جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "همکاری" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
مراقبت تیمی به عنوان راهی برای افزایش کیفیت ارائه مراقبت های بهداشتی و حفظ ایمنی موردتوجه قرارگرفته است. بااین حال به نظر می رسد ویژگی های این مفهوم و نحوه ب کارگیری آن نیاز به تحلیل بیشتر و دقیق تر برای شفاف شدن و تمایز مفاهیم مشابه جهت سنتز تئوری شود؛ بنابراین هدف این تحلیل مفهوم، شفاف سازی مفهوم مراقبت تیمی در بخش مراقبت ویژه، در عمل بالینی است.
روش هااین تحلیل با استفاده از استراتژی واکر و اوانت انجام شد. این رویکرد، یکی از روش های مفهوم پردازی و تکامل مفهوم است که نهایتا به توسعه تئوری می انجامد. جستجوهای مطالعات در بانک های اطلاعاتی Web of Sciences، Scopus، Iran Medex، Magiran، SID بعلاوه ناشرانی از قبیل PubMed و موتورهای جستجوی Google Scholar, Semantic Scholar بین سال های 1987 تا نوامبر 2021 به زبان فارسی و انگلیسی انجام شد
یافته هاتجزیه و تحلیل مطالعات مرتبط نشان می دهد که مفهوم مراقبت تیمی یک فرآیند پویا بین متخصص مراقبت های بهداشتی که در تعاملی مبتنی بر مشارکت، شناخت و وابستگی متقابل، اعتماد، درک و احترام متقابل، هدف گذاری مشترک، به اشتراک گذاشتن اطلاعات، مسئولیت و قدرت در تصمیم گیری ها و حل مسئله در جهت دستیابی به بهترین و موثرترین پیامد برای بیمار و خانواده باهم همکاری می کنند.
نتیجه گیریاین تحلیل مفهومی به درک بهتر ویژگی های مراقبت تیمی در بخش مراقبت ویژه کمک می کند و درک مشترکی برای ارتباطات در محیط های آموزشی، پژوهشی و بالینی فراهم می کند، همچنین توسعه تعریف نظری از مراقبت تیمی را ارتقا می دهد.
کلید واژگان: مراقبت تیمی, همکاری, کار تیمی, بخش مراقبت ویژه, تحلیل مفهومBackground and AimTeam care has been considered as a way to increase the quality of health care delivery and maintain safety. However, it seems that the characteristics of this concept and how to use it need more and more detailed analysis to clarify and differentiate similar concepts to synthesize the theory. Therefore, the purpose of this conceptual analysis is to clarify and analyze the concept of team care in the intensive care unit in clinical practice.
MethodsThis analysis was conducted using Walker and Avant’s strategy. This approach is one of the methods of conceptualization and concept development that ultimately leads to the development of the theory. Literature searches were conducted in the databases of Web of Sciences, PubMed, Scopus, Iran Medex, Magiran, SID, and internet search engines (Google Scholar, Semantic scholar) between 1987 and November 2021 in Persian and English.
ResultsAnalysis of related studies shows that the concept of team care is a dynamic process between health care professionals that collaborate in interaction based on participation, cognition and interdependence, trust, mutual understanding and respect, shared goal setting, information sharing, responsibility and power in decision-making and problem-solving to achieve the best and most effective outcome for the patient and family.
ConclusionThis conceptual analysis helps to better understand the characteristics of team care in the intensive care unit and provides a common understanding of communication in educational, research and clinical settings, as well as promotes the development of theoretical definition of team care.
Keywords: Team care, Collaboration, Teamwork, Intensive care unit, Concept analysis -
Background
Faculty members, as the most important elements in universities, play an important role in realizing the goals and missions of universities and higher education institutions. Establishing interaction and professional communication among faculty members is one of the important topics. The purpose of this study was to explain the factors influencing the professional interactions of faculty members.
MethodThe present study was a qualitative research. The semi‑structured interview was used for data collection. The participants in the study were 12 faculty members and 5 students who were selected by purposive sampling. The interviews continued until data saturation was reached. The text of the interviews was analyzed by the thematic analysis using the method of Braun and Clark (2006).
ResultsBased on the analysis of the data, 6 main themes and 25 sub-themes were obtained. The main themes included “individual factors”, “human relations”, “faculty professionalism”, “the importance of side studies”, “contextual factors”, and “organizational factors”.
ConclusionThe results of this study indicated the affective factors on the professional interactions of faculty members from the perspective of faculty members and students. It is suggested that universities of medical sciences use the results of this study to create and improve the professional interactions of their faculty members.
Keywords: Faculty, Qualitative research, Student, interaction, Collaboration -
مقدمه
همکاری بیمار در درمان ارتودنسی، یکی از مهمترین پیشبینیکنندههای نتیجهی درمان میباشد. عدم همکاری، باعث طولانی شدن درمان، کاهش بازده، نتایج غیرقابل پیشبینی و نامطلوب و افزایش هزینهها میشود. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط میان برخی ویژگیهای شخصیتی بیماران با میزان همکاری آنان در درمان ارتودنسی بود.
مواد و روشها:
در این مطالعهی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 90 نفر از بیمارانی که در سال 1397 برای درمان به 7 مرکز تخصصی ارتودنسی در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، به روش خوشهای آسان انتخاب شدند. 5 ویژگی شخصیتی بیماران توسط تست شخصیتی NEO-Five Factor Inventory و میزان همکاری آنان در بازهی 2 و 6 ماهه توسط پرسشنامهی Orthodontic Patient Cooperation Scale استخراج شد. دادههای حاصل توسط آزمونهایPearson و ANOVA آنالیز شدند. سطح معنیداری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها:
میان روان رنجورخویی و میزان همکاری بیماران در 2 و 6 ماه همبستگی معنیداری با ضرایب به ترتیب 0/25 و 0/24 وجود دارد (به ترتیب 0/01 = p value و 0/03 = p value). همچنین میان وظیفهشناسی و همکاری در 6 ماه همبستگی با ضریب 28/0 وجود دارد (0/01 = p value).
نتیجهگیری:
به نظر میرسد، فاکتور شخصیتی روان رنجورخویی میتواند یک عامل خطر در عدم همکاری بیماران در درمان ارتودنسی باشد. همچنین وظیفهشناسی فاکتوری است که میتواند پیشبینیکنندهی همکاری خوب در درمان ارتودنسی باشد. البته این ارتباطات ضعیف میباشند.
کلید واژگان: عوامل شخصیتی, روانشناسی, همکاری, ارتودنسی ثابت, بیماران بالغIntroductionCooperation is one of the most important predictors of treatment outcome in orthodontics. Lack of cooperation can cause prolonged treatment, decrease of efficiency, unpredictable outcome, and cost increase. In this study, the relationship between some personality traits of patients and their cooperation in orthodontic treatment was investigated.
Materials and MethodsIn this cross-sectional descriptive-analytical study, 90 patients who had been referred to 7 specialized orthodontic centers in Isfahan for treatment in 2018 were selected by convenience cluster sampling method. Five personality traits of patients were extracted by NEO-Five Factor Inventory personality test, and their level of cooperation between 2 months and 6 months was extracted by Orthodontic Patient Cooperation Scale questionnaire. The correlation between personality factors and the amount of cooperation in both intervals was calculated by Pearson correlation coefficient analysis. The significance level was considered at 0.05.
ResultsThere is a significant correlation between neuroticism and patients' cooperation in 2 months and 6 months with coefficients of 0.25 and 0.24, respectively. (p value = 0.01 and p value = 0.03, respectively) There is also a correlation between conscientiousness and cooperation in 6 months with a coefficient of 0.28 (p value = 0.01).
ConclusionIt seems that neurotic personality factor can be a risk factor in patients' lack of cooperation in orthodontic treatment. Conscientiousness is also a factor that can predict good cooperation in orthodontic treatment. But these correlations are not very strong.
Keywords: Personality factors, Psychology, Collaboration, Fixed orthodontics, Adult patients -
همکاری در پژوهشهای علوم سلامت، یکی از مهمترین مواردی است که به پژوهشگران جوان کمک مینماید تا در عرصه فعالیتهای پژوهشی خود، گامهایی را بردارند که بدون همکاری، برداشتن آنها غیر ممکن است. علاوه بر این، همکاری به پژوهشگران بالغ کمک میکند تا افق دید خود را گستردهتر نموده و حوزههای نوینی از مطالعات پژوهشی را کشف نمایند. بالاخره، همکاری به پژوهشگران ارشد اجازه میدهد تا نه تنها پژوهشگران جوان را به بلوغ علمی برسانند، بلکه دستاوردهای نوینی از دانش بشری به ویژه در حوزههای میان رشتهای را پدید آورند. نظر به اهمیت همکاری در پژوهشهای علوم سلامت، در مقاله حاضر به تعریف و تبیین جنبههای مختلف آن، نظیر تعریف همکاری، انواع و فواید آن، و نکات مهم در ایجاد آن، پرداخته شده است.
کلید واژگان: همکاری, مطالعات پژوهشی, علوم سلامت, پژوهشگران جوان, پژوهشگران بالغ, پژوهشگران ارشدCollaboration in health science research is one of the most important issues that helps young researchers to take steps in their research activities that are impossible without collaboration. Collaboration also helps mature researchers to broaden their horizons and discover new areas of research. Finally, collaboration allows senior researchers not only to bring young researchers to scientific maturity, but also to create new achievements of human knowledge, especially in interdisciplinary fields. Considering the importance of collaboration in health science research, in this article we will define and explain its various aspects, including the definition of collaboration, its different types and benefits, and important points to create it.
Keywords: Collaboration, Research studies, Health sciences, Young researchers, Mature researchers, Senior researchers -
زمینه و هدف
همکاری در زنجیره تامین برای مقابله با شرایط خاص که منجر به اختلال می شود، اهمیت زیادی دارد. با شیوع ویروس کرونا اهمیت این موضوع در زنجیره تامین گردشگری پزشکی دوچندان شد. تاکنون تحقیقی که به بررسی این موضوع در زنجیره تامین گردشگری پزشکی پرداخته باشد انجام نشده است در نتیجه این تحقیق با هدف پر کردن این خلا تحقیقاتی انجام شده است.
روشجامعه آماری تحقیق، خبرگان صنعت گردشگری پزشکی هستند. شیوه نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی و حجم نمونه براساس اشباع نظری برابر با 26 تعیین شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و برای تحلیل آن ها از نظریه ی برخاسته از داده ها استفاده شده است.
یافته ها:
با توجه به نتایج تحقیق 111 مفهوم شناسایی شده که در قالب 26 مقوله و 5 محور اصلی دسته بندی شده است.
نتیجه گیری:
به منظور بهبود همکاری در زنجیره تامین گردشگری پزشکی، راهکارهایی از جمله مدیریت شایسته منابع انسانی، بهبود روش های تامین مالی، مدیریت مسایل رفتاری، مدیریت امکانات سخت افزاری، مدیریت زنجیره تامین، برنامه ریزی راهبردی مناسب و سیستم جبران خدمت در طول زنجیره توصیه می شود.
کلید واژگان: بیمارستان ها, گردشگری پزشکی, همکاریBackgroundSupply chain collaboration is critical to coping with disruptions. The importance of this issue in the medical tourism supply chain has been highlighted with the outbreak of the novel coronavirus disease (COVID-19). So far, no research has been performed to investigate this issue in the medical tourism supply chain. Therefore, this research has been conducted with the aim of filling this research gap.
MethodsThe statistical population of the research is experts in the medical tourism industry. Judgmental and snowball sampling method is used and sample size are determined based on theoretical saturation equal to 26. In-depth interviews were conducted to collect data and Grounded theory was used to analyze them.
ResultsAccording to the research results, 111 concepts were identified, and classified into 26 categories and five main axes.
ConclusionIn order to improve collaboration in the medical tourism supply chain, solutions such as proper management of human resources, improvement of financing methods, management of behavioral issues, management of hardware facilities, supply chain management, appropriate strategic planning and compensation system throughout the chain is recommended.
Keywords: Collaboration, Hospitals, Medical Tourism -
مقدمه
در عصر حاضر، پیاده سازی فرآیند نوآوری باز برای هر سازمانی لازم و ضروری می باشد و بیمارستان ها به عنوان اصلی ترین مراکز درمانی از این امر مستثنی نیستند. در واقع، بیمارستان ها به عنوان واحدهای عملیاتی سلامت، همواره در معرض مستقیم تغییرات در حوزه خدمات درمانی هستند. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر نوآوری باز در بیمارستان های دولتی استان گیلان پرداخته است.
مواد و روش هااین پژوهش بر حسب هدف یک مطالعه کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها در دسته تحقیقات توصیفی قرار دارد که به صورت مقطعی در سال 1400 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و کارکنان بیمارستان های دولتی استان گیلان به تعداد 1600 نفر بودند. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری غیرتصادفی قضاوتی به منظور دسترسی به اعضای جامعه (مدیران ارشد و کارکنان با حداقل مدرک کارشناسی) استفاده شد. 250 پرسشنامه جهت انجام آزمون مورد استفاده قرار گرفت. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه های استاندارد است. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی، روایی همگرا و واگرا مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزار SPSS 26 و نرم افزار Smart PLS3 می باشد.
نتایجنتایج حاصل از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که از بین عوامل برون سازمانی همکاری با شرکا و کاربر، از بین عوامل سازمانی درون سازمانی، ساختار سازمان، یادگیری اکتشافی و فرهنگ سازمان و در نهایت از بین عوامل فردی درون سازمانی، انگیزه بر نوآوری باز بیمارستان های دولتی استان گیلان تاثیرگذار هستند. تاثیر اعتماد بین شرکا، تکنولوژی، ویژگی های شخصیتی و دانش بر نوآوری باز بیمارستان ها رد شد.
نتیجه گیریبیمارستان ها باید به طور مشترک با سایر واحدهای خدمات بهداشتی، دانشگاه ها و کاربران برای گذر از سیستم نوآوری بسته به سمت نوآوری باز، سیاست های مناسبی تدوین کرده و اقدامات موثر در این راستا را مورد حمایت قرار دهند.
کلید واژگان: نوآوری باز, همکاری, یادگیری, فرهنگ, انگیزه, دانش, بیمارستان های دولتیHospital, Volume:20 Issue: 3, 2022, PP 35 -49IntroductionIn the present era, the implementation of open innovation process is necessary for any organization, and hospitals as the main medical centers are no exception. In fact, hospitals, as health operational units, are always directly exposed to changes in the field of health services. Therefore, the present study has investigated the factors affecting open innovation in public hospitals in Guilan province.
MethodsFrom the point of view of purpose, this research is an applied study and in terms of data collection, it is in the category of descriptive research, which was conducted cross-sectionally in 1400. The statistical population of the study was 1600 senior managers and staff of public hospitals in Guilan province. For sampling, a non-randomized judgmental sampling method was used to access community members (senior managers and employees with at least a bachelor's degree). 250 questionnaires were used to perform the test. Data collection tools are standard questionnaires. The reliability of the questionnaire was confirmed through Cronbach's alpha, and the validity of the questionnaires was confirmed through the face and content validity, convergent and divergent validity. The structural equation modeling method has been used to test the research hypotheses. The software used in this research is SPSS 26 and Smart PLS3.
ResultsThe results of the structural equation modeling test showed that among the external factors, cooperation with partners and the user, among the internal organizational factors, organizational structure, exploratory learning, and organizational culture, and finally among the individual internal factors, organizational motivation affects the open innovation of public hospitals in Guilan province. The impact of trust between partners, technology, personality traits, and knowledge on hospital open innovation has been rejected.
ConclusionIn collaboration with other health care services, universities, and users, hospitals should develop appropriate policies to transition from a closed innovation system to open innovation, and support effective measures in this regard.
Keywords: open innovation, collaboration, learning, culture, motivation, knowledge, public hospitals -
مقدمه
همکاری بین حرفه ای مفهوم چندبعدی و پیچیده است که تحقق آن، نیازمند رشد ریزتوانمندیهای مختلف است. برای طراحی برنامه های آموزشی، شناخت حیطه ها و ریزتوانمندی های همکاری بین حرفه ای ضرورت دارد. در این مطالعه توانمندی های همکاری بین حرفه ای مورد بحث قرار گرفته است.
روش کارمطالعه حاضر مروری است و با هدف بررسی و تبیین ویژگی های توانمندیهای همکاری بین حرفه ای انجام شد. این مطالعه با استفاده جستجو در بانکهای اطلاعاتی نظیرPubMed/ Medline ،Science Direct ،Google Scholar و با استفاده از کلید واژه هایInter Disciplinary, Multidisciplinary Collaborative Education, Practice, Competencies, Core Competencies در محدوده ی زمانی سال2000 الی2020 انجام شد. معیار ورود مقالات و مستندات مرتبط با تعریف آموزش و همکاری بین حرفه ای، ابزارهای مرتبط برای سنجش این مفهوم و چارچوب توانمندی مرتبط بودند که به زبان انگلیسی یا فارسی نوشته شده بودند. در مجموع تعداد 36 مقاله، گزارش و چارچوب توانمندی در این مقاله مورد استفاده قرار گرفتند.
نتایجدر مطالعه حاضر حیطه های همکاری در تیم های بین حرفه ای شامل ارزشهای بین حرفه ای، ارتباطات بین حرفه ای، کارتیمی بین حرفه ای و مدیریت تیم محور و شناخت نقش و مسئولیت ها مورد بحث قرار گرفت.
نتیجه گیریرشد توانمندیهای بین حرفه ای در بین فراگیران نقش اساسی در توسعه ارایه خدمات تیم محور دارد. پایبندی به ارزشهای بین حرفه ای موجب رشد روابط احترام آمیز و ایجاد اعتماد متقابل بین اعضای تیم شده و همکاری بین حرف مختلف را تقویت می کند. علاوه بر این برقراری ارتباطات موثر و رشد مهارتهای کارتیمی در ایجاد روابط همکارانه نقش اساسی دارد. افراد با شناخت مسئولیتهای حرفه ای و تیمی خود و درک درست از نقش سایر حرف می توانند بهتر در فعالیتهای تیمی مشارکت داشته باشند و از توانمندیهای سایر اعضای تیم به منظور ارتقای اثربخشی فعالیتهای تیمی استفاده کنند. توسعه مهارتهای مدیریت تیم محور در هدایت فرایندهای آموزشی-درمانی با هدف اتقای پیامدهای تیمی نقش موثری دارد. همچنین رشد مهارتهای مدیریت چالش در بین اعضای تیم موجب بهره وری موثر از تعارضات می گردد و کارتیمی بین حرفه ای را بهبود می دهد. مجموعه این توانمندهای با عنوان همکاری بین حرفه ای لازم است در برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بین حرفه ای, تیم بین حرفه ای, همکاری, آموزش, توانمندیIntroductionDevelopment of interprofessional collaboration as a multidimensional concept requires establishing a variety of skills and sub-competencies. In order to the development of interprofessional education, the recognition of the interprofessional sub-competencies was vital. In the present study was reviewed the inter-professional collaboration competencies.
Materials & MethodsThe present study was conducted using databases such as PubMed/Medline sciences Direct, Google Scholar through Inter Disciplinary, Multidisciplinary Collaborative Education, Practice, Competencies, and Core Competencies from 2000 to 2020. The search was conducted in Persian and English language. According to inclusion criteria, the papers and reports regarding interprofessional definitions, tool development, and competency frameworks were reviewed. 36 documents met eligibility criteria and were included in the review.
ResultsIn the present study, the sub-competencies of inter-professional collaboration were explained. Interprofessional values, communication, teamwork and roles and responsibilities recognition were introduced as the core domains of achieving interprofessional collaboration.
ConclusionThe development of interprofessional competencies among learners plays a key role in the establishment of team-based service. Adherence to interprofessional values promotes respectful relationships and builds mutual trust among team members, and reinforces collaboration among different professions. In addition, the development of effective communication and teamwork skills play a key role in building collaborative relationships. By recognizing their professional and team responsibilities and understanding the role of others, members can better participate in team activities and use the abilities of other team members to improve the effectiveness of team activities. Developing challenge management skills among team members leads to effective conflict resolution and improves interprofessional relationships. The set of these capabilities called interprofessional collaboration needs to be considered in health profession curricula.
Keywords: Capabilities, Competency, Interprofessional, Collaboration, Education -
همکاری (Collaboration) در پژوهش های علوم سلامت، جزء ضروری برای به موفقیت رسیدن چنین پژوهش هایی است. قبلا در یکی از سخنان سردبیری مجله دانشگاه به مقالاتی اشاره کردیم که ممکن است تعداد نویسندگان آن ها تا هزار نفر هم بالا رفته چرا که بر اساس شبکه وسیعی از همکاری های بین المللی به انجام رسیده و چاپ شده اند [1]. راتکوف Rutkove در فصل سیزدهم از کتاب خود، همکاری را به موقعیتی اطلاق می کند که دو همتا (Peer) برای انجام یک پژوهش، با هم دیگر مشارکت می نمایند. بنابراین، رابطه بین استاد و دانشجو و یا دستیار پژوهش با پژوهشگر ارشد، در قالب تعریف چنین همکاریی نمی گنجد. راتکوف معتقد است بر اساس این تعریف، سه نوع همکاری به شرح زیر قابل رخ دادن است. نخست، همکاری شما در موضوع پژوهشی مورد علاقه تان با یک نفر همکار هم رشته از دانشگاه و یا محل خدمت خودتان. دوم، همکاری شما در موضوع پژوهشی مورد علاقه تان با یک نفر همکار هم رشته از سایر دانشگاه ها. سوم، همکاری شما با یک نفر همکار غیر هم رشته پیرامون یک موضوع پژوهشی خاص [2]. راتکوف هم چنین، اعلام می دارد که اگر چه هر سه نوع همکاری بسیار ضروری است، اما همکاری نوع سوم است که می تواند نتایج شگرفی را از خود بر جای بگذارد. برای مثال، وی به همکاری خودش به عنوان یک محقق علوم سلامت با برخی از اساتید انستیتو تکنولوژی ماساچوست The Massachusetts Institute of Technology (MIT) اشاره می کند و این که چگونه تفاوت در بین دیدگاه ها و روش های دانشمندان یک انستیتو تکنولوژی با دانشمندان علوم سلامت، می تواند به دستاوردهای علمی مهمی بینجامد [2]. راقم این سطور نیز در این سخن سردبیری، به ضرورت انجام همکاری در پژوهش های علوم سلامت به ویژه همکاری هایی که از مرزهای یک کشور فراتر رفته و دانشمندان از کشورهای مختلف و با تخصص های مختلف را گرد هم می آورد، تاکید می نماید. از آنجایی که مشکلات مربوط به سلامت چند بعدی بوده و نیازمند بررسی های همه جانبه از دیدگاه های مختلف و فرهنگ های مختلف می باشد، از همین رو، همکاری های بین المللی می تواند پاسخ هایی دقیق تر به مشکلات سلامت جامعه را ارایه نماید [3]. برای نمونه، به منظور بررسی علمی تاثیرات عالمگیری کووید-19 بر روی رفتارهای خودکشی، گروهی با عنوان همکاری پژوهشی بین المللی پیشگیری از خودکشی کوید-19 International COVID- 19 Suicide Prevention Research Collaboration (ICSPRC) تشکیل شده است. این گروه بین المللی از دانشمندان جهان، تا کنون نتایج همکاری های خود را در دو نشریه معتبر به چاپ رسانیده که مورد استقبال گسترده سایر محققین علوم سلامت قرار گرفته است [5-4].
کلید واژگان: همکاری -
زمینه و هدف
نقصان در مهارتهای همکاری، جریتورزی، مسئولیتپذیری و خودکنترلی که در جریان رشد کودک تحول مییابند، کودکان دچار اتیسم را با مشکلات فردی و اجتماعی مواجه میکند؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی مبتنیبر داستانهای کودکانه بومیسازیشده بر تقویت مهارتهای مذکور در پسران دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا بود.
روش بررسیروش این تحقیق از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پسران 6تا12 سال دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا در مرکز توانبخشی مهرآریا در شهر کرج در سال 1397 بودند. از میان آنها 24 نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند و بهصورت تصادفی در یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. سپس برای پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی-نسخه والدین (گرشام و الیوت، 1990) را تکمیل کردند. پس از آموزش دوازده داستان اجتماعی محققساخته برای گروه آزمایش، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخه 22 و سطح معناداری 0٫05 استفاده شد.
یافته هاآموزش مبتنیبر داستانهای اجتماعی بومیشده برای گروه آزمایش موجب افزایش متغیرهای همکاری (0٫002=p) و جریتورزی (0٫016=p) و مسئولیتپذیری (0٫015=p) درمقایسه با گروه گواه شد. بسته آموزشی داستانهای اجتماعی برای هر چهار متغیر پژوهش یعنی همکاری، مسئولیتپذیری و خودکنترلی (0٫001>p) و همچنین جریتورزی (0٫001=p) در گروه آزمایش، اثر فزاینده در طول زمان داشت؛ همچنین تفاوت معنادار بین میانگینهای مراحل پیشآزمون با پسآزمون و پیشآزمون با پیگیری برای خردهمتغیرهای همکاری، جریتورزی، مسئولیتپذیری و خودکنترلی وجود داشت (0٫001=p) و ماندگاری تاثیر مثبت بسته آموزشی در گروه آزمایش در مرحله پیگیری مشاهده شد.
نتیجه گیریبراساس یافتهها، داستانهای اجتماعی بومیسازیشده میتوانند موجب افزایش مهارتهای همکاری، جریتورزی، مسئولیتپذیری و خودکنترلی کودکان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا شوند.
کلید واژگان: اتیسم, جرئت ورزی, خودکنترلی, داستان های اجتماعی, مسئولیت پذیری, همکاریBackground & ObjectivesAutism Spectrum Disorder (ASD) is a constellation of neurodevelopmental conditions with heterogeneous etiologies. Deficiencies in social and communication skills should be considered as a major obstacle to the development of individuals with High–Functioning Autism (HFA) concerning participation in social settings and using social facilities. Cooperation, assertiveness, responsibility, and self–control skills are generated during a child’s development. Accordingly, the lack of such skills in children with ASD causes them individual and social problems. Given the importance of this issue, it is necessary to adopt approaches that can help this population to overcome such defects. The present study aimed to determine the effects of an educational package based on native children’s stories in strengthening cooperation, assertiveness, responsibility, and self–control Skills in children with HFA.
MethodsThis was a descriptive quasi–experimental study with a pretest–posttest–follow–up and a control group design. The population of the study included 6–12–year–old boys with HFA from Mehrearya Rehabilitation Center in Karaj City, Iran, in the academic year of 2018–2019. Accordingly, 24 subjects were selected using the purposive sampling method and were randomly assigned into the experimental and control groups. The inclusion criteria of the study included receiving the definitive diagnosis of HFA in children by ASD specialists, the age range of 6 to 12 years, the lack of sensory deficits, like hearing and vision impairments, not receiving simultaneous intervention either directly or indirectly on social skills, providing informed consent forms and the willingness of children and their families to participate in this research. The exclusion criteria of the research included the diagnosis of severe aggression in children at the pretest stage; non–cooperation of the family during treatment, and >2 sessions of absenteeism. In the pretest, posttest, and follow–up phases, the Social Skills Rating System–Parent Form (SSRS) (Gresham & Elliot, 1990) was completed for the study subjects. After presenting 12 social stories in the experimental group, the repeated–measures Analysis of Variance (ANOVA) was employed to analyze the obtained data in SPSS at the significance level of 0.05.
ResultsThe present study findings suggested the effectiveness of native social stories in the experimental group, in which there was an increase in the scores of cooperation (p=0.002), assertiveness (p=0.016), and responsibility (p=0.015), compared to the control group. The presented social story training package had an increasing effect over time for all research variables, namely cooperation (p<0.001), assertiveness (p=0.001), responsibility (p<0.001), and self–control (p<0.001) in the explored children with HFA. The Bonferroni posthoc test data indicated a significant difference between the mean scores of pretest and posttest, as well as pretest and follow–up stages in terms of cooperation (p=0.001), assertiveness (p=0.001), responsibility (p=0.001), and self–control (p=0.001); thus, the relevant data highlighted the positive effect of the provided educational package based on native children’s stories in the experimental group and this effect remained persistent until the follow–up phase. However, there was no such significant difference between the mean values of the posttest and follow–up phases respecting cooperation, assertiveness, responsibility, and self–control in them.
ConclusionThe current study data revealed that native children’s social stories could increase the skills of cooperation, assertiveness, responsibility, and self–control in the studied children with HFA.
Keywords: Autism, Assertiveness, Self–Control, Social stories, Responsibility, Cooperation -
زمینه
افسردگی با ایجاد اختلال عملکرد در حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی، در بین اختلالات روانپزشکی بزرگترین عامل بار بیماری جوامع در عصر حاضر می باشد. با توجه به وجود ارتباط پیچیده بین شخصیت و افسردگی، برخی اشکال شخصیت ممکن است فرد را مستعد افسردگی نماید و از طرف دیگر افسردگی و علایم آن در شخصیتهای متفاوت به صورتهای مختلف بروز می یابد.
روش کارمطالعه از نوع مورد شاهدی بوده و جامعه آماری شامل 128 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 131 فرد عادی می باشد که داده ها از طریق پرسشنامه مزاج و کاراکتر کلونینگر و مقیاس افسردگی همیلتون جمع آوری شده و در نرم افزار 18SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هادر مقایسه بین دو گروه مشخص گردید افراد مبتلا به افسردگی اساسی از نظر مزاج های خطرپرهیزی، پاداش خواهی و پشتکار، کاراکترهای خود راهبری و همکاری با افراد عادی دارای تفاوت معنی داری می باشند. افراد دارای افسردگی اساسی خطرپرهیزی، پاداش خواهی و پشتکار بالا و خود راهبری و همکاری پایین تری نسبت به افراد عادی تجربه می کنند.
نتیجه گیرینتایج نشان داد افراد افسرده و عادی از نظر کاراکتر و مزاج، از یکدیگر متفاوت بوده و این عوامل می توانند در شدت افسردگی موثر باشند.
کلید واژگان: اختلال افسردگی اساسی, مزاج و کاراکتر کلونینگر, خطرپرهیزی, پاداش خواهی, پشتکار, خودراهبری, همکاریBackgroundDepression, causes problems in social and individual aspects of life, so is the major disease burden in modern societies. There is complex relationship between personality and depression, so some special forms of personality may predispose the person to the depression, and depression and its symptoms may manifest different as a result of the various personalities.
MethodsThis research case control study consisted of 128 patients with major depressive disorder and 131 normal people. Data have been collected through TCI questionnaire and Hamilton scale for depression.
ResultsIn patients with major depression the Harm-avoidance, Reward-dependence and persistence, Self-Directedness and Cooperativeness have significant differences with normal people. Patients with major depressive disorder experience high levels of Harm-avoidance and Reward-dependence and Persistence, with low levels of Self-directedness and Cooperativeness than normal people.
ConclusionThe depressed patients and normal people are different with temperament and character, and these differences can influence severity of depression.
Keywords: Major Depressive Disorder, Cloninger’s Temperament, Character, Harm Avoidance, Reward Dependence, Persistence, Self-Directedness, Cooperativeness -
زمینه و هدفترس و اضطراب ناشی از خدمات دندانپزشکی، باعث کاهش همکاری کودک حین درمان می شود. سبک فرزندپروری یکی از عوامل تاثیر گذار بر روی واکنش رفتاری کودک نسبت به درمان دندانپزشکی است. در این مطالعه تاثیر شیوه فرزندپروری والدین بر میزان ترس و همکاری کودکان در سنین 8-4 ساله بررسی گردید.روش بررسیپژوهش حاضر به روش مقطعی بر روی 150 کودک مراجعه کننده به مراکز دندانپزشکی شهر قم (سال 1397) به صورت تصادفی انجام شد. سبک فرزندپروری با استفاده از پرسشنامه بامریند (Baumrind)، میزان ترس کودک با پرسشنامه Children Fear Schedule- Dental Subscale و میزان همکاری کودک، با شاخص فرانکل (Franckel Index) ارزیابی شد. رابطه شیوه فرزندپروری والدین بر میزان ترس و همکاری کودکان با استفاده از آزمون همبستگی و درصورت لزوم رگرسیون بررسی گردید.یافته هادر این مطالعه، همبستگی بین سبک های فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه با نمره ترس کودکان معنی دار نبود، اما براساس آزمون توکی، نمره سبک فرزندپروری مستبدانه در گروه منفی از نظر شاخص فرانکل، اختلاف معنی داری نشان داد که بالاتر از سایر گروه ها بود (001/0=p).نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد کودکانی که والدین مستبد دارند، در رابطه با درمان های دندانپزشکی، کمتر همکاری می کنند، اما ترس کودکان با سبک های فرزندپروری والدین ارتباطی ندارد.کلید واژگان: همکاری, ترس, سبک فرزندپروریBackground and ObjectivesFear and anxiety of dental treatment decrease cooperation of child during the treatment. Parenting style is one of the factors influencing child's behavioral reaction to dental treatment. In this study, the effect of parenting style of parents was investigated on the levels fear and cooperation in 4-8 year children.MethodsThe present research was randomly performed as a cross-sectional study on 150 children referred to dental centers of Qom city. Parenting style was assessed by Baumrind questionnaire and children's fear level was analyzed using Children's Fear Survey Schedule-Dental Subscale questionnaire and children's cooperation was assessed using Frankl's Behavior Rating Scale. The relationship between parent’s parenting style and children's fear and cooperation, was analyzed by correlation test and regression if necessary.ResultsIn this study, there was no significant correlation between permissive, authoritarian, and authoritative parenting styles with children's fear scores. But, based on post hoc Tukey test, the authoritative style of children in the negative group showed a significant difference in the Frankl's test, which was higher than other groups (p=0.001).ConclusionAccording to the results of this research, children with authoritative parents showed less cooperation with dental treatment, but the children’s fear was not related to the parents’ parenting stylesKeywords: Parenting Style, cooperation, fear
-
مقدمهمشکلات پردازش حسی می تواند روی تکامل اجتماعی، شناختی، حسی حرکتی و نیز سطح هیجانات اثر گذاشته و منجر به مشکلات رفتاری در کودکان گردد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین توانایی های پردازش حسی با اضطراب و همکاری کودکان پیش دبستانی در دندانپزشکی بود.مواد و روش هادر این مطالعه ی مقطعی، 101 بیمار 4 تا 6 ساله (52 دختر و 49 پسر) با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. جهت ارزیابی مشکلات پردازش حسی کودکان از پرسشنامه ی نیمرخ حسی استفاده شد و سطح اضطراب و همکاری آنان در مراحل تزریق و تراش حفره با شاخص هایVenham Clinical Anxiety Scale (VCAS) و Venham Clinical Cooperation Scale (VCCS) مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون های آماری شامل من ویتنی ، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن توسط نرم افزار SPSS انجام شد.یافته هابین پردازش شنیداری با سطح اضطراب و همکاری نمونه ها در مرحله ی تزریق و تراش ارتباط معنی دار وجود داشت (P<0.05). یافته ها نشان دادند که سطوح بالاتر پردازش حس دهانی با عدم همکاری در مرحله ی تراش رابطه ی معنی داری داشت (P=0.008). بین پردازش حسی مرتبط با تحمل و استقامت با سطح اضطراب و همکاری نمونه ها در مرحله ی تزریق ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیریارزیابی توانمندی های پردازش حواس دهانی، تحمل و استقامت و شنیداری با استفاده از پرسشنامه ی نیمرخ حسی میتواند در پیش گویی سطح همکاری و اضطراب دندانپزشکی در کودکان کمک کننده باشد.کلید واژگان: پردازش حسی, اضطراب دندانپزشکی, همکاری, کودکانIntroductionSensory processing problems can affect social, cognitive, sensorimotor development, and emotional level leading to behavioral difficulties in children. The purpose of this study was to investigate the relationship between sensory processing abilities and anxiety with the cooperation of preschool children in dentistry.Materials and MethodsIn this cross-sectional study, 101 patients within the age range of 4-6 years (52 females and 49 males) were selected using convenience sampling. Sensory profile questionnaire was used to evaluate sensory processing problems. Moreover, children’s anxiety and cooperation during injection and drilling procedures evaluated by Venham Clinical Anxiety Scale and Venham Clinical Cooperation Scale, respectively. The data were analyzed in SPSS Software (Version.18) through the Kruskal-Wallis test, Mann-Whitney U test, and Spearman's rank correlation coefficient.ResultsAccording to the results, a significant relationship was observed between auditory processing and children’s anxiety with cooperation during injection and drilling procedures (P<0.05). In addition, the results showed that higher levels of oral processing were correlated with non-cooperation during drilling (P=0.008). There was also a significant relationship between children’s sensory processing related to tolerance/endurance and anxiety with cooperation during injection (P<0.05).ConclusionThe evaluation of oral, endurance, and auditory sensory processing abilities using the sensory profile questionnaire can be helpful in the prediction of dental anxiety and level of cooperation in children.Keywords: Children, Cooperation, Dental anxiety, Sensory processing
-
مقدمهساختار بعضی خانواده ها شرایط را برای اعمال خشونت علیه زنان فراهم می آورد. این تحقیق سعی دارد از دریچه نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی خانوادگی و مولفه های آن بر خشونت علیه زنان بپردازد.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر تمام زنان متاهل50-15 سال شهر ایلام می باشد که طبق اطلاعات مرکز آمار ایران تعداد آن ها 40846 نفر بود که در مجموع 400 نفر بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه خشونت علیه زنان اشتروس و همکاران(1996) و پرسش نامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و مولفه های آن صورت گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده و به این منظور از نرم افزار SPSS vol.22 بهره گرفته شد.یافته های پژوهشخشونت روانی-عاطفی و خشونت اقتصادی در بین انواع خشونت تجربه شده در زنان شایع تر بودند. یافته های این بررسی نشان داد که بین خشونت علیه زنان و متغیر سن زن، تحصیلات زن و مرد، درآمد خانواده، تعداد فرزندان، پایگاه اقتصادی، اجتماعی مرد، قدرت زن در ساختار خانواده رابطه معناداری وجود دارد(P=0.001). نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که 62 درصد از تغییرات متغیر خشونت علیه زنان به وسیله متغیر سرمایه اجتماعی و مولفه های آن(اعتماد بین شخصی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، همکاری و همیاری خانوادگی، روابط و تعاملات اجتماعی، مدارای اجتماعی، انسجام اجتماعی، رضایت از زندگی و آگاهی حقوقی) تبیین شده است(P=0.001).بحث و نتیجه گیریبرخورداری زنان از سرمایه اجتماعی و مولفه های آن نظیر، حمایت های اجتماعی، مشارکت اجتماعی، روابط و پیوندهای اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و رضایت از زندگی، بهبود کیفیت زندگی زناشویی و کاهش پدیده خشونت خانگی را به همراه دارد.کلید واژگان: خشونت علیه زنان, سرمایه اجتماعی, حمایت اجتماعی, همکاری, زنان ایلامIntroductionViolence against women is more observed in families with some unique structures and conditions. This study aimed at exploring the impact of social capital and its components on violence against women with reference to the nature of family relationships.Materials & MethodsThis descriptive-correlative study was conducted on all married females with the age range of 15-50 years in Ilam. According to the information from the statistical center of Iran, there were 40846 females. Out of these women, 400 cases were selected based on Cochran's Formula, Strauss method, and multi-stage clustering technique. The data were collected using a questionnaire of violence against women developed by Strauss et al. (1996) and a researcher-made questionnaire of social capital and its components. The data were analyzed in SPSS software (Version 22) through the Pearson correlation coefficient and multivariable regression. Ethics code: IR.IAU.SRB.REC.1395.127FindingsAccording to the results, women experienced mental, emotional, and economic violence more than other forms of violence against women. The findings also indicated that violence against women correlated significantly with women's age, the couple education, family income, the number of children, the spouses' socio-economic status, and the women's power in the family structure (P=0.001). The results of regression analysis revealed that 62% of the changes in violence against women can be explained by social capital and its components, including interpersonal trust, social support, social participation, family cooperation, social relations and interactions, social leniency, social consolidation, social solidarity ,life satisfaction, and legal awareness, P=0.001).Discussion & ConclusionsWomen enjoyment of social capital and its components, including social supports, social participation, social ties and relations, social trust, social awareness, and life satisfaction leads to the improvement of married life and decrease in the phenomenon of domestic violence.Keywords: Cooperation, Social capital, Social support, Violence against women, Women living in Ilam
-
زمینه و هدفامروزه، توجه والدین به سلامتکودکان، افزایش پیدا کردهاست. میزان همکاری کودکان در انتخابروش درمانیمناسب تاثیر بهسزایی دارد. افرادیکه بیشترین تماس را باکودکان دارند، والدین آن ها میباشند. دراین مطالعه ما به بررسی ارتباط بین ترس و همکاری کودکان با سلامت عمومی والدین آن ها پرداختهایم.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی توصیفی193کودک در دو گروه سنی 4تا6 و 6تا12 ساله مراجعه کننده به یک مطب خصوصی مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا برای ارزیابی ترس از دندانپزشکی از پرسشنامه ی استاندارد ترس در شاخه دندانپزشکی (CFSS-DS) استفاده شد. برای بررسی میزان همکاری کودک برای معاینات و اقدامات دندانپزشکی از شاخص همکاری فرانکل استفاده شد. درنهایت ویژگی های شخصیتی و سلامت عمومی والدین با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) بررسی گردید. نتایج بعد از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS مورد اررزیابی قرار گرفت.یافته ها: با توجه به نتایج، در رابطه با همکاری و سلامت عمومی، میزان سلامت عمومی والدین با افزایش همکاری کودک، ارتباطی مشاهده نمی شود (P = 0. 830). رابطه ترس کودکان با جنسیت آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت که در دوگروهی که ترس داشتند و نداشتند، تفاوت معناداری از لحاظ آماری مشاهده نشد. (P = 0. 193). در مقایسه ی انجام شده بین همکاری کودکان و سن آن ها، در دوگروه سنی، میزان همکاری با افزایش سن، افزایش پیدا کرد که ازلحاظ آماری نیز قابل توجه بود (P=0/02).نتیجه گیریبا توجه به نتایج، در ارتباط با سلامت عمومی والدین و ترس و همکاری کودکان، ارتباط معناداری مشاهده نشد. اما نشان دادهشد که با افزایش سن کودکانمیزان همکاری آن ها نیز افزایش پیدا می کند.کلید واژگان: اضطراب, دندانپزشکی, ترس, سلامت عمومی, همکاریBackgroundThe children's cooperation level affects choosing the appropriate treatment plan and the outcome. Undoubtedly, they have the most communication with parents, whose attention towards the children's oral health is increasingly growing. This study evaluated the relationship between the children's dental fear and cooperation with their parents' general health.Materials and methodsThis cross-sectional descriptive study was done on 193 children in two age groups of 4-6 and 6-12-year-old. The Children's Fear Survey Schedule Dental Subscale (CFSS-DS) and Frankle's behavior rating scale were used to respectively assess the children’s dental fear and degree of cooperation with dental examinations and practices. Moreover, the parents' personality traits and general health was assessed by using the General Health Questionnaire (GHQ). Statistical analyses were done by using SPSS software through T-test and ANOVA.ResultsThe parents' general health rate was 68.2% in the group with dental fear and 65.9% in the group who had no dental fear, with no significant difference. Nor was it correlated with the child's cooperation level (P=0.830). Dental fear was not correlated with sex, as it was reported by 14.2% of boys and 8.1% of girls (P=0.193). However, Frankle's rate revealed a significant correlation between the children's age and cooperation; the older group being far more cooperative than the youngers (P=0.02).ConclusionThe current findings revealed that there is no significant relationship between the parents' general health and the children’s cooperation. Yet, the children's age is directly correlated with their level of cooperation.Keywords: Anxiety, Dentistry, Dental Fear, General Health, Cooperation
-
مقدمهشبکه اجتماعی RG (ResearchGate) یکی از نخستین شبکه های اجتماعی می باشد که با هدف افزایش همکاری میان پژوهشگران و برقراری ارتباط بین آن ها و خوانندگان آثارشان راه اندازی شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان حضور پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این شبکه اجتماعی انجام شد.روش بررسیاین مطالعه به صورت پیمایشی و با رویکرد علم سنجی و با استفاده از روش آلتمتریکس صورت گرفت. داده های مربوط به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و پژوهشگران آن، از طریق شبکه اجتماعی RG در بهمن سال 1394 بارگذاری گردید. سپس داده ها وارد نرم افزار Excel شد و در نهایت داده ها بر اساس شاخص های نمره RG، کل انتشارات، اثرگذاری کل، بارگذاری ها و بازدیدها و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها947 نفر از پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در شبکه RG عضویت داشتند که در مجموع، 2984 اثر علمی خود را در این شبکه بارگذاری کرده بودند. دانشکده پزشکی با داشتن 659 پژوهشگر فعال و بارگذاری 200 اثر علمی، پرکارترین دانشکده و گروه کودکان با 237 عضو، فعال ترین گروه آموزشی از نظر تعداد پژوهشگر بود. پژوهشگران کشورهای ایالات متحده آمریکا، ایران و چین بالاترین تعداد بازدید را داشتند و همچنین، بیشترین فراوانی بارگذاری تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در شبکه RG را به خود اختصاص دادند.نتیجه گیریبا توجه به تعداد بالای پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به عنوان یکی از دانشگاه های مادر کشور، این آمار میزان حضور پژوهشگران تا حدودی پایین است و این امر می تواند نشان دهنده بهره گیری به نسبت محدود از قابلیت های شبکه اجتماعی RG باشد.کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, ResearchGate, دانشگاه علوم پزشکی اصفهان, همکاریIntroductionResearchGate is one of the first social networks aims to foster collaboration and communication between researchers and their readers. The goal of the present research was to study the degree of presence of Isfahan University of Medical Sciences researchers in RsearchGate.MethodsThe current study was a survey research using altmetrics data. The data of Isfahan University of Medical Sciences and its researchers were loaded through ResearchGate social network in February 2015. Then, the data were analyzed based on indicators ResearchGate score, total publications, total impact, loads, and views and descriptive statistics.Results947 of the researchers in Isfahan University of Medical Sciences had joined and loaded 2984 scientific works in ReseachGate. In addition, School of Medicine was the most active school with 659 active researchers and 200 scientific works. Moreover, in terms of the number of researchers, Department of Pediatrics was known as the most active department with
237 researchers.ConclusionDespite the great number of university researchers in Isfahan University of Medical Sciences which is one of the great universities of Iran, the results showed that the amount of researchers presence in ResearchGate is relatively low. This may indicate the researchers limited use of ResearchGate network facilities.Keywords: Social Networks, ResearchGate, Isfahan University of Medical Sciences, Collaboration -
مقدمههمکاری علمی فرایندی است که طی آن دو یا چند نویسنده برای خلق اثر مشترکی با یکدیگر همکاری می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت همکاری های علمی پژوهشگران ایرانی رشته تصویربرداری پزشکی بر اساس شاخص های تحلیل شبکه بود.روش بررسیپژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی بود و در آن از روش علم سنجی و تحلیل شبکه استفاده گردید. جامعه پژوهش شامل تولیدات علمی در حوزه تصویربرداری پزشکی، نمایه شده در پایگاه استنادی علوم طی سال 2014 بود و 1938 مورد را در برمی گرفت. در نهایت داده ها در نرم افزار های HistCite، VOSviewer، UCINET، Pajek، Bibexcel و Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاتعداد تولیدات علمی طی سال 2014، 1938 با نرخ رشد تولید علم 3/11 بود. دانشگاه علوم پزشکی تهران فعال ترین دانشگاه محسوب شد و شاخص چگالی شبکه 63 درصد به دست آمد که نشان دهنده بالا بودن انسجام شبکه در مقایسه با دیگر تحقیقات می باشد.نتیجه گیریدر تحلیل شبکه همکاری، «ساغری، بیگی، افتخاری، جوادی، اسدی و فلاحی» هسته های اصلی شبکه را تشکیل دادند و بیشترین همکاری علمی بین آن ها صورت گرفته بود. ضریب خوشه بندی شبکه همکاری پژوهشگران برتر رشته رادیولوژی پزشکی در پایگاه استنادی علوم 52/0 به دست آمد.کلید واژگان: رادیولوژی, تصویربرداری پزشکی, علم سنجی, همکاری, ایرانIntroductionScientific collaboration is a process in which two or more scientists collaborate in a project or ýwrite an article. The purpose of this study was the mapping of scientific collaboration among ýIranian researchers in the field of radiology in the Science Citation Index until the end of ýý2014.MethodsThis applied research was conducted using scientometric and network analysis methods. The ýstudy population consisted of all scientific publications in the field of radiology in the Science ýCitation Index until the end of 2014. A total of 1938 documents were retrieved. Data were ýanalyzed using HistCite, VOSviewer, UCINet, PAJEK, and Excel software packages.ResultsThe scientific production growth rate was 11.3. The Tehran University of Medical Sciences ýý(661 documents) was the most prolific university in this field. The collaboration network ýshowed high density (63%).ConclusionThe collaboration network analysis showed that Saghari, Beiki, Eftekhari, Javadi, Assadi, and ýFallahi were the most important authors and the majority of scientific collaboration took place ýamong them. The clustering coefficient of the collaboration network was 0.52.Keywords: Radiology, Medical Imaging, Scientometrics, Collaboration, Iran
-
مقدمهامروزه همکاری های علمی دارای روندی افزایشی و موکد در مجلات علمی می باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش تحلیل ساختار شبکه هم تالیفی نویسندگان نشریه مدیریت اطلاعات سلامت انجام شد.روش بررسیاین پژوهش از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه را 568 مقاله منتشر شده در نشریه مدیریت اطلاعات سلامت، از سال 1385 تا اواخر خرداد 1393 تشکیل داد. جهت تحلیل داده ها از فنون تحلیل شبکه های اجتماعی و همبستگی استفاده شد. برای تحلیل شبکه هم تالیفی پژوهشگران نیز نرم افزار تحلیل شبکه های اجتماعی UCINET (نسخه 6) و نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت.یافته هابیشترین درصد از کل مقالات تالیف شده در نشریه مدیریت اطلاعات سلامت را مقالات سه نویسنده ای تشکیل داد. 25 درصد از کل نویسندگان، از افراد موثر این حوزه به شمار می رفتند که نقشی اساسی را در تولید بیشتر مقالات ایفا کرده بودند. همکاری نویسندگان با افراد ضعیف از لحاظ مرکزیت رتبه ای در بالا بردن فراوانی مقالات نویسندگان، نقش موثری داشت. در نهایت، نویسندگان مقالات نشریه به سه دسته برجسته، پرکار و کم کار تقسیم شدند که به نظر می رسد، افزایش تعداد نویسندگان برجسته در این نشریه باید یکی از سیاست های نشریه باشد.نتیجه گیریروند رشد هم تالیفی در مقالات نشریه مدیریت اطلاعات سلامت، مسیر افزایشی را طی نموده است.کلید واژگان: همکاری, مقاله مجله, نشریات ادواری, هم تالیفیIntroductionToday, scientific collaboration has a rising trend in scientific journals. Therefore, the aim of ýthe current study was to analyze the co-authorship network among authors of the Journal of ýHealth Information Management (JHIM).ýMethodsThe present applied and descriptive study was conducted through social networks analysis ýapproach. In the present study, 568 articles published in the JHIM from 2006 to 2014 were ýstudied. The data were analyzed using UciNet software and SPSS software.ResultsThe findings revealed that a large amount of the articles were the results of the collaboration ýof three main authors. In addition, 25% ýof the authors were the most influential individuals in ýproducing journal papers. These authors mostly collaborated with authors of ýlower rank. The ýauthors were divided into 3 categories of outstanding, active, and non-active.ýConclusionIt can be concluded that co-authorship has had a rising trend in the JHIM. As the results ýrevealed, the number of articles with ýmultiple authors has increased. It seems that the ýincreasing of outstanding authors should be one of the policies of this journal.ýKeywords: Collaboration, Journal Article, Periodicals, Co, authorship
-
مقدمه
همکاری به خاطر اثراتی که بر روی تیم های نظام سلامت دارد مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. پیچیدگی، ابهام و چند بعدی بودن مفهوم مانع استفاده صحیح از آن شده است. این مطالعه با هدف واضح نمودن ابعاد و خصوصیات مفهوم همکاری انجام شده است.
مواد و روش هادر این مطالعه مفهوم همکاری بر اساس مراحل سه گانه مدل هیبرید، مرور مطالعات، کار در عرصه و تحلیل نهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله نظری 273 مقاله موجود در پایگاه های اطلاعاتی بدون محدودیت زمانی تا سپتامبر 2013 ارزیابی و تحلیل شدند. در مرحله کار در عرصه 18 نفر مشارکت کننده پرستار از طریق مصاحبه های باز بدون ساختار مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها پس از ضبط و دستنویس شدن از طریق تحلیل محتوی کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مرحله نهایی، از دو مرحله قبل تحلیل کلی انجام شد.
یافته های پژوهشبر اساس مرحله نظری و مرور متون، همکاری تعریف گردید. در مرحله کار در عرصه و بر اساس بیانات حاصل از تجربیات مشارکت کنندگان، طبقات 1)پیش نیازهای همکاری، 2)اجرایی نمودن همکاری و 3)دستیابی به هدف مشترک به دست آمد و در مرحله نهایی با ادغام نتایج حاصل از دو مرحله قبلی مدل هیبرید ارائه شد.
بحث و نتیجه گیرینتایج حاصل از مطالعه در واضح نمودن مفهوم همکاری در سیستم نظام سلامت کمک کننده خواهد بود. این واضح سازی می تواند منجر به ارائه دیدگاه جامع از مفهوم و درک بهتر برای استفاده در تحقیق و عمل خواهد شد.
کلید واژگان: همکاری, تحلیل مفهوم, مدل هیبریدIntroductionCollaboration because of the effects on the function of healthcare team is considered in many countries. Complexity, ambiguity and multi-dimensional of concept have been obstacle the proper use of it. Clarity of dimensions and characteristics of the concept is the purpose of this study.
Materials and MethodsIn this study the concept of collaboration was analyzed based on three phases of a hybrid concept analysis, theoretical, fieldwork, and final analysis. In the theoretical phase, full texts of 273 articles in the databases were evaluated with no time limit to September 2013. 18 participants nurse were elicited in the fieldwork phase via unstructured interviews. Interviews were tape recorded and transcribed verbatim then qualitative content analysis was used to analyze fieldwork phase data. In the final step of combining the two previous stages, the overall analysis was performed.
FindingsBased on review of literature, collaboration was defined. In field work stage extracted categories based on participants experiences included 1) prerequisites of collaboration 2) actualizing of collaboration and 3) achieving a common goal. In the final stage the hybrid model was presented with integration of previous stages.
Discussion & ConclusionThe results of this study will help clarify the concept of collaboration in the healthcare system. This clarification can lead to offering comprehensive view and better understanding for use in the research and practice.
Keywords: Collaboration, Concept analysis, Hybrid model -
مقدمهبیماری عروق کرونر یکی از شایع ترین اشکال بیماری قلبی و عروقی می باشد. با توجه به شیوع بالای بیماری عروق کرونر، جراحی پیوند عروق کرونر روش مورد استفاده رایج جهت درمان آن است. برخلاف باور بسیاری از بیماران، این روش دارای خاصیت تسکینی و نه درمانی می باشد. با توجه به این نکات بدیهی است که پیروی از دستورات درمانی و مراقبتی پس از جراحی از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. عوامل متعددی میتوانند پیروی از دستورات درمانی و مراقبتی را تحت تاثیر قرار دهند.هدفاین مطالعه با هدف تعیین وضعیت پیروی از دستورات مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در بیماران تحت جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.
روش کاردر این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی، 217 بیمار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دکتر حشمت رشت که حداقل 6 ماه از زمان جراحی آنها گذشته بود، به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، از طریق مصاحبه تلفنی و با استفاده از پرسشنامه های پیروی از دستورات مراقبتی و درک از بیماری مورد پرسش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده هاز از آزمون کای دو و فیشر استفاده شد و جهت تعیین عوامل مرتبط با وضعیت پیروی از دستورات مراقبتی از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده گردید.نتایجنتایج پژوهش نشان داد که در اکثر واحدهای مورد پژوهش وضعیت پیروی از دستورات مراقبتی در مورد اجتناب از استعمال سیگار (88%) و انجام فعالیت جسمانی (8/60%) مطلوب بوده است اما در اکثریت واحدهای مورد پژوهش پیروی ازدستورات مراقبتی در مورد رعایت رژیم غذایی نامطلوب (5/88%) بوده است. نتایج رگرسیون نشان داد که عوامل پیش بینی کننده برای وضعیت پیروی از دستورات مراقبتی در مورد اجتناب از استعمال سیگار، جنس(003 /0 = p) و درک از بیماری (04/0p=)، در مورد انجام فعالیت جسمانی نیز جنس (0001 /0p) و درک از بیماری (057/0p=) و در ارتباط با وضعیت پیروی از دستورات مراقبتی در مورد رعایت رژیم غذایی، تنها جنس(048 /0= p) از عوامل پیش بینی کننده بودند.نتیجه گیریبراساس نتایج این تحقیق پیروی از دستورات مراقبتی در تمام موارد به طور کامل انجام نمی گیرد. با توجه به نتایج، برنامه بازتوانی افراد بعد از جراحی مهم است و مراکز بهداشتی و درمانی با ایجاد سیستم بازتوانی، می تواند از ایجاد هزینه های مضاعف برای بیمار و جامعه پیشگیری نماید.
کلید واژگان: بیماربای پاس عروق کرونر, مراقبت از بیمار, پیشگیری ثانویه, همکاریIntroductionCoronary artery disease is one of the most common forms of cardiovascular disease. In attention to high prevalence of cardiovascular disease، coronary artery bypass grafting is a common technique for its treatment. Contrary to belief of most patients، this method has the effect of relief and not treatment. Therefore adherence to care instructions after surgery is very important. Several factors can affect the adherence of care instructions.ObjectiveThis study aims to determine the status of adherence and its related factors in patients undergoing coronary artery bypass surgery.MethodsIn this cross-sectional study، 217 patients referring to Dr Heshmat educational therapeutic center undergoing coronary artery bypass surgery in more than 6 months ago were selected by systematic random sampling method and studied through telephone interviews using the adherence of care instructions and illness perception questionnaire. For data analysis Chi-square and Fisher''s exact test were used and multiple logistic regressions were used to determine the factors associated with adherence.ResultsFindings showed that majority of patients had appropriate adherence to smoke cessation (88%) and physical activity (60. 8%)، but most study cases had inappropriate adherence to diet (88. 5%). Regression results showed that predictive factors for adherence to smoke cessation included sex (P=0. 003) and illness perception (P=0. 04)، and in regard to adherence of physical activity also sex (P<0. 0001) and illness perception (P=0. 057)، and adherence to diet only sex (P=0. 048) were indicated as predictors.ConclusionAccording to the study results، adherence to care instructions is not complete. In attention to study results، rehabilitation of these patients after CABG is important and health care systems can prevent additional costs for patients and community by creating rehabilitation system.Keywords: Coronary artery bypass, patient care, secondary prevention, patient adherence -
مقدمه
بررسی و مطالعه منابع مقالات منتشر شده منعکس کننده الگوی رفتاری استفاده از منابع توسط پژوهشگران است که می تواند مبنایی برای اکثر کتابخانه ها به منظور فرآهم آوری مواد کنابخانه ای مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهشبا هدف مطالعه تطبیقی میزان مشارکت گروهی نویسندگان و رفتار استنادی نشریات بهداشت عمومی ایران و نیوزیلند در پایگاه اطلاعاتی DOAJ بین سال های 2010 – 2012 میلادی انجام شد.
روش بررسیبا استفاده از تحلیل استنادی و نوع مطالعه توصیفی – مقطعی و همچنین با استفاده از روش تحلیل هم تالیفی استفاده شده است.جامعه پژوهش شامل 10 مجلهدر حوزه بهداشت عمومی از دو کشور ایران و نیوزیلند انتخاب گردید که از نظر زمانی نیز با همدیگرنیز یکسان بودنداین مجلات شاملJournal of Addiction and health، International Journal of Preventive Medicine، Iranian Journal of Environmental Health Science & Engineering، Journal of Research in Health Sciences و Iranian Journal of Public Health و نشریه های نیوزیلندی clinical Medicine Insights: Reproductive Health، Environmental Health Insights، Health Care and Informatics Review Online، Substance Abuse: Research and Treatment و Journal of Primary Health Careبوده است. داده ها با مراجعه به پایگاه اطلاعاتی DOAJ و جستجوی نشریات حوزه بهداشت عمومی کشور ایران و نیوزیلند انجام شد. از نشریات دو کشور تعداد 23239 استناد استخراج گردید، و با استفاده از نرم افزار EXCEL و آمار توصیفی بررسی گردید.
یافته هاایران با تعداد 9 مجله معادل 10/4 درصد در رتبه پنجم و نیوزیلند با تعداد 8 مجله معادل 65/3 درصد در رتبه ششم مجلات نمایه کرده در پایگاه اطلاعاتی DOAJ قرار دارد. استنادهای مقالات نشریات ایرانی و نیوزیلندی از مجموع 850 مقاله 7/78 درصد مربوط به کشور ایران و 3/21 درصد توسط نیوزیلندی ها منتشر شده است و از 23239 استناد در مقالات 5/77 درصد مربوط به کشور ایران و 5/22 درصد مربوط به مجلات نیوزیلند بوده است. هر مقاله ایرانی به طور متوسط به93/26 متن استناد شده است.و هر مقاله نیوزیلندی به طور متوسط به 83/28 متن استناد شده است. از مجموع 669 مقاله ایرانی منتشر شده، 9/4 درصد مقالات بدون همکار و 1/95 درصد از مقالات دارای نویسنده همکار بوده در حوزه بهداشت عمومی بوده است؛ و از مجموع 181 مقاله منتشر شده نیوزیلندی، 05/11 درصد از مقالات بدون همکار و 95/88 درصد مقالات دارای نویسنده همکار بوده است. همچنین یافته ها نشان داد که، شاخص همکاری در هر مدرک ایرانی و نیوزیلندی برای هر مدرک به ترتیب برابر40/4، 93/3 است.
نتیجه گیریبه طور کلی یافته های این پژوهش نشان از مشارکت گروهی از سوی پژوهشگران حوزه بهداشت عمومی در ایران و کشور نیوزیلند را دارد که در مقایسه با دیگر پژوهش های انجام شده در حوزه های مختلف نشان از سیر به سمت مشارکت های گروهی است.
کلید واژگان: تحلیل, استناد, پایگاه های اطلاعاتی, رفتار مشارکتی, همکاریIntroductionStudies published sources، reflecting the pattern of resource use by researchers that could be the basis for most libraries in order to used collection library material. This study is athe comparative study of citation behavior and Iranian and New Zealand journals of public health authors group participation in DOAJ database between the years 2010 – 2012.
MethodsThe method in this study is abibliometrics research with of using citation analysis and cross–sectional. In addition to that the co-authority method was used too. The research society was 10 journal regarding public health chosen from Iran and NewZealand. the date of the journals was like each other. The date was gathered through referring to database DOAJ and searching public health journals of Iran and NewZealand. 23239 cites were chosen from those journals and it was done with the use of Excel and description statistics.
ResultsThe results indicates Iran that with 9 of 4. 10% in the fifth and New Zealand with magazine number 8 equals 3. 65 percentage ranks sixth in the journals indexed in DOAJ database. Iran and New Zealand whit total of 850 citations of journal articles 78. 7 present of Iran and 21. 3% of New Zealanders have published articles withby 23،239 citations from articles 77. 5% of the country and a 5/22% of the New Zealand Journal of Iranian paper average 93/26 has been cited text. A total of 669 articles published from Iran، 4. 9% of the articles without peerand 95. 1 of the co-author of articles in the field of public health hasbeen And a total of 181 articles published in New Zealand، 11. 5% of the paperswithout peer and a 88. 95% co-author ofarticles. The findings showed that collaboration index of Iran and New Zealand، respectively، for each degree، 4. 40، 3. 93.
ConclusionsOverall، the findings indicate that there is a cooperative involvement of a group of researchers in thefield of public health and the country is NewZealand that in contrast to other studies conducted in different areas of the course thegroup contributions.
Keywords: Analysis, Citation, Databases, Cooperative Behaviour, Collaboration
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.