جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "relative humidity" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
مطالعات نشان داده اند که معلمی از جمله مشاغل با ریسک بالای سلامتی است. آسم و دیگر بیماری های تنفسی، مشکلات اسکلتی عضلانی و عوارض روانی در میان معلمان شایع هستند. علل این مشکلات را می توان در ویژگی های محیط کاری آنان جستجو کرد. لذا مطالعه حاضر به بررسی ارتباط کیفیت هوای محیط های آموزشی و سلامت معلمان می پردازد.
روش کارمطالعه مروری حاضر به منظور بررسی ارتباط میان سلامتی معلمان با ویژگی های فیزیکی هوا شامل دما، رطوبت نسبی و نرخ تهویه محیط های آموزشی انجام گرفته است. جستجو، در پایگاه های PubMed و Web of Science، با استفاده از کلیدواژه های teacher، temperature، humidity، ventilation، school، classroom، health symptoms و thermal comfort انجام گرفت. محدوده زمانی مطالعه، از سال 2000 تا 2022 بوده است.
یافته هااز 103 مقاله اولیه، در نهایت 13 مقاله مورد بررسی نهایی قرار گرفتند. 6 مطالعه به بررسی ناهنجاری های صوتی معلمان در ارتباط با عوامل مختلف پرداخته بودند. 2 مطالعه، ارتباط بین شیوع و تشدید علایم تنفسی و دما، رطوبت نسبی و نرخ تهویه مکان های آموزشی را مورد بررسی قرار داده بودند و نشان دادند که تهویه و رطوبت نسبی با این علایم در ارتباط هستند. 5 مطالعه نیز ارتباط آنها با علایم غیراختصاصی شایع در بین معلمان، مانند سردرد، استرس، مشکلات سینوسی، مشکلات آلرژیک و...، بررسی کرده بودند. نتایج نشان داد که شیوع این علایم بالا و در برخی موارد مرتبط با پارامترهای مذکور بوده است.
نتیجه گیریعلایم و اختلالات صوتی، تنفسی، علایم آلرژیک و سایر علایم غیراختصاصی درمیان معلمان شایع اند و می توانند با پارامترهای کیفیت محیط داخلی مکان های آموزشی (از جمله دما، رطوبت نسبی و نرخ تهویه) مرتبط باشند و لذا با کنترل و تنظیم این پارامترها در مقادیر توصیه شده، می توان از شیوع و یا تشدید آن ها جلوگیری کرد.
کلید واژگان: مطالعه مروری, معلم, دما, رطوبت نسبی, تهویه, سلامتیIntroductionStudies have demonstrated that teaching carries a substantial burden of health risks. Prevalent health issues among teachers include asthma, respiratory diseases, musculoskeletal problems, and mental disorders. These problems can be attributed to the specific attributes of their work environment. Consequently, this study aims to investigate the correlation between air quality within educational establishments and the overall health of teachers.
Material and MethodsThis systematic review aims to examine the impact of temperature, humidity, and ventilation rates within educational environments on teachers’ health status and thermal comfort. Relevant studies were searched for using the PubMed and Web of Science databases, employing keywords such as teacher, temperature, humidity, ventilation, school, classroom, health symptoms, and thermal comfort (2000-2022). The inclusion criterion was that articles examined teachers’ health and comfort with temperature, relative humidity, and ventilation of the educational place.
ResultsOut of the 103 articles found in the initial search, 13 articles were finally reviewed. Six studies investigated the voice abnormalities of teachers due to various factors (including temperature, relative humidity, and the ventilation rate of the educational place) and found that these abnormalities were affected by these factors. Two studies explored the relationship between the prevalence and exacerbation of respiratory symptoms and quality parameters of the indoor environment of educational places. Additionally, five studies investigated the relationship of air quality parameters of educational places with common non-specific symptoms among teachers.
ConclusionTeachers frequently experience symptoms such as voice disorders, respiratory difficulties, allergies, and other nonspecific ailments, which may be associated with the quality parameters of the indoor environment in educational settings. These parameters include temperature, humidity, and ventilation rate. Consequently, controlling and regulating these parameters within the recommended values can help prevent the onset or exacerbation of these symptoms.
Keywords: Systematic review, Teacher, Temperature, Relative humidity, Ventilation, Health -
BackgroundThe larvae of Lucilia sericata are efficiently and widely used in maggot therapy. The aim of this study was to investigate some environmental factors
that influence the mass rearing of Lucilia sericata as the most suitable candidates for maggot therapy in Iran.MethodsThis cross-sectional study was conducted in flies breeding insectarium of Tehran University of Medical Sciences. The best temperature for embryonic period and hatching was 27 °C with relative humidity of 80% and 16:8 light-dark periods. At the insectarium, food, water and a nest for laying eggs were provided for the flies and after oviposition, the eggs were transferred to a new rearing place and identification keys were used to identify the specimen. Four factors (temperature, humidity, photoperiod and diet) were studied for the maintenance and mass rearing of Lucilia sericata larvae under laboratory condition.ResultsThe best temperature for embryonic period was 27 °C (PConclusionIn in-vitro condition, although temperature, humidity, light-dark period and diet had an effect on the growth of L. sericata, however, temperature and relative humidity were found to have more influence in the development of L. sericata larva.Keywords: Lucilia sericata, temperature, Relative humidity, Photo period, Iran -
آسایش دمایی ناشی از اثر دما، رطوبت و جریان هوا بوده و عاملی بسیار مهم در حفظ سلامتی و بهینه سازی عملکرد دانش آموزان در کلاس است. با توجه به شرایط اقلیمی استان قم و اهمیت آسایش دمایی در مدارس، این مطالعه با هدف ارزیابی شرایط جوی کلاس های مدارس ابتدایی با استفاده از شاخص عدم آسایش(Discomfort Index DI)، انجام شد. مطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی در سال 1392 در 115 کلاس مدرسه ابتدایی در استان قم انجام شد. رطوبت نسبی با استفاده از از رطوبت سنج Casella و دمای هوا با استفاده از دماسنج جیوه ای در پنج نقطه از هر کلاس در ارتفاع یک متری از سطح زمین اندازه گیری شد. اندازه گیری ها بین ساعت 9 تا 15 و در فصل بهار انجام و شاخص عدم آسایش دمایی برای هر کلاس محاسبه شد. نتایج نشان داد میانگین (انحراف معیار) دما برابر با (2/84) 27/42 درجه سانتیگراد، میانگین (انحراف معیار) رطوبت نسبی (7/43) 30/4 درصد و میانگین DI (1/72) 22/46 بود. DI در 17/4 درصد کلاس ها کمتر از 21، در 60 درصد کلاس ها در محدوده 21 تا 24 و در 22/6 درصد کلاس ها در محدوده 24 تا 27 درجه سانتیگراد بود. بر اساس نتایج تنها در 17/4 درصد از کلاس ها شرایط آسایش دمایی برای تمامی دانش آموزان مطلوب می باشد. بر اساس راهنمای ارائه شده در شاخص DI،در شرایط موجود انتظار می رود در 60 درصد کلاس ها کمتر از 50 درصد و در 6/22 درصد کلاس ها بیش از 50 درصد دانش آموزان احساس عدم آسایش دمایی داشته باشند.نتیجه گیریدر مدارس و محیط های آموزشی به خصوص در مناطق گرمسیری مانند استان قم، برای افزایش سطح آسایش دمایی که ارتباط مستقیم با کیفیت عملکرد فراگیران دارد، انجام اصلاحات مناسب، ضروری است.
کلید واژگان: مدرسه ابتدایی, دما, رطوبت نسبی, شاخص عدم آسایش دماییObjective (s): Thermal comfort consists of three parameters: temperature, humidity and airflow. It is one of the important factors on maintaining health and optimizing the performance of students in the classrooms. According to the climatic conditions of Qom province and the importance of thermal comfort in schools, this study aimed to assess classroom thermal conditions in primary schools.MethodsThis cross-sectional study was conducted in primary schools in Qom province in 2013. Relative humidity was measured using a CASELLA hygrometer and temperature was measured using a mercury thermometer at five points in each classroom at one meter height from ground level. The measurements were performed between 9 AM to 15 PM in the spring. Thermal discomfort was measured using the thermal discomfort index (DI). All statistical analysis performed using SPSS software version 16.ResultsOverall 115 classrooms were assessed. In this study, mean temperature was equals to 27.42±2.84°C. The mean of relative humidity was 30.4±7/43% and mean of the DI was 22.46±1.72°C. In 17.4% of classrooms the DI was less than 21°C, in 60% of classrooms was 21-24°C and in 22.6% of classrooms was 24-27 °C. As a result only in 17.4% of classrooms thermal comfort conditions was favorable for students.ConclusionIn order to increase thermal comfort level in primary schools and educational environments, especially in tropical areas such as Qom province, appropriate actions are recommended.Keywords: primary school, temperature, relative humidity, Thermal discomfort index -
مقدمهدانش آموزان ابتدایی گروه سنی بسیار آسیب پذیری بوده و ایجاد محیط سالم، اثر بسیار مهمی بر تامین سلامت و بهبود عملکرد آنان دارد. از آنجا که یکی از عوامل مهم در حفظ و ارتقای سطح سلامت دانش آموزان، عوامل فیزیکی موجود در کلاس می باشد، هدف این مطالعه، ارزیابی سه عامل فیزیکی روشنایی، دما و رطوبت به عنوان فاکتور های محیطی مهم در مدارس ابتدایی بود.روش بررسیاین مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1392 در 115 کلاس مدارس ابتدایی استان قم، انجام شد. شدت روشنایی در مرکز ایستگاه هایی با ابعاد 2×2 متر، در ارتفاع 24 اینچی از سطح زمین اندازه گیری شد. رطوبت نسبی و دمای هوا نیز در پنج نقطه از هر کلاس در ارتفاع یک متری اندازه گیری شد. تمامی اندازه گیری ها در فاصله زمانی بین ساعت 9 تا 15 و در فصل بهار انجام شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجدر 13% کلاس ها حد کمینه روشنایی پذیرفته شده در استاندارد ملی ایران تامین نشده و در 7/68% کلاس ها میانگین شدت روشنایی بین مقدار کمینه و پیشنهادی برای کلاس بود. تنها در 7/15% کلاس ها، دمای هوا در محدوده دمای پیشنهادی قرار داشت و در 3/84% از موارد، میانگین دمای هوای کلاس، بیشتر از 24 درجه سانتی گراد بود. میانگین رطوبت نسبی، 43/30% بوده و تنها در 7% از کلاس ها، هر دو پارامتر دما و رطوبت نسبی در محدوده استاندارد بود.نتیجه گیریدر تعداد قابل توجهی از کلاس ها، در مدارس ابتدایی مورد مطالعه، از نظر برخی عوامل فیزیکی موثر بر سلامتی و عملکرد دانش آموزان، مطلوب نبوده و نیاز به برنامه ریزی مناسب برای اصلاح شرایط دارد.
کلید واژگان: مدارس ابتدایی, روشنایی, دما, رطوبت نسبیIntroductionStudents in the elementary school they are a vulnerable group. Creating healthy environment has a very important effect on their health، and improves their performance. Physical factors in the classroom are one of the major factors contributing to the protection and promotion of children''s health. This study aimed to evaluate the physical factors including lighting، temperature and humidity as important environmental factors in primary schools.MethodsThis cross-sectional study was done in 2013 in 115 classrooms in Qom province. Illumination was measured at the central stations with dimensions of 2×2 meters in 24 inches height an above ground level. Relative humidity and temperature measured in five points of each class in one meter height a above ground level. All measurements were done between 9 am to 15 pm in spring. The results were analyzed using SPSS software.ResultsThe results showed that the minimum national standard was not supplied in 13% of the classes. The average of illumination was between the minimum and recommended standard in 68. 7% of classes. The temperature in 15. 7% of the classes was in the recommended range temperature. The average of relative humidity was 30. 43%. Both temperature and relative humidity were in the standard range only in 7% of studied classrooms.ConclusionIn a large number of classes in elementary schools، some of the physical factors affecting the health and performance of students were not favorable. So، it required proper appropriate planning to improve the conditions.Keywords: Primary school, Illumination, Temperature, Relative humidity -
مقدمهنامناسب بودن شرایط انبار ممکن است منجر به ایجاد یا افزایش آلودگی به کپک ها و زهرابه های ناشی از آن ها از جمله آفلاتوکسین گردد. عوامل مختلف محیطی روی رشد قارچی و تولید مایکوتوکسین ها به عنوان متابولیت های ثانویه مضر موثر است. بهبود وضعیت انبار می تواند در جلوگیری از آلودگی پسته موثر باشد.مواد و روش هاعوامل محیطی تاثیرگذار روی آلودگی پسته در انبارها شامل رطوبت نسبی، دما، رطوبت مغز پسته، فعالیت آبی و آلودگی به آفات در 47 انبار مختلف در شهرستان های رفسنجان، کرمان، سیرجان و زرند در فواصل سه ماهه به مدت یک سال بررسی گردید.یافته هادامنه فعالیت آبی (aW) و رطوبت مغز پسته طی نمونه برداری به ترتیب از 46/ 0 - 12/ 0 و 3/ 5 - 1/ 3 درصد در انبارهای مختلف متغیر بود. در غالب انبارهای مورد بررسی دامنه رطوبت نسبی انبارها از 24 تا 26 درصد متغیر و کمینه و بیشینه آن به ترتیب 13 و 5/ 36 درصد و دامنه دما بین 3/ 23 تا 1/ 26 درجه سانتی گراد بود. از طرف دیگر تغییرات رطوبت مغز پسته و فعالیت آبی با گذشت زمان انبارداری در تمامی انبارها تقریبا ثابت بود، لذا تبادل رطوبتی بین پسته و محیط به اندازه ای نیست که بتواند رشد قارچ Aspergillus flavus و تولید آفلاتوکسین را افزایش دهد. وضعیت آلودگی میوه پسته به آفات انباری کمتر از 1 درصد و آلودگی به گونه های آسپرژیلوس موجود در انبارهای مختلف از غیرقابل تشخیص تا یک درصد در بیش ترین مقدار خود متفاوت بود.نتیجه گیریوضعیت کلی انبارهای استان کرمان به صورتی نیست که باعث ایجاد یا بهبود شرایط مناسب برای رشد قارچ و تولید آفلاتوکسین گردد.
کلید واژگان: آسپرژیلوس, انبار, دما, رطوبت نسبی, فعالیت آبیIntroductionAflatoxin contamination might occur due to the improper storage conditions of harvested pistachios. Different environmental factors affect the fungal growth and mycotoxin production as the harmful secondary metabolites. Improved storage conditions can be effective to prevent the contamination of pistachios.Materials And MethodsEnvironmental factors consisting of kernel moisture content, relative humidity, temperature, water activity and fungi and pests might affect the contamination of pistachio. These were studied in 47 stores and warehouses in the cities of Kerman, Sirjan, Zarand and Rafsanjan regions at three month intervals for the storage period of 12 months.ResultsThe levels of water activity and kernel moisture content in this study ranged from 0.12 to 0.46 and 3.1 to 5.3 (%), respectively. In most stores, the average of relative humidity ranged from 24 to 26 % with minimum and maximum values of 13.7 and 36.5 respectively and average temperature of 23.3 to 26.1 ZC. On the other hand, observed low levels of kernel moisture content and water activity remained at a constant level for most sampling times. These results indicated that equilibrium moisture content was not in favor of Aspergillus flavus growth and aflatoxin production. The observation also showed that the frequency of storage pest contamination was less than 1% and Aspergillus contamination varied from undetectable to 1 %.ConclusionThe stores or warehouses conditions concerned with pistachio in Kerman province are not in situations to create and promote fungal growth and aflatoxin production.Keywords: Aspergillus, Relative humidity, Storage, Temperature, Water activity -
سابقه و هدفیکی از مهم ترین مشکلات صنعت نان، ضایعات بالای این محصول است. اما امروزه دسترسی به انواع لفاف های بسته بندی با دامنه وسیعی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی توانسته مقدار قابل توجهی از این ضایعات را کاهش دهد. از این رو به نظر می رسد با انتخاب یک بسته بندی مناسب و کنترل شرایط محیط نگهداری نمونه های بسته بندی شده، بتوان کیفیت و ماندگاری نان بدون گلوتن را نیز حداقل برای مدت زمان یک هفته افزایش داد.مواد و روش هادر این پژوهش اثر دمای نگهداری (10 و 25 درجه سانتی گراد)، رطوبت نسبی محیط نگهداری (50 و 75 درصد) و نوع لفاف بسته بندی (پلی پروپیلن اصلاح شده، پلی اتیلن تری فتالات-آلومینیوم-پلی اتیلن سبک، پلی اتیلن تری فتالات-پلی اتیلن تری فتالات-پلی اتیلن سبک) به منظور حفظ کیفیت و کمیت نان بدون گلوتن سورگوم در بازه زمانی یک هفته مورد بررسی قرار گرفت. لازم به ذکر است که به منظور ارزیابی رنگ پوسته نرم افراز Image J مورد استفاده قرار گرفت.یافته هابا افزایش دما و کاهش رطوبت نسبی محیط نگهداری از میزان رطوبت، فعالیت آبی، مولفه های L* و b* پوسته و امتیاز پذیرش کلی (عدد کیفیت نان) محصول تولیدی کاسته و بر میزان سفتی بافت و مولفه ی a* پوسته افزوده شد. این در حالی بود که به ترتیب لفاف هایی از جنس پلی اتیلن تری فتالات-آلومینیوم-پلی اتیلن سبک، پلی اتیلن تری فتالات-پلی اتیلن تری فتالات-پلی اتیلن سبک و پلی پروپیلن اصلاح شده بهترین عملکرد را در حفظ خواص کمی و کیفی نان بدون گلوتن سورگوم به ویژه ماندگاری و نرمی بافت را داشتند.نتیجه گیریاستفاده از لفاف های مناسب بسته بندی و نگهداری در شرایط بهینه، علاوه بر حفظ خصوصیات کمی و کیفی محصول نهایی، می تواند بیاتی که یکی از مهم ترین مشکلات در رسیدن محصول تازه به بیماران سیلیاکی می باشد، را کاهش دهد.
کلید واژگان: نان بدون گلوتن, دما, رطوبت نسبی, جنس لفاف بسته بندیBackground And ObjectivesOne of the main problems of bread industry is waste of these products. But today the availability of packaging film with a wide range of physical and chemical properties could reduce the amount of waste. It seems that by choosing an appropriate packaging and management environment of packed samples, it is also the shelf life and quality of gluten-free bread would be increased.Materials And MethodsIn this study, the effect of temperature (10 and 25°C), relative humidity of storage (50 and 75%), and type of wrapper packaging (modified polypropylene (OPP), polyethylene terephthalate, aluminum, low density polyethylene (PAP), polyethylene terephthalate, polyethylene terephthalate, and low density polyethylene (PPP)) in order to maintain the quantity and quality of gluten-free sorghum bread was evaluated. In order to measure the crust color, Image J software was used.ResultsWith increasing temperature and decreasing relative humidity, the moisture content, water activity, L* value, b* value, and overall acceptability were decreased and the firmness and a* value was increased. However, PAP, PPP and OPP packaging had, respectively, the best performance to maintain the quality characteristics of sorghum gluten free bread specially postpone the staling rate.ConclusionUsing the appropriate packaging film and storage in optimal conditions, in addition to maintaining the qualitative and quantitative characteristics of the final product, platitude/staling is one of the most problems in getting a fresh product to the celiac disease is reduced.Keywords: Gluten, free bread, Temperature, Relative humidity, Packaging film -
Aims
The aim of this study is to determine the impact of relative humidity (RH) and contaminant concentration on photocatalytic conversion of gaseous toluene by using TiO 2 coated on nickel foam.
Materials and MethodsTiO 2 nanoparticles were prepared by the sol-gel process and coated on nickel foam. Structural and morphological characteristics of nanoparticles were determined using Scanning electron microscope, X-ray diffraction analysis. Photocatalytic conversion of gaseous toluene at the different levels of RH and toluene concentration was measured under ultraviolet-A radiation by gas chromatograph with Flame Ionization Detector.
ResultsAfter being fixed the contaminant concentration, 30% level of RH had the most impact on the photocatalytic efficiency, 10, 0,5 0 and 80% levels of humidity had, in turn, the most impact. Results also showed that TiO 2 nanoparticles coated on nickel foam at the concentration of 20 ppm had the most efficiency of photocatalytic conversion. After that, the most efficiency was recorded at the 10 and 50 ppm concentrations, respectively.
ConclusionBased on the results, the photocatalytic conversion of gaseous phase toluene by TiO 2 coated nickel foam is increased with the increase of RH to a certain level; beyond that the conversion efficiency is decreased gradually due to the saturation of photocatalyst surface and decrease in nanoparticle activity. Furthermore, photocatalytic conversion of gaseous toluene is decreased with the increase of toluene concentration.
Keywords: Concentration, nickel foam, Photocatalyst, relative humidity, TiO2, toluene -
مقدمه
بنزن یکی از پرکاربردترین ترکیبات آلی فرار است که اثر مخربی بر سلامتی انسان دارد. حذف و یا کنترل بنزن از هوا، یکی از موضوعات مورد بحث در مهندسی محیط زیست است. هدف از این مطالعه، اثربخشی اشعه UV-C (Ultra violet-C) در هوای مرطوب بر چگونگی حذف بنزن از جریان هوا در فرایند uv/o3 بود.
روش هامطالعه حاضر از نوع تجربی و در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است. سیستم آزمایش شامل پمپ هوا، پمپ تزریق سرنگی، محفظه اختلاط، روتامتر، ژنراتور تولید ازن، هیتر، ایمپینجر و رآکتور استیل به طول cm 45 و حجم مفید 35/1 لیتر که در داخل آن یک لامپ 15 وات UV-C با طول موج 254 نانومتر قرار داده شده بود. غلظت های مشخص بنزن به صورت مداوم در زمان ماندهای متفاوت و رطوبت های مختلف در معرض فرایند uv/o3 قرار گرفت. میزان غلظت بنزن قبل و بعد از در معرض قرارگیری با متغیرهای ذکر شده سنجش گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کارگیری آزمون Three- way ANOVA (Three- way analysis of variance) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که با افزایش رطوبت نسبی تا 60 درصد اثربخشی UV-C (Ultra violet-C) در حذف بنزن سیر صعودی دارد و در رطوبت هوای بیش از 60 درصد، از تاثیر آن کاسته شده است. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که با افزایش زمان واکنش در حضور اشعه UV-C و رطوبت بیشترین مقدار حذف بنزن (2/13 درصد) در جریان هوا اتفاق می افتد.
نتیجه گیریبا توجه به ارتقای راندمان حذف بنزن در هنگام استفاده توام از اشعه UV و رطوبت و نتایج آزمون Tukey در خصوص تاثیر افزایش زمان واکنش در موقع کاربرد همزمان اشعه UV و رطوبت نسبی می توان نتیجه گیری کرد که استفاده از اشعه UV-C در هوای حاوی رطوبت 60-50 درصد، اثر هم افزایی مثبت در حذف بنزن دارد (001/0 < P).
کلید واژگان: بنزن, رطوبت نسبی, اشعه ماوراء بنفشBackgroundBenzene is one of the most widely used volatile organic compounds showing severely adverse effects on human health. Removing benzene from the airflow or controlling its amounts، is one of the issues put to discussion in the field of environmental engineering. The objective of this study was to examine the efficacy of the Ultraviolet-C (UV-C) radiations on removing benzene from the airflow under conditions of varying humidity and reaction time in the UV/O3 process.
MethodsThis was an experimental study which was performed on a laboratory scale. The testing and measurement system included an air pump، an injection pump، a mixing chamber، a rotameter، an ozone generator، a heater، an impinger، and a steel reactor with 45 cm long، and with a net volume of 1. 35 L in which a 15-watt UV-C lamp with a wavelength of 254 nm was placed. Different concentrations of benzene were continuously exposed to the UV/O3 process under varying conditions of reaction time and humidity. The concentrations of benzene before and after exposure to the treatment process were measured taking aforementioned factors into account. The data were analyzed using descriptive and inferential statistics and three-way ANOVA test.
FindingsThe results demonstrated that increasing the humidity levels up to 60% led to an increase in the efficacy of UV-C in the removal of benzene، while this efficacy decreased at humidity levels above 60%. Additionally، the findings indicated that increasing the reaction time can lead to the highest benzene removal rates in the presence of humidity (13. 2%، P < 0. 001).
ConclusionGiven the improvement in the efficacy of benzene removal as a result of the simultaneous use of UV and humidity، and the effects of increased reaction times in a process involving the simultaneous use of the UV rays and relative humidity، it can be concluded that the use of UV-C rays in an airflow containing humidity levels of 50% to 60% can have a positive potentiating effect on the efficacy.
Keywords: Benzene, Relative Humidity, Ultraviolet Rays -
سابقه و هدفوسایل حفاظت فردی از جمله تجهیزات متداول برای کنترل مواجهه با عوامل زیان آور محیط کار هستند. نظر به ارزش حیاتی فیلترهای ماسک های تنفسی تحت شرایط خطرناک مانند مواجهه با ترکیبات سرطانزای کروم، هدف از این مطالعه بررسی اثر عوامل موثر بر کارایی فیلترهای ماسک های تنفسی در ربایش میست کروم شش ظرفیتی می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی، تراکم یکنواختی از مسیت کروم در مقیاس آزمایشگاهی تولید و تحت شرایط مختلفی از تراکم میست (25/1 و 5/2 میلی گرم بر متر مکعب)، رطوبت نسبی (50 و 80 درصد)، و دما (5-0 و 40-35 درجه سانتیگراد) از دو نوع فیلتر استاندارد عبور داده شد. 384 نمونه منطبق با روش استاندار NIOSH7600 در بالادست و پایین دست فیلترها جمع آوری و به ترتیب توسط روش های اسپکتروفتومتری و پلاسما جفت القایی تجزیه شد.یافته هانتایج حاصل نشان داد که علاوه بر اثر نوع فیلتر بر کارایی حذف مسیت کروم شش ظرفیتی، افزایش تراکم آلودگی و رطوبت نسبی با افت قابل ملاحظه ای به ترتیب برابر با 53/0% و 42/0% برکارایی حذف همراه بوده است (001/0>p). اما دما اثر معنی داری بر کارایی فیلتر نشان نداد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که در مواجهه با مسیت کروم شش ظرفیتی، کارایی فلیتر ماسک تنفسی به شکل قابل ملاحظه ای تحت تاثیر نوع فلیتر، رطوبت نسبی و تراکم آلودگی قرار دارد و افزایش رطوبت و تراکم مسیت از کارایی فیلترها می کاهد.
کلید واژگان: کروم شش ظرفیتی, میست, ماسک تنفسی, کارایی, فیلتر, دما, رطوبت نسبی, تراکم, نفوذBackground And ObjectivePersonal protective equipments (PPE) are common equipments for control of workers exposure to harmful agents in work environment. Regarding to the critical role of the filter collection efficiency under hazardous conditions such as exposure to carcinogen materials, this study was performed to determine the effect of different factors on efficiency of respirator filters in removing hexavalent chromium mist.MethodsIn this quasi-experimental study, homogenous chromium mist at different conditions (concentration 1.25 and 2.5 mg/m3, relative humidity 50 and 80%, and temperature 0-5 and 35-40 oC) passed through two types of respirator filters (MSA and Spasciani). All samples (n= 384) were collected, using NIOSH 7600 test method at upstream and downstream of respiratory filters, simultaneously and analyzed, using an atomic absorption spectrometer and inductively coupled plasma (ICP), respectively.FindingsAlthough type of filter had significant effect on hexavalent chromium mist removal, the ANOVA test results indicated that the increase of chromium mist concentration and relative humidity resulted a significant decrease in removal efficacy 0.53% and 0.42%, respectively (p<0.001). The temperature had not significant effect on filter efficiency.ConclusionIncrease of hexavalent chromium mist concentrations and relative humidity has significant negative effect on collection efficiency of respirator filters.Keywords: Hexavalent chromium, Mist, Respirator, Efficiency, Filter, Temperature, Relative humidity, Concentration, Penetration
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.