تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه

نویسنده:
چکیده:
داستان های عاشقانه به عنوان مهم ترین بخش متون غنایی، سهم قابل توجه از گستره زبان وادب فارسی را به خود اختصاص داده اند. مطالعات انجام شده در حوزه ادب غنایی نشان می دهد که سابقه این داستان ها به آغاز شعر فارسی و آثاری چون آفرین نامه بوشکور بلخی، ورقه و گلشاه عیوقی و وامق و عذرای عنصری، بازمی گردد. کسب آگاهی در زمینه متون غنایی، عشاق ادب فارسی و آشنایی با صاحبان این آثار چندان دشوار نمی نماید؛ زیرا در این زمینه فراوان قلم فرسایی هایی شده است. در این میان، متون غنایی با رویکرد مذهبی و اعتقادی محدودیت خاصی دارند1. تا جایی که در مقابل تعداد فراوان «لیلی ومجنون»ها، «خسرو و شیرین»ها، «وامق و عذرا»ها و «نل و دمن»ها2و صدها منظومه عاشقانه دیگر با جنبه های صرفا غنایی، تعداد معدودی «سلیمان و بلقیس» و «یوسف و زلیخا»3پدید آمده است. اما در پژوهش حاضر سخن از یک متن غنایی متعلق به اواخر دوره صفویه است که باید آن را در نوع خود یگانه و از بسیاری جهات ممتاز دانست. نمونه نادری از تلاقی مذهب و آثار غنایی، داستانی عاشقانه با مضمونی کاملا مذهبی و رعایت جانب حرمت امام حسین (ع). نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تطبیق و تحلیل ابعاد مختلف داستان عاشقانه ارینب در «منظومه تسبیح کربلا» متعلق به «زکی مشهدی» با روایت تاریخی «ابن قتیبه دینوری»، به بررسی وجوه غنایی آن بپردازد.
زبان:
فارسی
در صفحه:
65
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1193027