بررسی جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و اسلوب نوشتاری جلال آل احمد با استفاده از الگوی پی یر بوردیو در جامعه شناسی ادبیات

رویکرد رابطه‏گرایانه بوردیو، ورای طرحهای ذهنی‏گرا وعینی‏گرا، تحت عنوان راه سوم در صدد است که پدیده های اجتماعی را به واسطه ارتباط عناصر ذهنی و عینی مورد بررسی قرار دهد. لذا در این مقاله سعی می شود رابطه سبک زندگی و اسلوب نوشتاری جلال آل احمد به واسطه همین رویکرد واستفاده از مفاهیمی همچون میدان منش وذائقه مورد مطالعه‏ قرار بگیرد. روش جمع آوری داده ها استفاده از روش مطالعه اسنادی کتابخانه ای و تحقیق بیوگرافیکی و راهبرد نمونه گیری، نمونه‏گیری هدفمند یا معیارمحور و تکنیک نمونه‏گیری هم نمونه گیری هدفمند چندگانه مشتمل بر نمونه‏گیری های مورد نوعی و مورد انتقادی است. بدین لحاظ ابتدا سبک زندگی آل احمد به وسیله 22مولفه اساسی برگرفته از تعبیر بوردیو از این مفهوم بازسازی شده است. ازطرف دیگر اسلوب نوشتاری ال‏احمد باتوجه به مهمترین اثرش یعنی مدیر مدرسه وبه واسطه 8 مولفه استخراج شده از تعریف بارت مورد بررسی قرارگرفته است. لذا براساس تبیین میدانی کمیت و کیفیت رابطه مذکور و با توجه به مختصات میدان ادبی در فاصله سالهای 1340 – 1332، برقراری همولوژی بین موقعیت نویسنده در میدان ادبی و سبک زندگی وی به نحو معناداری امکان‏پذیرست. به‎عبارتی اسلوب نوشتاری و سبک زندگی آل احمد در چارچوب سبک زندگی قهرمانانه و نگاه رئالیستی نویسنده در حوزه ادبیات در همخوانی کامل باهمدیگر وجود رابطه‏ در پرسش اصلی را اثبات می‏کنند.