به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "mental practice" در نشریات گروه "پزشکی"

  • زهرا استیری*، الهام مهدوی، محمدرضا شهابی کاسب
    مقدمه

    هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اثر تمرین تصویرسازی حرکتی پس از جلسه تمرین بر تحکیم حافظه حرکتی سالمندان بود.

    مواد و روش ها

    جامعه آماری پژوهش، سالمندان زن و مرد سالم ساکن در آسایشگاه های شهر مشهد بودند که 22  نفر از افراد واجد شرایط به صورت تصادفی در 2 گروه تصویرسازی حرکتی و کنترل (11 نفر هر گروه) قرار گرفتند. مداخلات درگروه آزمون شامل مراحل اکتساب، بازیابی پس از 24 ساعت و یک هفته بود. تکلیف حافظه حرکتی شامل اجرای یک توالی انگشتی بود که پس از آن تمرین مکمل تصویرسازی حرکتی برای گروه تجربی و مطالعه کتاب به مدت 15 دقیقه برای گروه کنترل اجرا شد. در توصیف آماری داده ها از شاخص های میاتگین و انحراف استاندارد و در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری (تعیین اثر بخشی تمرینات تصویرسازی حرکتی) و نیز از آزمون تعقیبی بونفرونی جهت مشخص شدن تفاوت معنی دار در مراحل مختلف استفاده شد و جهت مقایسه دو گروه از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در مرحله یادداری 2، بین دو گروه تصویرسازی حرکتی و کنترل تفاوت معنی دار آماری با برتری گروه تصویرسازی وجود دارد (F=9/87 و P=0/005).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از تمرین تصویرسازی حرکتی موجب بهبود معنادار در مراحل مختلف شد؛ همچنین، تمرین مکمل تصویرسازی حرکتی در تحکیم و بهبود حافظه حرکتی سالمندان پس از یک هفته موثر است.

    کلید واژگان: تحکیم حافظه, تکلیف حافظه حرکتی, تمرین ذهنی, خواب, یادگیری توالی حرکتی
    Zahra Estiri*
    Introduction

    The purpose of the present study was to assess the effect of motor imagery training after exercise on motor memory consolidation in the elderly.

    Materials and Methods

    The statistical population of the study consisted of healthy men and women in Mashhad nursing homes 22 persons were randomly assigned to 2 groups: motor imagery and control (each group included 11 participants). Interventions in experimental groups include acquisition, retention after 24 hours, and retention after one week(retention 2). Motor memory task included performing a finger sequence, after which a complete simulation Supplement practice of motor imagery for the experimental group and a book study was performed for the control group for 15 minutes. Statistical analysis was an analysis of variance with repeated measures (to determine the effectiveness of motor imaging practice) as well as Bonferronichr('39')s post hoc test to identify significant improvement and covariance analysis test to compare two groups (motor imagery and control).

    Results

    The results of this study showed that there is a significant difference between the two groups in retention 2 (F = 87.9, P = 0.005), and motor imagery protracted further gains in performance rather than the control group.

    Conclusion

    The results showed that the use of motor imagery practice as supplemental practice made significant improvements in different stages. Also, the results showed that motor imagery training is effective in improving motor memory consolidation in the elderly after one week.

    Keywords: memory consolidation, motor memory task, mental practice, sleep, learning motor sequence
  • سجاد پارسایی *، ناهید شتاب بوشهری، معصومه شجاعی، رسول عابدان زاده
    زمینه و هدف
    تصویرسازی، فرآیندی شناختی است که نقش مهمی در برنامه ریزی و اجرای حرکات دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای یادگیری مهارت های حرکتی، بازآموزی حرکات و نیز موارد بالینی به کار رود. هدف از انجام پژوهش حاضر تاثیر سرعت های مختلف تصویرسازی ذهنی بر عملکرد حرکتی و بررسی نقش نورون های آینه ای می باشد.
    روش بررسی
    این پژوهش به صورت نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. 40 نفر از دانشجویان دختر (با میانگین سنی 12/1±22 سال) به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و در چهار گروه (تصویرسازی با سرعت زیاد، تصویرسازی با سرعت برابر، تصویرسازی با سرعت آهسته و کنترل) قرار گرفتند. پس از اجرای دریبل بسکتبال در پیش آزمون، آزمودنی ها به مدت 4 روز متوالی به تصویرسازی پرداختند، سپس اجرای واقعی دریبل به عمل آمد. در پایان، امواج مغزی شرکت کنندگان در هنگام تصویرسازی، و واکنش نورون های آینه ای از طریق دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت گردید. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس درون گروهی تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، 5% در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    همه گروه های تصویرسازی در اجرای خود پیشرفت داشتند (05/0>p). با توجه به اندازه اثر؛ گروه تصویرسازی آهسته و برابر، عملکرد بهتری را نسبت به گروه تصویرسازی سریع نشان دادند. همچنین مشخص گردید نورون های آینه ای در گروه تصویرسازی آهسته، فعالیت بیشتری دارند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد نورون های آینه ای موجود در قشر پیش حرکتی به عنوان یک مکانیسم عصبی بسیار مهم در الگوی فعالیت مغزی می باشد که باعث اثربخشی تصویرسازی در بهبود مهارت های حرکتی می شود.
    کلید واژگان: نورون های آینه ای, تصویرسازی, عملکرد ورزشی, تمرین ذهنی, دانشجویان
    Sajad Parsaei*, Nahid Shetabboushehri, Masoumeh Shojaei, Rasoo L. Abedanzadeh
    Background And Objectives
    Imagery is a cognitive process playing a vital role in the programming and execution of movements and can be used as a tool for learning motor skills, retraining movements, and also clinical applications. The purpose of this study was to investigate the effect of different mental imagery speeds on motor performance and to evaluate the role of the mirror neurons.
    Methods
    This research was carried out as a semi-experimental study using pretest-posttest design. Forty female students (mean age, 22±1.12), were selected by purposeful sampling and assigned to four groups (fast-speed, equal-speed, low-speed imagery, and control). Following the basketball dribble function in pretests, the subjects performed imagery for 4 consecutive days, then, they were tested for real dribble function. In the end, the brain waves of the participants were recorded during the imagery, and the mirror neuron response were recorded using an electroencephalography system. The data were analyzed using intragroup analysis of variance. The significant level was considered 5%.
    Results
    All the imagery groups progressed in their performance (p≤0.05). In terms of the size effect, the low-speed and equal-speed imagery groups showed better performance compared to the fast-speed imagery group. Additionally, it was revealed that mirror neurons had higher function in the low-speed imagery group.
    Conclusion
    The results of this study showed that mirror neurons within the premotor cortex are an important neural mechanism in the brain activity pattern, which causes the effectiveness of imagery in the improvement of motor skills.
    Keywords: Mirror neurons, Imagery, Athletic performance, Mental practice, Students
  • Fateme Mohammadhasani, Robabeh Rostami*, Majid Chhardah Cheric
    Background

    Although some research showed the benefits of a systematic increase in contextual interference (CI), it is not completely proved in young children and novices.

    Objectives

    On the other hand, considering the recommendation of researchers about the advantages and the use of the mental practice, the aim of the present study was to combine mental practice with CI to improve motor performance in a kata skill. This study investigates the simultaneous effects of these two types of practice.

    Methods

    One school in Shiraz city was chosen randomly. Among the entire group of students in this school, 36 sixth-grade elementary school students of age 12 were chosen randomly to participate in this study. After filling out MIQ questionnaire, participants took part in initial instruction sessions and then participated in the pretest. In the next stage, they were randomly placed in three groups: blocked physical practice (B), physical practice with a systematic increase in CI and mental practice + physical practice with a systematic increase in CI (M-CI). The participants practised for five sessions and five trials in each session. In the last training session, an acquisition test, a subsequent retention test (48 hours later), and transfer test in a completion condition were conducted.

    Results

    The results showed a significant difference in the acquisition test in the CI and B contexts, and in the retention test and transfer tests, in the CI and M-CI contexts.

    Conclusion

    Considering the results, it can be deduced that the systematic increase in the CI has the highest effectiveness. After that, the combined practice (M-CI) has long-term positive effects on performance and learning a kata skill.

    Keywords: Mental Practice, Physical Practice, Kata Skill, Systematic Increase, Contextual Interference
  • فاطمه مطهری نژاد، سپیده سید، راضیه زینلی
    سابقه و هدف
    تمرین ذهنی یک تکنیک مبتنی بر تصویرسازی ذهنی مکرر بدون وجود حرکت عضلانی است که در جهت بهبود عمل کرد انجام می شود. از آن جا که یکی از مشکلات شایع بیماران ام اس، خستگی می باشد و با توجه به تاثیر همه جانبه خستگی بر کیفیت زندگی این بیماران که خواب و تعادل هم در این حیطه قرار می گیرد، ضرورت بررسی تاثیر تمرینات ذهنی در جهت بهبود عمل کرد و حفظ آرامش در این افراد مطرح می شود. هدف از این گزارش مورد، بررسی میزان بهبودی کیفیت خواب، خستگی، تعادل و راه رفتن با استفاده از رویکرد تمرین ذهنی در فرد مبتلا به ام اس بود.
    معرفی مورد: بیمار یک زن مبتلا به ام اس نوع پیش رونده ثانویه بود که به علت اختلال در تعادل و راه رفتن و نیز درد با رویکرد نوین تمرین ذهنی 12 جلسه (هر جلسه 30 دقیقه) تحت درمان قرار گرفت. بیمار قبل و بعد از درمان از نظر تعادل، خستگی، خواب و وضعیت راه رفتن مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت بعد از ارزیابی های انجام شده، درصد تغییر بهبودی بیمار از نظر خستگی 13%، از نظر وضعیت راه رفتن 22% و از نظر کیفیت خواب 18% بود. تعادل عمل کردی وی نیز نسبت به قبل از تمرین تفاوت قابل ملاحظه نشان داد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این گزارش موردی، رویکرد تمرین ذهنی در توان بخشی بیماران مبتلا به ام اس با مشکلات خواب، خستگی، تعادل عمل کردی و راه رفتن بسیار مفید و کاربردی است
    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, تمرین ذهنی, اختلالات خواب, تعادل عمل کردی, خستگی, راه رفتن
    Fatemeh Motahari, Sepideh Seyed, Razieh Zeinali
    Introduction
    In the recent years, brain simulation and mental imagination has been raised as a new and useful technique in rehabilitation of the neurological patients. One of the common problems of MS patients is fatigue and with regard to the overall impact of fatigue on quality of life, balance and sleep quality, there was a need to examine the impact of mental exercises to improve performance in these people. Therefore, the aim of this study was to evaluate the impact of the mental exercises in improving the sleep quality, fatigue, functional balance and walking in patient with MS.
    Case
    Introduction
    In this study, the patient was a women with the secondary progressive multiple sclerosis experiencing the balance and gait disorders and pain. The new mental practice approach was employed for her treatment in 12 sessions, each for 30 minutes. The patient was assessed for walking, functional balance, fatigue and sleep quality before and after treatment. The comparison between evaluations before and after treatment showed recovery from fatigue 13%, gaining ability to walk 22% and the improvement in sleep quality was 18%. Functional balance also showed a significant difference in compare to before treatment.
    Conclusion
    The findings from this case report suggest that mental practice can be an effective method for improving sleep quality, fatigue, functional balance and walking in people with multiple sclerosis
    Keywords: Multiple Sclerosis, Mental Practice, Sleep Disorders, Functional Balance, Fatigue, Walking
  • سمیرا قوی، بهروز گل محمدی، مهدی سهرابی، نورالدین کریمی، مصطفی رحیمی، رباب صحاف
    هدف

    هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر تمرین ویبریشن کل بدن و تمرین ذهنی بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند بود.

    روش بررسی

    جامعه آماری مردان سالمند 60 تا 80 ساله شهر مشهد بودند، که بدین منظور 42 نفر مرد سالمند و سالم، انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین ویبریشن (n=12)، ذهنی (n=10)، ترکیبی (n=10) و کنترل(n=10) تقسیم شدند. گروه تمرین ویبریشن تمرینات را به مدت 8 هفته و بر اساس اصل اضافه بار با فرکانس 35-30 هرتز و دامنه 5-8 میلی متر انجام دادند. گروه ذهنی نیز به تمرین ذهنی آزمون زمان برخاستن و راه رفتن پرداختند. گروه تمرین ترکیبی مشابه با دو گروه تمرینی ویبریشن و ذهنی به انجام تمرینات پرداختند. تعادل ایستا و پویا به ترتیب با آزمون های ثبات وضعیتی و زمان برخاستن و راه رفتن ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و همچنین آزمون تعقیبی Gabriel استفاده شد (0/05≥α).

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه ها در تعادل ایستا وجود دارد(p=0/004)، این اختلاف معنی دار بین گروه کنترل با گروه های تمرین ذهنی (p=0/005) و ترکیبی (p=0/026) است، اما تفاوت معنی داری بین گروه کنترل با گروه ویبریشن (p=0/422) و گروه های تجربی با یکدیگر مشاهده نشد. در بررسی تعادل پویا نیز مشخص شد که اختلاف معنی داری بین گروه ها وجود دارد (p=0/001)، این اختلاف مربوط به گروه کنترل با گروه های ویبریشن (p=0/001)، ذهنی (p=0/004) و ترکیبی (p=0/001) می باشد. علاوه بر این، اختلاف معنی داری بین سه گروه وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد یک دوره هشت هفته ای تمرین ویبریشن، ذهنی و ترکیبی می تواند سبب بهبود تعادل پویا، همچنین تمرین ذهنی و ترکیبی باعث بهبود تعادل ایستا در مردان سالمند می شود.

    کلید واژگان: تمرین ویبریشن کل بدن, تمرین ذهنی, تعادل, مردان سالمند
    Miss Samira Ghavi, Dr Behroz Gol Mohamadi, Dr Mehdi Sohrabi, Dr Noradin Karimi, Mr Mostafa Rahimi, Dr Robab Sahaf
    Aim

    the present research aimed to study the effects of whole body vibration, mental practice and combined vibration and mental practice on static and dynamic balance of elderly men

    Materials And Methods

    this was a semi-experimental research. The participants included 42 healthy, elderly men aged (60-80 yrs) from Mashhad who was randomly categorized into 4 groups: vibration (n=12), mental practice (n=10), combined practice (n=10) and control (n=10). The experimental groups practiced their specific protocols for 8 weeks, 3 sessions a week. The vibration group practiced 6 body positions based on the overload principle with intensity 30-35 HZ and 5 mm amplitude. The mental practice group practiced for the same duration of time as the vibration group meanwhile the control group was just engaged in their daily life routine. Static and dynamic balances were assessed using stability tests on Biobex and TUG tests, respectively. One-way ANOVA with Gabriel post Hoc was applied in order to analyze the data. The significance level was set at 05/0≥α.

    Results

    our results showed a significant difference between the control group and mental practice (p=0.005), and combined training group (p=0.026) regarding their static balance. However no difference was observed between the control group and vibration group (p=0.422) or between the two experimental groups. Results of the dynamic balance of the control group and the vibration group (p=0.001,) the mental practicing group (p=0.004) and the combined training group and mental practicing group differed significantly.

    Conclusion

    Eight weeks of mental, vibration and combined vibration and mental practice could improve dynamic balance of the participants and mental practice, and combined vibration and mental practice could improve their static balance.

    Keywords: Whole, body vibration exercise, Mental practice, Balance, Elderly men
  • مهدی کرمی، محمدرضا هادیان، مهدی عبدالوهاب، پروین راجی، سعید یکانی نژاد، علی منتظری
    زمینه و هدف
    جمعیت سالمندان در دنیا و نیز ایران به علت پیشرفت هایی که در سیستم بهداشت حاصل گردیده است رو به افزایش گذاشته است؛ از این رو توجه به کیفیت زندگی این قشر ازجامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است. مشکلات جسمی و تعادلی از عوارض پروسه سالمندی می باشد و در نتیجه بر روی کیفیت زندگی سالمندان نیز تاثیر می گذارد. یکی از روش های مطرح در بهبود تعادل سالمندان، انجام تمرین ذهنی است. تمرین ذهنی به معنای مرور شناختی یک مهارت فیزیکی است بدون اینکه حرکات بدنی واضح و آشکاری صورت گیرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیرتمرین ذهنی یک مهارت حرکتی بر بهبود کیفیت زندگی مردان سالمند 60 – 80 سال می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی (RCT) یکسو کور می باشد و به تایید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تهران رسیده است(Irct ID: IRCT201107041722N3). سالمندان تحت بررسی شامل 44 مرد سالمند 80-60 سال ساکن در آسایشگاه سالمندان کهریزک بودند و بر اساس معیارهای ورود به این مطالعه وارد گردیدند. پس از ارزیابی اولیه، کلیه سالمندان با تصادفی سازی در دو گروه آزمایش(Mental Practice) با میانگین سنی 32/4 ± 18/73 و گروه کنترل با میانگین سنی 62/5 ± 09/71 قرار گرفتند. ارزیابی کیفیت زندگی سالمندان با تست 36 SF قبل از شروع مداخله ی درمانی (ارزیابی اولیه)، دو هفته پس از انجام مداخله (پیگیری کوتاه مدت) و 3 ماه پس از انجام مداخله (پیگیری بلند مدت) صورت گرفت. سالمندان گروه آزمایش به مدت 4 هفته تمرین ذهنی یک مهارت حرکتی را انجام داده و طی این دوره سالمندان گروه کنترل هیچ گونه تمرین ذهنی انجام ندادند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نمرات تست 36 SF در بعد وضعیت فیزیکی بعد از مداخله تمرین ذهنی در مقایسه دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری را ایجاد نموده است که در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشته است. با این وجود، نمرات تست در بعد وضعیت ذهنی و نمره کل تست در طی سه مرحله ارزیابی در مقایسه دو گروه، تغییر معنی داری نداشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهنده تاثیر اختلاف معنی دار تمرینات ذهنی تنها بر بعد وضعیت فیزیکی سالمندان می باشد. با این وجود، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که این نوع تمرین ذهنی بر بعد وضعیت ذهنی و نیز نمره کل کیفیت زندگی سالمندان تاثیر معنی دار نداشته است.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, تعادل, تمرین ذهنی, مردان سالمند
    Mehdi Karami, Mohammad Reza Hadian, Mehdi Abdolvahab, Parvin Raji, Saeed Yekaninejad, Ali Montazeri
    Background And Aim
    The number of elderly population in the world and also in Iran has increased due to health improvements and therefore، the quality of life has been focused in this group of population. Physical disabilities and particularly balance disturbances are among the consequences of the ageing process and hence، would affect the quality of life in elderly population. Mental practice is in fact the cognitive review of a physical skill without performing obvious bodily movements. The purpose of this study was to investigate the effect of mental practice of a movement skill on improvement of the quality of life in elderly men (60-80 yrs).
    Materials And Methods
    This was a Single blind Randomized controlled trial (RCT) study. The study was approved by the research ethics committee of the Tehran university of medical science (Irct ID: IRCT201107041722N3). The elderly population was 44 elderly men (60-80 yrs.) who were living in Kahrizak Nursing Home. They were randomly assigned in two groups and entered the study based on inclusion criteria. After baseline assessment، the quality of life of all of participants were assessed by SF36 test and also at 3 various stages (i. e. respectively، before the beginning of، baseline assessment; two weeks after intervention، short term follow up; and 3 months after intervention، long term follow up). Elderly population in the intervention group did mental practice of one movement skill for 4 weeks and during this periods، the control group did no mental practice.
    Results
    The results of our study showed the scores of SF36 in physical component، after the intervention of mental practice، have had a significant difference between the control and intervention groups. Although test scores in mental component and the whole test score showed no significant difference between the case and control groups at 3 stages of assessments.
    Conclusion
    The results of this study showed the significant effects of mental practices on physical component of SF36 in elderly population. However، these results also showed that this type of mental practice had no significant effects on mental component and total score of SF36.
    Keywords: Quality of life, Balance, Mental practice, Elderly men
  • اکبر زراعت پیشه*، سید محمد نیازی
    مقدمه
    هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر تمرینات تصویرسازی ذهنی بر تغییرات فعالیت الکتریکی واحدهای حرکتی عضلات و قدرت آنها در اندام تحتانی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 30 دانشجوی تمرین نکرده، با میانگین سنی 2/1±4/22 سال، قد 6/5± 2/176 سانتی متر و وزن 2/6±6/67 کیلوگرم شرکت داشته که به طور تصادفی به دو گروه تمرین ذهنی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی، انقباضات بیشینه ارادی عضلات پلانتار فلکسور مچ پا را پنج جلسه در هفته و به مدت چهار هفته تصویرسازی کردند. گروه شاهد در هیچ فعالیت جسمانی یا برنامه تمرین ذهنی شرکت نداشتند. برنامه تمرین شامل تصویرسازی50 انقباض بیشنه ارادی در 2 نوبت 25 تکراری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t در سطح معناداری 05/0P≤ استفاده شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که بین اندازه گیری های انتگرال الکترومیوگرافی عضله دوقلو مربوط به گروه شاهد و تجربی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و در گروه تجربی افزایش معناداری در پارامترهای موردنظر نسبت به گروه شاهد رخ داد. همچنین بین اندازه گیری های انتگرال الکترومیوگرافی عضله ساقی قدامی مربوط به گروه شاهد و تجربی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. این افزایش نیرو به تغییرات ایجاد شده در برنامه ریزی مرکزی سیستم عصبی نسبت داده می شود که موجب افزایش سطح فعال سازی عضلات موافق وکاهش آن در عضلات مخالف حین عمل عضلات موافق شده است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد تمرینات تصویرسازی ذهنی اثر مفید و موثری روی اجرای ورزشکاران دارد.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, قدرت, الکترومیوگرافی, حداکثر انقباض ارادی
    Akbar Zeraatpishe, Seyed Mohammad Niazi
    Introduction
    The purpose of the present study was to investigate the effect of mental imagery training on electrical fluctuation of muscles motor units and muscles strength in lower limbs.
    Methods
    In this study, 30 healthy, previously untrained students with the mean age of 22.4±1.25 years, the mean height of 176.18±5.62 cm, and the mean weight of 67.65±6.15 were randomly assigned to a mental practice group (n=15) or control group (n=15). Mental practice group trained mental contraction of plantar flexion movement for 4 weeks (5 day per week), and control group did not train but participated in all measurements. The practice program included 50 mental maximal voluntary contractions for 2 sets of 25 repetitions. To determine the statistical difference in variables of the study the t-student test was used with the significant level of P≤0.05.
    Results
    The results of this study indicated that mental practice group significantly increased their plantar flexor maximal voluntary contraction (MVC) (P≤0.05). Also mental practice group significantly increased their gastronomies muscle EMG (P≤0.05). We concluded that mental practice can increase strength plantar flexor muscle, and this strength gain is attributed to the training-induced changes caused by programming central nervous system which increases activation level of agonist muscles and decreases activation level in antagonist muscles.
    Conclusion
    Results showed that imagery training can affect athletic performance.
    Keywords: Mental practice, Strength, Electromyography, Maximal voluntary contraction
  • محسن افروزه*، مهدی سهرابی، حمیدرضا طاهری، علی افروزه

    هدف این پژوهش، تعیین اثر زمان تمرین ذهنی قبل، در حین، و بعد از تمرین عملی در یادگیری مهارت سرویس والیبال می باشد. تعداد 45 دانش آموز مبتدی 12 - 14 ساله مقطع راهنمایی، بدون هیچ سابقه بازی والیبال، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. هیچ یک از آزمودنی ها قادر نبود سرویس والیبال را به طور صحیح اجرا کنند. شرکت کنندگان در سه گروه تمرین ذهنی قبل از تمرین عملی، تمرین ذهنی در حین تمرین عملی و تمرین ذهنی بعد از تمرین عملی تقسیم شدند. آزمودنی ها تمرین ذهنی و عملی را در 21 جلسه و هر جلسه 30 دقیقه اجرا کردند. شرکت کنندگان در جلسات هفتم، چهاردهم، بیست ویکم، و بیست وهشتم مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمون استاندارد سرویس والیبال جهت آزمودن میدان یادگیری سرویس والیبال مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تمرین ذهنی در حین تمرین عملی و گروه تمرین ذهنی قبل و بعد از تمرین عملی در توسعه مهارت سرویس والیبال وجود داشت، اگر چه تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه تمرین ذهنی قبل و بعد از تمرین عملی وجود نداشت. آزمون یادداری نشان داد که شرکت کنندگان در گروه های تمرین ذهنی قبل و بعد از تمرین عملی در مقایسه با گروه تمرین ذهنی حین تمرین عملی پیشرفت معنی داری در مهارت سرویس والیبال نداشتند. این مطالعه پیشنهاد می کند مربیان و به ویژه معلمین تربیت بدنی تمرین ذهنی را به عنوان بخش اساسی برنامه های آموزش خود، به ویژه در خلال تمرین عملی، جهت آموزش به مبتدیان مورد توجه قرار دهند.

    کلید واژگان: تمرین ذهنی, زمان بهینه, تست ایفرد سرویس والیبال, آزمون یادداری
    Mohsen Afrouzeh*, Mehdi Sohrabi, HamidReza Taheri, Ali Afroozeh

    The goal of this study is searching effective time (before, during and after physical practice) for mental practice in learning the Volleyball Service Skill. Forty-five beginner students, aged 12–14 years, with no history of Volleyball Service Skill participated in the study (45 Male ones). Most of them were Secondary school students. All were unable to serve Volleyball correctly. The subjects were divided into the three groups (MP before PP, MP during PP and MP after PP). All subjects performed mental and physical practice in 21 sessions and for 30 minutes per session. The subjects were tested at the end of the 7th, 14th, 21th, and 28th sessions. The Volleyball Serving Test was used for test comparing the rate of learning. The result of this research showed there was significant difference between means of the MP-during-PP group, and the MP-before-PP and the MP-after-PP groups in improving their Volleyball Service skill. Moreover, the MP-before-PP and MP-after-PP groups did not differ from each other concerning the scores. The retention test showed that subjects in the MP-before-PP and the MP-after-PP groups, in contrast to the MP-during-PP group, did not significantly improve their Volleyball Service skill. This study suggested that coaches and P.E teachers apply mental practice (10 minutes) as an essential part in programs and teach the beginners that use mental practice in every time of physical practice (spatially during physical practice).

    Keywords: mental practice, optimal timing, AAHPERD test, retention test
  • اکرم بیاتی، محسن شمسی، الهام محمدی
    زمینه و هدف
    در علم پزشکی فراگیری صحیح احیاء و تسلط و تمرین مستمر در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعین تاثیر تمرین ذهنی بر یادگیری عملیات احیاء قلبی- ریوی پایه در دانشجویان کارشناسی هوشبری دانشگاه علوم پزشکی اراک صورت پذیرفته است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی آموزشی بوده که در آن 46 نفر از دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی اراک به دو گروه مداخله (تمرین ذهنی و عملی) و کنترل (گروه تمرین عملی به تنهایی) تقسیم شدند و سپس آزمون سرعت و دقت بر اساس چک لیست تنظیم شده توسط دو مدرس که در جریان نحوه آموزش نبودند به عمل آمده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 و آزمون های تی مستقل و کای دو تجزیه تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین سرعت در گروه مورد و کنترل به ترتیب 26/0±5/2 و 33/0±16/3دقیقه بود که با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند(001/0=p) هم چنین میانگین نمره دقت در عملکرد دانشجویان گروه مداخله و کنترل به ترتیب 7/0±33/4 و 62/0±4/3 بود که تفاوت بین آنها معنی دار بود(001/0=p).نظرات ارایه شده توسط آزمودنی ها در گروه تمرین ذهنی (بیش از 90 درصد) حاکی از اثرات مفید تمرین ذهنی بر عملکرد آنان بود.
    نتیجه گیری
    پژوهش حاضر نشان داد که تمرین ذهنی بر افزایش عملکرد دانشجویان موثر بوده است لذا برای حصول به نتایج بهتر در تمرینات بالینی پیشنهاد می گردد در شیوه تدریس اساتید تمرینات ذهنی و فیزیکی با هم به کار روند
    کلید واژگان: احیای قلبی ریوی پایه, تمرین ذهنی, دانشجو
    Bayati A(M.Sc), Shamsi M(M.Sc), Mohammadi E(B.Sc)
    Background
    Inmedical practice, learning the correct method of CPR and its practice and continuous training are of great importance. The aim of this study was to determine the effects of mental practice on learning basic CPR operations in undergraduate anesthesiology students studying at Arak University of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    This educational trial was carried out on 46 anesthesiology students at Arak University of Medical Sciences that were divided into intervention (mental and practical training) and control (practice alone)groups. Then they were assessed through accuracy and speed checklist designed by two instructors blind to the presence of training. Data were analyzed by t-test and Chi-square using SPSS software.
    Results
    The mean scores of speed in intervention and control groups were 2.50.26 and 3.160.33, respectively, which showed a significant difference (p=0.001). The mean scores of the accuracy of students’ performance in case and control groups were 4.330.7 and 3.40.62, respectively, which indicated asignificant difference between them (p=0.001). Theopinions of the students in the mental practice group (90%) suggested the positive effects of mental practice on their performance.
    Conclusion
    This study showed that mental practice increases students’ performance. Hence, for achieving better results in clinical practice, the application of both physical and mental exercisesby the teachers is suggested.
    Keywords: Basic CPR operations, Mental practice, Student
  • مصطفی تیموری خروی، ابراهیم احمدی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی
    مقدمه
    هدف تحقیق حاضر بررسی و مقایسه تاثیر تمرین ذهنی و تمرین بدنی بر یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر مهارت حرکتی تعقیبی بود.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق نیمه تجربی بود. آزمودنی ها شامل 20 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. بعد از پیش آزمون، آزمودنی ها مهارت پیگردی چرخان را در یک دوره سه جلسه ای به صورت یک روز در میان تمرین کردند و بعد از 48 ساعت استراحت برای آزمون یادداری فراخوانده شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های Dependent t و Independent t توسط نرم افزار 16SPSS در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
    یافته ها
    استفاده از هر دو روش تمرین ذهنی و تمرین بدنی یادگیری هر دو جزء برنامه حرکتی و پارامتر مهارت پیگردی را به صورت معنی داری افزایش می دهد (001/0 = P). همچنین یافته های تحقیق بین تاثیر تمرین ذهنی و تمرین بدنی به لحاظ اثرگذاری بر یادگیری برنامه حرکتی و پارامتر مهارت پیگردی تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0 ≤ P).
    نتیجه گیری
    تمرین ذهنی می تواند جایگزین مناسبی برای تمرین بدنی به هنگام بازتوانی و یادگیری دو جزء برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر یک مهارت حرکتی پیگردی باشد، به ویژه در شرایطی که فرد نمی تواند از اندام خود برای اجرای مهارت و فعالیت بدنی استفاده کند.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, تمرین بدنی, پارامتر, برنامه حرکتی تعمیم یافته, مهارت پیگردی چرخان
    Mostafa Teymoori Kheravi, Ebrahim Ahmadi, Behrooz Abdoli, Ali Reza Farsi
    Introduction
    The purpose of this study was to investigate the effect of mental and physical practice on the learning of rotary pursuit GMP (generalized motor program) and parameter.
    Materials And Methods
    20 students of Shahid Beheshti University participated voluntarily in this quasi- experimental study. Having completed the pretest phase, the participants practiced rotary pursuit skill for three days. After 48 hours, they performed the retention test. The data was statistically analyzed via dependent and independent t test (P = 0.05).
    Results
    The results showed that mental and physical practices enhance the learning of rotary pursuit GMP skill and parameter (P = 0.001). It was indicated that there was no significant difference between the mental and the physical practice effects on the learning of rotary pursuit skill GMP and parameter.
    Conclusion
    Mental practice can be an alternative for physical practice in the learning and rehabilitating of GMP and parameter of pursuit skill, especially when an individual isn’t able to use his organ for physical activity and skills performance.
    Keywords: Mental practice, Physical practice, Parameter, Generalized motor program, Rotary pursuit skill
  • محمدجعفر شاطرزاده یزدی، شبنم شاه علی، رابعه آرین، رضا صالحی
    هدف
    انسان ها دارای توانایی ایجاد ارتباطات ذهنی بین فرآیندهای درکی و حرکتی می باشند، بدون اینکه محرک خارجی این فرآیندها را تحریک کرده باشد. این توانایی را تصور حرکت می گویند. تمرین ذهنی کسب یک مهارت فیزیکی از طریق تصور حرکت است. به عبارت دیگر یک نوع تمرین شناختی در غیاب عملکرد حرکتی فیزیکی واقعی است.
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم و دست در دختران سالم 25-20 سال صورت گرفته است.
    روش بررسی
    این پژوهش به صورت یک مطالعه شبه تجربی آینده نگر و کاربردی صورت گرفته است. جامعه پژوهش 45 نفر از دختران سالم 25-20 سال دانشگاه علوم پزشکی اهواز بوده اند که بصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش دستگاه E-Link آزمایشگاه تعقیب کنایی حرکت دانشکده توانبخشی اهواز بود. در این پژوهش هماهنگی چشم و دست بعد از تمرین فیزیکی و تمرین ذهنی مورد بررسی قرار گرفت. افراد به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند؛ گروه فیزیکی، که افراد به مدت 10 جلسه تمرین را به صورت فیزیکی انجام می دادند. گروه تمرین ذهنی، که به صورت ذهنی مراحل انجام تمرین را تصور می کردند و گروه کنترل، که هیچ گونه تمرینی را انجام نمی دادند.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که گروه تمرین فیزیکی بیشترین پیشرفت را در هماهنگی چشم و دست پیدا کرده بود (P<0.05). در گروه تمرین ذهنی هم پیشرفت معنی داری در هماهنگی چشم و دست دیده می شد اما این پیشرفت کمتر از میزان پیشرفت گروه فیزیکی بود (P<0.05). گروه کنترل، پیشرفت آماری معنی داری را نشان داد (P>0.05).
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش این نظریه را تایید می کند که تمرین ذهنی باعث تسهیل یادگیری حرکتی می شود. لذا توصیه می شود هنگامی که تمرین فیزیکی به هر دلیلی برای افراد قابل انجام نباشد از تمرین ذهنی استفاده شود.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, تصور حرکت, هماهنگی چشم و دست, تعقیب حرکت, تمرین فیزیکی
    Mohammad Jaafar Shater, Zadeh, Yazdi, Shabnam Shahali, Rabeeh Arian, Reza Salehi
    Objective
    People can to make mental relation between mental and motor procedures, without external motivation, who excited these procedures. This ability is named motor imagery. Mental practice is the acquisition of a physical skill through mental imagery. In the other word it is a cognitive rehearsal in the absence of actual performance of physical movements. This study was conducted for this
    Aim
    the effect of mental practice on eye hand coordination in the healthy girls between 20-25 years old.
    Materials and Methods
    The study was a quasi experimental and applied research. Study's population was 45 girls between 20-25 years old. The tool for data collection was E-Link system from movement tracking laboratory in rehabilitation school. In this study we investigated eye hand coordination after mental and physical practice. Subjects randomly assigned. Physical practice group, applied practice in physical form for 10 sessions. Mental practice group, were imagine the stages of practice and the control group didnt do any practice.
    Results
    Findings shows that the physical practice group had the most progress in eye hand coordination (P<0.05), we had seen progress in eye hand coordination in mental practice group but this progress was less than physical group (P<0.05). Control group didnt show statistical meaningful progress. (p>0.05)
    Conclusion
    Results of this study confirm this idea: mental practice can cause motor learning facilitation. So it will be recommended when physical practice is not possible we can use mental practice.
    Keywords: Mental practice, Motor imagery, Eye, hand coordination, Movement tracing, Physical practice
  • رزیتا هدایتی، غلامرضا علیایی، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان مقدم، حسین باقری
    سابقه و هدف
    سال هاست که تحقیقات در زمینه یافتن راه حلی جهت درمان ضایعات عضلانی از جمله ضعف و آتروفی که از عواقب ناشی از بی حرکتی هستند، در حال انجام است. درمان گران همواره به دنبال روشی جهت اجتناب از این ضعف و آتروفی، خصوصا در زمانی که انجام حرکات فعال ممنوعیت دارد، می باشند. به نظر می رسد تمرین ذهنی، راه گشای حل این معضل باشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان تاثیر این نوع تمرینات بر افزایش قدرت عضلانی می باشد.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر به صورت مداخله ای بر روی 30 نفر از زنان (30-20 سال) سالم که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، انجام شد. افراد گروه آزمایش به مدت سه هفته تمرین ذهنی قدرتی کشش آرنج انجام دادند، و افراد کنترل در همان دوره زمانی به انجام تمرینات ذهنی ریاضی پرداختند. میزان گشتاور عضلانی اکستنشن آرنج قبل و بعد از مداخله با استفاده از دینامومتر Isostation B200 مورد سنجش قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون ناپارامتری «من- ویتنی» و «ویلکا کسون» مورد بررسی آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    انجام تمرین ذهنی قدرتی باعث افزایش 50 درصدی در گشتاور ایزومتریک اکستنشن آرنج اندامی که روی آن مداخله انجام گرفته بود، شد، در حالی که افراد گروه کنترل تنها به میزان 7 درصد افزایش قدرت نشان دادند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد از تمرین ذهنی قدرتی می توان جهت حفظ و یا افزایش قدرت عضلانی سود جست. پیشنهاد می شود درمان گران از ترکیب این روش جدید با سایر روش های معمول در برنامه های توان بخشی خود استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, قدرت عضلانی, تصویر سازی
    R. Hedayati, Gr. Oliaee, Mr. Hadian, S. Talebian Moghaddam, H. Baghery
    Backgrond: Researches have been carried out for several years, to find a way to treat muscular disorders, including weakness and atrophy which are consequences of the lack of movements. Clinicians are looking for a way to prevent these weaknesses and atrophies specially, when active movements are forbidden. It seems that mental practice can be a good answer to this problem. The aim of this study was to identify the efficacy of this kind of exercises on increasing muscle strength.
    Materials And Methods
    This study was performed on 30 young healthy females (20-30 years old), who were randomly divided into case and control groups. The case group performed imaginary maximal contractions of the elbow extensors for 3 weeks while the control group performed mathematical exercises at the same period of time. The amount of muscle extension torque of elbow was determined by Isostation B200 Dynamometer, before and after the intervention. The statistic analysis was performed with non-parametric tests of Mann-Whitney and Wilcoxon.
    Results
    Mental practice of strengthening tasks produced 50 percent increase in the isometric torque of elbow extension while control group showed only 7 percent increase in their torques.
    Conclusion
    It seems that we can use mental practice to increase or keep the muscle strength. It is suggested that physiotherapists combine this new method with the other common methods in their rehabilitation programs.
    Keywords: Mental Practice, Muscle Strength, Imagery
  • ماندانا فلاح پور، محمدتقی جغتایی، حسن عشایری، مهیار صلواتی، سیدعلی حسینی
    مقدمه
    تمرین ذهنی به معنای «مرور سمبلیک یک فعالیت فیزیکی بدون ایجاد حرکت عضلانی واضح» است. مطالعات بسیاری نشان داده اند که تمرین ذهنی مشابه تمرین فیزیکی باعث پیشرفت مهارت حرکتی در افراد می شود. بنابراین این روش درمانی را می توان جهت توان بخشی سالمندان بکار برد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر یادگیری مهارت حرکتی و تعادل سالمندان است. مواد و روش تحقیق: این پژوهش بر روی 30 نفر از سالمندان سالم بالای 60 سال در دو آسایشگاه سالمندان در شهر تهران (آسایشگاه های کهریزک و فرزانگان) انجام شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تعادل سالمندان در چهار مرحله مقدماتی، قبل از درمان، پس از درمان و پیگیری ارزیابی گردید. سالمندان در گروه آزمایش به مدت سه هفته به تمرین ذهنی یک مهارت حرکتی و تعادلی به مدت سه هفته پرداختند و گروه کنترل در همان دوره هیچ تمرین خاصی انجام ندادند.
    بحث و نتیجه گیری
    از نتایج پژوهش می توالن چنین نتیجه گرفت که تمرین ذهنی نه تنها روی مهارت اجرا شده به صورت ذهنی موثر بوده است، بلکه به صورت معنی داری باعث پیشرفت و بهبود تعادل سالمندان شده است
    یافته ها
    نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نمره آزمون های عملکردی بالینی تعالی پس از یک دوره تمرین ذهنی تغییر معنی داری (افزایش نمره) ذاشته است.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, تعادل, سالمندان
    Mandana Fallah, Pour, Mohammad Taghi Joghataei, Hassan Ashayeri, Mahyar Salavati, Seyyed Ali Hosseini
    Objective
    Mental practice refers to "The symbolic rehearsal of a physical activity in the absence of any gross muscular movements." It has been shown in a remarkable number of studies that the use of mental practice like physical practice can produces significant improvements in motor skills. Thus this therapeutic technique can be used in elderly rehabilitation. The purpose of this study was to investigate the effects of mental practice on balance in the elderly.
    Materials and Methods
    Thirty healthy old subject over the age of 60 years took part in this study. Subjects solicited from two senior-citizen centers in Tehran and randomly assigned to experimental and control groups. Balance of subjects was assessed in four stage include baseline, pre-treatment, post-treatment and follow-up. Subjects in experimental group performed mental practice of a motor and balance skill for 3 weeks and control group did not perform any practice in that period.
    Results
    The results of this study indicate significant improvement in the motor skill that mentally performed and also in balance of subjects.
    Conclusion
    Mental Practice that performed on the mental skill not only was mentaly effective but also meaningly cause the improvement of balance in elderly.
    Keywords: Mental practice, Balance, The elderly
  • زهرا ایثارگر، محمدرضا نوربخش، حسن عشایری، نادر معروفی
    هدف
    تمرین ذهنی به عنوان بازسازی یک الگوی حرکتی در ذهن مطرح است وجود عواملی نظیر تشابه زمانی بین اجرای فیزیک یک فعالیت و اجرای ذهنی آن، افزایش جریان خون مغزی، افزایش فعالی سیستم اتونوم در حین تمرین ذهنی و ایجاد فعالیت الکتریکی عضلانی با کاربرد تمرین ذهنی، بیانگر این نکته هستند که تمرین ذهنی از همان اصول تمرین فیزیکی تبعیت می کند. پس همان گونه که تمرین فیزیکی سبب افزایش هماهنگی حرکتی بیماران ضایعه مغزی می شود، می توان انتظار داشت کاربرد تمرین ذهنی هم منجر به بهبود هماهنگی این دوره را بیماران شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرین ذهنی روی هماهنگی حرکتی اندام فوقانی بیماران همی پلژیک بود.
    روش بررسی
    پانزده بیمار همی پلوپژیک (با دامنه سنی 70-20 سال) در این مطالعه شرکت داده شدند این بیماران مبتلا به آپراکسی و آفازیابودن همچنین از نظر شناختی مشکلی نداشتند بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی (تمرین ذهنی، تمرین فیزیکی و تمرین ذهنی-فیزیکی) تقسیم شدند. هماهنگی حرکتی کلیه بیماران قبل و بعد از درمان همچنین یک ماه بعد از درمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تمرین ذهنی و تمرین فیزیکی به طور معنی داری سبب بهبود هماهنگی حرکتی بیماران ضایعه مغزی می شود. بین گروه تمرین ذهنی و گروه تمرین فیزیکی اختلاف معنی داری مشاهد نشد و بالاخره اینکه کاربرد توام تمرین ذهنی و تمرین فیزیکی ثمربخش تر از زمانی بود که تنها یکی از این دو مورد استفاده قرار می گرفت.
    نتیجه گیری
    از نتایج این مطالعه می توان اینطور نتیجه گرفت که تمرین ذهنی را می توان در امر توانبخشی بیماران مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژگان: تمرین ذهنی, توانبخشی, بیماران همی پلژیک
    Zahra Isargar, Mohammad Reza Nourbakhsh, Hassan Ashayeri, Nader Maroufi
    Objective
    Mental Practice (MP) can be defined as the symbolic, covert, mental rehearsal of a task in the absence, overt physical rehearsal. Elements such as similar time between actual execution and mental performance of a task, the increase of regional cerebral blood flow, vegetative activation, and enhancement in muscle electromyographic (EMG) activity during mental practice suggests that mental practice imitates physical performance of a task. Since physical practice (PP) can, to some extent, improve movement coordination in stroke patients, it is assumed that the application of MP would be beneficial to enhance movement coordination in such patients. The purpose of this study was to investigate the effect of MP on coordination of upper limb movements in hemiplegic patients.
    Materials and Methods
    Fifteen hemiplegic patients (age range 20-70 yrs) were participated in this study. All patients were selected of the following criteria: absence of aphasic, apraxia and cognitive problem. The patients were randomly assigned to three groups, MP, PP, and PP+MP.
    Results
    l. PP and MP Significantly improved movement coordination. 2. PP did not give different results when compared to MP. 3. PP Combined with MP Produced Significantly higher scores than each one alone.
    Conclusion
    In spite of the small size in this study, the efficacy of MP shown here. Therefore MP Similar to PP should he used in physiotherapy.
    Keywords: Rehabilitation, Mental practice, Hemiplegia
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال