به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پلاسبو » در نشریات گروه « پزشکی »

  • حمیدرضا دهقان، نسترن خیرالله نژاد *، داود کاشی پزها، مهرداد شریفی
    زمینه و هدف

    در بیماری مولتیپل اسکلروزیس سیستم عصبی مرکزی افراد درگیر می‌شود و ابعاد مختلف زندگی فرد تحت تاثیر قرار می‌گیرد. این مطالعه مروری با هدف بررسی اثربخشی و ایمنی داروی فینگولیمود در مقایسه با پلاسبو در درمان مولتیپل اسکلروزیس عودکننده انجام شد.

    روش بررسی

    از ژانویه 2000 تا دسامبر 2020 پایگاه‌های اطلاعاتی Medline، Web of Sciences (WOS)، The Cochran Library، Embase و Scopus جست‌وجو شدند. برای ارزیابی اثربخشی شاخص Expanded Disability Status Scale (EDSS) و ارزیابی ایمنی عوارض مطالعات بررسی شدند. برای تحلیل داده‌ها از مدل تصادفی با فاصله اطمینان 95 درصد استفاده شد. به‌منظور ارزیابی هتروژنیتی مطالعات از تست I2 استفاده شد. برای بررسی کیفیت روش‌شناسی مطالعات از چک‌لیست Cochrane risk of bias tool استفاده شد.

    یافته‌ها

    سه مطالعه از فینگولیمود با دز 25/1 و یک مطالعه از دز 5/0 میلی‌گرم استفاده کرده بودند. نتایج نشان داد استفاده از داروی فینگولیمود به میزان 59/0 در بهبود بیماران موثر بوده است. بیمارانی که داروی فینگولیمود را با دز 25/1 میلی‌گرم مصرف می‌کردند، در مقایسه با بیمارانی که پلاسبو مصرف می‌کردند، Lymphopenia بیشتر مشاهده شده بود.

    نتیجه‌گیری

    یافته‌های این مطالعه نشان داد استفاده از داروی فینگولیمود در مقایسه با پلاسبو بر شاخص EDSS موثر بوده است. پزشکان می‌توانند از این دارو برای بهبود EDSS و ارتقای کیفیت زندگی بیماران استفاده کنند.

    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, فینگولیمود, پلاسبو, مرور سیستماتیک, متاآنالیز}
    Hamidreza Dehghan, Nastaran Kheirollah Nezhad *, Davood Kashipazha, Mehrdad Sharifi
    Background and Objectives

    Multiple sclerosis (MS) is a disease that involves an individual's central nervous system and can affect many aspects of his/her life. This study was conducted to evaluate the safety and efficacy of fingolimod compared to placebo in the treatment of relapsing MS.

    Methods

    A detailed research was carried out on Medline, Web of Sciences, the Cochran Library, Embase, and Scopus databases within January-December 2020. The studies were evaluated regarding the effectiveness of the Expanded Disability Status Scale (EDSS) and the safety of complications. A random model with a 95% confidence interval was used for data analysis. To evaluate the heterogeneity of the studies I2 test was used in this research. The Cochrane risk of bias tool checklist was applied to assess the quality of the study methodology.

    Results

    The results indicated that in 3 and 1 studies fingolimod was used at a dose of 1.25 and 0.5 mg, respectively. Based on the findings, the use of fingolimod at a dose of 0.59 mg was effective in improving patients. The patients receiving fingolimod 1.25 mg were more likely to have lymphopenia than patients taking placebo.

    Conclusion

    Finally, the findings of this study showed that the use of fingolimod was effective on the EDSS index, compared to placebo. Doctors can use this drug to improve EDSS and the quality of life of patients.

    Keywords: Multiple Sclerosis, Fingolimod, Placebo, Meta-Analysi, Systematic Review}
  • محمد نعمت شاهی، سید مهدی میرحمیدی، عاطفه اسدی*
    مقدمه

    وابستگی به مخدر یکی از مشکلات بزرگ در سراسر دنیاست. متولیان سلامت راه های زیادی را جهت ترک مخدر پیشنهاد داده اند. از جمله این راه ها، ترک مخدر با مصرف داروهای جانشین است. داروهای مختلفی اعم از گیاهی و شیمیایی جهت ترک مخدر و درمان علایم ناشی از آن استفاده می شود. برخی داروهای گیاهی نسبت به داروهای شیمیایی مانند متادون که نارسایی کبد و... ایجاد می کنند، عوارض کمتری دارند و به همان اندازه موثر هستند. از جمله این گیاهان دارویی ریشه خشک شده زرشک می باشد [1].

    هدف

    هدف از این مطالعه کاهش دوز روزانه متادون جهت کاهش عوارض جانبی آن و مصرف زرشک به صورت مکمل است.

    روش بررسی

    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دوسوکوربود که روی مراجعین به مراکز ترک اعتیاد شهرستان سبزوار انجام شد. از بین افراد واجد شرایط 40 نفر به روش کامپیوتری و به طور تصادفی و با رضایت شخصی انتخاب شدند (دو گروه 20 نفره). بیماران همه در مرحله ثبات درمان (دوز ثابت متادون و تجویز به صورت هفتگی) قرار داشتند. گروه مداخله تحت درمان شربت متادون و کپسول خود ساخته زرشک و گروه شاهد تحت درمان شربت متادون و پلاسبوبه مدت 2 ماه قرار گرفتند.

    نتایج

    یافته های مطالعه نشان داد تفاوت معنی داری بین اثربخشی زرشک در مقایسه با پلاسبو بر روی درد عضلانی، اسهال، وسوسه، آبریزش بینی ناشی از ترک مواد مخدر وجود داشت (0/001>P). ولی تفاوت معنی داری بین 2 گروه از نظر اثر بر بی اشتهایی ناشی از ترک دیده نشد.

    نتیجه گیری

    عصاره زرشک می تواند به صورت مکمل همراه با متادون جهت کاهش علایم سندرم ترک کمک کننده باشد.

    کلید واژگان: پلاسبو, سندرم ترک مخدر, عصاره ریشه زرشک}
    Mohammad Nematshahi, Mahdi Mirhamidi, Atefeh Asadi*
    Background

    Drug dependence is one of the biggest problems all over the world. Health custodians have suggested many ways to quit smoking. One of these ways is to stop the drug from taking alternative medicines. Various drugs, such as herbs and chemists, are used to stop the drug and to treat symptoms associated with it. Some herbal medicines have less side effects and are equally effective than chemical drugs such as methadone that cause liver failure. One of these herbs is the dried root of barberry.

    Objective

    The aim of this study was to reduce the daily dose of methadone to reduce its side effects and supplement barberry.

    Methods

    This study was a double-blind clinical trial that was conducted on clients referred to addiction treatment centers in Sabz. Of the eligible individuals, 40 were randomly selected and randomly assigned (two groups of 20). Patients were all in the stage of treatment stability (methadone and methadone dose on a weekly basis). The intervention group was treated with methadone syrup and barberry self-made capsules and the control group received methadone and placebo syrup for 2 months.

    Results

    The findings of the study showed that there was a significant difference between the effectiveness of Barberry compared with placebo on pain, diarrhea, temptation, nasal congestion caused by drug withdrawal (P < 0.001). However, no significant difference was seen between the two groups in terms of effect on anorexia induced cracks.

    Conclusion

    Barberry extract can be complementary to methadone to help reduce the symptoms of a withdrawal syndrome.

    Keywords: Berberis root extract, Opiate drug withdrawal syndrome, Placebo}
  • هانیه حسینعلی زاده، شهلا چایچیان*
    سابقه و هدف
    اندومتریوز، نوعی بیماری التهابی و پاتولوژیک وابسته به استروژن است که به واسطه واکنش های التهابی شدید و استرس اکسیداتیو، منجر به درد لگنی می شود. داروی ملاتونین، به دلیل دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی، به عنوان آلترناتیو مناسبی برای کاهش درد مزمن لگنی در زنان مبتلا به اندومتریوز، در این مطالعه امورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 40بیمار مبتلا به اندومتریوز با درد لگنی (نمرهVAS ≥ 7) به صورت تصادفی به دو گروه هم جمعیت مداخله و کنترل تقسیم شدند و به مدت 8 هفته به ترتیب ملاتونین 5 میلی گرم و پلاسبو با مشخصات ظاهری مشابه دریافت کردند. نمره درد گروه ها، قبل شروع درمان، در پایان 4هفته اول و دوم اندازه گیری و داده ها توسط نرم افزار SPSS22 تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره درد دیسمنوره قبل شروع درمان در دو گروه، تفاوت معنی داری نداشت، ولی 8 هفته پس از شروع درمان، در گروه کنترل 99/0±86/5 و در گروه مداخله 57/1±95/3 بود که تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده شد. میانگین نمره درد مزمن لگنی نیز بدون تفاوت معنی دار قبل شروع درمان، 8 هفته پس از شروع درمان در گروه کنترل 02/1±57/5 و در گروه مداخله 60/1±57/3 بود که نشان دهند تفاوت معنی دار بین دو گروه بود. میزان مصرف داروهای آنالژزیک، در گروه ملاتونین به طور معنی داری نسبت به گروه پلاسبو کاهش داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت، داروی ملاتونین در مقایسه با پلاسبو، بیشتر باعث کاهش درد مزمن لگنی و دیسمنوره و همچنین کاهش استفاده از داروهای آنالژزیک در زنان مبتلا به اندومتریوز می شود.
    کلید واژگان: اندومتریوز, ملاتونین, پلاسبو, درد مزمن لگنی}
    Haniyeh Hoseinalizadeh, Shahla Cahichian*
    Background
    Endometriosis is an estrogen dependent disease that causes endometriosis associated chronic pelvic pain (EACCP) in women with endometriosis via severe inflammatory reactions. Melatonin, as an antioxidant analgesic agent, seems to play a significant role in pain relief in endometriosis. This research was performed to investigate the efficacy of Melatonin on pelvic pain relief in women with endometriosis.
    Materials and methods
    In this randomized triple-blind trial, 40 women with EACCP score≥7 participated in the study. The participants were randomized into melatonin and control groups. Melatonin group (n=20) received 5 mg melatonin for 8weeks. Control group (n=20) received placebo with the same characteristics as melatonin for the same duration. Pain score was recorded before treatment, and at the end of both the first and the second 4-week periods. Data were analyzed with SPSS.ver22.
    Results
    There was no statistically significant difference in dysmenorrhea pain score between control and treatment groups, at the beginning of study; while after 8weeks, pain score were significant different between control (5.86±0.99) and treatment groups (3.95±1.57). There was no statistically significant difference in EACCP score, at the beginning, between control and treatment groups. After 8weeks, pain score was significantly higher in control group (5.57±1.02) compared to treatment group (3.57±1.60). Moreover, highly significant reduction in analgesic agents’ consumption was observed in treatment group compared to control group.
    Conclusion
    Regarding results, it is concluded that melatonin in comparison with placebo, considerably alleviates EACCP and dysmenorrhea, and reduces analgesic agents’ consumption.
    Keywords: Endometriosis, Melatonin, Placebo, Pain}
  • کریم همتی*، فاطره بهارلویی، علی دل پیشه، مظفر صفری
    زمینه و هدف
    لرز پس از عمل جراحی از عوارض شایع پس از بیهوشی عمومی و بی حسی نخاعی است. برای کاهش لرز روش های دارویی مختلفی وجود دارد. هنوز بر سر این موضوع که کدام روش دارویی برای بیماران پس از جراحی مناسب تر است بحث هایی وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثر بخشی دگزامتازون در کاهش لرز پس از بیهوشی در اعمال جراحی الکتیو بیمارستان آموزشی امام خمینی (ره) شهر ایلام می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور است که بر روی بیماران الکتیو مراجعه کننده در بهار و تابستان 1392 به بیمارستان امام خمینی(ره) شهر ایلام انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل: سن در محدوده 18 تا 55 سال، کلاس انجمن بیهوشی امریکا 1و2 بود. معیارهای خروج از مطالعه: بیماران با سن بالای 55 سال وسن زیر 18 سال، افراد دارای بیماری زمینه ای قلبی وهیپرتانسیون و دیابت ملیتوس (کلاس انجمن بیهوشی امریکا 3 و بالاتر) و عدم رضایت بیمار از مطالعه خارج شدند. 60 بیمار از هر دو جنس و به صورت تصادفی با نسبت 1:1 به دو گروه تقسیم شدند. توسط متخصص بیهوشی به یک گروه پلاسبو و به گروه دیگر داروی دگزامتازون 15/0 میلی گرم بر کیلوگرم بلافاصله پس القای بیهوشی و قبل از اینکه برش جراحی داده شود، تزریق گردید. در پایان عمل جراحی، فراوانی و شدت لرز با معیار پیوسته عددی(NRS) در دو گروه فوق در ریکاوری توسط تکنیسین بیهوشی که اطلاعی از نوع ماده تجویز شده نداشت، مورد بررسی قرار گرفت. داده های دموگرافیک بیماران، نوع بیهوشی و م اده تجویز شده برای بیمار در نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 جمع آوری و با آزمون های آنوا و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    دراین مطالعه 7/61% بیماران زن و بقیه مرد بودند. بیشترین فراوانی شدت لرز، مریوط به شدت لرز درجه 1 و کمترین فراوانی هم مربوط به درجه 2 و 6 بودند. بین شدت لرز و داروی تجویز شده رابطه معنی داری وجود نداشت. بین جنس و داروی ضد لرز تفاوت معنادار نبود (79/0= P). بین نوع عمل جراحی و ضد لرز رابطه معناداری وجود نداشت (59/0= P).
    نتیجه گیری
    یافته های ما تفاوت معناداری در گروه دگزامتازون و دارونما نشان ندادند.
    کلید واژگان: دگزامتازون, پلاسبو}
    Karim Hemati *, Fatere Baharluie, Ali Delpisheh, Mozafar Safari
    Aims and
    Background
    Postoperative shivering after general anesthesia and spinal anesthesia is a common side effect. Besides, there are several medical methods to relieve shivering. Still on the issue of which method is most appropriate for patients after surgery, there is some controversy. The aim of this study was to determine the efficacy of Dexamethasone in reduction of post-operative shivering after elective surgery in the city of Ilam.
    Materials And Methods
    This study is a randomized double blind clinical trial on patients admitted for elective surgery to Imam Khomeini hospital during summer 1392, in Ilam. The inclusion criteria were: age between 18 to 55 years, and ASA class 1 and 2 with no underlying disease. Otherwise, and in the case of patient's dissatisfaction they were excluded from this study 60 patients of both sexes were randomly divided into two groups with a ratio of 1:1. An anesthesiologist injected placebo for the first group and 15 mc/kg Dexamethasone for the second one, after induction of anesthesia and before the incision..At the end of surgery, the frequency and the intensity of shivering among the two groups in the recovery room was examined by technicians who were unaware of the type of administered drug.
    Findings
    In this study, 61.7% of patients were female. The most frequent degree of shivering intensity was grade 1 while grade 2 and 6 had the minimum frequency. There was no significant difference regarding gender and the type of drug administered (P value = 0.79). Also no significant relationship between the type of surgery and the anti-shivering drug was found (P value = 0.59).
    Conclusions
    Our findings showed no significant difference regarding shivering control, between the Dexamethasone and the placebo groups
    Keywords: Dexamethasone, placebo, shivering}
  • هنگامه اشراف، طناز نقلاچی، نویسنده مسئول: محمدعلی کتابی *
    سابقه و هدف
    کنترل درد در دندانپزشکی بویژه در رشته اندودنتیکس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجا که دردهای اندو به دنبال درمان ریشه در دندان های وایتال ارتباط نزدیکی با واکنش های التهابی دارند و بالا رفتن میزان پروستاگلاندین ها در ضایعات التهابی حاد گزارش شده اند، بنابراین داروهای مهارکننده سیکلواکسیژناز تاثیر مهمی در کاهش التهاب و رفع درد دارند. آنزیم COX دارای دو ایزوفورم COX-1 و COX-2 است که داروهای ضدالتهاب رایج مهارکننده هر دو ایزوفورم می باشند. در سال های اخیر مطالعاتی روی داروهای مهارکننده اختصاصی COX-2 صورت گرفته که مدیاتورهای التهابی دردزائی که عمدتا از آن منشا می گیرند را بلوک می کنند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی پیش دارویی Celecoxib در مقایسه با پلاسبو در میزان درد بعد از درمان ریشه با استفاده از مقیاس VASطراحی و اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی دوسوکور صورت گرفت، تعداد 30 بیمار با میانگین سنی (18 تا 57 سال) با درد شدید در مقیاس VAS بصورت تصادفی در یکی از دو گروه مصرف کننده دارویی 400 میلی گرمCelecoxib و پلاسبوقرار گرفتند. داروها نیم ساعت پیش از شروع درمان ریشه تجویز گردیدند. از بیماران خواسته شد تا درد خود را پیش از شروع درمان، بلافاصله پس از درمان و درفواصل 4، 8، 12، 24 و 48 ساعتی پس از درمان ریشه روی نمودار VAS علامت گذاری نمایند.
    یافته ها
    در این مطالعه، اختلاف معنی داری میان اثرات ضددردی پیش داروئی با Celecoxib و پلاسبو در کاهش درد بعد از درمان در هیچ یک از ساعات مشاهده نشد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    با توجه به عدم وجود اختلاف معنی دار میان گروه های مورد مطالعه پیش داروئی با Celecoxib به منظور کاهش درد پس از درمان، خصوصا در بیماران دارای مشکلات گوارشی توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: پلاسبو, پیش دارویی, درد پس از درمان, درمان ریشه, سلکوکسیب, نمودار VAS}
    Dr. Hengameh Ashraf, Dr. Tanaz Naghlachi, Dr. Mohammad, Ali Ketabi *
    Objective
    Pain control in dentistry especially endodontics is particularly important. Endodontic pain following root canal therapy (RCT) of vital teeth is closely correlated with inflammatory reactions. Increased level of prostaglandins has been reported in acute inflammatory reactions. Thus, cyclooxygenase-inhibiting drugs have a significant effect on reducing pain and inflammation. COX enzyme has two isoforms of COX-1 and COX-2. The conventional anti-inflammatory drugs inhibit both isoforms. In the recent years, COX-2 specific inhibitors have been the subject of extensive investigations. These inhibitors block the pain-inducing inflammatory mediators that are mostly derived from COX-2. The aim of this study was to compare the efficacy of prophylactic Celecoxib and a placebo in reducing post-endodontic pain using Visual Analog Scale (VAS).
    Methods
    This double blind clinical trial was conducted on 30 patients with a mean age of 18 to 57 yrs. complaining of severe pain based on VAS. The subjects were randomly assigned to two groups of 400mg Celecoxib and the placebo. Drugs were administered 30 min prior to root canal therapy. Patients were asked to keep a pain diary and mark their degree of pain on a VAS chart before the initiation of treatment, immediately after treatment and at 4, 8, 12, 24 and 48 hours post-treatment.
    Results
    No significant difference was found between the analgesic effects of prophylactic Celecoxib and the placebo in any of the understudy time points (P>0.05).
    Conclusion
    Considering the absence of a significant difference between the two groups, prophylactic Celecoxib is not recommended for post-endodontic pain reduction especially in cases with gastrointestinal (GI) problems.
    Keywords: Placebo, Prophylactic, Post, endodontic pain, Root canal therapy, Celecoxib, VAS chart}
  • رسول کاویان نژاد، مهدی طیبی آراسته، محمود کهن، محمود مرادی، جمال الدین علی طلب، صفورا امانی
    زمینه و هدف
    درد از عوارض مهم و شایع بعد از عمل می باشد که می تواند موجب بروز عوارض ناگهانی در سیستم های مختلف بدن گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر متوکاربامول در مقایسه با دارونما بر میزان درد بعد از عمل جراحی کله سیستکتومی انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 60 بیمار (53 زن و 7 مرد) کاندید عمل جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراتومی بستری شده در بیمارستان بعثت سنندج در سال 1387 انجام گردید. بیماران در کلاس ASA I، II انجمن بیهوشی آمریکا قرار داشتند. بیماران در محدوده سنی 60-30 سال با وزن کمتر از 100 کیلوگرم در نظر گرفته شدند. افراد به صورت تصادفی در دو گروه 30نفری مداخله و پلاسبو قرار گرفتند. هیچیک از گروه ها پره مدیکاسیون دریافت نکردند و تحت شرایط بیهوشی یکسان قرار گرفتند. نیم ساعت قبل از خروج بیمار از بخش ریکاوری، گروه مداخله 500 میلی گرم متوکاربامول (5سی سی دارو رقیق شده با 5سی سی نرمال سالین) و گروه پلاسبو 10 سی سی نرمال سالین به صورت وریدی دریافت کردند. بیماران از لحاظ میزان درد براساس معیار سنجش بصری 1، 3، 6، 12 و 24 ساعت بعد از عمل ارزیابی شدند. در صورت نیاز (نمره درد بیش از 4) مسکن پتیدین به میزان کمتر از 0.5 mg/kg تجویز شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های ANOVA، Chi-Square و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بیماران از لحاظ سنی و جنسی اختلاف آماری معنی داری نداشتند. میانگین شدت درد در ساعات 6 و 24 بعد از عمل در گروه مداخله کمتر بود (P<0.05)؛ ولی در ساعات 1، 3 و 12 تفاوت آماری معنی داری نشان نداد. میزان مسکن دریافتی در گروه مداخله کمتر بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مصرف متوکاربامول بعد از عمل جراحی کله سیستکتومی، باعث کاهش درد و میزان مسکن دریافتی بیماران می گردد.
    کلید واژگان: متوکاربامول, پلاسبو, درد بعد از عمل, کله سیستکتومی}
  • مریم کاشانیان، مازیار مرادی لاکه، شهلا نوری
    زمینه و هدف
    دیسمنوره یا قاعدگی دردناک در حدود 50% از زنان در سنین باروری دیده می شود و شایع ترین شکایت ژنیکولوژیک در بین زنان جوان و علت غیبت از مدرسه یا محل کار است. بنابراین یافتن درمانی که بدون عارضه بتواند آن را تحت کنترل درآورد، همیشه مدنظر بوده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تجویز ویتامین E خوراکی در کاهش درد لگن زنان مبتلا به دیسمنوره اولیه و مقایسه آن با پلاسبو می باشد.
    روش کار
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 140 زن مبتلا به دیسمنوره اولیه صورت گرفت. سپس زنان به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و نهایتا 94 نفر مطالعه را تمام کردند. در گروه مورد (42 نفر) ویتامین E،400 واحد روزانه از 2 روز قبل تا 3 روز بعداز شروع خونریزی (جمعا 5 روز) و در دو سیکل متوالی تجویز گردید. در گروه شاهد (52 نفر)، پلاسبو که دقیقا به همان شکل و مزه و بوی پرل ویتامین E ساخته شده بود، به همان صورت تجویز گردید. شدت درد یک ماه قبل از شروع مطالعه در بیماران با استفاده از خط کش درد Visual Analogue Scale(VAS) سنجش شده و در 2 ماه بعد نیز به همان صورت ارزیابی شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS V.15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از تست های آماری square Chi و t-test، و Pair t-test استفاده گردید.
    یافته ها
    بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری از نظر گروه خون، سن، سابقه خانوادگی دیسمنوره و میزان تحصیلات و BMI وجود نداشت. میانگین شدت درد قبل از درمان در گروه کنترل 75/1±15/7 و در گروه مورد 82/1± 47/7 بود که تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد (3/0p=). میزان شدت درد یک ماه پس از مصرف پلاسبو (001/0=p) و 2 ماه پس از مصرف پلاسبو (001/0=p) نسبت به قبل از درمان کاهش معنی داری را نشان داد و همچنین میزان شدت درد یک ماه پس از مصرف ویتامین E (001/0=p) و 2 ماه پس از مصرف ویتامین E (001/0=p) نسبت به قبل از درمان کاهش معنی داری را نشان داد، پس هر دو سبب کاهش معنی دار درد دیسمنوره شده اند. میزان شدت درد یک ماه پس از مصرف ویتامین E،4/2±41/5 و یک ماه پس از مصرف پلاسبو 08/2±76/5 (1/0p=) و دو ماه پس از مصرف ویتامین E،89/1±73/4 و 2 ماه پس از مصرف پلاسبو، 05/2±35/5 بود (6/0=p) که تفاوت معنی داری را نشان نداد. میزان کاهش درد در گروه پلاسبو 2 ماه پس از درمان،4/2± 8/1- و در گروه ویتامین E،1/2±7/2- بود که تفاوت معنی داری را نشان داد (04/0=p)، پس ویتامین E کاهش بیشتری در دیسمنوره ایجاد می کند.
    نتیجه گیری
    پلاسبو و ویتامین E هر دو سبب کاهش درد لگن در دیسمنوره اولیه می شوند. ولی ویتامین E کاهش درد بیشتری ایجاد می کند و با توجه به ایمن بودن آن، می تواند یک روش درمان ساده و بی خطر برای دیسمنوره باشد.
    کلید واژگان: دیسمنوره اولیه, ویتامین ایی, پلاسبو, شدت درد, درد لگنی, عادت ماهانه دردناک}
    M. Kashanian, Mdi M. Moradi Lackeh, Mdii Sh. Noori, Mdiii
    Background
    Dysmenorrhea or painful menstruation is seen in about 50% of women in reproductive age. It is the most common gynecologic complaint of young women and is one of the most common causes of sick leave; therefore finding a safe treatment for its control, has long been a concern. The purpose of the present study is to evaluate the effect of vitamin E on the reduction of pelvic pain in women suffering from primary dysmenorrhea and to compare its effect with placebo.
    Methods
    A double blind randomized clinical trial was performed on 140 women suffering from primary dysmenorrhea. These women were randomly assigned into two groups and finally 94 women finished the study. In the case group (n= 42) Vitamin E was prescribed as a dose of 400 IU daily starting 2 days before the beginning of menstruation and continuing for 3 days (total duration of 5 days), for two consecutive cycles. In the control group (n=52) a placebo was prescribed which was completely similar to Vitamin E pearls in shape, color, taste and smell. Pain severity was evaluated using Visual Analogue Scale (VAS) for one month before the study and during the 2 months of study. The pain severity during these cycles was then compared using SPSS V.15, t-test, Chi square and pair t-tests were used for analysis.
    Results
    There was no statistically significant difference between the two groups according to blood group, age, family history of dysmenorrhea, educational status, and BMI (body mass index). The mean pain severity before the study did not show any significant difference between the two groups (7.15± 1.75 in the case group and 7.47±1.82 in the control group, p=0.3). Pain severity one month (p=0.001) and two months (p=0.001) after treatment with placebo showed significant reduction as compared to that of " before treatment". Similarly pain severity one month (p=0.001) and two months (p=0.001) after treatment with Vitamin E showed significant reduction as compared to that of " before treatment"; thus both conditions led to a decrease in dysmenorrhea. Pain severity during the first month of the study was 5.41 ±2.4 in the case group and 5.76±2.08 in the control group (p=0.1); and 4.73±1.89 and 5.35±2.05 in the case and control groups, respectively during the second month of the study (p=0.6), not showing significant difference.The mean reduction of pain in the case group (-2.7±2.1) was more than the control group (-1.8±2.4), during the second month of the study (p=0.04), showing significant difference. Therefore Vitamin E can lower the pain severity of dysmenorrhea more than placebo.
    Conclusion
    Vitamin E and placebo both may reduce the pelvic pain of dysmenorrhea, but vitamin E can cause a more significant reduction. With regard to its safety, the study indicates that it can be a simple and safe option for the treatment of dysmenorrhea.
    Keywords: Primary dysmenorrhea_Vitamin E Placebo_Pain severity_VAS (Visual Analogue Scale)_Pelvic pain}
  • مهناز اشرفی، فاطمه زعفرانی، انسیه شاهرخ تهرانی، منیر اوج، احمدرضا باغستانی، الهام امیر چقماقی
    مقدمه
    پاسخدهی ضعیف تخمدان به داروهای گنادوتروپین تزریقی، در 26-9% سیکل های ART اتفاق می افتد. با شروع پیری تخمدان، ذخیره تخمدان کاهش می یابد که عامل مهمی در کاهش پاسخ تخمدان به گنادوتروپینها می باشد؛ ولی گزارش های متعددی در مورد روش های احتمالی دیگر مؤثر در عملکرد گنادوتروپینها در تخمدان، نظیر استفاده از انواع گنادوتروپینها با دوز بالا، درمان توام با هورمون رشد و گلوکوکورتیکوئیدها وجود دارد. در این مطالعه نقش دگزامتازون، به عنوان یکی از فاکتورهای مؤثر بر پاسخ تخمدانی، در بیماران نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان با سن بیش از 35 سال، در مقایسه با گروه کنترل بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 72 خانم نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان با سن بیش از 35 سال و تحت درمان با سیکل های IVF/ICSI، انتخاب و به دو گروه شامل 36 خانم تقسیم شدند. در ابتدا در هر دو گروه FSH، LH، استرادیول، تستوسترون توتال، پرولاکتین و هورمون های تیروییدی در روز سوم قاعدگی اندازه گیری شد. پروتکل طولانی مدت آگونیست GnRH، از روز 21 سیکل شروع شد. همزمان با شروع آگونیست GnRH، به شیوه سه سوکور به یک گروه دوقرص دگزامتازون وبه گروه دیگر 2 عدد پلاسبو داده شد. پس از طی دو هفته و اطمینان از حصول سرکوب هیپوفیز، تحریک از روز دوم قاعدگی با روزی سه عدد آمپول HMG شروع شد که بر حسب نیاز بیمار، دوز دارو تغییر می یافت. بعد از رشد حداقل سه فولیکول با اندازه بیش از 18 mm و اندازه گیری استرادیول سرم، میزان IU 10000 هورمون HCG به صورت عضلانی تزریق شد. دریافت اووسیت 38-36 ساعت بعد از تزریق HCG و تحت سونوگرافی واژینال انجام شد و بعد از 48 ساعت، جنین های حاصل از باروری تخمک ها به روش ICSI/IVF، به داخل رحم انتقال یافتند. تعداد اووسیت های بدست آمده، تعداد جنین های حاصل و منتقل شده، تعداد آمپول های مصرفی HMG، غلظت استرادیول سرم در روز تزریق HCG و میزان حاملگی در دو گروه مقایسه شد. به منظور ورود اطلاعات از نرم افزار (SPSS (11.5و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماریT-test و c2استفاده شد و p<0.05 به عنوان سطح معنی داری آماری تعریف شد.
    نتایج
    بین دو گروه از نظر سن، مدت ناباروری، نمایه توده بدنی وآزمایشات هورمونی، متوسط تعداد اووسیت به دست آمده، درصد جنین های تشکیل شده و منتقل شده اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت؛ اما تفاوت تعداد آمپول های HMG مصرفی(39/13±6/30 عدد) در گروه دگزامتازون در مقابل گروه پلاسبو (34/18±65/41 عدد) از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05).
    بحث: اگرچه در تعداد اووسیت حاصل و بارور شده بین دو گروه دگزامتازون و پلاسبو تفاوت معنی داری وجود نداشت اما تعداد آمپول های مصرفی HMG در گروه تحت درمان با دگزامتازون به گونه معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود که می تواند موید نقش دگزامتازون در افزایش پاسخگویی بافت تخمدانی به گنادوتروپینها باشد. لذا در بیماران بالای 35 سال که احتمال پاسخ ضعیف تخمدانی وجود دارد، علاوه بر پروتکل استاندارد، به کارگیری دگزامتازون به عنوان درمان ضمیمه ای توصیه می شود.
    کلید واژگان: دگزامتازون, پاسخ دهی تخمدان, پلاسبو, روش های کمک باروری, و گنادوتروپینها}
  • بررسی تاثیر نمک طعام (NaCl) بر حذف موقت Gag Reflex
    جهانگیر حقانی، مجید ناصرخاکی
    سابقه و هدف
    Gag Reflex انعکاسی غیرارادی است که بر اثر ورود جسم خارجی به دهان و تماس با مخاط حلق، کام نرم و زبان ایجاد می گردد. Gag Reflex یکی از مشکلاتی است که همیشه بیمار و دندانپزشک هنگام کارهای دندانپزشکی بخصوص رادیوگرافی و قالب گیری با آن مواجه هستند. در این تحقیق تاثیر نمک طعام (NaCl) بر حذف موقت Gag Reflex مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق 256 بیمار (128 مرد و 128 زن) که جهت رادیوگرافی داخل دهانی به بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی کرمان مراجعه کرده بودند و دارای علائم Gag Reflex بودند به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول با نمک طعام و گروه دوم به وسیله نشاسته (بعنوان پلاسیبو) مورد آزمایش قرار گرفتند. روش کار بدین صورت بود که نمک یا نشاسته روی دو سوم قدامی زبان ریخته شده، پس از 5 ثانیه رادیوگرافی انجام می گرفت. اگر Gag Reflex برطرف می گشت ارزیابی مثبت و در غیر این صورت منفی بود.
    یافته ها
    از مجموع 128 نفر که با نمک طعام مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که در 113 نفر از گروه آزمون (58 مرد و 55 زن) یعنی معادل 3/88% پاسخ Gag Reflex مثبت شد. و از مجموع 128 نفر که با نشاسته مورد آزمایش قرار گرفتند 125 نفر (62 مرد و 63 زن) یعنی معادل7/97% پاسخ Gag Reflex منفی بدست آمد. آزمون مورد استفاده Chi-Square بوده، میزان موفقیت استفاده از نمک یا جنس ارتباطی نداشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس این مطالعه نتیجه گرفته می شود که با تحریک شاخه های کورد ایتمپانی توسط جوانه های چشایی در قدام زبان Gag Reflex مهار می شود.
    کلید واژگان: gag reflex, نمک طعام, نشاسته, رادیوگرافی, پلاسبو}
    The study of effection of salt (Nacl) on temporary elimination of gag reflex
    Dr. Jahangir Haghani, Dr. Majid Naserkhaki
    Background and Aim
    As gag reflex is considered as a complication during the most of the dental procedures, developing new techniques have always been a task for clinicians to overcome the problem. The aim of this study was to evaluate the effect of salt (Nacl) to temporarily eliminate the gag reflex during intraoral radiography.Method & Materials: A group of 256 patients (128 male, 128 female) were selected who had history of gag reflex from those reffered to Dental Radiology department a Kerman University. Patients were devided into two groups. During The course of this study of case who used salt, and control group who used starch (as Placebo). Salt was poured on anterior 2/3 of the tonque, five seconds before taking the dental radiograph. The same procedure was accomplished wihth starch for the second group. In case of an elimination of gag reflex after pouring salt or starch, the subject will be recorded as positive responder, other wise as negative.
    Result
    Among 128 patients who were examined with salt, 113 individuals showed a positive respond (88.3%). While, among 128 patients who were examined with starch only 3 individuals showed a positive respond (2.3%).
    Conclusion
    A possitive effect of NaCl could be concluded to relief the gag reflex based on the results of this study.
  • محمد رمضانیان
    یکی از شایعترین اعمال جراحی دهان خارج کردن دندان عقل نهفته فک پایین می باشد و تجویز آنتی بیوتیک به مدت چند روز از رایجترین اقدامات بعد از عمل محسوب می شود. لزوم این کار در تحقیقاتی که در سایر کشورها انجام شده، ثابت نشده است؛ بدین منظور این تحقیق برای بررسی لزوم تجویز آنتی بیوتیک بعد از عمل جراحی فوق انجام گرفت. این بررسی بر روی 25 بیمار که مورد عمل جراحی دندان عقل نهفته مزیوانگولر فک پایین قرار گرفته بودند، انجام شد. بیماران به دو گروه A و B تقسیم شدند. افراد گروه A (چهارده نفر) 500 میلیگرم آمپی سیلین و افراد گروه B (یازده نفر) پلاسبو (در بسته های مشابه) دریافت کردند. رکوردهای قبل و بعد از عمل برای مشاهده عفونت، تورم، تریسموس ثبت گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که در افراد با سیستم ایمنی سالم و رعایت اصول اسپتیک، مصرف آنتی بیوتیک ضرورتی ندارد. هدف کاربردی برای این بررسی عدم تجویز آنتی بیوتیک در جراحی های روزمره دندانپزشکی و جلوگیری از عوارض سو مصرف آنتی بیوتیک و زیانهای اقتصادی آن می باشد.
    کلید واژگان: آنتی بیوتیک, عقل نهفته, تریسموس, تورم, پلاسبو}
  • بررسی تاثیر تحریک الکتریکی عصب از راه پوست (TENS) بر شدت درد تزریق زیر جلدی
    سابقه و هدف
    درد یکی از شایع ترین مشکلات پزشکی است که پرستاران در عرصه مراقبت بالینی با آن مواجه می شوند. درد در اثر عوامل مختلفی ایجاد می شود. یکی از علل شایع درد در موقعیت بالینی، تزریق دارو از راه تزریق زیر جلدی می باشد. یکی از مهمترین وظایف پرستار، کاهش درد ناشی از تزریق است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تحریک عصب از راه پوست (TENS، Transcutaneous Electrical Nerve Stimulation) بر شدت درد تزریق زیرجلدی می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر روی 60 بیمار بستری در بخش CCU بیمارستان فاطمیه سمنان انجام شد. این بیماران هپارین را از راه تزریق زیرجلدی دریافت می کردند. در این مطالعه، شدت درد ناشی از تزریق زیرجلدی در سه حالت؛ بدون استفاده از TENS، با استفاده از TENS و با استفاده از پلاسبو TENS مورد بررسی قرار گرفت. شدت درد بیماران توسط مقیاس مقایسه ای بصری (VAS) اندازه گیری شدت درد ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین شدت درد بیماران در دو حالت تزریق زیر جلدی بدون استفاده از TENS و با استفاده از TENS، اختلاف معنی داری (P<0.05) وجود دارد، به طوری که شدت درد در حالت تزریق زیرجلدی با استفاده از TENS کمتر بوده است. همچنین، بین شدت درد بیماران در دو حالت تزریق زیرجلدی با استفاده از TENS و با استفاده از پلاسبو TENS، اختلاف معنی داری (P<0.05) وجود دارد، به طوری که شدت درد در حالت تزریق زیرجلدی با استفاده از TENS کمتر بوده است. اما بین شدت درد بیماران در دو حالت تزریق زیرجلدی با استفاده از پلاسبو TENS و بدون استفاده از TENS، اختلاف معنی داری وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    یافته ها حاکی از این است که بیماران در حالت تزریق زیرجلدی همراه با استفاده از TENS درد کمتری را نسبت به سایر حالت ها احساس نموده اند، لذا TENS در کاهش درد ناشی از تزریق زیرجلدی موثر بوده است. بنابراین می توان TENS را به عنوان یک روش موثر جهت کاهش درد ناشی از تزریق زیرجلدی پیشنهاد نمود.
    کلید واژگان: تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست, درد, تزریق زیر جلدی, پلاسبو}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال