به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "substance abuse disorder" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی substance abuse disorder در مقالات مجلات علمی
  • محمد ملک زاده، بهرام موحد زاده، صادق حقیقی*
    زمینه و هدف

    مشکلات ناشی از سوء مصرف مواد در بین مصرف کنندگان باعث کاهش خودکارآمدی جهت مقابله با مشکلات جسمی، اجتماعی و روانشناختی می شود. بنابراین هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر خودکارآمدی مقابله با مشکلات در افراد مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد در شهر یاسوج بود.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی می باشد. جامعه آماری را کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد شهر یاسوج در سال 13951394 تشکیل دادند، تعداد 40 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی مقابله با مشکلات، چسنی و همکاران بود. مداخله گروهی رفتار درمانی دیالکتیک روی گروه آزمایش طی 8 جلسه یک ساعت و نیم به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما هیچ گونه مداخله ای بر روی گروه کنترل صورت نگرفت. پس از پایان مداخله از هر دو گروه(آزمایشی و کنترل) پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس  تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     میانگین و انحراف معیار نمره پیش آزمون خودکارآمدی مقابله با مشکلات در گروه آزمایش70/17±35/80 و در گروه کنترل 64/4±70/76 بود. هم چنین میانگین و انحراف معیار نمره پس آزمون خودکارآمدی مقابله با مشکلات در گروه آزمایش 48/26±25/122 و در گروه کنترل 09/4±00/77 بود. یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی، منجر به افزایش خودکارآمدی مقابله با مشکلات  گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد (001/0<p).

    نتیجه گیری

     رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند باعث افزایش خودکارآمدی مقابله با مشکلات بیماران بستری در مراکز ترک اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد. هم چنین متخصصان حیطه سلامت روان می توانند از این درمان به عنوان یک راهکار درمانی موثر  در درمان سایر مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد بهره ببرند.

    کلید واژگان: اختلال وابسته به مصرف مواد, خودکارآمدی, رفتار درمانی دیالکتیکی
    M .Malekzadeh, B .Movahedzadeh, S. Haghighi*
    Background & aim

    Problems caused by substance abuse among consumers reduce self-efficacy to deal with physical, social and psychological problems. Therefore, the aim of this study was to determine the effectiveness of dialectical behavioral therapy as a group on the self-efficacy of coping with problems in people referring to residential and semi-residential centers for addiction quitting in Yasuj city.

    Methods

    The present research was a clinical trial study. The statistical population consisted of all drug-dependent patients referring to residential and semi-residential addiction treatment centers in Yasuj city in 2015-2016. 40 patients were selected by available sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups. The tools used in this study included a self-efficacy questionnaire to deal with the problems of Chesney et al. Dialectical Behavioral Therapy interventions were performed on the experimental group at 8 sessions of one hour and a half once a week, but no interventions were performed on the control group. After the intervention, both experimental (experimental and control) groups were tested. Data were analyzed using SPSS 23 software and statistical tests of covariance analysis.

    Results

    The mean and deviation of the pre-test score of the self-efficacy test were 80.17 ± 35.80 in the experimental group and 76.70 4 4.64 in the control group. Also, the mean and deviation of the post-test self-efficacy test scores were 12.26 48 26.48 in the experimental group and 77.7 09 4.94 in the control group. The findings indicated that dialectical behavioral therapy, as a group, led to an increase in the self-efficacy of coping with the experimental group compared to the control group (p <0.001).

    Conclusion

    Dialectical behavioral therapy can increase the effectiveness of coping with the problems of hospitalized patients in addiction treatment centers. Furthermore, mental health professionals can use this treatment as an effective treatment strategy in treating other psychological problems of patients with substance abuse.

    Keywords: Dialectical Behavioral Therapy, Self-Efficacy, Substance Abuse Disorder
  • اکرم مظلومی، حسین داودی*، حسن حیدری، محمد عسگری
    زمینه و هدف

    اختلال مصرف مواد مشکل رفتاری پیچیده ای است که می تواند ناشی از عوامل متعددی از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، محیطی، روانشناختی و زیستی باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس دارایی های تحولی نوجوانان انجام شد.

    مواد و روش ها:

    پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر و پسر پایه‏های تحصیلی دهم و یازدهم شهرستان اراک، نمونه‏ای به حجم 500 نفر (250 دختر، 250 پسر)، به روش نمونه‏گیری تصادفی خوشه‏ای انتخاب گردید. برای جمع آوری داده‏ ها از مقیاس‏های ایرانی آمادگی به اعتیاد (Iranian Addiction Preparedness Scale یا IAPS) و نیمرخ دارایی‏ های تحولی (Developmental Assets Profile یا DAP) استفاده شد. داده‏ ها در سطح توصیفی با استفاده از آماره های میانگین، انحراف معیار و فراوانی مورد تحلیل قرار گرفتند و در سطح استنباطی با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که بین دارایی های تحولی و مولفه های آن با آمادگی به اعتیاد و ابعاد آن در نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد (05/0>p</em>). همچنین نتایج نشان داد که دارایی های تحولی و مولفه های آن پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد و ابعاد آن هستند (05/0>p</em>).

    نتیجه گیری:
     

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دارایی های تحولی پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد نوجوانان هستند؛ بنابراین توجه به این متغیرهای پیش بین توسط پژوهشگران، متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان برای پیشگیری از اختلال مصرف مواد یا اعتیاد ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: اختلال مصرف مواد, اعتیاد, دارایی های تحولی, نوجوانان
    Akram Mazlomi, Hossein Davoudi*, Hasan Heidari, Mohammad Asgari
    Aim and Background

    Substance abuse disorder or addiction is complex behavioral problems arising from many interacting factors, including social, cultural, environmental, psychological and biological. Therefore, the aim of this study was prediction of addiction potential using developmental assets in adolescents.

    Methods and Materials:

     This study was a descriptive-correlational research. To achieve this purpose, 500 students (250 boys, 250 girls) of 10 and 11 grades in Arak were selected by stage cluster sampling. The participants completed Iranian Addiction Preparedness Scale (IAPS) and Developmental Assets Profile (DAP). Data were analyzed by SPSS software, using Pearson correlation and regression analysis.

    Findings

    The results showed that there is a significant relationship between developmental assets and its dimensions with addiction potential and its components in adolescents (p<.05). Also, developmental assets and its dimensions predict the addiction potential and its components (p<.05).

    Conclusions

    Results of present study showed that developmental assets an important role in predicting addiction potential in adolescents. Therefore, consideration of these predictive variables by researchers, specialists, therapists, and planners seems necessary to prevent drug substance abuse disorder or addiction.

    Keywords: Addiction, Adolescents, Developmental assets, Substance abuse disorder
  • پروانه املاکیان، مهدی امیری*، الهام طاهری
    مقدمه

    سرسختی روانشناختی نقش قابل ملاحظه ای در مواجهه با مشکلات و مصایب دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسینقش میانجیگرانه سرسختی روانشناختی در رابطه بین بهزیستی معنوی و پایبندی مذهبی با احساس سرزندگی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد انجام شد. 

    روش کار

    روش این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد که به کلینیک های ترک اعتیاد شهر مشهد در فاصله زمانی اردیبهشت تا تیرماه سال 1396 مراجمه کردند، تشکیل دادند که مطابق با جدول مورگان 225 از افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرزندگی دسی و رایان، پایبندی مذهبی جان بزرگی، بهزیستی معنوی پالوتزیان و الیسون و سرسختی روانشناختی کوباسا پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده ازروش های همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد سرسختی روانشناختی در رابطه بین بهزیستی معنوی و پایبندی مذهبی با احساس سرزندگی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد نقش میانجیگرانه معنی داری ایفا می نماید و بین بهزیستی معنوی و پایبندی مذهبی با احساس سرزندگی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به نظر می رسد سرسختی روانشناختی در رابطه بین بهزیستی معنوی و پایبندی مذهبی با احساس سرزندگی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد نقش میانجی گرانه دارد.

    کلید واژگان: احساس سرزندگی, اختلال سوءمصرف مواد, بهزیستی معنوی, پایبندی مذهبی, سرسختی روانشناختی
    Parvaneh Amlakian, Mehdi Amiri *, Elham Taheri
    Introduction

     Psychological hardiness plays a significant role in coping with problems and disasters. The purpose of this study was to investigate the mediating role of psychological hardiness in the relationship between spiritual well-being and religious commitment with vitality feeling in people with substance abuse disorder.

    Materials and Methods

    This is a descriptive-correlational study. The statistical population of this study consisted of all people with substance abuse disorder who were referred to addiction clinics in Mashhad during May-July 2016. According to Morgan table, 225 people with substance abuse disorders were selected by convenient sampling method. They responded to the questionnaires of Desi and Ryan vitality, Janbozorgi religious commitment, Paloutzian and Ellison's spiritual well-being, and Kubasa's psychological hardiness. The data were analyzed by correlation and path analysis methods using Amos and SPSS software.

    Results

    The findings showed that psychological hardiness plays a significant mediating role in the relationship between spiritual well-being and religious commitment with feeling of vitality in people with substance abuse disorder. Also, there is a significant positive relationship between spiritual well-being and religious commitment with feeling of vitality in these people.

    Conclusion

    According to the results, it seems that psychological hardiness has a mediating role in the relationship between spiritual well-being and religious commitment with the feeling of vitality in people with substance abuse disorder.

    Keywords: Psychological Hardiness, Religious commitment, Spiritual well-being, Substance abuse disorder, Vitality
  • Seyed Ghasem Seyed Hashemi, Behzad Shalchi, Hassan Yaghoubi *
    Background
    Hypersexual disorder is described as multiple unsuccessful attempts to control or diminish the amount of time spent on engaging in sexual fantasies, urges, and behaviors in response to dysphoric mood states or stressful life events.
    Objectives
    This study aimed at evaluating difficulties in the regulation of emotion, psychological well-being, and socio-economic status in explaining the dimensions of hypersexuality in patients with substance use disorder.
    Methods
    The data presented here was obtained from a total of 285 individuals with substance use disorders, who were selected via a multi-cluster sampling method from residential treatment centers of drug abuse in the city of Tabriz, Iran, during years 2015 to 2016. Instruments used for collecting the required data were Hypersexual Behavior Inventory (HBI), Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS) as well as the Ryff Scale of Psychological Well-Being (RSPWB).
    Results
    Findings showed there were significant relationships between hyper sexuality and difficulties in emotion regulation (r = 0.44, P
    Conclusions
    Results of this study provided sufficient evidence to support this model to explain the behavior of hypersexuality in individuals with substance use disorder and clinical practice could be based on this evidence. Specific treatment programs for people with addiction should be designed to prevent problems associated with relapse.
    Keywords: Emotional Regulation, Hyper Sexuality, Psychological Well, Being, Socioeconomic Status, Substance Abuse Disorder
  • حسین شکاری، فریده حسین ثابت*، محمد احمدی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک های دلبستگی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد افیونی و رابطه آن با بهوشیاری و کیفیت خواب انجام شد.
    روش
    در این مطالعه، 120 مرد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی که به صورت در دسترس نمونه گیری شده بودند، به مقیاس های سبک های دلبستگی، بهوشیاری و کیفیت خواب پاسخ دادند. بعد از تعیین فراوانی هر یک از سبک های دلبستگی، ارتباط میان سطح بهوشیاری و نیز کیفیت خواب در افراد با سبک های دلبستگی گوناگون تعیین گردید. تحلیل آماری با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. در صورت وجود تفاوت معنی دار آماری از پس آزمون توکی استفاده شد.
    یافته ها
    سطح بهوشیاری در افراد با دلبستگی ایمن بالاتر از افراد با دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا بود (0/03=p). هیچ تفاوت معناداری میان سطح بهوشیاری افراد با دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا مشاهده نشد (0/05< p). کمترین نمره میانگین کیفیت خواب مربوط به افراد با سبک دلبستگی ایمن سپس دوسوگرا و در آخر اجتنابی بود. مقایسه سطح کیفیت خواب در میان افراد با الگوهای مختلف دلبستگی تفاوت آماری معناداری نشان نداد ( 0/05< p) .
    نتیجه گیری
    افراد با سبک دلبستگی ایمن نمره بهوشیاری بالاتر و افراد با سبک دلبستگی دوسوگرا نمره بهوشیاری کمتری دارند. کیفیت خواب نیز تحت تاثیر بهوشیاری قرار نمی گیرد.
    کلید واژگان: سبک دلبستگی, بهوشیاری, کیفیت خواب, اختلال مصرف مواد
    Hossein Shekari, Farideh Hosseinsabet *, Mohammad Ahmadi
    Aim: The purpose of this study was to investigate the attachment styles of people with opioid abuse disorders and their relationship with mindfulness and sleep quality.
    Materials And Methods
    In this study, 120 male opioid males, who were sampled by accessible method, responded to the scale of attachment, mindfulness and sleep quality styles. After determining the frequency of each attachment styles, the relationship between the level of mindfulness and the quality of sleep was determined in people with different attachment styles. Statistical analysis was performed using one-way ANOVA. In case of observing a significant difference the post hoc Tukey test was used.
    Results
    Mindfulness level in subjects with safe attachment was higher than those with anxiety and ambivalent attachment (p=0.03). No significant difference was found between the level of anxiety and insecure attachment and ambivalent attachment (p>0.05). The lowest mean score of sleep quality was for those with safe attachment style, then ambivalent and, lastly, avoidance. There was no significant difference in the level of sleep quality among people with different attachment patterns (p>0.05).
    Conclusion
    Individuals with safe attachment style have higher scores, and those with ambivalent attachment style have lower scores. Sleep quality is not affected by mindfulness.
    Keywords: Attachment Styles, Mindfulness, Sleep Quality, Substance Abuse Disorder
  • سمانه محمدپور، هدایت نظری، پرستو بهاروند، زهرا توکلی
    مقدمه
    وجود علایم وسواس گونه در افراد سوءمصرف کننده مواد و نبود مطالعه ای منسجم در این زمینه ضرورت انجام مطالعه حاضر را نشان می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع اختلال وسواسی-جبری در بیماران وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی مقطعی بود. در این پژوهش 200 نفر از بیماران وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان از دی ماه تا اسفند ماه سال 1393 به روش در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه غربالگری وسواس Zohar-fineberg انجام شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS-20 استفاده شد.
    یافته ها
    در این مطالعه تمام شرکت کنندگان مرد بودند. میانگین و انحراف معیار سن و مدت مصرف مواد به ترتیب 96/11±72/41 و 87/8±02/12 بود. از این افراد 71% متاهل، 56/0% دارای شغل آزاد و 43/0% تحصیلات دیپلم داشتند. همچنین 31 نفر (5/15%) افراد با اختلال وسواسی-جبری و 169 نفر (5/84 %) بدون اختلال وسواسی-جبری بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    در ایجاد اختلال سوءمصرف مواد، اختلالات و علایم دیگر می توانند سهم داشته و مهم باشند، بنابراین تشخیص و توجه به آن ها بسیار مهم است. بر همین مبنا، متخصصین بالینی می توانند براساس نتایج چنین پژوهش هایی به طراحی کارآزمایی های بالینی مناسب و یا اصلاح مداخله های موجود اقدام نمایند.
    کلید واژگان: سوءمصرف مواد, اختلال وسواسی, جبری, مواد مخدر
    Samaneh Mohamadpour, Hedayat Nazari, Parasto Baharvand, Zahra Tavakoli
    Background
    The existence of OCD-like symptom in patients with opium addiction , , the lack of a coherent, and shows the necessity of this study. The aim of this research is to study of prevalence of obsessive-compulsive disorder in patients with opioid dependency that refer to the addiction clinics affiliated to the lorestan university of medical sciences.
    Materials And Methods
    This research is a cross-sectional descriptive study. In this study, 200 patients with opioid dependency who attended to the addiction clinics affiliated to the Lorestan University of Medical Science were selected by convenience sampling method from December to February in 2013. Data collected by using instruments including Demographic Questionnaire and Zohar-fineberg screening questionnaire obsession. Descriptive and inferential statistical indicators by spss-20 software were used for data analysis.
    Results
    In this study all participants were man. The mean and standard deviation of the respondents’ age and term drug abuse were in order 41/72±11/96 and 12/02±8/87. Patients were % 71 married, % 56 self-employed and in terms of education % 43 level of diploma. Also, 31 patients were with (% 15/05) obsessive-compulsive disorder and 169 patients were (% 84/5) without obsessive-compulsive disorder.
    Conclusion
    In creating drug abuse disorder, other disorders and symptoms may contribute and have important roles. Therefore, diagnosis and attention to it is important. Accordingly, clinical specialists on the results of such research design appropriate clinical trials or modify of existing interventions.
    Keywords: substance abuse disorder, obsessive, compulsive disorder, opium addiction
  • Parviz Dabaghi, Samad Fahimi *, Masoumeh Rahimkhanli, Arsia Taghva, Zeynab Azimi
    Background
    Several studies have shown that Attentional Bias plays a role in the beginning, persistence and relapse of Substance Abuse Disorder. Therefore, identifying the factors related to Attentional Bias in Substance Abusers is important. In so doing, the present study was aimed at examining the relationship between attentional bias, Anxiety Sensitivity and Metacognitive Beliefs in Substance Abusers with an emphasis on mediating effects of Emotion Regulation Strategies.
    Methods
    The present study is fundamental in terms of the objective and descriptive regarding data collection which was conducted within the framework of a correlation study. The statistical universe comprised a group of soldiers in Tehran who were considered as Substance Abusers and had been referred to Addiction Treatment Centers of Baharestan County. Among the statistical universe, 120 participants were selected by non-random purposive sampling. Finally, Anxiety Sensitivity, Metacognitive Beliefs, Emotional Regulation Strategies and the Stroop test questionnaires were conducted on the sample. For sorting, processing and analysis of data and the evaluation of the research hypothesis, we used the SPSS and LISREL. To examine the relationship between variables, the Pearson correlation and path analysis were used.
    Results
    Pearson correlation results indicated that Anxiety Sensitivity, Metacognitive Beliefs, Suppression, and Reappraisal have a significant relationship with the Attentional Bias.The results of the path analysis revealed that the direct effect of Anxiety Sensitivity and Metacognitive Beliefs on the Attentional Bias is not significant, but these structures may have an effect on the Attentional Bias only through the mediator variables (Suppression and Reappraisal).
    Conclusion
    An individual resorts to metacognitive beliefs to get rid of the negative emotions caused by high Anxiety Sensitivitybut these emotions get intensified in this process and the individual in the long term experiences Substance Abuse through avoidance strategies such as Suppression.Therefore, whenthe personexperiences negative emotions, he will have an Attentional Bias toward liberating signs of Substance Abuse inside and outside.
    Keywords: Attentional Bias, Anxiety Sensitivity, Emotion Regulation, Metacognitive Beliefs, Reappraisal, Substance Abuse Disorder, Suppression
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال