به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "emotional schema" در نشریات گروه "پزشکی"

  • مقدمه

    خیانت زناشویی موضوعی است که بسیاری از زوجین درمانگر با آن مواجه هستند و یکی از مهم ترین دلایل طلاق می باشد. عوامل مرتبط با خیانت را می توان در سه حوزه تفاوت های فردی، ماهیت رابطه و شرایط محیطی قرار داد. این پژوهش به بررسی نقش طرحواره های عاطفی و ویژگی های شخصیتی (به عنوان تفاوت های فردی) در خیانت می پردازد.

    روش کار:

     در پژوهش حاضر که در شهر مشهد انجام شد، 320 نفر به روش نمونه گیری در دسترس (شامل 160 نفر با تجربه خیانت و 160 نفر بدون تجربه خیانت به عنوان شاهد) انتخاب شدند. آنها مقیاس طرحواره عاطفی لیهی و پرسشنامه شخصیتی را برای DSM-5 تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها:

     نتایج نشان داد که فقدان ویژگی های شخصیتی بازدارنده در افراد با تجربه خیانت بیشتر از گروه شاهد بود. طرحواره های هیجانی «گناه و سرزنش» در گروه با تجربه خیانت بیشتر از گروه شاهد بود (012/0= P و 025/0= P). طرحواره عاطفی اعتباربخشی در افراد دارای خیانت کمتر از گروه شاهد بود (011/0=P). بین سایر طرحواره های هیجانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج، می توان با اصلاح ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی از طریق طرحواره درمانی و طرحواره درمانی هیجانی، پیشگیری از خیانت را انجام داد.

    کلید واژگان: فرا ازدواجی, طرحواره عاطفی, ویژگی های شخصیتی
    Alaleh Attaran Khorasani, Fateme Safaee, Elham Taheri *, Zahra Dehnabi
    Introduction

    Marital infidelity is an issue many couples’ therapists face and is one of the most important reasons for getting divorced. The factors related to infidelity can be included in three domains: individual differences, the nature of the relationship, and environmental conditions. This study investigated the role of emotional schemas and personality traits (as individual differences) in infidelity.

    Materials and Methods

    In the present study conducted in Mashhad, Iran, 320 individuals were selected by the convenience sampling method (including 160 individuals with infidelity experience and 160 individuals without experience of infidelity as controls). They fulfilled the Leahy Emotional Schema Scale and Personality Inventory for DSM-5. The data were analyzed by Multivariable Analyze of Variance and SPSS-26 software.

    Results

    The results showed that the lack of inhibition personality traits in individuals with the experience of infidelity were higher than in the control group. The “guilt and blame” emotional schemas were higher in group with infidelity experience than in the controls (P= 0.012, P= 0.025). The “validating” emotional schema in individuals with infidelity was lower than in the control group (P= 0.011). No significant differences were found between the other emotional schemas. 

    Conclusion

    According to the results, infidelity prevention can be done by modifying personality traits and emotional schemas through schema therapy and emotional schema therapy.

    Keywords: Emotional schema, Extramarital, Personality traits
  • فرانک اردلانی فرسا، فاطمه شهابی زاده*، سید مسعود هاشمی، پیمان دادخواه
    مقدمه

    عوامل مختلف روانشناختی همانند نشانه های خلقی/ اضطرابی پیامدهای درد را تحت تاثیر قرار می دهند.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل مفهومی پیامدهای درد براساس نشانه ها و طرحواره های هیجانی با میانجیگری اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود بیماران با درد مزمن انجام شد.

    روش

    روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان و مردان 30-50 ساله دارای کمردرد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درد در بیمارستان های اختر، لبافی نژاد و امام حسین (ع) شهر تهران در سال 1399-1398 بودند که تعداد 400 نفر با در نظر گرفتن ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نشانه های خلقی/ اضطرابی، فرم کوتاه طرحواره های هیجانی، پذیرش و عمل، پذیرش درد و شفقت به خود بود. داده ها با برنامه های نرم افزاری SPSS نسخه 21 و لیزرل نسخه 8/8 با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.

    یافته ها : 

    مدل برازش یافته نشان داد، اثر مستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی بر افزایش طرحواره های هیجانی (0/05>p) و اثر مستقیم طرحواره های هیجانی بر افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود (0/05>p) معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی از طریق افزایش طرحواره های هیجانی و افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود بر افزایش پیامدهای درد معنادار بدست آمد (0/05>p).

    نتیجه گیری :

     بنابراین اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و طرحواره های هیجانی با پیامدهای درد نقش میانجی را دارند. لذا تدوین مداخلات درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی در جهت کاهش طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربه ای و افزایش پذیرش درد و شفقت به خود می تواند در کاهش پیامدهای درد بیماران مبتلا به درد مزمن مفید باشد.

    کلید واژگان: اجتناب تجربه ای, پیامدهای درد, شفقت به خود, نشانه های خلقی, طرحواره هیجان
    Faranak Ardalani Farsa, Fatemeh Shahabizadeh*, Masoud Hashemi, Payman Dadkhah
    Introduction

    Various psychological factors, such as mood and anxiety symptoms, can affect pain outcomes.

    Aim

    The present research was conducted to identify these factors aiming at providing a conceptual model of pain outcomes based on emotional schemas and symptoms mediated by experiential avoidance, pain acceptance, and self-compassion of patients with chronic pain.

    Method

    In this descriptive correlational research, the statistical population consisted of men and women (aged 30-50) with chronic low back pain referring to pain clinics in Akhtar, Labafinejad, and Imam Hossein hospitals, Tehran, Iran, in 2019-2020. We selected 400 people using a convenience sampling method considering the inclusion criteria. The tools included the Mood and Anxiety Symptoms Questionnaire (MASQ), Emotional Schemas-Short Form, Acceptance and Action Questionnaire (AAQ), Chronic Pain Acceptance Questionnaire (CPAQ) and the Self-Compassion Scale (SCS). Data were analyzed with SPSS-21 and LISREL-8.8 using Structural Equation Modeling (SEM).

    Results

    The fitted model showed that the direct effect of mood and anxiety symptoms on increasing emotional schemas (p<0.05) was equal to 5, and the direct effect of emotional schemas was significant on increasing experiential avoidance, reducing pain acceptance and self-compassion (p<0.05). Also, the indirect effect of mood and anxiety symptoms through increasing emotional schemas, increasing experiential avoidance, decreasing pain acceptance, and self-compassion on increasing pain outcomes was significant (p<0.05).

    Conclusion

    Experiential avoidance, pain acceptance, and self-compassion could mediate the relationship between emotional symptoms and emotional schemas to pain outcomes. Therefore, developing therapeutic interventions based on emotional schemas to reduce emotional schemas and experiential avoidance and increase pain acceptance and self-compassion could help reduce pain outcomes in patients with chronic pain.

    Keywords: Experiential avoidance, Pain outcomes, Self-compassion, Mood symptoms, Emotional schema
  • پریا افشار پور*، کاظم نعمت اله زاده ماهانی
    زمینه و هدف

    اختلال وسواسی-جبری  یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات است و شرایطی است که در آن، بیمار دارای وسواس های فکری و یا وسواس های عملی  و یا هر دو، می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فراشناخت، طرحواره هیجانی و نشخوار فکری با باورهای وسواسی دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر زرند صورت گرفت.

    روش کار

    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر زرند در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 1183 نفر بود که 291 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه فراشناخت انیل و عابدی (1996)، پرسشنامه طرحواره های هیجانی لیهی (2002)، پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما و مورو (1987) و پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44) بود. جهت تحلیل و تجزیه داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره توسط نرم افزار spss-26 استفاده گردید.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین متغیرهای فراشناخت با باورهای وسواسی (30/0-r=) و نیز بین طرحواره هیجانی با باورهای وسواسی (22/0-r=) رابطه منفی معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. همچنین بین متغیرهای نشخوار فکری با باورهای وسواسی (38/0r=) و طرحواره های هیجانی (27/0r=) رابطه مثبت معنادار و بین نشخوار فکری با  فراشناخت (26/0- r=) رابطه منفی معنادار در سطح 001/0 را نشان داد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای نشخوارفکری، فراشناخت و طرحواره هیجانی، به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین باورهای وسواسی دارند.

    نتیجه گیری

    نتایج تاییدکننده رابطه معنادار بین متغیرهای فراشناخت و طرحواره هیجانی با باورهای وسواسی به صورت معکوس و بین متغیرهای نشخوار فکری با باورهای وسواسی رابطه مثبت معنادار است. همچنین متغیرهای فراشناخت، طرحواره هیجانی، نشخوارفکری، قادر به پیشبین معنادار باورهای وسواسی بودند. همچنین مولفه های پیشبین تبیین معناداری از باورهای وسواسی ارائه دادند.

    کلید واژگان: فراشناخت, طرحواره هیجانی, نشخوار فکری, باورهای وسواسی, دانش آموزان
    Priya Afsharpour*, Kazem Nematolhah Zadeh Mahani
    Background & Aims

    Obsessive-compulsive disorder is one of the most debilitating disorders and is a condition in which the patient has mental obsessions (thoughts, impulses, or repetitive images that cause anxiety or discomfort) or practical obsessions (behavior of mental actions It is repetitive that the patient feels he must do to reduce psychological pressure and avoid certain events) or both. Obsessions are persistent and inappropriate thoughts or mental images that lead to anxiety and distress. This inappropriate quality of the obsession is often referred to as "self-inconsistent," meaning that the content of the obsession is foreign to the person, is not under their control, and is not the type of thought they expect. However, a person is able to recognize that mental obsessions are the product of his own mind and are not imposed from outside. Current cognitive-behavioral approaches to obsessive-compulsive disorder emphasize the role of ineffective beliefs in creating and perpetuating the disorder. These models assume intrusive thoughts as a cognitive stimulus and negative automatic thoughts and beliefs as a cognitive response. These automatic negative beliefs and thoughts affect a person's emotions and behaviors (compulsions). Theoretically, in obsessive-compulsive disorder, negative evaluations of intrusive and unwanted thoughts have been identified in three areas, which are: the importance of thoughts; Assessments that indicate the presence and meaning of thoughts are threatening or personally important, control thoughts; Assessments that point to the need to control thoughts in order to prevent the consequences of related threatening threats and responsibility; Assessments that indicate if thoughts persist. The person will be responsible for negative events. In addition to negative evaluations, it is thought that basic ineffective beliefs are responsible for negative evaluations and the phenomenon of obsession. Obsessive beliefs are a complex and multifactorial process, and many efforts are made to identify the risk factors in tending to it, including in students who are one of the vulnerable groups. However, a person is able to recognize that obsessive beliefs are the product of his own mind and are not imposed from outside. Therefore, by identifying the components related to this structure, the possibility of more accurate and practical interventions is also provided. Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the relationship between metacognition, emotional schema, and rumination with obsessive beliefs of second year high school students in Zarand city.

    Methods

    The present study was a correlational descriptive study. The statistical population included all female students of the second year of Zarand in the academic year of 2018-2019, 1183 of which 291 were selected as the final sample using cluster random sampling. The research tools included Enil and Abedi's Metacognition Questionnaire (1996), Leahy's Emotional Schemas Questionnaire (2002), Nolen-Hoeksma and Moro's Rumination Questionnaire (1987) and Obsessive Beliefs Questionnaire (OBQ-44). Pearson's correlation and multivariate regression were used by spss-26 software.

    Results

    The findings showed that there is a significant negative relationship between metacognitive variables and obsessive beliefs (r=-0.30) and between emotional schema and obsessive beliefs (r=-0.22) at the level of 0.001. Also, there is a significant positive relationship between rumination variables with obsessive beliefs (r=0.38) and emotional schemas (r=0.27) and a significant negative relationship between rumination and metacognition (r=0.26) at the 0.001 level. showed Also, the regression analysis showed that the value of R2 equal to 0.15 indicates that metacognitive variables and emotional schema and rumination jointly predict 16% of obsessive beliefs. According to the beta coefficient and the significance level of the studied variables, rumination, metacognition and emotional schema, respectively, have the greatest role in explaining obsessive beliefs.

    Conclusion

    The results confirmed the significant relationship between metacognitive variables and emotional schema with obsessive beliefs inversely and showed a significant positive relationship between rumination variables and obsessive beliefs. Also, variables of metacognition, emotional schema, and rumination were able to significantly predict obsessive beliefs. Therefore, it is suggested that the management training of mental rumination and metacognition, along with schema therapy, in order to prevent issues related to obsessive beliefs, especially in teenage students, should be considered important by school and country officials and should be included in their agenda. On the other hand, according to this principle. Parents and education officials should know that injuries and tensions may be formed due to their influence, which should be deeply considered and with a calculated and planned plan through psychological experts and specialists, a path for future investigations can be created.

    Keywords: Metacognition, Emotional Schema, Rumination, Obsessive Beliefs, Students
  • مصطفی خانزاده، سجاد امینی منش، مهدی طاهری*، سمیه آقامحمدی

    با توجه به روند رو به رشد جمعیت سالمندان در ایران، پرداختن به مسایل مربوط به این بخش از جامعه دارای اهمیت بالایی است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی نظم بخشی هیجانی در رابطه بین طرحواره های هیجانی و ادراک درد در سالمندان انجام شد. طرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان عضو در مراکز سالمندی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 251 (104 مرد، 147 زن) نفر از آنها که حداقل در یک ناحیه از بدن خود درد داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس طرحواره های هیجانی لی هی، مقیاس مشکلات در نظم بخشی هیجانی گراتز و رویمر و پرسش نامه درد مک گیل گردآوری شد. داده ها با روش مدلسازی معادلات ساختاری با بکارگیری نرم افزارهای آماری SPSS-24 و لیزرل 20/10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون نشان داد که طرحواره های هیجانی و مشکلات در نظم بخشی هیجانی قادر به پیش بینی ادراک درد در سالمندان هستند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نیز نشان داد مدل استخراج شده با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. نتایج بررسی میانجی گری نشان داد که مولفه استفاده از راهبردهای محدود نظم بخشی هیجانی قادر به میانجی گری ارتباط طرحواره های هیجانی توافق، نشخوار ذهنی، ابراز احساسات و بی حسی هیجانی با ادراک درد در سالمندان است. با توجه به نقش طرحواره های هیجانی و دشواری در نظم بخشی هیجانی در ادراک درد سالمندان، توجه به این عوامل در حوزه مداخلات آموزشی و درمانی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: طرحواره های هیجانی, نظم بخشی هیجانی, ادراک درد, سالمندان
    Mostafa Khanzadeh, Sajad Aminimanesh, Mahdi Taheri *, Somayeh Aghamohammadi

    According to the ever-increasing trend of the elderly population in Iran, addressing issues related to this group of the society appears to be of great importance. In this regard, the purpose of the present study was to consider the mediating role of emotional regulation in the relationship between emotional schema and pain perception in the elderly. The statistical population of the current study included all the elderly members of the centers for aging in Shiraz, Iran, among whom 251 (104 male, 147 female) who suffer from pain at least in one area of their body, were selected using convenience sampling. Data were gathered using Leahy’s Emotional Schema Scale (LESS), Gratz and Roemer’s Difficulties in Emotional Regulation Scale (DERS) as well as the McGill’s Pain Questionnaire (MPQ), and were analyzed by Structural Equations Modeling in SPSS-24 and LISREL- 10.20 software. The results of Structural Equations Modeling indicated that the extracted model has a good fit with the empirical data. Moreover, results revealed that using limited emotional regulation strategies is able to mediating the relationship between emotional schemas of consensus, rumination, expression and numbness with pain perception in the elderly. Therefore, according to the role that emotional schemas and difficulties in emotional regulation can paly in predicting the pain perception in elderly, paying attention to these factors in preparing education and therapeutic intervention seems crucial.

    Keywords: Emotional schema, emotional regulation, pain perception, elderly
  • نوشین فتاحی، فهیمه دهقانی*، حسن زارعی محمودآبادی
    مقدمه

    رضایت زناشویی، یکی از مهمترین متغیرهای اثرگذار بر عملکرد خانواده است که عوامل مختلف روان شناختی بر آن تاثیر دارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین طرح واره های هیجانی و رضایت زناشویی انجام گرفت. 

    روش

    پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، سی صد و چهار نفر از دانشجویان زن متاهل دانشگاه یزد، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ1989، طرح واره های هیجانی خان زاده و همکاران1392 و ذهن آگاهی پنج وجهی بایر و همکاران2006 پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS انجام گرفت. 

    نتایج

    نتایج به دست آمده حاکی از برازش قابل قبول مدل بود و نشان داد، طرح واره های هیجانی و ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی تاثیر مستقیم معنادار دارند. نتایج اثر واسطه ای نشان داد، طرح واره های هیجانی از طریق ذهن آگاهی به طور غیرمستقیم بر رضایت زناشویی اثر دارند و ذهن آگاهی می تواند نقش واسطه ای اندکی را در این بین ایفا کند. اثر مستقیم و غیرمستقیم طرح واره های هیجانی بر رضایت زناشویی به ترتیب منفی بیست و سه صدم و منفی سیزده صدم بود. 

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به یافته های پژوهش، توجه به متغیرهایی هم چون طرح واره های هیجانی و ذهن آگاهی می تواند در افزایش رضایت زناشویی زوجین نقش داشته باشد.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, رضایت زناشویی, طرح واره های هیجانی, دانشجویان, یزد
    Nooshin Fattahi, Fahimeh Dehghani*, Hassan Zareei Mahmoodabadi
    Introduction

    Marital satisfaction is one of the most important variables affecting family function that is affected by various psychological factors. The purpose of this study was to investigate the mediating role of mindfulness in the relationship between emotional schemas and marital satisfaction. 

    Methods

    The method of this research is descriptive-correlational. Three hundred four married female students of Yazd University were selected by the available sampling method and fill out the marital satisfaction (Enrich, 1989), emotional schemas (Khanezadeh et al., 2008), and five facet mindfulness (Baer et al., 2006) questionnaires. Data analysis was performed using structural equation modeling and AMOS software. 

    Results

    The results showed that the model was acceptable for fitting and showed that emotional schemas and mindfulness had a direct effect on marital satisfaction. Mediating results also showed that emotional schemas through mindfulness indirectly affect marital satisfaction and mindfulness can significantly play the partial mediating role. The direct and indirect effects of emotional schemas on satisfaction were negative twenty-three hundredths and negative thirteen hundredths respectively. 

    Conclusions

    According to the findings of this study, paying attention to variables such as emotional schemas and mindfulness can play a role in increasing the marital satisfaction of couples.

    Keywords: Mindfulness, Marital Satisfaction, Emotional Schema, Students, Yazd
  • Masoumeh Rezaeimanesh, HamidReza Mehryar*, Vorya Ahmad Panah, Sina Dindarian
    Background & Aims

     Substance abuse is a social disorder that affects the physical, mental, and social health of the victims. It is recognized as a disease whereby the patient loses his control over the behavior-reward system and compulsively insists on repeating an action with adverse effects. In this correlative descriptive study, we have investigated the effect of mindfulness on temptation and emotional schema with a mediator role of substance craving in drug addicts.

    Materials & Methods

    We have studied 253 drug addicts referred to Outpatient Addiction Treatment Center in Urmia, Iran in 2018, among which 150 samples were selected based on Krejcie & Morgan Table and using randomized multistage cluster method. Data collection was performed using Beck’s Craving Belief Questionnaire (CBQ), Leahy Emotional Schemas Scale (LESS), Five Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ), and Brief Substance Craving Scale (BSCS) with respective reliabilities of 0.80, 0.82, 0.83, and 0.81, respectively.

    Results

    A sample of 70 subjects (51 men and 19 women) aged 31-45 years participated in the study. Results of the correlation matrix showed a positive and significant relationship between variables at 1% and a confidence level of 99%. The model of temptation and emotional schema with a direct impact of mindfulness and substance craving, and direct effects of the synthetic model of mindfulness and substance craving were fit and significant at 1% and confidence level of 99%. Indirect effects of the synthetic model were acceptable at 1%, implying that mediator role of substance craving in the relationship between mindfulness with temptation and emotional schema in subjects who suffered from substance abuse is effective.

    Conclusion

    We concluded that addiction treatment centers employ friendly staff and provide patients with training services to stimulate their lost sense of masculinity and help ease their return to normal life.

    Keywords: Mindfulness, Temptation, Emotional Schema, Substance Craving, Substance Abuse
  • Matina Shamloo, Leila Moghtader*
    Introduction
    Social anxiety remembered as an annoying experience in the presence of others is one of the most common mental disorders, especially in students.
    Objective
    The current study aimed at determining the relationship between perceived social support and maladaptive emotional schemes with social anxiety in students.
    Materials and Methods
    The current correlational analytic study was conducted on all undergraduate students of Islamic Azad University, Rasht Branch in the academic year of 2015-2016 that was 3986 people. In the current study, 351 students with social anxiety were selected using the convenient sampling method and Morgan table. The study tools included the Zimet perceived social support scale, the Leahy emotional schemes scale, and Jerabek social anxiety questionnaire. The collected data were analyzed using descriptive statistics and Pearson correlation coefficient test.
    Results
    The mean age of students was 22.72±4.80 years according to the results of descriptive information. Most of the participants in the study (80.06%) were single. The mean of social anxiety was 68.01±13.12, social support 43.7±8.70, and emotional scheme 104.33±12.99. The results indicated a negative and significant relationship between perceived social support and social anxiety (r=-0.30, P<0.01). The relationship between emotional schemes and social anxiety was positive and significant (r=0.44, P<0.01).
    Conclusion
    The results indicated that students with higher perceived social support experienced lower social anxiety. Maladaptive emotional schemes can be associated with students’ social anxiety.
    Keywords: Social anxiety, Social support, Emotional schema, Student
  • یزدان نادری، هادی پرهون*، ربابه نوری، شهرام محمد خانی، مریم تقی زاده
    زمینه
    ذهن آگاهینقش مهمی در افسردگی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و بهبود طرح واره هایهیجانی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود.
    روش ها
    در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس،24 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایشی و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش طی دو ماه تحت درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرارگرفتند. نمرات پرسشنامه های افسردگی بک و پرسشنامه طرح واره های هیجانی لیهی (LESS) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری دوماهه در هر دو گروه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری موجب کاهش نشانه های افسردگی (01/0>P) و طرح واره های هیجانی ناسازگارانه(01/0>P) و همچنین افزایش طرح واره های هیجانی سازگارانه (01/0>P) در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در شدت افسردگی و طرح واره های هیجانی ناسازگارانه بیماران افسرده است.
    کلید واژگان: کاهش استرس, ذهن آگاهی, طرح واره های هیجانی, افسردگی اساسی
    Yazdan Naderi, Hadi Parhoon, Robabe Nouri, Shahram Mohammadkhani, Maryam Taghizade
    Background
    mindfulness has an important role in depression. The present study investigatedthe impact of Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR) on emotional schema and depression symptoms in women with major depressive disorder.
    Method
    In this experimental pretest-posttest study، twenty four patients with Major Depressive Disorder (MDD) were selected by convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group received MBSR therapy over two months. Beck Depression Questionnaire and Leahy Emotional Schema Scale (LESS) were used to collect the data in the pre-test، post-test and two-month follow-up. Data were analyzed by mixed analysis of variance.
    Results
    MBSR significantly reduced the symptoms of depression (P<0. 01) and maladaptive emotional schemas (p<0. 01)، and increased adaptive emotional schemas (P<0. 01) in experimental group in the post-test and follow-up.
    Conclusion
    The results of this study revealed the effectiveness of mindfulness-based stress reduction in reducing the severity of depression and maladaptive emotional schema in depressed patients.
    Keywords: Mindfulness, stress reduction, emotional schema, major depressivedisorder
  • شهرام محمدخانی، حمیده سلیمانی، سیداحمد سیدعلی نقی
    مقدمه
    ابتلا به عفونت HIV همه ابعاد زندگی اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و سلامت روان فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد واکنش های متفاوتی به این وضعیت نشان می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های هیجانی با میزان تاب آوری و مقاومت افراد مبتلا به عفونت HIV انجام شد.
    مواد و روش ها
    شرکت کنندگان پژوهش 130 نفر از بیماران مبتلا به عفونت HIV بودند که به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه نموده بودند و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، طرحواره هیجانی لیهی و جمعیت شناختی گردآوری و از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که چهار طرحواره هیجانی: نشخوار فکری، تاییدطلبی از دیگران، دیدگاه ساده انگارانه و پذیرش هیجانات 38 درصد میزان تاب آوری را (38/0R2=) به شیوه معنادار پیش بینی می کنند (05/0>P). همچنین براساس تحلیل همبستگی بین طرحواره هیجانی مثبت مانند ابراز احساسات، دریافت تایید از دیگران، دیدگاه ساده انگارانه، ارزش های والاتر، توافق و پذیرش احساسات و تاب آوری رابطه مثبت معنادار و بین طرحواره هیجانی منفی مانند نشخوار فکری با تاب آوری رابطه منفی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش نشان داد طرحواره هیجانی نقش مهمی در میزان تاب آوری افراد مبتلا به عفونت HIV دارد. لذا، طراحی مداخلات روان شناختی در این زمینه توام با شناسایی و تغییر طرحواره های منفی می توانند به بهبود تاب آوری افراد کمک کنند.
    کلید واژگان: طرحواره های هیجانی, تاب آوری, عفونت HIV
    Shahram Mohammadkhani, Hamide Soleimani, Seyed Ahmad Seyd Ali Naghei
    Introduction
    HIV infection affects a person''s life in all aspects of social، economic، health and mental health conditions. The purpose of this study was to examine the relationship between emotional schemas and resilience to HIV infection.
    Methods
    130 HIV infected people from the counseling center of behavioral illness of Imam Khomeini hospital were selected by convenience method. Data was collected using the resiliency and emotional schemas questionnaires. The data were analyzed using the statistical software (SPSS. 18)، Pearson correlation and stepwise regression methods.
    Results
    Stepwise regression analysis showed that 38% of total variance of resiliency in HIV infected people is predicted by four emotional schemas; rumination، validation by others، simplistic view، and acceptance of feeling (P<0. 05). There is a significant positive correlation between adaptive emotional schemas (such as expression، validation by others; simplistic view، higher value، agreement، and acceptance of feeling) and resiliency. Moreover، there is a negative correlation between maladaptive emotional schema such as rumination and resiliency.
    Conclusion
    This study showed that the emotional schemas are significant predictors of resiliency in people living with HIV. Therefore، identifying and modifying maladaptive emotional schema through psychological intervention can be helpful in increasing resilience of people living with HIV.
    Keywords: Emotional schema, Resilience, HIV infection
  • اسحق رحیمیان بوگر*، فرحناز کیان ارثی، فائزه تربران
    سابقه و هدف
    طرحواره های هیجانی، اجتناب شناختی-رفتاری و نظام شناختی-عاطفی در اختلال اضطراب منتشر و اختلال وسواس- اجباری نقش مهمی دارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسهی طرحواره ی هیجانی، اجتناب شناختی-رفتاری و نظام شناختی-عاطفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، اختلال وسواسی- اجباری و افراد سالم بود.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه ی تحلیلی از نوع گذشته نگر، 38 بیمار مبتلا به اضطراب منتشر و 35 بیمار وسواسی- اجباری مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان ابن سینا و چهار مرکز روانپزشکی خصوصی شهر مشهد و نیز 58 نفر افراد سالم از میان کارمندان و دانشجویان این مراکز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس طرحواره ی اصلی (BCSS)، مقیاس اجتناب شناختی-رفتاری (CBAS)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامه ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ) و شاخص حساسیت اضطرابی (ASI-R) گردآوری و سپس با آزمون های مناسب مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از لحاظ خود- طرحواره، انواع اجتناب شناختی- رفتاری، عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی بیمارگونه و حساسیت اضطرابی میان سه گروه، تفاوت معنادار وجود داشت (001/0P<). دیگر- طرحواره میان سه گروه و ترس از نشانه های تنفسی در مقایسهی بین گروه وسواسی- اجباری و افراد سالم، تفاوت معناداری نداشتند (05/0P<).
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه خود- طرحواره ی منفی، اجتناب شناختی-رفتاری و نظام شناختی- عاطفی معیوب (عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و حساسیت اضطرابی) در میان مبتلایان به اختلال اضطراب منتشر و اختلال وسواسی- اجباری نسبت به افراد سالم بالاتر است، طراحی مداخلات متناسب برای توجه به این علایم اختصاصی در چنین اختلالاتی، ضروری است.
    کلید واژگان: طرحواره هیجانی, اجتناب, نگرانی, حساسیت اضطرابی, اختلال اضطراب منتشر, اختلال وسواس اجباری
    Background And Aim
    Emotional schema، cognitive-behavioral avoidance and cognitive-affective system have important role in generalized anxiety disorder and obsessive-compulsive disorder. This study was aimed to compare emotional schema، cognitive-behavioral avoidance and cognitive-affective system among patients with generalized anxiety disorder، obsessive-compulsive disorder and healthy people.
    Materials And Methods
    In an analytic retrospective study، 38 outpatients with generalized anxiety disorder and 35 outpatients with obsessive-compulsive disorder who attended to psychiatric clinic of Ebne-Sina hospital and four private psychiatric centers of Mashhad city and 58 healthy persons among staffs and students of these centers were selected for convenience sampling. Data were collected by the Brief Core Schema Scales (BCSS)، the Cognitive-Behavioral Avoidance Scale (CBAS)، the Intolerance of Uncertainty Scale (IUS)، Penn State Worry Questionnaire (PSWQ) and Anxiety Sensitivity Index-revised (ASI-R)، and then were statistically judged by appropriate tests.
    Results
    According to self-schema، all kinds of cognitive-behavioral avoidance، intolerance of uncertainty، pathological worry and anxiety sensitivity، there was significantly difference among three groups (P<0. 001). There wasn’t significantly difference among three groups in terms of other-schema and wasn’t significantly difference between obsessive-compulsive group and healthy persons based upon fear of respiratory symptoms (P>0. 05).
    Conclusion
    In regards to higher negative self-schema، cognitive-behavioral avoidance، and deficient cognitive-affective system (intolerance of uncertainty، worry and anxiety sensitivity) in patients with generalized anxiety disorder and obsessive-compulsive disorder than healthy group. Therefore، it is necessity to pay attention for tailored interventions in these specific symptoms of such disorders.
    Keywords: Emotional schema, Avoidance, Worry, Anxiety sensitivity, Generalized anxiety disorder, Obsessive, compulsive disorder
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال