جدایی زیست جهان از نظام و شکل گیری جامعه نظارتی در نمایشنامه دژ اثر هاوارد بارکر
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
ظهور روشنگری در غرب با ارزش بخشیدن به عقل ابزاری انسان در شناخت پدیده های پیرامون خود، سلطه انسان بر جهان اطرافش را توجیه کرد و به ایجاد ساختارهای اجتماعی مدرن در جامعه غربی انجامید. از میان منتقدان مدرنیته، میشل فوکو با پیگیری چگونگی شکل گیری سوژه در تاریخ جامعه غرب به تبارشناسی روابط قدرت و تغییر شکل در روش های اعمال قدرت می پردازد. یورگن هابرماس نیز با انتقاد از عقل ابزاری حاصل از مدرنیته راه رهایی از شیوه های اعمال قدرت نوین را در تقویت روابط میان سوژه های انسانی جستجو می کند. بدین سان، هاوارد بارکر در نمایشنامه دژ جامعه ای را به تصویر می کشد که در ابتدا براساس روابط بین فردی و به صورت اشتراکی اداره میشده، سپس با بازگشت جنگجویی صلیبی و متعصب که مهندسی عقل-گرا نیز همراهیاش می کند به جامعهای پلیسی تبدیل می شود که در آن شهروندان تحت نظارت دائم قرار می گیرند. نماد این سلطه انضباطی، ساختن دژی هراسناک است. بنابراین، پژوهش حاضر، با استفاده از دیدگاه فوکو و هابرماس درباره لزوم همراهی زیست جهان و نظام در جامعه، به واکاوی جامعه شناختی این نمایشنامه میپردازد.
کلیدواژگان:
زیست جهان ، نظام ، مدرنیته ، سراسربین ، عقل ابزاری ، دژ ، جامعه نظارتی
زبان:
فارسی
صفحات:
103 تا 122
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1889925