به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تهویه مصنوعی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • هادی خانمرادی*، سولماز کریمی، صغری خانمرادی، احمدرضا براهیمی، علی جهانبازی جهان آباد
    مقدمه

    هدف اولیه مراقبت های ویژه پس از جراحی مغز و اعصاب شناسایی و پیشگیری از تخریب عصبی با ارایه فعالیت های حمایتی برای حفظ هموستاز پایدار است. عواملی مانند جراحی، بیهوشی یا سایر مسایل مربوط به بیماری بر وضعیت پس از عمل بیماران تاثیر می گذارد. در این راستا، کادر پرستاری و پزشکی آگاه از اقدامات جراحی مغز و اعصاب، باید دوره نظارت و پیگیری خاصی را در مدت کوتاهی پس از جراحی برنامه ریزی کنند. در بسیاری از مراکز جراحی مغز و اعصاب، دوره مراقبت پس از عمل در جراحی هایی مانند کرانیوتومی محدود، ممکن است نسبتا کوتاه باشد. با این حال بروز ادم مغزی، خونریزی داخل جمجمه، تشنج یا سایر شرایط تهدید کننده زندگی، مراقبت های بعد از عمل را برای چند روز طولانی می کند. به طور کلی حفظ ایمنی راه های هوایی، از بین بردن نیاز به تهویه مصنوعی، کنترل گردش خون و تعادل مایعات، تغذیه، کنترل آرام بخش ها و مسکن ها از اصلی ترین مراقبت ها هستند. توجه دقیق به هر یک از این مسایل برای بهبود نتایج جراحی مغز و اعصاب ضروری است.

    نتیجه گیری

    مدیریت قوی مراقبت های بعد از عمل، به ویژه در مراحل اولیه، برای اطمینان از شرایط مناسب قبل از عمل ضروری است. پرستاران نقش مهمی در نظارت بر بیماران پس از رویدادهای جراحی مغز و اعصاب دارند.

    کلید واژگان: بخش های مراقبت ویژه, آگاهی, سلامت, جراحی مغز و اعصاب, تهویه مصنوعی}
    Hadi Khanmoradi*, Solmaz Karimi, Soghra Khanmoradi, Ahmadreza Barahumi, Ali Jahanbazi Jahan Abad
    Introduction

    The primary goal of intensive care after neurosurgery is to identify and prevent neurodegeneration by providing supportive activities to keep stable homeostasis. Factors such as surgery, anesthesia, or other illness-related issues influence the postoperative status of patients. In this regard, the nursing and medical staff aware of the neurosurgical procedures should plan special monitoring and follow-up period shortly after the surgery. In many neurosurgical centers, the postoperative care period may be relatively short, like limited craniotomies. However, the occurrence of cerebral edema, intracranial hemorrhage, seizures, or other life-threatening conditions prolongs the postoperative care for several days. Overall, maintaining airway safety, eliminating the need for ventilation, controlling blood circulation and fluid balance, nutrition, sedation control, and analgesics are the mainstays of care. Careful attention to each of these issues is essential to improve neurosurgical outcomes.

    Conclusion

    Robust postoperative care management, particularly in the early stages, is essential to ensure appropriate preoperative conditions. Nurses play a crucial role in monitoring patients following neurosurgical events.

    Keywords: Intensive Care Units, Awareness, Health, Neurosurgery, Ventilation}
  • میترا خوبی، مجید احمدی هدایت*، نورالدین محمدی، منصوره اشغلی فراهانی، حمید حقانی، آرش انیسیان
    زمینه و هدف
    جداسازی بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی، مرحله مهم روند درمان در بخش مراقبت های ویژه قلبی می باشد؛ چراکه این فرآیند زمان زیادی از تهویه مکانیکی را به خود اختصاص می دهد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شاخص های تنفسی موثر در فرآیند جداسازی و اهمیت هریک از شاخص های ذکرشده در پیش بینی موفقیت آمیز جداسازی بیماران از دستگاه تهویه مکانیکی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی، 251 بیمار تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر با استفاده از روش نمونه گیری مستمر بررسی شدند. نمونه های پژوهش را تمامی بیماران بستری شده در بخش مراقبت ویژه در مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی شهید رجایی شهر تهران با دامنه سنی بالای 20 سال و کسر تخلیه ای بطن چپ بالای 30%، تشکیل می داد. فهرست شاخص های تنفسی بیماران، قبل از جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی ثبت گردید. در تمام بیماران تحت عمل جراحی و تحت پمپ، مدت زمان بیهوشی یکسان بود. داده ها با استفاده از آزمون های تی مستقل، کای مربع و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه از بین شاخص های تنفسی موثر در جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی قبل از عمل پیوند عروق کرونر، حداکثر فشار دمی (0/9=β)؛ بیشترین تاثیر را در پیش بینی پیامد جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر اینکه شاخص های تنفسی بیشترین تاثیر را در پیش بینی پیامد جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی دارند (0/9=β)، توصیه می گردد این شاخص در تعیین آمادگی بیماران برای جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی و پیش بینی پیامد جداسازی به عنوان یک شاخص ارزشمند در بالین بیماران استفاده شود.
    کلید واژگان: تهویه مصنوعی, عروق کرونر, جداسازی}
    Mitra Khoobi, Majid Ahmady Hedayat*, Nooredin Mohammady, Mansooreh Ashghali Farahani, Hamid Haghani, Arash Anisiyan
    Background And Objectives
    Weaning a patient from mechanical ventilator is a critical step in the process of treatment at CCU which takes a long time of mechanical ventilation. The aim of this study was to determine the relationship between effective respiratory indexes in weaning process and the importance of each index in scuccessful prediction of weaning from the mechanical ventilator.
    Methods
    This is a descriptive cross-sectional study in which 251 patients undergoing CABG, aged above 20, with ejection fraction of more than 30% were selected through convenience sampling in Shahid Rajaei Hospital. Respiratory indexes before weaning from mechanical ventilator were recorded. For all the patients undergoing the surgery, under pump and the duration of anesthesia were identical. Data were analyzed using Chi-square, logistic regression, and independent samples T tests.
    Results
    In this study among the effective respiratory indexes in weaning from mechanical ventilator before CABG, peak inspiratory pressure (β=0.9) was the most effective one on predicting weaning consequence.
    Conclusion
    According to the results of this study, respiratory indexes had the highest effect on predicting weaning consequence (β=0.9). Therefore, it is recommended to use this index in determining patient's preparedness for being weaned from mechanical ventilator and predicting weaning consequence as a valuable clinical index.
    Keywords: Respiration, Artificial, Coronary Vessels, Weaning}
  • سیدابوالفضل افجه ای، مریم خوشنود شریعتی
    سابقه و هدف
    هر چند تا به امروز سورفاکتانت سبب کاش مرگ و میر و عوارضی مانند پنوموتوراکس در طی مطالعات متعدد شده، ولیکن شیوع دیسپلازی برونکوپولموناری را کم نکرده است. این مطالعه با هدف تعیین میزان مرگ و میر و عوارض در نوازادان دچار سندرم دیسترس تنفسی تحت درمان با سورفاکتانت و تهویه مصنوعی در مرکز مهدیه در بین سال های 1381 تا 1383 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 124 نوزاد مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی تحت درمان با سورفاکتانت و تهویه مصنوعی در مرکز مهدیه صورت پذیرفت. این نوازادان بر مبنای دریافت اکسیژن با غلظت بیش از 60 درصد از طریق هود یا PH کمتر از 7.25 در نمونه گازهای شریانی، با استفاده از ونتیلاتور مدل Infant star 500 تحت تهویه مصنوعی قرار گرفته و به علت فشار متوسط راه هوایی مساوی یا بیشتر از 7 با دریافت F102 مساوی یا بیشتر از 40% از طریق دستگاه، سوروانتا با دوز 4 سی سی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن حداکثر تا 2 دوز دریافت نمودند.
    یافته ها
    از 124 نوزاد مورد بررسی 64% پسر (36% دختر)، و 75% پره ترم (25% ترم) بودند. 74% تحت سزارین و 26% با زایمان طبیعی متولد شده بودند. میزان مرگ و میر در 28 روز اول زندگی 27% (34% نفر)، شیوع پنوموتوراکس 23% (29 نفر) و میزان دیسپلازی برونکوپولموناری 13% (16 نفر) بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان مرگ و میر نسبت به مطالعات مشابه اخیر تفاوت چندانی نداشته، میزان دیسپلازی برونکوپولموناری کمتر و میزان پنوموتوراکس بیشتر بود. بالاتر بودن میزان پنوموتوراکس در مطالعه ما ممکن است به دلیل دریافت با تاخیر و یا تعداد دوز کمتر سورفاکتانت در این مطالعه یا کیفیت پایین تر مراقبت های پزشکی- پرستاری باشد و موید این نکته است که درمان با سورفاکتانت در نوزادان مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی تحت درمان با تهویه مصنوعی باید هر چه سریعتر و با دوز مناسب شروع شده و بعد از تزریق سورفاکتانت مراقبت های شدید پزشکی- پرستاری در NICU لازم است.
    کلید واژگان: سورفاکتانت, تهویه مصنوعی, نوزاد, سندرم دیسترس تنفسی}
    Afjeh Sa, Khoshnood Shariati M.
    Since the first successful report of endotracheal surfactant administration in 10 neonates with RDS in 1980 by Fujiwara, several studies have shown that surfactant administration would decrease neonatal mortality and morbidity such as Pulmonary Air leak (PAL) or Brochopulmonary dysplasia (BPD). This study was conducted in NICU of Mahdieh hospital between March 2002 and March 2005 to evaluate the mortalitiy rate and complications of neonates with RDS who have recieved mechanical ventilation and surfactant.
    Materials And Methods
    Between March 2002 and March 2005, 124 neonates (36% females & 64% Males) with RDS, admitted in NICU were enrolled in this study. 25% of the patients were fullterm and 75% were preterm. All of them underwent mechanical ventilation due to either O2 requirement of more than 60% (through Hood) or arterial PH of less than 7.25. Surfactant was administered as 4 cc/kg per dose (Maximum 2 doses) if mean Air way pressure (MAP) was equal or more than 7 cmH2o or fiO2 equal or more than 40%.
    Results
    Neonatal Mortality Rate (NMR) in these 124 patients was 27%. PAL was noted in 23.3% and BPD in 12.9% of cases.
    Conclusion
    This study showed that with administration of surfactant the incidence of NMR was the same as several previous studies, albeit BPD incidence was lower and the incidence of PAL was higher than that of recent studies. Higher incidence of PAL may be due to late low dose surfactant administration or the quality of medical and nursing care, which must be impressed. The lower incidence of BPD in our study may be resulted from preliminary administration of prenatal dexamethasone
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال