کاربرد سازه های اساسی نظریه شناخت اجتماعی در کاهش استرس دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 95-1394
اگر استرس های فرد، بیش از توانایی و ظرفیت مقابله وی باشد، می تواند در درازمدت، موجب ایجاد انواع اختلالات جسمی و روانی ایجاد شود، پیش بینی عوامل استرس زا به منظور برنامه ریزی برای مداخلات آموزشی ضروری است. لذا این پژوهش باهدف بررسی کاربرد سازه های تئوری شناختی– اجتماعی در پیش بینی استرس دانشجویان جدیدالورود غیربومی دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد.
این مطالعه مقطعی با استفاده از روش سرشماری در 156 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال تحصیلی 95-94 انجام شد. اطلاعات توسط پرسشنامه دموگرافیک، مقیاس استرس ادراک شده (کوهن) ، مقیاس خودکارآمدی مقابله با مشکلات (چسنی) و حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت) جمع آوری شد که از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. سپس اطلاعات با آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل گردید.
یافته ها نشان داد 6/25 درصد واحدهای پژوهش مذکر و 4/74 درصد آن ها مونث بوده. میانگین سنی شرکت کنندگان 51/0±99/18 بود. 8/28 درصد از دانشجویان دارای نمره استرس بالاتر از میانگین بودند. میانگین استرس دختران 03/8±6/21 و پسران 2/9±1/17 بود که نشان دهنده بالاتر بودن استرس در دانشجویان دختر است. عوامل پیشگویی کننده استرس دانشجویان، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی بود که هر دو از سازه های مهم تئوری شناختی- اجتماعی می باشند. بین استرس ادراک شده با خودکارآمدی (6/0- =r و 001/0p<) و حمایت اجتماعی (31/0- =r و 001/0p<) رابطه معنی داری وجود داشت.
به نظر می رسد خودکارآمدی، نقش محوری در تنظیم حالت های روحی- روانی دانشجویان ایفا می کند، همچنین حمایت غیررسمی، ادراک خانواده، حمایت دریافت شده از سوی اساتید و کارکنان دانشگاه می تواند در مهار و کاهش استرس نقش اساسی داشته باشد.