تحلیل مضمونهای تعلیمی گلستان بر بنیاد نظریه کنش گفتار سرل
در این مقاله مضمونهای تعلیمی کتاب گلستان سعدی بر بنیاد نظریه کنش گفتار سرل و با استفاده از روش آماری و تحلیل محتوا و دلایل زبانشناختی برای اثبات کارایی این مضمونها کاویده می شود. برای تحلیل، ابتدا مضمونهای باب پنجم و هفتم استخراج و در دامنه تحت پوشش هر مضمون، نوع نقشهای معنایی زبانی، واژگان (افعال کنشی)، وجه، ساختار جمله و بافت آن مورد بررسی قرار گرفت تا بدین ترتیب، کنشهای گفتاری مستقیم گزاره ها از کنشهای غیرمستقیم بازشناخته شود. تحلیل داده ها مبتنی بر نظریه کنش گفتار سرل صورت گرفته است و در آن از سویی روابط متقابل کنشها با ویژگی های زبانی و معنایی و نیز بافت هر مضمون و از سوی دیگر، شیوه سخن پردازی سعدی در بهره گیری متناسب از کنشها در نوع تعلیمی مطابق با موضوع سخن مورد توجه خاص بوده است. مطابق یافته های پژوهش، هرگاه کنشهای گفتاری غیرمستقیم، یعنی کنشهایی که از طریق کارکرد بافت، استنباط می شود نیز محاسبه شود، در باب هفتم به ترتیب کنشهای ترغیبی، اظهاری و عاطفی بیشترین کاربرد را در گزاره های زبانی دارد که با توجه به تعلیمی بودن کتاب، نتیجه ای قابل انتظار است. در باب پنجم، بیشترین نقشهای گزاره های زبانی به ترتیب اظهاری، عاطفی و سپس ترغیبی است و در صورت عدم محاسبه کنشهای غیرمستقیم ترغیبی نیز ترتیب فراوانی ها تغییر نمی کند. با توجه به عنوان و موضوع این باب (در عشق و جوانی)، طبیعی است که فراوانی کارکردها بیشتر به کنشهای عاطفی و اظهاری مربوط باشد. کنشهای غیرمستقیم این باب نیز بیشتر عاطفی است تا ترغیبی.