از «همانندسازی» تا «فردیت»؛ چالش «خود» شدن در اشعار نسیمی با تکیه بر نقد روانکاوانه کهن الگوی انسان کامل
نویسنده:
چکیده:
برخی الگوهای رفتاری عاطفی و فکری که به صورت ارثی در تمامی انسان ها به ودیعه گذاشته شده و یونگ تحت عنوان کهن الگو از آن یاد نموده، در روند رشد شخصیتی انسان تاثیر به سزایی دارند. این تصاویر ازلی، از «ناخودآگاه جمعی» سرچشمه می گیرند و از آنجا که شعر عرفانی نیز دستاورد الهام شاعر از این لایه روان است، کهن الگوهای زیادی در آن تجلی می یابند. انگاره «انسان کامل» از جمله این کهن الگوهاست که ظهور آن در شعر عرفانی، بیانگر چالش شاعر برای خودشکوفایی و رسیدن به «خود» است.
جستار کنونی با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب روانشناسی تحلیلی «یونگ»، بر آن است تا شخصیت «عمادالدین نسیمی» را با توجه به انگاره «انسان کامل» در اشعار عرفانی اش، نقد روانشناختی نماید. این کهن الگو در نتیجه «فرافکنی»، در قالب شخصیت های مختلفی مثل پیامبر(ص)، فضل الله نعیمی و... در شعر این شاعر تجلی یافته است. ظهور این انگاره در شعر «نسیمی»، کارکرد خاصی دارد و هدف آن رساندن شاعر به «خود»، پس از طی مراحل «همانند سازی»، «تورم روانی»، «فرافکنی» و «فردیت» است.
جستار کنونی با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب روانشناسی تحلیلی «یونگ»، بر آن است تا شخصیت «عمادالدین نسیمی» را با توجه به انگاره «انسان کامل» در اشعار عرفانی اش، نقد روانشناختی نماید. این کهن الگو در نتیجه «فرافکنی»، در قالب شخصیت های مختلفی مثل پیامبر(ص)، فضل الله نعیمی و... در شعر این شاعر تجلی یافته است. ظهور این انگاره در شعر «نسیمی»، کارکرد خاصی دارد و هدف آن رساندن شاعر به «خود»، پس از طی مراحل «همانند سازی»، «تورم روانی»، «فرافکنی» و «فردیت» است.
کلیدواژگان:
ناخودآگاه جمعی ، انسان کامل ، خود ، نسیمی
زبان:
فارسی
انتشار در:
صفحات:
121 تا 145
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1751922