به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کرمانشاه » در نشریات گروه « دامپزشکی »

  • زهرا شمشیری، علی گودرزتله جردی*، سید مسعود ذوالحواریه، محمد کمال پور، علیرضا سازمند
    بارتونلا‏ها باکتری‏های بیماری‏زای کم تر شناخته شده ای هستند که طیف وسیعی از حیوانات اهلی، وحشی و همچنین انسان‏ها را آلوده می‏کنند.  در حالی که این باکتری ها یک عامل بیماری‏زای مهم مشترک بین انسان و دام محسوب می‏شوند، اطلاعات محدودی در مورد میزان فراوانی و انواع گونه های آلوده کننده سگ ها در ایران وجود دارد.  این مطالعه با هدف شناسایی مولکولی گونه های مختلف بارتونلا در سگ ها و ناقل‏های بندپای آن ها در شهرستان‏های همدان و کرمانشاه انجام گرفت.  DNA ژنومیک خون 100 قلاده سگ شامل سگ های خانگی، خیابانی و پناهگاهی شهرستان‏های همدان (45= n) و کرمانشاه (55= n) و همچنین DNA ژنومیک 25 کک کتنوسفالیدس کنیس، شش کک پولکس ایریتانس و 12 کنه ریپیسفالوس سنگویینیوس که از 9 سگ آلوده جمع آوری شده بود استخراج شد.  نمونه ها با استفاده از دو روش PCR معمولی مجزا جهت شناسایی ژن های ITS و rpoB اختصاصی جنس بارتونلا، بررسی شدند.  در نهایت توالی نوکلیوتیدی نمونه‏های مثبت مورد آنالیز فیلوژنتیکی قرار گرفتند.  از 100 قلاده سگ بررسی شده تعداد 14 قلاده سگ (10 قلاده از همدان برابر 2/22 درصد و 4 قلاده از کرمانشاه برابر  2/7 درصد) آلودگی به گونه های بارتونلا را نشان دادند.  نتایج توالی‏یابی و آنالیز فیلوژنتیکی نشان داد که آلودگی به بارتونلا وینسونیای تحت گونه برخوفیای و کاندیدیاتوس بارتونلا مروکسیای در سگ های این دو منطقه وجود دارد.  همه‏ سگ های آلوده در پناهگاه ها نگهداری می شدند.  DNA بارتونلا در هیچ یک از نمونه‏های کک جمع‏آوری شده از روی سگ‏ها جداسازی نشد، اما یک کنه ریپیسفالوس سنگویینیوس از یک سگ که فاقد آلودگی در خون خود بود واجد DNA بارتونلا تشخیص داده شد.  فراوانی قابل توجه آلودگی به گونه های مختلف زیونوتیک بارتونلا در سگ های شهرستان‏ کرمانشاه اهمیت این بیماری منتقله از ناقلین و همچنین اهمیت سگ‏های آلوده در انتشار عامل این بیماری در منطقه و متعاقبا انتقال آلودگی به انسان را مشخص می‏کند.
    کلید واژگان: بارتونلا, زئونوز, سگ, بندپا, کرمانشاه, همدان, PCR}
    Zahra Shamshiri, Ali Goudarztalejerdi *, Seyed Massoud Zolhavarieh, Mohammad Kamalpour, Alireza Sazmand
    Bartonella species are lesser-known pathogenic bacteria that infect a wide range of domestic and wild animals as well as humans. Currently, out of 40 Bartonella species/subspecies, at least 17 are associated with clinical signs in humans and animals. However, despite the zoonotic importance of bartonellosis, there is limited information about prevalence and species infecting dogs and cats in Iran. The aim of this study was molecular identification of Bartonella species in dogs and arthropods infesting them in Hamedan and Kermanshah cities in the west of Iran. Blood genomic DNA (gDNA) was extracted from 100 dogs (45 from Hamedan and 55 from Kermanshah) and, of 25 Ctenocphalides canis fleas, six Pulex irritans fleas and 12 Rhipecephalus sanguineus ticks collected from nine infested dogs were examined for the presence of Bartonella species. Conventional PCR targeting fragments of ITS and rpoB genes was performed, and PCR-positive samples were sequenced bidirectionally and analyzed phylogenetically. Out of 100 dogs, 14 dogs (14%, ten from Hamedan and four from Kermanshah) were found infected with Bartonella species. Nucleotide sequencing confirmed the presence of four Bartonella species in the examined population i.e. Bartonella vinsonii subsp. berkhoffii and Candidatus B. merieuxii in dogs. None of the examined fleas scored positive but one Rh. sanguineus tick from a blood-negative dog was infected with Bartonella DNA. Results of the present study showed the presence of different zoonotic Bartonella species in dogs of Hamedan and Kermanshah cities highlighting the importance of this vector-borne infection. Effective ectoparasite control strategies, regular examination of pet and urban dogs and cats and successful chemoprophylaxis are suggested.
    Keywords: Arthropods, Bartonella, dogs, Hamedan, Kermanshah, PCR, Zoonotic}
  • هامون کردستانی، مهرداد پویانمهر*، احسان اله افشاری صفوی
    بیماری تب برفکی یکی از مهم ترین بیماری های عفونی ویروسی دام است. بعضی از مناطق جغرافیایی ایران اندمیک و یکی از مشکلات مهم بهداشتی اقتصادی می باشد. هدف این مطالعه بررسی الگوی اپیدمیولوژیک و پراکنش جغرافیایی بیماری تب برفکی در استان کرمانشاه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) طی یک دوره 12ساله بود. گزارش بیماری تب برفکی از سطح استان کرمانشاه طی سال های 1401-1390جمع آوری گردید. سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS 10.6 لایه های تقسیمات استان مشخص و اطلاعات مربوط به پارامترهای مختلف شامل تعداد کل دام ها به تفکیک معاینه شده، مبتلا، تلفات و کانون های پرخطر بیماری به صورت جدول توصیفی به پایگاه داده سیستم مختصات جغرافیایی (GCS) متصل به نقشه ی استان اضافه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تفاوت بین نقاط درگیر بیماری و میزان درگیری انجام شد. بین مناطق مختلف استان در غرب، مرکز و شرق در جمعیت نشخوارکنندگان اختلاف معنی دار بود (P <0.05). در گاوان بیشترین شیوع در شرق استان با 17/9 درصد و کمترین در مرکز با 1/6 درصد بود. در نشخوارکنندگان کوچک بالاترین شیوع در شرق استان با 1/19 درصد و کمترین در مرکز با 8/3 درصد بود. رخداد تب برفکی در کل جمعیت نشخوارکنندگان بزرگ و کوچک اختلاف معنی داری را نشان داد (P <0.05). بیشترین شیوع در سال1394و کمترین آن در سال1393 گزارش شده بود. نتایج این مطالعه در کمک به سیاست گزاران بهداشتی حوزه دام و اتخاذ روش های کنترلی مفید می باشد، لذا دقت در ثبت دقیق کدهای اپیدمیولوژیک سیستم GIS و توجه بیشتر به پایش ضروری است.
    کلید واژگان: الگوی اپیدمیولوژیک, نقشه پراکنش جغرافیایی, تب برفکی, کرمانشاه}
    Hamoon Kurdistani, Mehrdad Pooyanmehr *, Ehsanollah Afshari Safavi
    Foot and mouth disease is one of the most important viral infectious diseases of livestock. It is an endemic in some geographical regions of Iran and is one of the important health and economic problems. The aim of this study was to investigate the epidemiological pattern and geographic distribution of foot and mouth disease in Kermanshah province using geographic information system (GIS) over a 12-year period. Report of foot and mouth disease had been collected during 2011-2022.Then, using ArcGIS 10.6 software, the layers of specific province's divisions and information related to various parameters, including the total number of livestock's, examined, diseased, casualties and high-risk foci of the disease in the form of a descriptive table, coordinate system database Geographic (GCS) have connected to the map of the added province. Data analysis has been done based on the difference between the points involved in the disease and the degree of involvement. A significant difference has been observed in the population of ruminants between different regions of the province in the west, center and east (P < 0.05). In the cows, the highest prevalence was in the east with 17.9% and the lowest was in the center with 1.6%. In small ruminants, the highest prevalence was in the east with 19.1% and the lowest in the center with 3.8%. The occurrence of foot and mouth disease in the whole population of large and small ruminants showed a significant difference (P < 0.05). The highest was reported in 2014 and the lowest in 2013. The results of this study are useful in helping livestock health policy makers and adopting control methods, so it is necessary to be careful in recording the epidemiological codes of the GIS system and pay more attention to monitoring.
    Keywords: Epidemiological Pattern, Geographic Distribution Map, FMD, Kermanshah}
  • فرید رضایی*، مریم کریمی دهکردی، فاطمه عزیزی نژاد
    توکسوکاریازیس یکی از مهم ترین عفونت های انگلی است که شیوع جهانی دارد.  آلودگی به این انگل در انسان از طریق تماس مستقیم با سگ و گربه و یا تماس با منابع آلوده به تخم انگل نظیر خاک و چمن مکان های عمومی که در مسیر رفت و آمد سگ ها و گربه ها هستند و همچنین مصرف سبزیجات آلوده ایجاد می شود.  هدف از مطالعه ی حاضر بررسی میزان آلودگی خاک و چمن پارک های عمومی شهر کرمانشاه به تخم توکسوکارا بود.  مطالعه ی حاضر که به صورت توصیفی و به شکل بررسی مقطعی انجام شد، تعداد 120 نمونه خاک و تعداد 120 نمونه چمن از مجموع 16 پارک عمومی مهم در سطح شهر کرمانشاه  جمع آوری شد و سپس آلودگی انگلی نمونه های اخذ شده از خاک و چمن به روش رسوب شناورسازی مورد بررسی قرار گرفت.  نتایج نشان داد که از مجموع 16 پارک بررسی شده 15 پارک از نظر نمونه ی خاک (7/93 درصد) و 13 پارک از نظر نمونه های چمن (2/81 درصد) آلوده به تخم گونه های توکسوکارا بودند.  همچنین فراوانی آلودگی با تخم گونه های توکسوکارا در نمونه های خاک 8/70 درصد و در نمونه های چمن 8/30 درصد بود.  نتایج بررسی حاصل از این مطالعه نشان داد که آلودگی پارک های کرمانشاه با تخم گونه های توکسوکارا بالاست که این امر سبب افزایش احتمال ابتلا به عفونت های توکسوکاریایی در انسان می شود.  در نتیجه برای کاهش خطر آلودگی انسان احتیاج به برنامه های پیش گیرانه و کنترلی مانند ممانعت از آلودگی محیط به خصوص مکان های عمومی مانند پارک ها، با مدفوع سگ ها توصیه می شود.
    کلید واژگان: توکسوکارا, لارو مهاجر احشایی, گربه, سگ, کرمانشاه}
    Farid Rezaei *, Maryam Karimi Dehkordi, Fatemeh Azizinejad
    Toxocariasis is one of the most important parasitic and widespread infections which is caused by direct contact with dogs and cats or contact with sources contaminated with the parasite's eggs, such as soil and grass, in public places where dogs and cats travel, as well as the consumption of contaminated vegetables. The aim of this study was to investigate the contamination of soil and grass in different parks of Kermanshah, West of Iran, with Toxocara eggs. In this descriptive cross-sectional study, 120 soil and 120 grass samples were collected from a total of 16 public parks and gardens in Kermanshah, then the parasitic contamination of soil and grass samples exanimated by flotation deposition method. Results showed that out of 16 parks studied, 15 parks were infected with Toxocara species eggs in terms of soil samples (93.7%) and 13 parks in terms of grass samples (81.2%). Also, the prevalence of infection with Toxocara species eggs was 70.8% in soil samples and 30.8% in grass samples. Rresults of this study showed that the contamination of Kermanshah parks with Toxocara species eggs is high, which increases the risk of toxocariasis in humans. Therefore, to reduce the risk of human infection, the need for control programs such as prevention of environmental contamination with parasite eggs, especially in public places such as public parks, with dog feces is recommended.
    Keywords: Toxocara, VLM, Cat, Dog, Kermanshah}
  • هامون کردستانی، مهرداد پویانمهر*، احسان الله افشاری صفوی

    طاعون نشخوارکنندگان کوچک (PPR)یکی از مهم ترین بیماری های عفونی دام است. این بیماری درایران اندمیک است. هدف این مطالعه استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) جهت کمک در کنترل بیماری PPR طی یک دوره هشت ساله در استان کرمانشاه بود. گزارش بیماری PPR در سطح استان کرمانشاه طی یک دوره زمانی 1398-1390جمع آوری و با استفاده از نرم افزار ArcGIS 10.6 لایه های تقسیمات استان مشخص شد. اطلاعات مربوط به تعداد کل دام های هر شهرستان به تفکیک، دام های معاینه شده، دام های مبتلا، تلفات و کانون های پرخطر بیماری به صورت جدول توصیفی به پایگاه داده اضافه و با استفاده از سیستم مختصات جغرافیایی  (GCS)به نقشه ی استان متصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تفاوت بین نقاط درگیر بیماری، میزان درگیر ی و مناطق استان کرمانشاه با استفاده از نرم افزار SSPS 18 و آزمون chi-square وFisher  انجام شد. اختلاف معنی داری در رخداد بیماری در قسمت های مختلف استان مشاهده گردید (P< 0.05). در کانون های درگیری و ابتلا بیشترین و کمترین آمار به ترتیب مربوط به منطقه غربی 4/39 درصد، مرکزی 9/35 درصد و منطقه شرقی 6/24 درصد بود. بیشترین و کمترین تلفات نیز با 465 و 6 مورد مربوط به سال 1390 و 1396 بود. نتایج این مطالعه به دلیل اندمیک بودن بیماری در ایران به سیاست گذاران بهداشتی حوزه دام برای اتخاذ روش های کنترلی کمک و موجب شناخت بهتر اپیدمیولوژی بیماری می شود. لذا دقت در ثبت کامل و جامع کدهای اپیدمیولوژیک سیستم GISو توجه بیشتر به سیستم پایش لازم است.

    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, سیستم اطلاعات جغرافیایی, کرمانشاه, طاعون نشخوار کنندگان کوچک}
    Hamon Kurdistani, Mehrdad Pooyanmehr *, Ehsanollah Afshari Safavi

    Peste des petits ruminants (PPR) is one of the most important infectious diseases of livestock. This disease is endemic in Iran. The aim of this study was to use GIS to help control PPR over an eight-year period in Kermanshah province. Reports of PPR disease in Kermanshah province were collected over a period of 2011-2019. Using ArcGIS 10.6 software, the provincial segments were identified. The total number of livestock   infected, mortality and high risk centers were added to the descriptive table and It was connected to the province map using the Geographical Coordinate System. .Data analysis was performed based on the difference between disease incidence points, incidence rates and areas of Kermanshah province using SSPS 18 software and Fisher chi-square test.: There was a significant difference in disease incidence in different parts of the province (P <0.05). In conflict and infection centers, the highest and lowest statistics were related to the western region with 39.4%, the central region with35.9% and the eastern region with 24.6%, respectively. The highest and lowest casualties with 465 and 6 cases were related to 2012 and 2017. Due to the endemic nature of the disease in Iran, the results of this study in helping veterinary health policy makers in adopting control methods and better understanding of the epidemiology of the disease. Therefore, it is necessary to pay attention to the complete and comprehensive registration of the epidemiological codes of the GIS system and pay more attention to the monitoring system.

    Keywords: Epidemiology, GIS, Kermanshah, Peste des petits ruminants}
  • آرزو بیات، عبدالعلی چاله *، فرید رضایی، زهرا نیکوصفت

    توکسوپلاسما گونده ای انگل تک یاخته داخل سلولی است که در سراسر جهان در انسان و حیوانات شایع است و حدود یک سوم انسان ها در جهان در خطر آلودگی با این انگل قرار دارند. از آنجایی که توکسوپلاسموزیس می تواند باعث عوارض جدی در انسان به ویژه در فرم مادرزادی و افراد دارای نقص ایمنی شود، لذا شناسایی منابع آلوده کننده نقش مهمی در پیشگیری و کنترل این عفونت خواهد داشت. مطالعه حاضر در نواحی مختلف شهرستان کرمانشاه با هدف ارزیابی شیوع سرمی توکسوپلاسما گونده ای در ماکیان آزادزی انجام گرفت. صد و بیست نمونه سرم از مرغ های محلی آزادزی برای تعیین پادتن های ضد توکسوپلاسما گونده ای با استفاده از آزمون الیزا  و با به کارگیری سیستم اتوماتیک LIAISON مورد آزمون قرار گرفتند. سه میلی لیتر خون سیاهرگی از سیاهرگ زیر بال اخذ گردید و بعد از لخته شدن، نمونه ها با دور 3000 در دقیقه به مدت 5 دقیقه سانتریفیوژ شدند. سرم در دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت 24 ساعت ذخیره شدند، سپس در فریزر منهای 20 درجه سلسیوس تا زمان انجام آزمایش نگهداری شدند. بعد از ذوب شدن سرم ها در دمای محیط، یک میلی لیتر از هر نمونه به لوله های 2 میلی لیتری انتقال یافت و در آنالیزور قرار داده شدند نتایج نشان داد تعداد 27 نمونه (5/22 درصد) از نظر حضور پادتن های ضد توکسوپلاسما گونده ای در سرم مثبت بودند. نتایج نشان داد که ماکیان آزادزی ممکن است دارای خطر بالقوه عفونت به توکسوپلاسما گونده ای بوده و توانایی انتقال این عفونت را به انسان داشته باشند.

    کلید واژگان: توکسوپلاسما گونده ای, الیزا, بهداشت عمومی, ماکیان آزادزی, کرمانشاه}
    A. Bayat, A .Chalechale *, F .Rezaei, Z .Nikousefat

    Toxoplasma gondii is one of important intracellular parasites which is prevalent in human and animals worldwide and almost one third of humans in overall they are compromised by infection with this parasite. Since toxoplasmosis can cause serious complications in humans, especially in the congenital form and in immunocompromised individuals, the identification of infectious sources will play an important role in the prevention and control of this infection. The present study was carried out in different in Kermanshah City, Iran. The aim of this study was to evaluate the seroprevalence of Toxoplasma gondii in in free-ranging chickens. One hundred and twenty serum samples from free-ranging chickens (Gallus domesticus) were tested for anti-Toxoplasma antibodies using ELIZA test with using from fully-automated LIAISON system. Three ml of venous blood was taken from the brachial vein. The blood samples were left to clot then centrifuged at 3000 rpm for 5 minutes. Serum samples stored at 4 ºC for 24 hours, then kept in -20 ºC until the time of testing. After fluidization of sera in the environment, 1 ml from any of samples transferred to 2 ml tubes and put in the analyzer. Twenty seven out of 120 sera (22.5%) were positive for the presence of anti-Toxoplasma gondii antibodies in serum. The results indicated broiler chickens may have a potential risk of infection with Toxoplasma gondii and have the ability to transmit the infection to humans.

    Keywords: Toxoplasma gondii, ELIZA, Public Hygiene, Free-ranging chicken, Kermanshah}
  • زهرا رادفر، آزاده فروغی*، مهرداد پویانمهر
    کمپیلوباکتر به ویژه گونه کمپیلوباکتر ژژونی شایع ترین علت گاستروانتریت در انسان است. گونه های کمپیلوباکتر غالبا به میزان زیادی در مجرای روده ای طیور کلونیزه می شوند. آلودگی با کمپیلوباکتر ژژونی معمولا به وسیله خوردن مرغ نیم پز ایجاد می شود. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی کمپیلوباکتر در لاشه های مرغ عرضه شده در فروشگاه های سطح شهرستان کرمانشاه با استفاده از تکنیک PCR بود. در مجموع 100 نمونه از انتهای کلون مرغ از مغازه های عرضه کننده مرغ زنده تهیه شد. پس از آماده سازی نمونه ها، با استفاده از روش فنل-کلروفرم استخراج DNA از نمونه ها صورت گرفت. واکنش PCR با استفاده از سه جفت آغازگر اختصاصی Cadf، flaA و hipO صورت گرفت و نمونه های مثبت مشخص شدند. از بین 100 نمونه مورد بررسی فراوانی ژن های Cadf ، flaA و hipO به ترتیب 30، 31 و 20 درصد بدست آمد. یعنی 31 نمونه از 100 نمونه مورد بررسی به گونه های کمپیلوباکتر آلوده بودند (31 درصد) که 20 تای آن ها کمپیلوباکتر ژژونی (20 درصد) بودند و 10 نمونه دیگر، گونه های کمپیلوباکتر بجز کمپیلوباکتر ژژونی (10 درصد) بودند. 69 نمونه هم از نظر حضور کمپیلوباکتر منفی (69 درصد) بودند. در یک نمونه هم که فقط ژن flaA تکثیر شد، به نظر می رسد که ژن Cadf از دست رفته است. بررسی مطالعات نشان داد که میزان آلودگی به گونه های کمپیلوباکتر و نیز میزان شیوع آلودگی به گونه کمپیلوباکتر ژژونی در مناطق مختلف ایران و جهان متفاوت است. دلیل این امر توسط محققین مختلف به محل نمونه گیری از لاشه، تکنیک های مختلف تشخیصی، فصول نمونه گیری و غیره نسبت داده شده است. با توجه به نتایج حاصل، اهمیت گوشت طیور به عنوان منبع بالقوه عفونت کمپیلوباکتر مشخص شد.
    کلید واژگان: کمپیلوباکتر ژژونی, لاشه مرغ, کرمانشاه, PCR}
    Z. Radfar, Azadeh Foroughi *, Mehrdad Pooyanmehr
    Campylobacter (C.) jejuni is the most common cause of gastroenteritis in humans. Campylobacter spp. often colonize in a large amount in poultry guts. C. jejuni infection is usually caused by eating undercooked chicken. The aim of this study was to evaluate the frequency of Campylobacter in chicken carcasses presented in Kermanshah city stores using the PCR technique. A total of 100 samples from the end of the chicken clone were prepared from live poultry markets. After preparation of the samples, DNAs were extracted by phenol-chloroform method and optical density of the nucleic acid was measured by spectrophotometer. PCR reactions were performed and positive samples were identified. Among 100 samples, frequency of Cadf, flaA and hipO was 30%, 31% and 20%, respectively. It means that 31 out of 100 samples were contaminated with Campylobacter species, 20 of which were C. jejuni (64.5%) and 10 were Campylobacter species other than C. jejuni (35.5%). Sixty nine samples were campylobacter negative, (69%). In one sample that only flaA was amplified, it seems that Cadf gene has been missed. Studies showed that the prevalence of Campylobacter species and Campylobacter jejuni infection is variable in different parts of Iran and the world. The reason has been attributed by different researchers to sampling sites of carcasses, different diagnostic techniques, sampling season and etc. According to the results, the importance of poultry meat was determined as a potential source of Campylobacter infection.
    Keywords: Campylobacter jejuni, Chicken carcasses, Kermanshah, PCR}
  • یاسر شهبازی، احسان الله افشاری صفوی، نسیم شاویسی
    بروسلوز یکی از مهمترین بیماری های مشترک بین انسان و دام در سراسر جهان محسوب می شود. این بیماری به جز مناطقی که بروسلوز دامی در آن ها ریشه کن شده است، در سایر نقاط جهان به فور گزارش می شود. کنترل بروسلوز در حیوانات منجر به کاهش معنی دار بیماری در انسان می گردد. به همین دلیل، این مطالعه به منظور بررسی اپیدمیولوژیک بروسلوز دامی در استان کرمانشاه طی سال های 1392-1388 طراحی شد. داده های موردنیاز تعداد آزمون های اجراشده و واکسیناسیون دامی به تفکیک سال و نوع دام (گاو، گوسفند و بز) از اداره دامپزشکی استان کرمانشاه اخذ گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، طی سال های 1388 تا 1392 تعداد 3570 مورد گوسفند، 66077 مورد گاو و 52 مورد بز تحت بررسی بیماری بروسلوز قرار گرفته که به ترتیب 397 (12 /11%)، 26 (04 /0%) و 14 (92 /26%) مورد از نمونه های اخذشده از گوسفند، گاو و بز آلوده تشخیص داده شده است. بیشترین میزان آلودگی به بروسلوز در جمعیت گوسفند و گاو استان، مربوط به سال 1390 بوده که به ترتیب 247 راس گوسفند و 10 راس گاو آلوده به بروسلوز گزارش شده است. همچنین در این مدت، تعداد 3268982 مورد گوسفند، 484132 مورد گاو ، 110849 مورد بز تحت عمل واکسیناسیون قرار گرفته شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد، تعداد موارد مثبت بیماری بروسلوز دامی در سطح استان کرمانشاه نسبتا پایین است و با استفاده از برنامه های کنترلی موثر می توان میزان آن را به حداقل رساند.
    کلید واژگان: خصوصیات اپیدمیولوژیک, بروسلوز, جمعیت دامی, کرمانشاه}
    Y. Shahbazi, E. Afshari, N. Shaviysi
    Brucellosis considers one of the most important zoonotic diseases worldwide. It frequently reports all over the world, except in those countries where animal brucellosis has been eradicated. When the incidence of brucellosis is controlled in animal reservoirs, there is a corresponding and significant decline in the incidence in humans. This study was conducted to investigate epidemiological aspects of animal brucellosis in Kermanshah province through 2009-2013. Data of vaccinating livestock and also examined tests according to year and type of livestock (cows, sheep and goat) were obtained from Veterinary Organization of Kermanshah province. According to the results of the present study, 3570 sheep, 66077 cattle and 52 goat have been evaluated between 2009 and 2013 that 397 (11.12%), 26 (0.04%) and 14 (26.92%) of each animals were positive, respectively. The highest number of cases of the disease was reported in 2011 that 247 and 10 cases of sheep and cattle were positive. Moreover, during the period of the study 3268982 sheep, 484132 cattle and 110849 goats were vaccinated. The results of the present study indicated that the prevalence of brucellosis in livestock animals in Kermanshah province is relatively low and effective control program of the disease should be recommended.
    Keywords: Kermanshah, brucellosis, epidemiological characteristics, animal population}
  • یاسر شهبازی، محمد هاشمی، اسما افشاری، نگین کرمی

    تغذیه یا درمان نامناسب طیور توسط آنتی بیوتیک ها موجب تولید تخم مرغ هایی با باقی مانده های آنتی بیوتیکی می گردد. هدف از بررسی حاضر ارزیابی باقیمانده های دارویی در تخم مرغ های عرضه شده در شهر کرمانشاه، ایران می باشد. به این منظور 120 تخم مرغ با میانگین وزنی 60 گرم بصورت تصادفی از فروشگاه های کرمانشاه جمع آوری شد و در مرحله بعدی با روش آزمون چهار پلیتی، باقیمانده آنتی بیوتیکی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که 3.3% تخم مرغ های بررسی شده دارای باقیمانده آنتی بیوتیکی بودند. اصلی ترین باقیمانده در زرده، تتراسایکلین بود. آمینوگلیکوزید ها نیز به عنوان آلوده کننده های جزئی شناسایی شدند. بر این اساس باقیمانده آنتی بیوتیکی در کرمانشاه تهدیدی برای مصرف انسانی بوده و بنابراین نظارت قوی مسئولین ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: باقیمانده های آنتی بیوتیکی, تخم مرغ, روش آزمون چهار پلیتی, کرمانشاه}
    Yasser Shahbazi, Mohammad Hashemi, Asma Afshari, Negin Karami

    Poultry nutrition or inappropriate treatments by antibiotics can lead to production of eggs with antibiotic residues. The aim of the present study is to assess the prevalence of drug residues in eggs presented in Kermanshah, Iran. For this purpose, 120 eggs with the average weight of 60 grams were collected randomly from the supermarkets in Kermanshah and later were tested for antibiotic residues using the Four- Plate Test (FPT) method. The results showed that 3.3% of the tested eggs had antibiotic residues. The main residues in egg yolk was due to tetracycline. Aminoglycosides were also detected as minor contaminants. Accordingly, antibiotic residues in eggs presented in Kermanshah are a threat for human consumption and therefore strong supervision of the authorities is essential.

    Keywords: Antibiotic residues, Egg, FPT method, Kermanshah}
  • مقداد پیرصاحب، کیومرث شرفی، عبدالله درگاهی، مهرداد چراغی، اسماعیل عزیزی، طوبی خسروی*، مهدی غایب زاده
    امروزه ورود فلزات سنگین به محیط های آبی در اثر تخلیه بی رویه پساب فاضلاب های مختلف صنعتی یک مشکل زیست محیطی در سطح جهانی محسوب می شود که باعث تجمع فلزات سنگین در بدن آبزیان (از جمله بافت عصله ماهیان) می گردد. در این مطالعه سعی بر ارزیابی میزان کروم و وانادیوم در بافت عضله ماهی لوتک (Cyprinion macrostomum) و نازک (Chondrostoma regium) در رودخانه قره سو کرمانشاه (1392) می باشد. برای این منظور 8 ایستگاه مختلف در طول روخانه و با توجه به نقطه تخلیه پساب فاضلاب شهری و صنعتی جهت نمونه برداری تعیین شد. از هر ایستگاه 10 نمونه انتخاب گردید و پس از آماده سازی نمونه ها اقدام به سنجش فلزات کروم و وانادیوم با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی شد. میانگین میزان کروم و وانادیوم بافت عضله گونه های مورد بررسی در بین ایستگاه های مختلف تفاوت معنی داری داشتند (05/ 0> p)، بطوریکه کمترین و بیشترین میزان کروم بافت عضله ماهی به ترتیب مربوط به ایستگاه 3 و 8 و در مورد وانادیوم به ترتیب مربوط به ایستگاه 6 و 8 بوده است. میانگین وانادیوم بافت عضله گونه های مورد بررسی در ایستگاه های 3، 4، 5 و6 از میزان استانداردWHO با اختلاف معنی داری کمتر است(05/ 0> p) و در بقیه ایستگاه ها با اختلاف معنی داری بالاتر از استاندارد WHO است. میانگین کروم در تمامی ایستگاه ها بالاتر از استاندارد FDA و WHO برآورد گردید (05/ 0> p).مقایسه نتایج این مطالعه با سایر مطالعات و همچنین با استانداردهای FDA و WHO نشان دهنده مقادیر بالایی از فلزات سنگین کروم و وانادیوم در بافت عضله دو گونه ماهی مورد بررسی است. آلودگی بیش از حد رودخانه قره سو کرمانشاه به انواع فاضلابهای مختلف صنعتی و نیز فاضلاب شهر کرمانشاه از دلایل افزایش مقادیر فلزات سنگین است که باید در جهت کاهش این آلاینده های رودخانه قره سو اقدام نمود.
    کلید واژگان: کروم, وانادیوم, ماهی, روخانه قره سو, کرمانشاه}
    M. Pirsaheb, K. Sharafi, A. Dargahi, E. Azizi, T. Khosravi*, M. Ghayebzadeh
    Nowadays, the entrance of heavy metals in the aquatic environment is an important and also a global environmental concern due to the indiscriminate discharging of various industrial wastewaters, which cause accumulation of heavy metals in body of aquatic animals including fishes. The present study aimed to evaluate the amount of Chromium and Vanadium in muscle tissue of Chondrostoma regium and Cyprinion macrostomum fish in Kermanshah Gharasou River in 2013. For sampling eight different places were chosen along the river and according to places of discharging municipal and industrial wastewaters. A total of 10 samples were collected from each place and all samples were analyzed for determination of Chromium and Vanadium metals using atomic absorption spectrophotometer. Based on results, mean concentrations of Chromium and Vanadium in muscle tissue of investigating different species among all places were significantly different (P <0.05). The minimum amount of Chromium and Vanadium content was observed at the 3 and 8 sampling stations; while the maximum quantity was determined at the 6 and 8 stations. Results revealed that mean content of Vanadium at the 3, 4, 5 and 6 station was significantly lower (P <0.05) than the standard limit approved by WHO, however, at the other stations the Vanadium content was significantly higher (P <0.05) than the WHO limit. The estimated Chromium quantity of all stations was higher than the FDA and WHO standards (P <0.05). Comparing the results of the present study with findings of other researches and also existing standards (FDA and WHO) indicate high levels of Chromium and Vanadium residues in muscle tissue of fishes. High loads of Pollutants with different types of industrial and municipal wastewater in Kermanshah Gharasou River are the major cause of heavy metals residues. Therefore, it is crucial to apply practical approaches to reduce these pollutants in Gharasou River.
    Keywords: Chromium, Vanadium, Fish, Gharasou River, Kermanshah}
  • سمیه بهلولی اسکویی، احسان صادقی، امیرحسین هاشمیان، سحر غفاری خلیق
    دیروفیلاریوزیس یک بیماری مشترک بین انسان و دام است که عامل آن دیروفیلاریا ایمیتیس، یک انگل نماتود قابل انتقال توسط حشرات با گسترش جهانی بوده و بسیاری از حیوانات اهلی علی الخصوص سگ ها و گربه ها می توانند به عنوان میزبانان اصلی این انگل محسوب شوند. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع دیروفیلاریوزیس در سگ های گله استان کرمانشاه و ارتباط بین میزان آلودگی با سن، جنس، نژاد، فصل و انتشار جغرافیایی انگل بود. تعداد 120 قلاده سگ گله به طور تصادفی انتخاب و پس از ثبت سن، جنس، نژاد و منطقه اخذ نمونه مورد آزمایش قرار گرفتند. نمونه های خون اخذ شده به آزمایشگاه ارسال شدند و از نظر حضور میکروفیلر دیروفیلاریا ایمیتیس به روش گسترش ضخیم خون و روش نات اصلاح شده بررسی گردیدند. از تعداد 120 قلاده سگ مورد آزمایش، در 22 نمونه (3/18% با فاصله اطمینان 3/25% - 4/11%) میکروفیلر دیروفیلاریا ایمیتیس مشاهده گردید. از 22 نمونه مثبت، 14 نمونه سگ نر، معادل 20% (با فاصله اطمینان 4/29% - 6/10%) جامعه سگ های نر مورد مطالعه و8 نمونه سگ ماده، معادل 16% (با فاصله اطمینان 2/26% - 8/5%) سگ های ماده مورد آزمایش آلوده گزارش گردید. بیشترین میزان آلودگی در گروه سنی بالای 3 سال و کمترین میزان آلودگی در گروه سنی یک و زیر یک سال مشاهده شد، به نحوی که 25% نمونه های گروه سنی بالای 3 سال، 3/13% نمونه های گروه سنی 1-3 سال و 10% نمونه های گروه سنی یک و زیر یک سال از نظر آلودگی مثبت تشخیص داده شدند. 6/19 % سگ های آلوده از نژاد هیبرید و 4/21% سگ های آلوده از نژاد بومی بودند. با توجه به نمونه گیری در کلیه فصول سال، بیشترین آلودگی در فصل تابستان با 6/26% و کمترین آلودگی در فصول پاییز و زمستان با 3/13% مشاهده شد. با توجه به تقسیم بندی مناطق نمونه گیری شده، در منطقه شمال و جنوب 3/13%، در منطقه شرق 6/26% و در منطقه غرب 20%، سگ های نمونه گیری شده از نظر آلودگی مثبت تشخیص داده شدند. بین میزان شیوع دیروفیلاریا ایمیتیس با هیچ کدام از عوامل مورد بررسی فوق شامل: جنسیت، سن، نژاد، فصل و منطقه مورد بررسی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. با توجه به حضور آلودگی انگل دیروفیلاریا ایمیتیس در استان کرمانشاه و مشترک بودن بیماری با انسان، باید ضمن معدوم نمودن سگ های آلوده و استفاده از دارو های ضد انگل جهت پیشگیری و درمان سگ های آلوده، انگل فوق را کنترل نمود.
    کلید واژگان: دیروفیلاریا ایمیتیس, سگ گله, کرمانشاه}
    Bohloli Oskoii. S., Sadeghi. E., Hashemian. A.H., Ghaffari Khaligh. S
    Dirofilariosis is a zoonotic disease caused by Dirofilaria immitis، a nematode parasite. It can be transmitted by insects and distributed worldwide. Animals such as dog and cat can serve as hosts of the parasite. The aim of this study was the determination of dirofilariosis prevalence and relation between infection with age، gender، strain، season and geographical distribution in the shepherd dogs in Kermanshah province. One hundred and twenty Shepherd dogs selected randomly، the age، gender، breed and the area were recorded، and then the blood samples were taken and sent to the lab. The presence or absence of Dirofilaria immitis microfiler was examined by thick blood smear and modified knott methods. Twenty two out of 120 samples were positive (18. 3%، CI: 11. 4%-25. 3%) in Dirofilaria immitis microfiler. Fourteen male dogs (20%، CI: 10. 6%-29. 4%) and 8 female dogs (16%، CI: 5. 8%-26. 2%) were positive. The most infected rate was observed in over three-year age group and the least infected rate was observed in one and under one-year age groups. In this study 25% of the over three-year age group، 13. 3% of the one to three-year age group and 10% of the one and under one-year age groups were infected. 19. 6% of the infected dogs were hybrids and 21. 4% of the infected dogs were indigenous. The most infected rate was seen in the summer (26. 6%) and the least infected rate was seen in autumn and winter (13. 3%). In different geographical areas of the study، 13. 3% of positive samples were related to the north and the south regions، 26. 6% to the east region and 20% to the west region. There was no significant difference between the prevalence of dog dirofilariosis with none of the above factors. The presence of Dirofilaria immitis infection among dogs in Kermanshah province and the transmission possibility of the infection to human، for controlling the disease it is suggested that the loafer dogs would have to be obliterated and the effective drugs were used against the parasite in order to prevent and treat the infected ones.
    Keywords: Dirofilaria immitis, Shepherd Dog, Kermanshah}
  • مقداد پیرصاحب، کیومرث شرفی، مسعود مرادی*
    با توجه به اینکه سبزیجات و صیفی جات قابلیت جذب و احتباس مقادیر زیادی از نیتریت و نیترات را دارا هستند، لذا مصرف این قبیل محصولات توسط انسان موجب به خطر افتادن سلامتی می گردد. هدف از این مطالعه تعیین میزان نیتریت و نیترات موجود در صیفی جات و سبزیجات کشت شده در دشت های بخش جنوبی و شرقی شهر کرمانشاه می باشد. در این مطالعه، 330 نمونه جهت تعیین میزان نیترات و نیتریت طبق استاندارد ملی ایران (شماره4106) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که از نظر میانگین میزان نیتریت در سبزیجات و صیفی جات، در مناطق نمونه برداری تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>p)، اما در مورد نیترات این تفاوت معنی دار نبود (05/0P>). بطور کلی در دو دشت ماهیدشت و درود و فرامان بیشترین میزان نیتریت مربوط به غده تربچه به ترتیب 1/2±05/6 و 845/0±12/6 میلی گرم بر کیلوگرم و کمترین میزان مربوط به خیار با مقدار 022/0±1/0 و 085/0±174/0 میلی گرم بر کیلوگرم بود. همچنین بیشترین میزان نیترات در دشت ماهیدشت مربوط به اسفناج (17/21±11/392 میلی گرم بر کیلوگرم) و در دشت و درود و فرامان مربوط به غده تربچه (02/158±94/316 میلی گرم بر کیلوگرم) و کمترین میزان در هر دو دشت مربوط به گوجه فرنگی و به ترتیب 56/3±42/11 و 2/5±1/9 میلی گرم بر کیلوگرم بود. میانگین میزان نیتریت و نیترات در بین سبزیجات یا صیفی جات مختلف مورد بررسی اختلاف معنی داری داشت (01/0>p). با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که مقدار نیتریت در بعضی از سبزیجات و صیفی جات مورد بررسی فراتر از مقدار مجاز است. بنابراین لازم است که تا حد ممکن استفاده از کودهای ازته در مزارع کشت آنها کاهش یابد.
    کلید واژگان: نیتریت, نیترات, سبزیجات, صیفی جات, کرمانشاه}
    Pirsahebm., Sharafik., Morad, M.*
    Given that the capacity of vegetables and cucurbits absorption and retention has large amounts of nitrite and nitrate. Therefore, the intake of these products can threaten human health. The aim of this study was to determine nitrite and nitrate in cucurbits and vegetables cultivated in plains of sothern and eastern parts of Kermanshah. For this purpose, a total number of 330 samples was examined for determination of nitrate and nitrite. The samples were analyzed according to the instructions provided by the Institute of Standards and Industrial Research of Iran (No. 4106). The results showed that there are significant differences in the mean value of nitrite in vegetables and cucurbits, in the sampling locations (P<0.01). However, this difference was not significant (P>0.05) in the case of nitrate. The highest level of nitrite was estimated at 6.05±2.1 and 6.12±0.845 mg/kg in radish tubers and the lowest level was estimated at 0.1±0.022 and 0.174±0.085 mg/kg in cucumber samples in Mahidasht and Drood and Framan plains, respectively. In addition, the highest amount of nitrate in the Mahidasht plain was determined in spinach (392.11 ± 21.17 mg/kg) and in the Drood and Framan plain was observed in radish tubers (316.94 ±158.02 mg/kg). The lowest levels of nitrate in the both sampling areas were determined in tomatoes (11.42 ± 3.56 and 9.1±5.2 mg/kg, respectively). Moreover, a significant difference (P<0.01) was observed in the mean quantity of nitrate and nitrite in the different vegetables or cucurbits. It was concluded that the level of nitrite in some vegetables and cucurbits was higher than acceptable limit. Therefore, it is essential to reduce the application of nitrogen fertilizers in these areas.
    Keywords: Nitrate, Nitrite, Vegetables, Cucurbits, Kermanshah}
  • رضا فرجی، فریدون سبزی*، ایوب زرنشان، چمن مرادخانی

    این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع مالاسزیا در پوست دام های اهلی (گاو، گوسفند و بز) شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی و در طی یک دوره 12 ماهه از شهریور 90 الی شهریور 91 بر روی 190 دام اهلی (شامل 86 گاو (45%)، 56 گوسفند (30%) و 48 بز (25%) انجام شد. نمونه برداری به وسیله روش استریل تراشیدن قسمت های پشت بدن، گوش، زیر بغل، کشاله ران و اطراف مخرج انجام شد. شناسایی گونه های مالاسزیا با استفاده از رشد بر روی محیط سابوروگلوکز آگار غنی شده با روغن زیتون، توانایی قارچ در مصرف توئین های 20، 40، 60 و 80، آزمون کاتالاز و هیدرولیز اسکولین انجام گرفت. 63 راس (33%) از دام ها به ترتیب گاو با 39 مورد (9/61%)، گوسفند با 13 مورد (63/20%) و بز با 11 مورد (46/17%) از نظر کشت مالاسزیا مثبت بودند. گونه های جدا شده عبارت بودند از مالاسزیا فورفور با 22 مورد (35%)، مالاسزیا گلوبوزوا با 15 مورد (24%)، مالاسزیا اسلوفیه با 12 مورد (5/19%)، مالاسزیا رستریکا با 7 مورد (11/11%)، مالاسزیا پاکی درماتیس با 5 مورد (8%) و مالاسزیا سیمپودیالیس با 2 مورد (17/3%). شیوع گونه های وابسته به چربی در حال افزایش است به طوری که مالاسزیا فورفور غالب ترین گونه جدا شده از دام ها بود. کلمات کلیدی: گونه های مالاسزیا، دام های اهلی، کرمانشاه.

    کلید واژگان: گونه های مالاسزیا, دام های اهلی, کرمانشاه}
    Faraji R., Sabzi F., Zarneshan A., Moradkhani Ch

    This study was to determine the prevalence of Malassezia in domesti animals (cattle، sheep and goat) in Kermanshah city. This descriptive–analytic study was performed on 190 domesti animals including: 86 cattle (45%)، 56 sheep (30%) and 48 goats (25%) during 12-month period from August 2011 until July 2012. Specimens were collected by using scraping method from different parts of the body (back، ear، armpit، groin and around anus). Sabouraud Glucose Agar (SGA supplement with olive oil) was used for the sample of culture and in addition to morphological study; other tests such as Tween absorbance، catalase and esculin hydrolysis were performed to identify different species of Malassezia. Sixty-three (33%) of animals were infected with Malassezia، comprising of cattle with 61. 9% (39 cases)، sheep with 20. 63% (13 cases) and goats with 17. 46% (11 cases) respectively. The frequencies of the isolated Malassezia species included M. furfur (35%)، M. Globosa (24%)، M. slooffiae (19. 5%)، M. restrikta (11. 11)، M. pachidermatis (8%)، and M. sympodialis (3. 17%). There was such an increase in the frequency of the lipophilic species that M. furfur was، by far، the most predominant yeast isolate.

    Keywords: Malassezia species, Domesticated animals, Kermanshah}
  • علی میکائیلی، علی مصطفایی، مراد رحیمی، علی قشقایی
    درماتوفیتوزیس یکی از عفونت های قارچی شایع انسان و حیوان محسوب می شود. ترایکوفایتون وروکوزوم یکی از علل مهم درماتوفیتوزیس در انسان است که مخزن آن گاو، گوسفند، بز و شتر می باشد. این درماتوفیت دارای واریته های رنگی (زرد، سفید و خاکستری) است. طی یک مطالعه توصیفی، فراوانی واریته های ترایکوفایتون وروکوزوم در میان گاوهای آلوده به درماتوفیتوزیس در گاوداری های شیری شهرستان کرمانشاه مورد بررسی قرارگرفت. پس از شناسائی گاوهای آلوده به درماتوتوفیتوزیس از ضایعات جلدی حیوان نمونه برداری به عمل آمد. نمونه ها در محیط کشت سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (مایکوزیل آگار) کشت داده، پس از رویش قارچ، بر اساس ویژگی های ماکروسکوپی و میکروسکوپی کلونی های قارچ، نتایج ثبت شدند. از تعداد 1125 مورد کشت انجام شده تنها ترایکوفایتون وروکوزوم جدا شد که نسبت فراوانی واریته های آن به شرح زیر است: در 37 مورد واریته نارنجی یا زرد (اوکراسئوم)، در 10 مورد واریته سفید و خاکستری چین خورده (آلبوم) و در 7 مورد واریته سفید متمایل به خاکستری صاف (دیسکوئید) جدا گردید. ضمنا در کل نمونه های فوق قارچی دیگری جدا نشد. با توجه به اینکه از ترایکوفایتون وروکوزوم می توان واکسن تهیه نمود، شناسائی واریته غالب در منطقه می تواند گام موثری در تهیه واکسن برای ایمن سازی گاوها بر علیه درماتوفیتوزیس باشد.
    کلید واژگان: ترایکوفایتون وروکوزوم, گاو, درماتوفیتوزیس, کرمانشاه}
  • سید حسین حسینی، ولی الله واعظی، قاسم جعفری، اختر رضایی، مهندس غلامرضا کرمی
    هدف
    بررسی وضعیت آلودگی دامهای داشتی با فاسیولا و عوامل موثر در همه گیری شناسی انگل در استان کرمانشاه.
    طرح: مطالعه میدانی - آزمایشگاهی.
    روش
    در مطالعه اپیدمیولوژی فاسیولوزیس در استان کرمانشاه موارد زیر مورد مطالعه قرار گرفت: الف- بررسی وضعیت آب و هوایی: شاخصهای آب و هوایی مانند میانگین بارندگی، میانگین درجه حرارت ماهیانه و سالیانه، رطوبت... از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. بر اساس اطلاعات سازمان هواشناسی، در مقیاس خرده اقلیم استان به چهار منطقه: 1- جلگه ای گرم(گیلانغرب، سرپل ذهاب...)، 2- جلگه ای معتدل (کنگاور، صحنه و سنقر)، 3- کوهستانی معتدل (کرمانشاه و اسلام آباد)، 4- کوهستانی سرد (اورامانات) تقسیم گردید. ب- بررسی حضور حلزونهای میزبان واسط و مراحل نوزادی آنها: از تعدادی از منابع آبی استان در هر فصل حداقل یکبار نمونه برداری انجام شد. شناسایی حلزونهای میزبان واسط با توجه به اختصاصات صدف آنها صورت گرفت. ج- بررسی وضعیت آلودگی دامهای داشتی: از دامهای داشتی مناطق مختلف (گوسفند، بز و گاو) به صورت تصادفی نمونه مدفوع اخذ گردید و با روش شناورسازی تخم کرمها مورد آزمایش قرار گرفتند. د- بررسی آلودگی دامها در کشتارگاه: در بازرسی کبد، وضعیت آلودگی دامهای بومی کشتار شده استان به گونه های فاسیولا در طی یکسال مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    در نمونه برداری از آبگیرهای مختلف استان حلزون های لیمنه آترونکاتولا (میزبان واسط فاسیولا هپاتیکا) و لیمنه اوریکولاریا و لیمنه آگدروزیانا (میزبان واسط فاسیولا ژیگانتیکا) مشاهده گردید. ولی پراکندگی و فراوانی حلزونها در نقاط مختلف متفاوت می باشد. در بررسی آلودگی دامهای دشتی در طول یکسال به صورت تصادفی از گوسفند، بز و گاو در مناطق مختلف نمونه برداری به عمل آمد و حداکثر آلودگی در منطقه 1 و 2 و حداقل آلودگی در منطقه 4 مشاهده شد. در بررسی کشتارگاهی نیز حداکثر آلودگی در منطقه گیلانغرب و سرپل ذهاب (منطقه 1) و حداقل آلودگی در منطقه پاوه و جوانرود (منطقه 4) دیده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه استان دارای نواحی مرتفع و پست است یک اقلیم واحد وجود ندارد و در مقیاس خرده اقلیم (میکروکلایمت) چند نوع آب و هوا در منطقه مشاهده می شود. وضعیت آلودگی مناطق مختلف به فاسیولا با هم تفاوت دارند. مناطق 1 و 2 به عنوان نواحی مستعد و مناسب و منطقه 4 به عنوان ناحیه نامناسب برای آلودگی دامها به فاسیولا می باشد.
    کلید واژگان: فاسیولا, اپیدمیولوژی, کرمانشاه}
  • علی اصغر بهاری، عبدلعلی چاله چاله، حمید راهی، ملیحه عباسعلی پور کبیره
    در این پژوهش به منظور تعیین مقادیر مرجع پروتئین تام و فراکسیونهای آن 38 راس از اسبهای کرد اسبداری های اطراف کرمانشاه که از نظر بالینی سالم بودند انتخاب شدند. حیوانات مورد مطالعه از رده های مختلف سنی و از هر دو جنس نر و ماده بودند. نمونه های خون از ورید وداج در شرایط ناشتا اخذ و سرمها جدا شدند. پروتئین تام به روش بیوره اندازه گیری شد و فراکسیونهای آن به روش الکتروفورز استات سلولز تعیین گردیدند. فراکسیون پست آلبومین در تمام نمونه ها وجود داشت ولی در همه نمونه ها فراکسیون بتا یک و بتا دو از یکدیگر جدا نشدند. دامنه های مرجع بر اساس صدکهای 2.5 و 97.5 محاسبه شدند. دامنه به دست آمده برای سرم اسبهای کرد بر حسب گرم در لیتر برابر بود با پروتئین تام 61-79.1، آلبومین 28.88-37 37.95-55.39) درصد(پست آلبومین 0.4- 2.1 0.58-2.93) درصد(، آلفا یک گلوبولین 5.35-12.23 8.20-17.31) درصد(، آلفا دوگلوبولین 3.39-8.67 5.88-12.08) درصد(، بتا یک گلوبولین 10.23-21.9 15.64-28.13) درصد(، بتا دو گلوبولین 2.79-9.82 4.31-13.09) درصد(، گاما گلوبولین 8.1-20.09 12.01-28.85) درصد(و گلوبولین تام 28.74-46.51 42.5-60.99) درصد(. نسبت آلبومین به گلوبولین 0.61-1.24 به دست آمد. مقادیر به دست آمده با دامنه های موجود در سایر نژادها مقایسه شد. یک ارتباط مثبت بین سن و غلظت گاماگلوبولین در اسبهای کرد دیده شد. در مقایسه با الگوی الکتروفورز سایر اسبهای ایرانی، شناسایی پست آلبومین در مطالعه حاضر یک یافته جدید است.
    کلید واژگان: پروتئین سرم, الکتروفورز استات, اسب کرد, کرمانشاه}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال