مولانا از منظر معرفت شناسی
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
این مقاله اندیشه مولوی را از منظر معرفت شناسی مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد. نویسندگان این مقاله بین دو مفهوم عقل در تاریخ اندیشه بشر تمایز قائل می شوند: عقل انتقادی و عقل استعلایی، و استدلال می کنند که عقل به عنوان آموزه محوری در اندیشه مولوی نیز در این دو مفهوم متفاوت به کار رفته است. منظور از عقل انتقادی، دفاع از عقل گرایی دربرابر مرجعیت گرایی و منظور از عقل استعلایی دفاع از عقل گرایی دربرابر تجربه گرایی است که درای دو شکل عرفانی و فلسفی است. محور اصلی پژوهش حاضر، با توجه به اینکه اساسی ترین پرسش پیش روی بشریت در همه حوزه های معرفت این پرسش بوده و هست که نقش عقل در کشف حقیقت چیست، ما در پی آن خواهیم بود که بدانیم پاسخ مولوی به پرسش مزبور چیست و با پاسخ هایی که دیگر اندیشمندان به این پرسش داده اند چه تفاوتی دارد. هدف اصلی در این پژوهش این است که به روش تحلیل کیفی با تفکر در اشعار مولوی نشان داده شود که در مباحثه عقل گرایی دربرابر مرجعیت گرایی، مولوی از مرجعیت گرایی دفاع نموده اما جهت گیری کلی او دفاع از عقل گرایی است و از این نظر مولوی را باید از مهم ترین مدافعان عقل گرایی انتقادی در تاریخ اندیشه دانست و در مباحثه عقل گرایی دربرابر تجربه گرایی، مولوی را باید از مهم ترین مدافعان عقل گرایی استعلایی در تاریخ اندیشه به حساب آورد.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
19 تا 40
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2014567
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
تبیین و مقایسه رویکرد دشت بیاضی به علم بیان در بدایع الصنایع با نگاهی به آثار متقدم بلاغی فارسی
سید امیر جهادی حسینی*،
پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت، تابستان 1403 -
شباهت لفظی اشعار حافظ شیرازی و میر کرمانی
حسام خالویی، *
نشریه تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)، تابستان 1403