ملوک حبیبی
-
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم بر اساس چارچوب ارائه شده توسط کاپوت و پانتزی در چهار سطح (الف) تعمیم محاسبات، (ب) تفکر تابعی، (ج) زبان مدلسازی و (د) اثبات جبری می باشد. تفکر جبری، توانایی استفاده از ساختارها و روابط انتزاعی ریاضی برای تعمیم، بازنمایی، توجیه و استدلال است، این نوع تفکر به دانش آموزان کمک می کند تا ارتباطات عمیقی بین مفاهیم و مولفه های ریاضی را برقرارکنند. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه دهم هنرستانهای فنی وحرفه ای شهرتهران ونمونه آماری، نمونه دردسترس به تعداد 62 نفر (31 نفردختر و31 نفر پسر)که درسال تحصیلی 1402-1401 تحصیل می کردند، انتخاب شد. روش پژوهش از جهت هدف توصیفی- پیمایشی است. آزمون محقق ساخته با روایی و پایایی مناسب انجام و نتایج با آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر چهار سطح تفکر جبری، دانش آموزان عملکر د ضعیفی از خود ارائه کردند. میانگین کل نمرات کسب شده توسط دانش آموزان در سطح تعمیم محاسبات 5/35%، تفکر تابعی 5/36%، مدلسازی 9/14% و در سطح اثبات جبری 4% و نتایج آزمون تی مستقل تایید کرد که سطوح تفکر جبری دانش آموزان دختر و پسر دارای تفاوت معنا داری نمی باشد و سطوح تفکر جبری دختران برابر با پسران می باشد.
کلید واژگان: سطوح تفکر جبری, تعمیم محاسبات, تفکر تابعی, مدلسازی, اثبات جبری, پایه دهمThe purpose of this research is to evaluate the level of algebraic thinking of 10th grade students based on the framework provided by Cairn, Kaput and Pantzi in four levels (a) generalization of calculations, (b) functional thinking, (c) modeling language and (d) proof.The statistical population of the research was 10th grade students of Technical and Vocational Colleges in Tehran and the statistical sample was 62 people (31 girls and 31 boys) who were studying in the academic year 1402-1401. The sample was selected purposefully. The research method is descriptive-survey. A researcher-made test was taken with confirmed validity and reliability, and the research results were analyzed using descriptive and inferential statistics.The results of this research indicated that in all four levels of algebraic thinking, students demonstrated poor performance. The overall average scores obtained by students were 35.5% in the generalization of computations, 36.5% in functional thinking, 14.9% in modeling, and 4% in algebraic proof. The results of the independent t-test confirmed that there is a significant difference in the levels of algebraic thinking between female and male students, with female students having higher levels of algebraic thinking.
Keywords: Levels Of Algebraic Thinking, Generalized Arithmetic, Function Thinking, Modeling, Algebraic Proof, 10Th Grade -
هدف این پژوهش مطالعه تاثیر عامل کنترل از دیدگاه شونفیلد بر بدفهمی های دانش آموزان پایه نهم در عبارت های جبری درس ریاضی شهرستان کمیجان می باشد. کنترل از نظر شونفیلد به معنای چگونگی انتخاب و به کارگیری منابع و استراتژی های مناسبی است که به حل مسئله کمک می-کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، شبه تجربی است. جامعه آماری این پژوهش 240 نفر بود که از این جامعه یک نمونه 50 نفری در دسترس بطور تصادفی در دو کلاس 25 نفره به عنوان گروه آزمایش و گواه تقسیم گردید . ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته طبق جدول بدفهمی ها بود و روایی آزمون با روش نسبت روایی محتوا 73/0 تایید گردید و پایایی سوالات با ضریب آلفای کرونباخ مقدار قابل قبول756/0 بدست آمد. بعد از پیش آزمون، برای هر گروه 7 جلسه آموزش فوق برنامه در مورد عبارت های جبری اجرا شد، سپس پس آزمونی برای دو گروه انجام گرفت ؛ تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون t، با سطح معنی داری 0.05 <p انجام شد، نتایج به دست آمده نشان داد که تقویت مهارت کنترل از دیدگاه شونفیلد درکاهش بدفهمی های دانش آموزان در حل مسایل مربوط به عبارت های جبری تاثیر داردو باعث کاهش بدفهمی ها شده است. .
کلید واژگان: کنترل شونفیلد, عبارت های جبری, بدفهمی, شهرستان کمیجان, پایه نهمThe purpose of this study is the effect of the control factor from Schofield's perspective on the misunderstandings of ninth grade students in algebraic expressions in Komijan city. For Schonfield, control means how to select and use the appropriate resources and strategies to help solve the problem. This research is semi-experimental in terms of practical purpose and method of implementation. The statistical population of this study was 240 people, of which a sample of 50 people was randomly available in two classes of 25 people as a test and control group. The research instrument was a researcher-made test according to the table of misunderstandings and its validity was confirmed by CVR method and the reliability of the questions with Cronbach's alpha coefficient was acceptable 0.756. After the pre-test, 7 extracurricular sessions were performed for each group. To collect statistical data, a post-test with Cronbach's alpha of 0.784 was performed on the two groups and the data collected by t-test were analyzed with a significant level of p <0.05. The results showed that strengthening control skills According to Schonfield, it is effectivein reducing students' misunderstandings in solving problems related to algebraic expressions.
Keywords: Schonfield's Control, Misconception, Algebraic Phrases, Komijan City, Ninth Grade -
هدف این پژوهش تاثیر عامل کنترل از دیدگاه شونفیلد بر خطاهای دانش آموزان طبق مدل خطای هودز نولتینگ در مبحث تابع برای دانش آموزان یازدهم ریاضی شهر کرج هست. این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پسر سال یازدهم رشته ریاضی ناحیه1 کرج در استان البرز در سال تحصیلی 1400-1399 هست که از این تعداد دوکلاس 25 نفری به عنوان نمونه، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از دو آزمون محقق ساخته برای دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. کنترل عبارت است از تصمیم گیری های کلی در زمینه انتخاب و به کاربستن منابع و راهبردها می باشد و خطای هودزنولتینگ شامل خطاهای بی دقتی، مفهومی، قواعدی و بکارگیری است. جهت پایایی آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و برای پیش -آزمون و پس آزمون به ترتیب مقادیر قابل قبول702/0و 824/0 به دست آمد. برای بررسی روایی آزمون ضریب CVR استفاده شده و مقدار 8/0 به دست آمد که تایید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جدول فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و همچنین آزمون U من ویتنی برای بررسی استنباطی استفاده شد، نتیجه پژوهش نشان داد به کارگیری کنترل شونفیلد توانست خطاهای دانش آموزان در مبحث تابع را طبق مدل هودز نولتینگ را به صورت معناداری کاهش دهد .
کلید واژگان: تابع, کنترل شونفیلد, تحلیل خطای هودز نولتینگ, خطاThe purpose of this study is The effect of Control Factor from Schoenfeld’s Viewpoint on Students’ Errors Based on Hodes Nolting Model in the Topic of Function for 11th grade mathematics Field in Karaj County’s. This study is a semi-experimental one. The population of this study consists of all male students in 11th grade of Karaj, distrct 1 within the educational year of 1399-1400. Two 25-student classes were selected based on convenience sampling out of all above-mentioned population. To collect the data, two researcher-made tests were used for the two stages of pre-test and post-test, to evaluate the effect of applying Schoenfield control according to the students' Hodes Nolting error model.The term “control” is defined as major decisions with respect to selection and use of resources and approaches. Hodes Nolting errors consist of careless errors, conceptual errors, application errors, and procedural errors. For the reliability of the test, the Cronbach's alpha value for the pre-test was about 0.702 and the post-test was about 0.824, and for checking the validity of the test, the CVR coefficient was used and the value was 0.8, which is acceptable. The results showed that applying Schoenfeld’s control could significantly reduce students' errors in the subject of function according to Hods-Nolting model.
Keywords: function, Schoenfeld’s Control, Hodes Nolting Analysis, Error -
هدف پژوهش حاضر تاثیر آموزش مبتنی بر بازنمایی های چندگانه بر یادگیری معنادار مفاهیم اندازه گیری طول، سطح و حجم، در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی می باشد. بازنمایی چندگانه، به معنای معرفی یا نشان دادن یک مفهوم در وضعیت ها و شکل های گوناگون است که می تواند درک عمیقی در ذهن یادگیرنده ایجاد کند. روش پژوهش؛ نیمه آزمایشی، با دو گروه آزمایش و کنترل است. نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس با تعداد 60 نفر انتخاب و با پیش آزمون گرفته شده به دو گروه هم سطح آزمایش و گواه تقسیم شدند. در گروه آزمایش مفاهیم به شیوه مبتنی بر بازنمایی های چندگانه و در گروه کنترل به روش معمول و سنتی تدریس شد. روایی این آزمون ها با روش CVR و با عدد 9/0 مورد تایید قرار گرفت و پایایی آزمون ها با روش آلفای کرونباخ برای پیش آزمون، 887/0 و برای پس آزمون، 727/0 بدست آمد و تایید گردید. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون t تست برای دو گروه مستقل با استفاده از نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های نشان داد که آموزش مبتنی بر بازنمایی های چندگانه بر یادگیری معنادار مبحث اندازه گیری تاثیر دارد
کلید واژگان: بازنمایی های چندگانه, یادگیری معنادار, اندازه گیریThe purpose of this study was to evaluate the effect of multiple representational education on meaningful learning of the concepts of length, level, and volume measurement in elementary students. Multiple representation means introducing or demonstrating a concept in different situations and forms that can create a deep understanding in the learner's mind. The research method was semi-experimental with two experimental and control groups. Samples were selected by convenience sampling method and were divided into two equal groups of experimental and control. In the experimental group, the concepts were taught in a multiple-presentation manner and in the control group, in the traditional way. Finally, a post-test with conceptual questions was given to students in both groups. Validity of these tests was measured by CVR method and confirmed by 0.99. Cronbach's alpha reliability was 0.887 for pre-test and 0.727 for post-test. The results were analyzed by t-test for two independent groups using SPSS software. The findings of the study showed that teaching based on multiple representations had a significant effect on the meaningful learning of the measurement topic.
Keywords: Multiple representations, Meaningful learning, Measurement -
هدف این پژوهش تاثیر به کارگیری مدل حل مسئله پولیا در کاهش خطای نیومن دانش آموزان سال دهم رشته ریاضی در حل مسایل ترکیبیات در مناطق مارلیک و سرآسیاب از شهرستان ملارد استان تهران هست. این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پسر سال دهم رشته ریاضی مناطق مارلیک و سرآسیاب شهرستان ملارد استان تهران در سال تحصیلی 97-96 به تعداد 100 نفر هست که از این تعداد دوکلاس 30 نفری به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از دو آزمون محقق ساخته برای دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون هر یک شامل شش سوال از شش تیپ مختلف استفاده شده است مقدار آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی حدود 73/0 و مقدار CVR برای بررسی روایی سوالات استفاده شده بین 8/0تا1 بدست آمد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از جدول فراوانی ،درصد ،میانگین ،واریانس و همچنین آزمون U برای بررسی استنباطی استفاده شد نتیجه این آزمون ها نشان داد به کارگیری مدل حل مسئله پولیا توانست خطاها را در مراحل درک و تبدیل به صورت معناداری کاهش دهد ولی تغییر معناداری در مراحل پردازش و کدگذاری مشاهده نشد.
کلید واژگان: ترکیبیات, مدل حل مسئله پولیا, تحلیل خطای نیومن, خطاThe purpose of this study was to investigate the effect of Polya's problem-solving model on reducing the Newton's error in the 10th year students of mathematics in combining problem-solving problems, Tehran province. This research has been donesemi-experimental. The statistical population of this study is 100 students of the 10th year of mathematics in Marlich and Serasiab areas of Malard County in Tehran during the academic year 97-96. Of these 30 students, the sample is available as sample. To collect the data, two researcher-made tests for the two pre-test and post-test phases each included six questions from six different types of questions, in order to investigate the effect of using the Polya problem solving model on student Newman's error reduction. The Cronbach's alpha value was obtained to verify the reliability of 0.73 and CVR to verify the validity of the questions used between 0.8 to 1 To analyze the data, frequency, percentage, mean, variance, and also U test for inferential analysis were used. The results of these tests showed that the use of Polye problem solving model could reduce the errors in the stages of perception and transformation significantly, but significant changes Processing and encoding steps were not observed
Keywords: Combinatoure, Polya problem solving model, Newman error analysis, Error -
این مطالعه به بررسی درک دانش آموزان از مفهوم انتگرال در چارچوب نظریه ی APOS می پردازد. چالشی که پیش روی اکثر مدرسان و دبیران ریاضی وجود دارد، این است که چه روش و رویکرد آموزشی در پیش گرفته شود تا منجر به درک مفهومی دانش آموزان از مفاهیم ریاضی گردد. یکی از نظریه هایی که برای بررسی یادگیری مفاهیم ریاضی در سطح دانشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد، نظریه ی APOS است. تحقیق حاضر که یک تحقیق کیفی است، به روش زمینه یابی انجام شده است. این مقاله تحلیل پاسخ دانش آموزان به هفت نوع سوال در مورد انتگرال توابع را گزارش می دهد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اکثر دانش آموزان در درک مفهومی انتگرال ناتوانند و مسایل انتگرال را در صورتی درست حل می کنند که به یک روش روتین برای حل دسترسی داشته باشند. بر مبنای نظریه ی APOS اکثر دانش آموزان در سطح عمل و فرآیند از مفهوم انتگرال قرار دارند و تعداد کمی به سطوح بالاتر رسیده و توانسته اند طرحواره انتگرال را در ذهن خود تشکیل دهند.
کلید واژگان: مفهوم انتگرال, نظریه ی یادگیری, نظریه ی, APOSThe objective of this research is to study students' understanding of the concept of integral in the framework of APOS theory. Finding a method and approach leading to conceptual understanding of integral is a challenge faced by most of mathematics teachers. APOS theory is one that is used to study learning mathematical concepts at universities. This is a qualitative study using survey method. This paper reports the analysis of students' answers to seven questions about integrals of functions. According to the findings most students have failed to get a conceptual understanding of integral. They solve integral problems only if they have access to a routine solution. According to APOS theory most students are in action and process levels and a few manage to get higher levels and form a schema of integral.so we can use APOS to growth student undrestanding ib intrgral concept,for this we must work on teacher educvation in math.
Keywords: the concept of integral, learning theory, APOS theory -
هدف اصلی این تحقیق، تحلیل خطاهای دانش آموزان چهارم تجربی در حل مسایل کلامی کاربرد مشتق بر اساس الگوی تحلیل خطای نیومن در شهرستان سمیرم می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان چهارم تجربی شهرستان سمیرم در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 160 نفر بود که از میان آنها تعداد 112 نفر به روش نمونه گیری کوکران و با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی می باشد. ابزار گردآوری داده ها، آزمون استاندارد و محقق ساخته ای مشتمل بر 6 سوال به همراه مصاحبه کیفی بود. روایی سوالات با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) تایید شد. پایایی آزمون با ضریب آلفای کرونباخ 0.84 تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد بین خطای خواندن، درک، تبدیل، پردازش و رمزگذاری با عملکرد دانش آموزان، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی نیز نشان داد بین ساختار مفهومی و کاربردی رابطه مثبت و معنادار، بین ساختار مفهومی و محاسباتی رابطه مثبت و غیرمعنادار و بین ساختار کاربردی و محاسباتی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بیشترین شیوع خطاهای دانش آموزان در سه مرحله اول خطاهای نیومن (سواد غیر ریاضی) می باشد.کلید واژگان: الگوی تحلیل خطای نیومن, مسائل کلامی, کاربرد مشتق, دانش آموزانThe main purpose of this research is to analyze the errors of the experimental fourth-grade students in solving word problems based on the Newman's error analysis model in Semirom city. The statistical population of this study included all the experimental fourth-grade students in Semirom in the academic year of 2016-2017, which were 160 people and among them, 120 people were selected through Cochran sampling and stratified random sampling method proportional to the volume. This research is applicative in terms of purpose, and is descriptive correlational, in terms of implementation. The data gathering tool was a standard and researcher-made test with 6 questions and a qualitative interview. The findings of this study showed that there is a positive and significant relationship between reading, understanding, converting, processing and encoding errors with students' performance. Correlation coefficient also showed a positive and significant relationship between conceptual and applicative structures, and there is a positive and non-significant relationship between conceptual and computational structures as well as, there is a negative and significant relationship between applicative and computational structures. The highest prevalence of student errors was in the first three phases of Newman's errors (non-mathematical literacy).Keywords: Newman', s error analysis model, word problems, derivative application, students
-
مدل ون هیلی یک مدل یادگیری است که انواع متفاوت تفکر را که دانش آموزان هنگام روبرو شدن با شکل های هندسی تجربه می کنند، عرضه می دارد و از مرحله برخورد بصری با شکل هندسی تا درک صوری اثبات هندسی را شامل می شود. بدفهمی ها ممکن است باعث سردرگمی و شکست دانش آموزان در حل مسائل شوند. گاهی نیز به دلیل ماهیت به هم پیوسته مفاهیم ریاضی، بدفهمی ها باعث ایجاد مشکل در یادگیری های آتی دانش آموزان می شوند.
هدف این پژوهش شناسایی بدفهمی های دانش آموزان پایه هشتم در مهارت های هندسی درس هندسه و استفاده از نظریه ون هیلی برای ارتقا و بهبود سطح مهارت های هندسی دانش آموزان بوده است. جامعه آماری آن دانش آموزان پسر پایه هشتم متوسطه دوره اول ناحیه یک شهرستان سنندج بودندکه در سال تحصیلی 96 -1395تحصیل می کردند. نمونه مورد نظر به صورت تصادفی خوشه ایبه تعداد 318 نفر درنظر گرفته شد. این مطالعه ازنظر هدف کاربردی، ازنظر اجرا توصیفی، و از نوع زمینه یابی است. ابزار اندازه گیری این پژوهش آزمون کتبی بوده است. ضریب آلفا کرونباخ 896 /0 به دست آمد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که اغلب دانش آموزان خطاهای متعددی در مباحث هندسه و مهارت های هندسی داشتند. میانگین نمرات دانش آموزان گروه آزمایش در بدفهمی ها پایین تر از میانگین نمرات دانش آموزان گروه گواه بود. بین عملکرد دانش آموزان گروه کنترل و آزمایش در سطوح تفکر ون هیلی تفاوت معناداری در سطح 05 /0 وجود داشت. این تفاوت به سود دانش آموزان گروه آزمایش بود. همچنین، بین عملکرد دانش آموزان دو گروه در مهارت های هندسی تفاوت معناداری در سطح 05 /0 به سود دانش آموزان گروه آزمایش وجود داشت. بنابراین اگر معلمان اگر از مدل ون هیلی در جهت آموزش مفاهیم و مهارت های هندسی استفاده کنند تا حدی بدفهمی های دانش آموزان کاهش می یابد.The Van Hiele is a learning model that offers different types of thinking which students experience, when faced with geometric shapes. It includes the stage of visual encounter with the geometric shape, to the formal perception of geometrical proof. Misunderstandings can cause confusion and failure of students to solve problems. Sometimes, because of the interrelated nature of mathematical concepts, misunderstandings cause problems in the future learning of students. The purpose of this study was to identify the misconceptions of 8th grade students in geometrical skills and its related subjects. It also intends to use Van Hiele's theory to improve geometrical skills of the students. The statistical population of this study included 8th grade male students, at junior high schools, in the first district of Sanandaj educational department in the academic year of 1395-96. The sample consisted of 318 students who were selected by random cluster sampling method. Regarding its purpose, this study was applied, and in terms of its implementation, it was descriptive and a kind of field study as well. The measuring scale of this study consisted of written tests. Cronbach alpha coefficient was 0/896. The result of this research showed that most students had many various errors in geometry and its related subjects. The mean score of students in the experimental group was lower than that of the control group in terms of the misconception. There was a significant difference between students’ performance at the control and experimental groups at Van Hiele's thinking level. This difference was in favor of the experimental group students. There was also significant difference at 0/05 level between students at both groups in geometrical skills and this difference was in favor of the experimental group, as well.Keywords: Misconception, Geometry, Van Hiele Theory, Geometric Skills -
هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش تدریس فعال هندسه در مقایسه با روش غیرفعال بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه پیشرفت و عملکرد حل مسئله دانشآموزان دوره ابتدایی انجام گرفته است. مشکل اساسی آموزش هندسه در ایران با روش های سنتی، عدم ارتباط آن با زندگی واقعی و همچنین با سایر علوم است که این امر باعث کاهش انگیزه دانشآموزان و در نتیجه عدم موفقیت آنها در هندسه ابتدایی و بالطبع سطوح بالاتر گردیده است. بر همین اساس محقق در این تحقیق سعی نموده است، از روش فعال آموزش با پشتوانه نظری رویکرد ساخت و سازگرایی و اجرای مراحل مدل ون هیلی که یک مدل آموزشی مطرح هندسه در دنیا است برای آموزش فعال هندسه استفاده نماید و با مثالها و فعالیتهای کاربردی و کاملا ملموس با زندگی روزمره، گامی در جهت حل مشکل آموزش هندسه در دوره ابتدایی بردارد. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان سال چهارم مدارس ابتدایی شهر تهران هستند که طبق جدول مورگان 400 نفر از آنان به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدهاند. برای جمعآوری اطلاعات از دو نوع ابزار شامل آزمون پیشرفت تحصیلی محققساخته و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون t برای گروه های مستقل مورد استفاده قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان می-دهد که بین نمره پیشرفت تحصیلی، عملکرد حل مسئله و انگیزه پیشرفت دانشآموزان دوره ابتدایی که هندسه را بهروش فعال یاد گرفتهاند با دانش-آموزانی که هندسه را بهروش غیر فعال یاد گرفته-اند تفاوت معناداری وجود دارد. تفاوت در میان دو گروه آزمون و گواه نشان میدهد، بهرهگیری از روش-های آموزش فعال هندسه در پیشرفت تحصیلی، توانایی حل مسئله و انگیزه پیشرفت دانشآموزان دوره ابتدایی موثر است و راهکارهای عملی با مدل ون هیلی برای اجرای آموزش فعال ارائه خواهد شد.کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, انگیزش پیشرفت, روش فعال, نظریه ساخت و سازگرایی, مدل ون هیلی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.