به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد نوریان نجف آبادی

  • سیروس احمدی*، حمیدرضا صرامی فروشانی، محمد نوریان نجف آبادی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد با ترک موفق و ناموفق بود.

    روش

    روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد دارای تجریه ترک موفق و ناموفق مراجعه کننده به سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه مبارزه با مواد مخدر شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 444 نفر با تجریه ترک ناموفق (222 نفر) و ترک موفق (222 نفر) بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس حمایت اجتماعی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین دو گروه افراد دارای تجربه ترک ناموفق و گروه دارای تجربه موفق در نمره کل حمایت اجتماعی و مولفه های آن (دوستان، خانواده، و افراد مهم) تفاوت معناداری وجود داشت. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، حمایت اجتماعی، احتمال ترک موفق را تقریبا دو برابر می کند.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج پژوهش حاضر، حمایت اجتماعی و مولفه های آن شامل خانواده و دوستان، در ترک موفق مصرف مواد مخدر موثرند و با توجه جدی تر به آنها می توان به تسکین یکی از آسیب های اجتماعی اساسی جامعه کمک کرد.

    کلید واژگان: ترک موفق, ترک ناموفق, اختلال مصرف مخدر, حمایت اجتماعی
    Siroos Ahmadi*, Hamidreza Srami Forushani, Mohammad Norian Najafabadi
    Objective

    The study aimed to compare social support in substance-dependent individuals with successful and unsuccessful quit attempts.

    Method

    The research utilized a causal-comparative method. The statistical population included individuals with both successful and unsuccessful quitting experiences who sought assistance from non-governmental organizations involved in combating narcotics in Isfahan city. The research sample comprised 444 individuals, with 222 having unsuccessful quitting experiences and 222 having successful quitting experiences, purposefully selected. The social support scale was the primary tool used in this research. Data analysis involved the use of independent t-tests, multivariate analysis of variance, and logistic regression.

    Results

    The findings indicated a significant difference in the total social support score and its components (friends, family, and important people) between individuals with successful and unsuccessful quitting experiences. According to the logistic regression analysis, social support nearly doubles the likelihood of successful quitting.

    Conclusion

    The study's results suggest that social support and its components of family and friends, play a crucial role in successfully overcoming substance use, and by paying more serious attention to them, we can help alleviate one of the basic social harms of the society.

    Keywords: Successful Quit, Unsuccessful Quit, Substance Use Disorder, Social Support
  • سیروس احمدی*، محمد نوریان نجف آبادی
    مقدمه و هدف

    اختلال مصرف مواد یک الگوی آسیب شناختی است که با نقص کنترل، افت کارکرد اجتماعی، مصرف پر خطر، و تداوم مصرف مشخص می گردد. پژوهش حاضر تلاش کرده است رابطه تعهد اجتماعی و ترک موفق اختلال مصرف مواد مخدر را در شهر اصفهان مورد بررسی قرار دهد. 

    روش و داده ها: 

    این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است که طی آن دو گروه؛ 1) معتادان با ترک موفق و 2) معتادان با ترک ناموفق، مورد مقایسه قرار گرفتند. در مجموع 444 نفر شامل 222 نفر با ترک موفق و 222 نفر با عود مجدد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش تعهد اجتماعی، پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از تحلیل عاملی تعیین اعتبار و با استفاده از همسانی درونی به روش ضریب آلفای کرونباخ، تعیین پایایی گردید. 

    یافته ها

    میانگین تعهد اجتماعی و ابعاد دوگانه آن، در گروه ترک موفق به طور معناداری بیشتر از گروه ترک ناموفق است. براساس نتایج رگرسیون لوجستیک، متغیر تعهد اجتماعی با مقادیر (Cox & Snell= 0.2; EXP(B) = 1.8; P £ 0.001; Wald=122.6; B=0.2)، عضویت در گروه ترک موفق را 1.8 برابر می کند و قادر است 0.6 تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند. به این صورت که هرچه تعهد اجتماعی و مولفه های آن در پاسخگویان افزایش یابد، احتمال ترک موفق اختلال مصرف مواد افزایش می یابد. 

    بحث و نتیجه گیری

    عوامل اجتماعی (تعهد اجتماعی و مولفه های آن تعهد فردی و تعهد جمعی) در درمان اختلال مصرف مواد مخدر موثرند و با توجه جدی تر به آن ها می توان به تسکین یکی از معضلات اساسی جامعه، کمک کرد. 

    پیام اصلی:

     اگرچه، در ترک اختلال مصرف مواد مخدر به طور عمده بر رویکرد زیستی پزشکی تاکید می شود اما عوامل اجتماعی از جمله تعهد اجتماعی نیز می تواند نقش مهمی در ترک موفق اختلال مصرف مواد داشته باشند.

    کلید واژگان: ترک موفق, ترک ناموفق, اختلال مصرف مخدر, تعهد اجتماعی, اصفهان
    Siroos Ahmadi *, Mohammad Norian Najafabadi
    Background and aim

    Drug abuse is a pathological pattern which is characterized by lack of control, loss of social function, high-risk use, and continued use. This research has attempted to examine the relationship between social commitment and successful withdrawal of the drug abuse in Isfahan, Iran.

    Data and method

    This research is a causal-comparative survey, in which two groups were compared; 1) drug addicts with successful withdrawal, and 2) drug addicts with unsuccessful withdrawal. A total of 444 people including 222 with the successful withdrawal, and 222 with unsuccessful withdrawal were selected using a systematic random sampling method. The research instrument for measuring social commitment was a researcher-made questionnaire whose validity was determined using factor analysis and its reliability was measured by means of the internal consistency through Cronbach's Alpha coefficient. 

    Findings

    The results showed that the mean social commitment and its three dimensions are significantly higher in the group with successful withdrawal than the unsuccessful group. Based on the logistic regression analysis, social commitment variable with the values (B=0.212, Wald=122.1, Sig=0.000, EXP (B=1.8), Cox & Snell=0.461), increases the probability of membership in group with successful withdrawal by 1.9 times and explains 0.615 changes in the dependent variable. It means that the more social commitment and its components, the more rate of successful withdrawal from substance use disorder. 

    Conclusion and Discussion

    The research concludes that social factors (social commitment and its components; individual and collective commitment) are effective in the treatment of substance use disorder and by paying more attention to them, one of the basic problems of the society can be alleviated.

    Key Message: 

    Although, in Withdrawal of the Drug Abuse, the biomedical approach is mainly emphasized, but social factors, including social commitment, can also play a very important role in successfully Withdrawal of the Drug Abuse.

    Keywords: Drug abuse, Successful drug withdrawal, Unsuccessful drug withdrawal, Social commitment, Isfahan
  • سیروس احمدی*، رامین مرادی، محمد نوریان نجف آبادی، ثریا حسینی برآفتابی
    مقدمه

    درمان بیماری ها، وابستگی زیادی به نوع رابطه پزشک - بیمار دارد و عدم رضایت از این رابطه توسط بیماران می تواند زمینه ساز تمایل آنان به جایگزینی طب سنتی باشد. بر این اساس، هدف این پژوهش آن است که رابطه پزشک - بیمار را با استفاده از طب سنتی مورد بررسی قرار دهد.

    روش کار

    این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، افراد 65-18 ساله ساکن در شهر اهواز است که در سال 1399 با استفاده از فرمول کوکران 345 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند در ادامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته شامل «رابطه پزشک -بیمار» و «استفاده از طب سنتی» است. در فرآیند جریان جمع آوری اطلاعات، ابتدا اهداف پژوهش و محرمانه بودن اطلاعات جمع آوری شده به افراد توضیح داده شد و در صورت رضایت کتبی، در پژوهش مشارکت داده شدند. جهت بررسی رابطه دو متغیر «رابطه پزشک- بیمار» و «استفاده از طب سنتی» از ماتریس همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شده است.

    یافته ها

    در این پژوهش 174 نفر زن و 171 مرد شرکت کرده اند که از این میزان 139 نفر مجرد و 206 نفر دیگر متاهل در زمان تحقیق بوده اند. 111 نفر از افراد نمونه مورد مطالعه از قوم لر بوده اند و 117 نفر مربوط به قوم عرب بودند و باقی از اقوام فارس، ترک و کرد بوده اند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که با کاهش رابطه بیمار با پزشک، استفاده از طب سنتی به طور معناداری افزایش می یابد (000/0=Sig,2/4=, T27/2=. (Beta

    نتیجه گیری

    هرچه رابطه پزشک-بیمار در ابعاد رفتاری و احساسی، سردتر باشد و بیماران از آن احساس عدم رضایت و ناخرسندی داشته باشند، افراد تمایل بیشتری به استفاده از طب سنتی پیدا می کنند.

    کلید واژگان: طب سنتی, نارضایتی, رابطه پزشک- بیمار, طب مرسوم
    Siroos Ahmadi*, Ramin Moradi, Mohammad Norian Najafabadi, Soria Hoseini
    Introduction

    Treating diseases depends on the type of relationship between physician-patient and dissatisfaction with this relation by the patients brings about using traditional medicine. The main purpose of this research is to investigate the relationship between dissatisfaction with the physician-patient relationship and the use of traditional medicine.

    Methods

    This research has been done using a survey method. The population is people aged 18-65 living in Ahvaz City, in 2019-2020, that 345 were determined as the sample size using Cochran's formula and were selected by means of a multi-stage random sampling method. The research tools are two researcher-made questionnaires including the “physician-patient relationship” and the “use of traditional medicine”. In the process of collecting data, the respondents were informed of the research objectives and they participated in the research if they were written consent. To examine the relationship between the two variables of physician-patient relationship and inclination to traditional medicine the correlation matrix and linear regression have been employed using the SPSS software version 25.

    Results

    In general, 174 women and 171 men participated in this research. 139 were single and 206 married. In terms of ethnicity, 111 were Lor, 117 Arab, and the rest were Fars, Turk, and Kurd. The results of the regression analysis showed that the dissatisfaction with the physician-patient relationship significantly increases the use of traditional medicine (Beta=2.27, T=2.27, Sig=0.000).

    Conclusions

    Based on the results, the more people dissatisfy with the physician-patient relationship, the more they are inclined to use traditional medicine.

    Keywords: Traditional medicine, Dissatisfying, Physician-patient relation, conventional medicine
  • محمد نوریان نجف آبادی، سیروس احمدی*، سید صمد بهشتی، حمیدرضا صرامی فروشانی

    اختلال مصرف مواد مخدر یک بیماری است که در درمان آن، عمدتا بر رویکرد زیستی و سلامتی تاکید می‎‍شود؛ اما عوامل اجتماعی نیز می توانند نقش موثری داشته باشند؛ اگرچه، کمتر درخور توجه قرار گرفته اند. پژوهش حاضر تلاش کرده است تا رابطه سرمایه اجتماعی و ترک موفق اختلال مصرف مواد مخدر را بررسی کند. این پژوهش از نوع علی-مقایسه‎‍ای است که طی آن دو گروه 1) معتادان با ترک موفق و 2) معتادان با ترک ناموفق، مقایسه شده اند. درمجموع 444 نفر، شامل 222 نفر با ترک موفق و 222 نفر با ترک ناموفق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله‎‍ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق برای سنجش سرمایه اجتماعی، پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از تحلیل عاملی تعیین اعتبار سازه‎‍ای شد و با استفاده از همسانی درونی به روش ضریب آلفا کرانباخ، تعیین پایایی شد. یافته‎‍های پژوهش نشان داد میانگین سرمایه اجتماعی و ابعاد سه گانه آن، در گروه ترک موفق به طور معناداری بیشتر از گروه ترک ناموفق است. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، متغیر سرمایه اجتماعی، احتمال عضویت را در گروه ترک موفق 9/1 برابر می‎‍کند و قادر است 207/0 تغییرات آن را تبیین کند. بر این اساس، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که عوامل اجتماعی نیز در درمان اختلال مصرف مواد مخدر موثرند و با توجه جدی‎‍تر به آ‎‍نها می‎‍توان به تسکین یکی از معضلات اساسی جامعه کمک کرد.

    کلید واژگان: ترک موفق, ترک ناموفق, اختلال مصرف مخدر, سرمایه اجتماعی
    Mohammad Norian Najafabadi, Siroos Ahmadi *, Samad Beheshti, HamidReza Sarrami Foroushani

    Introduction :

     According to the report of the United Nations Office on Drugs and Crime (2020), over 356 million people around the world suffer from drug use disorders. It is estimated that 4.4 million people in Iran use drugs continuously or intermittently. Although most of the theoretical and experimental literature in the field of using drugs has focused on the causes of drug use disorder and its effects, the other side of the coin -- successful quitting of substance use—seems to have received less attention. People affected by substance use disorder are not necessarily social deviants, but they are patients who, like other patients, need treatment to return to the normal life process. Quitting substance use needs taking actions that help a person return to the healthy social life. According to the global statistics, more than 93% of people, who stop using drugs, return to them, as well as psychedelics, after a year. This statistic is estimated between 80 and 97% in Iran. It has been clearly approved that even the strongest and most effective medicines like opioid antagonists that prevent the return of drug use disorder have shortcomings and limitations and are not sufficient to treat addiction alone. Therefore, emphasis on social factors, along with biological and medical factors, can be taken into consideration for successfully encouraging quit attempts  and treating psychotropic and psychoactive disorders. Social capital is one of the variables, which seems to be effective in this process. It is a type of investment in people’s social relationships to generate their expected benefits by engaging them in social networks and interactions. Social capital consists of various aspects of social organization, such as trust, norms, and networks, which can improve efficiency of the society by facilitating coordinated actions. Like other capitals, it is productive and provides the possibility of achieving specific goals that would be unattainable without it. Therefore, the current research sought to investigate the relationship between social capital and successful quitting of drug use.

    Material & Methods

    This research was conducted by using a causal-comparative method, through which the two successful  and unsuccessful groups in quitting drug use were compared. Given the research type, these groups were homogenized in terms of some demographic variables like age, sex, education, and so on. In total, 444 people (222 individuals in group 1 and 222 ones in group 2) were selected by using the multi-stage random sampling method. The research tool for measuring social capital was a researcher-made questionnaire consisting of 3 dimensions: social trust, social participation, and social awareness. To determine the validity and reliability of the research instrument, construct validity and Cronbach's alpha coefficient were employed, respectively.

    Discussion of Results & Conclusions

    According to the research findings, the averages of social capital and its components were significantly higher in the successful  compared to the unsuccessful groups in quitting drug use. Furthermore, the results of logistic regression analysis revealed that social capital was significantly able to explain membership in the successfully quitting group. Based on the results, social capital approximately doubled the probability of membership in the mentioned group. This research finding was theoretically consistent with its theoretical framework. On the other hand, the findings were empirically in accordance with many pieces of research carried out by previous researchers. In general, this study concluded that social factors besides biological factors were effective in the treatment of drug use disorder as one of the basic problems of the society, which could be alleviated by paying more serious attention to them.

    Keywords: Successful quitting, Unsuccessful quitting, substance use disorder, Social Capital
  • سیروس احمدی*، محمد نوریان نجف آبادی
    زمینه و هدف

    اختلال مصرف مواد مخدر یک بیماری است که در ترک موفق آن عمدتا بر رویکرد زیستی و پزشکی تاکید می شود اما عوامل اجتماعی روانی نیز نقش موثری دارند. پژوهش حاضر تلاش کرده است رابطه مهارت حل مسیله وترک موفق اختلال مصرف مواد مخدر را مورد بررسی قرار دهد.

    روش کار

    این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است که طی آن دو گروه 1) معتادان با ترک موفق و 2) معتادان با ترک ناموفق، مورد مقایسه قرار گرفتند. در مجموع 444 نفر شامل 222 نفر با ترک موفق و 222 نفر با ترک ناموفق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش مهارت حل مسیله، مقیاس حل مسیله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) بوده است.

    نتایج کار

    یافته های پژوهش نشان داد، میانگین مهارت حل مسیله و ابعاد پنج گانه آن، در گروه ترک موفق به طور معناداری بیشتر از ترک ناموفق است. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، مهارت حل مسیله با مقادیر (271/0=B، 90/110=Wald، 000/0=Sig، 76/1=EXP(B)، 457/0=Cox & Snell)، بخت عضویت در گروه ترک موفق را 76/1 برابر می کند و قادر است 457/0 تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند.

    نتیجه گیری

    با این تفاصیل، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که عوامل اجتماعی روانی نیز در درمان اختلال مصرف مواد مخدر موثرند و با توجه جدی تر به آنها می توان به کاهش یکی از آسیب های اجتماعی بهداشتی مهم جامعه، کمک کرد.

    کلید واژگان: ترک موفق, ترک ناموفق, اختلال مصرف مخدر, مهارت حل مسئله
    Siroos Ahmadi*, Mohammad Norian Najafabadi
    Background and Aim

    Substance use disorder (SUD) is a disease in the treatment of which the biological and medical methods are emphasized, but social factors also play an effective role. This research has tried to investigate the relationship between problem-solving skill and successful quitting of SUD.

    Materials and Methods

    This was a causal-comparative research in which two groups, namely, drug addicts with successful quitting (n = 222) and those with unsuccessful quitting (n = 222) selected by multi-stage random sampling were compared. The research tool for measuring the problem solving skill was the Social Problem Solving Scale of D'Zurilla et al. (2002).

    Results

    The findings showed that the mean problem-solving skill score and its five components were significantly higher in the successful quitting group than in the unsuccessful group. Based on the logistic regression results, the problem-solving skill (B=0.271, Wald=110.490 Sig=0.000, EXP (B) =1.76, Cox & Snell=0.457) will increase the chance of successful quitting 1.76 times and can explain 0.457 of the changes in the dependent variable.

    Conclusion

    It can be concluded that psychosocial factors are also effective in the treatment of the substance use disorder. This means that paying more serious attention to these factors will help to alleviate one of the basic social and public health problems of the society.

    Keywords: Successful Quitting, Unsuccessful Quitting, Substance Use Disorder, Problem-Solving Skill
  • سید صمد بهشتی*، محمد نوریان نجف آبادی

    مهم ترین ویژگی هر فرهنگ، اکتسابی بودن و تاثیر تعاملات اعضای جامعه در تولید و بازتولید آن هست. گاهی این تعاملات می تواند در راستای مبارزه با فساد و گاهی نیز در راستای پذیرفتن رفتارهای مفسده آمیز و چشم پوشی نسبت به آن ها و در نتیجه از بین رفتن قبح فساد شکل بگیرد و حالتی را در جامعه نهادینه کند که با نام «فرهنگ فساد» شناخته می شود. هدف این پژوهش مشخص نمودن میزان سطح فرهنگ فساد در بین مردم شهر نجف آباد اصفهان و نیز تبیین چرایی شکل گیری آن می باشد. این پژوهش به صورت کمی و به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه گیری در این تحقیق به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بوده است. تعداد نمونه ها براساس جدول تعیین حجم نمونه لین برابر با 370 نفر مشخص گردیده است. در این تحقیق برای تحلیل نتایج از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار Smart PLS مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل آماری داده های این تحقیق نشان داد سه مولفه از بین رفتن قبح فساد، عدم تمایل به افشای فساد و به هنجار شمردن مصادیق فساد می تواند درمجموع 2/61% از واریانس متغیر فرهنگ فساد را تبیین کنند. آزمون فرضیات نیز نشان دادند که متغیرهای مستقل جمع گرایی، فرهنگ شهروندی، فرهنگ افشاگری و برابری جنسیتی اثر منفی بر تمایل افراد به فرهنگ فساد دارند و در مقابل عواملی چون فردگرایی و فرهنگ هدیه دادن و فردگرایی سطح تمایل مردم به فرهنگ فساد را افزایش می دهند. نتایج مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور متغیرها نشان داد که متغیرهای مستقل این تحقیق می توانند 2/45% از واریانس تمایل مردم به فرهنگ فساد را تبیین نماید. روند افزایشی فساد در ایران و پیامدهای منفی آن، این نگرانی را ایجاد می کند که قبح و زشتی اعمال مفسده آمیز از بین برود و با بهنجار شدن آن ها، فساد تبدیل به یک ویژگی فرهنگی شود. براساس یافته های این مطالعه می توان با اعتلای روحیه جمع گرایی و کاهش تمایلات خودمحورانه در بین مردم، آشنا ساختن آن ها با تکالیف و مسیولیت های شهروندی، مبارزه با نابرابری های جنستی، حمایت از افشاکنندگان فساد و نیز تشویق آن ها مانع شکل گیری فرهنگ فساد شد؛ هم چنین می توان با قانونمند کردن فرهنگ هدیه و جبران نکویی ها به این مهم دست یافت. یافته های پژوهش حاضر موید نظریه آنومی دورکیم و نظریه فشار مرتون و نظریه آنومی رفیع پور در مورد شکل گیری فرهنگ فساد است.

    کلید واژگان: فرهنگ فساد, فردگرایی, جمع گرایی, برابری جنسیتی, افشاگری, فرهنگ هدیه دادن, فرهنگ شهروندی
    Seyed Samad Beheshti *, Mohammad Noorian Nagaf Abadi

    The most important characteristic of any culture is its acquisition and the notion of the interactions of society members in its production and reproduction. Sometimes these interactions can be formed to fight corruption, and sometimes to accept corrupt behaviors and ignoring them; a matter that shall cause the stigma of corruption will be disappeared and institutionalized in the society that is known as the culture of corruption. The purpose of this research was to determine the level of the culture of corruption among the people of Najaf Abad city, Isfahan, and also to explain the reason for its formation. This research was carried out quantitatively via survey method using a researcher-made questionnaire approach. A multi-stage random sampling scheme was used in this study with a sample size of 370 people. Finally, the data were analyzed with SPSS and Smart PLS software. The statistical analysis showed that the three components of the disappearance of the stigma of corruption, the unwillingness to disclose corruption and the acceptance of corruption as the norm, constitute the different aspects of the culture of corruption. Hypotheses tests also showed that the independent variables of collectivism, citizenship culture, disclosure culture, and gender equality had a negative effect on people’s desire for corruption culture, and they explained a total of 45.2% of the variance of corruption culture. The increasing trend of corruption in Iran and its negative consequences create the concern that ugliness of corrupt practices will disappear and therefore, corruption will become a cultural feature as they become normalized and accepted. According to the findings of this study, by raising the spirit of collectivism and reducing self-centered tendencies among people, it is possible to familiarize them with the duties and responsibilities of citizenship, fight against gender inequalities, support whistleblowers of corruption, and also encourage them to prevent the formation of a culture of corruption.

    Keywords: Culture of Corruption, individualism, Collectivism, Gender Equality, disclosure, Gift Giving Culture, Citizenship Culture
  • سید صمد بهشتی*، محمد نوریان نجف آبادی
    زمینه و هدف

    پدیده سلامت روانی انسان ها موضوع چند بعدی و پیچیده ای است و طیف وسیعی از عوامل زیست شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، اقتصادی و فرهنگی بر آن اثر می گذارند. با توجه به ماهیت اجتماعی زندگی انسان ها هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین برخی متغیرهای اجتماعی نظیر حمایت اجتماعی، پیوند اجتماعی، اعتماد اجتماعی و منزلت اجتماعی با سلامت روان معلمان هست.

    روش کار

    پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی مقطعی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که در بین      نمونه ای 373 نفری از معلمان مقطع (متوسطه اول و دوم) شهر نجف آباد اصفهان در سال 1399 به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند انجام شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و  نسخه نرم افزار23  Amos و با به کارگیری تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است.

    نتایج

    تحلیل عاملی تاییدی گویه های نشان داد این گویه ها قادرند 25/63% واریانس متغیر سلامت روان معلمان را تبیین کنند و متغیرهای حمایت اجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتماد اجتماعی به ترتیب با اثر استانداردی برابر با 65/0 ، 45/0 و 18/0  با فاصله اطمینان 99% و احتمال خطای (001/0>p) بر سلامت روان معلمان اثر می گذارند. در مجموع متغیرهای مستقل 76% از واریانس میزان سلامت روان معلمان را تبیین می کنند. تحلیل تعدیلگری داد ه ها نیز نشان داد به طور کلی جنسیت، اثر متغیرهای اجتماعی بر سلامت روان معلمان را تعدیل می کند بعلاوه اینکه اثر تعدیل گری جنسیت زن در این روابط قوی تر هست.  

    نتیجه گیری

    یافته های این پژوهش نشان داد سلامت روانی معلمان که مقوله ای فردی است تا حد زیادی متاثر از کیفیت زندگی اجتماعی آنهاست و عواملی چون حمایت اجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتماد اجتماعی می توانند بر آن اثر گذار باشند. ضمن اینکه این اثر گذاری در مقایسه با مردان در بین زنان شدت بیشتری دارد.

    کلید واژگان: سلامت روان, اعتماد اجتماعی, حمایت اجتماعی, منزلت اجتماعی, پیوند اجتماعی
    Samad Beheshti*, Mohammad Norian Najafabadi
    Background and Aim

    The human mental health is a multidimensional and complex issue affected by a wide range of biological, psychological, sociological, economic and cultural factors. Considering the social nature of human life, the purpose of this study was to investigate the relationship between some social variables, e.g., social support, social bond, social trust and social status, and teachers’ mental health.

    Materials and Methods

    This study was a cross-sectional quantitative survey using a questionnaire to collect. The sample included 373 primary school teachers (first and second grades) in Najafabad, Isfahan, Iran selected in 2020 by multi-stage random sampling.  Data were analyzed using the structural equation modelling technic, with the SPSS-25 and Amos-23 software.

    Results

    The confirmatory factor analysis of the items showed that they could explain 63.25% of the variance of the teacherschr('39') mental health variable, the social support, social status and social trust variables affecting it (0.65, 0.45 and 0.18, respectively), with a confidence interval of 99% and p<0.001. On the whole, the independent variables could explain 76% of the variance of the teachers’ mental health. In addition, moderation analysis showed that in general gender moderates the effects of social variables on the teachers’ mental health, the female gender having stronger effects in these relationships.

    Conclusion

    The results of this study show that primary school teacherschr('39') mental health, which is an individual/private phenomenon, is greatly affected by their quality of social life, some factors such as social support, social status and social trust potentially influencing it. Moreover, this effect is much more pronounced among women than men.

    Keywords: Mental Health, Social Trust, Social Support, Social Status, Social Bond
  • سید صمد بهشتی*، محمد نوریان نجف آبادی
    زمینه و هدف

    سلامت روان یکی از ابعاد سلامت و متاثر از کیفیت زندگی کاری است. هدف این تحقیق تعیین تجربی اثر رضایت شغلی بر سلامت روان معلمان با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر جنس و رشته تدریس است.

    روش کار

    پژوهش حاضر به روش کمی و به شیوه پیمایشی، با ابزار پرسشنامه و با استفاده از نرم افزارSPSS  وAMOS  انجام شد. جمعیت آماری تحقیق کلیه معلمان مقطع (متوسطه اول و دوم) شهر نجف آباد اصفهان به تعداد 1500 نفر با حجم نمونه 373 نفر بود. روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای بود.

    نتایج

    تحلیل عاملی تاییدی گویه های نشان داد این گویه ها قادرند 25/63% واریانس متغیر سلامت روان را تبیین کنند. همچنین اثر استاندارد رضایت شغلی بر سلامت روان به میزان 37/0 می باشد (001/0>p) و می تواند 13% از واریانس سلامت روان افراد را تبیین کند. نتایج نشان داد میانگین سلامت روان (64/66) معلمان پایین تر از میانگین طیف و میانگین رضایت شغلی آنان (90/73) بالاتر از متوسط طیف می باشد (001/0>p).

    نتیجه گیری: 

    رضایت شغلی با تاثیر اثبات شده ای که بر سلامت روان معلمان دارد می تواند ضمن بهبود بخشیدن به زندگی فردی و اجتماعی معلمان، به کارآیی بیشتر آنها در زمینه آموزش و پرورش بیانجامد. در این رابطه جنس و رشته تدریس معلمان می توانند اثر رضایت شغلی بر سلامت روان معلمان را تحت تاثیر قرار دهند. به این صورت که میزان بتا برای گروه زنان با 55/0 و برای معلمان علوم تجربی با 68/0 اثر قویتری نسبت به گروه مردان و معلمین سایر رشته ها دارد.

    کلید واژگان: رضایت شغلی, سلامت روان, اثر تعدیلگری, معلمان, شهر نجف آباد
    Seyed Samad Beheshti*, Mohammad Norian Najafabadi
    Background and Aim

    One of the dimensions of health is mental health that could be affected by the quality of occupational life. The purpose of this study was to determine the effect of job satisfaction on teacherschr('39') mental health with due consideration of the moderating role of gender and the subjects taught.

    Materials and Methods

    This was a quantitative survey using a questionnaire including a sample of 373 teachers, selected by multistage random sampling, from among all (n = 1500) the secondary school first- and second-grade teachers in Najafabad city, Isfahan Province, Iran. Data analysis was done using the software AMOS and SPSS.

    Results

    The confirmatory factor analysis of the items showed that these items could explain 63.25% of the variance of the mental health construct. In addition, the standard effect of job satisfaction on mental health was found to be 0.37 (p <0.001), explaining 13% of the mental health construct variance. Further analysis of the data showed that the teachers’ mean mental health construct (66.64) and their mean of job satisfaction (73.90) were lower and higher than the means of the respective spectra (p <0.001), respectively.

    Conclusion

    Job satisfaction, which has been proven to affect the teachers’ mental health, can improve their personal and social life and make them more efficient in education. In this regard, gender and the type of subject taught can have moderating effects on the relationship between job satisfaction and mental health of the teachers. Based on the beta-values (0.55 for the women group and 0.68 for the experimental science teachers group), the gender female and teaching experimental science can have a stronger effect on the teachers’ mental health than gender male and teaching subjects other than experimental science.

    Keywords: Job Satisfaction, Mental Health, Moderating Effect, Teachers, Najafabad City, Iran
  • علیرضا افشانی، عباس عسگری ندوشن، محمد حیدری، محمد نوریان نجف آبادی
    پدیده کودکان خیابانی و کار، یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت کلی کودکان کار و خیابانی به مطالعه سبک زندگی، فعالیت ها، تجربیات، زمینه های خانوادگی، ویژگی های تحصیلی و خصوصیات رفتاری آنان از نظر ارتکاب جرم و نظایر آن می پردازد. بدین منظور، با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه، نمونه 122 نفری از کودکان 6 تا 14 ساله مشغول به کار در خیابان های شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته اند و اطلاعات لازم از این کودکان جمع آوری شده است تا وضعیت و شرایط مرتبط با شکل گیری این پدیده اجتماعی در شهر اصفهان بررسی و تجزیه و تحلیل گردد. یافته های تحقیق بیانگر این است که اکثر کودکان کار و خیابانی مورد مطالعه؛ پسر، مهاجر، دارای میزان درآمد پایین و والدین معتاد، و کسانی هستند که توسط والدین مورد آزار جسمی قرار گرفته اند و بیشتر به کار دست فروشی مشغول هستند. همچنین، یافته های تحقیق نشان دهنده این است که اکثر کودکان خیابانی به کارهای انحرافی دست زده اند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، توسط پلیس دستگیر شده و حتی عده ای نیز به زندان رفته اند. در نهایت، نتایج تحقیق نشان داده است که رابطه معناداری بین اعتیاد والدین، آزار کودکان توسط والدین و زندان رفتن والدین با نوع کار کودکان وجود دارد.
    کلید واژگان: آسیب های اجتماعی, کودکان خیابانی و کار, خانواده, فقر, اصفهان
    Seyed Alireza Afshani, Abbas Askari, Nodoushan, Mohammad Heydari, Mohammad Noorian Najafabadi
    Introduction
    In nearly all big cities around the world, the phenomenon of street children is one of the contemporary social issues. During past several decades, there is an increase in the volume of street children phenomenon around the world. The rising number of street children has many pathological and consequential negative impacts for children, youth, families, and the society at the whole. According to 2000 UN report, the number of street children is estimated between 100 to140 million people. According to this report, it is estimated that around 40 million people living in Latin America, 35 million in Asia, 10 million in Africa and remaining live in other countries including advanced industrial societies. There are not reliable data about the number of street children in Iran. According to the available reports there are around 20 thousand street children in Iran. Some preliminary studies show a trend towards the growth of street children phenomenon in several big cities of Iran. The pathological impact of street children phenomenon need appropriate policy-making based on scientific approach. Thus various scientific researchers should work for deeper understanding of factors associated with the formation and characteristics of street children to better social policy.
    Materials And Methods
    The present paper aims to examine the overall situation of street children concerning their life style, activities, experiences, family background, educational achievement and other behavioral characteristics. For this purpose, data collected through a survey administered in the face-to-face interview among 122 street children aged 6-14 which working in the street of Isfahan city in the spring of 2010. The measurement validity of the study obtained through face validity and the questionnaire has been revised based on the experts’ comments and suggestions. Also a pretest study conducted to examine questionnaire and based on the results of the pretest, questionnaire has been finalized. Data analyzed using descriptive and inferential statistics. Discussion of Results and
    Conclusions
    Other characteristics of sample indicated that around 12 percents of street children was illiterate and about 58 percent of them leave their school before the completion of guidance school. Monthly income for 8.2 percent of respondents was below 150 thousand Tomans, 76.2 percent between 150 to 300 thousand Tomans and 14.7 was between 301 t0 500 thousand Tomans. The highest income had for those children who were selling drugs. Around two third of respondents give their income to their adult family member. Also around two third of children worked as peddler and around one-fifth had a deviant job. Findings also indicate that five-seventh of respondents were physically abused by their parents. 22% of respondents arrested by police and 5 percent went to prison and 7 percent have one to two years in a juvenile institution. Examining parental characteristics of street children show that over 90 percent of mothers and fathers of the respondents have had below elementary schooling. About 70 percent of fathers’ respondent and 24 percent of mothers’ respondent has been employed. About 72 percent of children have at least one or both parents who addicted. 15 percent have had parents who divorced and 25 percent has experienced orphanhood. In sum our research findings confirm that majority of street children under the study are boy, migrant, with low family income, having addicted parents, and usually have been physically abused by their parents and they are working as peddler. The findings also indicate that street children had deviant behavior in some case, was arrested by police, some of them even have gone to prison. Finally, research has shown that there are a significant relationship between parental drug addiction and the abuse of children by parents with the type of works that children are doing. Data shows that the kind of jobs that children do has a significant relationship with such variables as parental addiction, children abuse by parents, and parental imprisonment. Results also indicate that deviant job observed in the most cases among those children who have an addicted parent, employed in deviant job and abused by their parents. In sum, it can be concluded that various factor played an important role in the formation and the emergence of street children phenomenon. Among others, these factors include family poverty, family disruption (as a result of such factors as parental drug addiction, divorce or death of parents and parental imprisonment), migration and suburbanization, and children abuse by their parents.
    Keywords: Social pathology, street, working children, families, poverty, Isfahan
  • سید علیرضا افشانی، عباس عسگری ندوشن، محمد حیدری، محمد نوریان نجف آبادی
    طرح مسئله: شواهد موجود گویای آن است که دین و فرهنگ دینی منبع مهم و منحصربه فردی در تولید سرمایه اجتماعی است. با وجود تحقیقات انجام شده، همچنان سئوالات پژوهشی مختلفی در زمینه مکانیزم ارتباط و نقش دین در تکوین سرمایه اجتماعی مطرح است. هدف مقاله حاضر، تحلیل و بررسی رابطه دینداری با سرمایه اجتماعی است.
    روش
    داده های تحقیق از طریق اجرای یک پیمایش مقطعی در بین افراد 15 ساله و بیش تر شهر نجف آباد گرد آوری شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، 244 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین ابعاد مختلف دینداری و مولفه های سرمایه اجتماعی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین ابعاد فکری و مناسکی سازه دینداری قوی ترین همبستگی مستقیم را با ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی دارند.
    نتایج
    نتایج این پژوهش هم سو با نظریات اندیشمندانی همچون کلمن، دورکیم، پاتنام و فوکویاما نشان گر رابطه مستقیم سطح دینداری و سطح سرمایه اجتماعی است.
    S. Alireza Afshani, Abbas Askari-Nodoushan, Mohammad Heydari, Mohammad Noorian Najafabadi
    Intordaction: Religion and its concepts have been a main as well as unique source in producing social capital. The development of social capital، as the raw material for a civil society، depends on certain variables including religion and religious culture. In spite of numerous researches on social capital and its factors، there are few systematic studies undertaken to examine interrelationships between degree of religiousness and social capital at the individual level. Therefore، number of questions about the role of religion in social capital formation has remained unanswered. The purpose of present study is to examine interrelationships between the degree of religiousness and social capital.
    Method
    Data for the study comes from a structured questionnaire administered by a face-to-face survey interview. The study has been a cross-sectional survey of a random sample of adults aged 15 year- old and over in the city of Najafabad، Isfahan. The sample was selected through a multi-stage cluster sampling technique among 244 respondents.
    Findings
    The findings show that there is no significant difference between men and women، single and married، employed and unemployed regarding the degree of social capital. Also، there is a significant and direct relationship between religiousness and social capital. Couclusion: The results of the study have been on the same wavelength as some theorists such as Durkheim، Putnam، Fukuyama and Coleman، suggested a direct association between the degree of religiousness and social capital.
    Keywords: religiousness, social capital, social network, social norm, social trust
  • عباس عسکری ندوشن، نرجس جهانگیر، محمد نوریان نجف آبادی
    برابری جنسیتی و نابرابری های طبقاتی همواره دو نمود بارز تمایزات اجتماعی در جوامع مختلف بوده اند. هدف تحقیق حاضر، براساس یک رویکرد منسجم، رابطه متقابل ساختار قدرت در خانواده و پایگاه اقتصادی- اجتماعی را مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد. این تحقیق حاصل یک پژوهش پیمایشی است که در بین زنان همسردار ساکن در مناطق منتخبی شهر اصفهان با نمونه ای 342 نفری که با شیوه طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند انجام شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای است که به روش محتوایی، اعتبار آن و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن به دست آمده است. متغیرهای اصلی این پژوهش، ساختار قدرت در خانواده با پایگاه اقتصادی – اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و میزان مهریه سن بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که خانواده از شکل سنتی پدر سالار خارج شده و زنان قدرت بیشتری نسبت به گذشته به دست آوردهاند و خانواده شکل متعادل تری به خود گرفته است همچنین با توجه به مجموع نمرات گویه های سه بعد ساختار قدرت درخانواده های ساکن درشهر اصفهان 7/22 درصد زن سالار، 3/74 درصد متعادل، 3 درصد مردسالار هسنتد. از طرفی دیگر برحسب نتایج می توان اذعان داشت که خانواده های اصفهانی بیشتر دموکراتیک هستند و از الگوهای تصمیم گیری دوسویه بهره می گیرند تایک سویه. به طور کلی می توان گفت نتایج تحقیق حاضر با تئوری تضاد (نظریه رندال کالینز)و نظریه منابع (بلاد وولف) منطبق است.
    کلید واژگان: طبقه اجتماعی, قدرت, ساختار قدرت در خانواده, زنان, شهر اصفهان, تقسیم کار جنسیتی
  • محمد نوریان نجف آبادی، نرجس جهانگیر
    اعتماد یکی از مولفه های تاثیر گذار بر سلامت افراد جامعه است. تامین سلامت گروه های مختلف جامعه، یکی از مسائل اساسی هر کشوری به شمار می آید. اما شخصیت و تعادل روانی معلمان بیش از سایر طبقات اجتماعی موردتوجه و با اهمیت است.
    مطالعه حاضر، پژوهشی مقطعی و کاربردی است و با روش پیمایش، میان معلمان سه دوره (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) شاغل در شهرستان تیران و کرون در سال 1390 انجام شده است. به علت گستردگی و پراکندگی منطقه، جهت تعیین حجم نمونه موردنظر، از روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای استفاده شده است. در این نمونه گیری، 240 نفر از معلمان منطقه مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری، و به کمک نرم افزارهای SPSS و لیزرل تحلیل شده است.
    یافته های تحقیق بیانگر این است که بین میزان سلامت روان زنان و مردان، افراد مجرد و متاهل و همچنین معلمان مشغول به خدمت در شهر و روستا تفاوت معنا داری وجود ندارد. از سوی دیگر، بین میزان سلامت روان با ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد؛ به عبارت دیگر با زیادشدن میزان اعتماد اجتماعی، میزان سلامت روانی افزایش پیدا می کند. نتایج این تحقیق همسو با نظریات اندیشمندانی همچون پاتنام، ویلکینسون و کاواچی است.
    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, سرمایه اجتماعی, سلامت روان, معلمان, شهرستان تیران و کرون
    Mohammad Noriannajafabad, Narjes Jahangir
    Trust is one of the effective cases on the person’s health and providing this health for all kinds of people is one of the basic issues in any society. On the other hand, teachers’ personality as well as their mental and psychological balance are more important than those of the other kinds of people in the society. The present study is an applied and cross-sectional research done by using a survey among different Tiranian teachers in different schools (elementary, guidance and secondary) in 2011.There were 240 people participating in this research. Because of the scattering of research people in various areas, we used multi-stage cluster samples to determine the volume. Also the data were collected by using questionnaires and analyzed by using Lisrel and SPSS softwares. The findings indicated that there was no significant difference between women and men, married and single people and teachers’ mental health rate. On the other hand, there was a direct significant relationship between mental health and various dimensions of social trust. In other words, the more social trust, the more mental and psychological health. These findings are in agreement whit the ideas such thinkers as Putnam, Wilkinson, and Kavachy.
    Keywords: Social trust, Social capital, Teacher's mental health
  • سید علیرضا افشانی، مهربان پارسامهر، محمد نوریان نجف آبادی
    این پ‍ژوهش به منظور سنجش میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه یزد و اصفهان انجام شد و به بررسی رابطه بین متغیرهای اجتماعی مختلف با میزان سرمایه اجتماعی پرداخته است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده که طی آن 615 نفر از دانشجویان دو دانشگاه مزبور با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این است که میانگین میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه یزد بیشتر از دانشجویان دانشگاه اصفهان است. همچنین میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان مرد بیش از دانشجویان زنان و در بین شاغلین بیش از غیرشاغلین بوده است. بین متغیرهای سن، میزان دینداری، پایگاه اقتصادی - اجتماعی و میزان استفاده از رسانه های جمعی با میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنا داری وجود داشت. یافته های این تحقیق همسو با نظریات دورکیم و گیدنز نشان داد که میزان دینداری و میزان استفاده از رسانه های جمعی باعث افزایش سرمایه اجتماعی می شوند.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, پایگاه اقتصادی اجتماعی, دینداری, وسایل ارتباط جمعی, دانشجویان
  • سید علیرضا افشانی، سمیه فاضل نجف آبادی، محمد حیدری، محمد نوریان نجف آبادی
    اعتماد اجتماعی از عناصر ضروری زندگی اجتماعی و از اجزاء سازنده سرمایه اجتماعی به شمار می آید. به عقیده بسیاری از محققین و صاحب نظران، یکی از عواملی که نقش قابل ملاحظه ای در افزایش اعتماد اجتماعی دارد، دین است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین میزان دینداری با ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی سرمایه اجتماعی است.
    روش مورد استفاده در این تحقیق پیمایش بوده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه افراد 15 ساله و بیشتر شهر نجف آباد بوده اند که 244 نفر از آنها با روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده و به کمک نرم افزارهای SPSS و لیزرل مورد تحلیل قرارگرفته است.
    یافته های تحقیق بیانگر این است که بین میزان دینداری با ابعاد مختلف میزان اعتماد اجتماعی (به جز اعتماد به محیط)، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش میزان دینداری، اعتماد نهادی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد بین شخصی افزایش می یابد. در مجموع نیز با افزایش میزان دینداری، میزان اعتماد اجتماعی افزایش پیدا می کند.
    نتایج این تحقیق همسو با دیدگاه جامعه شناسان بزرگی همچون دورکیم و گیدنز است که معتقدند رابطه مستقیمی بین میزان دینداری و میزان اعتماد اجتماعی وجود دارد.
    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, اعتماد نهادی, اعتماد تعمیم یافته, اعتماد بین شخصی, دینداری
    A. Afshani, S. Fazel Najafabadi, M. Heydari, M. Noorian Najafabadi
    Social trust is one of the most essential factors in making social order and capital. There are certain variables that can lead to the rise or fall of social trust, one of which, to many researchers, is religiousness. The present study was carried out to investigate the relationship between religiousness and social trust in the city of Najafabad.According this, a survey research with the sample of 244 citizen (15 years old and over) of Najafabad were selected through a multi-stage cluster sampling method. The questionnaire was the main data collection technique. The findings show that there is a significant and direct relationship between religiousness and social trust. In other words, the rising of religiousness leads to the increasing of organizational, interpersonal and generalized trusts. The empirical data truly verify the viewpoints mentioned earlier by Durkheim and Giddnez.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال