نقش روش تدریس فعال معلمان در هندسه (با مدل ون هیلی) در افزایش انگیزش و یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی
نویسنده:
چکیده:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش تدریس فعال هندسه در مقایسه با روش غیرفعال بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه پیشرفت و عملکرد حل مسئله دانشآموزان دوره ابتدایی انجام گرفته است. مشکل اساسی آموزش هندسه در ایران با روش های سنتی، عدم ارتباط آن با زندگی واقعی و همچنین با سایر علوم است که این امر باعث کاهش انگیزه دانشآموزان و در نتیجه عدم موفقیت آنها در هندسه ابتدایی و بالطبع سطوح بالاتر گردیده است. بر همین اساس محقق در این تحقیق سعی نموده است، از روش فعال آموزش با پشتوانه نظری رویکرد ساخت و سازگرایی و اجرای مراحل مدل ون هیلی که یک مدل آموزشی مطرح هندسه در دنیا است برای آموزش فعال هندسه استفاده نماید و با مثالها و فعالیتهای کاربردی و کاملا ملموس با زندگی روزمره، گامی در جهت حل مشکل آموزش هندسه در دوره ابتدایی بردارد. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان سال چهارم مدارس ابتدایی شهر تهران هستند که طبق جدول مورگان 400 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شده اند. برای جمعآوری اطلاعات از دو نوع ابزار شامل آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون t برای گروه های مستقل مورد استفاده قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان می-دهد که بین نمره پیشرفت تحصیلی، عملکرد حل مسئله و انگیزه پیشرفت دانشآموزان دوره ابتدایی که هندسه را بهروش فعال یاد گرفتهاند با دانش-آموزانی که هندسه را بهروش غیر فعال یاد گرفته-اند تفاوت معناداری وجود دارد. تفاوت در میان دو گروه آزمون و گواه نشان میدهد، بهرهگیری از روش-های آموزش فعال هندسه در پیشرفت تحصیلی، توانایی حل مسئله و انگیزه پیشرفت دانشآموزان دوره ابتدایی موثر است و راهکارهای عملی با مدل ون هیلی برای اجرای آموزش فعال ارائه خواهد شد.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
انتشار در:
در صفحه:
84
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1139843