جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نای" در نشریات گروه "پزشکی"
-
ارزیابی محاسباتی اتصال فیبرونکتین ماتریکس خارج سلولی داربست نای و اینتگرین سلول های بنیادی بافت چربیزمینه و هدف
شناسایی برهمکنش های پروتئین ها یکی از چالش های اصلی در زمینه زیست ساختاری و بیولوژی مولکولی است. با وجود پیشرفت های گسترده، هنوز الگوهای دقیق برهمکنش های پروتئین- پروتئین ناشناخته است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی محاسباتی برهمکنش های فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی نای سلول زدایی شده و اینتگرین های سلول بنیادی بافت چربی جهت ارائه دقیق ترین تصویرسازی ممکن از این تعاملات و نقش آن ها در فرآیندهای بیولوژیکی است.
روش کارپس از فرآیند سلول زدایی نای گوسفند از طریق روش دترجنت- آنزیمی، ارزیابی های بافت شناسی و عکس برداری از فراساختار نمونه ها به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره انجام گرفت. همچنین شبیه سازی های اتصال پروتئین فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی با اینتگرین αvβ1 و α5β3سلول بنیادی مشتق از بافت چربی مورد بررسی قرارگرفت و تجزیه و تحلیل انرژی برهمکنش برای پیش بینی ساختار کمپلکس های پروتئین- پروتئین با استفاده از الگوریتم های موجود در سرورهای HDOCK و ClusPro اعمال شد.
یافته هایافته ها حاکی از حفظ اجزای ماتریکس خارج سلولی و فراساختار داربست بود. همچنین برای یافتن مطلوب ترین حالت های اتصال از نظر انرژی، تعدادی از آن ها از بین انواع اتصالات برتر به عنوان برهمکنش های پایدار گزارش شدند. این بینش درک ارزشمندی از چسبندگی ماتریکس سلولی، مهاجرت و سیگنال دهی، با پیامدهای بالقوه برای توسعه درمانی ارائه میدهد.
نتیجه گیریداربست های تهیه شده، برای کاربردهای مهندسی ایده آل بوده و با تحلیل های محاسباتی و داده های تجربی، حالت های اتصال پایدار با بهره وری انرژی بین فیبرونکتین و اینتگرین تجسم یافته است. همچنین در آینده مطالعات بیشتر در مدل سازی چسبندگی سلولی در ارتباط با علم مهندسی بافت، می تواند بستر مناسبی جهت توسعه پزشکی بازساختی فراهم کند.
کلید واژگان: ماتریکس خارج سلولی, فیبرونکتین, اینتگرین, مهندسی بافت, نایBackgroundIdentifying protein interactions is one of the main challenges in the fields of biostructure and molecular biology. Despite extensive progress, the exact patterns of protein-protein interactions are still unknown. The main goal of this study is to computationally evaluate the interactions of fibronectin-1 in the extracellular matrix of decellularized trachea and integrins in adipose tissue stem cells in order to provide the most accurate possible visualization of these interactions and their role in biological processes.
MethodsAfter decellularization of the sheep trachea through the detergent-enzyme method, histological evaluations and ultrastructure photography of the samples were done by scanning electron microscopy. Also, the simulations of fibronectin1 binding of extracellular matrix protein with integrin αvβ1 and α5β3 of stem cells derived from adipose tissue were investigated, and interaction energy analysis was applied to predict the structure of protein-protein complexes using the algorithms available in HDOCK and ClusPro servers.
ResultsThe findings indicated the preservation of extracellular matrix components and scaffold ultrastructure. Also, in order to find the most favorable connection states in terms of energy, some of them were reported as stable interactions among the top types of connections. This insight provides a valuable understanding of cell-matrix adhesion, migration, and signaling, with potential implications for therapeutic development.
ConclusionThe prepared scaffolds are ideal for engineering applications for which computational analysis and experimental data have been used for visualization of stable connection states with energy efficiency between fibronectin and integrin. Also, more studies on cell adhesion modeling in connection with tissue engineering science can provide a suitable field for the development of regenerative medicine in further studies.
Keywords: Extracellular Matrix Fibronectin, Integrin, Tissue Engineering, Trachea -
خانم 49 ساله با سابقه بیماری های دیابت ملیتوس و هایپوتیروییدی، با شکایت از تنگی نفسی که از سه هفته قبل شروع شده بود به بخش اورژانس مراجعه کرد. با توجه به استریدور دمی و بازدمی در معاینه بالینی، برای ایشان ضایعه در محل نای مطرح شد. در سی تی اسکن (بدون تزریق) از گردن و قفسه سینه، ضایعه شبیه تومور بدخیم نای با گسترش به اطراف نای در گردن بیمار دیده شد. در ادامه، دیسترس تنفسی بیمار بدتر شد و تحت بیهوشی عمومی تراکیوستومی شد. در زمان تراکیوستومی، یک ضایعه سفید تا کرم رنگ که شبیه نکروز بود به همراه گرانولاسیون فراوان، که دور تا دور نای را گرفته بود، دیده شد، و از آن بیوپسی گرفته شد. در گزارش هیستوپاتولوژی شواهد التهاب حاد و مزمن و نکروز به همراه قارچ های بدون سپتا که موید بیماری موکورمایکوزیس بود، دیده شد. در ابتدا، آمفوتریسین- Bلیپوزومال وریدی، به عنوان داروی آنتی فونگال انتخاب شد که به دلیل عارضه نارسایی کلیه حاد ناشی از دارو، قطع شد. سوسپانسیون پسوکونازول به عنوان داروی آنتی فونگال جایگزین شد. بعد از حدود 6 هفته بیمار با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شد. برخلاف مطالعات معدودی که در منابع موجود تاکنون، در مورد بیماری موکورمایکوزیس نای و راه های هوایی تحتانی، وجود دارد، با توجه به محدود بودن بیماری به نای در بیمار ما، ما از دبریدمان محل درگیری خودداری کردیم و سعی بر کنترل بیماری با استفاده از کنترل بیماری زمینه ای ایشان و داروی آنتی فونگال نمودیم و نهایتا نتیجه مطلوب حاصل شد. البته قابل ذکر است تمام بیمارانی که در مطالعات گذشته بررسی و منتشر شده اند درگیری وسیع تری از بیمار ما داشته اند. بنابراین با توجه به نبود درمان استاندارد برای این بیماری، می توان رویکرد درمانی ما در این مطالعه را به عنوان یکی از گزینه های درمانی این بیماری در فرم محدود، در نظر گرفت.
کلید واژگان: موکور مایکوزیس, نای, پسوکونازول, تراکئوستومی, عفونت قارچیA 49-year-old woman with a history of diabetes mellitus (DM), and hypothyroidism referred to the emergency ward complaining of shortness of breath which had lasted for three weeks. Due to inspiratory and expiratory stridor in the clinical examination, a tracheal lesion was proposed for her. In computed tomography (CT) scan (without contrast) of the neck and chest, a lesion resembling a malignant tracheal tumor was observed spreading around the cervical trachea. Subsequently, the patientchr('39')s respiratory distress worsened and she underwent tracheostomy under general anesthesia. During tracheostomy, a white to creamy lesion that resembled necrosis with extensive granulation was seen in cervical trachea, and a biopsy was taken. Histopathological reports showed evidence of acute and chronic inflammation, in necrotic background, along with aseptate fungi which confirmed mucormycosis. Initially, intravenous liposomal amphotericin-B was selected as an antifungal drug which was discontinued due to drug-induced acute renal failure. Posaconazole suspension was replaced as an antifungal drug. After about six weeks, the patient was discharged from the hospital in good general condition. Contrary to few previous studies on mucormycosis of the trachea and lower airways, tracheal disease was limited in our patient; therefore, we avoided debridement of the conflict site and tried to control the disease by controlling the underlying disease (DM), and antifungal therapy. Finally, the desired result was achieved. It should be noted that all patients who have been reviewed in the previous published studies have had a wider conflict sites compared to our patient. Therefore, due to the lack of standard treatment for this disease, our therapeutic approach in this study can be considered as an option in limited and localized cases.
Keywords: Fungal infection, Mucormycosis, Posaconazole, Trachea, Tracheostomy -
زمینه و هدف:
رادون (Rn222) یک گاز پرتوزای طبیعی است که به راحتی وارد دستگاه تنفسی می شود و باعث ایجاد آسیب های زیست شناختی قابل توجهی می گردد. هدف اصلی این مقاله، تعیین دوز ناشی از تابش آلفا و گامای دخترهسته های حاصل از زنجیره واپاشی رادون در بافت نای با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو می باشد.
مواد و روش هاابتدا یک فانتوم استوانه ای معادل نای توسط کد مونت کارلوی MCNPX شبیه سازی شد. سپس پروفایل های دوز ناشی از محصولات آلفازا و گامازای حاصل از زنجیره واپاشی رادون به صورت جداگانه محاسبه گردید. دخترهسته های پرتوزای موردمطالعه، به صورت معلق در فضای داخل نای در نظر گرفته شدند.
یافته هانتایج نشان داد که میزان دوز رسیده به نای در واپاشی آلفا، به مراتب بیشتر از واپاشی گاما است. بیشینه دوز ناشی از دخترهسته های آلفازا برابر 16-10×72/1 گری بر واپاشی به دست آمد. پولونیم-218 (Po218) دارای بالاترین دوز در بین دخترهسته های آلفازای مورد مطالعه بود. همچنین بیشینه دوز جذبی ناشی از واپاشی گاما برابر 19-10×55/17گری بر واپاشی به دست آمد که سرب-214 (Pb214) و بیسموت-214 (Bi214) سهم تقریبا یکسانی در دوز محاسبه شده داشتند.
نتیجه گیریدخترهسته های کوتاه عمر حاصل از واپاشی گاز رادون، به خصوص محصولات آلفازا شامل پولونیم-218 و پولونیم-214 می توانند یک خطر جدی به لحاظ پرتوگیری داخلی تلقی گردند. این دخترهسته ها می توانند از طریق اتصال به دیواره نای به مدت طولانی در داخل سیستم تنفسی باقی بمانند و باعث پرتوگیری مداوم نای گردند. کاهش تاثیرات زیست شناختی ناشی از این چشمه های پرتوزای داخلی، مستلزم در نظر گرفتن تمهیدات ویژه ای است که تا حد ممکن از ورود گاز رادون و دخترهسته های پرتوزای آن به داخل بدن جلوگیری شود.
کلید واژگان: رادون, دخترهسته های رادون, نای, دوزیمتری, روش مونت کارلوIntroductionRadon is a natural radioactive gas that easily enter to respiratory tract and cause considerable biologic damages. The main objective of this study was to determine the dose from the alpha and gamma radiations of radon decay chain products in trachea tissue using Monte Carlo simulation.
Materials and MethodsAt first a trachea-equivalent cylindrical phantom was simulated by MCNPX Monte Carlo code. Then, dose profiles from alpha and gamma-emitter progenies were separately calculated. The daughter radionuclides were considered as suspended particles with uniform distribution inside the trachea inner volume.
ResultsThe results showed that the received dose by trachea in alpha decay is considerably higher than that of gamma decay. The maximum administered dose by alpha decay was 1.72×10-16 Gy/decay. 218Po was had the highest dose among the studied alpha emitter daughter nuclides. The maximum administered dose by gamma decay was also equal to the 17.55×10-19 Gy/decay, where 214Pb and 214Bi had almost the same contribution in calculated dose.
ConclusionThe daughter radionuclides from radon decay chain, especially alpha emitter products of 218Po and 214Po, can be considered as a serious danger viewpoint to the internal exposure. These daughter nuclides can attach to the inner wall of trachea and remain in the respiratory system for long periods of time which can cause to the continuous exposure of trachea. Reducing the biologic effects of these internal radiation source requires especial schemes in order to avoid entering the radon and its radioactive daughters to human respiratory system, as much as possible.
Keywords: Radon, Radon daughters, Dosimetry, Monte carlo method -
برونکوسکوپی و انتوباسیون در مدل حیوانی خرگوش
خرگوش به عنوان یکی از پنج حیوان کوچک آزمایشگاهی در بسیاری از مطالعات پزشکی مدلی مناسب است. این حیوان انتخاب مناسبی در مطالعات تجربی می باشد ولی آناتومی گردن ، زبان دراز، قطر کوچک ناحیه ی حنجره، دندان های تیز و بلند و تحرک کم فک تحتانی باعث چالش در مدیریت راه های هوایی حیوان شده و ملاحظات مربوط به بیهوشی و انتوباسیون از محدودیت های مدل حیوانی خرگوش گشته است. لذا تکنیک های مختلفی شامل انتوباسیون blind، استفاده از ابزارهای مختلف به منظور تامین نور و روش های تهاجمی پیشنهاد شده است که هر یک قسمتی از ملاحظات اخلافی و علمی را پوشش داده است و محدودیت هایی نیز به همراه دارد.
در این مطالعه تمام روش های به کاربرده شده برای انتوباسیون خرگوش مورد بررسی قرار گرفت و از روش Tran و همکارانش برای انتوباسیون خرگوش استفاده شد. ابتدا با برونکوسکوپ ریجید حیوان برونکوسکوپی شد و با گاید برونکوسکوپ، لوله گذاری انجام گرفت.
مقالات زیادی روی انتوباسیون خرگوش کار کرده اند و چندین وسیله به عنوان چایگزین لارنگوسکوپ استفاده شده است. با استفاده از برونکوسکوپ ریجید، حیوان به راحتی برونکوسکوپی شد و در مدت کمتر از یک دقیقه لوله تراشه جایگزین برونکوسکوپ گردید.
روش ایده ال انتوباسیون باید با دستکاری کم، عوارض اندک و در زمان کوتاه انجام شود . روش ذکر شده در این مقاله تمام خصوصیات ذکر شده را داشته و به راحتی قابل انجام است.کلید واژگان: خرگوش, انتوباسیون, نای, برونکوسکوپی, راه هوایی -
سابقه و هدفگل محمدی از گیاهان دارویی متعلق به خانواده رزاسه، در طب سنتی ایران برای درمان بیماری های گوارشی استفاده می شود. در این تحقیق اثر عصاره هیدرو الکلی برگ گیاه بر انقباضات نای، آئورت و رحم موشهای صحرایی نژاد ویستار مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار بطور تصادفی به پنج گروه هشت تایی شامل گروه کنترل، گروه دریافت کننده غلظتهای تجمعی عصاره گل محمدی (μg/ml 5/0، 75/0 و 1%) در حضور و عدم حضور کلرور کلسیم تقسیم شدند. انقباضات ایزومتریک با اضافه کردن کلرور پتاسیم در عضله صاف توسط دستگاه ثبات، ثبت گردید. پس از رسیدن به حالت کفه، اثرات سالین و غلظتهای تجمعی عصاره ثبت و درصد تغییرات محاسبه گردید.یافته هاغلظتهای تجمعی عصاره گل محمدی بصورت وابسته به دوز سبب انقباض عضله صاف نای، آئورت و رحم موشهای صحرایی شد (p<0.05) مقدار انقباض غلظتهای تجمعی عصاره گل محمدی در عضله صاف آئورت در حضور mM60 کلرور پتاسیم 2/37±54، نای (3/32±96) و رحم (2/17±62)، مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که عصاره گل محمدی سبب انقباض عضله صاف نای، رحم و آئورت می شود، لذا در افراد مبتلا به آسم (درگیری نای)، درد قاعدگی و در موارد خطر زایمان زودرس (درگیری رحم) و هیپرتانسیون بایستی (درگیری آئورت) با احتیاط مصرف گرددکلید واژگان: گل محمدی, نای, آئورت, رحم, انقباض, موش صحراییBackground And ObjectiveRosa damascena Mill is from Rosacea family which has been used in traditional medicine for the treatment of gastrointestinal diseases. The effects of petal’s hydro-alcoholic extract of Rosa damascena Mill were examined on the trachea, aorta and uterus of Wistar rats in this study.MethodsThis experimental study was conducted on forty male Wistar rats randomly divided into five groups of eight including control group, the groups receiving 0.5, 0.75 and %1 doses of Rosa damascena Mill extract with the presence and absence of calcium chloride. Isometric contraction was recorded by adding KCl to smooth muscle with stability device. After reaching the pan state, the effects of saline and cumulative concentrations of extracts were recorded and the percentage changes were calculated.FindingsCumulative extract of Rosa damascena Mill (0.5, 0.75 and 1μg/m) dependent on dose caused the rat’s trachea, aorta and uterus contractions (p<0.05). The contractions of cumulative extract of Rosa damascena Mill were 54± 2/37, 96±3/32 and 62±2/17 in aortic smooth muscle, trachea and uterus, respectively with the presence of 60mM calcium chloride.ConclusionThe results of this study showed that Rosa damascena Mill increased the trachea, aorta and uterus contractions. Therefore it should be used with caution in patients suffering from asthma, dysmenorrhea or hypertension.Keywords: Rosa damascena Mill, Trachea, Aorta, Uterus, Contraction, Rat
-
زمینه و هدفقطع نای در اثر آسیب های نافذ و غیرنافذ نادر می باشد. تاخیر در تشخیص و درمان این ضایعه موجب عوارض جدی و حتی مرگ بیمار می شود. هدف این مطالعه، بررسی درمان و پیامد ناشی از آن در 10 نفر از بیماران مبتلا به قطع نای یا بریده شدن حنجره بود.مواد و روش هاتعداد 8 بیمار با قطع نای و 2 بیمار با بریده شدن حنجره که طی 8 سال (از فروردین سال 1382 تا اسفند 1390) نزد ما درمان شده اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. 8 بیمار به صورت اولیه و 2 بیمار پس از درمان در مراکز دیگر به دلیل عوارض بعد از عمل به ما ارجاع شدند. بیماران قطع نای بعد از بررسی های اولیه و برقراری راه هوایی و رفع مشکلات حاد تحت عمل رزکسیون و آناستوموز نای قرار گرفته و بیماران دچار بریدگی حنجره تحت ترمیم اولیه قرار گرفتند. 5 بیمار به صورت زودرس (بین چند ساعت تا 4 روز بعد از آسیب) عمل شدند. بقیه بیماران به صورت دیررس (730-57 روز بعد از آسیب) عمل شدند. میانگین زمان بین حادثه و عمل جراحی ترمیمی در بیماران 6/154 روز (بین چند ساعت تا 730 روز) بوده است.یافته هااز 10 بیمار 8 بیمار قبل از عمل دچار فلج تارهای صوتی دوطرفه بودند. بعد از درمان در 2 بیمار فعالیت تارصوتی دو طرف بهبود یافت. در 2 بیمار فلج تار صوتی در یک سمت باقی ماند و در 4 بیمار بعد از عمل تارهای صوتی دوطرف همچنان فلج بودند ولی در حالت دور از خط وسط قرار داشتند. تمام بیماران از نظر راه هوایی بهبودی پیدا کردند و همه بیماران سرانجام دی کانوله شدند. یک بیمار 10 روز بعد از عمل دچار از هم گسیختگی آناستوموز نای شد که تحت عمل و آناستوموز مجدد قرار گرفته و بهبودی پیدا کرد. مدت پیگیری بیماران بین 12 تا 84 ماه بود (متوسط 5/31 ماه).نتیجه گیریبا وجود اینکه اغلب بیماران قبل از عمل فلج دوطرفه تارهای صوتی دارند ولی امکان آناستوموز نای یا ترمیم حنجره بدون استفاده از لوله تراکئوستومی وجود داشته و با درمان مناسب امکان دی کانوله شدن و داشتن صدای قابل قبول برای اکثر بیماران وجود دارد.
کلید واژگان: نای, صدمات غیرنافذ, رزکسیون, آناستوموزIntroduction &ObjectiveTracheal disruption due to penetrating and blunt trauma is rare. Delayed diagnosis and treatment can lead to major morbidity and even death. The aim of this study was to assess the treatment and its outcome in 10 patients with trachea and larynx disruption.Materials and MethodsWe studied 8 cases of tracheal disruption and 2 cases of larynx disruption which، were treated in our department during 8 years (April 2003- March 2011). Eight patients were immediately transferred and treated in our department and 2 were referred from other departments after initial treatments. The first priority for patients with tracheal disruption was to establish and maintain a patent airway to provide sufficient tissue oxygen delivery and then there was assessment of patient condition and acute problems. Surgical procedures were: tracheal resection and anastomosis for tracheal disruption (8 patients) and laryngeal repair for laryngeal injuries (2 patients). Five patients were treated immediately (few hours to 4 days post injury) and others were treated with a delay of 57 to 730 days. Patients were followed up post-operatively for the development of immediate and delayed complications. The average time between the accident and the surgery was 154. 6 days (between a few hours to 370 days).ResultsThe follow up was carried out for a minimum period of 12 months to a maximum period of 84 months. Eight patients had bilateral vocal cord paralysis before operation. After the surgery 2 cases resumed improved vocal cord function، 2 patients sustained unilateral vocal cord paralysis and in 4 patients vocal cords sustained bilateral paralysis but were in paramedian position. All patients were decannulated finally.ConclusionsIn spite of vocal cord paralysis in most of patients، tracheal resection and anastomosis، without tracheotomy، was possible in all cases. With proper treatment، it is possible for all patients to be decannulated with patent airway and acceptable voice.Keywords: Tracheal, Blunt Trauma, Resection, Anastomosis -
زمینه و هدفبا توجه به افزایش توجه فیلدهای مختلف علم زیست شناسی به مطالعه عصاره های گیاهان، هدف این پژوهش بررسی اثر برهم کنشی عصاره هیدروالکلی ریزوم گیاه زنجبیل و سیستم آدرنرژیک بر فعالیت مکانیکی نای ایزوله موش صحرایی نر بود.روش بررسیدر این مطالعه تجربی 15 سر موش صحرایی نر بالغ پس از تطابق با محیط بی هوش شدند، نای آنها جدا شده و به قطعات 3 میلی متری تقسیم شد. پس از آن حلقه های نای ایزوله هر کدام از موش ها به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و در حمام بافتی حاوی محلول کربس اکسیژنه قرار گرفتند و فعالیت مکانیکی آنها به وسیله ترانسدیوسر مرتبط با سیستم پاورلب و بریدج آمپلی فایر ثبت گشت. در گروه آزمایش، عصاره هیدروالکلی زنجبیل با دوز3/0 میلی گرم بر میلی لیتر به حمام بافتی اضافه شد. به گروه کنترل نیز در شرایط یکسان، حلال عصاره اضافه گشت. سپس پاسخ مکانیکی هر کدام از گروه ها در حضور ایزوپرنالین و پروپرانولول به عنوان آگونیست و آنتاگونیست سیستم آدرنرژیک ثبت شد. داده ها با آزمون آماری تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.یافته هادر حضور عصاره هیدروالکی زنجبیل، فعالیت مکانیکی نای ایزوله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<)، ولی پس از تزریق ایزوپرنالین و پروپرانولول، تفاوت معنی داری در فعالیت مکانیکی نای در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل دیده نشد(05/0p>).نتیجه گیریاین مطالعه نشان می دهد، زنجبیل از طریق مسیرهای دیگر به جز سیستم آدرنرژیک بر روی شل شدگی نای ایزوله تاثیرگذار است.
کلید واژگان: سیستم آدرنرژیک, فعالیت مکانیکی, نای, زنجبیلArmaghane-danesh, Volume:18 Issue: 4, 2013, PP 261 -271Background And AimsDue to the increasing interest in studying the plant extracts in various fields of biology، the aim of the present study was to investigate the effect of ginger extract interaction and adrenergic system on the mechanical activity of the a rat’s isolated trachea.MethodsIn this experimental study، 15 adult male rats were anesthetized after adaptation to environment. Afterwards، the trachea was removed and divided into 3 mm segments. The isolated tracheal rings of each mouse were divided into control and experimental groups. Next، they were put in tissue baths containing oxygenated Krebs solution، and their mechanical activity were recorded by the transducer and bridge amplifier system. In the experimental group، hydroalcoholic extract of ginger (0. 5 mg/ ml) was added to the tissue bath. In the same conditions، the solvent extract was added to the control group. At the end، the mechanical response of each group in the presence of propranolol and isoprenaline as agonist and antagonist adrenergic system were recorded. The gathered data were analyzed by the paired t-test.ResultsIn the presence of hydroalcoholic extract of ginger، the mechanical activity of isolated trachea was significantly decreased compared to the controls (p < 0. 05). However، after injection of isoprenaline and propranolol، a significant difference in the mechanical activity of the trachea was observed in the experimental group compared to the control group (p < 0. 05).ConclusionThis study showed that the ginger has effects on isolated tracheal relaxation via other routes، except the adrenergic system.Keywords: Adrenergic system, Mechanical activity, Trachea, Ginger -
IntroductionNitric Oxide is an important endogenous compound that acts as bronchodilator in trachea. Electromagnetic fields (EMF) affect nitric oxide level in different tissues. The interaction of nitrergic and cholinergic systems in airways has been reported. Therefore, the present study was performed to evaluate the interaction of cholinergic and nitrergic systems in the trachea of rats that have been exposed to EMF.MethodsAdult male rats were divided into 3 groups: experimental group was exposed to 1 mT (militesla) EMF for 135 days, sham group was kept in the same condition but in off solenoid and control group was kept in normal condition. After 135 days, the mechanical response of transverse rings of isolated trachea to acetylcholine in the absence and presence of L-NAME, an inhibitor of nitric oxide synthesis, were recorded using PowerLab-AD system.ResultsThe results showed a significant increase in cholinergic contractions of trachea in the presence of L-NAME in control and sham groups (P< 0.05). However this enhancement of contraction was not detected in EMF exposed group.ConclusionIt can be concluded that nitric oxide has a modulatory effect on the airway cholinergic contraction, however this modulation is inhibited by prolonged exposure to EMF.
-
زمینهاگر چه عمل رزکسیون آناستوموز روش مؤثر برای درمان تنگی های بعد از لوله گذاری راه هوایی شناخته شده است ولی روش های درمانی غیر از رزکسیون نظیر دیلاتاسیون تنگی، نصب T- تیوب، نصب استنت و استفاده از لیزر به عنوان جانشینی برای عمل رزکسیون آناستوموز مطرح می شوند. ارائه یک تجربه متمرکز در درمان این تنگی ها می تواند در مقایسه و انتخاب نوع درمان کمک کننده باشد.روش کاربیمارانی که در یک دوره 13 ساله به علت تنگی بعد از لوله گذاری در نای یا در ساب گلوت به ما ارجاع شده بودند گروه مطالعه هستند. تمام بیماران تحت برونکوسکوپی قرار گرفته، جزئیات آناتومیک تنگی و فعالیت حنجره و تارهای صوتی ارزیابی می شد. چنانچه شرایط مناسب برای جراحی حاصل نمی شد درمان های دیگر (لیزر، استنت، T- تیوب و یا دیلاتاسیون مکرر) انجام می گرفت. عمل ها شامل: 1- رزکسیون آناستوموز نای، 2- رزکسیون آناستوموز نای و قوس قدامی کریکوئید، 3- رزکسیون آناستوموز نای و قوس قدامی کریکوئید همراه با کریکوئیدوتومی خلفی و نصب یک گرافت غضروف اتولوگ در محل کریکوئیدوتومی بودند. نتایج به سه گروه، خوب، قابل قبول و شکست درجه بندی می شد. پیگیری به صورت فعال با مراجعات درمانگاهی و تماس مکرر با بیماران صورت می گرفت.یافته ها901 بیمار تحت درمان قرار گرفتند، 571 نفر تحت عمل رزکسیون آناستوموز قرار گرفتند. (420 مرد، 151 زن، میانگین سنی 6/25 سال). عمل های انجام شده عبارت بود از روش1: 451 بیمار، روش 2: 88 بیمار و روش 3: 32 بیمار. نتایج عبارت بود از خوب: 434 مورد (01/76%)، قابل قبول: 79 مورد (84/13%) و شکست 53 مورد (28/9%). در بیماران عمل شده 13 مورد (3/2%) مرگ دیده شد.نتیجه گیریدر حال حاضر رزکسیون آناستوموز با یا بدون بازسازی حنجره در یک مرحله، درمانی مناسب برای اکثر موارد تنگی های نای و تنگی های لارنگوتراکئال است.
کلید واژگان: نای, تنگی بعد از لوله گذاری, رزکسیون, آناستوموز -
زمینه و هدفبررسی اثر عوامل تاثیر گذار بر فعالیت انقباضی عضلات صاف نای می تواند گامی در جهت کنترل بیماری های انسدادی ریوی باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثر عصاره آبی ریشه ختمی بر فعالیت انقباضی نای جدا شده موش صحرایی انجام شده است.روش بررسیاین مطالعه تجربی روی 30 قطعه نای (mm 5) جدا شده از 15 راس موش صحرایی نر سالم در 6 گروه (5 قطعه ای) انجام شد. اثر عصاره آبی (μg/ml 6/14، 8، 6/6، 6/2، 6/0، 2/0)، اپی نفرین (mμ 5) و پروپرانولول (mμ1) بر تغییر قدرت انقباض ناشی از کلرور پتاسیم (M m60) به روش ایزومتریک تحت کشش یک گرم در حمام بافت حاوی محلول کربس- هانسلیت اندازه گیری شد. برای مقایسه داده ها از آزمون های کروسکال والیس و تعقیبی دان استفاده شد.یافته هاغلظت های تجمعی عصاره آبی ریشه ختمی (μg/ml 6/14، 6/6، 6/2، 6/0، 2/0) به صورت وابسته به غلظت و اپی نفرین به تنهایی انقباض نای ناشی از کلرور پتاسیم را کاهش داد (001/0Pکلید واژگان: انقباض, ریشه ختمی, نای, موش صحراییBackground And AimSince the spasm of the air ways is a very common syndrome in human communities the study of factors affecting contractile activity of the tracheal muscles can be helpful in the control of pulmonary obstructive diseases. Therefor; this study was designed to determine the effect of aqueous extract of Althea root on tracheal smooth muscle in rat.MethodsIn an experimental study tracheas (N: 30 5mm) from healthy male rats (N: 15 Sprague Dawley 200-250 gr) were dissected and their contractions were recorded isotonically under one gram tension in an organ bath containing Kerebs-hancelit solution in 6 groups (N:5). T-test and one and two-way ANOVA were used to compare the results.ResultsEpinephrine (5µm) alone and extract cumulative concentrations (0.2 0.6 2.6 6.6 14.6 µg/ml) reduced the tracheal smooth muscle contractions induced by KCl (60 mM) dose-dependently (ANOVA P
-
زمینه و هدفجایگزینی قطعاتی از مری که درگیر تومور، صدمات و یا بیماری های دیگر شده است، معمولا نیاز به اعمال جراحی سنگین و پیچیده نظیر قرار دادن معده، کولون، روده باریک و یا نسوج مرکب پوست دارد. در حالی که رزکسیون قطعاتی از نای در گردن و آناستوموز مجدد دو سر آن کاری ساده، عملی و کم عارضه است. ما به این فکر افتادیم که در یک مطالعه تجربی قطعه ای از مری در گردن را خارج کرده و به وسیله قطعه ای از نای جایگزین کنیم تا شاید راهکار ساده تری برای بیماران مبتلا به ضایعات مری پیدا شود.مواد و روش هادر سگ های بالغ طی یک عمل جراحی تحت بیهوشی عمومی از طریق شکاف گردنی، 5 سانتیمتر از طول نای را در حالیکه پایه عروقی آن حفظ گردیده بود، جدا کرده و بعد 5 سانتیمتر از مری را رزکسیون کرده، نای جدا شده به دو سر مری باقیمانده آناستوموز گردید. سپس دو سر نای قطع شده نیز به یکدیگر آناستوموز شد.
یافته هابلع حیوانات و صدا بعد از عمل طبیعی بود. اثری از آسپیراسیون در معاینات بالینی و رادیوگرافی دیده نشد. در بررسی های حین اتوپسی، آناستوموزها باز و بدون علائمی از تنگی بود.نتیجه گیریجایگزینی قطعه ای از مری به وسیله قطعه ای از نای امری امکان پذیر و کم عارضه است و احتمالا می تواند در ضایعات مری گردنی در انسان مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: مری, بازسازی, نایIntroduction &ObjectiveThe replacement of segments of esophagus damaged by a tumor or other diseases is usually difficult requiring complex surgical procedures such as replacement of the involved area with stomach, colon, small bowel or composite tissue flaps. In esophageal lesions, this problem is more complicated; whereas, the resection of the segments of trachea and anastomosis of the two ends is a simple and practical procedure with low complications. In this experimental study we resected a piece of cervical esophagus and replaced it with a segment of trachea to find a simple solution for patients suffering from esophageal lesions.Materials and MethodsIn 20-30 kg mature adult dogs, 5 cm of trachea was resected while preserving its attachments to the surrounding fibroareolar tissues. Then, 5 cm of esophagus was resected and replaced with the prepared segment of trachea. End to end tracheal anastomosis performed by a combination of interrupted and running vicryle sutures and anastomosis of esophageal ends to the tracheal segment was performed by running nylon sutures.ResultsNo complication occurred during surgery. Both swallowing function and voice were normal in all three dogs after the operation. Oral diet started the day after operation. No sign of aspiration was seen in clinical and radiographic examinations. On autopsy examination, anastomoses were patent without being narrowed or having abnormal muscosal changes.ConclusionsThe replacement of segment of esophagus with an autogenous tracheal segment is a practical procedure with low complications and can probabely be used for the treatment of esophageal lesions in human begings. -
مقدمهایجاد بیماری های ریوی- شغلی نقش مهمی داشته باشند. مهمترین این آلاینده ها شامل فرمالدئید، قلع و سرب می باشند. مطالعات نشان داده اند که اپی تلیوم تنفسی به عنوان اولین سد بیولوژیک در برابر این آلاینده ها از خود واکنش نشان می دهد. هدف از این مطالعه شناسایی تغییرات کمی حاصل از تاثیر این آلاینده ها در شرایط کنترل شده بر اپی تلیوم تنفسی نای در موش صحرایی بود.
مواد و روش کار48 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد Sprague Dawley به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 n=) و شاهد (18n=) شدند. موشها پس از سازش با شرایط استاندارد خانه حیوانات در گروه آزمایش به مدت 1ساعت (ساعت 12الی13) تحت تاثیر فیوم ها در اتاقک گاز با حجم 83/. متر مکعب با شرایط ثابت لحیم کاری با سرعت 5 متر بر دقیقه قرار گرفتند. بطور روزانه هوای داخل اتاقک گاز برای اندازه گیری فرمالدئید، قلع و سرب به دو روش متفاوت نمونه برداری می شد. حیوانات گروه آزمایش و شاهد با توجه به جدول زمانی به سه زیر گروه 2، 4 و 6 هفته ای تقسیم شدند و آنگاه در موعد مقرر با بیهوشی عمیق کشته شده و نمونه گیری از نای انجام شد. نمونه ها طبق روش معمول در بافت شناسی پاساژ داده شده و برشهای تهیه شده با رنگ آمیزی هماتوکسیلن و ائوزین، پس از کالیبراسیون میکروسکوپ نوری مورد مطالعه ی کمی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS با تست LSD مورد بررسی قرار گرفتند و 05/0p< معنی دار تلقی گردید.یافته هانتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اختلاف ضخامت اپی تلیوم تنفسی نای بین گروه های شاهد و آزمایش در تمام گروه ها معنی دار بود. (000/0p<) همچنین اختلاف ضخامت در گروه آزمایش 6 هفته ای با گروه 2 هفته ای معنی داری بود (001/0p<). میزان فرمالدئید، قلع وسرب در هوای تنفسی به ترتیب به میزانmg/m3193/0، mg/m335/0 وmg/m3 3 بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد آلاینده های حاصل از لحیم کاری ضخامت اپی تلیوم تنفسی در نای را تغییر می دهند و این روند از یک الگوی افزایشی تبعیت می کند.
کلید واژگان: بیماریهای شغلی, ریه, آلاینده های لحیم کاری, اپی تلیوم تنفسی, نایBackgroundFumes generating during soldering process are a group of metal vapors and gases such as tin, lead and formaldehyde which are one of the main reasons for lung diseases in solders. Respiratory epithelium in trachea is the first biological barrier which responds to these fumes. The aim of this study was to identify the quantitative effects of these fumes in respiratory epithelium of rats.Materials And MethodsA total number of 48 adult male Sprague Dawley rats were randomly divided into experimental (n=30) and control (n=18) groups. Each group was subdivided into 2, 4 and 6-week subgroups based on the time of tissue sampling. After adaptation to standard situation in animal house, rats in experimental group were exposed to soldering fumes for 1 hour in exposure chamber (0.83m3). Air sampling from the exposure chamber was done daily with two different methods. According to the schedule, tissue specimens were taken from trachea in deep anesthesia. After processing, all samples were sectioned and stained and the thickness of the respiratory epithelium of trachea was measured under light microscopy.ResultsThere was a significant difference between all of control and experimental subgroups (p<0.000). There was also a significant difference between experimental groups of 6-week subgroup with 2-week subgroup (p<0.001). The amount of the formaldehyde, tin (Sn) and lead (Pb) in gas exposure chamber was 0.193 mg/m3, 0.35 mg/m3 and 3 mg/m3 respectively.ConclusionIt seems that the respiratory epithelium of the trachea responds to the soldering fumes and the changes in epithelial thickness are time dependent. -
به نظر می رسد در صورت انجام مراقبت مناسب از لوله های تنفسی و مجاری هوایی، تنگی های بعد از لوله گذاری قابل پیشگیری باشند ولی این مساله مورد مطالعه کافی قرار نگرفته است. هدف از مطالعه مشخص کردن راهکارهای عملی برای کاهش میزان این تنگی ها است.
مطالعه در سه مرحله انجام شد. ابتدا اطلاعاتی از بخش های مراقبت ویژه در تهران و شهرستان ها در زمینه مراقبت از لوله ها و مجاری هوایی تهیه شد (گروه شاهد)، که این اطلاعات بر اساس تکمیل کردن 20-10 پرسشنامه در هر بخش بود. سپس بیمارانی را که به علت تنگی های بعد از لوله گذاری توسط گروه جراحی طی 6 سال (1379-1373) درمان شده بودند بررسی کردیم (گروه مطالعه). در مرحله نهایی با مقایسه کردن اطلاعات به دست آمده و تحلیل های آماری آنها، نقاط ضعفی را که در بخش های مراقبت ویژه کشورمان در رابطه با مراقبت از مجاری هوایی وجود دارد معلوم کرده و راهکارهای مناسب را برای جلوگیری از تنگی های بعد از لوله گذاری جستجو کردیم. روش مطالعه مورد - شاهدی بود و برای مقایسه داده ها از آزمون های t-test و x2 استفاده شد.
عواملی که در گروه تنگی (مطالعه) نسبت به گروه شاهد تفاوت آماری داشتند عبارت بودند از: مدت زمان انتوباسیون (14.9 روز در مقابل 8 روز 0.00=P)، اقدام به خودکشی (12 مورد در مقابل 5 مورد 0.00=P)، صدمات مغزی (65% در مقابل 24% 0.00=P)، سن (25.9 سال در مقابل 46.1 سال P<0.05)، استفاده از لوله های قدیمی (50% در مقابل 9% P=0.00، انجام مراقبت شخصی از لوله ها (0% در مقابل 6.1% P=0.00).
عوامل موثر در کاهش میزان تنگی عبارتند از: کم کردن زمان انتوباسیون، استفاده از لوله های بهتر، مراقبت مستمر و برنامه دار از لوله و مجرای هوایی و به ویژه مانیتورینگ فشار کاف. در بیماران جوان انتوبه شده ناشی از صدمات مغزی و خودکشی میزان تنگی ها بیشتر است لذا این گروه باید مراقبت بیشتری شوند.
کلید واژگان: نای, تنگی بعد از لوله گذاری, پیشگیری -
مقدمهتاکنون گزارش هایی درباره اثر آنتی اکسیدانی، کاهش فشار خون و اثر اتساعی عروقی عصاره دانه انگور و پوست میوه آن ارایه شده است. اثرات شل کننده برگ انگور بر انقباض ایلئوم، رحم و آئورت موش صحرایی و اثرات کاهنده نیروی انقباضی و ضربان قلب قورباغه نیز گزارش شده است.هدفدر این تحقیق اثرات عصاره آبی الکلی برگ مو بر فعالیت انقباضی نای موش صحرایی بررسی شد. نای از موش های صحرایی نر جدا گردید و انقباضات آن به روش ایزومتریک درحمام بافت حاوی محلول کربس هانسلیت اندازه گیری شد.یافته هانتایج نشان می دهند که عصاره آبی الکلی برگ مو (5/0، 1، 2، 4 و 8 میلی گرم در میلی لیتر) انقباض ناشی از کلرور پتاسیم (mM 60) و استیل کولین (μM 55) را در نای جدا شده به صورت وابسته به غلظت و معنی دار کاهش داد (0001/0p<). حضور پروپرانولول (μM 1) و یا L-NAME (مهار کننده نیتریک اکساید سنتاز، μM 100) اثری بر انقباض ناشی از کلرور پتاسیم نداشت. همچنین، عصاره در حضور پروپرانولول، L-NAME و آتروپین (μM 30) همچنان اثر شل کننده خود را نشان داد.نتیجه گیریاز نتایج این تحقیق می توان چنین نتیجه گیری نمود که اثر شل کننده عصاره آبی الکلی برگ مو بر نای موش صحرایی احتمالا از طریق انسداد کانال های کلسیمی وابسته به ولتاژ انجام می شود. همچنین به نظر می رسد که، رسپتورهای بتا آدرنرژیک،NO و رسپتورهای کولینرژیک در این عملکرد مهاری دخالتی ندارند.
کلید واژگان: برگ مو, نای, موش صحرایی, آنتی اسپاسمودیک -
مقدمهمیزان خودکشی در سال های اخیر رو به افزایش گذاشته است. ارایه یک مجموعه از بیمارانی که بعد از اقدام به خودکشی زیر ونتیلاتور قرار گرفته اند و در اثر لوله های داخل نای دچار عارضه تنگی در مجرای هوایی (تراشه) شده اند، باعث شناخت بیشتر این عارضه و راه های مقابله و پیشگیری از آن می شود.مواد و روش هاطی یک مطالعه آینده نگر، از میان بیمارانی که به علت تنگی مجرای هوایی ناشی از لوله گذاری به مرکز ما معرفی شده بودند، آن هایی که علت لوله گذاری اقدام به خودکشی کرده بودند، بررسی شدند. این کار با پرکردن پرسشنامه تنظیم شده ثبت کامپیوتری اطلاعات آماری و پیگیری منظم بالینی، در مدت 15ماه (اردیبهشت 1382تا تیرماه1383) انجام گرفت.یافته هااز میان 100بیمار مبتلا به تنگی ناشی از لوله گذاری، تعداد 19 بیمار وارد مطالعه شدند (میانگین سنی 9.96±25.3 سال، محدوده 56-17 سال، 10 نفر مونث و 9 نفر مذکر). نوع بیماری و علت خودکشی بر اساس تشخیص روان پزشک عبارت بود از: 11 مورد استرس روانی اجتماعی در زمینه شخصیت مشکل دار یا نابالغ و 7 مورد وجود اختلال روانی، در یک نفر علت نامعلوم بود. علل مستقیم اقدام به خودکشی عبارت بودند از: مشکلات خانوادگی 10 مورد، مسایل عشقی 2 مورد، اعتیاد 3 مورد، ناراحتی سیستم عصبی و افسردگی 6 مورد، مشکلات اجتماعی 2 مورد، بعضی از بیماران دو علت را ذکر کرده و یک بیمار نیز از ذکر علت خودکشی خودداری کرد. مدت لوله گذاری بیماران به طور متوسط 14.78 روز بود (محدوده 3-30 روز). 8 بیمار تراکئوستومی شده بودند و طول تنگی به طور متوسط 35.12 میلی متر بود (محدوده 50-20 میلی متر). درمان های انجام شده شامل رزکسیون آناستوموز محل تنگی و نیز دیلاتاسیون متناوب تنگی بود. 3 بیمار با دیلاتاسیون درمان شدند و در 16 بیمار عمل رزکسیون آناستوموز تراشه انجام شد. 8 مورد عود تنگی بعد از رزکسیون ایجاد شد که با رزکسیون مجدد (4 نفر) و با دیلاتاسیون متناوب (2 نفر) بهبودی یافتند و در 2 مورد نیز استنت گذاشته شد. این گروه ازبیماران با یک گروه مشابه که به علل مختلف دیگری دچار تنگی بعد از لوله گذاری شده بودند، مقایسه شد. میزان عود تنگی (p=0.011) و طول تنگی (p=0.011) در گروه خودکشی بیشتر از گروه شاهد بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد در بیماران ما مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، تجرد و کم سوادی بیشتر از اختلالات روانی زمینه ساز اقدام به خودکشی بوده است. بیمارانی که بعد از خودکشی زیر ونتیلاتور قرار می گیرند و دچار تنگی تراشه می شوند با عمل رزکسیون آناستوموز قابل درمان می باشند، اگر چه میزان عود تنگی در آن ها بیشتر از گروه های دیگر است.
کلید واژگان: خودکشی, لوله گذاری, نایBackgroundThe incidence of suicide attempts has been increasing in recent years. Presenting a group of patients who attempted suicide, underwent ventilatory support and got postintubation airway stenosis, may help us to better understand and prevent this complication.Materials And MethodsAmong patients who referred to us for treatment of PIAS, those who were intubated for suicide attempts were investigated in a prospective study. Information were entered in a questionnaire and regular follow- ups were done in a 15 months period (Apr 2003 to Jul 2004).FindingsAmong 100 patients with PIAS, 19 enrolled in the study. Mean age was 25.3 + 9.96 years (17-56 y), there were 10 females and 9 males. The type of disease and reason for suicide was categorized by a psychologist as psychosocial stress with an immature personality background in 11, psychological disorder in 7 and unknown cause in one. Direct causes for suicide were: family problems in 10, lovesick in 2, opium addiction in 3, depression in 6, social problems in 2 (in some patients, there were more than one cause). Mean time of intubation was 14.78 days (3-30 days), mean length of stenosis was 35.12 mm (20-50). Eight patients underwent a tracheostomy procedure. Three patients were treated with bronchoscopic dilation and 16 underwent laryngotracheal resection and reconstruction. There were 8 recurrences in the resected group of patients, of them, 4 were successfully re-resected, 2 recovered by bronchoscopic dilations and 2 managed by stents. This group of patients (study group) was compared with a similar group of patients in whom the causes of intubations were different (control group). The incidence of post-surgical recurrence (P=0.011) and the length of stenosis (P=0.01) were higher in the study group.ConclusionsIn our patients, social problems like unemployment, illiteracy and singleness were more frequent cause of suicide than psychological disorders. Patients who underwent mechanical ventilation due to suicide and suffered PIAS could be treated by tracheal resection and reconstruction, although the incidence of post-surgical stenosis recurrence among them is more frequent than the other groups of patients.Keywords: Tracheal stenosis, Suicide, Intubation -
مقدمهیکی از مهم ترین مهارت هایی که پزشکان و پرستاران باید فراگیرند و به کار ببرند عمل لوله گذاری داخل تراشه می باشد. پس باید بر آموزش این مهارت تاکید کافی صورت گیرد. هدف از این پژوهش طراحی و به کارگیری وسیله ای است که توسط آن افراد غیرمجرب هم که جزو کادر بیهوشی نیستند قادر باشند در موارد اورژانس عمل لوله گذاری داخل تراشه را به طور صحیح انجام دهند.روش کاردریک مطالعه مداخله ای نیمه تجربی، تعداد 400 نفر بیمار در فاز 1 مطالعات مداخله ای مورد لوله گذاری درون تراشه قرار گرفتند. مطالعه دربیمارستان های ولیعصر(عج) و امیرکبیر بر روی بیمارانی که تحت بیهوشی عمومی قرار داشتند صورت گرفت. بیماران در فاصله سنی 75-5 سال بودند. در این مطالعه، بیماران مبتلا به آسم و بیماری های انسدادی ریوی مزمن، بیماران قلبی و بیمارانی که تحت جراحی مغز و اعصاب قرار می گرفتند حذف شدند زیرا در بیماران ذکر شده مدت زمان لوله گذاری داخل تراشه حائز اهمیت بسیار است. وسیله ای که در این بررسی طراحی گردید ابتدا به لوله تراشه متصل شد. سپس جهت ارزیابی عملکرد این وسیله، لوله تراشه یک بار داخل مری و بعد داخل نای قرار گرفت. لازم به ذکر است که در طی این مدت به هیچ عنوان اکسیژن رسانی فرد مختل نگردید و میانگین زمان برای انجام این اعمال 12-10 ثانیه بود.نتایجدرنگاه کلی، هر400 بار لوله گذاری درون نای که توسط وسیله مزبور انجام شد، درست صورت گرفته بود و هم چنین تمامی مواردی که لوله تراشه درون مری قرار گرفت (400مورد) نیز توسط این وسیله به درستی ارزیابی شد. در این مطالعه با کمک جریان خروجی هوا از ریه ها راحت ترین شیوه لوله گذاری داخل تراشه نیز ارائه شد. لازم به ذکر است که میانگین زمان لوله گذاری داخل نای از این طریق، توسط یک فرد ماهر حداکثر 5 ثانیه می باشد و در ضمن هزینه ساخت این وسیله 1000 ریال برآورد شده است.نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصله از این مطالعه می توان چنین بیان نمود که این وسیله در اورژانس بسیار مفید است و لوله گذاری اورژانس توسط آن تسهیل می گردد. این وسیله ارزان قیمت و قابل حمل است وبه نظر می رسد از تمام وسایل و دستگاه های دیگر برای تشخیص درستی یا نادرستی عمل لوله گذاری داخل تراشه که تا به حال گزارش شده، بهتر عمل می کند.
کلید واژگان: وله گذاری, نای, مری, دقت, سنجش گرIntroductionOne of the most important skills which should be learned and performed by physicians and nurses is the correct method of intubation. Therefore, more attention should be given to such trainings. The main purpose of the recent study is manufacturing and utilization of a detector device for correct intubation which can be used by inexpert staff who are not members of anesthesia team.Materials And MethodsIn a quasi experimental study a detector device was manufactured and utilized for correct intubation. In this research 400 patients undergone surgery, had been chosen for testing the device. Their ages varied from 5-75 years old and they had no chronic obstructive pulmonary disease (COPD), asthma and heart disease. These patients have been generally anesthetized. In all patients the tracheal tube has been placed in esophagus and then immediately in trachea, using the device. The sensitivity of device was evaluated. During the procedure patients, oxygenation was not disturbed.ResultsAll 400 intubations were performed succesfuly using the device. In this study using air flow out of lungs, intubation was done successfuly. So the devices, sensitivity was 100%. By a professional the mean time for intubation using this device was 5 seconds, and it,s price was 1000 Rials.ConclusionRegarding the results, it seems the device is useful in emergencies and facilitates intubation. This device is cheap and portable and seems to be more useful than other reported devices in determining correctiveness of intratracheal intubation.Keywords: Intubation, trachea, esophageus, detector, sensitivity -
زمینه و هدفتحریک و انقباض عضلات صاف مجاری هوایی منجر به تنگی آن و بروز اشکالاتی در روند ورود و خروج هوا می گردد که نوعی اختلالات انسدادی می باشد. یکی از عوامل مهمی که امروزه بعنوان شل کننده عضلات صاف مورد نظر است نیتریک اکسید می باشد. از آنجایی که S.N.P بعنوان یک دهنده قوی نیتریک اکسید در اورژانسها مصرف می شود و گزارشات متعددی مبنی بر شل شدن عضلات صاف توسط این ماده وجود دارد. در پژوهش حاضر اثر سدیم نیتروسید (S.N.P) بر عضلات صاف نای خرگوش مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیبرای انجام این تحقیق تغییرات فشار داخلی نای خرگوش بعنوان نشانه ای از تغییر فعالیت انقباضی عضلات صاف در نظر گرفته شد، در گروه کنترل اثر تحریک الکتریکی با ولتاژها و فرکانسهای مختلف و در گروه آزمون ابتدا اثر غلظتهای مختلف سدیم نیتروپروسید به تنهایی و سپس توام با همان ولتاژها و فرکانسهای اعمال شده برای گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نمونه های گروه آزمون در پاسخ به غلظتهای مختلف SNP همگی به یک روش وابسته به غلظت فشار داخلی نای را افزایش دادند) 0.05>p (. همچنین وقتی این نمونه ها در معرض غلظتهای سدیم نیتروپروسیدوسپس توام با تحریک الکتریکی قرار گرفتند غلظت حداقل) molar 6ˉ10×(0.5 در تمام ولتاژها و فرکانسهای مورد استفاده فشار داخلی نای را بطور قابل ملاحظه ای نسبت به گروه کنترل کاهش داد (0.000 =p) در حالیکه غلظت متوسط و بالا پاسخ نای به تحریک الکتریکی با ولتاژها و فرکانسهای مختلف را بطور کلی افزایش دادند که این افزایش در مورد غلظت متوسط) m 7ˉ10×66. (1در حضور محرک الکتریکی با ولتاژ و فرکانسهای 10 ولت - 20 هرتز و 30 ولت - 20 هرتز معنی دار بوده است (0.00=p). در مورد غلظت حداکثرm 8ˉ10×5 در تمام ولتاژها و فرکانسها این افزایش پاسخ معنی دار شده است (0.05 >p).نتیجه گیریبر اساس یافته های این پژوهش SNP بطور کلی اثر تحریکی وابسته به غلظت بر عضلات صاف نای خرگوش داشته است و تنها غلظت حداقل آن توانسته است پاسخ این عضلات به تحریک الکتریکی با ولتاژها و فرکانسهای مختلف را کاهش دهد.
کلید واژگان: سدیم نیتروپروسید, عضله صاف, نایBackground And Aimexcitation and contraction of the smooth muscles in the airways lead to the constriction which causes abnormal airflow. Nitric oxide is considered as one of the most important factors which causes smooth muscles relaxation. Since Sodium Nitroprusside (S.N.P) is used in emergency services as a potent NO donor and many reports have indicated that this agent causes the smooth muscles relaxation, so this study was designed to determine the effect of S.N.P on tracheal smooth muscle of rabbit.Materials And Methodsin this study intratracheal pressure (I.T.P) was recorded as an index of contraction of tracheal smooth muscle. Control groups were exposed to the electrical stimulation with various voltages and frequencies. Treatment groups were first exposed to various concentrations of S.N.P along with the same electrical stimulation as the control groups.ResultsOur results showed that in the treatment groups, different concentrations of S.N.P significantly increased ITP (p<0.05). when they were exposed to various concentrations of S.N.P along with electrical stimulation, the lowest concentration of S.N.P (0.5 10 M), decreased the ITP in response to electrical stimulation with different voltages and frequencies (p=0.00). Application of medium and high concentrations of S.N.P led to the increase of ITP in response to electrical stimulation. ITP was significantly increased following administration of the medium concentration of S.N.P. (1.66 10 M) SNP (p=0.00). SNP, 5 10 M, also led to a significant increase of ITP in all voltages and frequencies (p<0.05).ConclusionAccording to our findings, S.N.P had an excitatory concentration-dependant effect on the tracheal smooth muscle and only the minimum concentrations induced relaxation of the muscles. -
تاثیر هیستوپاتولوژیک بخار فرمالدهید بر مخاط تنفسی نای موش صحراییمقدمهفرمالدهید ماده ای شیمیایی است که مصرف گسترده ای در تثبیت بافتها و نیز اجساد دارد. فرمالدهید در هنگام تشریح جسد تبخیر و در فضای سالن منتشر می گردد. مشاهدات نشان داده است که این گاز می تواند سبب بروز علایم بالینی نظیر سوزش چشم، گلو و بینی، ریزش اشک و خارش بدلیل تحریکات مخاطی گردد. این مطالعه به منظور تعیین تغییرات هیستوپاتولوژیک مخاط تنفسی نای موش صحرایی (رت) که به مدت 18 هفته در معرض بخار فرمالدهید قرار گرفتند، طراحی شد.روش هامطالعه حاضر بر روی 28 سر رت از نژاد Albino Wistar با سن 8-6 هفته انجام شد. این حیوانات به طور تصادفی (بر اساس زمان مواجهه) و به طور کاملا مساوی آزمایشی شامل گروه E1و (4 روز در هفته 4 ساعت) و گروه E2 (4 روز در هفته روزی 2 ساعت) و گروه E3(2 روز در هفته روزی 2 ساعت) و یک گروه شاهد (بدون مواجهه) تقسیم شدند. رتهای گروه های شاهد و مورد پس از پایان 18هفته، تحت بیهوشی کشته شدند. از نمونه های نای پس از فیکساسیون و قالب گیری، مقاطع بافتی به ضخامت5 mμ تهیه گردید. تمام مقاطع با هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری بررسی شد.یافته هابهم ریختگی اپیتلیوم، همراه با ناپدید شدن مژه ها، تغییرات دیسپلاستیک خفیف و ارتشاح خفیف لنفوسیتها در گروه آزمایش E1 مشاهده شد. تغییرات بافتی در گروه E2 و E3 به صورت به هم ریختگی اپیتلیوم و بی نظمی مژه ها و ارتشاح خفیف لنفوسیتها مشاهده گردید.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که هر چه مدت زمان مواجهه با بخار فرمالدهید بیشتر شود، تغییرات هیستوپاتولوژیک مشاهده شده در مخاط تنفسی شدیدتر خواهد بود.
کلید واژگان: فرمالدهید, مخاط تنفسی, نای, موش صحرایی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.