به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ماهی کپور معمولی » در نشریات گروه « دامپزشکی »

  • فاطمه رحمانی خانقاهی، شیلا امیدظهیر*، عبدالعلی موحدی نیا، مریم آخوندیان
    زمینه مطالعه

    سموم دفع آفات کشاورزی از عوامل مهمی می باشند که می توانند با ورود به محیط های آبی سبب آلودگی محیط زیست و آسیب به موجودات آبزی گردند. بن سولفورون متیل یک علف کش است که در مزارع کشاورزی به ویژه مزارع برنج کاربرد فراوانی دارد.

    هدف

    با وجود حلالیت بن سولفورون متیل در آب و ورود آن به محیط های آبی مطالعات محدودی بر روی میزان سمیت این علف کش در موجودات آبزی صورت گرفته است. مطالعه حاضر اثرات سمیت مزمن بن سولفورون متیل را در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار داده است.

    روش کار: 

    ماهی ها در 4 گروه تقسیم شدند. گروه 1 به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و گروه های 2، 3 و 4 به ترتیب در معرض غلظت های 10 درصد، 20 درصد و 30 درصد میانه غلظت کشنده 96 ساعته بن سولفورون متیل برابر با 0، 162/0، 324/0 و 486/0 گرم در لیتر بن سولفورون متیل قرار گرفتند. پس از 21 روز نمونه های خون، سرم و بافت کبد ماهی ها بررسی شدند.

    نتایج

    تعداد گلبول های سفید خون در گروه های 2 و 3 (162/0 و 324/0 گرم در لیتر) نسبت به گروه 1 (شاهد) افزایش یافت، در حالی که در گروه 4 (486/0 گرم در لیتر) کاهش معنی دار گلبول های سفید نسبت به سایر گروه ها مشاهده شد. تعداد گلبول های قرمز، مقدار هموگلوبین و درصد هماتوکریت در گروه های 3 و 4 (324/0 و 486/0 گرم در لیتر) روند کاهشی و معنی داری را نسبت به سایرگروه ها نشان دادند و مقادیر MCV، MCH و MCHC در هیچ یک از گروه ها با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند. مقدار پروتیین تام سرم در گروه های 3 و 4 (324/0 و 486/0 گرم در لیتر) نسبت به گروه شاهد کاهش معنی دار داشت. گلوکز سرم در گروه های 3 و 4 (324/0 و 486/0 گرم در لیتر) در مقایسه با گروه های دیگر افزایش معنی داری نشان داد و آنزیم های AST، ALT و ALP با افزایش غلظت بن سولفورون متیل روند افزایشی داشتند. بیشترین آسیب بافتی درگروه 4 (486/0 گرم در لیتر) به صورت پرخونی، دژنرسانس واکویلی هپاتوسیت ها، نفوذ سلول های آماسی، هیپرپلازی مجاری صفراوی و نکروز هپپاتوسیت ها در بافت کبد مشاهده گردید.

    نتیجه گیری نهایی: 

    افزایش غلظت بن سولفورون متیل سبب بروز و مشاهده آسیب های بافتی در کبد و تغییرات در شاخص های خونی و سرمی ماهی کپور معمولی گردید.

    کلید واژگان: بن سولفورون متیل, خون شناسی, سم شناسی, کبد, ماهی کپور معمولی}
    Fatemeh Rahmani Khanghahi, Shila Omidzahir *, Abdolali Movahedinia, Maryam Akhoundian
    BACKGROUND

    Agricultural pesticides can cause environmental pollution and damage to aquatic organisms. Bensulfuron-methyl is a widely used herbicide in agricultural fields, especially rice fields. Despite the solubility of Bensulfuron-methyl in water and its entry into aquatic environments, limited research has been conducted on the toxicity of this herbicide in aquatic organisms.

    OBJECTIVES

    This study aims to investigate the effects of chronic toxicity of Bensulfuron-methyl in common carp (Cyprinus carpio).

    METHODS

    The fish were divided into four groups. Group 1 was considered as a control, and groups 2, 3, and 4 were exposed to 10 %, 20 %, and 30 % of the 96 h lethal concentration 50 of Bensulfuron-methyl equal to 0, 0.162, 0.324 and 0.486 g/L.  After 21 days, blood samples, serum levels, and liver tissue of fishes were analyzed.

    RESULTS

    The number of white blood cells increased in groups 2 and 3 (received 0.162 and 0.324 g/L Bensulfuron-methyl) compared to group 1, while a significant decrease was observed in group 4 (received 0.486 g/L Bensulfuron-methyl) compared to other groups. The number of red blood cells, the amount of hemoglobin, and the percentage of hematocrit in groups 3 and 4 showed a significant decrease compared to other groups, and the values of mean corpuscular volume, mean corpuscular hemoglobin, and mean corpuscular hemoglobin concentration were not significantly different in any groups. The amount of total serum protein in groups 3 and 4 decreased significantly compared to the control group. Serum glucose showed a significant increase in groups 3 and 4 compared to other groups. The values for aspartate aminotransferase, alanine transaminase, and alkaline phosphatase enzymes showed an increasing trend with the increase of Bensulfuron-methyl concentration. The most liver tissue damage was observed in group 4, which included hyperemia, hepatocyte vacuolar degeneration, edematous cell infiltration, bile duct hyperplasia, and hepatic necrosis.

    CONCLUSIONS

    The increase in the concentration of Bensulfuron-methyl can cause liver tissue damage and changes in hematological and serum biochemical markers in common carp.

    Keywords: Bensulfuron methyl, Common carp, Hematology, Liver, Toxicology}
  • Shahryarizadeh B.*, Peyghan R., Jalali S. M., Fatemi Tabatabaee S.R.
    In this study sedative effect of clove extract and tobacco extract and MS222 on some of serum biochemical parameters of common carp was studied. Two hundred ten fish were divided into 7 groups (two concentrations of clove extract 20 and 40 mg/l, two concentrations of Tobacco extract 40 and 80 mg/l and two concentrations of MS222, 20 and 40 mg/l for 2 days and one group considered as control). Each group had 10 fish with 3 replicates. At days 2, 4 and 6 after sedation blood sampling was done and some biochemical parameters including: total protein, glucose, cortisol and activities of serum enzymes AST, ALT, CPK and ALP were measured in plasma. According to results no significant differences in ALT and cortisol were seen between different experimental groups. The AST level in 40 mg/l tobacco extract group decreased significantly (P<0.05) in comparison with control group. ALP level in the clove extract groups and tobacco extract groups increased significantly (P<0.05) in comparison with control group. The level of total protein was decreased significantly by clove extract (40 mg/l) and tobacco extracts (P<0.05). The level of glucose in MS222 group (20 mg/l), clove extract groups and one of tobacco extract groups (80 mg/l) decreased significantly (p<0.05) in comparison with the control group. Although the use of clove or tobacco extracts at concentrations studied, made an increase in the activity of some serum enzymes, but there was no difference in the quality of sedation when compared with MS222.
    Keywords: Sedation effect, Clove extract, Tobacco extract, Common carp}
  • صالحه برکی تبار، رحیم پیغان*، محمد راضی جلالی
    مترونیدازول و لوامیزول از داروهایی هستند که دارای عوارض بالینی و بیوشیمیایی مختلفی از جمله تغییر در فعالیت آنزیم های سرمی، پروتئین های خون و سایر شاخص ها هستند. برخی گزارشات موجود حاکی از اثرات مترونیدازول و لوامیزول بر پروتئین های سرم خون در حیوانات هستند، اما گزارش هایی از اثرات این داروها در ماهی کپور معمولی وجود ندارد. در مطالعه ی حاضر تعداد 150 قطعه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 15±75 گرم به طور تصادفی به 5 گروه شامل گروه شاهد و چهار تیمار درمانی و با سه تکرار تقسیم شدند. چهار تیمار درمانی شامل: حمام مترونیدازول (5 میلی گرم در لیتر به مدت 24 ساعت و سه بار تکرار درمان به فاصله ی 2 روز)، مترونیدازول خوراکی (به میزان 5 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز)، حمام لوامیزول (5 میلی گرم در لیتر به مدت 24 ساعت و سه بار تکرار درمان هرکدام به فاصله ی 2 روز)، لوامیزول خوراکی (به میزان 5 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز) در نظر گرفته شد. خون گیری در روزهای 1، 7 و 14 پس از پایان درمان صورت گرفت و مقادیر سرمی پروتئین تام، الکتروفورز پروتئین ها و همچنین فعالیت آنزیم های سرمی (AST، ALT و ALP) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد میزان پروتئین تام پلاسما در گروه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری نسبت به گروه شاهد نداشته است. میزان فعالیت آنزیم های سرمی در گروه شاهد با میانگین دو گروه لوامیزول حمام و لوامیزول خوراکی به جز آلکالین فسفاتاز تفاوت معنی داری نداشت. فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در گروه مترونیدازول به طور معنی داری بیش تر از گروه شاهد بود. میانگین مقادیر آلبومین، آلفایک گلوبولین ها، آلفادوگلوبولین ها، بتاگلوبولین ها و گاماگلوبولین ها در گروه شاهد عموما با سایر گروه ها تفاوت معنی داری را نشان نداد. بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت هر چند داروهای لوامیزول و مترونیدازول در دوزهای توصیه شده درمانی به روش های مذکور تغییراتی در برخی شاخص های سرمی داشته است اما باعث افزایش معنی دار بسیاری از فاکتورهای مورد مطالعه نشده است و تاثیر قابل توجهی بر فاکتور های پروتئینی خون نداشته و به عنوان دارو های ضدانگلی مناسب در ماهی کپور معمولی قابل توصیه هستند هر چند تحقیقات تکمیلی در این رابطه ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: ماهی کپور معمولی, مترونیدازول, لوامیزول, آنزیم, الکتروفورز}
    Salehe Barakitabar, Rahim Peyghan *, Mohammad Razi Jalali
    Metronidazole and levamisole have several clinical and biochemical side effects such as changes in the activity of serum enzymes and proteins and other profiles. There are some reports of metronidazole and levamisole effect on blood serum proteins in animals, but there is no report of these drugs on criteria in common carp. In this study, 150 common carp (100-50 g) were divided into five categories. One group served as the control (no drug) and four treatment groups: Metronidazole bath, oral metronidazole, Levamisole bath, oral levamisole was considered. After 10 days, on days 1, 7 and 14 after completion of treatment, blood samples were collected from fish and serum total protein in combination with electrophoresis was performed. According to the results, the average amount of total protein in metronidazole and levamisole treatment had no significant difference with control group . In other groups though total protein increased with the control group, but this difference was not significant. The mean Albumin, alpha-1, alpha-2, beta and gamma globulins in control group had no significant difference with other groups. The mean ALP, AST, ALT and in control group in control group has no significant difference with the other groups. Therefore it can be concluded that metronidazole in the bath treatment significantly increase AST but other factors has not been affected by these drugs. In general, this study showed that the two drugs administered in two ways, had no significant effect on the important serum enzymes and proteins. We can conclude that these two drugs can used safely in common carp, however for proving this conclusion more research must be done.
    Keywords: Common carp, Metronidazole, levamisole, Enzyme, Electrophoresis}
  • سید رضا موسوی، علی باقر پور*، بهناز نیک افراز

    کرم قلاب دار یا انگل لرنه آ نوعی سخت پوست و در حقیقت بیشتر انگل ماهیان گرمابی مخصوصا کپور ماهیان می باشد.لرنه آ بیشتر در استخر های تکثیر و پرورش ماهیان گرمابی مخصوصا در انواع کپور ماهیان دیده می شود. این انگل هم قابلیت تکثیر دارد و هم از میزبان به میزبان دیگر منتقل خواهد شد. در آبان سال 1396 تعداد 5 قطعه ماهی کپور معمولی از یک مزرعه ی پرورش ماهی در منطقه ی چم کنار شهرستان شوشتر به دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر ارجاع داده شد، در بررسی نمونه ها ماهی ها به شدت آلوده به انگل سخت پوست لرنه آ بودند. در مشاهده معمولی, ماهی خودش را به سطوح مختلف می سابید. رشته ی سبز رنگ کمرنگ از پوست ماهی در قسمت انتهای شکمی باله ی سینه ای آویزان بود در حالی که ناحیه ی سرخ و متورم شده ای در نقاط اتصالشان مشهود بود و همچنین کاشکسی و اگزوفتالمی چشم ها دیده می شد. جهت درمان از روش برداشت انگل با پنس و ضدعفونی با محلول یده و سپس قوطه وری با متیلن بلو و نمک استفاده شد .پس از پایان دوره ی درمان از 5 قطعه ماهی,تعداد تلفات 1قطعه بوده و تعداد4 قطعه به درمان با روش Multiple treatment optionپاسخ مثبت دادند

    کلید واژگان: گزارش آلودگی انگل, سخت پوست لرنه آ, ماهی کپور معمولی, درمان, شهرستان شوشتر}
    Seyed Reza Mousavi, Ali Bagherpor *, Behnaz Nickafraz

    Hooked worm or Larnae parasite is a hard-shell skin and in fact most of the parasite is hydrothermal fish, especially carp. Fishlings are most commonly found in hydrotherapeutic swimming pools, especially in carp species. This parasite can be replicated and will be transferred from host to host. In November 1396, five common carp species were referred from a fish farm in the Cham area to Shooshtar Shoshtar University College of Veterinary Medicine, Islamic Azad University, Shoushtar Branch. In the sample of samples, They were In a typical observation, your fish can be hatched to different levels. The vivid green field was hanging from the skin of the fish in the abdominal region of the chest wall, while the red and swollen region was visible at their points of attachment, as well as the eyeshadow and the exophthaemia of the eyes. For treatment, the parasite removal method was used with phenocrysts and disinfected solution, then the cannula with methylene blue and salt. After the end of the treatment period, 5 pieces of fish, the number of mortality were 1 piece and 4 units were treated with multiple treatment option. They were positive.

    Keywords: Parasite infection report, hard skin Larneh, Common carp, Treatment, Shushtar city}
  • نسرین چوبکار*، شاپور کاکولکی، محیا رضایی منش، فروغ محمدی، لیلا صفرخانلو
    استفاده از گیاهان دارویی می تواند در افزایش رشد آبزیان و ارتقاء سطح ایمنی غیراختصاصی به منظور افزایش مقاومت در برابر بیماری ها در بخش آبزی پروری موثر باشد. گیاه آویشن شیرازی (Zataria multiflora) از خانواده نعناعیان یکی از این گیاهان است که بیشترین ترکیبات آن شامل تیمول و کارواکرول بوده و خواص ضد میکروبی و ضد قارچی آن به خوبی شناخته شده است. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر دوزهای مختلف خوراکی پودر آویشن شیرازی بر شاخص های رشد و پارامترهای سرمی کپور معمولی (Cyprinus carpio) جوان بوده است. از این رو تعداد 240 قطعه ماهی کپور با وزن اولیه 13/27±5/20 گرم در 4 گروه برابر به طور تصادفی توزیع گردیدند و با مکمل سازی پودر آویشن شیرازی در قالب 4 فرمول غذایی با میزان 0 (کنترل یا گروه 1)، 50 (گروه دوم)، 100 (گروه سوم) و نهایتا 150 (گروه چهارم) در میلیون غذا، با اندازه 4-3 میلی متر و در 3 تا 4 نوبت در روز و به میزان 4-3 درصد وزن بدن به مدت 8 هفته غذادهی شدند. نرخ رشد ویژه و پارامترهای سرمیمشتمل بر پروتیین تام، آلبومین و گلوبولین مورد سنجش قرار گرفت و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه اختلاف مقادیر متغیرهای مورد بررسی در تیمارهای مختلف مورد مقایسه واقع شد. میانگین وزنی در گروه 3 (37/4±11/57 گرم) به طور معنی داری) 05/0p<) از گروه شاهد (61/2±49/38 گرم) با کمینه میانگین وزنی و سایر گروه ها بیشتر بود. نرخ رشد ویژه نیز از این الگو تبعیت کرده و میانگین آن در گروه 3 (17/0±83/1 درصد) از سایر گروه ها از جمله گروه کنترل با کمینه مقدار میانگین نرخ رشد ویژه (14/0±08/1 درصد) به طور معنی داری (05/0p<) بیشتر بود. وجود اختلاف معنی دار در میزان فاکتورهای سرمی پروتیین تام(005/0=p) و گلوبولین(017/0=p) بین همه گروه ها محرز بود. بر اساس نتایج به دست آمده، پودر آویشن شیرازی نقش نسبتا موثری در بهبود رشد و شاخص های سرمی کپور ماهی معمولی دارد.
    کلید واژگان: آویشن شیرازی, ماهی کپور معمولی, شاخص های رشد, فاکتورهای سرمی}
    N. Choobkar *, S. Kakoolaki, Mahya Rezaeimanesh, F Mohammadi, L Safar Khanloo
    The use of medicinal plants can be effective in increasing the growth of aquatic organisms and to promote a non-specific immune level to increase resistance to diseases in aquaculture. Zataria multiflora, a plant of the Lamiaceae family, is an example of such medicinal plants containing mainly thymol and carvacrol, with well-known antimicrobial and anti-fungal properties. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of different doses of thyme powder (Zataria multflora) on growth performance and serumic parameters of young common carp (Cyprinus carpio). Therefore, two hundred and forty fish, with initial weight of 20/27±5.13 g, were distributed among the treatments. Food was made with adding the powdered thyme in 4 formulations with 0 (control or Group 1), 50 (Group II), 100 (Group III) and eventually 150 ppm (Group IV) with a size of 4.3 mm. It was fed to the fish 3 to 4 times a day at a rate of 3-4% of their body weight, for 8 weeks. Specific growth rate and serumic parameters including total protein, albumin and globulin were measured and one-way ANOVA was used to compare the differences in the values of the variables studied in different treatments. Results showed that the average weight in group 3 (57/11±4/37) was significantly (p<0/05) increased compared to the control group (38/49±2/61) and other treatments. Specific growth rate followed this pattern and the average of group 3 (1/87±0/17) was significantly (p<0/05) greater than the control as the minimum value (1/08±0/14) and the other groups. There was a significant difference in the amounts of total protein (p=0/005) and globulin (p=0/017) between the 4 groups. Based on the results, powdered thyme is effective in improving growth and serumic parameters of common carp (C. carpio).
    Keywords: Zataria multiflora, Cyprinus carpio, Growth Indicators, Haemotological parameters}
  • این مطالعه به منظور بررسی اثرات مکمل پودر سیر و ویتامین جیره طی شش هفته روی شاخص های اکسیداسیون لیپیدی و پروتیینی گوشت منجمد و غیر منجمد ماهی کپور در فواصل زمانی مختلف انجام شد .ماهیان به چهار گروه تقسیم شدند .گروه1 به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. گروه2و 3 به ترتیب 25و50 گرم برکیلوگرم جیره، پودر سیر دریافت کردند. گروه چهار رژیم غنی شده با 150 میلی گرم بر کیلوگرم جیره ویتامین E دریافت کرد. بر اساس نتایج ، مقادیر مالون دی آلدهی د عضله بعد از 12 ،48 ،72 ،96 ساعت ذخیره در دمای 4 درجه سانتیگراد و بعد یک دوره ذخیره یک و سه ماهه در دمای -20 درجه سانتیگراد در تمامی گروه های تیمار نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد(p

    کلید واژگان: ماهی کپور معمولی, سیر, اکسیداسیون لیپیدی, اکسیداسیون پروتئینی, ویتامین E}
    Reza Ghanei-Motlagh, Hassan Baghshani *, Davar Shahsavani, Hamide Ghodrati Azadi

    This study was conducted to investigate the effects of dietary garlic powder and vitamin E supplement for 6 weeks on lipid and protein oxidation markers in nonfrozen and frozen carp meat at various time intervals. Fish were divided into four groups: Group 1 served as control; Group 2 and 3 received 25 and 50 g/kg diet garlic powder, respectively; Group 4 received diet supplemented with 150 mg/kg vitamin E. Based on the results, meat malondialdehyde (MDA) concentrations showed a significant (p

    Keywords: Common carp, garlic, lipid oxidation, protein oxidation, vitamin E}
  • مریم اسدیان، داور شاهسونی، حمیدرضا کازرانی*

    پروبیوتیک ها اثرات سودمندی بر روی پارامترهای رشد حیوانات مولد غذا نشان داده اند. در این پژوهش اثرات محرک رشد یک پروبیوتیک چند سویه ای در ماهی کپور مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس 200 قطعه ماهی با وزن متوسط 7-6 گرم به طور تصادفی در 4 گروه آزمایشی قرار گرفتند. گروه اول به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و دارو نما دریافت نمود. گروه دوم به عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شد و به میزان 3 گرم در هر کیلوگرم غذا فرمکتو دریافت نمود. دو گروه دیگر به ترتیب به میزان 75 و 150 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم غذا یک پروبیوتیک چند سویه ای (PTX) دریافت کردند. در پایان این پژوهش 45 روزه، تمامی ماهیان وزن گیری شده و طول بدن آن ها اندازه گیری شد. همچنین میزان پروتئین، چربی، خاکستر و ماده خشک گوشت ماهیان در تمامی گروه های آزمایشی (n = 6 در هر گروه آزمایشی) اندازه گیری شد. میانگین وزن و طول ماهیان و شاخص وضعیت بدن در گروهی که پروبیوتیک را به میزان 75 میلی گرم در هر کیلوگرم غذا دریافت کرده بود به طور معنی داری نسبت به دیگر گروه ها بیشتر بود. در همین راستا، ضریب تبدیل غذایی نیز در گروه هایی که PTX دریافت کرده بودند، کمتر بود. درصد چربی گوشت در گروه هایی که پروبیوتیک به میزان 150 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم جیره و یا فرمکتو دریافت کرده بودند به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کمتر بود. میزان پروتئین گوشت ماهیانی که به میزان 150 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم جیره PTX دریافت کرده بودند به طور معنی داری بیشتر بود. مقادیر خاکستر و ماده خشک گوشت در بین گروه های مختلف آزمایشی هیچ گونه تفاوت آماری نشان نداد. این پژوهش پیشنهاد می کند، PTX بر روی بهبود ضریب تبدیل غذایی و اضافه وزن ماهی کپور معمولی موثر است.

    کلید واژگان: پروبیوتیک چند سویه ای, فرمکتو, ماهی کپور معمولی, ضریب تبدیل غذایی}
    Maryam Asadian, Davar Shahsavani, Hamid Reza Kazerani*

    Probiotics have shown beneficial effects on growth parameters of various food animals. In this research, the growth promoting effects of a multi-strain probiotic was investigated on common carp (Cyprinus carpio). Accordingly, 200 fish (6-7g) were randomly allocated to 4 experimental groups. The first group received placebo and was served as the negative control. The second group received the prebiotic Fermacto at 3g/kg diet and was considered as the positive control. The remaining 2 groups received a multi-strain probiotic (PTX) at 75 and 150mg/kg feed, respectively. The body weights and lengths of all fish were measured at the end of the experiment (day 45). The amounts of protein, fat, ash and dry matter of fish meat were analyzed in all experimental groups (n= 6 each). The probiotic, at 75mg/kg feed, significantly increased the body weights and lengths, as well as the condition factor. Consistently, the feed conversion rate was lower in PTX treated groups. The percentage of meat fat was significantly lower in groups receiving either the probiotic at 150mg/kg feed, or Fermacto, compared to the control. The fish receiving PTX at 150mg/kg feed showed significantly higher amounts of meat protein. The levels of meat ash and meat dry matter were not statistically different compared to the control group. The present study suggests that PTX, at 75mg/kg feed, is effective in improving the growth and feed conversion rates of common carps

    Keywords: multi, strain probiotic, Fermacto, Cyprinus carpio, feed conversion rate}
  • نسرین چوبکار*
    آنتی بیوتیک ها جهت تقویت سیستم ایمنی و نیز ترمیم زخم ها در آبزیان کاربرد زیادی دارند. بدیهی است به دلیل اثرات سوء و ایجاد باقی ماندگی دارویی، محققین به دنبال جایگزینی آن با مواد طبیعی از جمله گیاهان دارویی بومی می باشند. یکی از این گیاهان، گیاه غازیاقی یا پاغازه است. غازیاقی از خانواده چتریان بوده و به عنوان سبزی در برخی مناطق ایران کاربرد دارد. این گیاه در غرب کشور، در درمان زخم ها و اختلالات دستگاه گوارش نیز مورد استفاده قرار می گیرد . هدف از این مطالعه، ارزیابی تاثیر غلظت های مختلف غازیاقی در مخلوط با غذا بر ترمیم زخم، ارتقاء سیستم ایمنی و افزایش رشد و میزان بقاء در ماهی کپور معمولی می باشد. تاثیر گیاه غازیاقی در غلظت های صفر، 2 و 10 درصد مخلوط با غذای لوفاگ (تجاری) در یک دوره 21 روزه با غذادهی 2 بار در روز مبتنی بر درصد وزن بدن بررسی گردید. استفاده از گیاه پاغازه در غلظت 10 درصد بیشترین تاثیر (05/0 >p) را در مقایسه با گروه کنترل در روند ترمیم زخم بافتی، تحریک سیستم ایمنی با افزایش گلبول های سفید خون، افزایش وزن و میزان بقاء در ماهی کپور پرورشی داشت. نتایج نشان داد که می توان از گیاه غازیاقی در جیره های غذایی کپور معمولی در مزارع گرمابی کشور به منظور ترمیم زخم، افزایش مقاومت در برابر بیماری ها و افزایش وزن ماهیان استفاده نمود.
    کلید واژگان: غازیاقی, پاغازه, ماهی کپور معمولی, ترمیم بافتی, سیستم ایمنی, بقا, وزن}
    Nasrin Choobkar *
    Antibiotics are generally used to increase the immune response and wound healing of aquatic animals but due to the residual effects of these drugs, researchers are looking to replace them with natural materials such as medicinal plant extract. The aim of this study was to evaluate the effect of different concentrations of Falcaria vulgaris on wound healing and enhancement of immune system in common carp (Cyprinus carpio).The effect of Falcaria vulgaris at concentrations of 0, 2 and 10% with Lofag foods used on wound healing, immune response, and weight gain and survival of common carp was investigated during a 21 day period with twice per day feeding on the basis of body weight. The results showed that using Falcaria vulgaris at the 10% concentration had the greatest effect on wound healing, stimulation of the immune system by increasing white blood cells, weight gain and survival of carp in comparison with the control group. This herb can be used in wound healing, increasing resistance to disease and weight gain of common carp.
    Keywords: Falcaria vulgaris, Common carp, Wound healing, immune response, Survival, Weight grow}
  • امین اسمعیلی راد، مجتبی علیشاهی*، مسعود قربانپور، مهدی زارعی
    زمینه مطالعه
    پوسته میگو یکی از فرآورده های فرعی مهم در روش های فرآوری میگو می باشد که می تواند محیط را آلوده کند، در حالیکه پوسته، حاوی مقادیر فراوانی از کیتین و کیتوزان می باشد و می تواند به عنوان تحریک کننده ایمنی و رشد در آبزیان استفاده شود.
    هدف
    در این مطالعه اثرات تجویز خوراکی کیتوزان به دست آمده از پوسته میگوی Litopenaeus vannamei بر برخی فاکتورهای خونی و رشد ماهی کپور معمولی بررسی شد.
    روش کار
    پوسته های میگو از کارخانه های فرآوری میگو جمع آوری شد و کیتوزان از آنها استحصال شد. سپس 300 قطعه ماهی کپور معمولی به 4 گروه مساوی در 3 تکرار (مجموعا 12 آکواریوم) تقسیم شدند. ماهی ها با غذای غنی شده با 0(%به عنوان کنترل)، 0/25(%2.5G)، 5/0%)5(G و 1%)10(G کیتوزان به مدت 60 روز تغذیه شدند. نمونه های خون هر 20 روز از هر گروه در طی آزمایش گرفته شد. نمونه ها برای اندازه گیری فاکتورهای خونی شامل: WBC، RBC، PCV، Hb، تعداد تفریقی سلول های سفید و شاخص های گلبولی MCV(، MCH و)MCHC استفاده شد. در انتهای مطالعه شاخص های رشد نظیر: نرخ رشد ویژه، درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شد.
    نتایج
    تجویز خوراکی کیتوزان در دوزهای مختلف اثری بر فاکتورهای خونی کپور معمولی نداشت (p>0.05). در حالیکه نتایج نشان داد همگی شاخص های رشد در 10G در مقایسه با کنترل بهبود پیدا کردند (0/05< p). ضریب تبدیل غذایی و نرخ ویژه رشد در تیمار 10G به ترتیب 0/64±2/98 و 0/09±0/60 بود، در حالیکه همین پارامترها در گروه کنترل به ترتیب 30/0±82/3 و 0/04±0/44 مشخص گردید. غلظت های کمتر کیتوزان (0/25% و 0/5)% شاخص های رشد ماهیان را بصورت معنی داری تغییر ندادند (p>0.05) نتیجه گیری نهایی: اگرچه کیتوزان استحصال شده از میگوی پا سفید غربی در غلظت 1% شاخص های رشد ماهی کپور معمولی را بهبود بخشید، ولی تاثیر معنی داری بر روی فاکتورهای خونی دیده نشد. بنابراین کیتوزان 1% می تواند به عنوان یک محرک رشد در کپور معمولی استفاده شود.
    کلید واژگان: کیتوزان, ماهی کپور معمولی, شاخص های رشد, فاکتورهای خونی, میگوی پاسفید غربی}
    Esmaeili Rada., Alishahim.*, Ghorbanpourm., Zarei, M
    Background
    Shell is one of the most important by-products of shrimp processing methods which can potentially pollute the environment, whereas shrimp shell contain large amounts of chitin and chitosan and can be used as immune and growth stimulator in aquaculture.
    Objectives
    The purpose of present study was to investigate the effect of oral administration of chitosan extracted from Litopenaeus vannamei's shell on some hematological and growth factors of common carp.
    Methods
    Shrimp shells were collected from shrimp processing plants and chitosan was extracted. Then 300 common carp were divided into 4 equal groups in 3 trirepcats (12 aquarium totally). Fish were fed with basal food supplemented with 0% (as control group), 0.25% (G2.5), 0.5% (G5) and 1% chitosan (G10) for 60 days. Blood samples were taken every 20 days from each group during the experiment. Samples were used for hematological parameters include: WBC, RBC, PCV, Hb, leukocyte differential count and globular indices (MCV, MCH and MCHC). At the end of study growth indices include: Specific Growth Rate, percentage weight gain and Food Conversion Rate were calculated.
    Results
    The results showed that oral administration of chitosan in different dose didnt affect hematological parameters of Common carp (p>0.05). Meanwhile results indicate that all growth indices improved in G10 compare to control (p<0.05). FCR and SGR in G10 treatment were 2.98±0.64 and 0.60±0.09, versus 3.82±0.30 and 0.44±0.04 in control group, respectively. Lower concentration of chitosan (0.25% and 0.5%) induced no significant change in growth indices of fish (p>0.05).
    Conclusions
    Although Chitosan extracted from white leg shrimp in concentration of 1% improved growth indices of common carp, no significant impact were seen in hematological parameters. Therefore, 1% chitosan can be used as a growth stimulant in Common carp.
    Keywords: Chitosan, common carp, growth indices, hematological factors, Litopenaeus vannamei}
  • نسرین چوبکار، عباسعلی ساری، علیرضا بلندنظر، هاشم حشمتی، فروغ محمدی، نسترن شهبازیان، امیرمحمد امامی راد، پیام یاری
    آنتی بیوتیک ها جهت تقویت سیستم ایمنی و نیز ترمیم زخم ها در آبزیان کاربرد زیادی دارند، اما به دلیل تاثیرات سوء و ایجاد باقی مانده دارویی، محققین به دنبال جایگزینی این مواد با مواد طبیعی می باشند. یکی از این ترکیبات که خواص درمانی زیادی دارد بره موم زنبور عسل است. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر غلظت های مختلف بره موم بر ترمیم زخم پوستی و پاسخ سیستم ایمنی در ماهی کپور معمولی می باشد. عصاره بره موم از شرکت باریج اسانس کاشان تهیه گردید و غلظت های صفر، 2، 5 و10 درصد آن به همراه مواد حامل (مواد افزوده به بره موم به منظور انحلال در آب) بر روند ترمیم زخم پوستی ماهی کپور معمولی و پاسخ ایمنی و نیز بقاء آنها مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه در یک دوره 21 روزه و به روش حمام کوتاه مدت و یک بار در روز انجام شد. در مقایسه با تیمار کنترل، استفاده از بره موم زنبور عسل در غلظت 2 درصد تاثیر معنی داری در روند ترمیم زخم پوستی و نیز تحریک سیستم ایمنی در ماهی کپور پرورشی داشت (05/0p<). در استفاده از غلظت های بالاتر بره موم، ترمیم زخم مشاهده شد اما افزایش در تعداد سلول های خونی (گلبول قرمز، نوتروفیل و ائوزینوفیل) و افزایش تلفات ماهی را نیز به همراه داشت. استفاده از بره موم زنبور عسل به شکل افزودنی در آب در غلظت های پایین موثر بوده و سبب تحریک سیستم ایمنی می گردد.
    کلید واژگان: بره موم, ماهی کپور معمولی, ترمیم زخم پوستی, سیستم ایمنی, بقاء}
    Nasrin Choubkar, Abbasali Sari, Alireza Bolandnazar, Hashem Heshmati, Forough Mohammadi, Nastaran Shahbazian, Amirmohammad Emamirad, Payam Yari
    Antibiotics use to increase the immune and wound healing in many animals. But due to the residual effects of a drug, Antibiotics and used to increase the immune response and propolis wound healing is aquadic animals. But due to their residual, researchers are looking to replace them with natural materials. One of these natural materials that has many health benefits is bee propolis. The aim of this study was to evaluate the effect of different concentrations of propolis on wound healing and immune system response in common carp (Cyprinus carpio). Propolis extracts were prepared from Kashan Barij essence with different concentrations of 0 , 2 , 5 and 10% with carrier substances (to dissolve the propolis in water), and were evaluated on wound healing and immune response and survival of common carp on a 21 –day cycle of short baths once a day . The results showed that, compared with the control group (0%), the use of bee propolis in concentration of 2% has statistically significant difference on wound healing and immune system response in common carp. The use of higher concentrations of propolis healed wound, but increased the number of blood cells (red blood cells, neutrophils, and eosinophils) and increased mortality of fish, so it is better to use lower concentrations of propolis in fish. The use bee propolis as additive in water is effective in low concentrations and stimulates the immune system.
    Keywords: Propolis, common carp, Wound healing, immune system, Survival}
  • سید رضافاطمی طباطبایی، رحیم پیغان، شیبا یوسفوند
    با توجه به اثر برخی از آلاینده ها بر عملکرد غده ی تیروئید و به منظور بررسی اثر کاهش هورمون های تیروئیدی بر برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون کپور ماهیان این مطالعه انجام گردید. ماهیان به چهار گروه 30 قطعه ای تقسیم شدند. گروه ها، به ترتیب صفر (شاهد)، 3، 9 و 27 میلی گرم در لیتر پروپیل تیواوراسیل را در آب، به مدت یک ماه دریافت کردند. پس از یک ماه، نیمی از ماهیان هر گروه خون گیری شدند و وزن ماهیان، میزان هورمون های تیروئیدی، تری گلیسرید، کلسترول تام، HDL-c، LDL-c، گلوکز و اوره سرم اندازه گیری گردید و سپس مصرف دارو قطع و بقیه ی ماهیان پس از یک ماه همانند مرحله ی قبل، مورد بررسی قرار گرفتند. در مقایسه با گروه های مختلف، هورمون های تیروئیدی در مرحله ی اول تفاوت معنی داری نشان ندادند (05/0p>)؛ اما در مرحله ی دوم مقدار T4 در گروه های آزمایشی نسبت به گروه شاهد کاهش و T3 در گروه های 3 و 9 میلی گرم در لیتر نسبت به گروه 27 میلی گرم و کنترل افزایش نشان داد (05/0p<). تری گلیسرید در مرحله ی اول در گروه های 3 و 9 میلی گرم در لیتر از گروه شاهد بیشتر بود (05/0p<). غلظت HDL-c در مرحله ی دوم در گروه 3 میلی گرم بیشتر از گروه های شاهد و 27 میلی گرم در لیتر بود (05/0p<). گلوکز در مرحله ی دوم در گروه 9 میلی گرم در لیتر با کاهش معنی دار نسبت به گروه کنترل همراه بود (05/0p<). اوره نیز در گروه های تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل افزایش نشان داد. بر این اساس، هورمون های تیروئیدی به صورت تاخیری به تیمار انجام شده پاسخ دادند و تغییرات آن ها به صورت وابسته به مقدار، متغیرهای مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار داده است.
    کلید واژگان: هورمون های تیروئیدی, ماهی کپور معمولی, لیپید, اوره, گلوکز}
    S.R. Fatemi Tabatabaei, R. Peyghan, Sh Yusefvand
    Due to the effects of some pollutants on the thyroid gland function and to assess the effects of hypothyroidism on some blood biochemical parameters of common carps, this study was conducted. Fishes were divided into four groups of 30 each. The groups were treated by zero (control group), 3, 9 and 27 mg/L of propylthiouracil in water for one month. After 1 month, blood was taken from 15 fishes from each group and their weight, serum thyroid hormones, triglycerides, total cholesterol, HDL-c, LDL-c, glucose and serum urea urea were measured. For the reminder, the drug application was discontinued and the other halves of the fish were examined one month later, in the similar manner to the previous stage. In stage 1 (after one month) in comparison between different groups, thyroid hormones did not show significant difference (p>0.05), but in the second stage, T4 level was lower in the treatment groups in comparison with the control (p<0.05). T3 level in 3 and 9 mg/l groups were higher than 27 mg/L group and the control (p<0.05). The triglycerides level was higher in 3 and 9 mg/L groups compared to control group (p<0.05). HDL-c in the second stage in 3 mg/L group was higher than the control group and 27mg/L group (p<0.05). Glucose in the second stage was significantly lower in 9 mg/l group in comparaison with the control group (p<0.05). Urea also increased in the treated groups in comparison with the control (p<0.05). Accordingly, it is concluded that thyroid hormones had responded to the treatment with delay and their changes have affected the studied variables dependently.
    Keywords: thyroid hormones, Common carp, lipid, urea, glucose}
  • مژگان خدادای، رحیم پیغان، احمد حمیداوی*
    این پژوهش به منظور بررسی اثر پودر سیر بر تغذیه و شاخص های رشد ماهی کپور معمولی (Carpio Cyprinus) انجام پذیرفت. ماهیان کپور با میانگین وزنی اولیه ی 5/5±5/25 گرم به مدت 60 روز و در 9 تانک 2000 لیتری (30 قطعه بچه ماهی در هر تانک) با جریان آب 5/1 لیتر در دقیقه ذخیره شدند. برای تغذیه ی آنها غذای پودری کپور ماهیان از کارخانه ی بهسان تغذیه (BTA) تهیه گردید. برای این آزمایش ماهیان را به 3 تیمار غذایی تقسیم کرده که دارای (0 و 1/0 و 1 درصد سیر) بودند و برای هر تیمار 3 تکرار در نظر گرفته شد. برای بررسی رشد ماهیان و مقایسه ی بین تیمارها در پایان هفته ی هشتم از شاخص های رشد شامل افزایش وزن مطلق (WG)، ضریب تبدیل غذایی (FCR)، نرخ رشد ویژه (SGR)، میزان افزایش وزن نسبی (WGR)، استفاده شد. میزان نرخ رشد ویژه بین تیمار دوم و تیمار سوم تفاوتی نداشت (05/0P). میزان FCR در هر سه تیمار تفاوتی نداشت (05/0P). میزان افزایش وزن مطلق تیمارها متفاوت بود؛ به طوری که مقدار آن در تیمار سوم بیش از تیمار دوم و تیمار دوم بیش از تیمار اول بود. این تفاوت اندک لیکن معنی دار بود (05/0>P). این تحقیق نشان داد اضافه کردن پودر سیر به غذا موجب بهبود تولیدات در ماهی کپور معمولی شده است.
    کلید واژگان: پودر سیر, شاخص های رشد, ماهی کپور معمولی, پرورش ماهی}
    Khodadadim., Peyghanr., Hamidavi, A.*
    This study was undertaken to determine the effect of garlic powder on the growth indices of Cyprinus carpio. The experiment was done during 60 days and the fish whose initial mean weight was 22.5± 3.5 g was stocked in 9 flow-through tanks of 2000 liter capacity, includes 30 pieces of fish in each tank(Dugenci, et al) with a flow rate of 1.5 liter in a minute(Tan, et al. 2007). The control group was fed with concentrate (powder food) provided by Behsan Taghzieh Factory (BTF). To mix the garlic powder completely with the food, we used the powder food. To do the experiment the fish was divided into three groups and three replicates were considered for each group. The first group was just fed with powder food. After considering the amount of food and computing 0.1% of its biomes body, per kg, 1% garlic was added to the food of the second group. This amount for the third group was about 0.1% of the computed biomes of food. Comparing control group with other groups shows that garlic powder does not have any significant effect on the growth eighth week, we used the indicates which consist of Weight Gain (WG), Feed Conversion Ratio (FCR), Specific Growth Rate (SGR) and Weight Gain Rate (WGR). The rate of special growth was significant between first and two other groups (P<0.05). The rate of FCR had not been changed in each group (P>0.05). The rate of WGR among three groups had been increased significantly in the second group while this change between the second and third group was considerable too (P<0.05). This research studies the effect of adding garlic powder to the food of Cyprinus carpio and its effect on indicies growth of the fish.
    Keywords: Garlicpowder, Growth rate, Common carp, Cyprinus carpio, Fish}
  • رحیم پیغان، حسین نجف زاده ورزی، الهام جم زاده
    زمینه مطالعه
    فورازولیدن آنتی بیوتیکی است که به دلیل مضر بودن برای مصرف کنندگان، در آبزی پروری منع مصرف دارد. با اینحال امکان استفاده غیر قانونی آن در مزارع پرورشی وجود دارد.
    هدف
    هدف از این مطالعه تعیین وضعیت بقایای فورازولیدون در بافت عضلات ماهی کپور معمولی استان خوزستان بود.
    روش کار
    برای اینکار تعداد 100 قطعه ماهی کپور معمولی پرورشی صید و میزان فورازولیدون آنها اندازه گیری گردید. همچنین زمان حذف فورازولیدون از بدن ماهی کپور بطور تجربی به دو روش خوراکی و حمام بررسی گردید و در زمان های متوالی از عضلات ماهی ها نمونه گیری و فورازولیدون اندازه گیری گردید.
    نتایج
    نتایج حاصل از بررسی مزارع نشان داد که 40 قطعه از ماهی های پرورشی(40 درصد نمونه ها) حاوی مقادیر قابل اندازه گیری از داروی فورازولیدون بودند. در بررسی تجربی، در هر دو گروه آزمایشی خوراکی وحمام میزان دارو پس از 10 روز به ترتیب 7614‎/0±4100‎/3 و5447‎/0±3580‎/2 میلی گرم در کیلوگرم بوده است. پس از 20 روز فقط در گروه خوراکی مقادیری از دارو شناسایی شد (0474‎/0±1160‎/0 میلی گرم در کیلوگرم.) میزان دارو در دو گروه خوراکی و حمام کوتاه مدت (30 روزگی) و گروه شاهد صفر بوده است. مقدار دارو در 10 روزگی بین گروه خوراکی و حمام کوتاه مدت تفاوت معنی داری نداشته است (05‎/0> p.) نتیجه گیری نهایی: با توجه به نتایج احتمالا داروی فورازولیدون در برخی از استخرهای پرورشی به صورت غیر مجاز استفاده شده است. بررسی تجربی هم نشان می دهد زمان حذف کامل فورازولیدون در این گونه ماهی و در شرایط پرورشی استان خوزستان را می توان 30 روز در نظر گرفت.
    کلید واژگان: باقیمانده دارو, ماهی کپور معمولی, فورازولیدون, آبزی پروری, استان خوزستان}
    Peyghan R., Najafzadeh Varzi H., Jamzadeh E
    Backgrounds
    Furazolidon is a prohibited antibiotic not permissible for use in aquaculture. However, some fish farmers may use it illegally.
    Objectives
    This study was aimed to investigates the residues of Furazolidone in the muscles of cultured Common Carp.
    Methods
    One handred cultured Common carp were caught and the Furazolidone content of the fishe's muscle was measured using HPLC technique. Furazolidone was administered experimentally to 60 Common carp through two different procedures. The first procedure was applied by a short term bath while the second approach was considered orally. Sampling from the fishe's muscles was done within 10, 20 and 30 days after exposure.
    Results
    The results of this study showed that Furazolidone was detected in the muscles of 40 cultured fish (40%). This study revealed that Furazolidone had been residually retained in the muscles of fish, using both methods, when examining the 10 day samples. The residues were 3.41±0.76 mg/kg, for the oral administration method, and 2.36±0.54 mg/kg, for the bath. There was no significant difference between these two groups (p>0.05). After 20 days, the residue of Furazolidone was not detected in the short term bath group, but it was detected in the oral group. The results indicated that there was a longer retention of the drug in the oral administration group. Subsequently, 30 days after the drug administration for both groups, no Furazolidone was detected in the fishe's muscles. In the control group, for all samples, there was no Furazolidone residue detectable in the fishe's muscles.
    Conclusions
    This study showed that Furazolidone may be used in some of the fish farms in the Khozestan Province and at least thirty days are needed for drug to be cleared from their bodies.
  • مجتبی علیشاهی، مهدی سلطانی، مهرزاد مصباح، امین اسماعیلی راد
    در این تحقیق اثر عصاره گیاه خار مریم بر برخی پاسخ های ایمنی و خون شناسی ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور 280 قطعه ماهی کپور معمولی (میانگین وزن 22/8±12/65) به چهار تیمار تقسیم گردیدند. تیمار اول با باکتری کشته آئروموناس هیدروفیلا ایمن شده و با خوراک حاوی 5/0 درصدعصاره خار مریم تغذیه گردید. تیمار دوم ایمن نشده، ولی با خوراک حاوی عصاره تغذیه شد. تیمار سوم به روش فوق ایمن شده و با خوراک معمولی تغذیه شد، در صورتیکه تیمار چهارم ایمن نشده و با خوراک معمولی تغذیه گردید. به مدت 40 روز در فواصل زمانی 10 روزه نمونه گیری از خون آنها انجام گرفت. آزمایشات ایمنی شناسی شامل میزان فعالیت لایزوزیم سرم، میزان قدرت باکتری کشی سرم، فعالیت مسیر التراناتیو کمپلمان، میزان آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا، میزان پروتئین تام و میزان IgM سرم ماهیان هر تیمار اندازه گیری گردید. برخی فاکتورهای خون شناسی (میزان هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول های سفید و قرمز خونی، حجم متوسط گلبولی، وزن متوسط هموگلوبولین گلبولی و غلظت هموگلوبولین گلبولی) نیز در هر تیماراندازه گیری شد. در انتهای دوره تیمارها با باکتری آئروموناس هیدروفیلای زنده چالش داده شدند. و تلفات بعد از چالش ثبت گردید. نتایج مشخص ساخت که سطح لایزوزیم سرم و میزان پروتئین تام و میزان IgM سرم، تعداد گلبول های سفید و میزان هماتوکریت در هر دو تیمار ایمن و غیر ا یمن تحت تاثیر تجویز عصاره خار مریم قرار گرفت (05/0 p<. ) در صورتیکه تیتر آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا، فعالیت کمپلمان و سایر فاکتورهای خون شناسی در هر دو گروه ایمن و غیر ایمن تحت تاثیر تجویز عصاره قرار نگرفتند (05/0 p<). میزان قدرت باکتری کشی سرم و تلفات بعد از چالش با باکتری آئروموناس هیدروفیلا نیز فقط در تیمار غیر ایمن تحت تاثیر تجویز عصاره خارمریم قرار گرفت(05/0 p<. ) بطور کلی می توان نتیجه گرفت که تجویز عصاره خار مریم بصورت خوراکی باعث تحریک برخی فاکتورهای ایمنی غیر اختصاصی می گردد، و این ماده به عنوان یک محرک ایمنی در ماهی قابل توصیه است.
    کلید واژگان: سیلیمارین, پاسخ ایمنی, ماهی کپور معمولی, آئروموناس هیدروفیلا}
    Mojtaba Alishahi, Mehdi Soltani, Mehrzad Mesbah, Amin Ssmaeili Rad
    In this study the effects of Silybum. marianum extract on some immune responses and hematological parameters of the common carp (Cyprinus carpio) were investigated. A total of 280 fish weighing 65.12 ± 8.22 g were randomly divided into four equal groups. Group1 was immunized with Aeromonas hydrophila bacteria and fed with a diet containing 0.5% S. marianum extract. Group 2 was non-immunized and fed with a diet containing 0.5% S. marianum. Group 3 was immunized with A. hydrophila and was fed with a S. marianum-free diet. Group 4was neither immunized nor fed with S. marianum. Blood samples were taken every 10 days for 40 days. Sera samples were analysed for lysozyme activity, serum bactericidal activity, alternative complement activity, total protein, IgM concentration and anti-A. hydrophila antibodies. Blood samples were also used for hematological parameters, PCV, Hb, WBC, RBC, MCV, MCH, and MCHC. 30 fish in triplicates were challenged with A. hydrophila. The results showed that the values for WBC, PCV, total protein, IgM levels, and lysozyme activity were significantly increased in the serum of S. marianum-treated fish (p<0.05). No significant differences were recorded in anti-A. hydrophila antibody levels, complement activity, or other hematological parameters in S. marianum-treated fish compared to controls (p>0.05). The RPS and serum bactericidal activity was only increased in the non-immunized, S. marianum-fed group when compared to non-immunized, S. marianum-free group. This study indicates that oral administration of S. marianum enhances some non-specific immune responses in C. carpio, and therefore it can be recommended as an herbal immunostimulant in fish.
  • مهدی سلطانی، مینا رستمی
    سولفات مس از آلایده های محیط آبی است.هدف از این مطالعه برسی تغییرات هیستو پاتولوژیکی سولفات مس بر روی اندام های مختلف ماهی کپور بوده است. در این مطالعه، برخی اندام های حیاتی ماهی کپور معمولی (با وزن تقریبی 100 گرم)، شامل آبشش، پوست، کبد، کلیه و گنادها، به منظور مشاهده تغییرات میکروسکوپی در مجاورت مزمن با سولفات مس بمیزان 1 0/0 میلی گرم در لیتر به مدت یکماه و در دمای آب 1 ± 19 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. پس از پایدار کردن بافت ها در فرمالین 10 در صد، مقاطع بافتی به ضخامت 5 میکرون تهیه و به روش هماتوکسیلین – ائوزین رنگ آمیزی گردیدند. سپس مقاطع میکروسکوپی مربوطه توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرارگرفتند. مهمترین ضایعات کبدی شامل نکروز کانونی، واکوئله شدن، تغییرات پیکنوتیک و کاریورکسی در هسته هپاتوسیت ها، پرخونی و هجوم لنفوسیت ها در بافت همبندی کپسول کبدی بودند. ضایعات غدد جنسی شامل رسوب رنگدانه هموسیدرین و نفوذ سلول های آماسی بودند. در آبشش ادم، هیپر تروفی لاملاهای ثانویه، هیپرپلازی سلول های پوششی آبشش، چسبندگی لاملاهای ثانویه بیکدیگر، افزایش سلول های کلراید و مخاطی، پر خونی و حضور لنفوسیت ها مشاهده گردید. در بافت کلیه تغییرات نکروتیک لوله ها بخصوص در لوله های پروگزیمال قابل مشاهده بودند. با توجه به مشاهدات موجود در این مطالعه می توان ابراز داشت که در مورد ماهیانی که در مجاورت مزمن سولفات مس بمیزان 1 0 / 0 میلی گرم در لیتر به مدت یکماه قرار گرفتند، ضایعات بافتی فوق الذکر رخ می دهد.
    کلید واژگان: ماهی کپور معمولی, هیستوپاتولوژی, سولفات مس}
    Rostami M., Soltani M
    Copper sulfate is one of the most important pollutant in aquaculture systems. The aim of the present study was of the histopathological changes of some organs of common carp. copper sulphate can be considered as a toxic agent for fish.The effect of copper sulphate at 0. 0 1 mg/L as a constant bath was studied on Common carp (Cyprinus carpio) weighing about 100g. at 19±1°C for one month. Tissue samples of liver, gill, gonads and skin were obtained, fixed in 10% formalin, processed using routine histotechnique method and the 5 micron sections were stained with hematoxylin and eosin. Focal necrosis, vacuolation, picnosis, karyorrhexis of neuclear hepatocytes, infiltration of lymphocytes into connective tissue of liver and hyperemia were observed in liver samples. In the gonads tissue, inflam matory cells infiltrations and hemosiderin pigment were observed. There were, edema, hyperplasia, fusion of branchial cells, increased number of moucus and chloride cells observable in the gill sections. The main renal lesions were necrosis in proximal ducts. Accordingly, we can conclude that some tissue lesions occure in different organs of common carp after chronic exposure to copper sulfate (0. 0 1 mg/L).
  • مهدی سلطانی، مصطفی غفاری، پروانه خضرایی نیا، سعید بکایی
    هدف
    اثرات جانبی احتمال هوشبری اسانس گل میخک با دوزهای 100 ppm و 200 بر برخی از فاکتورهای هماتولوژیک، آنزیمهای سرمی و بافتهای کبد، کلیه، طحال، آبشش و مغز ماهی کپور معمولی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    حیوانات: ماهی کپور معمولی.
    روش
    ایجاد بیهوشی با دوزهای 100 ppm و 200 در تحت شرایط آب با کیفیت قابل قبول در دمای 20 ± 2 درجه سانتیگراد و بررسی فاکتورهای خونی (سلولی و آنزیمی) و هیستولوژی بافتهای خونساز کبد، آبشش و مغز.
    تجزیه وتحلیل: نرم افزار SPSS و SX، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون استیودنت t
    نتایج
    نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری در مقادیر فاکتورهای خونی شامل جمعیت لکوسیتی و گلبول قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین، MCV، MCH،MCHC و آنزیمی شامل آلانین ترانس آمیناز (ALT)، آسپارتات ترانس آمیناز (AST)، آلکالاین فسفاتاز (ALP) و لاکتات دی هیدروناز (LDH) مشاهده نگردید(0.3>P>0.1). همچنین نتایج مطالعات آسیب شناسی نشان داد که بجز مواردی از پرخونی بافت مغز در ماهیان بیهوش شده با دوزهای100 ppm و 200 بافتهای فوق فاقد ضایعات میکروسکوپیک بودند.
    نتیجه گیری
    با عنایت به نتایج فوق الذکر مصرف اسانس گل میخک تا 200 ppm به عنوان ماده بیهوشی در آبزی پروری بی خطر و قابل توصیه است.
    کلید واژگان: آنزیم های سرمی, متغیرهای خونی, ماهی کپور معمولی, اسانس گل میخک, بیهوشی, آسیب شناسی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال