کارکردهای روایی در شعر طاهره صفارزاده بر اساس نظریه روایت شناسی بارت
نویسنده:
چکیده:
اعتباربخشی به واقعیت و استغراق در عینیت، با همه خصوصیات فیزیکی و باطنی آن – که با نیما آغاز شده بود – در ادامه حرکت شعر نو، تاثیر به سزایی بر جای گذاشت و شاعر امروز دریافت که روایت می تواند اجزای ناهمساز را در کلیتی معنادار گردآورد و امکان نظام بخشی به عناصر پراکنده را به دست دهد و زمان تقویمی را به زمان هستی شناسانه بدل کند. در این مقاله، بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا و مقایسه، اشعار طاهره صفارزاده، با توجه به نظریه رولان بارت، از دیدگاه ساختارگرایی بررسی می شود و کارکردهای روایی، در این اشعار مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مسائلی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارت اند از: میزان گرایش این شاعر به بیان روایی، بروز اندیشه و ارتباط منطقی و حرکت سیال شاعر، میان روایت و جامعه، ایجاد ارتباط میان اندیشه و روایت و ایجاد حرکت در ذهن مخاطب با تکیه بر اصل دینامیک بودن روایت، تجانس و ارتباط نگرش و زبان شاعر با نوع زندگی زنانه، و جهت خاص روایت در اشعار.
کلیدواژگان:
روایت ، شعرراویی ، بارت ، شعر زنان ، طاهره صفارزاده
زبان:
فارسی
صفحات:
97 تا 112
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1651009