شناسایی واکنش های روانشناختی پسران به طلاق والدین: یک مطالعه کیفی

چکیده:
مقدمه
افزایش نرخ طلاق تلویحات مهمی را برای فرزندان همراه داشته است رابطه بین طلاق والدین و سلامت روانی فرزندان یک رابطه علی- معلولی ساده نیست و الگوهای متفاوتی از واکنش دهی فرزندان به طلاق والدین وجود دارد. بررسی جنسیت فرزند به عنوان عامل احتمالی میانجی در سازگاری فرزندان نسبت به طلاق نیز در برخی از مواقع متناقض بوده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی واکنش های روانشناختی پسران به طلاق والدین در یک مطالعه کیفی می باشد.
روش
پژوهش حاضر مبنایی کیفی دارد. جامعه پژوهش شامل پسران طلاق ساکن شهرستان شهریار بود و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاد شد. از طریق مصاحبه عمیق تعداد 13 پسر از خانواده طلاق در دامنه سنی 12 تا 17 سال که تا زمان مصاحبه بین 1 تا 5 سال طلاق والدین را تجربه و تحت حضانت مادر بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از از روش تقلیل گرایی و تفسیری مارشال و روزمن استفاده شد. روش تقلیل گرایی و تفسیر شامل مرتب سازی داده ها در طبقات متمایز و کدبندی آنها می باشد.
یافته ها
تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید دو طبقه اصلی گردید که شامل «واکنش های عاطفی» و «واکنش های رفتاری» بود. خرده طبقات واکنش های عاطفی شامل «احساس تسکین، اندوه، خشم، ترکیبی از واکنش های عاطفی» و خرده طبقات واکنش های رفتاری شامل«پختگی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری» می باشد.
نتیجه گیری
پژوهش حاضر نشان داد که طلاق و جدایی فرایندهایی اند که به طور یکسان توسط همه فرزندان تجربه نمی شود. همچنین، برخی از تاثیرات می توانند مثبت، منفی و یا ترکیبی از این دو باشد. لذا، می توان گفت که که تاثیر منفی طلاق بر پسران می تواند وسیع باشد. این امر بیانگر ادراک متفاوت فرزندان از طلاق و فرایندهای مرتبط با آن است که که الگوهای متفاوتی از واکنش دهی به طلاق را در پسران موجب می شود. به پژوهشگران آینده توصیه می شود عوامل مختلفی را که موجب واکنش دهی متفاوت پسران به طلاق والدین می شود را مورد بررسی و شناسایی قرار دهند.
زبان:
فارسی
صفحات:
314 تا 325
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1501160 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)