورت تصادفی و به روش طبقه ای و خوشه ایدر بیمارستان های شهر مشهد بر روی 150 نفر از کادر پرستاری و مامایی درشیفت های مختلف انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مشاهده عملکرد بود. نتایج نشان داد که آگاهی کادر پرستاری و مامایی در مورد این طرح خوب (3.9 22.1)، نگرش آنها موافق (4 22.8)، عملکرد کادر پرستاری ضعیف (10.02 20.22) و عملکرد ماماها متوسط (10.8 29.7) می باشد. بین آگاهی و متغیرهای سن و نوع بیمارستان رابطه معنی داری وجود نداشت ولی آگاهی با شغل(p=0.0001)، مدرک تحصیلی (p=0.0001)، سال فارغ التحصیلی (p=0.001)، و سابقه کار (p=0.0050) رابطه معنی داری داشته است. نگرش افراد با شغل، سن، مدرک تحصیلی، سابقه کار و نوع بیمارستان رابطه معنی داری نداشت ولی با سال فارغ التحصیلی (p=0.025) رابطه معنی داری داشته است. عملکرد کادر پرستاری با شغل، سن، سال فارغ التحصیل، سابقه کار و شیفت کاری رابطه معنی داری نداشت اما با مدرک تحصیلی (p=0.005) و نوع بیمارستان (p=0.0001) رابطه معنی داری داشت. عملکرد ماماها با سن، مدرک تحصیلی، سابقه کار و شیفت رابطه معنی داری نداشت ولی با سال فازغ التحصیلی و نوع بیمارستان (p=0.0001) رابطه معنی داری داشته است. استفاده از کارگاه شیرمادر، برنامه آموزشی دانشکده و دستور العمل مرکز بهداشت باعث افزایش نمره آگاهی، نگرش و عملکرد افراد گردید. بین آگاهی کادر پرستاران و مامایی با نگرش آنها p=0.0001)و(r=0.3، بین نگرش کادر پرستاری با عملکرد آنها (r=0.2, p=0.045) و بین آگاهی و عملکرد ماماها (r=0.26, p=0.008) رابطه معنی داری وجود نداشت، در حالی که بین آگاهی و عملکرد کادر پرستاری و نیز بین نگرش و عملکرد ماماها رابطه معنی داری وجود نداشت. با توجه به نتایج حاصله و عملکرد کمتر از حد انتظار کادر پرستاری و مامایی، توصیه می شود برنامه های آموزشی بیشتری جهت ارتقا کیفیت عملکرد بیمارستان ها و ایجاد انگیزه در کادر پرستاری و مامایی بعمل آید.
    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, هم اتاقی, مادر و نوزاد
  • بررسی دیدگاه مددجویان و پرسنل بهداشتی در مورد برنامه مراقبتهای مادر و نوزاد در منزل
    گیتا سنگستانی
    مقدمه و هدف
    پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی است که با هدف تعیین دیدگاه های مادران دارای کودک 45 روزه و پرسنل بهداشتی - درمانی، در مورد مشکلات اجرای مراقبتهای مادر و کودک در منزل صورت گرفته است.
    روش کار
    ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه بوده که به روش مصاحبه تکمیل شده است. تعداد نمونه ها یکصد نفر بوده که از بین پرسنل بهداشتی درمانی و مددجویان بطور مساوی و به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفته اند.
    کلید واژگان: مراقبت در منزل, بهداشت, مادر, نوزاد
  • علی زمانی، علیرضا میر
    اصطلاح «بخش مراقبت های شدید یا ویژه نوزادان» عموما مترادف است با ارایه خدمات حمایتی پیشرفته به نوزادان بیماری که از اختلالات اعضای مختلف بدن رنج می برند و وزن کمتر از 1500 گرم یا سن حاملگی کمتر از 32 هفته دارند. تقریبا 3 تا 5% نوزادان نیازمند این گونه سرویس ها هستند. در این مقاله میزان مرگ و میر نوزادان در بخش مراقبت های شدید نوزادان در یک بیمارستان کودکان تهران و عوامل احتمالی دخیل در آن بررسی شده است. در این بیمارستان از 484 نوزاد بستری شده طی 32 ماه 180 مورد (4/38%) فوت شده اند. شایع ترین علت مرگ (6/41%) سپتیسمی بود.
    کلید واژگان: مرگ و میر نوزادان, مرقابتهای شدید, سازماندهی, خدمات بهداشتی, مادر و نوزاد
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال