تحلیلی بر رابطه طبقه اجتماعی و ساختار قدرت خانواده در شهر اصفهان
نویسنده:
چکیده:
برابری جنسیتی و نابرابری های طبقاتی همواره دو نمود بارز تمایزات اجتماعی در جوامع مختلف بوده اند. هدف تحقیق حاضر، براساس یک رویکرد منسجم، رابطه متقابل ساختار قدرت در خانواده و پایگاه اقتصادی- اجتماعی را مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد. این تحقیق حاصل یک پژوهش پیمایشی است که در بین زنان همسردار ساکن در مناطق منتخبی شهر اصفهان با نمونه ای 342 نفری که با شیوه طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند انجام شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای است که به روش محتوایی، اعتبار آن و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن به دست آمده است. متغیرهای اصلی این پژوهش، ساختار قدرت در خانواده با پایگاه اقتصادی – اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و میزان مهریه سن بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که خانواده از شکل سنتی پدر سالار خارج شده و زنان قدرت بیشتری نسبت به گذشته به دست آوردهاند و خانواده شکل متعادل تری به خود گرفته است همچنین با توجه به مجموع نمرات گویه های سه بعد ساختار قدرت درخانواده های ساکن درشهر اصفهان 7/22 درصد زن سالار، 3/74 درصد متعادل، 3 درصد مردسالار هسنتد. از طرفی دیگر برحسب نتایج می توان اذعان داشت که خانواده های اصفهانی بیشتر دموکراتیک هستند و از الگوهای تصمیم گیری دوسویه بهره می گیرند تایک سویه. به طور کلی می توان گفت نتایج تحقیق حاضر با تئوری تضاد (نظریه رندال کالینز)و نظریه منابع (بلاد وولف) منطبق است.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
انتشار در:
صفحات:
187 تا 216
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1194586