نقش خواننده ی آرمانی در نقد ادبیات داستانی
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
هدف از این جستار، تبیین فرایند خوانش و فهم متن با تاکید بر مفهومی به نام «خواننده ی فرضی» است؛ مفهومی که از یک سو نقد خواننده مدار و از سوی دیگر نقد مولف محور را بر سر تعریف آن با یکدیگر تلفیق کرده و از ائتلاف این دو رویکرد هرمنوتیکی ظاهرا هم ستیز، در این جا بر ضد هرگونه رویکرد متن گرایانه به نقد ادبیات داستانی، بهره گرفته ایم. متن را در این دیدگاه ضدعینیت گرا، جز زمینه ای برای آمیزش آفاق دید نویسنده و خواننده ندیده ایم. به پشتوانه ی پیش فهم های مشترک میان طرفین متن، خواننده ی فرضی را هم مفهومی برساخته از آداب و اصول حاکم بر آفرینش و خوانش ادبیات داستانی تعریف کرده ایم: مفهومی کاملا آرمانی، که هیچ گاه در مورد این یا آن شخص بخصوص صدق نمی کند، ولی خوانش دلبخواهی متن را به درستی مهار می کند. در انتهای این جستار به این نتیجه رسیده ایم که با شناسایی عادت های داستان خوانی در یک جامعه ی زبانی و گردآوری آنها تحت اصطلاح «خواننده ی فرضی» می توان فاصله ی کاذبی را که در دیگر نظریه های تفسیر معمولا بر تباعد میان نیت مولف و برداشت خواننده دامن می زند، برطرف کرد و در عوض، به ضرورت هم کوشی نویسنده و خواننده در معنادهی به متن گردن نهاد.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
203 تا 230
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1920520