بررسی ادبیات مدیریت کیفیت جامع و نوآوری و ارتباط آنها با آموزش

مدیران در سازمان ها توجه زیادی به عوامل عمده موفقیت می کنند، اگرچه این عوامل در حال تغییر هستند. ولی در گذشته بیشتر رضایت مشتری با کیفیت محصول یک عامل عمده موفقیت بود. سپس کارایی و هزینه موضوعات مهمی شدند. در حال حاضر تکنولوژی، جهانی سازی، اینترنت و آموزش تاثیر عمده ای در موفقیت نوآوری و مدیریت کیفیت جامع دارند. بنابراین امروزه شرکت ها و موسسات از مدیریت کیفیت جامع و نوآوری به عنوان دو مزیت رقابتی برای مقابله با چالش های محیطی استفاده می کنند که این دو مولفه نقش حیاتی غیر قابل انکاری در رقابت های امروزی دارند وآموزش به عنوان بستر و پیش زمینه ای برای تحقق این دو عامل در سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد.
هدف این مطالعه بررسی تعاریفی از مدیریت کیفیت جامع و نوآوری و ارتباط آنها با آموزش وحل تعارض های موجود بین مدیریت کیفیت جامع و نوآوری می باشد.
در این مقاله از روش کتابخانه ای و مروری استفاده شده است.
این مقاله رابطه بین اجرای مدیریت کیفیت جامع و عملکرد نوآوری را بحث می کند. این بحث در ابتدا به بررسی تعاریفی از مدیریت کیفیت جامع و نوآوری وارتباط آنها با آموزش شروع شده ودر ادامه به اختلاف این دو و رابطه آنها و در پایان به حل این اختلافات می پردازد. فرض اولیه این است که اجرای اعمال مدیریت کیفیت جامع به وسیله ی محیط بیرونی و درونی و همین طور استراتژی استفاده شده توسط سازمان تحت تاثیر قرار می گیرد. در پایان یک مدل پژوهشی جهت مطالعات بیشتر ارائه شده است.