تقابل های معنایی در اشعار اقبال لاهوری
نویسنده:
چکیده:
تقابل معنایی یکی از لوازم و عناصر بنیادین در بررسی معناشناختی و ساختاری آثار ادبی است که در قالب الگویی منسجم و نظام مند به کار گرفته می شود. درک این نظام و طرح اصلی که شبکه ای سازمان یافته را تشکیل می دهد کمک شایانی به شناخت جهان ذهن و زبان شاعر می کند. اگرچه این ساختار در زبان اقبال لاهوری از انسجام و یکپارچگی زبان شاعران رده نخست زبان و ادبیات فارسی همچون حافظ و مولانا برخوردار نیست، اما به سبب پیروی و تاثیرپذیری از بزرگانی چون مولوی در وزن و زبان و اندیشه، این ویژگی زبانی در شعر او پررنگ و برجسته شده است.
بررسی دیدگاه پیروان مکتب ساختارگرایی و نظریه تثبیت قطب های دوگانه روش کار قرار گرفت. بر این مبنا ریشه های اندیشه تقابلی و نیز شبکه مضامین متقابل در کلیات اقبال بررسی شد و سرانجام شبکه نظام مند تقابل های معنایی کلیات او به تصویر کشیده شد.
در کلیات اقبال لاهوری چندین حوزه تقابلی وجود دارد که هر یک در رده مفاهیم ارزشمند و بی ارزش، کفر و ایمان، خودی و بیخودی، عرفانی، عاشقانه قابل بررسی است.
بررسی دیدگاه پیروان مکتب ساختارگرایی و نظریه تثبیت قطب های دوگانه روش کار قرار گرفت. بر این مبنا ریشه های اندیشه تقابلی و نیز شبکه مضامین متقابل در کلیات اقبال بررسی شد و سرانجام شبکه نظام مند تقابل های معنایی کلیات او به تصویر کشیده شد.
در کلیات اقبال لاهوری چندین حوزه تقابلی وجود دارد که هر یک در رده مفاهیم ارزشمند و بی ارزش، کفر و ایمان، خودی و بیخودی، عرفانی، عاشقانه قابل بررسی است.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
در صفحه:
147
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1240473