روابط معنایی در تعریف نگاری در فرهنگ های یک زبانه

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
تعریف نگاری شاید مهم ترین نقش فرهنگ های یک زبانه باشد که بسته به اهداف تالیف آنها و مخاطبانشان به شیوه های گوناگون صورت می پذیرد. یکی از شیوه های تعریف نگاری استفاده از روابط مفهومی در فرهنگ لغت است. پژوهش حاضر برآن است تا، بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، اهمیت استفاده از روابط معنایی در تعریف نگاری را برجسته نماید و به این منظور، با به کارگیری چارچوب نظری کاساگراند و هیل (1967)، روابط معنایی در تعریف نگاری نمونه های استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن را مورد واکاوی قرار می دهد. نمونه های پژوهش با درنظر گرفتن این نکته که بتوانند حوزه های معنایی گوناگونی را دربرگیرند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هدف از این بررسی آن است که ببینیم آیا به کارگیری روابط معنایی به کارآمدی بیشتر در تعریف نگاری می-انجامد و آیا به کارگیری روابط معنایی در تعریف نگاری مستلزم شیوه های متفاوتی در فرهنگ نویسی است؟ بررسی طبقه بندی سیزده گانه روابط معنایی در چارچوب نظری پژوهش نشان داد که الگوی نظری مذکور به دلیل دقت و ظرافت در مرزبندی میان روابط معنایی این ظرفیت را دارد که در فرهنگ های موضوعی با محوریت عناصر فرهنگ محور زبان بسیار کارآمد باشد. داده های پژوهش نشان می دهند که استفاده از روابط مفهومی در تعریف نگاری های فرهنگ بزرگ سخن اغلب به صورت ترکیبی مرسوم است.
زبان:
فارسی
صفحات:
177 تا 200
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2011522