به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اپیدورال » در نشریات گروه « دامپزشکی »

  • علی بنی آدم*، پیمان معصومی، معصومه عزتی گیوی، محمد راضی جلالی

    بی حسی اپیدورال به دلیل بی دردی حین عمل و کاهش نیاز به بیهوشی عمومی به طور گسترده ای به عنوان یک روش بی حسی کمکی در سگ ها مورد استفاده قرار گرفته است.  هدف از این مطالعه مقایسه ی بی دردی بعد از عمل و تغییرات قلبی ریوی پس از تزریق اپیدورال لیدوکایین، بوپیواکایین و دکس مدتومیدین پس از عمل برداشت رحم و تخمدان در سگ ها بود.  برای این منظور، 15 قلاده سگ بالغ سالم، از نژاد مخلوط با وزن متوسط ​​41/1 ± 76/12 کیلوگرم به طور تصادفی به سه گروه (لیدوکایین 5/2 میلی گرم/کیلوگرم، بوپیواکایین 1 میلی گرم/کیلوگرم و دکسمدتومیدین 10 میکروگرم/کیلوگرم وزن بدن با حجم نهایی 36/0 میلی لیتر/کیلوگرم) تقسیم شدند.  ضربان قلب، تعداد تنفس، فشار متوسط ​​شریانی و درجه حرارت مقعدی قبل از تزریق اپیدورال و در طی زمان جراحی و تا 6 ساعت بعد از پایان جراحی ارزیابی شد.  پس از عمل درد تا 6 ساعت ارزیابی شد.  ضربان قلب در 2 و 3 ساعت پس از عمل در گروه دکسمدتومیدین در مقایسه با دو گروه دیگر کم تر بود.  با مقایسه ی تعداد تنفس در هر سه گروه، تعداد تنفس در گروه دکسمدتومیدین در ساعت های 1، 3، 4 و 5 کم تر از گروه بوپیواکایین بود.  ارزیابی درد با استفاده از روش های SDS، VAS و UMPS انجام شد.  از نظر ارزیابی درد با استفاده از روش های SDS، VAS و UMPS در 2 ساعت اول پس از جراحی تفاوت معنی داری بین سه گروه وجود نداشت.  با روش UMPS در 4 و 5 ساعت پس از جراحی، بوپیواکایین و دکسمدتومیدین در مقایسه با لیدوکایین بی دردی بهتری داشتند.  در ساعت 6، دکسمدتومیدین ضددردی بهتر نسبت به بوپیواکایین داشت.  بر اساس نتایج، دکسمدتومیدین اثر ضددردی بهتر نسبت به سایر داروها داشته باشد.

    کلید واژگان: لیدوکائین, بوپی واکائین, دکسمدتومیدین, اپیدورال, سگ, اوریوهیسترکتومی}
    Ali Baniadam *, Peyman MASOUMI, Masoumeh Ezzati Givi, Mohammad Razi Jalali

    Epidural anesthesia has been widely used as an adjuvant anesthetic technique in dogs due to its perioperative analgesia and reduction of general anesthetics requirements. This study aimed to compare the postoperative analgesia and cardiopulmonary changes following epidural injections of lidocaine, bupivacaine and dexmedetomidine after ovariohysterectomy in dogs. Fifteen healthy adult female dogs of mixed breed with an average weight of 12.76 ± 1.41 kg were randomly divided into three groups (lidocaine 2.5 mg/kg, bupivacaine 1 mg/kg and dexmedetomidine 10 µg/kg body weight, with a final volume of 0.36 mL/kg). Heart rate, respiratory rate, mean arterial pressure and rectal temperature were assessed by vital signs monitoring before epidural injection and during surgery time and hourly up to 6 hours after the end of the surgery. Pain assessment was done by SDS, VAS and UMPS methods hourly, immediately after surgery for up to 6 hours. Heart rate at 2 and 3 hours after surgery was lower in the dexmedetomidine group compared to the other two groups. Comparison of respiratory rate in the three groups showed that the respiratory rate in dogs in the dexmedetomidine group at 1, 3, 4 and 5 hours was lower than in the bupivacaine group. There were no significant differences between the three groups in the first 2 hours after surgery in terms of pain assessment by mentioned methods. In the UMPS method, at 4 and 5 hours after surgery, bupivacaine and dexmedetomidine had better analgesia compared to lidocaine. At 6 hours, dexmedetomidine had better analgesia than bupivacaine. Based on the results, it was concluded that dexmedetomidine has a better analgesic effect than other drugs.

    Keywords: Lidocaine, Bupivacaine, dexmedetomidine, Epidural, Dog, Ovariohysterectomy}
  • سعد گورانی نژاد، هادی نداف، عباس حسنی، هادی ایمانی راستابی
    هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر اضافه نمودن دگزامتازون یا اپی نفرین به لیدوکائین بر شاخص های بی حسی و متغیرهای قلبی تنفسی به دنبال بی حسی اپیدورال خلفی در گاو بود. بیست راس گاو شیری به صورت تصادفی تقسیم شدند تا یکی از درمان های لیدوکائین (LID، 2/0 میلی گرم بر کیلوگرم) ، دگزامتازون (DEX، 8 میلی گرم) ، لیدوکائین-دگزامتازون (LIDEX، به ترتیب 2/0 میلی گرم بر کیلوگرم و 8 میلی گرم) و لیدوکائین-اپی نفرین (LIDEP، به ترتیب 2/0 میلی گرم بر کیلوگرم و 5 میکروگرم بر میلی لیتر) را به صورت اپیدورال دریافت کنند. حجم نهایی تمام تزریقات برابر با 018/0 میلی لیتر بر کیلوگرم تنظیم و 10 میلی لیتر به عنوان حجم نهایی در نظر گرفته شد. زمان شروع و طول دوره بی حسی و ضربان قلب، تعداد تنفس و دمای مقعدی ثبت گردیدند. هیچ اثر بی حسی موضعی در گروه DEX مشاهده نشد. زمان شروع بی حسی بین سه گروه LID، LIDEX و LIDEP تفاوت معنی داری را نشان نداد. طول دوره بی حسی به صورت معنی داری در گروه LIDEX (8/25 ± 4/152 دقیقه) در مقایسه با LID (5/11 ± 0/116 دقیقه) معنی دار بود. با این که طول دوره بی حسی در گروه LIDEP (0/10 ± 7/137 دقیقه) در مقایسه با گروه LID طولانی تر بود، ولی این تفاوت معنی دار نبود. تفاوت معنی داری در زمان شروع و طول دوره بی حسی بین گروه LIDEX و LIDEP نبود. ضربان قلب، تعداد تنفس و دمای مقعدی تفاوت معنی داری را در طول زمان نشان ندادند. عدم تعادل ملایم و گذرا در سه گروه دریافت کننده محلول بی حسی حاوی لیدوکائین مشاهده شد. نتیجه گیری شد که اضافه نمودن دگزامتازون به لیدوکائین بدون تغییر در زمان شروع، بی حسی طولانی تری را نسبت به لیدوکائین تنها در بی حسی اپیدورال خلفی در گاو ایجاد می نماید.
    کلید واژگان: گاو, دگزامتازون, اپیدورال, اپی نفرین, لیدوکائین}
    H. Imani Rastabi , S. Guraninejad, H. Naddaf, A. Hasani
    The aim of the present study was to determine whether the addition of dexamethasone or epinephrine to lidocaine altered the characteristics of anesthesia and cardiorespiratory variables following caudal epidural application in cows. Twenty adult dairy cows were randomly assigned to receive one of the treatments of lidocaine (LID, 0.2 mg/kg), dexamethasone (DEX, 8 mg), lidocaine-dexamethasone (LIDEX; 0.2 mg/kg and 8 mg, respectively) and lidocaine-epinephrine (LIDEP; 0.2 mg/kg and 5 µg/ml, respectively) by epidural injection with the final volume of 0.018 ml/kg and 10 ml of solution as the upper limit. The time to the onset and duration of anesthesia as well as heart rate (HR), respiratory rate (fR) and rectal temperature (RT) were recorded. No local anesthetic effects were observed in DEX. The onset of anesthesia did not show significant differences among LID, LIDEX and LIDEP. The duration of anesthesia was significantly longer in LIDEX (152.4 ± 25.8 min) as compared to LID (116.0 ± 11.5 min). Although the duration of anesthesia in LIDEP (137.7 ± 10.0 min) was longer in comparison to LID, the difference was not statistically significant. There was no significant difference regarding the onset and duration of anesthesia between LIDEX and LIDEP. HR, fR and RT did not show significant changes over time. Mild transient ataxia was observed in groups that received lidocaine-containing solutions. In conclusion, addition of dexamethasone to lidocaine, without altering the time to onset, produced more prolonged anesthesia than that of lidocaine alone following caudal epidural application in cows.
    Keywords: Cow, Dexamethasone, Epidural, Epinephrine, Lidocaine}
  • نوشین غزاله *، داوود شریفی، سید مهدی قمصری، سهیلا مکملی، علی رسولی
    Nooshin Ghazaleh*, Davood Sharifi, Seyed Mehdi Ghamsari, Soheila Mokmeli, Ali Rasooli
    Objective
    To evaluate and compare the analgesic effects of caudal epidural administration of lidocaine (LIDO), caudal laser radiation and epidural lidocaine plus laser radiation in horses.
    Study design: A blinded, randomized, prospective, experimental cross-over study.
    Animals: Five healthy horses, 15.7 4.9 years of age, weighing 240 37 kg.
    Methods
    The horses were randomly assigned to receive four treatments (group NS: saline (0.9% NaCl) solution via caudal epidural injection,group L: lidocaine( 2 mg/kg of body weight) via caudal epidural injection, group LLL: laser radiation (3000hrtz- for 10 minute) and group LL: caudal epidural lidocaine injection plus laser radiation at intervals of at least 1 week. Motor and sensory blockade evaluations used by TENS machine. perineal analgesia Anal and vaginal tone was recorded. Positive pain responses were defined as purposeful avoidance movements of the head, neck, trunk, limbs and tail. Absence of attempts to kick, bite and turning of the head toward the stimulation site were used to indicate analgesia.
    Results
    Analgesia produced in the tail, perineum and upper hind limb in all horses received lidocaine. Statistical analyses assessed sensory and motor stimulation and did not show a significant difference between horses in groups 1, 2, 3, 4 in right and left sides.
    Conclusion and clinical Relevance: We concluded that low level laser in combination with caudal epidural lidocaine treatments provided sufficient analgesia in horses, and this treatment is offered a longer duration of analgesia than laser, lidocaine caudal administration although the sensory and motor stimulation did not show significant difference between groups. Low level laser may be effective adjuvants in caudal epidural anesthesia in horses. Our results showed that LLL plus lidocaine may be preferable to a high dose of epidural lidocaine.
    Keywords: low Level Laser, Epidural, Horse, Analgesia}
  • بررسی اثرات بی دردی داروی ملوکسیکام به روش اپیدورال در سگ
    آذین توکلی*

    بی حسی اپیدورال یکی از راه های موثر در ایجاد بی دردی است که به صورت گسترده ای در راستای ایجاد بی دردی در نواحی پرینال و اندام حرگتی خلفی در جراحی های ارتوپدی، پروسه های مامایی و مدیریت درد استفاده می شود. 18 قلاده سگ سالم و بالغ از نژاد مخلوط بومی ایران، به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. بی حسی اپیدورال در تمامی سگها به ترتیب زیر انجام شد : لیدوکایین (2.0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در گروه اول، ملوکسیکام (1.0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در گروه دوم و ادغام هر دو داروی فوق در گروه سوم تجویز شد. هر 5 دقیقه یکبار، تعداد ضربان قلب در دقیقه، تعداد تنفس در دقیقه و دمای بدن در کلیه سگها اندازه گیری و ثبت شد. همچنین مدت زمان شروع بی دردی و طول دوره بی دردی و فلجی (در صورت بروز) ثبت شد. هیچ عارضه ای حین ایجاد و در طول بی دردی اپیدورال مشاهده نشد. پس از آنالیز نتایج، اختلاف معنی داری در میانگین تعداد ضربان قلب در دقیقه، تعداد تنفس در دقیقه و دمای بدن مشاهده نشد. (05.0>p .(طول دوره بی دردی در گروه دوم(15±59 (دقیقه به صورت معنی داری کمتر از گروه اول(10±109 (دقیقه و سوم (24±127 (دقیقه بود. (05.0 <p . (همچنین فلجی پاهای خلفی در گروه دوم مشاهده نشد. در نتیجه داروی ملوکسیکام در ایجاد بی دردی اپیدورال در سگها موثر و مطمین می باشد. اگرچه بی حسی در طول دوره بی دردی اپیدورال ایجاد شد اما بی حسی حرکتی و فلجی در سگهای گروه دوم مشاهده نشد. بدین ترتیب مطالعات بیشتر با استفاده از غلظتهای بالاتر داروی ملوکسیکام توصیه می شود. همچنین این دارو موجب افزایش طول دوره بی دردی در ادغام با لیدوکایین نگردید.

    کلید واژگان: اپیدورال, ملوکسیکام, لیدوکایین, سگ}
    The epidural analgesic effects of Meloxicam in dogs
    Azin Tavakoli *

    Epidural analgesia is an effective and frequent method used to induce analgesia in perineal region during orthopedic or obstetric procedures of pain management. 18 healthy mixed-breed dogs، were randomly divided into three groups. Lumbosacral epidural analgesia was performed in all dogs in the following order: lidocaine (0. 2 mg/kg) in group A، meloxicam (0. 1 mg/kg) in group B and the combination of both drugs in group C. Heart rate، respiratory rate and body temperatures were recorded for every 5 minutes، while analgesia onset time، duration of analgesia and paralysis were also recorded in all dogs. Without any systemic complications، no significant difference was observed in mean heart rate، respiratory rate and body temperature in all groups (p>0. 05). Duration of analgesia was significantly lower in group B (59 ± 15) compared to group A (109±10) and C (127± 24) (p).

    Keywords: Epidural analgesia, meloxicam, lidocaine, dog}
  • اسدالله کریمان
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی اثرات بی دردی و ارزیابی اثرات جانبی احتمالی آن بر روی سایر پارامترهای درمانگاهی بوده است. حیوانات: برای این مطالعه از 10 راس گاو هلشتین بالغ بهره گرفته شد.
    روش کار
    دز داروی دتومیدین 04/0 میلی گرم به ازا هر کیلوگرم در نظر گرفته شد که با 5 میلی لیتر سرم فیزیولوژی استریل رقیق شده و در محل فضای اپیدورال عجزی دمی تزریق می شد. شروع و دوام اثر بی دردی از طریق آزمایش نیش سوزن مورد ارزیابی قرار گرفت. ضربان قلب و تعداد تنفس در دقیقه و همچنین درجه حرارت و تعداد حرکات شکمبه هر 10 دقیقه مورد ثبت واقع شد.
    نتایج
    علی رغم تسکین عمیق، ترشح بزاق فراوان و مختصری عدم تعادل در پاها، بی دردی متوسطی در ناحیه پرینه ایجاد گردید. حرکات شکمبه پس از تزریق از بین رفت. تعداد ضربان قلب و تنفس به صورت معنی داری کاهش یافت اما تغییرات معنی داری در دجه حرارت بدن صورت نگرفت.
    نتیجه گیری
    این تجربه نشان داد که تزریق اپیدورال دتومیدین با دز مذکور بی خطر بوده ولی ممکن است بی دردی کاملی را برای انجام جراحی فراهم ننماید. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، 1384، دوره 60، شماره 3، 293-291.
    کلید واژگان: دتومیدین, اپیدورال, گاو, آلفادوآگونیست, بی دردی}
  • اسدالله کریمان، سیدمهدی قمصری، محمدرضا مخبردزفولی
    برای ارزیابی خواص بی دردی، تسکینی و شل شدگی عضلانی و همچنین اثرات جانبی تزریق اپیدورال خلفی مدتومیدین، این مطالعه روی 10 راس اسب سالم 8) راس مادیان و 2 راس نریان(از نژاد دو خون در سنین 6 تا 13 سال با وزن 310 ±28 کیلوگرم (میانگین ± انحراف معیار) انجام شد. پس از محاسبه 15 میکروگرم مدتومیدین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و تنظیم حجم آن به 8 میلی لیتر با استفاده از سرم فیزیولوژی، دارو در فضای اپیدورال بین مهره های اول و دوم دمی تزریق گردید. شروع اثر و طول و کیفیت اثر بیحسی در ناحیه خلفی، پرینه و دم به وسیله آزمایش نیش سوزن (Pin prick) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثرات این دارو نیز روی ریتم و ضربان قلب با اخذ الکتروکاردیوگرام، تعداد تنفس و درجه حرارت قبل از تزریق دارو و همچنین در فواصل زمانی 10، 20، 30 و 60 دقیقه پس از تزریق ثبت گردید. تزریق 15 میکروگرم مدتومیدین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت اپیدورال بی دردی مناسبی را تا یک ساعت پس از تزریق ایجاد نکرد ولی اثرات آرامبخشی آن پس از 7 تا 10 دقیقه مشاهده و ثبت گردید. شل شدن لب پایین و تکیه به تراوا همراه با پائین آمدن سر و گردن که از علایم بالینی تسکینی بود تا یک ساعت بعد از تزریق مشاهده شد. تزریق مدتومیدین منجر به کاهش معنی دار ضربان قلب گردید به طوری که قبل از تزریق تعداد ضربان قلب 42± 10.10 بود، پس از 10 دقیقه به 36± 9 و پس از 20 دقیقه به 25± 1.91 و همچنین در دقایق 30 و 60 نیز به ترتیب به 25.5± 0.45 و 24.75 ±0.37 رسید. کاهش تعداد تنفس و تغییرات درجه حرارت در طول مشاهدات بالینی معنی دار نبود. در نوار الکتروکاردیوگرام نیز بلاک درجه 2 دهلیزی بطنی فقط در یک راس اسب مشاهده و ثبت گردید. همچنین شل شدن قضیب و ادرار کردن نیز در 2 راس از اسبها مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که مدتومیدین با دوز محاسبه شده به صورت تزریق اپیدورال در اسب نمی تواند بی دردی مناسبی را برای انجام اعمال جراحی در ناحیه خلفی فراهم نماید اما اثرات آرامبخشی آن به صورت اپیدورال قابل ملاحظه است.
    کلید واژگان: بی دردی, اپیدورال, مدتومیدین, اسب, آرامبخشی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال