جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hydroxy" در نشریات گروه "پزشکی"
-
اهدافشروع و تداوم آریتمی های کشنده طی ایسکمی از مهم ترین علل ایست ناگهانی قلب است. اثرات مفید بتاهیدروکسی بتا متیل بوتیرات (HMB) چون ضد التهابی و مهار آپوپتوزی در عضلات اسکلتی مشخص شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات پیشگیرانه HMB بر آریتمی های بطنی ناشی از ایسکمی بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی 30 سر رت نر نژاد ویستار به شکل تصادفی به سه گروه؛ کنترل و گروه های HMB320 و HMB700 تقسیم شدند. گروه کنترل نرمال سالین و گروه های HMB320 و HMB700 به ترتیب HMB را به مدت 2 هفته با دوز 320 و 700میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی از طریق گاواژ دریافت کردند. موش ها پس از بی هوشی به مدت 30 دقیقه تحت ایسکمی قرار گرفتند و شاخص های تعداد انقباضات زودرس بطنی (PVC)، طول زمان بروز تاکیکاردی بطنی (VT) و فیبریلاسیون بطنی (VF) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از آزمون های کروسکال والیس، آنالیز واریانس یک طرفه، تعقیبی توکی و آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.یافته هامیانگین تعداد PVC در گروه های HMB320 و HMB700 نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (001/0=p) و این اختلاف بین دو گروه دریافت کننده نیز معنی دار بود (008/0=p). همچنین میانگین مدت زمان بروز VT بین گروه های HMB320 و HMB700 در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشت (001/0=p). میانگین مدت زمان بروز VF تنها در گروه HMB700 در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد (003/0=p).نتیجه گیریمصرف پیشگیرانه دو هفته HMB می تواند تاثیر قابل توجهی در کاهش عوارض حاد ناشی از ایسکمی از طریق کاهش آریتمی داشته باشد.کلید واژگان: بتاهیدروکسی بتامتیل بوتیرات, ایسکمی قلبی, آریتمی, فیبریلاسیونAims: One of the major factors in sudden cardiac arrest is the initiation and continuation of deadly arrhythmias during ischemia. It is known that beta-hydroxy-beta-methylbutyrate (HMB) has useful effects such as anti-inflammatory and anti-apoptosis effects in the skeletal muscles. The aim of this study was to investigate the preventive effects of HMB on the ventricular arrhythmias due to the ischemia.Materials and MethodsIn the experimental study, 30 Wistar male rats were randomly divided into three groups including control, HMB320, and HMB700. As control group received normal saline, HMB320 and HMB700 groups orally received 320 and 700 mg/Kg HMB as gavage for 2 weeks, respectively. The rats, having been anesthetized, underwent 30-minute ischemia. Then, the numbers of premature ventricular contractions (PVC), the appearance duration of ventricular tachycardia (VT), and the ventricular fibrillation (VF) were assessed. Data was analyzed by SPSS 16 software using Kruskal-Walis, one-way ANOVA, Tukeys post-hoc, and Chi-square tests.
Findings: There was a significant reduction in the mean PVC number in HMB320 and HMB700 groups than control group (p=0.001). In addition, there was such a significant difference between the groups received the doses (p=0.008). There was a reduction in the mean appearance duration of VT in HMB320 and HMB700 groups than control group (p=0.001). There was a significant reduction in the mean appearance duration of VF in HMB700 group compared to control group, only (p=0.003).ConclusionThrough arrhythmias reduction, 2-week preventive consumption of HMB might considerably reduce the severe side effects of ischemia.Keywords: Beta, hydroxy, beta, methylbutyrate, Myocardial Ischemia, Arrhythmias, Fibrillation -
The freezing and thawing process not only is associated with serious damage to sperm such as damage to the plasma membrane and the acrosomal membrane but also changes the membrane permeability to some ions including calcium. Also, the generation of oxygen free radicals is increased during the freezing-thawing process. The purpose of this study was to evaluate of the effects of Trolox as an antioxidant and edetic acid (EDTA) as a calcium chelator on frozen-thawed (FT) sperm and compare these effects with those on fresh sperm. This study was done on these men of 25 healthy men, who referred to Shiraz Infertility Centerbetween2012 and2013. Normal samples were transferred to the ReproductivePhysiology Laboratory, Department of Physiology,Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz. The samples were divided into two groups randomly: fresh and FT sperm groups. Each group was divided into five subgroups:control group, the solvent group (0.1%dimethyl sulfoxide [DMSO]), Trolox group (200μM), EDTA group (1.1mM), and Troloxဴ group. The percentages of motility, viability, and acrosome-reacted sperm were tested. The percentages of motility and viability in the FT sperm were lower than those in the fresh sperm. The progressive motility of the FT sperm was improved nonsignificantly with Troloxဴ. However, the effect of Troloxဴ on the progressive motility of the FT sperm was much more than that on the fresh sperm. The fewest acrosome-reacted sperm were observed in the EDTA-containingFT sperm. Antioxidant supplementation or omission of extracellular calcium may partly improve motility and also reduce acrosomal damage in FT sperm.Keywords: Freezing, 6, hydroxy, 2, 5, 7, 8, tetramethylchroman, 2, carboxylic acid, Edetic Acid, Sperm Motility, Acrosome reaction
-
پیش زمینه و هدفهدف مطالعه حاضر ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی سطوح سرمی کلوتو با بررسی 8-هیدروکسی 2-دزوکسی گوانوزین (8-OHdG) به عنوان یک مارکر آسیب اکسیداتیو اسیدهای نوکلئیک در بیماران همودیالیز و پیوند کلیه می باشد.مواد و روش کارنمونه های سرمی از 45 بیمار تحت همودیالیز و 45 بیمار پیوند کلیه پایدار جمع آوری گردید. سطوح سرمی کلوتو، 8OHdG،iPTH و ویتامین D (25(OH) D) با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد.یافته هاسطوح سرمی کلوتو در گروه همودیالیز به نحو معنی داری بالاتر بود (p&le0.001). اما در سطوح سرمی (8-OHdG) تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نگردید (p=.242). سطوح سرمی هورمون پاراتیروئید در بیماران همودیالیز به نحو معنی داری بالاتر از گروه پیوند کلیه بود درحالی که همبستگی معنی داری بین سطوح سرمی کلوتو و iPTH در هیچ کدام از دو گروه موردمطالعه مشاهده نگردید.بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد که سطوح بالای کلوتو در گروه همودیالیز یک پاسخ ثانویه به غلظت بالای هورمون پاراتیروئید و یا فقط به دلیل مصرف داروهای سرکوب کننده ایمنی در بیماران پیوند کلیه باشدکلید واژگان: 8, هیدروکسی 2, دزوکسی گوانوزین, کلوتو, همودیالیز, پیوند کلیهBackground and AimsThe aim of this study was to evaluate serum levels of antioxidant property Klotho by examining 8-hydroxy-2'- deoxyguanosine (8-OHdG), as a marker of oxidative damage in nucleic acids in patients with hemodialysis and kidney transplantation.Materials and MethodsSerum samples from 45 patients undergoing hemodialysis and 45 patients with stable renal transplant recipients were collected. Klotho levels, 8OHdG, iPTH and vitamin D (25 (OH) D) were measured using standard methods.ResultsKlotho level in hemodialysis patients was significantly higher (p&le0.001). Considering the serum levels (8-OHdG), there was no significant difference between the two groups (p=0.242). Serum parathyroid hormone levels in hemodialysis patients was significantly higher while the correlation between serum levels of iPTH and Klotho in none of the two groups were observed.ConclusionIt seems that high levels of Klotho in hemodialysis patients is a secondary response to high levels of parathyroid hormone, or just due to the use of immunosuppressive drugs in renal transplant recipients.Keywords: 8, hydroxy, 2\', deoxyguanosine, Klotho, Hemodialysis patients, Renal transplant recipients
-
زمینه و هدفاسترس های اکسیداتیو در تخریب نورون های واقع در جسم سیاه و ایجاد پارکینسون دخالت دارند. گزارش شده گیاه بومادران دارای اثرات آنتی اکسیدانی و محافظت نورونی است. در این مطالعه، اثر محافظتی عصاره ی آبی گیاه بومادران بر ضایعه ی القاء شده توسط تزریق داخل بطنی 6-هیدروکسی دوپامین (6-OHDA) در موش های صحرایی نر بررسی شد.مواد و روش هادر این مطالعه ی تجربی، 60 سر موش های صحرایی نر به صورت تصادفی به 6 گروه کنترل، پارکینسونی، و گروه های پارکینسونی تحت تیمار با عصاره تقسیم شدند. القاء پارکینسون با تزیق داخل بطنی تک دوز 6-OHDA انجام شد. عصاره ی آبی بومادران با دوزهای 4/1 و 8/2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به دو روش مکرر (روزانه و به مدت 14 روز قبل و 14 روز پس از تزریق 6-OHDA) و یا حاد (روز 13 پس از تزریق 6-OHDA) گاواژشد. ارزیابی پارکینسون با استفاده از تست روتارود و Wire grasping چهارده روز پس از تزریق 6-OHDA انجام شد.یافته هایافته های این مطالعه نشان داد که گاواژ مکرر دوزهای 4/1 و 8/2 میلی گرم عصاره ی بومادران فعالیت های حرکتی و قدرت عضلانی را متعاقب تزریق 6-OHDA در موش صحرایی بهبود بخشیده است (p<0.05).نتیجه گیریبر اساس یافته های این مطالعه، می توان گفت که مصرف مزمن عصاره ی بومادران، ممکن است باعث بهبود اختلالات حرکتی و قدرت عضلانی در موش های صحرایی نر مبتلا به پارکینسون شود.
کلید واژگان: پارکینسون, بومادران, 6, هیدروکسی دوپامینBackgroundOxidative stresses have some role in neuronal pathogenesis in Substantia nigra and induction of Parkinson's disease. It has been reported that Achillea millefolium has antioxidant and nuoropropective effects. In this study, we investigated the effects of Aqueous extract of Achillea millefolium in a Parkinson’s diseases model induced by ICV injection of 6-hydroxydopamin in male rats.Materials And MethodsIn this experimental study, 60 male rats were allocated into 6 groups including Control, Parkinson’s and Parkinson’s groups which treated by different doses of extract. Parkinson’s was induced by i.c.v injection of 6-OHDA. Aqueous extract of Achillea millefolium (1.4 and 2.8 mg/kg) was gavaged by two ways including repeated gavage (14 days before and for 14 days after 6-OHDA injection) and acute gavage (once in day 13 after 6-OHDA injection). Parkinson’s was evaluated using Rotarod and Wire grasping tests on day 14 after 6-OHDA injection.ResultsThe result of this study demonstrated that repeated gavage of Achillea millefolium extract improved motility and muscle tone following administration of 6-OHDA in rats (p<0.05).ConclusionThe results of this study demonstrated that chronic administration of Achillea millefolium extract may improve motility and muscle tone in Parkinson’s model in male rats.Keywords: Parkinson, Achillea millefolium, 6, hydroxy, dopamine -
سابقه و اهداف
استرس اکسیداتیو یک عدم تعادل بین تولید ROS و توانایی سیستم های بیولوژیکی برای سم زدایی سریع با واکنش های واسطه یا تعمیر آسیب های وارد شده است. روزه داری حدس زده می شود که اثرهای مفیدی روی کاهش استرس اکسیداتیو داشته باشد.
مواد و روش هااز 60 نفر (هفت مرد (11%) و 53 زن (89%)؛ میانگین سن10±37) سالم، سه بار نمونه ی خون و ادرار گرفته شد. نوبت اول چهار روز قبل از روزه داری برای کنترل؛ نوبت دوم (روز چهاردهم ماه روزه داری) و نوبت سوم (روز بیست و نهم ماه روزه داری) در ماه روزه داری نمونه گرفته شد.
این مطالعه تغییرهای سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید با تکنیک HPLC و سطح پلاسمایی گروه های پروتئین کربونیل، سطح ادراری 8-ایزو پروستاگلاندین F2α و 8- هیدروکسی داکسی گوانوزین را با تکنیک الایزا مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از سنجش این متغیرها با استفاده از نرم افزارSPSS t test paired samples و Independent t test مورد آنالیز آماری قرار گرفت.یافته هامطابق این پژوهش، غلظت مالون دی آلدئید پلاسما و 8- ایزو پروستاگلاندین F2α ادرار در طول روزه داری در ماه رمضان در کل افراد مورد آزمایش نسبت به کنترل و همچنین میزان این پارامترها در نوبت سوم نسبت به دوم کاهش معناداری نشان (pv<0.01) دادند.
نتیجه گیریبا توجه به کاهش قابل ملاحظه ی غلظت مالون دی آلدئید پلاسما و 8- ایزو پروستاگلاندین F2α ادرار در طول روزه داری در ماه رمضان می توان عنوان کرد که روزه داری یک ماه استرس اکسیداتیو را کاهش می دهد. می توان با تکیه بر مطالعات بیشتر، از روزه داری برای جلوگیری از بروز و پیشرفت بیماری هایی که استرس اکسیداتیو در آن ها دخیل است، بهره گرفت.
کلید واژگان: روزه داری, مالون دی آلدئید, 8, ایزو پروستاگلاندین F2α, 8 هیدروکسی داکسی گوانوزین و پروتئین کربونیلBackground And ObjectivesOxidative stress represents an imbalance between the production of reactive oxygen species and a biological system's ability to readily detoxify the reactive intermediates or to repair the resulting damage. Calorie restriction canreduce the damages caused by oxidative stress.
MethodsThe subjects, who were healthy males and females able to fast for a month, were randomly selectedfrom the staff of Hippocrates and Imam Khomeini hospitals. Samples of their serum and urine were collected three times, i.e. 4 days before fasting as control, on the 14th day of fasting, and on the 29th day of fasting. Plasma malondialdehyde levels were measured using HPLC technique, while the levels of protein carbonyl groups in plasma, and the levels of 8-iso prostaglandin F2α and 8-hydroxy-2'-deoxyguanosine in urine were measured by ELISA technique. The data were analyzed using SPSS, t test paired samples, Independentttest the level of statistical significance was considered to be p <0.05.
ResultsTotally, 60 subjects participated in the study, where seven participants were male (11%) and 53 subjects (89%) were female. Mean and SD of the age of the participants were 37±10 years. Concentrations of plasmamalondialdehyde and 8-iso prostaglandin F2α in urine showed a significant decrease during fasting in Ramadan in all subjects compared with the control samples; moreover, their levels in the third sampling round were significantly lower than that in the second one (p < 0.01).
ConclusionSince plasma levels of MDA and urin levels of 8-isoPGF significantly were decreased during fasting in Ramadan.It seems that fasting a month decreased oxidative stress. we hope that with more study in future, we can use Ramadan fasting as a natural way to protect human against different disease which oxidative stress is involved.
Keywords: Fasting, Malondialdehyde, 8, iso prostaglandin F2α 8, hydroxy, 2, deoxyguanosine, Protein carbonyl -
BackgroundDespite established effects of atorvastatin on level of serum lipid profile in patients with different underlying clinical conditions, the effects of this drug on other serum biomarkers remain uncertain. We examined the effects of atorvastatin therapy on lipid profile, glycemic control, and liver enzymes in patients with ischemic cerebrovascular accident without any history or clinical evidences of diabetes, heart failure, renal failure, or hepatic disease.MethodsIn a randomized double-blinded controlled trial, 140 hospitalized patients with an ischemic cerebrovascular accident were included and randomly assigned to receive either atorvastatin 40 mg (n = 70) or atorvastatin 20 mg daily (n = 70) for 3 months. The levels of biomarkers were measured at the time of administrating drugs as well as at the time of completing the treatment.ResultsA significant reduction was revealed in serum triglyceride, total cholesterol, low-density lipoprotein, non-high-density lipoprotein (HDL) cholesterol, and also aspartate aminotransferase levels as well as a significant increase in serum HDL level following administration of atorvastatin in both case and control groups who received the atorvastatin 40 mg/day and 20 mg/day, respectively (all P < 0.050). Although a significant increase in fasting blood sugar and hemoglobin A1c was observed in the case group received atorvastatin 40 mg/day (both P < 0.001), but this elevation was not occurred in another group treated with lower dose of the drug (both P > 0.050).ConclusionDaily administration of 20 mg and 40 mg doses of atorvastatin for 3 months provides improvement in serum lipid profiles; however, because of interfering effect of high-dose atorvastatin on glycemic control status, the use of the former dose may be preferred. This is very important in these patients because the positive effects of high-dose atorvastatin in stroke patients are not confirmed.Keywords: 3, hydroxy, 3, methylglutaryl, CoA Reductase Inhibitors, Statins, Atorvastatin, Hyperlipidemia
-
ObjectivesThe aim of this research was the development of 111In-labeled porphyrins as possible radiopharmaceuticals for the imaging of tumors.MethodsLigands, 5, 10, 15, 20-tetrakis (3, 5-dihydroxyphenyl) porphyrin) (TDHPP), 5, 10, 15, 20-tetrakis (4-hydroxyphenyl) porphyrin (THPP) and 5, 10, 15, 20-tetrakis (3,4-dimethoxyphenyl) porphyrin) (TDMPP) were labeled with 111InCl3 (produced from proton bombardment of natCd target) in 60 min at 80ºC. Quality control of labeled compounds was performed via RTLC and HPLC followed by stability studies in final formulation and presence of human serum at 37ºC for 48 h as well as partition coefficient determination. The biodistribution studies performed using tissue dissection and SPECT imaging up to 24h.ResultsThe complexes were prepared with >99% radiochemical purity (HPLC and RTLC), high stability in 48h. Partition coefficients (calculated as log P) for 111In-TDHPP, 111In-THPP and 111In-TDMPP were 0.88, 0.8 and 1.63 respectively.ConclusionDue to urinary excretion with fast clearance for 111In-TDMPP, this complex is probably a suitable candidate for considering as a possible tumor imaging agent.Keywords: Hydroxy, methoxy phenyl porphyrins, 111In, biodistribution, Radiolabeling, SPECT
-
BackgroundNatural chalcones and also their synthetic derivatives have attracted increasing attention due to various pharmacological applications. Development and discovery of new chalcones with antioxidant activities is one of the attracting areas in medicinal and natural product chemistry..ObjectivesIn the present study, a new series of pyridine based chalcones was synthesized and their antioxidant capacity was evaluated by beta carotene bleaching (BCB), DPPH free radical scavenging, ferrous ion chelating (FIC) activity and Trolox equivalent antioxidant capacity (TEAC) methods..Materials And MethodsAll compounds were synthesized via an aldol condensation procedure in methanol or ethanol solvent at room temperature and characterization was carried out by 1HNMR, IR and MS spectroscopic methods. Related melting points were also measured for each compound..ResultsFortunately, compounds 3e (16.53 ± 1.21 µg/mL), 3g (58.85 ± 1.10 µg/mL) and 3i (58.73 ± 12.94 µg/mL) showed higher antioxidant activity (EC50 ± SD) in comparison with quercetin (87.24 ± 3.93 µg/mL) as reference agent in ferrous ion chelating method. Furthermore, compounds 3g (4.82 ± 0.11 µg/mL) and 3h (6.33 ± 0.30 µg/mL) also exhibited an acceptable antioxidant property compared to Trolox (3.83 ± 0.22 µg/mL) in TEAC method. None of synthesized compounds demonstrated significant antioxidant activity in DPPH free radical scavenging as well as beta carotene bleaching tests..ConclusionsAccording to the obtained data, synthesized pyridine based chalcones (3a-3j) could be proposed as potential antioxidant lead compounds.Keywords: Pyridines, Chalcone, Antioxidants, 6, hydroxy, 2, 5, 7, 8, tetramethylchroman, 2, carboxylic Acid
-
Two flavones, ladanein and 6-hydroxy-5,7,4′-trimethoxyflavone and one labdane-type diterpene, ent-13-epi-manoyloxide, were isolated from an ethyl acetate-methanol extract of the aerial parts of Salvia sharifii. The compounds were purified using several chromatographic methods. Structural elucidation of the compounds was performed using their 1H and 13C-NMR data, EI mass and UV spectral data. The compounds have been subjected to antimicrobial, antioxidant and cytotoxic activity. The diterpene showed higher cytotoxic activity than the flavones while the later compounds were better antioxidants compared with the isolated diterpene.Keywords: TLadanein, 6, hydroxy, 5, 7, 4′ trimethoxyflavone, Ent, 13, epi, manoyloxide, Antioxidant, Antimicrobial, Cytotoxic
-
مقدمهدر جراحی های قلبی که با پمپ قلبی ریوی انجام می گیرد، نیاز به استفاده از محلول پرایم می باشد. از محلول های جدید جهت پرایمینگ می توان به هیدروکسی اتیل استارچ 6 درصد اشاره کرد. هدف این مطالعه مقایسه ی اثرات ژلاتین و هیدروکسی اتیل استارچ بر شاخص های خونی و کلیوی بود.روش هااین مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی و دو سو کور انجام شد. از بیماران کاندید عمل جراحی عروق کرونر ارجاع شده به بیمارستان شهید چمران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان طی 1 سال تعداد 100 بیمار دارای شرایط ورود به مطالعه، انتخاب شدند. بیماران به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند و جهت استفاده از پمپ قلبی- ریوی، بیماران گروه اول HES (Hydroxyethyl starch) 6 درصد و بیماران گروه دوم ژلاتین 4/0 دریافت کردند. شاخص های خونی و کلیوی دو گروه قبل و بعد از عمل جراحی با پمپ مورد بررسی قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه 100 بیمار 67 مرد و 33 زن مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای دموگرافیک در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند. از شاخص های کلیوی تنها BUN (Blood urea nitrogen) 24 ساعت بعد از عمل به طور معنی داری در گروه هیدروکسی اتیل استارچ (8/9 ± 9/19 میلی گرم در دسی لیتر) بالاتر از گروه ژلاتین، (6/7 ± 4/16 میلی گرم در دسی لیتر) بود (05/0 > P). تغییرات سدیم و پتاسیم و کراتینین در خون دو گروه در مراحل مختلف یکسان بود. از بین شاخص های انعقادی تنها زمان نسبی پروترومبین (Partial thromboplastin time یا PTT) در انتهای عمل جراحی در دو گروه هیدروکسی اتیل استارچ و ژلاتین تفاوت معنی داری داشت (به ترتیب: 27 ± 44 و 35 ± 56 ثانیه با 05/0 > P).نتیجه گیریطبق نتایج به دست آمده با توجه به عوارض هر کدام از کولوییدها نمی توان برتری هیدروکسی اتیل استارچ را نسبت به ژلاتین مطرح نمود و نیاز به مطالعات وسیع تری در مورد آن است.
کلید واژگان: هیدروکسی اتیل استارچ, ژلاتین, پمپ قلبی ریویBackgroundSeveral fluids have been used in priming the cardiopulmonary pump in coronary artery bypass graft surgery (CABG). Hydroxy-ethyl starch 6% (HES 6%) is a new colloid fluid which is widely used as a substitute for intraoperative fluid. Gelatin is also a commonly used colloid fluid for priming. However, it has some adverse effects, especially on the coagulation system.MethodsIn this clinical trial, patients were randomized into two groups of HES 6% and gelatin. Prothrombin time (PT), partial thromboplastin time (PTT), and international normalized ratio (INR) were measured before surgery and immediately and 24 hours after the operation. Chest drainage (CD) was measured 24 hours after the operation. Urine output (UO) was measured during the first 24 postoperative hours. Blood urea nitrogen (BUN) and creatinine were measured before and 24 hours after surgery. Data was analyzed with SPSS.FindingsTotally 100 patients were recruited for this study. CD was not significantly different between HES 6% and gelatin groups. In the HES and gelatin groups the UO was also not significantly different. PT and INR did not show any significant difference betwean the two groups before, at the end and 24 hours after surgery, however PTT was significantly higher(p-value=0.05) in gelatin group only at the end of surgery(30.6± 5.7,44 ± 27,37 ± 19 for HES vs 30.5 ± 5.7,56 ± 35,37 ± 23 for gelatin respectively). BUN was only significantly higher in HES group 24 hours after surgery (19.9 ±9.8 vs 16.4 ± 7.6, Pvalue = 0.05). Cr did not differ.ConclusionHES and gelatine are both options for prime in cardiopulmonary pomp,with adverse effect on renal function and coagulation respectively.more studies with larger sample sizes are recommended.Keywords: Hydroxy, ethyl starch, Gelatin, Coronary artery bypass graft -
مقدمهرادیکال های آزاد و گونه فعال اکسیژن درنتیجه متابولیسم طبیعی در سلول ها به طور مداوم تولید می شوند و تحت شرایط استرس سایکولوژیکی و جسمی افزایش می یابند. استرس اکسیداتیو شرایطی است که در آن تولید گونه فعال اکسیژن فراتر از ظرفیت سیستم آنتی اکسیدانی به منظور خنثی سازی این پراکسیدان ها باشد. در این شرایط، پروتئین ها، لیپیدها و اسیدهای نوکلییک آسیب می بینند. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثر یک وهله فعالیت مقاومتی با شدت 80% یک تکرار بیشینه، بر بیومارکر آسیب اکسیداتیو DNA (8- هیدروکسی-2- دی اکسی گوانوزین) می باشد.مواد و روش هادر این پژوهش نیمه تجربی 9 ورزشکار پرورش اندام و 9 فرد غیرورزشکار به صورت تصادفی انتخاب شدند. همه آزمودنی ها یک وهله فعالیت مقاومتی شامل 4 ست پرس سینه، پرس پا، سر شانه، جلو بازو و لت را با شدت 80% یک تکرار بیشینه انجام دادند. نمونه گیری خون قبل و بلافاصله پس از فعالیت مقاومتی و نمونه های ادرار قبل، بلافاصله، 3 ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت مقاومتی در هر دو گروه جمع آوری گردید و جهت تعیین غلظت لاکتات و 8-OHdG استفاده شد.نتایجغلظت 8-OHdG ادراری، بیومارکر آسیب اکسیداتیو DNA، بلافاصله و 24 ساعت پس از فعالیت مقاومتی در ورزشکاران به طور معناداری پایین تر از غیرورزشکاران بود (05/0P<). نتایج درون گروهی نشان داد که غلظت 8-OHdG ادرار غیرورزشکاران در بلافاصله، 3 ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت مقاومتی شدید نسبت به قبل از فعالیت به طور معناداری بالاتر بود (05/0P<) اما در ورزشکاران پرورش اندام فقط 24 ساعت پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنادار در غلظت 8-OHdG ادرار مشاهده شد (05/0P<).نتیجه گیرینتایج نشان داد که آسیب اکسیداتیو DNA در ورزشکاران پرورش اندام نسبت به غیرورزشکاران کمتر می باشد. این امر ممکن است به دلیل سابقه تمرینات منظم مقاومتی در ورزشکاران پرورش اندام باشد و امکان دارد که ظرفیت آنتی اکسیدانی در ورزشکاران به دلیل تمرینات منظم ورزشی تقویت شده باشد.
کلید واژگان: فعالیت مقاومتی, 8, هیدروکسی, 2, دزوکسی گوانوزین, ورزشکاران پرورش اندامIntroductionAs a result of the natural metabolism in cells, free radicals and reactive species of oxygen are continuously produced and increase under physical and psychological stress conditions. Oxidative stress is a condition in which the reactive oxygen species production exceeds the antioxidant system capacity to neutralize these peroxidants. In these situations, proteins, lipids, and nucleic acids are damaged. Therefore, the purpose of this study was to determine the effects of acute resistance exercise (RE) on 8-hydroxy-2’-deoxyguanosine (8-OHdG), marker of DNA oxidation.MethodsIn this quasi-experimental research, nine resistances trained (RT) and nine untrained (UT) men were randomly selected. All subjects performed a RE protocol including 4 sets of the bench press, leg press, sited bar shoulder press, arm curls and lat pull down exercises using high intensity (80% of 1RM). Blood draws occurred before and immediately after exercise and urine samples were collected before, immediately after, 3h after and 24 h after resistance exercise for the measurement of plasma lactate and urinary 8-OHdG excretion.ResultsUrinary 8-OHdG concentrations were significantly lower at post and 24h post exercise in RT compared with UT (P<0.05). The concentration of 8-OHdG was significantly elevated post, 3h post and 24h post exercise in UT as compared with pre exercise status (P<0.05). However, 8-OHdG was significantly elevated 24h post exercise in RT as compared with pre exercise status (P<0.05).ConclusionThe findings of the present study indicated that oxidative DNA damage was lower in bodybuilding athletes compared to the untrained. This may be due to regular resistance training status in athletes and it is possible that antioxidant capacity is improved in athletes due to performing regular resistance training.Keywords: Resistance exercise, 8, hydroxy, 2, deoxyguanosine, Bodybuilding athletes -
IntroductionDue to the interesting pharmacological properties of radiolabeled metal oxine derivatives such as cell internalization, tumor avidity and antiproteosome activity, 111In-tris[8-Hydroxy-2-methylquinoline] (111In-HMQ) was developed in this study.Methods111In-HMQ was prepared using 111InCl3 and 8-Hydroxy-2-methylquinoline (HMQ) for 60 min at 100°C (radiochemical purity: >99% ITLC, >99% HPLC, specific activity: 13-14 GBq/mmol). Stability of the complex was checked in final formulation and in the presence of human serum for 48 h. The partition coefficient was calculated for the compound (log P=0.68).ResultsThe biodistribution of the labeled compound in vital organs of wild-type rats was studied using scarification studies and SPECT up to 24 h. A detailed comparative pharmacokinetic study for 111In cation and 111In-HMQ are performed up to 24h.ConclusionThe complex is mostly cleaned from the circulation by kidneys and is a compound rapidly washing from the circulation. The biodistribution of the complex in tumor models is on-going.Keywords: 8, Hydroxy, 2, methylquinoline, In, 111, Biodistribution, SPECT
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.